مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
تاریخ نگاری
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مکاتب فکری در جهان، خواه فلسفی یا دینی، تعبیر و رویکردی ویژه به مفهوم تاریخ و زمان ارائه کرده اند. از این رو، فلسفه های تاریخ و الهیات تاریخی گوناگون و چندمنظری در این زمینه شکل گرفته است. ایرانیان باستان نیز به همین گونه، قائل به فلسفه خاصی از تاریخ بوده اند که برداشت های دینی و جهان بینی شان در آن منعکس می شد. این فلسفه تاریخ، حاصل یک زمان مشخص یا متأثر از واقعه ای خاص نبوده است، بلکه تکاملی تدریجی را در طول هزاران سال به خود دیده، ویژگی های خاص خود را یافته است. دیانت زردشتی مهم ترین عامل در شکل دهی و جهت دهی به این رویکرد به تاریخ در ایران باستان بوده است که نگرش های خطی و دوری را به تاریخ در بطن خویش پرورانده، به آن سمت و سوی خاصی بخشیده است. این دیدگاه هم تحت تأثیر آراء و اندیشه های دیگر ملل قرار داشت و هم اثراتی ژرف در این خصوص بر سایر باور های دینی- فلسفی گذاشته است. از این رو، لزوم توجه به این رویکرد می تواند آگاهی دقیق تری از تأثیر اندیشه های انتزاعی در شکل گیری حیات مدنی و اجتماعی در ایران باستان دربرداشته باشد. این پژوهش برآن است با بررسی منابع مکتوب فکری و دینی ایران باستان که در متون پهلوی و بعضاً در متونی غیرایرانی آمده است، تصویری مستند و علمی از این بعد اندیشه ایرانیان باستان ارائه دهد.
مراحل جریان تاریخ نگاریِ جنگ ایران و عراق در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق در غرب، اندکی پس از آغاز این نبرد تاکنون مورد اهتمامِ کارشناسان و استراتژیست های غربی قرار گرفته و تا امروز با دستاوردهایی قابلِ تأمل شامل بیش از شصت کتاب و صدها مقاله و سخنرانی، ادامه یافته است. با وجود این، شناخت آثار و نقد و تحلیل دیدگاه ها ی صاحب نظران غربی در این موضوع، به نحوی بایسته، مورد اهتمام پژوهشگران داخلی نبوده است. با تأمل بر نزدیک به چهار دهه تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق در غرب، می توان آثار منتشرشده در دوره های تاریخی را در پیوند با تحولات سیاسی و رخدادهای بیرونی، ذیل پنج مرحله طبقه بندی کرد. آشنایی با کلیاتی از ویژگی ها و سیر تحول هریک از مراحل تاریخ نگاری جنگ، موضوع اصلی این نوشتار است. این بررسی، کتاب های منتشرشده به زبان انگلیسی در اروپا و آمریکا را در نظر دارد که به روش توصیفی تحلیلی و با بهره مندی بی واسطه از منابع مذکور انجام شده است.
بررسی امکان تاریخ نگاری علم بر مبنای معانی متفاوت از انقلاب علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۳
57 - 78
کتاب های متعددی در حوزه های تاریخ، جامعه شناسی و فلسفه علم، تحت عنوان انقلاب علمی وجود دارد. ممکن است گمان برود همان گونه که مورّخان، تاریخ جنگ ویتنام را نوشته اند، چیزی به نام انقلاب علمی وجود دارد که مورّخان آن را ثبت کرده اند. در این مقاله نشان داده می شود که این تصور اولیه را تا آنجا باید تصحیح کرد که پرسید: آیا اساساً می توان تاریخی از علم جدید به نگارش درآورد که در آن انقلاب وجود داشته باشد؟ به بیان دقیق تر، آیا امکان دارد که یک مورخ و نه فیلسوف یا دانشمند، سیر تحولات علم جدید را ثبت کند و در آن به کشفِ تاریخیِ انقلاب نائل آید؟ پاسخ ما بر اساس معانی متفاوت از انقلاب علمی یکسان نیست؛ دست کم به دو معنا از انقلاب علمی، انقلاب شبه سیاسی و انقلاب های علمی تامس کوهن، چنین امکانی وجود ندارد. در اینجا نشان داده می شود تاریخ نگاری علم بر مبنای انقلاب علمی به دو معنای فوق از انقلاب یا بر پایه شواهد روشن تاریخی شکل نگرفته و یا با پیش فرض های فلسفی انجام شده است؛ اما امکان تحقق تاریخی معنای سوم از انقلاب، انقلاب علمی پسینی، بدون پیش فرض فلسفی و مستند به تحقیقات تاریخی وجود دارد.
سیر تاریخ نگاری شیعه در پنج قرن نخست براساس دو فهرست شیخ طوسی و نجاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم تاریخ در میان شیعیان از چه اهمیتی برخوردار بوده است؟ چه موضوعات تاریخی توجه آنان را در ادوار نخست برانگیخته است؟ سیر هرگونه تألیفی در بستر زمان و نقش حوزه های حدیثی در شکل گیری آن به چه صورت بوده است؟ این پرسش ها مسائل این پژوهش به شمار می آید تا در پرتو آن، تاریخچة علم تاریخ در میان شیعیان و نظرگاه آنان به این علم روشن گردد. یافته های این پژوهش گویای آن است که برای مؤلفان و مورخان شیعی، غالباً تاریخ تشیع (یعنی: زندگانی ائمة اطهار) بر تاریخ جهان اسلام اولویت داشته است. بدین روی، وقایعی که رابطة تنگاتنگی با تاریخ تشیع داشته مطمح نظر عالمان شیعه برای تألیف اثر بوده است. سیر تاریخی تألیف آثار نشانگر آن است که شکل گیری هریک از موضوعات تاریخی در بستر زمان، روند یکسانی نداشته و با اقبال و ادبار از سوی عالمان مواجه بوده است. همچنین حوزه های حدیثی شیعه در شکل گیری این آثار نقش های متفاوتی با یکدیگر داشته اند و در مجموع، تاریخ نگاری شیعه در پنج سدة نخست، مرهون تلاش های عالمان مراکز علمی حوزة عراق، به ویژه مکتب کوفه، بوده است.
چچ نامه؛ حلقه آغازین تاریخ نگاری اسلامی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
235 - 256
ورود اسلام به شبه قاره هند افزون بر تحولات مذهبی، تحولات و تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به دنبال داشت. یکی از مهم ترین جلوه های این تحولات، ایجاد سنّت تاریخ نگاری بود. نخستین دوره تاریخ نگاری در هند هم زمان با فتح آن توسط «محمدبن قاسم» بوده و نخستین اثر در این زمینه کتاب «فتح نامه سند» (چچ نامه) است. اصل این اثر در سده سوم ﻫ.ق نوشته شده است که علی بن حامد ابوبکرکوفی در حدود سال 613ه .ق آن را از متنی عربی بدون نام مؤلف و عنوان به فارسی ترجمه کرد. اصل عربی کتاب گم شده و فقط ترجمه فارسی آن موجود است. این اثر برای تاریخ اسلام در هند اهمیت بسیار دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخی برای یافتن این پرسش است که مهم ترین مؤلفه های تاریخ نگاری «چچ نامه» کدام هستند؟ و در میان پژوهش های تاریخی در زمینه معرفی و تبیین ابعاد مختلف تاریخ نگاری هند، چه سهمی می توان برای چچ نامه درنظر گرفت؟ با توجه به ماهیتِ پژوهش، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. این پژوهش می کوشد تا با معرفى، بررسى و مطالعه کتاب فتح نامه سند (چچ نامه) از طریق درک مفهومى و روش مند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه دست یابد؛ همچنین دیدگاه های مؤلف و بازتاب آن دیدگاه ها در محتوا و روش تاریخ نگاری وی را بازجوید.
نگاهی تحلیلی به جایگاه مخاطب عام در تاریخ نگاری باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان گونه که پس از آغاز عصر روشنگری و تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، تاریخ نگاری نیز تحول یافت و یکی از مهم ترین رویکردهای تاریخ نگاری مدرن، توجه به مردم و نقش توده ها در تحولات تاریخی بود، آگاهی توده ها از تاریخ نیز در برنامه ریزی اجتماعی و فرهنگی نظام های مختلف اهمیت یافت و زمینه گرایش به آگاهی عمومی از تاریخ افزایش یافت. از این رو در تاریخ نگاری مدرن، افزون بر تبیین تاریخ مردمی، تاریخ نگاری برای مردم و مخاطب عام نیز موردتوجه قرار گرفت. در ایران نیز چنین رویکردهایی در تاریخ نگاری در سده گذشته در روش و نگرش پاره ای مورخان پدیدار شد. باستانی پاریزی نمونه ای مهم از مورخان حرفه ای و دانشمند ایران معاصر است که بررسی موضوعی و محتوایی آثار او و اقبال عمومی به نوشته هایش، به روشنی رویکرد تاریخ برای مردم را در تاریخ نویسی او و نیز کامیابی روشی در همگانی سازی تاریخ را نشان می دهد. به هرروی این پژوهش با چنین رویکردی به روش تحلیلی به بررسی جایگاه مخاطب عام در تاریخ نگاری باستانی پاریزی می پردازد. پرسش اساسی این تحقیق، بررسی چرایی و چگونگی توجه به مخاطب عام در تاریخ نگاری باستانی پاریزی است. بدین سان در این مقاله پس از مقدمه به تاریخ نگاری برای مخاطب عام در ایران، بررسی زندگی و آثار باستانی پاریزی، نگرش او در تاریخ نگاری برای عام، عوامل مؤثر بر تاریخ نگاری باستانی پاریزی، بازتاب و دامنه تأثیرگذاری تاریخ نگاری او و عوامل و موانع پایداری آن پرداخته می شود. دست آوردهای پژوهش نشان می دهد باستانی پاریزی حق ویژه ای برای تاریخ خوانی و تاریخ دانی مخاطب عام قائل بود به همین دلیل در انتخاب موضوع و چگونگی پرداختن به آن همواره مخاطبان عام را مورد توجه قرار داده است.
مقایسه ی تاریخ نگاری اقبال و پیرنیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی در ایران تقریباً تا یک قرن و نیم پیش و تا قبل از آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن جدید غرب تقریباً بر یک روال قرار داشت. هر چند هر از گاهی مورخی مانند بیهقی و دیگران از نظر واقعه یابی و واقع بینی روش نقد علمی درست تری به کار بردند اما بیشتر مورخان براساس سنت قبلی به واقعه نویسی به روایت مورخان قبلی پرداختن به هر حال شاید بتوان این گونه تصور نمود که یا سنت تاریخ نویسی بر همان روال بوده و یا از راه مصلحت اندیشی و ترسو ناایمنی های اجتماعی و یا از جهت عدم درک معنی وقایع و رویدادها از ذکر برخی رخدادها و درک آنها چشم می پوشیدند. از قرن سیزدهم هجری به تدریج جریان تازه ای در فن تاریخ نگاری نمایان شد که تا زمان حاضر ادامه یافت. از ابتدای قاجار جریان تازه ای در تاریخ نگاری به وجود آمد که یکی از مظاهر برخورد ایران با تمدن غرب بود. در این پژوهش تلاش می گردد که شیوه تاریخ نگاری دو نفر از مورخان دوره معاصر حسن پیرنیا و عباس اقبال مورد مقایسه قرار گیرد علت این مقایسه آن است که برخی حسن پیرنیا را که ناسیونالیستی محافظه کار بود بعنوان یکی از متقدمین شیوه های نوین تاریخنگاری محسوب دارند در حالیکه واقعاً اینچنین نیست با اینکه پیرنیا با تدوین تاریخ ایران باستان قدم بزرگی را برداشت اما به جهت گسترش بینش تاریخی و نظریه پردازی در زمینه تاریخ گامی برنداشته است و به نظر می-رسد مرحوم عباس اقبال از این نظر گامهای موثرتری برداشته است.
رؤیانگاری در کتاب عالم آرای صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
123 - 138
حوزه های تخصصی:
ظهور صفویان تحول مهمی در تاریخ نگاری بوجود آورد. ترویج مذهب تشیع اثناعشری و حمایت از صفویان به عنوان مروّجان پرشور این مذهب، مهمترین موضوعی بوده است که مورخان این دوره در آثارشان بر آن تأکید داشته اند. این تاریخ نگاران برای نشان دادن وجود پیوند بین خاندان صفوی و اهل بیت علیهم السلام، روی به نقل رؤیاهایی در آثارشان آورده اند که عموماً به ارتباط پادشاهان صفوی و بخصوص شاه اسماعیل و شاه طهماسب با ائمه معصومین علیهم السلام تأکید دارند. یکی از این تاریخ نگاران، مؤلف ناشناخته کتاب عالم آرای صفوی است که بیشترین رؤیانگاری های دوره صفوی در کتاب او دیده می شود. در این پژوهش تلاش بر این خواهد بود با استفاده از داده های کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی به درک صحیحی از انگیزه و اهداف این مورخ از رؤیانگاری گسترده اش در کتاب عالم آرای صفوی برسیم. ضمن آنکه گونه شناسی از انواع رؤیاها نیز انجام خواهد شد تا در مجموع، ابعاد مختلف موضوع رؤیانگاری در این کتاب مشخص گردد.
پاره های اسلام شناسی 8
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۶ مهر و آبان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۱۵۴)
69 - 78
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این نوشتار به معرفی سه مقاله اقدام نموده است:
مطلب نخست، ترجمه مقاله هارون ییلماز است که در مقاله خود به نزاعی تاریخ نگارانه بر سر هویت مستقل آذربایجان در ایام تسلط حکومت کمونیستی شوروی بر این کشور پرداخته است. ییلماز همچنین سیاست های هویتی و محدودیت های حزب کمونیست در نگارش تاریخ را مورد بررسی قرار داده و گذری به تبیین هویت چند ملیتی و گاه متعارض سیاست های تاریخ نگاری حکومت شوروی زده است. مترجم محتوای بخش های مختلف مقاله را مورد کنکاش قرار می دهد.
مطلب دوم به ترجمه مقاله والری هافمن اختصاص دارد که وی در آن به شرح وقایع و تحولات فکری و سیاسی عبادیان عمان و تبیین کلامی عقاید ایشان پرداخته است.
در نهایت، سومین مطلب ترجمه مقاله آفتاندیل ارکینوف است که وی در این مقاله، به فعالیت ها و سیاست های فرهنگی محمد رحیم خان پس از فتح این سرزمین در سال 1973 توسط روسیه، به مثابه رنسانس فرهنگی و فکری برای مقابله با نفوذ مهاجمان پرداخته است. او در این مقاله به طور ویژه بر تولیدات و آثار کتابخانه خیوه و ساختار آن متمرکز شده و پس از تبیین ویژگی های جغرافیایی و شرایط تاریخی خیوه، به شرح چگونگی شکل گیری سیاست های حمایتی محمدرحیم خان از تولید آثار و متونی پرداخته که می توانست به عنوان دیوار محافظی در مقابل نفوذ فرهنگی روسیه قلمداد گردد.
نگرشی بر مهم ترین مؤلفه های روش شناختی در مطالعات تاریخی ابوریحان بیرونی و کاربست آن در تاریخ نگاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
159 - 178
حوزه های تخصصی:
آنچه از روش در تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی مدنظر است، مؤلفه هایی است که تاریخ نگاری وی را تا حد گسترده ای از روش دیگر مورخان مسلمان متمایز می کند. روش وی در سنجش صحت وسقم رویدادها، چگونگی دسترسی مورخ به منابع تاریخی، بهره گیری از شاخه های مختلف علوم در بررسی های تاریخی، ازجمله ی این مؤلفه های متفاوت است که روش شناسی تاریخی ابوریحان در مطالعات تاریخی را نسبت به سایر مورخان متمایز کرده است. درواقع تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی را می توان با توجه به این شاخصه ها مورد تدقیق و بررسی قرار داد. از طرف دیگر ابوریحان در نگرش تاریخی خود، دارای رویکردی فرهنگی است؛ امری که در تاریخ نگاری مسلمانان تا اواسط قرن سوم به طورجدی در کانون توجه این مورخان قرار نگرفته است. فرضیه ی اساسی در این پژوهش که در جهت اثبات یا رد آن گام برداشته می شود این است که روش شناسی تاریخی در مطالعات تاریخ نگارانه و تاریخ نگرانه ی ابوریحان بیرونی در خدمت تاریخ نگاری فرهنگی قرار می گیرد که حاصل آن بازتاب وسیع فرهنگ و مؤلفه های آن در آثار تاریخی وی می باشد.
تاریخ نگری و تاریخ نگاری ابوعلی مسکویه
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی ایرانیان از زمان کهن تا سالهای حکومت قاجارها، به جز استثناهای نادر، روایت اغراق-گونه، غیر انتقادی و غیر تحلیلی و تعلیلی سرگذشت پادشاهان و سیاست و جنگهای آنها برای جهانگیری و جهانداری بوده است. ابوعلی مسکویه، فیلسوف و مورخ دوره حکومت آل بویه، از معدود مورخانی است که ضمن انتقاد از چنین شیوه ای، استفاده از خرد در سنجش حوادث تاریخی و بررسی انتقادی و تعلیلی آنها را مدنظر قرار داده و خواسته است اثر متفاوتی بیافریند. بررسی میزان موفقیت مسکویه در خلق اثر مورد نظر خویش که در آن فاصله میان بینش تاریخی و روش تاریخ نویسی وی به حداقل رسیده باشد، موضوعی است که در این تحقیق مورد پژوهش قرار می-گیرد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد، اگر چه مسکویه در تألیف مهمترین اثر تاریخی خود- تجارب الامم-، با پرداختن به علل وقوع حوادث، تجزیه و تحلیل آنها بر اساس عقل و منطق و پرهیز از اغراق و چاپلوسی، اثر متفاوتی را آفریده است ولی در بها دادن به حوادث سیاسی و نظامی و عدم توجه به اجتماع، اقتصاد و فرهنگ، به همان راه پیشینیان رفته و نتوانسته است فاصله بین دیدگاه هایش در مقدمه و عملش در تاریخ نویسی را کاملاً از بین ببرد.
بازنگری در مفهوم سابالترن (فرودستان) از گرامشی تا اسپیواک: (تحولات تاریخی و کاربردهای جدید)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بازنگری تحولات تاریخی و پیامدهای جدید یکی از مفاهیم متضاد در نظریه پسا استعماری است. مطالعه مفهوم سابالترن نخست با تعاریف اولیه این مفهوم روبرو می شود همانطور که در ابتدا توسط فعال سیاسی مارکسیست ایتالیایی آنتونیو گرامشی در کتاب شناخته شده ی «یادداشت های زندان» مورد استفاده قرار گرفت. بعدها، این مفهوم جدید توسط منتقدان و مورخانی که خود را به عنوان اعضای گروه مطالعات سابالترن تعریف می کردند مورد بررسی و تفسیر قرار گرفت. تمرکز ویژه ای در این مرحله بر روی بینش کلیدی پیشینیان گروه، رانجیت گوها و بر آخرین فرض ها و ایده های ارائه شده توسط منتقد برجسته ی پسا استعماری، گایاتری اسپیفاک، عمدتا در مقاله مفهومی او «آیا می توانم سابالترن صحبت کنم؟» گذاشته شده است: این مقاله در نهایت به برخی از دلالت های کنونی سابالترن می پردازد تا مفهوم آن را در شرایط پسا مدرن آشکار سازد. تجزیه و تحلیل در این مرحله متمرکز بر ایده های کلیدی مطرح شده توسط محقق پست مدرن، ژان بودریار، و منتقد پسا استعماری، هومی بابا می باشد.
شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست های استعمار برای به استثمار کشیدن ملت ها، تخریب ذهنیت جامعه نسبت به رهبران قیام ها و مبارزانی است که در راه استقلال کشور پایداری کرده اند. چنین سیاستی نیز در ایران، بسیار نمود دارد ازجمله کسانی که به تخریب شخصیت وی پرداخته شده، آیت الله شیخ فضل الله نوری است که در مواجهه با نفوذ استعمار در دوران مشروطه بسیار مبارزه نمود و نماد مقاومت انگاشته می شد. مسئله پژوهش حاضر، عمدتاً به نوع ادبیات تاریخ نگاری غربی ها و جریان همسو با غرب به شیخ فضل الله و شیوه مبارزات ایشان در جنبش مشروطه می پردازد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که هجمه های این گونه از مورخین نسبت به شیخ فضل الله با اتهام به رشوه گیری، محافظه کاری و استبدادخواهی به دنبال نفی رهبری ایشان در مبارزه با جریان استعمار در تاریخ است. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی، بر پایه نگاهی بر منابع نوشته شده به وسیله این جریان تاریخ نگار، به بررسی شخصیت شیخ فضل الله در آثار آنها بپردازد.
زمینه ها و زمان ها در آثار عبدالعزیز الدوری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۰ مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۷۸)
51 - 61
حوزه های تخصصی:
عبدالعزیز الدوری به عنوان یکی از تاریخ پژوهان مبرّز معاصر نقش مهمی در ایجاد رویکردهای جدید در نگرش به تاریخ اسام داشته است. آشنایی وی با مکاتب تاری خنگاری غربی و تحصیات وی در غرب در تفاوت نگاه وی به تاریخ موثر بوده است. توجه وی به تاریخ اقتصادی، تاریخ اجتماعی و گسترش دادن منابع تاریخی حتی به منابع ادبی را می توان از جمله اقدامات بارز وی در حوزه مطالعات تاریخی برشمرد. نظر به اهمیت کوش شهای وی در حوزه مطالعات تاریخی و نیاز به توجه به جنب ههای مختلف تاری خپژوهی وی مقاله ای از وجیه کوثرانی که خود از تاری خپژوهان برجسته است، در ارتباط با روش مطالعات تاریخی عبدالعزیز الدوری به فارسی ترجمه م یشود.
تبیین جایگاه پادشاهان صفوی در غیبت امام (عج) از منظر مورخان
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴
99 - 120
حوزه های تخصصی:
تشکیل حکومت صفویه با ویژگی هایی همراه بود که مهم ترین آن رسمیت یافتن مذهب تشیع است. حکومت ها برای پذیرش در میان مردم جامعه نیاز به آن دارند تا برای حکومت کردن خود حقی قایل شوند. در جامعه ی ایران مشروعیت حکومت، مهم ترین عامل برای حق حکومت کردن محسوب می شود. تکیه ی صفویان بر مذهب تشیع نیاز به پذیرش حکومت آنان بر پایه ی تعالیم و معارف مذهب تشیع داشت. شیعیان به ولایت ائمه در همه ی زمان ها- زمان حضور و غیبت، حکومت علنی و غیر علنی- اعتقاد دارند. اینکه پذیرش صفویان در زمان غیبت توسط شیعیان چگونه صورت گرفت و جایگاه پادشاهان صفوی چگونه و بر چه اساسی تبیین گردید؟ موضوعی است که پژوهش حاضر درصدد بررسی و درک گفتمان های مسلط در دوره های مختلف آن در رابطه با تعامل قدرت پادشاهان و علمای دین از طریق تاریخ نوشته های دوره ی صفوی است. زیرا مورخان به عنوان افراد جامعه - البته از گروه فرهیختگان و اغلب دیوانیان و گاه علما و ادبا- متأثر از حیات فکری جامعه ی خود هستند و تحت شرایط خاص زیستگاه خود، به لحاظ زمانی و مکانی و مصلحت های موجود، تاریخ خود را می نگارند. دستاوردهای مقاله نشان داد که گفتمان های ایجادشده با فراز و فرود قدرت سیاسی و مذهبی در دوره های مختلف، گاه در تأثیرپذیری از اندیشه ی موعودگرایانه، پادشاهان صفوی را به عنوان نایبان امام زمان (ع) و گاه بر پایه ی اندیشه ی تقدیرگرایانه، آنان را برگزیده ی خداوند دانسته و حکومتشان به مقتضای شرایط سیاسی و مذهبی به عنوان لطف الهی، حکومت ابدمدت و ابدپیوند با ولایت امام زمان(ع) خوانده شده است
امکان سنجی استفاده از الگوی تاریخ نگاری« روح زمانه» به عنوان روشی برای مطالعات تاریخ معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در تدوین روایت تاریخ معماری، رویکرد روح زمانه است؛ این رویکرد سعی در ارائه تفسیری جامع پیرامون رخدادهای تاریخی دارد. اهمیت مسأله در این است که عمده تاریخ نگاریهای موجود معماری معاصر ایران دارای ماهیت توصیفی می باشند و فقدان نگاهی جامع که زمینه های گوناگون پیدایش آثار را مورد بررسی قرار دهد در آنها مشهود است. هدف این تحقیق ایجاد چارچوبی برای مطالعات دقیق تاریخ معماری معاصر ایران با الگو گیری از روش روح زمانه می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش استدلال منطقی، ضمن استخراج الگویی از آثار تاریخ نگاران مطرح روح زمانه، امکان استفاده از این الگو به عنوان یک روش تحقیق در تاریخ نگاری معماری معاصر ایران ارزیابی می گردد. نتایج نشان می دهد ساختار چنین روشی دارای ماهیت کل نگر و تطبیقی بوده و طرح ریزی روایی آن مرکب از سه مرحله توصیف، تبیین و توجیه می باشد.
تأثیر گفتمان ملی گرایی بر بازنمایی ایران باستان در تاریخ نگاری جدید دوره قاجار (مطالعه موردی نامه خسروان جلال الدین میرزا قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین بازتاب ها از گفتمان ملی گرایی و تلاش برای صورت بندی تاریخی متناسب با آن، از اواسط سلسله قاجار در ایران شکل گرفت. تجددخواهان این دوره، ایدئولوژی ملی گرایی را مهم ترین نشانه قدرت دولت های اروپایی می دانستند. میرزا جلال الدین، شاهزاده قاجاری از نویسندگان و مورخانی پیشگامی است که تاریخ ایران را بر پایه منابع جدید و با رویکرد باستان گرایانه بازنویسی کرد. مهم ترین اثر وی کتاب نامه خسروان به خوبی انگیزه های ایدئولوژیک و سیاسی نویسنده را در بازپردازی خیال گونه گذشته با اتکا به متون زرتشتیان هند نشان می دهد. علاوه بر این القای اندیشه های باستان گرایی و ایران ستایی به دلیل منورالفکری اولیه جلال الدین میرزا مهم ترین دلالت فرامتنی در تدوین نامه خسروان است. نامه خسروان به تقلید از شاهنامه، سعی در احیای زندگی و رسوم و سنت های شاهان اساطیری ایران دارد و مانند شاهنامه به دانش ضمنی و عامیانه مردم ایران از گذشته وارد می شود تا مفاهیم ملی گرایانه را در اذهان مردم ایران نهادینه کند. مهم ترین انگاره های ایدئولوژیکی که از ایران باستان در نامه خسروان بازنمایی می شود، عبارتند از: الف) تغییر مبدأ تاریخ نگاری هزار ساله ایرانی و در حاشیه قرارگرفتن سراسر تاریخ ایران اسلامی، ب) برجسته کردن دوره ایران باستان به عنوان عصر طلایی ملت ایران، ج) اهمیت قوم گرایی ایرانی و سره گرایی پارسی، د) معرفی تجدد اروپایی به عنوان ادامه ایران باستان، ه ) جعل تاریخ از طریق اتیمولوژی، و) طبیعی و بزرگ جلوه دادن تاریخ ملی.
یک رویداد، یک مورخ، سه روایت تحلیل انتقادی روایت های کسروی از قیام شیخ محمد خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیام های پسامشروطه موضوع خوبی برای اظهارنظرها و روایت های متفاوت، متعارض و متقارب فعالان و ناظران سیاسی است. هریک از آنها از زاویه دید، ساخت ذهنی، ایدئولوژی، مصالح گروهی و ملی بدان نگریسته و قضاوت کرده اند. یکی از مهمترین فعالان عرصه روایت نگاری قیام خیابانی، سیداحمد کسروی است که از او، دو روایت تاریخ نگارانه و یک خاطره نگارانه باقی مانده است. این مقاله درصدد است با بهره گیری از رویکرد تحلیل انتقادی روایت مایکل تولان، به کالبد شکافی روایت های سه گانه کسروی و آبشخور فکری و سیاسی او از قیام خیابانی بپردازد. روایت نخست کسروی دارای دو سطح تحلیل است: سطح اول، تحلیل جامعه شناختی تاریخی است، او با مشروطه خواهی آذربایجانیان، آزادی خواهی آنان و فعالیت حزب دموکرات و زمینه های قیام ایشان رویکردی همدلانه دارد؛ سطحی دیگر، رویکرد روان شناسی فردی و انگیزه شناسانه است که تحلیلی بدبینانه و تقلیل گرایانه از خیابانی و قیام او ارائه می دهد. هرچند کسروی خود مدعی است که رویکرد تاریخی به واقعه دارد و از رویکرد سیاسی دور است؛ اما دو سطح نگرشی تحلیلی و روایی او نشان می دهد تحت تأثیر نگرش اندیشه های میهن دوستی است و نگران از دخالت بیگانگان. در زمان نگارش این متن(1302)کسروی مورخی نامدار نیست. اما در روایت دوم، که در تاریخ هجده ساله آذربایجان آمده، قیام را گام مهمی در فعالگری مثبت و مشروطه خواهانه خیابانی دانسته است. در روایت سوم که خاطره نگارانه صرف است، در دو روایت پیشین تجدید نظرکرده، در سطح انگیزه شناسانه فردی نیز در تمجید از خیابانی قلم زده است. تغییر مکانی یعنی مهاجرت کسروی از تبریز به تهران، گذر از وضعیت تاریخ نگارانه مبتدی به تاریخ نگاری حرفه ای، گذر از میهن دوستی به ملی گرایی معتدل، سپس به ملی گرایی تندروانه، فروکش کردن احساسات رقیبانه و... زمینه ها یی بود که کسروی را واداشت تا در سه مقطع زمانی سه روایت متفاوت ارائه دهد.
تحلیل مقایسه ای مولفه های تاریخ نگاری در تاریخ دیاربکریه و عالم آرای امینی با تکیه مسئله تقدیرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم وقایع تاریخی بدون شناخت اندیشه ای که در پس رویدادها نهفته است، امکان پذیر نیست. این نوع نگرش منوط به فهم دانش و بینش مورخ است و شناخت واقعه تاریخی بدون شناخت نظرگاه مورخ، غیرممکن است. تاریخ نگری و گرانیگاه فکری دو مورخ ابوبکر طهرانی و فضل الله روزبهان خنجی که در دوره حساسی از تاریخ ایران می زیسته اند و برهمین اساس برداشت های تاریخی خود را بیان کرده اند، نیز تابع همین قاعده است. درهمین جهت، نوشتار حاضر سعی بر آن دارد تا تأثیر تاریخ نگری و خاصه بینش تقدیرگرایانه هر دو مورخ را با رویکردی قیاس گونه در نگارش کتاب دیار بکریه با عالم آرای امینی تبیین نماید. بنابراین سؤال پژوهش این است که رویکرد کلامی و نگرش اعتقادی ابوبکر طهرانی و فضل الله روزبهان خنجی در پردازش تاریخ و تفسیر دگرگونی های تاریخی در پرتو مشیت الهی چه تأثیری داشته است. البته این مسئله با توجه به بازتاب رویکرد مشیت گرایانه هر دو مورخ در شیوه نوشتاری و با در نظرداشتن دگرگونی های تاریخی عصر آنها بررسی می شود. حاصل پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که ابوبکر طهرانی همانند خنجی، البته در مقیاسی وسیع تر، تقدیرگرایی را در تحقق تاریخ مهم پنداشته و در برداشت تاریخ نگارانه خود از اوضاع حاکم بر قرن نهم این مهم را منظور کرده است. ازاین رو جبرگرایی، اراده مطلق خدواند در سرنوشت انسان، ناتوانی و زبونی انسان در هستی و آفرینش، غایت گرایی و تفسیر خطی تاریخ مهمترین مؤلفه های تاریخ نگاری در تاریخ دیار بکریه و عالم آرای امینی هستند که همگی در ذیل بینش تقدیرگرایانه دو مورخ قابل کشف و فهم هستند.
ممیزات و نوآوری های تاریخ نویسی عبدالحسین خاتون آبادی در عرصه تاریخ نگاری ایران صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالحسین خاتون آبادی نویسنده وقایع السنین و الاعوام در تاریخ نگاری خود روش یا روش هایی را به کار برده است که با شیوه دیگر همتایان تاریخ نگار خود تا اندازه ای دیگرگونه است. او از یک سو در گزینش موضوع های تاریخی دست خود را بسیار باز گذاشته و برخلاف بیشتر مورخان ایرانی در چارچوب مسائل سیاسی گرفتار نشده است. نیز در پاره ای نمونه ها پای خود را از دایره جهان اسلام بیرون نهاده و به برخی رخدادهای مهم قاره اروپا نیز پرداخته است که در نوع خود کم مانند است؛ از سوی دیگر روش نگارش تاریخ نزد او تا حد بسیاری، مستند است. او برخلاف بیشتر همتایان تاریخ نگار خود، کوشیده است گزارش های خود را حتی الامکان به منبع یا منابعی مستند کند. پیامد چنین رویکردی بهره بردن از منابع گوناگون در نگارش وقایع السنین است. به گونه ای که کمتر اثر تاریخی در جهانِ تاریخ نگاری سنتی ایرانی می توان یافت که تا این اندازه از منابع پرشمار و همچنین گوناگون بهره برده باشد. این ویژگی ها سبب می شود تا بتوان روش تاریخ نگاری خاتون آبادی را روشی ممتاز و متمایز نسبت به بیشتر تاریخ نگاران ایرانی سده های نزدیک به او به شمار آورد. کیفیت این تمایزات مسئله ای است که می تواند مدنظر محقق امروزی قرار گیرد و با تجزیه و تحلیل آن به شناخت جنبه ای دیگر از تاریخ نگاری ایرانی منجر شود.