مطالب مرتبط با کلیدواژه

اِگزیستانسیالیسم


۶۱.

ژان پل سارتر و “باور غلط” در نمایشنامه آخرین نوار کراپ اثر ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آخرین نوار کراپ باور غلط جهش اعتقادینمایشنامه خودآگاهی اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۴۹
شخصییت کراپ در نمایشنامه آخرین نوار کراپ نوشته ساموئل بکت، یکی از شخصیت های پوچ گرای تاریخ "تأتر پوچی" است. در این مقاله شخصیت پوچ گرای کراپ با توجه به فلسفه ی اگزیستانسیالسم ، به ویژه مفهوم "باور غلط" و "جهش اعتقادی" مورد بررسی قرار گرفته است و نبود ایمان را در این شخصیت مورد کنکاش قرار می دهد. این مقاله سرانجام نشان خواهد داد که زندگی در تاریکی که ترجیح خود شخصیت کراپ است، نتیجه "باور غلطی" است که سارتر آنرا توضیح داده است. با توجه به این دو مفهوم که از سارتر و کی یر کگار گرفته شده است، در خواهیم یافت که خودآگاهی و ایمان تنها راه خروج از چنین پوچ گرایی است. انسان تا زمانیکه خود را انکار کند و به خود دروغ بگوید، بر خود آگاهی خود پرده کشیده است و آن را نادیده می گیرد. همچنین ایمان در فلسفه ی کی یر کگار به فرد کمک می کند تا در مقابل نیستی های وجود، خود را نبازد و با باوری استوار پیش برود.
۶۲.

گفتمان وجودگرایی در تفسیر قرآن و شرح روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر پژوهی تفسیر عصری شرح حدیث گفتمان وجودگرایی اِگزیستانسیالیسم گرایش تفسیری وجودگرایانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۵۳
از مباحث تفسیرشناسی در روزگار کنونی، شناخت ویژگی تفاسیر در اعصار مختلف است که با عناوینی همچون سبک، گرایش، مکتب و یا جریان تفسیری شناخته می شود. تفسیرپژوهان کنونی اذعان به تحول اساسی ایجادشده در سبک تفسیر نویسی قرآن و شرح روایات در قرن اخیر دارند و از آن با عنوان کلی «تفسیر عصری» سخن می گویند؛ اما در توصیف این عنوان به کلیاتی بسنده نموده اند. پژوهش حاضر به ارائه گفتمان وجودگرایی به عنوان یکی از جریانات قدرتمند تفسیر متون دینی در عصر کنونی می پردازد. ازاین رو، پس از تعریف گفتمان و فلسفه وجودگرایی به شناخت و تحلیل گفتمان حاکم بر تفاسیر قرآن و شروح احادیث در عصر کنونی اشاره شده است و می توان زایش و بالندگی سبک یا گرایش وجودگرایی را در شرح متون اسلامی مشاهده نمود، شواهد این امر عبارت اند از: تحولات فهم آیات و روایات در عصر کنونی نسبت به گذشته، تحلیل موضوعات تفاسیر موضوعی نگاشته شده در عصر حاضر، گرایش به سمت تدبرگرایی در فهم متون دینی، تحول در روش های تبلیغ و ترویج آموزه های قرآن و حدیث و درنهایت تحول در موضوعات پرسش و پاسخ های دینی.
۶۳.

مواجهه «خود» و «دیگری» در فلسفه اگزیستانس و صورتبندی آن با تأکید بر اندیشه مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود دیگری اِگزیستانسیالیسم مارتین بوبر زندگی گفتگویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۵۳
موضوع «خود» و «دیگری» به یک معنا گویای مجادلات ذهن گرایی- تجربه گرایی در فلسفه معاصر غرب است. در این مجادلات گاه زمینه توجه به موضوع «دیگری» و گاه به فراموشی سپردن آن و حتی سیطره بر او فراهم می شد، اما با ظهور اگزیستانسیالیسم، موضوع «دیگری» و تأکید بر نقش آن در شناخت «خود»، مقام ثابتی در تفکر فلسفی و سپس اندیشه سیاسی پیدا کرد. فلاسفه اگزیستانس هرچند موضوع «دیگری» را از منظر وجودی مورد توجه قرار داده اند، اما از آنجا که با اصل نظام مندی اندیشه چندان موافق نیستند و نظام مندی را نوعی سیطره بر انسان می دانند، بنابراین موضوع «دیگری» و مواجهه «خود» با آن، صورت بندی مشخصی در اندیشه آنان ندارد، در حالی که صورت بندی این موضوع می تواند آموزه-های روشنی را برای دفاع از رابطه مطلوب میان انسان ها ارائه دهد. در این مقاله فرض شده است اندیشه مارتین بوبر، هرچند در ادامه سنّت فلسفی اگزیستانسیالیسم مطرح می شود، اما وی با بهره گیری از سایر نحله های فلسفی و همچنین تأثیرپذیری از عرفان یهود، و با تأسیس «فلسفه گفتگویی»، صورت بندی نسبتا روشنی از چگونگی مواجهه مطلوب با «دیگری» ارائه می کند. این مقاله با بررسی رویکردهای مختلف به رابطه «خود» و «دیگری» سعی می کند الگویی نظری را بر مبنای آراء بوبر جهت بررسی امکان یا فقدان باهم بودگی و اصالت دادن به «دیگری» در شناخت «خود» در اندیشه یک متفکر، ارائه دهد
۶۴.

بررسی تطبیقی مؤلفه های«دلهره وجودی» در آثار صادق هدایت و فرانتس کافکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدایت کافکا اِگزیستانسیالیسم هستی دلهره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۴۸۹
انسان تنها موجودی است که به هستی خود می اندیشد. این اصل مبنای نوعی جهان بینی فلسفی است که به اگزیستانسیالیسم یا وجودمداری شهرت دارد. در این نگرش، امکان های وجودی محدودی برای رهایی از تضادها و تناقض های درونی و نیز گریز از هستی معناباخته در اختیار انسان قرار دارد. از همین رو انسان در مواجهه با وجود، به احساس عدم تعلّق، تعلیق و رنج ها و دلهره هایی وجودی دچار می گردد. در تبیین این احساس، برخی از اندیشمندان وجودمداری مانند کافکا، با برگزیدن زبان روایت و ساختار نمادین ادبیات داستانی به مباحث خشک و تخصّصی اگزیستانسیالیسم، صبغه ای هنری بخشیدند و برخی از نویسندگان معاصر ایرانی نیز این روش و نگرش را برگزیدند. از آنجایی که دیدگاه های موجود در این زمینه بر تأثر صادق هدایت از کافکا تأکید دارد، هدف این مقاله بررسی مقایسه ای و تطبیقی یکی از مظاهر جهان بینی فلسفی مزبور، در برجسته ترین آثار ادبی این دو نویسنده است. بدین منظور مقوله های «دلهره» وجودی در چهار داستان کافکا و هدایت بررسی و مشخص شد که معناباختگی، هویت باختگی، تنهایی، تعلیق، تردید، ترس و محکومیت ازلی، کنش های ذهنی و عینی شخصیّت های داستان های هر دو نویسنده را شکل داده اند. افزون بر مسأله تأثر هدایت و وجه اشتراک دو نویسنده در اصل «دلهره»، داستان های هدایت بیشتر به دلهره های حوزه معرفت شناختی و روان شناختی تعلق دارد. اما رمان های کافکا بیشتر دلهره های عمیق اعتقادی را به نمایش می گذارد.
۶۵.

"از بودن تا شدن" در حکایتی تمثیلی از مثنوی (بررسی تطبیقی »حکایتی تمثیلی« از مثنوی«، با مفهوم «انسان در مسیر بودن تا شدن» در فلسفه اگزیستانسیالیسم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: حکایت تمثیلی اِگزیستانسیالیسم ابتلا و آزمایش اوضاع مرزی دگرگونی و تعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۸۶
این پژوهش با روش مقایسه، تحلیل مضامین و تطبیق، رد پای آموزه های فلسفه وجود را در حکایتی تمثیلی از مثنوی واکاوی می کند. در حکایت، با انبوهی از واژه ها در معنای «بودن» و «آمدن» و «شدن» و «رفتن» با درون مایه معنایی ویژه مواجهه ایم؛ که موجب خطور اندیشه مشابهت آن، با مؤلفه ی گذر و تعالی انسان "از بودن تا شدن" در فلسفه وجود، به ذهن می شود. تحقیق پیش رو نشان می دهد که آزمایش الهی می تواند همان موقعیت مرزی در اگزیستانسیالیسم باشد. «رنج» مؤلفه مشترک میان فلسفه الهی وجود و حکایت، برای رسیدن به خدا و تحقق وجود اصیل است. دگرگونی و تعالی وجود تا بروز تصویر حقیقی از خود در آموزه های اگزیستانسیالیستی، تعبیری دیگر از مسأله سیر إلی الله و رسیدن به مقام اتحاد و اتصال است. دست آخر این که در حکایت مورد نظر و در تفکر اگزیستانسیالیستی الهی، بر اهمیت شورمندی در گذر از تنگناهایی که انسان با آن رو به رو است تاکید شده و اختیار انسان در راستای اختیار الهی جاری شمرده می شود.
۶۶.

انسان متعالی و رابطه عقل و ایمان از منظر کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرکگور اِگزیستانسیالیسم عقل و ایمان حقیقت انفسی عقل آفاقی اندیش شورمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۵ تعداد دانلود : ۴۰۳
مسئله ایمان و سازگاری یا عدم سازگاری آن با عقل و همچنین توجیه باورهای دینی بر پایه عقلانیت از دیرباز به عنوان یکی از چالش برانگیزترین مسائل فلسفه دین محسوب شده است. فیلسوفان و اندیشمندان بسیاری به بررسی این موضوع غامض و نقد دیدگاه های یکدیگر پرداخته اند. سورن کرکگور، متفکر برجسته دانمارکی، که به پدر اگزیستانسیالیسم معروف است، یکی از ایده پردازان مهم درباره رابطه ایمان و عقل است. او عقلانی کردن ایمان را امری متناقض می داند و قائل به تفکیک قلمرو ایمان از قلمرو عقل و همچنین تقدم ایمان بر عقل است. به عقیده او ایمان، حقیقتی انفسی و از جنس شور است، و عقل آفاقی اندیش هرگز قادر به درک حقایق انفسی نیست. این مقاله از پنج بخش تشکیل شده است. در بخش اول مبانی فکری-فلسفی کرکگور را بررسی می کنیم. در بخش دوم نظریه کرکگور در باب حقیقت ایمان، و در بخش سوم نظریه او در باب رابطه عقل و ایمان را شرح و بسط می دهیم. در بخش چهارم انسان سعادتمند و مظهر متعالی اگزیستانس را از منظر کرکگور معرفی خواهیم کرد؛ و سرانجام در بخش پنجم به نتیجه گیری و جمع بندی نکات و نتایج به دست آمده خواهیم پرداخت.
۶۷.

تحلیل نقد سارتر بر خوداستعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوسرل سارتر خوداستعلایی حیث التفاتی اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
هوسرل بر این باور است که «خود» یا «سوژه» محور هرگونه فعلِ آگاهی و به ویژه شناخت است. به باور وی در هر عمل آگاهی، از یک سو قطب «اگو» (خود) و در سمت مقابل آن، عین یا ابژه را می توان تشخیص داد. خود سوژۀ این همانی است که در همۀ اعمال فرآیند یکپارچۀ آگاهی عمل می کند؛ از این رو، مرکز یگانه ای است که هرگونه کنشِ آگاهی را صورت می دهد؛ یعنی مرکز همۀ تأثیر و تأثرها، ادراکات، لذت ها، رنج ها و هرگونه حالت موجود در آگاهی به حساب می آید؛ اما سارتر، به رغم تأثیرپذیری انکارناپذیر از هوسرل، به تقابل با برداشت وی از «خود» پرداخته است و خودی را که هوسرل با چنان شرایطی، استعلایی می پندارد، به نقد کشیده است. به نظر سارتر، خود صرفاً متشکل از حالات محض انتزاعی نیست که با سوژۀ استعلایی محض برابری کند، بلکه خود یا «من» بیرون از امر استعلایی صرف و در میان جهان واقع وجود دارد و به واسطۀ آزادی و حق انتخاب که نشان از جنبۀ اگزیستانسیال آن دارد، به تعالی می رسد. با وجود این، هم صدا با هوسرل، «حیث التفاتی» آگاهی را بنیان کنش های آگاهانۀ «خود» می داند. در این پژوهش تلاش می کنیم «خود استعلایی» مورد نظر هوسرل را تحلیل و انتقادات سارتر را بر آن بررسی کنیم.
۶۸.

ترجمه و دریافت تاریخی اگزیستانسیالیسم سارتری به عنوان سلاحی برای مبارزه با آخرین شاه ایران در دهه ی 1340 و اوایل دهه ی 1350(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم سارتر ترجمه ایران جهان سوم گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۶
ترجمه و دریافت تاریخی اگزیستانسیالیسم سارتری به عنوان سلاحی برای مبارزه با آخرین شاه ایران در دهه 1340 و اوایل دهه 1350 مرضیه ملکشاهی [1] علی خزاعی فرید [2] چکیده اگزیستانسیالیسم از جمله جنبش های فلسفی مهم در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم بود. بررسی دریافت این فلسفه در ایران و معروف ترین بنیان گذار و شارح آن «ژان پل سارتر» نشان می دهد که گفتمان اگزیستانسیالیستی در بستر تحولات سیاسی، فرهنگی و تاریخی در ایران و در آمیزش با افق فکری روشنفکران و مترجمان ایرانی، چهره های گوناگونی از خود نشان داده است. اگزیستانسیالیسم سارتر در آغاز ورود خود به ایران در دهه 1320، به عنوان یک فلسفه سطحی، امپریالیستی، پوچ گرا و غیرسیاسی معرفی شد، اما رفته رفته مترجمان و نویسندگان ایرانی با اهدافی چون مبارزه با شاه و پیوستن به نهضت جهان سوم گرایی، از سارتر یک مبارز انقلابی و از فلسفه اگزیستانسیالیسم یک ایدئولوژی انقلابی و سیاسی ساختند. نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند تا با تحلیل اسناد ( پیرامتن های ترجمه آثار سارتر و ترجمه آثار مرتبط با سارتر و اگزیستانسیالیسم، اعم از مقدمه ترجمه ها، مؤخره ها، نقد ترجمه ها، مصاحبه های مترجمان و تولیدات متنی نویسندگان و روشنفکران ایرانی درباره اگزیستانسیالیسم در کتب و مجلات مختلف) در بستر بافت تاریخی، نشان دهند که چگونه شرایط خاص نسلی که تحت تأثیر انقلاب های جهانی و ضدّ استعماری می خواست به شیوه ای بنیادین و سریع نظام موجود را که در نظرش دست نشانده استعمار بود، برافکند، باعث اتخاذ شیوه ای از عمل توسط این نسل شد که اگزیستانسیالیسم را از خاستگاه هستی شناختی و فلسفی خود جدا کرد و باعث شد اگزیستانسیالیسم در ایران قبل از انقلاب 1357 نه به عنوان یک فلسفه، بلکه بیشتر به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی به کار گرفته شود. واژه های کلیدی: اگزیستانسیالیسم، سارتر، ترجمه، ایران، جهان سوم گرایی [1] . استادیار مطالعات ترجمه، گروه زبان انگلیسی دانشگاه دامغان، سمنان، ایران m.malekshahi1983@gmail.com [2] . دانشیار مطالعات ترجمه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران khazaeefarid@ferdowsi.um.ac.ir
۶۹.

گرایش تفسیری وجودگرایی در شرح نهج البلاغه علامه جعفری با تأکید بر معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه علامه جعفری گرایش تفسیری وجودگرایی اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۲
مسئله معنای زندگی از یک سو دغدغه انسان معاصر است و از سوی دیگر علامه جعفری نیز حیات و زندگی آدمی را نتیجه هدف های وی در زندگی می داند. مسئله تحقیق این است که در دوران معاصر، مواجه با انبوهی از آثار تفسیری در مباحث وجودگرایانه از جمله انسان و تأکید بر اصالت وجود، آزادی و اختیار، انتخاب و گزینش، مسئولیت انسان، مرگ، تنهایی، امید، آرزو، آرامش، معنای زندگی و... دلالت بر این دارد که تحولی اساسی در سبک تفسیرپژوهی رخ داده و رویکرد تفسیری جدیدی به نام رویکرد وجودگرایی شکل گرفته است. برای تبیین بهتر این گرایش تفسیری، در این مقاله یکی از مولفه های مهم آن یعنی معنای زندگی در ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری مورد بررسی قرار گرفته است. روش این تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی است. از این رو، این مقاله برآن است که با پرداختن به مسئله وجودی معنای زندگی در شرح نهج البلاغه علامه جعفری یکی از گرایش های تفسیری این تفسیر را بنمایاند.
۷۰.

بررسی نمایشنامه بهترین بابای دنیا نوشته غلامحسین ساعدی و در انتظار گودو نوشته ساموئل بکت بر اساس فلسفه پوچی آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان پوچ امید واهی انتظار مرگ نیاز درد و رنج اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۳۴۱
این مقاله به بررسی دو نمایشنامه در انتظار گودو (1953) نوشته ساموئل بکت (1989-1906) و بهترین بابای دنیا (1349) اثر غلامحسین ساعدی (1364-1314) پرداخته است. با توجّه به پایه نظری این مقاله که دیدگاهِ پوچی آلبر کامو و مؤلفه های مربوط به آن است، شخصیت های این دو اثر مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته اند. در این دو نمایشنامه مفاهیمی همچون انتظار، نیاز، درد و رنج و مرگ با توجّه به نظرات کامو واکاوی شده اند. نویسندگان در ادامه به تحلیل مفهوم «انسان پوچ» آلبر کامو پرداخته اند و در پایان، مسأله مرگ و بازتاب آن را در نگرش انسان پوچ کامو، در این دو اثر نشان داده اند. بر این اساس، یافته ها این تحقیق نشان می دهد که مفهوم نیاز انسان برای داشتن امید در زندگی، بی فایده است و درد و رنج ناشی از به سرانجام نرسیدن انتظار در سرتاسر این دو نمایشنامه دیده می شود. شخصیت های این دو اثر، پوچی زندگی را آنچنان که انسان پوچ کامو درمی یابد، درک نکرده اند و در پوسته جهل و نادانی دنیای پوچ خود باقی مانده اند. این شخصیت ها از انتظاری پوچ و امیدی واهی رنج می برند.
۷۱.

سایه هگل بر سر معاصرین: نقد و بررسی کتاب شناخت هگل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
این مقاله به نقد و بررسی کتاب شناخت هگل گرایی نوشته رابرت سینربرینک با ترجمه مهدی بهرامی به ویراستاری محمدمهدی اردبیلی می پردازد. در این نوشته ابتدا به تحلیل محتوایی متن کتاب صرفنظر از ترجمه فارسی آن خواهیم پرداخت و نقش هگل در فلسفه اروپایی به ویژه نقش آن در شکل گیری تفکر ساختارگرا و پساساختارگرای فرانسوی اشاره می کنیم و سپس به ارزیابی ترجمه فارسی خواهیم پرداخت.کتاب شناخت هگل گرایی یکی از بهترین کتاب هایی است که در کشور ما می تواند خلاء ناشی از هگل گرایی در قرن بیستم را تا حدی پرکند، هرچند نویسنده کتاب غالبا با سلیقه و سبکی خاص خود از متفکر مهم فرانسوی یعنی ژاک لکان که بخشی از اندیشه خودش را مخصوصاً در مفهوم «میل» وامدار هگل است، چشم پوشیده است و یکی از کاستی های کتاب است. این مقاله با یک مقدمه در جهت معرفی نویسنده و اهمیت کتاب او برای خواننده و معرفی صوری و محتوایی اثر و تحلیل محتوای اثر سعی کرده محاسن و معایب این کتاب را بیان نماید. البته پیشنهادهایی برای ترجمه فارسی برخی اصطلاحات آن نیز مطرح کرده ایم._x000D_ This article reviews the book “Understanding Hegelianism” written by Robert Sinnerbrink and translated by Mehdi Bahrami and edited by Mohammad Mehdi Ardabili. In this article, we will first analyze the content of the text in the book, regardless of its Persian translation, and mention Hegel's role in European philosophy, especially its role in the formation of French structuralist and poststructuralist thought, and then evaluate Persian translation. Orientalism is one of the best books in our country that can fill the gap caused by Hegelianism in the twentieth century to some extent, although the author of the book is often with his own taste and style of the important French thinker Jacques Lacan, who is part of the thought. It owes itself to Hegel, especially in the sense of "desire," and is one of the book's shortcomings. This article tries to express the advantages and disadvantages of this book with an introduction in order to introduce the author and the importance of his book for the reader and to introduce the form and content of the work and analyze the content of the work. Of course, we have also suggested some Persian terms for the Persian translation.
۷۲.

ردپایی از اگزیستانسیالیسم ادبی در داستان «انتری که لوطیش مرده بود» اثر صادق چوبک

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم آزادی پوچی ناامیدی داستان کوتاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستان های او را ناتورالیستی می دانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان در این جهان، در قالب انتری بی صاحب و تنها به نمایش گذارد. از این رو هدف این پژوهش بررسی عناصر وجودگرایی در این داستان منتخب است؛ برای این منظور ابتدا اصول اعتقادی مکتب اگزیستانسیالیسم را با تکیه بر آراء بزرگان این مکتب شرح داده ایم و سپس نمونه هایی برای آن اصول از داستان نام برده آورده و آن را شرح داده ایم. نتیجه حاصل آمده از این پژوهش مطابقت این داستان را با اصول اعتقادی وجودگرایان تایید می کند.
۷۳.

بررسی تطبیقی بن مایه های اگزیستانسیالیستی رمان بیگانه کامو و داستان سگ ولگرد صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۲۷۶
اگزیستانسیالیسم جریانی فکری فلسفی است که انسان را مرکز هستی می داند و در آن، انسان با تمام ابعاد وجودی و ذهنی خود، با مسائل مختلف، به ویژه مسائل هستی شناسانه مواجهه می شود. آلبر کامو و صادق هدایت از جمله نویسندگانی بودند که مؤلفه های مکتب اگزیستانسیالیسم در برخی از داستان های شان مشاهده می شود. نوشتار حاضر با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی بن مایه ها و ویژگی های فلسفه ی وجودی در رمان بیگانه ی آلبر کامو و داستان سگ ولگرد صادق هدایت می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیشتر مؤلفه-های مکتب اگزیستانسیالیسم در دو اثر مزبور وجود دارد، با این توضیح که برخی مؤلفه ها مانند «تنهایی» و «نوستالژی» در داستان سگ ولگرد نمود بیشتری دارند، برخی مؤلفه ها مانند «معناباختگی و پوچی» و «بدبینی و شکّاکیّت» در بیگانه قوی ترند و پاره ای مؤلفه ها مثل «امیدواری و ناامیدی»، «جبر و اختیار» و «مرگ اندیشی و خودکشی» در هر دو اثر پایاپای است.
۷۴.

بررسی و تحلیل بازتاب اندیشه های اگزیستانسیالیستی، در آثار ادبی و فرهنگی مصطفی رحیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم مصطفی رحیمی رمان نمایشنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۱۱
اگزیستانسیالیسم یکی از مکتب های فکری تأثیرگذار بر اندیشه های حاکم بر ادبیات داستانی دهه های 40 و 50 ایران بوده است. شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه در آن دوران و احساس نیاز به ایجاد تغییر و به کارگیری اندیشه های نو و هم چنین ماهیت مکتب اگزیستانسیالیسم و ارتباط ویژه ی آن با ادبیات، موجبات گرایش روشنفکران و نویسندگان به این فلسفه را فراهم کرد و در پی آن آثاری با ماهیتی اگزیستانسیالیستی یا تأثیر پذیرفته از آن نوشته و عرضه شد. این جستار برای نشان دادن چگونگی تأثیر پذیری آثار دوره ی یادشده از اندیشه های اگزیستانسیالیستی، برخی از آثار مصطفی رحیمی(1305 – 1381 ش)، نویسنده و مترجم آثار سارتر در ایران، را مورد بررسی قرارداد. تأکید رحیمی بر به کارگیری مکرر و هدف مند مؤلفه های اصلی فلسفه ی اگزیستانسیالیسم چون: تقدم وجود، آزادی، انتخاب، مسئولیت، وانهادگی، پوچی، دلهره و اصالت شخصی یا اخلاق اگزیستانسیالیستی و توجه به ادبیات متعهد، در آثار منتخب این پژوهش، تأثیرپذیری او از این مکتب را به خوبی نشان داد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و حوزه ی مطالعه در آن رمان «اتهام»، نمایشنامه های «تیاله» و «آناهیتا» و مقاله ای از مجموعه مقالات «دیدگاه ها» از آثار مصطفی رحیمی است.
۷۵.

بازتاب اندیشه کیرکگارد در آثار هنری (نمایشی) سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استه تیک هنر اِگزیستانسیالیسم ژان پل سارتر تئاتر سینما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
سارتر فیلسوف بزرگ و هنرمندی خلاق است که اندیشه های اگزیستانسیالیسم را به طور ماهرانه در آثار هنری به ویژه در آثار نمایشی به تحریر درآورده است. اما هدف این مقاله، بررسی و نقد تلاش های سارتر است که خواسته «اندیشه های فلسفی اگزیستانسیالیسم را مانند «فاصله گذاری» «نگاه» و «انتخاب» و غیره هم به سبک اجرا، نگارش، کارگردانی، بازیگری و حتی صحنه و تماشاچی تعمیم دهد. در این راستا، ضمن ابراز نظریات استه تیک در هنر در این موارد و موضوعات، نظریات سارتر از جمله «تئاتر موقعیت» «تحلیل روانی»، «زمان»، «مکان» و موارد مطرح شده در بالا که در تئاتر و سینما رمان مورد بحث قرار گرفته است و سارتر بر بنیاد ایده های فلسفی اش ابراز نموده است، به روش تطبیقی و توصیفی، تحلیلی و با شیوه آزمایشات و تجربیات شخصی در عرصه کارگردانی تئاتر و فیلم و سریال را به مقایسه می گذاریم و به پاسخ این سؤال که آیا این نظریات در همه هنرها و همه سبک های هنری و مکاتب به ویژه سینما و تئاتر مصداق دارد یا ندارد، به بحث و بررسی می پردازیم تا روشن شود که آیا این نظریات و تعمیم هایی که در ذهن سارتر می گذرد تا چه اندازه مورد تأیید صاحبان فن و نظریه پردازان دسته تیک در هنر می باشد؟ سارتر اگرچه مباحث فوق را در حضور آلبرکامو، ژان کوکتو، ژان لویی بارو از بزرگان هنر فرانسه به بحث و گفتگو گذرانیده است ولی ضمن تقدیر و پاسداشت سارتر به عنوان یک فیلسوف و نویسنده تئاتر، برخی نظریات او در عرصه بازیگری، صحنه، تئاتر و سینما و تماشاچی و حتی نگارش نه تنها عمومیت ندارد، بلکه در مواردی از اندیشه هایی خام و گاه دستوری و ذهنی و غیرواقعی، برخوردار بوده اند و در این مقاله از دیدگاه استه تیک در هنر به اثبات آن مبادرت ورزیده ایم.
۷۶.

پرسش از سوژه و سوبژکتیویته پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، با تأکید بر مفهوم «پوئبلو» نزد ارتگا یی گاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اِگزیستانسیالیسم سوبژکتیویته ارتگا یی گاست پوئبلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
پرسش از سرشت سوژه ی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، در نگاه نخست، غالبا دازاین خویشمند هایدگر یا وجود لنفسه (انسان مسؤول) سارتر را به خاطر می آورد. اما با توجه به مبانی هستی شناسانه، انسان شناسانه و شناختیِ منظر پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی، شاید بتوان هر تعیّنِ مبتنی بر اصالت و خویشمندی- همچون دو پیشنهاد مذکور- را ناکافی و یا حتی بالکل تناقض آمیز انگاشت. اگر نقد لویناسیِ سوبژکتیویته در معنای بالا و تأکید او بر وجوه نااصیل خودبودگی دازاین صادق باشد، به نظر می رسد برای رسیدن به این سوژه و سوبژکتیویته ی ویژه باید مسیری متفاوت (یا متعارض) را پیش گرفت. نوشته ی حاضر برای ارائه ی دورنمایی از این سوژه ی پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی -آن چه در یک بررسی تاریخی، از این منظر، فاعل تاریخ شناخته شده و، در نتیجه، باید موضوع پژوهش تاریخی باشد- بر آراء خوسه ارتگا ئی گاست تمرکز خواهد کرد. اولویت «بودن» بر «داشتن» نزد مارسل، تمایز هایدگری میان «تودست بودگی» و «پیش دست بودگی»، بصیرت هوسرل مبنی بر تام پذیری همواره ناتمام ادراک اشیاء و تجربه ی «چارگانه «ی هایدگری، از جمله مهمترین بصیرت های پدیدارشناسان و اگزیستانسیالیست های راهبری است که راه را برای ارائه ی راه حلی متفاوت هموار می کنند و همگی نوید ظهور یک اگزیستانسیالیسم قومی را می دهند. نتیجه و سرجمع این بصیرت های سازنده را می توان در تعریف خاص ارتگا از «وضعیت» و همچنین «افق امکانات»، و در نهایت، مفهوم «پوئبلو» نزد او یافت. «پوئبلو»- از اصطلاحات پرتکرار در دستگاه فکری ارتگا- از طریق تفسیری ویژه می تواند آن سوژه و سوبژکتیویته ی غیرفردی و، در عین حال، غیرجهانیِ وفادار به مبانی فلسفه های پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی باشد.
۷۷.

افکار اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر با تاکید بر کتاب «نقد خرد دیالکتیکی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی دیالکتیک اِگزیستانسیالیسم مارکسیسم استعلا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۹۰
درآثار ژان پل سارتر انسان شناسی بر هر موضوع دیگری اولویت دارد. رویکرد سارتر به بعضی از عناصر اگزیستانسیالیسم مانند آزادی و از خود بیگانگی در کتاب «هستی و نیستی» با آنچه درکتاب «نقد خرد دیالکتیکی» وجود دارد، متفاوت است. روش کار در این مقاله توصیفی_تحلیلی بوده و مهم ترین یافته ها، در ارتباط با تغییر نگرش سارتر در آثار فلسفی خود از آزادی فردی و انتزاعی به آزادی محصور و محدود در ساختارهای اجتماعی است. کتاب «نقد خرد دیالکتیکی »سارتر، تلفیقی از اگزیستانسیالیسم با مارکسیسم است. سارتر در این کتاب با این واقعیت که انسان ها درچنبره ساختارها و ضرورت ها، قدرت آزادیشان سلب شده و از خود بیگانه شده اند، سعی دارد راهی برای استعلای افراد از این وضعیت بیابد. او این مهم را با دیالکتیک انسان و ساختارهای اجتماعی و تاریخی نشان می دهد. سارتر در پژوهش های قبلی خود با تاکید برنقش فاعل آگاه و آزاد در تغییر ساختارهای اجتماعی و تاریخی، پلی میان اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم ایجاد می کند که در درک کتاب «نقد خرد دیالکتیکی» کمک زیادی می کند. از نکات مهم کتاب «نقد خرد دیالکتیکی»، توجه سارتر به مفهوم از خود بیگانگی است، همچنین سارتر با توجه به نقش استعلایی که برای انسان در ساختن دنیای خویش قائل است، معنای جدیدی به تاریخ می دهد که مورد انتقاد ساختارگرایان معاصر او قرار می گیرد . شماره ی مقاله: ۱۰
۷۸.

خوانشی اگزیستانسیالیستی از مفهوم مرگ در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ آگاهی زندگی نهج البلاغه اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
تحلیل اگزیستانسیال از مفهوم مرگ یکی از مولفه های بنیادین تفکر هایدگر است. برمبنای تفکر هایدگر، مرگ به مثابه تعین امکان های اصیل دازاین، ضرورتی ست اجتناب ناپذیر، که عیان کننده ی بخشی از جهانمندی وی است. امکانی که دازاین با آن تولد یافته و به فرایند فهم هستی راه می یابد. به دیگر سخن، زندگی و مرگ، در نسبت با یکدیگر تکوین می یابند. در سنت اسلامی، در نهج البلاغه نیز با نگرشی اگزیستانسیالیستی به مفهوم مرگ مواجه هستیم، که به مثابه نزدیک ترین امکان فرد گریزی از آن نیست. خوانش حضرت امیر از مرگ، خوانشی سلبی و اضطراب آور نیست، بلکه نگرشی اصیل و اگزیستاسیالیستی است که فرد در فرایند حیات آن را هم چون امری بالقوه به فعلیت می رساند. در پژوهش حاضر، با نگاهی اگزیستانسیالیستی به مرگ در نهج البلاغه پرداخته خواهد شد و میزان نزدیکی و هم اندیشی هایدگر و حضرت امیر پیرامون مساله مرگ نشان داده خواهد شد. از جمله این که مرگ اندیشی، تعالی به خودآگاهی، زیستن آگاهانه و تعین امکان های واقع بوده ی فرد در جهان است. به بیان دیگر، تفکر درباره ی مرگ، هویت زندگی را برای ما آشکار خواهد کرد.
۷۹.

کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی «آزادی» در استعاره های مفهومی فارسی یازدهم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی استعاره مفهومی اِگزیستانسیالیسم کتاب فارسی یازدهم متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
اگزیستانسیالیسم، مکتب فکری است که به دغدغه های بودن و هستن آدمی در جهان هستی می پردازد. از مؤلفه های نخستین و اساسی که این افق اندیشگی سعی در تبیین آن دارد، آزادی است. اندیشمندان این رویکرد اندیشگی، آزادی و مسئولیت پذیری انسان را در جهان زیسته خویش از اولین و مهم ترین کارکرد آدمی در جهان بیرون و درون او می دانند. از آنجا که اساس تفکر آدمی در اندیشیدن به جهان خود، استعاری است، استعاره های مفهومی از مهم ترین ابزار و محمل هایی است که می تواند مؤلفه اگزیستانسیالیستی آزادی را در خود جای دهد. پژوهش حاضر بر بنیان رویکرد اندیشه اگزیستانسیالیسم به هستن آدمی و جایگاه مقوله آزادی در آن به متن می نگرد. نظر به اهمیت نقش و تأثیر کتاب های درسی، به ویژه استعاره های آن در ذهنیت و اندیشه خودآگاه و ناخودآگاه دانش آموزان، این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی- تفسیری و با هدف تبیین و چگونگی کارکرد بن مایه اگزیستانسیالیستی آزادی به بررسی این درون مایه در لایه های زبانیِ رویین و زیرین استعاره های مفهومی کتاب فارسی یازدهم دوره دوم متوسطه می پردازد. بر اساس یافته ها، در متن های گوناگون فارسی یازدهم به ترتیب سه استعاره مفهومی بنیادین «آزادی، مبارزه است»، «خدا، پادشاه جبار است» و «آزادی، مسئولیت پذیری است» خود را از میان لایه های استعاره های مفهومی دیگر آشکار می کنند. همچنین، مؤلفان کتاب فارسی و آموزشگران در یاددهی متن های درسی این کتاب باید التفات ویژه ای به درون مایه های متن درسی داشته باشند که سویه آزادی و مسئولیت آدمی را کم رنگ یا بر آن تأکید می کنند. آگاهی، نقد و گفت وگوی مؤلفان، آموزشگران و دانش آموزان بر این سویه ها، راهی است برای پرورش ذهنیت خلاق و در نتیجه زیستن و هستنی آگاهانه و شکوفا.
۸۰.

بازتاب فلسفه در شعر شفیعی کدکنی (براساس رویکرد اگزیستانسیالیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی فلسفه اِگزیستانسیالیسم شفیعی کدکنی شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۴
فلسفه و ادبیات هرچند متعلّق به دو حوزه متفاوت علم و هنر هستند که هدف یکی کشف دانش و دیگری خلق زیبایی و لذّت بخشی است، با این همه ارتباط هایی نیز بین این دو حوزه وجود دارد. ادبیات گاهی جلوه گاه افکار و اندیشه های فلسفی و تفسیر و تبیین این افکار می شود و شاعران و نویسندگان برای غنائی معنایی و محتوایی آثار خود افکار فلسفی را در آثار خود وارد می کنند و هم زمان، فلسفه برای سهولت انتقال، به زبان ادبیات و هنر نیاز دارد. افکار فلسفی در قالب زبان ادبی دل نشین تر و زیباتر، قابل بیان است. در نوشتار پیش رو پس از بحثی درمورد رابطه فلسفه و ادبیات به بحث درمورد افکار فلسفی شفیعی کدکنی با تکیه بر اگزیستانسیالیسم پرداختیم. دیدگاه های وجودی در اشعار شفیعی کدکنی به شکلی گسترده وارد شده است و این اندیشه ها در بسیاری موارد بر پاره ای از اشعار شاعر، نظام و وحدت معنایی بخشیده است و شاعر، فکری فلسفی را در این اشعار پرورده است. دیدگاه های فلسفی شفیعی همچون اومانیسم، آزادی فلسفی، وانهادگی انسان، حق انتخاب و آزادی انسان و... سبب غنای محتوایی و اندیشگی اشعار او شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و تلاش شده است تا نمودهای اندیشه های فلسفی در اشعار شفیعی کدکنی، از متن استخراج شده و مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش حاضر، نشانگر این است که اگزیستانسیالیسم و دیدگاه های اگزیستانسیالیستی بخش قابل توجّهی از رویکرد فکری شفیعی کدکنی را به خود اختصاص داده و او از اصول این مکتب فکری همچون؛ آزادی انسان، تعهّد و مسئولیت، اختیار و انتخاب، انسان گرایی و... در جهت غنای محتوایی شعر خود بهره برده و به برخی اشعار خود، رنگی فلسفی زده است.