هویت ایرانی –اسلامی در پرتو اندیشه خودی و دیگری در تاریخ جهانگشای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه «خودی و دیگری» جهت مشخص نمودن استمرار روند هویت ایرانی-اسلامی در اندیشه میرزامهدی خان استرآبادی مورخ عصرافشاریه و انگاره های متأثر از آن بر نگرش وی در بازتاب روایات، رویدادها و رخدادها در نگارش جهانگشای نادری موضوع پژوهش حاضر است. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، به معرفى، بررسى و مطالعه ى جهانگشای نادری از طریق درک مفهومى و روش مند گزارش هاى آن، به شناخت وجوه عمده ى حیات سیاسى، مذهبی و اجتماعى این برهه از تاریخ ایران دست یابد، همچنین با شناخت دیدگاه استرآبادی در موضوع «خودی و دیگری»، بازتاب آن را در محتوا و روش تاریخ نگاری وی بازجوید.یافته های تحقیق نشان می دهد در جهانگشای نادری، اخلاق، منش، ریاست نادر و تفکر ایرانشهری به عنوان عناصر تعریف کننده و تشخص بخش « خود» در کانون توجه استرآبادی بوده است و دیگر مسائل در نزد وی صرفاً بازتابی از این اندیشه هستند. همچنین از آنجا که تفکر، بینش، زبان و مفاهیم تاریخ نگری و تاریخ نگاری(معرفت شناسی) و باورهای«خودی- دیگری» استرآبادی بخوبی درتاریخ جهانگشا به مثابه یک آینه، خود را نشان داده، بر این مبنا به نظر می رسد هنگامی که از دیگری در مقابل خودی سخن می گوید سه نوع از آن را به شکل دیگری«مذهبی- سیاسی- فرامرزی» مد نظر آورده باشد و همگی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی ایران می سازد.