مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
تاریخ نگاری
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
85 - 107
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درپی آن است که ضمن به دست دادن تعریفی تا حد امکان شفاف از تاریخ و رسانه، نسبتِ میان این دو را واکاوی نماید. هدف نویسنده از این واکاوی، صرفاً به بحث گذاشتن مضارّی است که از خلط کارکردهای تاریخ و رسانه جمعی متوجه دانش تاریخ می شود. به عبارت دیگر، مسئله این نوشتار تبیین تهدیداتی است که رسانه های جمعی برای درک تاریخی مردمان یک جامعه ایجاد می کنند. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای است و نویسنده کوشیده است تا تأملات خود را به عنوان یک دانشجوی رشته تاریخ در خصوص ابعاد این مسئله تبیین نماید. اهمیت این بحث ناشی از وضعیتی است که امروزه رسانه های جمعی با تاریخ پردازی برای حوزه دانش تاریخ ایجاد کرده اند. این نوشتار با تمایز نهادن میان دو مفهوم «تاریخ نگاری» و «تاریخ پردازی» درصدد تبیین فرصت هایی است که رسانه جمعی برای دامن زدن به تاریخ پردازی فراهم کرده است و به این نتیجه خواهد رسید که: هنگامی که رسانه های جمعی به یک موضوع تاریخی ورود می کنند، شرایط تاریخ نگارانه امکان ظهور نمی یابند و نظام رسانه با مداخله ای ژرف که در نظام علم تاریخ انجام می دهد، به نوعی تاریخ نگاری نامتوازن را دامن خواهد زد.
جایگاه هنر زنان درتاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وانعکاس آن درنسخه مصور هزار ویک شب ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
330 - 359
حوزه های تخصصی:
مورخان عصر ناصری بیشتر شاهزادگان قاجار و اقشار تحصیل کرده جامعه بودند. با این تفاوت که گروهی، چه در حوزه وقایع نگاری و چه در حوزه خاطره نگاری در جهت حکومت و گروهی علیه حکومت بودند. اما آنچه باعث شد عده ای به انتقاد شدید دولت و حکومت بپردازند در رویارویی ایران با غرب ریشه داشت و آن تحول فکری در مفهوم تاریخ بود. این تحول به پدید آمدن شیوه نوینی در زمینه تاریخ نگاری منجر شد. تاریخ نگاری جدید بر پایه تلاش مورخان دوره ناصری برای ایجاد تغییر در سنّت های تاریخ نگاری بنا شده است. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه از مورخان دوره قاجار است که در آثارش به وضعیت گروه های اجتماعی چون زنان نیز پرداخته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این اثر تاریخی به مضامین مختلف اجتماعی دراره زن و هنر زنان شاره شده است. در دیگر آثار این دوره نسخه مصور هزار و یک شب ناصری است که زنان را به عنوان یک مضمون برگزیده است. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه. 2.بررسی جایگاه زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری. سؤالات پژوهش: 1.تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسطنه دارای چه مختصاتی است؟ 2.زنان در تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه و نسخه مصور هزار و یک شب ناصری چه جایگاهی دارند؟
نقد و بررسی کتاب زندگی، زمانه و تاریخ نگاری وصاف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۰)
153-178
عصر حاکمیت ایلخانان، حسب مقتضیات تاریخی، با رشد تاریخ نگاری فارسی همراه بود. آثار تاریخ نگارانه فراوانی که در قلمرو ایلخانی و از سوی دیگر در قلمرو ممالیک پدید آمدند، کارنامه تاریخ نگاری اسلامی- ایرانی را تقویت و زمینه های فهم تاریخ این عصر را هموار کرده است. در این میان، وصاف، ادیب– مورخی که از حیث سبک ادبی و ساختار تاریخی، شیوه متفاوتی را در ارائه برداشتهای تاریخی بکار گرفته، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کتاب «زندگی، زمانه وتاریخ نگاری وصاف» از این جهت که به مورخی این چنین پرداخته حائز اهمیت است و به همین سبب مورد بررسی قرار گرفته است. نقد کتاب مذکور با تفاوت قائل شدن میان دو مفهوم تبیین و تفسیر و دو گونه کنشگر مورخ و تاریخ شناس و همین طور اهتمام به رویکرد های سلبی و ایجابی توأمان انجام شده و این هدف را تعقیب می کند تا نشان دهد میان فهم تاریخ با تاریخ نگاری تفاوت است و بایسته نیست که فهم تفسیری امروزی خود از تبیین مورخانه به معنی تاریخ نگاری قلمداد شود.
نوشته ای در باب تاریخ نگاری: خوانش انتقادی کتاب تاریخ نگاری و تحولات آن در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۰)
179-202
نوشتار حاضر، با رویکردی انتقادی، کتاب «تاریخ نگاری و تحولات آن در ایران و جهان» اثر مشترک حسین میرجعفری و عباس عاشوری نژاد را بررسی و ارزیابی می کند. پژوهش های سه دهه اخیر راجع به تاریخ نگاری ایران، اسلام و اروپا نکات قوت و ضعف شکلی و محتوایی داشته است. کتاب مورد بررسی این نوشته، که به عنوان کتاب درسی، درس «تاریخ نگاری و تحولات آن در ایران و جهان» در مقطع کارشناسی تاریخ، دانشگاه پیام نور اختصاص یافته است، نیز از این قاعده مستثنی نیست. انتظار می رود کتاب های درسی دانشگاهی، از استانداردهای لازم علمی برخوردار باشد، اما این کتاب، با وجود تلاش نگارندگان برای تدوین اثری مستند در درس تاریخ نگاری، دارای اشکالات و کاستی های شکلی(فقدان فهرست تفصیلی مطالب متن کتاب، فقدان نمایه، اغلاط تایپی، ضعف نگارشی و دستوری، تورفتگی برخی جملات، ضعف ارجاع نویسی و مستندسازی، عدم تفکیک منابع در کتابنامه و ...) و محتوایی(عدم تبیین اصطلاحات و مفاهیم، بهره گیری نامناسب از منابع دست اول، نامتوازن بودن حجم بخش ها، وجود مطالب کلیشه ای و ...) می باشد که آسیب جدی به متن زده است. نگارنده مقاله تلاش می کند ضمن بررسی و ارزیابی کتاب و تبیین قوت و کاستی های آن، پیشنهادهای خویش را به نویسندگان و شورای انتشار کتب درسی دانشگاه پیام نور ارائه دهد تا بر جنبه علمی- آموزشی این کتاب و کیفیت ساختارمند آن افزوده گردد.
ابوریحان بیرونی؛ تاریخ و تاریخ نگاری
ابوریحان بیرونی ازجمله برجسته ترین دانشمندان اسلامی است که از دیرباز تاکنون محققان و پژوهشگران دربارکه زندگی و آثارش ده ها مقاله و کتاب نگاشته اند و هریک از زاویه ای به بررسی اندیشه، نگاه و روش پژوهشی او ازجمله مطالعات تاریخی و تاریخ نگاریش پرداخته اند. از آنجا که غالب مورخان صرف نظر از یعقوبی و مسعودی، تا قبل از او در سنت تاریخ نگاری خود تنها به نقل سلسله راویان، مناسبات قدرت و ثبت رویدادهای سیاسی و نظامی و توصیف وقایع با توجه به موقعیت جغرافیایی پرداخته و از توجه به مسایل فرهنگی و اجتماعی مردم و جامعه غافل مانده اند، می توان گفت روش و بینش تاریخ نگارانه بیرونی با هم عصران خود متفاوت است. او نقادانه و با رویکردی استدلالی به مطالعات تاریخی و تاریخ نگاری روی آورده و در روش تاریخ نگاری خود گرچه متأثر از یعقوبی و مسعودی است؛ ولی کامل کنندکه سنت آنان نیز است. مسافرت او به هند و مشاهدکه مستقیم مسایل فرهنگی و اجتماعی نیز سبب شد تا مهم ترین مؤلفه های فرهنگی از قبیل آداب و رسوم، اعیاد، دین، قومیت، زبان و ویژگی های اخلاقی هندوها را نیز گردآوری و ثبت کند. از این رو، پیشگام مطالعات مردم شناسی و هندشناسی نیز به شمار می رود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی روش شناختی و نگاه ابوریحان بیرونی را در مطالعات تاریخی و تاریخ نگاری او مورد بررسی قرار داده است.
پیگیری سیری تاریخی از تعامل تا تقابل؛ امویان با امام سجاد(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سیاست های امویان پس از ماجرای قیام امام حسین(ع) با امام سجاد(ع)، از موضوعات مهم در فهم تحولات سیاسی و اجتماعی شیعه در نیمه دوم سده نخست قمری است؛ چون این موضوع نشان دهنده فعالیت های جامعه شیعی از یک سو و جایگاه و تأثیرگذاری امام سجاد(ع) از سوی دیگر است. موضوعی که باتوجه به کمی داده ها از آن دوره تاریخی، با چالش هایی برای اندیشه شیعه روبه روست. حال این پرسش مطرح است: در طول دوران امامت امام سجاد(ع)، یعنی حدود 34 سال، امویان با ایشان چه مناسباتی داشتند؟ بررسی های تاریخی نشان می دهد تصور الگوی واحدی برای این موضوع امکان پذیر نیست. امویان در دوره ای، از یزید تا اواخر دوره عبدالملک بن مروان، رویکردی مثبت و همراه گونه با امام سجاد(ع) داشتند؛ ولی از دوره ای، یعنی اواخر دوره عبدالملک و دوره فرزندش ولید، رویکردی سلبی و برخوردگونه را پی گرفتند. این پژوهش براساس روش «ایده پرداز داده محور»، تلاش می کند براساس گزارش های منابع مختلف تاریخی و رجالی و حدیثی، از ارتباطات امویان با امام سجاد(ع) نظریه ای ارائه کند که زمینه ساز فهمی تاریخی از فعالیت های امام سجاد(ع) شود. این نظریه ارائه نظمی تاریخ براساس داده های مرتبط با امام سجاد(ع) و امویان است.
بررسی و تحلیل انگاره های استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در تاریخ گیتی گشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت جایگاه «خودی و دیگری» جهت مشخص کردن استمرار روند هویت ایرانی اسلامی در اندیشه نامی اصفهانی مورخ عصر زندیه و انگاره های متأثر از آن بر نگرش وی در بازتاب روایات، در نگارش گیتی گشا موضوع پژوهش حاضر است. با توجه به ماهیتِ توصیفی تحلیلی پژوهش، در این مقاله تلاش شد تا با مطالعه و معرفی و بررسى گیتی گشا از طریق درک مفهومى و روشمند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه از تاریخ ایران دست یافت، همچنین با شناخت دیدگاه نامی اصفهانی در موضوع «خودی و دیگری»، بازتاب آن در محتوا و روش تاریخ نگاری وی بررسی شود یافته های تحقیق نشان می دهد در گیتی گشا ، قدرت لایزال کریم خان، ارادت به خاندان صفوی و هویت ایرانی به عنوان عناصر تعریف کننده و تشخص بخش «خودی» در کانون توجه نامی اصفهانی بوده است و دیگر مسائل در نزد وی تنها بازتابی از این اندیشه است. همچنین از آنجا که تفکر، بینش، زبان و مفاهیم تاریخ نگری و تاریخ نگاری (معرفت شناسی) و باورهای «خودی، دیگری» نامی اصفهانی به خوبی در تاریخ گیتی گشا به مثابه آینه ای، خود را نشان داده است، بر این مبنا به نظر می رسد هنگامی که از دیگری در مقابل خودی سخن می گوید سه نوع از آن را به شکل دیگری «مذهبی، سیاسی، فرامرزی» مدنظر آورده باشد و همگی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی ایران می کند.
تبیین مؤلفه های تاریخ نگاری دینی سید جعفر شهیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری علمی که پس از تحولات روش شناسی و پیشرفت های حوزه نظری تاریخ، از غرب آغاز شد، بینش و روش مورخان را ارتقا داد و اصول تازه ای برای تاریخ پژوهشی بنیان نهاد. مورخان معاصر ایرانی نیز با الهام از این پیشرفت ها، آثاری با چهارچوب های جدید علمی پدید آوردند، ازجمله سیدجعفر شهیدی، با وجود خاستگاهی حوزوی و سنتی توانست از دستاوردهای جدید علم تاریخ در حوزه های پژوهشی تاریخ اسلام و تاریخ زندگانی امامان شیعه(ع) بهره گیرد. مسئله محوری پژوهش حاضر بررسی و تبیین اصول تاریخ پژوهی در آثار این مورخ برای پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های تاریخ نگاری شهیدی چیست و آیا می توان آنها را روشمند و علمی دانست. به نظر، شهیدی در مقام مورخی مسلمان و شیعه معتقد متأثر از تغییرات اجتماعی و برای پاسخ به دغدغه های شخصی و نیازهای عصری، درصدد بوده ضمن قرائتی تازه از تاریخ اسلام، از حیات پیشوایان دینی نیز به منزله الگوهایی انسانی و اخلاقی، تصویری تاریخی و به دور از شوائب، اوهام و زوائد ارائه کند؛ این کوشش ها با هدف تقویت و ترویج دین و اخلاق، به نوعی «تاریخ نگاری دینی» منجر شده است. تاریخ نگاری این مورخ واجد مؤلفه های روش شناسی مهمی همچون جرح وتعدیل علمی و انتقادی روایت ها، تلاش برای تبیین تاریخی و روشمند برخی انگاره های عقیدتی، بهره گیری نسبی از رویکردها و مبانی سایر علوم برای ارائه تحلیل های جامع و نقد آرا برخی نویسندگان مسلمان و مستشرقان است. شهیدی به عنوان مورخی ادیب تلاش کرده است اصول پیش گفته را به صورت علمی و روشمند، با ادبیاتی گویا و مبتنی بر گفت و شنودِ پرسش محورانه با سوژه های تاریخی به کار بندد، گرچه در موضوعاتی نیز از توصیفات سنتی فراتر نرفته و بینشی متکی بر ستون شریعت و تحت تأثیر انگاره های عقیدتی دارد، با این وصف شاید بتوان او را تاریخ نگاری «نوسنت گرا» به شمار آورد.
نسبت خاطره نگاری با امر واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تعاریف اهل فن، جای گیری خاطرات مکتوب در زمره منابع خبری اولیه و مهم در تاریخ نگاری است و بررسی تاریخی فرایند شکل گیری و تکوین آن در تاریخ ایران، اثباتی بر مدعای فوق است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و طرح نگرش های روش شناختی درباره نسبت خاطره نگاری با امر واقع است و پاسخی متقن به این پرسش که سندیت خاطرات، در شکل «زندگی نامه خودنوشت» به چه میزان دارای اعتبار جهت کاربست در تحقیقات تاریخ نگاری است. راستی آزمایی روایات متون خاطره نگاری بر اساس دیگر منابع اسنادی و همچنین اعتبارسنجی بر اساس الگوی «تواتر روایت» درباره یک واقعه، یکی از نتایج این پژوهش است. همچنین بر اساس اضلاع سنجش ناپذیر این خاطرات، چون معضل زاویه دید و موقعیت منحصر به فرد راوی در روایت، می توان این خاطرات را در رویکرد دوم، آثاری برای شناخت راویان آنها به عنوان افراد مؤثر در رویدادهای تاریخی، مدنظر دانست و دارای اعتبار جهت ارجاع اسنادی در نظر گرفت.
تاریخ نگری و تاریخ نگاری حزین لاهیجی (1180 -1103ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه حزین لاهیجی عمدتاً به عنوان یک ادیب و شاعر شناخته می شود، بخشی از شهرت او، مربوط به جایگاه مورخانه اوست. او در میان کتاب های مختلف خود، دو اثر در زمینه تاریخ دارد که در آنها می توان رویکرد وی را در این حوزه دید. درباره «حزینِ شاعر» یا دیگر ابعاد زندگی او، پژوهش های بسیاری صورت گرفته، اما «حزینِ مورخ» مدنظر محققان قرار نگرفته است. در این مقاله، کوشیده شد تاریخ نگری و تاریخ نگاری حزین لاهیجی بررسی شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که حزین چگونه به تاریخ نظر کرده و در چه چارچوب هایی به نگارش تاریخ پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حزین در ویژگی هایی چون عبرت بینی، تقدیرباوری، اخلاق مداری و وطن دوستی با سنت تاریخ نویسی روزگار خود همسو بوده و در این چارچوب های فکری به تاریخ نگاه کرده است. غالب بودن این ویژگی ها، ناشی از میراث دیرینه تاریخ نگاری ایرانی است که به صورت یک سنت پیشینی به او به ارث رسیده است. اما در ویژگی هایی چون خارج بودن از چارچوب های رسمی، دنبال کردن اندیشه ای خاص، دارابودن رویکرد انتقادی و نگارش تاریخ مردم، بیرون از پارادایم های غالب عمل کرده، جامعیت او در علوم مختلف، در این امر تأثیرگذار بوده است.
تبیین جایگاه تاریخ نگاری و تاریخ نگری ابوالقاسم سحاب تفرشی در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
35 - 54
حوزه های تخصصی:
ابوالقاسم سحاب تفرشی از فرهیختگان اواخر عهد قاجار و عصر پهلوی اول بوده است. در کارنامه علمی و ادبی سحاب آثار بسیار متنوعی وجود دارد، متونی مانند درسنامه های فنی و ریاضی دارالفنون، اولین نمونه ها از نگارش های جدید ایرانیان درباره تاریخ حیات امامان شیعه، شرح حال نویسی نامداران تاریخ اسلام به زبان فارسی با الهام از شرح حال های کلاسیک عربی مانند تأریخ الإسلام ذهبی، فرهنگ لغت فرانسه به فارسی و اولین نمونه های پیشتازانه برای شناخت وضع معاصر کشورهای اسلامی. سحاب در تاریخ نگاری بیشتر به تاریخ اسلام به ویژه تاریخ ائمه اطهار پرداخته که به صورت شرح حال نویسی است. اصلی ترین ویژگی های تاریخ نگری سحاب، توجه به تاریخ اسلام و تاریخ تشیع است. سحاب در علت تألیف کتب تاریخ ائمه به ارادت خاص خود به آنان اشاره دارد. وی فرزند زمانه ای است که افکار و تمایلات ضد اسلامی و باستان گرایی و ناسیونالیسم در میان آن دوره رواج داشت و این افکار از سوی حاکمیت نیز حمایت می شد، اما سحاب با وجود برخورداری از عقاید عمیق اسلامی، گرایش بسیاری به پیشرفت کشور های اسلامی به سبک اروپائیان داشت. مسئله اصلی پژوهش این است که جایگاه تاریخ نگاری و تاریخ نگری ابوالقاسم سحاب تفرشی را مورد بررسی قرار داده باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخان ه ای، به بررسی مولفه های تاریخ نگاری و ویژگی های تاریخ نگری می پردازد.
تأثیر مذهب بر روایت های تاریخ نگاری هنر عصر صفویه (با تأکید بر خوشنویسی، نگارگری و موسیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
100 - 127
حوزه های تخصصی:
مذهب در دوره صفویه بر جنبه های مختلف فرهنگی و تمدنی تأثیرگذار بوده است، به گونه ای که مذهب به عنوان عاملی مهم در فراز و فرود هنرهای گوناگون در جامعه و ثبت آن در تاریخ نگاری این عصر نقش زیادی داشته است. در این پژوهش جایگاه مذهب و تأثیر آن بر هنر در پنج دسته از منابع تاریخی شامل: تاریخ نگاری سیاسی، تاریخ نگاری هنر، رساله های هنری، سفرنامه ها و تذکره ها، مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش در این مقاله به شیوه تاریخی و کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سوال اصلی است که عقاید مذهبی چه تأثیری بر هنر عصر صفویه با تکیه بر تاریخ نگاری این دوره دارد؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که نوع نگاه هرکدام از این تاریخ نگاری ها به مسئله هنر با توجه به دیدگاه مذهبی حاکم بر جامعه متفاوت است. ترتیب اهمیت هنرها در تاریخ نگاری صفویه براساس اهمیت مذهبی ابتدا به خوشنویسی و در گام بعدی و با ملاحظات خاص به نگارگری و موسیقی اختصاص دارد.
مروری بر تاریخ نگاری رسالات هنری عصر صفوی (مطالعه موردی: گلستان هنر، مناقب هنروران و قانون الصور)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
23 - 27
حوزه های تخصصی:
سه رساله ی گلستان هنر ، مناقب هنروران و قانون الصور ، از جمله متون هنری ارزشمند عصر صفوی هستند که می توان آنها را به عنوان طلایه داران عرصه ی تاریخ نگاری نقاشی ایرانی به شمار آورد؛ چرا که مؤلفان این رسالات، برای اولین بار، هنرهای دیداری و احوالات هنرمندان آنها را به شکلی مستقل، موضوع و محتوای اثر خود قرار داده و از این طریق، بر اهمیت این دسته از هنرها در گفتمان آن دوران، صحه گذاشته اند. با توجه به ضرورت بررسی و مطالعه ی پیشینه ی تاریخی هنر نقاشی ایرانی، در راستای درک بهتر مفاهیم و شناخت رویکردها و نگرش های بنیادین هنرمندان آن، در این نگاشته به مرور، ابعاد تاریخ نگاری سه رساله ی فوق پرداخته می شود. لازم به ذکر است که این پژوهش، در چهارچوب مطالعات تاریخی، تحت راهبرد کیفی و با روش تفسیری- تاریخی صورت پذیرفته است. در نهایت، علاوه بر مقایسه ی وجوه تاریخ نگارانه ی این متون، اهمیت نقاشی در محتوای نوشتاری این رسالات و به طور خاص در گلستان هنر، بررسی گردیده است.
محافظه کاری و حقیقت گویی در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
137 - 156
ابوالفضل بیهقی مورخی آشنا به اصول تاریخ نگاری، داستان پردازی ماهر و آگاه به رموز جذب خواننده، و انسانی منصف و جویای حقیقت است. تمامی این خصوصیات، تاریخ وی را به اثری ممتاز بدل کرده است. آنچه در این نوشته می خوانیم، کوششی است در جهت شناساندن شیوه هایی که او برای گنجاندن حقایق در مکتوبات خود به کار بسته است. ذهن محتاط و زیرک او جانب احتیاط و محافظه کاری را رها نمی کند تا مبادا بر ساحت حقیقت غباری بنشیند. در این نوشته به نُه شگردِ تلفیق محافظه کاری و حقیقت گویی بیهقی، نیز یازده دلیل بر اثبات حقیقت گویی وی و همچنین به دلایلی که باعث شده است تا به محافظه کاری روی آورد، اشاره می شود.
معرفی و بررسی نسخه های خطی «خلد برینِ» واله اصفهانی و نگاهی به دیدگاه تاریخ نگارانه او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۷)
223 - 263
خلد برین ، تألیف محمد یوسف قزوینی اصفهانی مشهور به واله اصفهانی، یکی از مهم ترین تواریخ عمومی نگاشته شده در عصر صفوی است. دسترسی مؤلف به اسناد حکومتی و اطلاع از وقایع سیاسی و آشنایی با بزرگان و امرای این دوره و این نکته که خودِ مؤلف در زمره منشیان و صاحب منصبان نیمه دوم عصر صفوی بوده، موجب شده تا اثر وی مهم ترین تاریخ عمومی این دوره، از مرگ شاه عباس اول تا پایان دوره صفوی، محسوب شود. به رغم این که مجلد مربوط به تیموریان و ترکمانان و همچنین عمده بخش های مربوط به روضه هشتم این کتاب که مربوط به دوره صفوی است منتشر شده، با این حال هنوز معرفی و بررسی کامل و مفصلی از تمامی نسخه های موجود و محتوا و مختصات آن ها صورت نگرفته است. در مقاله حاضر کوشش شده تا، با مروری به بینش تاریخ نگارانه واله اصفهانی، نسخه های موجود از خلد برین که در دسترس نگارنده بوده معرفی و بررسی شود و اطلاعات نسخه شناختی و خصوصیات هر نسخه مورد مطالعه قرار گیرد.
جایگاه تاریخ نگاری راحهالصدور و آیهالسرور راوندی در میان متون تاریخی عصر سلجوقی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
103 - 124
حوزه های تخصصی:
رویکرد پژوهشگران نسبت به کتاب راحهالصدور و آیهالسرور نجم الدین سلیمان راوندی عموماً انتقادی بوده است و با این استدلال که مطالب آن انتحال مطالب سلجوقنامه خواجه ظهیرالدین نیشابوری است، چندان که باید به جنبه های مثبت آن توجه نکرده اند؛ در حالی که راحهالصدور به هیچ وجه انتحالِ صرف نیست و در پاره ای از جنبه ها حتی از کتاب سلجوقنامه نیشابوری غنی تر است. راوندی به دلایل عقبه آموزشی قوی در فقه و لغت فارسی و عربی از تجربه ای کاملاً متفاوت نسبت به دیگر مورخان زبان فارسی برخوردار بود. همین تجربه متفاوت باعث شده که در بسیاری موارد موضوعاتی همون جغرافیای تاریخی، اوضاع علمی و فقهی، تاریخ ادبیات و ... که معمولاً از نگاه دیگر مورخان پوشیده مانده است در تاریخ نگاری وی بازتاب بیشتری یابد. نگارنده با مطالعه انتقادی و تحلیل راحهالصدور به برخی از جنبه های آن با تفصیل بیشتری پرداخته است که می تواند نگاه پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی را به این اثر دوباره زنده کند.
بررسی استنادات قرآنیِ وقایع تاریخی و شیوه های کاربرد آن در تاریخ طبری (از بعثت تا سال 40 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
7 - 29
حوزه های تخصصی:
از دلایل اهمیت تاریخی قرآن را می توان موضوع نزول تدریجی آیات و پیوند آن با حوادث مختلف تاریخی که بعدها شأن نزول آیات نامیده شد، دانست. به همین دلیل تاریخ نگاری مسلمانان در ابتدا پیوندهای زیادی با آیات قرآنی داشت، به این صورت که مورخ سعی می کرد در گزارش رویدادها، از آیات قرآنی استفاده کند. طبری از مورخانی است که در نگارش تاریخ بسیار از آیات قرآن بهره برده است؛ چنانکه می توان گفت استنادات قرآنی از خصیصه های بارز تاریخ طبری است. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی ابتدا میزان استنادات قرآنی از بعثت تا سال 40 هجری در تاریخ طبری را بررسی کرده و سپس به این پرسش پاسخ داده که استنادات قرآنی چه کاربردی در تاریخ طبری داشته است؟ بررسی ها نشان می دهد طبری در وقایع تاریخی از بعثت تا سال 40 هجری به 250 آیه از سوره های مختلف قرآن بدون ذکر نام و شماره سوره و آیه استناد کرده است. بیشترین کاربرد استنادات قرآنی در تاریخ طبری باهدف تأیید و تقویت خبر صحیح، تبیین و توضیح، ابطال یا تصحیح خبر، تکریم یا تحقیر اشخاص، هشدار و انذار و اشاره به نکات اخلاقی انجام شده است.
سیطره رمانس گونگی بر تاریخ نگاری؛ گزارش یک پژوهش تجربی در باب فرم زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
73 - 102
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر گزارشی است از مسئله، روش مطالعه، مفاهیم بنیادین و نتایج قابل استخراج از پژوهشی در باب فرم زبانیِ مسلط بر متون تاریخ نگاری. این مطالعه فرمالیستی تنوع انکارناپذیر متون تاریخ نگارانه را ذیل سه ژانر اساسی و، حداقل در ظاهر، تقلیل ناپذیر بررسی می کند: وقایع نگاری، پژوهش تاریخی و رمان تاریخی. از خلال سنجش فرم زبان در سیزده اثر تاریخ نگارانه که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، می توان در باب رمانس یا رمان گونه بودن زبان تاریخی، در متنوع ترین و موسّع ترین معنایش، به نتایجی قابل توجه رسید. با توجه به اینکه رمانس و رمان به مثابه دو فرم زبانی بنیادین در داستان نویسی و غیر آن شناخته می شوند و همچنین با توافق بر سر این نکته که اثر رمانس گونه (همچون حکایات هزار و یک شب یا داستان های شهسوارانه) از واقعیت انسانی سخن نمی گوید، تشخیص هر ردّ پایی از رمانس گونگی در سنّت های تاریخ نگارانه باید امری پرمخاطره انگاشته شود. از خلال ملاحظات سلبی و انتقادیِ سه ژانر اساسی فوق الذکر، گزارش حاضر در پی آن است که تصویری هرچند مبهم از راه تحول به فراسوی وضع تاکنون موجود را به ذهن متبادر کند.
نقش زن در تاریخ نگاری باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
169 - 188
حوزه های تخصصی:
باستانی پاریزی در تاریخ نگاری، به ویژه در حوزه تاریخ اجتماعی، صاحب سبکی ویژه خود است. در تاریخ نگاری او چند زمینه مطالعاتی از اهمیت بسیاری برخوردارند، از جمله تاریخ اجتماعی، نقش زن در تاریخ، و تاریخ نگاری محلی. در اندیشه و نوشته های او تاریخ نگاری محلی، با تأکید بر کرمان و پاریز، جایگاه مهمی دارد و نقش زن در تاریخ حلقه واسط میان تاریخ نگاری محلی و تاریخ اجتماعی در آثار اوست که بررسی این موضوع هدف اصلی مقاله حاضر است. او جایگاه و نقش تاریخی زن را در مجموعه مقالات و کتاب های خود مانند «جای پای زن در تاریخ» و گذار زن از گدار تاریخ کاملاً نشان داده است. بستر مطالعاتی او برای پرداختن به این موضوع تاریخ محلی است که او گاه پای را از کرمان فراتر می نهد و در جست وجوی شواهد تحقیقی همه تاریخ های محلی را مورد توجه قرار می دهد. باستانی پاریزی به جریان تاریخ نگاری معترض است که از مطالعه نقش زن غلفت کرده است. به همین دلیل می کوشد جایگاه زن را در تاریخ محلی و ملی تبیین کند.
روایت جنگ در تاریخ نگاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون تاریخ نگاری عصر صفوی مشحون از روایت جنگ ها و منازعات نظامی داخلی و خارجی حکومت صفویه است. جنگ جایگاه ویژه ای در تاریخ نویسی این دوره می یابد تا آن جا که اگر رویدادی به درگیری نظامی منجر نمی شد در نظر مورخان شایسته نقل و ضبط در تاریخ نبود و شانس کمی برای بازگویی در آثار آنان می یافت؛ بنابراین نحوه روایت جنگ اهمیت خاصی داشت و نیازمند ساختار روایی مناسب برای بازنمایی رویداد و انتقال اهداف واقع در پشت این روایتگری به مخاطبان اثر بود. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و ساخت الگویی از نظریات مربوط به روایت در پی پاسخ به این پرسش است که جنگ در تاریخ نگاری دوره صفوی چگونه روایت می شود و مورخین از ثبت آن، چه اهدافی را دنبال می کردند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که مورخان با گزینش عناصر روایت و سرکوب یا برجسته کردن مولفه هایی از این عناصر، طرحی از روایت جنگ ارائه می دهند که هدف آن بازنمایی داعیه های ارضی صفویان و مشروعیت حاکمیت و اقدامات آنان در مناطق جنگی و مورد منازعه بود.