مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
تاریخ نگاری
منبع:
سخن تاریخ سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
131 - 152
حوزه های تخصصی:
ظهور صفویان و اقداماتی که در زمینه ترویج مذهب تشیع اثناعشری انجام دادند، دگرگونی های فراوانی در عرصه های مختلف فرهنگی -اجتماعی ایران پدید آورد. یکی از تحولات مهم در حوزه فرهنگی، مربوط به سبک تاریخ نگاری است. این تغییر نه در سبک ظاهری، بلکه مربوط به محتوا و موضوعات مطرح شده در آثار مورخان این دوره است. تاریخ نگاران زیادی در این دوره قدم به عرصه نهادند که باورهای شیعی قدرت مندی داشته و هم زمان به جانب داری از صفویان به عنوان مروجّان این آیین پرداختند. عبدی بیگ شیرازی یکی از این مورخان بوده که حمایت از مذهب تشیع امامیه و حکومت صفوی را در کنار هم مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش سعی خواهد شد با جمع آوری داده های کتابخانه ای، به بررسی علل و چگونگی جمع بین هواداری از مذهب تشیع دوازده امامی و خاندان صفوی در کتاب تکمله الاخبار عبدی بیگ شیرازی، به عنوان مسئله اصلی این تحقیق، پرداخته شود. به نظر می رسد مهم ترین عامل این جانب داری دوجانبه در اثر عبدی بیگ، اعتقادات مذهبی مؤلف آن بوده و تلاش بر این خواهد بود که در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، سیمای مناسبی از این موضع عبدی بیگ به نمایش درآید.
ساختار اجتماعی شناخت و پیدایش تاریخ نگاری در فرهنگ اولیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
120 - 95
حوزه های تخصصی:
ادراک و شکل روایت تاریخی در قرن اول اسلام از نیمه های قرن دوم به تدریج در حال تغییر است و در قرن سوم به کلی متحول می شود. شکل نخست روایت که در حدیث، انساب و ایام بروز یافته است، مبتنی بر ساختارِ اجتماعیِ شناختی است که افراد در آن در دوره های مختلف حی و حاضرند و شبکه ای را ایجاد می کنند که نسبت های بلاواسطه و مستقیمی در تاریخ را برقرار می سازند. اما به تدریج با دورشدن از تاریخ مبدأ، یعنی تاریخ حیات پیامبر (ص) و پیدایش آگاهیِ اولیه نسبت به خود این ساختار، یعنی ساختار حدیث، شبکه ای تخصصی از راویان حدیث و اخباریون ایجاد می شود که کل ساختار قبل را در خود مجتمع ساخته و وجه حیات مند آن را ملغی می سازند و به این ترتیب زمینه شکل گیری ساختار جدید روایت را که در آن افراد دیگر زنده نیستند و حضورشان به حضور محدث وابسته شده است، فراهم می کنند. این ساختار جدید، در نهایت به شکل غالب تاریخ نگاری در اسلام بدل می شود. برای تشریح و دستیابی به این ساختار شناختی، مبتنی بر مبانی نظری و روشی هرمنوتیک جدید و مطالعات فرهنگی کلاسیک، و با تحلیل ساختاری متون تاریخی موجود و نزدیک به قرون ابتدایی، به چارچوب هایی اولیه ای از این تحول دست یافتیم.
تاریخ نگارانِ غیرمتخصص و افول تاریخ نگاری تخصصیِ انقلاب اسلامی: نقدی بر جلدِ پنجم مجموعه «تاریخ تحولات سیاسی جمهوری اسلامی ایران» مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
157 - 164
حوزه های تخصصی:
لزوم تدوین یک تاریخ عمومیِ جامع از روندِ تحولات ایران در عصر جمهوری اسلامی، پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، از نیازی جدی نه فقط در سطح تاریخ پژوهان که در تمام سطوح جامعه ایران حکایت دارد؛ نیازی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با تشخیص آن، به تدوین چنین طرحی همت گمارده است.
این تاریخ عمومیِ جامع با تفکیک های زمانی خُرد، و سرفصل های ریز و دقیق خود می کوشد تا حتی المقدور تمام رخدادهای ریز و درشت ایرانِ پس از انقلاب و روند تحولات کشور در این دوران را بررسی و تصویری تمام نما و جامع -و نه لزوماً مانع - را به خصوص به نسل امروزین جامعه ایران، که خود مستقیماً درگیر و شاهد بسیاری از این حوادث نبوده اند، ارائه نماید.
از این مجموعه تا زمان تدوین این یادداشت، پنج جلد منتشر شده و تحولات ایران را از 22 بهمن 1357 تا 31 خرداد 1361 به بحث کشیده است. این یادداشت به نقد و بررسی جلدِ پنجم این مجموعه اختصاص دارد. نویسنده این یادداشت کوشیده است، نقد خود بر این مجلّد را با تأکید بر روش پژوهش در دانشِ تاریخ و میزان رعایت آن در این اثر، متمرکز کند و از این زاویه ارزیابی خود را ارائه نماید.
آناکرونیزم و ایستار دوکسایی در تاریخ نگاری دکتر ناصر تکمیل همایون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نوشته های دکتر ناصر تکمیل همایون، تاریخ پژوه و جامعه شناس سرآمدِ معاصر، به ویژه با تأکید بر آثار ایشان درباره دوره قاجاریه می پردازد. اغلب نوشته های ایشان پژوهش هایی است درباره تاریخ و جامعه ایران عصر قاجار؛ از این رو پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آیا دکتر تکمیل همایون توانسته است در نوشته های خود به اصول تاریخ نگاری و به ویژه جامعه شناسی پایبند باشد. به نظر می رسد ایشان با وجود تحصیلات تخصصی در جامعه شناسی برای خود عمدتاً شأن تاریخ پژوهی قائل بوده اند و از این رو ایشان چندان به اصول و قواعد جامعه شناسی توجه نمی کردند، به طوری که در حوزه به کارگیری مفاهیم جامعه شناسانه، روش ها و نظریه ها و تبیین های جامعه شناختی آثار ایشان خالی از چنین سنجه هایی است و حتی در برخی از مهم ترین نوشته های ایشان تعارض با روش و تبیین های جامعه شناسانه مشهود است. لذا مقاله حاضر در سه سطح تعریف مفاهیم و زمان پریشی مفهومی، ایستار دوکسایی و فقر روش و نظریه های جامعه شناختی، آثار دکتر تکمیل همایون را ارزشیابی می کند.
نگاهی دوباره به کارنامه دکتر حائری (نقدی بر کتاب زندگی، آثار و اندیشه های تاریخ نگارانه دکتر عبدالهادی حائری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالهادی حائری از چهره های نامدار تاریخ پژوهی معاصر ایران است که قدرت قلم و میراث فکری او تأثیری مستقیم و ماندگار بر معرفت تاریخی ایرانی برجای نهاده است. حائری نه تنها در میدان تاریخ پژوهی، بلکه در عرصه خاطره نگاری و نظریه پردازی، شخصیتی صاحب سبک است. نوآوری ها و اقدام های پیشگامانه حائری می طلبد که درباره او پژوهش های ژرفی صورت پذیرد. نکته مهم این است که فعالیت علمی او در زمینه و زمانه ای خاص چهره بست که فضای احساسی، هیجانی، سیاست زده و ایدئولوژیک بر عقلانیت و تفکر تاریخی سیطره داشت. این مقاله می کوشد با نگاهی انتقادی به کتاب زندگی، آثار و اندیشه های تاریخ نگارانه دکتر عبدالهادی حائری اثر حجت فلاح توتکار، چشم اندازی تازه به سوی برخی از ابعاد اندیشه ها و عملکرد عبدالهادی حائری بگشاید. مقاله با تمرکز به زمینه و بستر سیاسی فکری که حائری در آن نشو و نما یافت و ایده های روش شناسانه و معرفت شناسانه خود را طرح کرد، به این نتیجه می رسد که بدون شناخت ویژگی ها و اقتضائات این بستر به ویژه گفتمان های رقیب نمی توان شناختی ژرف از کارنامه حائری به دست آورد.
نگرش ها و نگارش های تاریخی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت از مهم ترین چهره های جریان روشنفکری غربگرا در ایران سده بیستم و از مشهورترین داستان نویسان ایرانی به سبک مدرن است. در میان آثار متعدد او، نگارش های تاریخی دارای جایگاهی قابل توجه هستند و مهم تر از آن، نگرش های تاریخی این نگارنده که انگیزه و مایه نگارش بسیاری از آثار وی بوده است. این پژوهش کوشیده است تا ضمن ارائه تحلیلی از آثار دارای ارزش تاریخ نگارانه این نویسنده، درک تاریخ نگارانه و نگرش های تاریخی هدایت را مورد بازشناسی قرار دهد و درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها است که تاریخ چه جایگاهی در آثار هدایت دارد؟ و مهم ترین مؤلفه ها در نگرش های تاریخی ایشان چیست؟ لذا این آثار در سه قالب اصلی درام های تاریخی و با مضمون سرخوردگی باستانی ایرانیان مقهور در برابر حملات غیر ایرانیان، تصحیح و برگردان متون تاریخی پهلوی از دوران ساسانی و آثاری با مضمون مردم شناسانه دسته بندی می شوند. شناخت تحلیلی این آثار که با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه مفهومی آثار ادبی وی فراهم آمده است، نشان می دهد که نگرش ملی گرایانه ناسیونالیستی، باستان گرایی و زرتشتی گرایی تاریخی و دشمنی نژادگرایانه با عناصر غیر ایرانی، عمده ترین مؤلفه های نگرش های تاریخی هدایت را تشکیل می دهند.
درآمدی نو بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری فضل الله بن روزبهان خُنجی با تکیه بر تاریخ عالم آرای امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضل الله بن روزبهان (د.927 ق) از مورخانی است که در اندیشه تاریخ نگاری اسلامی - ایرانی جایگاه ویژه ای دارد. پرداختن به تاریخ از منظر یک فقیه محدث که همواره میان ذهن آرمان گرای خود و وقایع موجود در جامعه در نوسان بود، موجب نگرش خاص او به تاریخ شده است. این مقاله با هدف پرداختن به بررسی ویژگی های تاریخ نگری خنجی و تأثیر آن بر تاریخ نگاری او با تکیه بر عالم آرای امینی و دیگر منابع کمکی نوشته شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که معرفت تاریخی مؤلف با توجه به چارچوب های ذهنی و شرایط سیاسی و اجتماعی زیستگاهش بر اساس مؤلفه هایی همچون نگرش دینی (تأویل گرایی و تقدیرگرایی)، نگرش فرقه ای و کلامی، نگرش انتقادی، اخلا ق محوری و نخبه گرایی و بینش سیاسی- اجتماعی، همراه با رویکردهای روایی و تحلیلی - انتقادی استوار است.
معیارهای آسیب شناسی اخبار عاشورا در مقاتل عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعه نگاری عاشورا یکی از موثرترین شیوه ها در جهت پاسداشت و حفظ ارزش های والای حادثه کربلا، همواره در طول تاریخ مورد توجه محققان بوده است. آثار عاشورایی از لحاظ متنی خالی از ضعف نیستند، از این رو بررسی صحت و سقم مضمون و محتوای این آثار ضروری است. یکی از دوره هایی که به دلیل رشد بی سابقه مقتل نگاری و همچنین فراوانی آسیب های متنی در آثار عاشورایی، مورد توجه قرار گرفته، عصر حاکمیت قاجاریان است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه و با چه روش هایی می توان به آسیب های متنی موجود در مقاتل عصر قاجار پی برد؟ در این مقاله، معیارو ملاک های کارآمد و شفافی به منظور چگونگی تشخیص این آسیب ها در عصر مورد پژوهش، معرّفی و تبیین شده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته، می توان گفت که معیارهایی مانند عقل سلیم، شأن و عنصر عزّت طلبی امام حسین(ع) و اهل بیت(ع)، جامعه شناسی شهرهای مرتبط با واقعه و باورهای فکری و مذهبی آن عصر از مهمترین ملاک های آسیب شناسی متنی اخبار عاشورا در مقاتل عصر قاجار به حساب می آیند.
مورخان و روایت آنان از نخستین مواجهه های شاه- قزلباش در تاریخنگاری صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت مورخان دوره ی صفویه از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در دوره ی شاه طهماسب، روایتی ست نسبتا واقع گرایانه و البته نه چندان صریح از افول زودهنگام یک ساختار مقدس در یک صورت بندی غیر تقدس گرایانه. بنابراین هر چه از مرحله ی جنبش اولیه ی صفویان فاصله میگیریم روایت مورخان از محتوایی تقدس گرایانه، به جانب نوعی واقع گرایی معطوف می شود. بر اساس این، روایت مورخان از نخستین مواجهه شاه- قزلباش از دو منظر روش شناختی و محتوایی، قابل تامل است. از نظر روش شناختی، اگر چه روایت این مورخان ماهیتی نسبتا توصیفی دارد اما کمتر به جانب تقدس گرایی معطوف می شود. از نظر محتوایی این بازخوانی، تاکیدی ست بر افول جایگاه مریدی امرای قزلباش تحت تاثیر مطالبه گری فزاینده ی اقتصادی و عطش سیاسی روزافزون آنان، تاکید بر نقش آن ها در به چالش کشیدن زود هنگام الوهیت نهاد شاهی و در نهایت نیز برساختن چهره ای قهرمانانه از شاه به عنوان پیروز نهایی این جدال. این پژوهش در صدد است به روشی توصیفی- تحلیلی، عناصر شکل دهنده روایت مورخان از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در ابتدای عصر شاه طهماسب را مورد واکاوی قرار دهد.
بررسی اندیشه تقدیرگرایی در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۴
87-95
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در مکاتب گوناگون در تاریخ نگاری اسلامی مورد توجه مورخان مختلف قرار گرفته و سعی شده تا وقایع مختلف براساس آن تفسیر شود، مسئله تقدیرگرایی است. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که اندیشه تقدیرگرایی در کتاب تاریخ بیهقی چگونه بوده است؟ نتایج بررسی از یک طرف حاکی از آن است که بیهقی در تاریخ نگاری خویش به رغم به کارگیری روش علمی و گاه خردورزی، علاوه بر اینکه به نوعی، دچار دوگانگی و تناقض در سطح ظاهری تاریخ نگاری خویش شده، عملاً نیز با نفی اراده انسان، تقدیر الهی را در پیدایش و شکل گیری حوادث، مهم ترین عامل معرفی می کند؛ که این اندیشه به ویژه در پیوند با مسائل سیاسی در تاریخ نگاری وی، بازتاب خاصی پیدا می کند. از سوی دیگر، نتایج بررسی نشان می دهد، عوامل مختلفی در بازتاب اندیشه تقدیرگرایی بیهقی نقش داشته اند.
انگاره های اعتقادی شرف الدین علی یزدی در تاریخ نگاری ظفرنامه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
235 - 270
حوزه های تخصصی:
مورخ همواره، رویدادهای تاریخی را از منظر بینش و زوایه دید خود بررسی می کند و در پرتو این رویکرد، واقعیت های تاریخی براساس اهمیتی که مورخ به آن ها می بخشد، رنگ و معنا پیدا خواهند کرد. مقاله حاضر می کوشد تاریخ نگری، تاریخ نگاری، مؤلفه های سازنده این نوع نگاه در ظفرنامه و چگونگی بازتاب انگاره های اعتقادی در اندیشه تاریخ نگاری شرف الدین یزدی را که به مشروعیت سیاسی تیمور(حک: 771-807ه.ق.) یاری رسانیده اند در کانون توجه و بررسی خود قرار دهد.حاصل این پژوهش که با رویکردی وصفی تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد شرف الدین یزدی در انگاره هایی محصور است ک ه بر وی تحمی ل و یا تلقین ش ده اند. به طورى که او چنان در بند احکام پیش ینى و انگاره هاى مبتنى بر آن گرفتار است که حتی تردید در آن را به مثاب ه انحراف از حقیقت روا نمی دارد. یزدی با استفاده از مؤلفه هایی چون اندیشه ظل اللهی و مشیت الهی به توجیه تمام عملکرد تیمور به عنوان مؤید دین می پردازد و بر همین اساس، گزارش های ظفرنامه علاوه بر شرح جنگ ها و تاریخ نظامی، رنگ جهادنامه به خود گرفته است.
بررسی بسامد و انواع کارکردهای شعر فارسی و عربی در متون تاریخی فارسی قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متونِ کهنِ تاریخیِ فارسی به ویژه از قرن ششم هجری به بعد، از سویی به سبب موضوع خود، و از سوی دیگر به دلیل کاربرد عناصر و شیوه های ادبی سازی در این متون، در ملتقا و پیوندگاه دو گونۀ «تاریخ نگاری» و «ادبیات» قرار می گیرند. در این میان، شعر اعم از فارسی و عربی، با دو نوع کارکردِ عمدۀ «خبری» و «آرایه ای» حضوری چشمگیر در این متون، و نزدیکی دو گونۀ مزبور به هم دارد؛ در پژوهش حاضر با استناد به طبقه بندی های ریزتر و دقیق تر از انواع کاربردهای شعر، بسامد این انواع و دلایل آن، در هفت اثر تاریخی قرن هفتم، شاملِ تاریخ طبرستان، بدایع الازمان فى وقایع کرمان (تاریخ افضل) ، عقدالعلى للموقف الاعلى ، تاریخ جهانگشا ، مختصر سلجوقنامه (تاریخ ابن بی بی) ، طبقات ناصرى ، و نظام التواریخ که متعلق به سه گونه تاریخ نگاریِ «عمومی»، «محلی» و «دودمانی» اند به روش توصیفی تحلیلی، و اسنادی کتابخانه ای بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کارکرد شعر در مجموع این آثار، بیشتر جنبۀ ادبی و آرایه ای دارد تا کارکرد روایی و خبری. یعنی نویسندگان بیشتر کوشیده اند از قدرت تأثیر شعر در تأکید بر مفهوم «عبرت» بهره ببرند تا این که گزارشی منظوم از «خبر و روایت تاریخی» ارائه کنند. تعلق نویسندگان این آثار به طبقۀ دیوانیان و کوشش هرچه بیشتر آنان در تبدیل آثار خود به اثری هنری و منطبق با معیارهای زیباشناختی عصر را می توان از دلایل این امر تلقی کرد. از میان انواع سه گانۀ تاریخ نگاری نیز، حجم و بسامد به کارگیری شعر، فارغ از انواع کارکردهای آن، در دو نوع «محلی» و «دودمانی» در مقایسه با تواریخ عمومی بسیار چشمگیرتر است. در پایان مقاله نیز جدولی تنظیم و ارائه شده است که خواننده می تواند معرفی و نوع تاریخ نگاری هر اثر، بسامد موارد استشهاد، تعداد ابیات به کاررفته، تفکیک تعداد ابیات فارسی و عربی و نهایتاً انواع کارکردهای شعر را در متون تاریخی مذکور در موجزترین شکل ممکن ملاحظه کند.
جایگاه سیادت و نقش سادات در تاریخ نگاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
140-119
حوزه های تخصصی:
پس از به قدرت رسیدن صفویان با ادعای سیادت، نقش سادات و جایگاه سیادت در تاریخ ایران برخلاف ادوار پیشین وارد مرحله جدیدی شد. به این ترتیب دو مفهوم سیادت و سادات در تاریخ نگاری دوره صفوی نمود ویژه ای پیدا کرد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی نقش سادات و جایگاه سیادت در تاریخ نگاری عصر صفویه است. می باشد. یافته های این پژوهش که با روش تاریخی انجام شده، نشان می دهد که منابع تاریخ نگارانه آن دوره با تأکید بر سه مقوله نسب بنیان گزار سلسله صفویه، نقش اساسی سادات کیایی در تأسیس صفویه و نقش سادات سه گانه در نبرد چالدران، به مفهوم سیادت توجه ویژه ای داشتند. توجه غالب منابع تاریخی به این سه مقوله با تأکید بر کنش گری سادات در رویدادهای دوره صفوی و توجه سادات به تاریخ نگاری نشانگر تحول جایگاه سیادت و نقش گروه اجتماعی سادات در ایجاد یک گفتمان غالب در تاریخ نگاری عصر صفوی است.
تاریخ نگاری سازمان های اطلاعاتی: از تقویت هویت ملی تا منبعی برای روایت تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به چرایی تاریخ نگاری سازمان اطلاعاتی در نظام های سیاسی می پردازد. تاریخی که بخش عمده ای از آن یا به دلیل پنهان کاری مستتر در فعالیت های اطلاعاتی از انظار مخفی شده است یا ملاحظات و مصالح سیاسی یا غفلت از این مهم، مدفن آن گردیده است. در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال هستیم که «نوشتن و ثبت تاریخ سرویس های اطلاعاتی چه کمکی به امنیت ملی می کند؟» هدف از انجام این پژوهش، روشن ساختن ابعاد تاریخ نگاری سازمان های اطلاعاتی و تأثیر آن در امنیت ملی است. داده های مورد نیاز از طریق منابع ثانویه و سپس مصاحبه با شش نفر از خبرگان موضوع گرد آوری شده است. داده ها نیز به روش تحلیل موضوعی و با استفاده از کدبندی باز، کدبندی محوری و کدبندی گزینشی تحلیل شده اند. به این منظور در ابتدا به نقش سازمان های اطلاعاتی در کشورداری پرداخته می شود و سپس هفت دلیل تاریخ نگاری سازمان اطلاعاتی که نتیجه پژوهش می باشد، ذیل سه بعد اصلی معرفی می گردد.
مطالعه تطبیقی گفتمان تاریخی امام خمینی و آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
114 - 147
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از گفتمان های حاکم در حوزه های مختلف از جمله گفتمان تاریخی دچار تحول شد. در جهت دهی به این تحول گفتمانی، امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای به عنوان رهبران نظام جمهوری اسلامی نقش محوری داشتند. در گفتمان تاریخی ایران پس از انقلاب، صحبت در باب فهم و بینش تاریخی امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای اهمیت بسیاری دارد؛ به خصوص که بینش، روش و ارزش های پذیرفته شده در تاریخ نگاری و نیز اندیشه تاریخ نگرانه برخی مورخان ایرانی بعد از انقلاب تا حد زیادی تحت تأثیر نگاه و رویکرد ایشان بوده است. نظر به اهمیت این موضوع، مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که در درجه نخست، تاریخ و تاریخ نگاری در گفتمان تاریخی امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای در مقام رهبران جمهوری اسلامی، چه جایگاهی داشته و در گام بعد در قالب مطالعه تطبیقی، گفتمان تاریخی این دو رهبر از چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر برخوردار است.
بازنمایی هویت ایرانی در اندیشه ی تاریخ نگاری ولی قلی شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
59 - 78
هدف این مقاله بررسی چگونگی بازنمایی انگاره های هویت ایرانی در اندیشه ی ولی قلی شاملو در نگارش کتاب قصص الخاقانی است. عرصه ی تاریخ نگاری محمل مناسبی برای شناختِ برداشت ایرانیان از هویت خود در دوره های مختلف است. شاملو روایت گر دوره ی تثبیت هویت ایرانیان در نیمه ی دوم صفویان است. مقاله به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که انگار ه های هویت ایرانی در اندیشه تاریخ نگاری شاملو چگونه بازنمایی شده اند؟
بدین منظور با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر واکاوی متنِ قصص الخاقانی، عناصر هویتی که بر ذهنیتِ شاملو در گزارش رخدادها اثر گذاشته را مورد ارزیابی قرار می دهیم.
شاملو در روایت رخدادهای تاریخی زمان خود متأثرِ از بافت ِفرهنگی و گفتمان غالب دوره ی نگارشِ کتابش، با رجوع به حافظه ی جمعی ایرانیان به بازنمایی و ارائه ی روایت معناداری ازگزارش تاریخی اش دست زده است. حضورِ پررنگ عناصر هویت فرهنگی در متنِ رسمی قصص الخاقانی، پویایی وجوه فرهنگی هویت ایرانی را نشان می دهد.
بازتاب ایده ایرانشهری در تاریخ نگاری و دولت داری عصر نادرشاه افشار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
3 - 22
مهم ترین ویژگی و وجه ممیزه تاریخ و فرهنگ ایران زمین، استمرار تاریخی آن در ادوار مختلف است. تمدن های باستانی مختلفی از آغاز تاریخ تا به امروز وجود داشته اند؛ اما کم تر تمدنی را می توان سراغ داشت که به زندگی و پویایی خود از هزاران سال پیش تاکنون ادامه داده باشد. تمدن یونان با تمام عظمت و اهمیت، تنها محدود به یک دوره باستانی شد و سپس از بین رفت و درنهایت به بخشی از امپراتوری های دیگر تبدیل شد؛ اما تمدن ایرانی با ماهیت آریایی خود در هر دوره به نحوی زندگی خود را ادامه داده است و به رغم این که دستخوش تغییراتی شده اما همچنان هسته سخت خود را حفظ کرده است.
یکی از دلایل این استمرار تاریخی، سنت دیوانی و دولت مداری در ایران بود که همواره از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و بخش مهمی از ایده ایرانشهری را تشکیل می داد. در این نوشتار به چگونگی استمرار ایده ایرانشهر در دوره نادری و با تمرکز بر تاریخ نگاری درباری خواهیم پرداخت. بررسی تاریخ درباری با این فرض مورد تأکید است که به نظر می رسد این دست از نوشته ها، به اراده و سلیقه پادشاه و جریان اصلی قدرت نزدیک تر بوده اند.
پژوهش حاضر با ماهیت بنیادی و روش توصیفی تحلیلی سعی دارد با استفاده از منابع کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که چه تصوری از ایده ایرانشهری در عصر نادرشاه وجود داشت. نتایج نشان می دهد که اندیشه ایرانشهری در ساحت نظر پررنگ بود اما در عمل و حوزه دولتداری و اداره رگه های کمرنگی از آن دیده می شد.
باستانی پاریزی راوی سبک جدید تاریخ
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر تاریخ نگاری به مثابه سبک گذشتگان دور، جایگاهش را به نوعی تاریخ نگاری عامه پسند داده است. گرچه این تاریخ نگاری نیز از نکته ها نغز و دقیقی برخوردار است اما با همه این ها نگارنده این نوع تاریخ به نوعی با نگاهی طنازانه و رویکردی جدید سعی در بیان مسایل تاریخی داشته و مخاطب خاص خود که همانا عامه مردم می باشند را جذب نموده و چه بسا که تاثیری بسیار ژرف تر بر مخاطب دارد. در این میان به جرات می توان این گونه فرض کرد که استاد باستانی پاریزی (1304-1393 ش) یکی از پیشگامان این سبک تاریخنگاری می باشد که با بیانی نافذ تاریخ را برای مخاطب عامه نگاشته است. پرسش اساسی این مقاله ، بررسی چرایی و چگونگی توجه به مخاطب عام در تاریخ نگاری باستانی پاریزی است. باستانی پاریزی در تمام نوشته های تاریخی و ادبی خود دغدغه تمدن ایران و فرهنگ ایرانی را به خوبی به تصویر کشیده و همواره بر این اصل تاکید داشته است. در این مقاله به بررسی سبک تاریخ نگاری استاد باستانی پاریزی می پردازیم.
تبیین تاریخ نگاری محلی فارسی در بنگال و آشام در قرون یازدهم و دوازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
30 - 50
حوزه های تخصصی:
گسترش زبان و ادب فارسی بعد از قرن پنجم هجری در هند، سبب رواج تاریخ نگاری محلی فارسی گردید. در قرون بعدی ایالاتی مانند دکن، گجرات، مالوه و دهلی شاهد رشد تاریخ نگاری محلی فارسی بود. توسعه زبان و ادب فارسی توسط سلاطین و برخی کارگزاران حکومت های پس از حمله مغولان، در مناطق شمالی هند مانند کشمیر و یا غرب شبه قاره چون بنگال و آشام (آسام) و نیز نواحی دیگری مثل پنجاب در دوره های بعدی به ویژه قرون یازدهم و دوازدهم رونق بیشتری یافت. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به صورت موردی به تاریخ نگاری محلی فارسی در منطقه بنگال و آشام پرداخته خواهد شد و از این رهگذر، ویژگی ها و شاخصه های تاریخ نگاری محلی در این منطقه مورد تبیین قرار خواهد گرفت. در دوره مدنظر دو اثر بهارستان غایبی و فتحیه عبریه توسط دو ایرانی به نگارش درآمده است. در این آثار ضمن پردازش اطلاعات در ارتباط با وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به جغرافیای تاریخی، آب وهوا و محصولات کشاورزی پرداخته شده است که در نوع خود بدیع و قابل توجه است.
نقد جریان تاریخ فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
تاریخِ فرهنگی رویکردی میان رشته ای در تاریخ نگاری است که تلاش می کند دو حوزه اصلی علوم انسانی، یعنی تاریخ و فرهنگ، را در تعامل با یکدیگر به کار گیرد. به طورکلی، منابع فارسی موجود در حوزه تاریخ فرهنگی را می توان در دو دسته کلی دسته بندی کرد: الف) شناخت تاریخ فرهنگی شامل تاریخچه، تعریف، مبانی نظری، نظریه ها و نظریه پردازان، معرفی آثار شاخص، طرح موضوعات و مسائل اصلی و تحلیل و نقد آن ها؛ ب) اِعمال تاریخ فرهنگی شامل شناخت منابع، موضوعات، روش ها و رویکردها و ارائه راهکارها. در این مقاله با بررسی منابع فارسی موجود به نقد سِیر مطالعات انجام شده در حوزه تاریخ فرهنگی در ایران پرداخته شده و با توجه به کاستی های پژوهش های موجود، راهکارهایی به منظور نظام بخشی به پژوهش های آتی جهت شناخت عمیق تر و رشد و شکوفایی این جریان و بهره گیری از آن در تاریخ نگاری ایران، ارائه شده است. داده ها نشان می دهد که پراکندگی زمانی و ناپیوستگی موضوعیِ در انتشار منابع به چشم می خورد و همچنین در این حوزه دانش، مبانی نظری، نظریه پردازان و منتقدان، روش ها و مصادیق آن به طور کامل معرفی نشده و جای خالی نقدها و تحلیل ها به وضوح مشهود است. نتایج (راهکارهای) ارائه شده عبارت اند از: ۱) تعریف سِیر مطالعاتی؛ ۲) تعیین اولویت های ترجمه؛ ۳) نقدوتحلیل موضوعات تاریخ فرهنگی؛ ۴) تلاش برای ایجاد سنت ایرانیِ تاریخ فرهنگی با بهره گیری از نظریه های درون فرهنگی؛ ۵) توجه به شاخص های اصلی تاریخ فرهنگی و پایبندی به آن، پرهیز از خّلطِ مباحث.