مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
تاریخ نگاری
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
127 - 148
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای نوشته علاءالدین عطاملک جوینی (623-681ق)، اثری کم مانند در تاریخ نگاری و ادبیات فارسی است که پژوهش های پرشماری را به خود اختصاص داده است. با وجود این، همچنان پرسش ها و ابهاماتی درباره جهانگشای و نویسنده آن وجود دارد. مقاله حاضر که به جوینی به عنوان مورّخی سیاستمدار نگریسته و او را بر اساس الزامات این حرفه نقد کرده است، به برخی از این پرسش ها پاسخ می دهد. یافته های مقاله نشان می دهد که سبب نپرداختن جوینی به رخدادهای پس از فروپاشی اسماعیلیه، نه افزایش اشتغال یا فرصت نداشتن وی، بلکه محذورات سیاسی و اعتقادی او بوده است. بخش دیگری از یافته های مقاله، مجعول بودن دو تبارنامه جوینی را آشکار می نماید و گمانه هایی درباره سرچشمه نام تاریخ جهانگشای و نیز طرح جوینی برای نگارش تاریخی عمومی به کمک دیگران را مطرح می کند.
تحلیلی بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری بیجنِ تاریخ صفوی خوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
223 - 239
حوزه های تخصصی:
بیجن تاریخ نگاری است که با نگاشتن زندگی سیاسی و نظامی رستم خان گرجی در میان مورخان صفوی به شهرت رسید. او شاید از نقالانی بوده است که بعدها به تاریخ نگاری حرفه ای روی آورد. پژوهش حاضر به بررسی این پرسش می پردازد که بیجن در پردازش تاریخ نگارانه شخصیت رستم خان چگونه می اندیشید و در تشریح و تبیین آن از چه روش هایی کمک گرفت؟ بررسی حاضر نشان می دهد که بیجن نواندیشانه به تاریخ نمی نگرد، بلکه متأثر از سنت و میراث اسلامی، ایرانی صفوی، می کوشد تا با حفظ مبانی تاریخ نگری سنتی که بر اصل دین، عبرت، تقدیر و اخلاق استوار است، نظام فکری خودش را در مسیر بسط نگاه قهرمان گرایانه نظامی هدایت و سامان دهد و با الهام از سبک ادبی رایج، با التقاطی از روش های روایی، نقّالی و انتقادی از قهرمانی های رستم خان در برابر دشمانش جانبداری کند، و به کنجکاوی هایی که روح زمانه اش جستجو می کرد به درستی و واقع بینانه پاسخ دهد.
رابطه تاریخ نگاری با قدرت در گفتمان اسماعیلی؛ مطالعه موردی: دولت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری اسماعیلیان به دلیل ابتنا بر فلسفه نظری خاص خود در برخی جنبه های نگرشی مانند عامل محرک تاریخ، الگوی حرکت تاریخی و اندیشه پیشرفت در تاریخ با جریان مسلط تاریخ نگاری سنتی دارای تفاوت هایی بنیادین است. این مسئله با اثرگذاری مستقیم بر حجم نگارش تاریخ، موضوع، هدف، رویکرد و روشِ نگارش تاریخ از سوی مورخان اسماعیلی مذهب، آثار تاریخ نگارانه اسماعیلیانِ نخستین و به تبعِ آن فاطمیان را تحت تأثیر قرار داده است، به گونه ای که بسیاری از محققان این حوزه را بر این باور واداشته که اساساً اسماعیلیان فاقد سنت تاریخ نگاری خاص خود هستند. موضوعی که در این مقاله به دنبال بررسی آن هستیم، تحلیل رابطه تاریخ نگاری با قدرت سیاسی در دوره فاطمیان و برسی تأثیر آن در رویکرد و موضوع تاریخ نگاریِ مورخان فاطمی در ادوار مختلف حیات سیاسی این دولت است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحولات سیاسی پیرامون جایگاه امام به عنوان نقطه محوری در اندیشه اسماعیلی تا چه اندازه سبب تحول در رویکرد و موضوع تاریخ نگاری در دوره فاطمیان شده است. شیوه پژوهش در این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی و استخراج داده ها مبتنی بر گزینش گزاره های معنادار از منابعِ کتابخانه ای است.
ماهیت مشروعیت سیاسی ساسانیان در تاریخ نگاری یعقوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
درک مشروعیت سیاسی در اندیشه سیاسی ایران، مبتنی بر دادگری، امنیت طلبی و نظم حاکم بر جهان هستی بوده و صرف نظر از معنای ساده امنیت، وجهی عمیق تر، در پیوند با جهان بینی و نظم کیهانی مورد اعتقاد ایرانیان داشته است. پرداختن به عدالت و امنیت در هر عصری و شرح سلوک معطوف به نظم و امنیت از سوی فرمانروایان است که فهم مشروعیت سیاسی آنها را امکان پذیر می کند. بررسی مشروعیت سیاسی شاهان ساسانی نیز تابع همین قاعده است. به نظر می رسد یعقوبی، مورخی که در قرن سوم هجری می زیست و با رویکرد فرهنگی تری با تاریخ مواجهه داشته است، از همین منظر کارکردگرایانه به تاریخ ساسانیان پرداخته و کارکردهای نظام حکومتی را مبتنی بر میزان اهتمام حاکمان آن به دادگری و امنیت طلبی ایشان روایت کرده است. یعقوبی به عنوان یکی از نخستین تاریخ نگاران مسلمان، ضمن این که نگرش انتقادی تری نسبت به گزارش های موجود درباره تاریخ ساسانیان دارد و در شرح تاریخ ایشان میان افسانه و تاریخ تمیز قائل می شود، در پرتو نگرش فرهنگی خویش، با تکیه بر دادگری و تأیید سلوک نیک یا نفی بدروشی فرماروایان ساسانی، عملکردهای مطلوب یا نامطلوب آنها را به نحوی روایت می کند که اهمیت عدالت و ضرورت تأمین امنیت را به مخاطب خویش یادآور شود. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با هدف تبیین مشروعیت سیاسی فرمانروایان ساسانی در نگاه یعقوبی، چگونگی روایت این مورخ را درباره سلوک سیاسی- اجتماعی آنها مورد بررسی قرار می دهد.
بینش و نگرش روحانیون مورخ در تاریخ نگاری معاصر ایرانی (بعد از انقلاب اسلامی 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روحانیت تشیع به عنوان یکی مهم ترین جریانهای سیاسی و فکری در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور ایران به شکل مشخص از دوران صفویه مطرح گردید. در دوره بعد از انقلاب اسلامی 1357ش، روحانیون در قالب یک جریان تاثیرگذار در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضور یافتند. علاوه بر این در حوزهای تئوریک، از جمله در عرصه تاریخ نگاری نیز به عنوان یک طیف فعال در شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی مطرح گردیدند، مبنا و اساس فکری این جریان، برداشتی از تعالیم اسلام، مذهب تشیع و حکومت اسلامی شکل گرفته بود. هدف این پژوهش بررسی بینش و نگرش روحانیون شیعه در شکل گیری و تداوم جریان تاریخ نگاری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی است، بویژه اینکه برخی از روحانیون بعد از پیروزی انقلاب به عنوان نگارندگان و محققان در عرصه تاریخ حضور یافتند و اقدام به تدوین و نگارش کتب تاریخی نمودند. فرضیه این پژوهش این است که متاثر از انقلاب اسلامی، طیفی جدیدی از مورخان روحانی با پشتوانه حاکمیت جمهوری اسلامی در قالب تاریخ نگاری رسمی، دست به تدوین و تولید منابع تاریخ نگارانه زدند. روش و رویکرد این پژوهش به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. همچنین یافته ها این پژوهش نشان می دهد به نسبت حجم گسترده ای منابع تاریخ نگاری بعد از انقلاب در داخل کشور، تولید و نگارش آثار تاریخی از جانب روحانیون، گستره ی قابل قبولی را به خود اختصاص می دهد و خود منجر به توسعه و بعضا شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی در این دوران شده است.
مقایسه دیدگاه آنه ماری شیمل و شیلا بلر درباره خوشنویسی اسلامی
حوزه های تخصصی:
در میان هنرهای سنتی اسلامی، خوشنویسی یکی از مهم ترین هنرها است؛ تا جایی که برخی از جریان های فکری مانند سنت گرایان آن را هنر قدسی یا هنر مقدس می دانند. از یک سو، می توان خوشنویسی اسلامی را هنری همگام با حکمت و عرفان دانست و از سوی دیگر، ممکن است آن را صرفا هنری برخاسته و برگرفته از تمدن اسلامی بدانیم. در هر صورت، نمی توان جایگاه بی بدیل و ارزنده این شاخه هنر سنتی میان هنرهای اسلامی را نادیده انگاشت. در بررسی هر موضوع و از جمله آثار یا شاخه های هنر اسلامی، انتخاب روش و رویکرد متفاوت ما را به نتایج متفاوتی می رساند. این امر در زمینه مطالعات هنر اسلامی نتایج بسیار متفاوتی به همراه دارد. با در نظر گرفتن همین امر، اندیشمندان و پژوهش گران مختلفی در زمینه خوشنویسی اسلامی پژوهش انجام داده اند. آنه ماری شیمل و شیلا اس. بلر از جمله پژوهش گران مهمی هستند که در زمینه هنر اسلامی و خوشنویسی اسلامی پژوهش کرده اند. با توجه به این نکات، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی است. بر همین اساس، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از این که مولفه های خوشنویسی اسلامی در دیدگاه شیمل و بلر چیست؟ در این پژوهش، پس از بیان مبانی نظری و تعریف مفاهیم مورد نیاز، دیدگاه شیمل و بلر در زمینه خوشنویسی اسلامی بررسی و تحلیل می شود. این پژوهش ماهیت کاربردی دارد و از نوع توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. روش تحلیل، کیفی است. این پژوهش نشان می دهد که شیمل در بررسی خوشنویسی اسلامی، از رویکرد پدیدارشناسی و بلر از تاریخ نگاری بهره می برند.
مبانی فرهنگی تاریخ نگری و تاریخ نگاری محمدابراهیم باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس آثار منتشر شده استاد باستانی پاریزی، دیدگاه تاریخی او را مورد بحث قرار می دهد. پژوهش حاضر با این فرضیه نوشته شده است که هیچ مورخی بدون «نظر» مطلب نمی نویسد، بلکه معلومات پیشین، محیط تربیتی، اوضاع و احوال اجتماعی و البته تجربه زیسته زمینه های لازم را برای تاریخ نگاری فراهم می نمایند. بنابراین، با اینکه عناوین و موضوعات کتاب های باستانی پاریزی بسی ساده بودند، در پشت این عناوین و مطالب مطرح شده، نگاهی تاریخ نگارانه وجود داشت که نویسنده را برای پیشبرد طرح خود راهنمائی می کرد. بیشتر مطالب این مقاله برگرفته از آثار باستانی پاریزی است، اما در برخی موارد برای فهم بهتر موضوع، به برخی منابع دیگر نیز ارجاع داده شده است. هدف مقاله این است تا نشان دهد باستانی پاریزی نیز تلاش داشت برای سبک تاریخ نویسی خود مفاهیمی ارائه نماید. در این پژوهش به برخی از این مفاهیم که خاص اوست اشاره شده است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در تاریخ نگاری باستانی پاریزی چه عناصری به شکل «پیشینی» تأثیرگذار بوده اند؟ که با استفاده از روش تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شده است.
تاریخ نگاری بناکتی؛ ویژگی ها، روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
۱۶۹-۱۴۷
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به واکاوی تاریخ نگاری بناکتی، مورخ واپسین دهه های عصر ایلخانی پرداخته شده است. بر این اساس، نگارنده مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که روش شناسی تاریخ نگاری بناکتی بر چه اصول و قواعدی استوار است و نسبت آن با بینش تبیینی-انتقادی بر پایه انصاف تاریخی چیست؟ یافته های تحقیق مبتنی بر روش تاریخی نشان می دهد که: بناکتی در روش تاریخ نگارانه خود در بخش پیشاایلخانی، نزدیکی بیشتری به بینش تبیینی- انتقادی دارد؛ مسئله ای که در بخش پساایلخانی از آن فاصله گرفته و به بینش توصیفی نزدیک شده است. بدین روی، آنچه مهم ترین ویژگی پایدار روش شناسی بناکتی در تاریخ نگاری او در هر دو دوره است، از یک سو، تلاش وی در اجتناب از تعصب و جانب داری و نزدیکی به انصاف تاریخی و از سوی دیگر، جهان نگری و طرح مباحث ملل مختلف در قالب تاریخ جهانی، نیامیختگی آن با غیرواقعیت ها، اعم از افسانه و خرافه، نزدیک ساختن تاریخ به حکمت و بینش هویت گرایانه به تاریخ و تلاش برای تداوم و تقویت هویت ایرانی است.
بررسی سیر تحول کارکردهای تزئین در رویکردهای مطالعاتی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
111 - 132
حوزه های تخصصی:
اشکال و نقوش تزئینی به کار رفته در مصنوعات و بناهای سرزمین های اسلامی، در سه سده اخیر محل توجه شرق شناسان، باستان شناسان و تاریخ نگاران بوده اند. شیوه مواجهه با کارکردهای تزئینات، همواره نقش مهمی در جهت دهی به مسیر مطالعات هنر اسلامی داشته است. این پژوهش، سیر تحول رویکردها به تزئینات اسلامی با تأکید بر دگرگونی نگرش به «کارکرد» تزئین در سه سده اخیر را بررسی می کند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است: در پژوهش های انجام گرفته پیرامون فرهنگ مادیِ سرزمین های اسلامی، سیر تکوین کارکردهای تاریخ هنری و معنای تزئینات چه بوده است؟ روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای است. برای پاسخگویی به پرسش تحقیق، مطالعات تزئین به چهار گروه رویکرد اکتشافی گونه شناختی، تاریخی آغازین (تاریخی سبک شناسانه)، رویکردهای جهانشمول، و تاریخی متأخر ( زمینه محور فرهنگی) تقسیم شدند و کارکردهای منتسب به تزئینات در هر یک از این رویکردها مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه پژوهش، بیانگر تنوع دیدگاه ها و سیر تحولی است که در بازشناخت کارکردهای تزئین رخ داده است. در رویکرد نخست، کارکرد فرمی ارجح بوده و تزئین، نشانگر ویژگی های قومی، نژادی، روح شرقی یا عنصری برای بیان بصری دین جدید است. همزمان، کارکرد زیباشناسانه یا تلقی صفاتی نظیر نمادین یا شهودوار را برای تزئینات شاهدیم. در رویکرد تاریخی آغازین، غالباً تزئین در حکم نماد یا عنصری معنادار تلقی می شود و این رویکرد، آغازگر تأملاتی در باب کشف معنا و بررسی زمینه های تاریخی و فرهنگی تزئینات است. رویکردهای جهانشمول به دو حوزه متمایز تقسیم می شوند، کلیت نقوش تزئینی در حوزه مطالعات فراتاریخی، کارکردی فرامادی دارد و نمادِ الوهیت و توحید است؛ در حوزه مطالعات روانشناسانه، کارکرد تزئین و اثرات آن بر رفتار، انتخاب و حالات روانی انسانی موردتوجه قرار می گیرد. با شکل گیری رویکرد تاریخی متأخر در نیمه دوم سده بیستم ، شاهد تمرکز بر ادراک و خوانش مخاطب از نقوش تزئینی و تمرکز بر کارکردهای معنایی و زیباشناسانه تزئین برمبنای حوزه های زبان شناسی هستیم. هم چنین بر بستر و بافت پیدایش فرم تزئینی تأکید شده و اغلب، تزئین به منزله نشانه فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است.
تاریخ نگاری فضای توسعه ورزش ایران (1285- 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورزش به عنوان پدپده ای مدرن پس از انقلاب مشروطه، مورد توجه قرار گرفت که حاکی از تلاش مشروطه خواهان برای اداره بهینه امور کشور، از جمله امر ورزش و تربیت بدنی است. قوانین موضوعه ورزش در مجلس از جمله اسناد الکترونیکی و جزء منابع دسته اول تاریخی است، وقایع ورزشی نیز از منابع تاریخی دسته اول و دسته دوم تاریخی استخراج گردید که براین اساس ترسیم تاریخ نگاری توسعه فضای ورزش صورت گرفت. دراین پژوهش با تحلیل محتوای قوانین، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، واکاوی مفاهیم و اصطلاحات در متن قوانین با استنباط و آشکار کردن الگوها و مضامین نهان آنها انجام شد. بدین منظور با نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری، ترسیم نمودار و استخراج مقوله ها صورت گرفت؛ جامعه آماری تحلیل محتوا، قوانین و احکام قانونی واجد ارتباط با موضوع تربیت بدنی در مجلس طی دوره زمانی 1285-1320 بود و نمونه بصورت کل شمار برابر با جامعه در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که دو مقوله توسعه ورزش تربیتی، و توسعه ورزش های قهرمانی و باشگاهی سیاست های تقنینی را در بر می گیرند. برگزاری مسابقات ورزشی، راه اندازی کلوب های ورزشی، تشکیل مجمع فوتبال، ساخت اماکن ورزشی، تشکبل انجمن تربیت بدنی و تاسیس باشگاه های ورزشی وقایع و رویدادهای ورزشی بود که به طور تقریبی در بین سال های مذکور رخ داد. لذا براساس تحلیل محتوای قوانینی موضوعه ورزش و تطبیق زمانی آن با رویدادهای و وقایع مهم ورزشی فضای توسعه ورزش ایران مدرن در این بازه زمانی تاریخ نگاری شد.
تاریخ اجتماعی در تاریخ نگاری عصر قاجار مطالعه موردی: تاریخ نگاری ناظم الاسلام کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناظم الاسلام کرمانی نقش عمده ای در تاریخ نگاری عصر مشروطه داشته و جزو اندیشمندان نوگرا و مشروطه خواه است. شغل روزنامه نگاری مورخ عامل مهمی است تا وی از نزدیک در روند حوادث منجر به پیروزی مشروطیت قرار گیرد و در کتاب خویش به گزارش رویدادهای سیاسی و اجتماعی از زمان ناصرالدین شاه تا سیزده ی رجب سال 1327ه .ق بپردازد. مقاله حاضر با روش تاریخی سعی در بازتاب بینش اجتماعی ناظم الاسلام کرمانی در تاریخ نگاری وی دارد.برای تحقق این هدف، پرسشی چنین مطرح است: بینش اجتماعی مورخ چه تاثیری در روش تاریخی وی در بازتاب رویداد مشروطیت خواهی و تحولات بعد از آن داشته است؟ نمودهای بینش اجتماعی در تاریخنگاری ناظم الاسلام کدام است؟ نتایج این پژوهش حاکی از آن است که موضوع، محور بودن توده در بینش تاریخی مورخ ودر نتیجه توجه وی به نهاد اجتماع و مردم،تاریخ نگاری او راازتاریخ نگاری های پیش از خود تاحدودی متمایز ساخته است.در حقیقت مورخ تلاش نموده است تا با بازتاب حیات اجتماعی جامعه در حوزه های مختلف زیستی، تاریخ نگاری خود را به تاریخ نگاری اجتماعی نزدیک تر سازد.واژه های کلیدی: تاریخ نگاری،تاریخ اجتماعی،مشروطیت، ناظم الاسلام کرمانی.
سیندخت کابلی: خرد ورزی و تدبیر زنان اسطوره ای شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
174 - 208
حوزه های تخصصی:
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
مفهومِ تاریخمندیِ هایدگر و مسئله پرسشِ تاریخی در تاریخ نگاریِ کسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
91 - 117
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ حاضر بر آن است که پیش فرض های هستی شناختیِ کسروی در دو کتابِ تاریخ مشروطۀ ایران و تاریخ هجده سالۀ آذربایجان را آشکار نماید و سپس بنابر مفهومِ «تاریخمندیِ» هایدگر به نقدِ پیامدهای معرفت شناختیِ پیش فرض های مزبور در تاریخ نگاریِ کسروی بپردازد. بر این اساس، پرسشِ اصلیِ پژوهشِ حاضر آن است که کسروی چگونه و بر چه مبنایی موضوعِ تاریخ نگاریِ خود را تعیین و تعریف می کند؟ یافته های پژوهش گویای آن است که موضوعِ تاریخ نگاریِ کسروی «امر تاریخی» به منزله ی «فعلِ در حالِ شکل گیری» نیست. تاریخ نگاریِ کسروی متضمّنِ مفهومِ ضدِّ تاریخیِ «تکرار» است. مفهومِ «امر موروثی» در تاریخ نگاریِ او غایب است، ازاین رو، «امر تازه» به چیزی بی بنیاد و پادرهوا بدل شده و این یعنی کسروی نتوانسته است دیالکتیکِ ناپیوستگی و پیوستگیِ نهفته در «امر تاریخی» را به فهم درآورد و مفهومِ تاریخمندی را کشف و آشکار کند. به بیان دیگر، کسروی مبنایی برای تعیین و تعریفِ آنچه می تواند محلِ پرسش و پژوهشِ تاریخی واقع شود ندارد.
بررسی بینامتنی دلالت های بازآفرینی شاهنامه فردوسی در تاریخ نگاری جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
79 - 99
حوزه های تخصصی:
در نظام نوین نقد و تحلیل آثار، معنای متن وابسته به کشف روابط میان سوژه با پیش متن ها، حافظه های مخفی و آشکار اثر و همچنین مولفه های فرامتنی زایشگر آن است که تحلیل های بینامتنی، بن مایه نظری و روش مندی آن را شکل می دهد. در میان نظریه پردازان این شیوه، رولان بارت به مخاطب این اجازه را می دهد که از برهم چینش متن ها و کشف لایه های آثار در ضمیر و ظاهر یکدیگر، به تفاسیر و معناهای نو و خلاقه ای دست یابد. از سویی دیگر، در میان تاریخ و ادبیات، علاوه بر اشتراکات و تقابل های فلسفی، نوعی پیوندهای نهان و معانی نوظهور یافت می شود که یکی از مصادیق آن را در ارتباط نظام مند میان تاریخ نگاری جوینی در جهانگشا و حماسه سرایی فردوسی در شاهنامه می توان جست وجو کرد. لذا این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی سعی در کشف معنایی نو در چرایی خلق تاریخ جهانگشا در ارتباط با پیش متن غالب خود یعنی شاهنامه دارد. با توجه به وجوه و ابعاد تأثیرپذیری در شکل گیری برخی از عناصر ساختاری، تبیین تطبیقی وجه ادبیت و تحلیل مقولات هویتی و انگیزشی متن ها در ارتباط با یکدیگر، این نتیجه حاصل خواهد شد که جوینی در تاریخ نگاری خود، صرفاً متأثر از واژگان و ابیات شاهنامه فردوسی نبوده و در یک نظام تقابلی سعی در بازآفرینیِ متنی در قامت شاهنامه و نوزاییِ حماسه ملی در سطح نثر داشته است.
هویت ایرانی –اسلامی در پرتو اندیشه خودی و دیگری در تاریخ جهانگشای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت جایگاه «خودی و دیگری» جهت مشخص نمودن استمرار روند هویت ایرانی-اسلامی در اندیشه میرزامهدی خان استرآبادی مورخ عصرافشاریه و انگاره های متأثر از آن بر نگرش وی در بازتاب روایات، رویدادها و رخدادها در نگارش جهانگشای نادری موضوع پژوهش حاضر است. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، به معرفى، بررسى و مطالعه ى جهانگشای نادری از طریق درک مفهومى و روش مند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده ى حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه از تاریخ ایران دست یابد، همچنین با شناخت دیدگاه استرآبادی در موضوع «خودی و دیگری»، بازتاب آن را در محتوا و روش تاریخ نگاری وی بازجوید.یافته های تحقیق نشان می دهد در جهانگشای نادری، اخلاق، منش، ریاست نادر و تفکر ایرانشهری به عنوان عناصر تعریف کننده و تشخص بخش « خود» در کانون توجه استرآبادی بوده است و دیگر مسائل در نزد وی صرفاً بازتابی از این اندیشه هستند. همچنین از آنجا که تفکر، بینش، زبان و مفاهیم تاریخ نگری و تاریخ نگاری(معرفت شناسی) و باورهای«خودی- دیگری» استرآبادی بخوبی درتاریخ جهانگشا به مثابه یک آینه، خود را نشان داده، بر این مبنا به نظر می رسد هنگامی که از دیگری در مقابل خودی سخن می گوید سه نوع از آن را به شکل دیگری«مذهبی- سیاسی- فرامرزی» مد نظر آورده باشد و همگی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی ایران می سازد.
مطالعه تطبیقی دیدگاه حافظ ابرو با نخبگان مسلمان عصر میانه در باره حکمرانی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
181 - 202
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های تاریخ نگاری دوره میانه ایران اسلامی طرح مباحث نظری «آداب ملکداری و اخلاق فرمانروائی» در خلال بیان تحولات تاریخی و با اتکا بر«آیات و روایات» است. این شیوه تاریخ نگاری متاثر از شرایط تاریخی و اوضاع سیاسی ایران و جهان و لزوم آشنایی فرمانروایان با شیوه های ملکداری مورخان مسلمان در دوره میانه ایران بوده است.مورخان مسلمان خود را ملزم نمودند تا با طرح مباحث نظری در خلال بیان وقایع تاریخی متکی بر آموزه های اسلامی ، همراه با آیات قرآنی و نیز فرهنگ ایرانی به شرح وظایف حاکمیتی حکمرانان بپردازند. درمیان مورخان این دوره ، «حافظ ابرو» درمقدمه کتاب جغرافیایش موضوع «سیاست مدن»را به صورت علمی و نظامند بحث نمود ه است. گرچه حافظ ابرو در پرداختن بدین موضوع نوآورر نبوده است و دیگر مورخان هم عصر او نیز بدین مهم پرداخته اند. از این رو نظر به اهمیت حکمرانی سیاسی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن بررسی تطبیقی دیدگاه«حافظ ابرو» با دیگر مورخان و اندیشمندان هم عصرش در حوزه حکمرانی سیاسی ضروری به نظر می رسد. براین اساس خواست پژوهش حاضر یافت پاسخ این پرسش اصلی است که: مفاهیم حکمرانی، وظایف و ویژگی های شخصیتی حاکمان از نگاه حافظ ابرو و نخبگان مسلمان ایران دوره میانه چیست؟ روش تحقیق در این پژوهش تاریخی متکی بر منابع کتابخانه ای بوده و با بهره گیری از مطالعات میان رشته ای سعی خواهد شد تا براساس داده های متون اصلی به شیوه توصیفی، تحلیلی به پرسش تحقیق پاسخ داده شود.
تاریخ نگاری زنان در آثار باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
35 - 61
محمد ابراهیم باستانی پاریزی پژوهشگری است که در آثارش نقش و عملکرد زنان در تاریخ ایران بیشتر از سایر مورخین معاصر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. وی علاوه بر ارزیابی و گزارش سرگذشت زنان مشهور، به جنبه هایی از حضور زن در تاریخ توجه داشته است که شاید از دید دیگر مورخان پنهان بوده و یا نادیده انگاشته شده است. وی در مقاله ها و کتاب های مختلف به نقش زنان و تأثیر حضور آن ها در جامعه پرداخته و در مقایسه با دیگر مورخان هم عصر خود، در تاریخ نگاری خویش التفات بیشتری نسبت به زنان نشان داده است. هدف این مقاله آن است که به روش توصیفی-تحلیلی و براساس داده های برگرفته از منابع کتابخانه ای، مقام و موقعیّت زنان در نگاه باستانی پاریزی را تبیین و تحلیل نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از جایگاه زن در آثار وی، وجهه نیک و مثبت زن بر وجه منفی آن برتری دارد و در مجموعه آثاری که با عنوان «هفتی» شهرت یافته، در مقایسه با دیگر آثارش، بیشتر به نقش و جایگاه زنان اشاره داشته است. علاوه بر پرداختن به نقش زن در اجتماع، او به نقش فرهنگی زن در آثارش نیز توجه کرده است. وی به نقش زن در خانواده و همچنین، قدرت اقتصادی زن توجه خاص دارد و در بسیاری از حوادث سیاسی نقش زنان را به عنوان عوامل پشت پرده و محرّک مردان در تصمیم گیری های مهم سیاسی جستجو کرده است.
بررسی روایت آیه نگارانه ی تاریخ نگاری صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
82 - 105
حوزه های تخصصی:
قدرت گیری شاه اسماعیل صفوی (930-907ق) و تشکیل سلسله صفویان، یکی از مهم ترین حوادث تاریخ ایران محسوب می شود. مورخان دوره صفوی به طور ویژه به این حادثه توجه کرده اند و درنتیجه، به یکی از محورهای مهم تاریخ نگاری صفویان تبدیل شده است. مهم ترین و غالب ترین دیدگاه حاکم بر بازتاب این حادثه در جریان تاریخ نگاری صفویان، ارائه روایت دینی و مذهبی از این رویداد بوده است. این نوع نگاه، متأثر از نگرش دینی حاکم بر جریان تاریخ نگاری ایران به طور عام و ماهیت مذهبی صفویان به صورت خاص بوده و در همین راستا، استفاده از آیات قرآن کریم مهم ترین محور روایت مورخان صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل قرار گرفته است. مسئله اصلی این پژوه، بررسی نقش آیات قرآن در روایت تاریخ نگاری صفویان از قدرت گیری شاه اسماعیل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روایت آیه نگارانه مورخان صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل در پنج مؤلفه انعکاس یافته است: مشروعیت بخشی به حکومت، روایت آیه نگارانه از پیروزی های شاه اسماعیل، توصیف مخالفان، ایجاد شباهت میان احوال شاه اسماعیل و پیامبران الهی و درنهایت، توجیه اقدامات اغلب خشن شاه اسماعیل. مشروعیت بخشی مهم ترین دغدغه مورخان صفوی بود و دو محور داشت: نخست مشروعیت دادن به کلیت حکومت صفویان و دوم مشروعیت بخشی به حکومت و اقدامات شاه اسماعیل. مورخان صفوی در همین جهت تلاش داشتند از آیات همسو با این اهداف استفاده کنند.
جایگزینی علوم جدید در ایران: نگاه دیگری به علمای امامیه و علوم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
113 - 159
حوزه های تخصصی:
از زمان ورود علوم جدید به ویژه نجوم نیوتنی به جهان اسلام و ایران و آغاز مخالفت با آن تا زمان قبول عمومی هیئت جدید از جانب علماء، صرف نظر از بعضی مخالفت های پراکنده ، بیش از دو قرن گذشته است. این دوره شامل گذار از باور به سکون زمین و مرکزیت آن است که نه تنها در نظام بطلمیوسی بلکه درسایر کیهانشناسی های دوران اسلام مفروض بود و صدها سال در آگاهی عمومی ریشه دوانده بود. تاریخ نویسی علم این دوره تا قبول کامل هیئت جدید و بر خورد با سایر علوم غربی باید با وسواس علمی و با بررسی شواهد مکتوب و آثار فرهنگی موجود تدوین شود. در چند دهه اخیر اظهار نظرهای مختلفی از جانب تاریخ نویسان علم در این باره انجام گرفته است. سید حسین نصرمعتقد است که علمای اسلام علوم غربی را بدون تنقید یک جا قبول کرده و در مقابل آن تسلیم شدند. دکتر گمینی هم با جدا کردن شیعه «متشرعه» از شیخیه و صوفیان بر این باور است که عکس العمل های گروهی متخالفی در مقابل علم هیئت جدید وجود داشته است. بر خلاف شیخیه و صوفیه، علمای «متشرعه» تناقضی بین آیات و احادیث با هیئت جدید نمی دیدند و اگر هم می دیدند آن را قابل حل می شمردند و از جهت دینی مشکلی نداشتند و مخالفتشان عمدتاً بر اساس تفکر فلسفی مورد قبولشان بود.یکی از علمای امامیه که نظری کاملاً انتقادی به علوم جدید داشت محمدحسین کاشف الغطاء بود. او در نوشته هایش از دروان مشروطه و دهه های بعد، به ویژه با علم هیئت جدید و نظریه تکامل داروین مخالفت می کند. دکتر گمینی خوانشی متضاد با این برداشت از نوشته های کاشف الغطاء ابراز کرده است . در مقاله حاضر تزهایی که دکتر گمینی در طی سال های اخیر به خصوص درنوشته های جدیدش در باره مواجهه علماء امامیه با علم هیئت جدید ابراز کرده است بررسی می شوند. وبا شواهد و براهین دیگری استدلال می شود که اغلب آنها یا بر زمان پریشی تکیه دارند و یا بر این فرض نادرست که مخالفت علمای امامیه (متشرعه) با علم هیئت جدید به خاطر دلایل دینی نبود بلکه دلایل آنها صرفاً یا عمدتاً دلایل مربوط به فلسفه طبیعی بوده است. به علاوه نادرستی باور او در مورد عدم مخالفت کلی کاشف الغطاء با نظریه تکامل داروین با مراجعه به نوشته های او مستدل می شود.
تاریخ نگاری شفاهیِ دانش مدیریت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه. مطالعات تاریخی در رشته مدیریت در ایران یا انجام نشده یا به صورت پراکنده بوده و روشمند نبوده است. تاریخ شفاهی دانش مدیریت در ایران به مثابه روشی متداول در تاریخ نگاری نیز مورد توجه محققان نبوده است.
هدف. در این مطالعه ثبت و ضبط خاطرات و مشاهدات استادان و پیشکسوتان مطلع از تطور دانش مدیریت در ایران جهت تدوین تاریخ شفاهی این دانش دنبال می شود. عمده هدف تاریخ شفاهی ثبت و نگهداری خاطرات و اطلاعات کسانی است که از رویدادهای تاریخی در زمینه ای خاص باخبرند.
روش پژوهش. در این مقاله، روایت های شفاهی تعدادی از استادان پیشکسوت دانش مدیریت در ایران با استفاده از روش تاریخ شفاهی ثبت و ضبط شده اند. مصاحبه شوندگان کنشگران اصلی در دوره های مختلف تطور مدیریت بوده اند که از روند شکل گیری و توسعه این دانش در ایران آگاه و مطلع بودند.
یافته ها. از مصاحبه با استادانِ پیشکسوت خاطرات، مشاهدات، شنیده ها، و اطلاعاتی به دست آمد که به صورت خام و بدون دستکاری و دخالت مورخان روایت شده اند که به تدوین تاریخی موثق و قابل استناد، منطبق با اصول و مراحل تاریخ شفاهی، منتج شده است و از برتری های آن ارائه کدها و کلیدواژه هایی تاریخی است که می توانند موضوع مطالعه سایر محققان و مورخانِ مدیریت قرار گیرند.
نتیجه گیری. مورخان، ضمن رعایت اصالت تاریخ شفاهی و روایتِ آن بدون دستکاری، چهار مؤلفه اصلی شامل ساختارهای مؤثر، خبرگان مؤثر، آثار مؤثر، و رویدادهایِ مؤثر بر علوم اداری را به عنوان الگویی نظری در تبیین و تدوین تاریخِ دانش مدیریت در ایران استنتاج کردند.