مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
مهاجرت
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مقایسه تجربیات کشورهای منتخب آسیایی در زمینه ی توزیع متوازن جمعیت می پردازد و تلاش خواهد کرد نشان دهد کدام پاردایم های برنامه ریزی فضایی جمعیتی در توزیع بهینه تر جمعیت نتایج بهتر و مؤثرتری داده است. روش تحقیق، تحلیل اسنادی است و از اسناد معتبر در زمینه برنامه ریزی های دولتی استفاده شده است. به طور کلی چهار نوع پارادیم برنامه ریزی با توجه به اقتصاد جمعیت فضا تشخیص داده شد: الف) دولت های غیرمتمرکز با پارادایم تمرکززادیی سیاسی – اقتصادی (ژاپن)، ب) دولت های متمرکز با پارادایم مداخله مستقیم در مدیریت جمعیت فضا (چین و اندونزی). ج) دولت های متمرکز با پارادایم تمرکززدایی اقتصادی (ایران و کره جنوبی) و د) دولت نیمه متمرکز با پارادایم اولویت بخشی به توسعه ی روستایی. نتایج نشان می دهد دولت های غیرمتمرکز با رویکرد تمرکززدایی اداری – سیاسی و اقتصادی نتایج مثبت تری از توسعه ی برابر در سطح ملی و توزیع بهینه ی جمعیت به دست داده اند. بررسی ها نشان داد عدم وجود هماهنگی بین بخش های کلان، میانی و خرد، فقدان اراده سیاسی لازم برای اجرای طرح های آمایش سرزمین و عدم پایش برنامه ها آمایش سرزمین و توزیع فضایی جمعیت از جمله مهمترین موانع عدم موفقیت راهبردهای توزیع بهینه جمعیت است. در کشورهای با نظام متمرکز برنامه ریزی کلید اصلی توفیق برنامه ها ایجاد هماهنگی های بین بخشی و پایش مداوم برنامه ها است.
واکاوی نقش و اهمیت رویکرد توانمندسازی در مواجهه با اسکان غیر رسمی از نگاه صاحب نظران و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک دغدغه توسعه ای، در برنامه ششم توسعه کشور مورد اشاره قرار گرفته است. رویکردهای مختلفی در مواجهه با آن تجربه شده که رویکرد توانمندسازی، متأخرترین آن هاست. این رویکرد از دهه 70 در کشور تجربه شده اما ارزیابی ها نشان از عدم توفیق کامل آن دارد. همین امر، زمینه ساز طرح این سؤال شده که آیا این رویکرد از کارآیی لازم برای ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی، برخوردار است؟ پیگیری پاسخ سؤال با تکیه بر نظرات خبرگان، انجام شد. این پژوهش از نوع کیفی است و از رویکرد روشی نظریه مبنایی تبعیت می نماید. گردآوری اطلاعات، با استفاده از روش مطالعات اسنادی و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تحلیل یافته ها با روش کدگذاری سه گانه داده ها، انجام شد. یافته های اولیه نشان داد که بررسی نقش رویکرد توانمندسازی، نیازمند نگاهی عمیق تر به ریشه های پیدایش پدیده است. با تدقیق سؤالات و تکمیل فرایند، مقوله "مهاجرت" به عنوان پرتکرارترین مقوله که توان برقراری ارتباط با سایر مقولات و بسط قضایای نظری را داشت، انتخاب و به عنوان مقوله مرکزی برای تدوین مدل علّی، استفاده شد. یافته ها نشان داد که ریشه های اسکان غیررسمی در سطوح خرد، میانی و کلان قابل رصد است، بنابراین راهبردها و راهکارهای مدیریت مسئله نیز می بایست در سطوح مختلف دیده شود. تفکیک راهبردهای کلان – مبدأ، میانی – مقصد و خرد – مقصد ازجمله یافته های پژوهش است. در این پژوهش تأیید شد که رویکرد توانمندسازی در صورت اجرای کامل، در مواجهه با پدیده اسکان غیررسمی مؤثر بوده که در سطح خرد – مقصد، قابل اجراست.
مهاجرت و مرزهای بشردوستانه؛ نقض حقوق بشر به نام حقوق بشر در اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پناهندگی و مهاجرت و آثار و پیامدهای آن از جمله معضلات جهان معاصر ماست. در این میان، مرزهای بشردوستانه مفهومی بدیع و تازه در نظام بین الملل است که ناظر بر برخی تلاش ها برای کاستن از آلام مهاجران در مرزهاست. اما نگاه عمیق تر به مرزهای بشردوستانه بیانگر وجود نوعی تبعیض و نابرابری نهادینه شده در ساختار و سازمان اجرایی این مرزهاست. این مقاله در چارچوب رویکردی هنجاری – توصیفی نشان می دهد که سیاست ها و اقدامات بشر دوستانه، که منطقا باید درد و رنج مهاجرین و پناهندگان را تسکین دهند، در نهایت سیاسی هستند و در عمل به بخشی از ابزار توجیه انواع و اقسام خشونت ورزی در مرزها تبدیل می شوند. در این راستا به نظر می رسد که تأکید بر رویه ها و مؤلفه های امنیت انسانی به جای امنیت ملی و دولتی می تواند چارچوبی مطلوب برای به ثمر نشاندن مرزهای بشردوستانه باشد. امنیت انسانی متضمن توجه به امنیت فرد نسبت به دولت ها و رهایی از ترس و رهایی از فقر و دیگر آرمان های اولیه حقوق بشر است. موضوع این امنیت، حیات و کرامت انسانی و غایت آن، محافظت از بنیادهای اصلی حیات نوع بشر در مقابل تهدیدهای فراگیر و تأمین مصالح درازمدت زندگی انسان های پناهنده و مهاجر است. از این رو در تلاقی میان تلاش های انسان دوستانه و امنیتی سازی، قراردادن موضوع امنیت انسانی در کانون رژیم های مرزی، جوهر گفتمان سیاسی است که باید در موضوع مهاجران و پناهندگان در غرب اتخاذ گردد.
بررسی خاستگاه و مهاجرت طایفه خنسیر در کرانه های شمالی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کرانه های شمالی خلیج فارس جای نام های متعددی در خلال متون دیده می شود که بر اثر زمان کارکرد این واژگان دگرگون یا به فراموشی سپرده شده است. با وجود پژوهش های متعدد در حوزه جغرافیای تاریخی منطقه خلیج فارس، همچنان ابعاد تاریک بسیاری در این حیطه وجود دارد. یکی از این واژگان خنسیر می باشد که در گذشته نامی بر یک منطقه جغرافیایی و امروز، نام مجموعه ای از طوایف می باشد. هدف این پژوهش واکاوی تحول واژه در گذر زمان و بررسی مهاجرت های اهالی منطقه خنسیر می باشد. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد تحلیلی_تبینی، بر پایه منابع کتابخانه ای، تحقیقات میدانی و پژوهش های شفاهی صورت گرفته است. یافته ها و شواهد تاریخی این مقاله نشان می دهد که خاستگاه طایفه خنسیر واقع در جنوب منطقه تنگسیر(تنگستان) و تابع خان دشتی بوده است. در آغاز محل سکونت این طایفه محدود به روستای کبگان و نواحی مجاور بوده اما بعدها گسترش یافته است. افزایش جمعیت و کاهش زمین کشاورزی، در کنار نا امنی و بیکاری عامل اصلی مهاجرت و عدم توسعه این منطقه بوده است. دستاورد دیگر این پژوهش واکاوی زمینه های تشکیل محلات زاغه نشین در جنوب دیوار بندر بوشهر و تبیین موقعیت دقیق آن ها می باشد.
تدوین مدل عوامل موثر بر مهاجرت دانشجویان و دانش آموختگان علوم ورزشی به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
161 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تدوین مدل عوامل موثر بر مهاجرت دانشجویان و دانش آموختگان علوم ورزشی به خارج از کشور بود. روش پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و به صورت توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان و دانش آموختگان علوم ورزشی کشور در تمامی مقاطع و گرایش های تحصیلی و روش نمونه گیری آن به صورت تصادفی ساده به تعداد384 نفرمی باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 47سوال، که روایی محتوایی آن به وسیله هشت نفر از اساتید متخصص حوزه مدیریت ورزشی و پایایی آن به وسیله روش آلفای کرونباخ به میزان 96/0مورد تایید قرار گرفت. برای ارزیابی ساختار عاملی پرسشنامه، ابتدا از روش تحلیل عاملی اکتشافی و سپس روش تحلیل عاملی تاییدی برای تایید ساختارعاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSSو AMOS انجام پذیرفت. تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه های اصلی به استخراج پنج عامل رفاهی واقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، شغلی، سیاسی و آموزشی و پژوهشی انجامید که به ترتیب بیشترین و کمترین واریانس مرتبط با عوامل موثر بر مهاجرت دانشجویان و دانش آموختگان علوم ورزشی به خارج از کشور به وسیله عامل آموزشی و پژوهشی (48/20واریانس) و عامل سیاسی (06/6 واریانس) تبیین گردید. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل اکتشافی در این مطالعه از برازش قابل قبولی برخوردار است. باید پذیرفت که هرچند جاذبه ها خارج از کشور، خارج از اراده برنامه ریزان داخل کشور است، اما عوامل داخلی در اختیار حاکمیت ها و دولت ها می باشد. لذا پیشنهاد می شود تا شرایط رفاهی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، شغلی و آموزشی و پژوهشی بهبود یابد تا خسارت های مادی و معنوی ناشی از مهاجرت نیروهای انسانی تحصیلکرده دانشگاهی در رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی کمتر نصیب کشور گردد.
تأثیر جنگ تحمیلی بر شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین، مطالعه موردی: منطقه ملاشیه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هفتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۴
1 - 26
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از پدیده های جغرافیایی شهرهای بزرگ و متوسط ایران است و جنگ تحمیلی بر این پدیده بی تاثیر نبوده است. هدف این مقاله شناسایی و درک صحیح از نحوه تأثیرگذاری پدیده جنگ در تحرکات جمعیتی در زمان وقوع جنگ و بعد از خاتمه آن در گرایش به مهاجرت در شهر اهواز و رشد مناطق حاشیه ای است. تمرکز جمعیتی و به خصوص اسکان مهاجرین در این شهر در سال های اخیر باعث بروز مشکلات متعددی شده است. در این مقاله سعی شده به ریشه یابی علت حاشیه نشینی در یکی از نقاط حاشیه شهر اهواز با نام روستای ملاشیه پرداخته شود. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و با گردآوری داده های پرسشنامه ای و کتابخانه ای و استفاده از نرم افزار GIS و SPSS به سنجش فرضیه و نتیجه گیری پرداخته می شود. بر اساس نتایج به دست آمده رشد منطقه ی مورد مطالعه به سه دوره ی زمانی تقسیم می شود. دو مرحله از آن که بیش ترین رشد مربوط به آن هاست اختصاص به جنگ و تأثیراتی که این پدیده بر ساکنان مناطق جنگ زده داشته، دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد عامل جنگ در شکل گیری و گسترش روستای ملاشیه نقش بارزی داشته است.
نقش مهاجرت در امنیت شهرهای استان سمنان با تاکید بر سرقت و نزاع
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴
7 - 30
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل اصلی و مهم گرایش افراد به سرقت: فقر، بیکاری و تبعیض های طبقاتی می باشد. در این مقاله سعی شده میزان تاثیر مهاجرت در وقوع جرایم استان سمنان و عوامل اجتماعی و اقتصادی بررسی و واکاوی شود. بر اساس تحقیق های به عمل آمده استان سمنان در این پنج سال (1387- 1391) 5090 نفر مرتکب سرقت و جرایم مرتبط به آن شده اند. 2238 نفر به علت نزاع و ضرب و جرح دستگیر شده اند. در شهرستان های استان سمنان، شهرستان شاهرود رتبه اول در وقوع سرقت و جرایم را دارد و جرایم مرتبط با آن برابر با 2181 نفر می باشد و شهرستان سمنان با 1329 نفر در رتبه بعدی قرار دارد. شهرستان های دامغان و گرمسار در رتبه های بعدی هستند. همچنین در وقوع جرایم نزاع و ضرب و جرح شهرستان شاهرود با 1255 نفر در رتبه اول در استان قرار دارد و شهرستان سمنان، دامغان و گرمسار در رتبه های بعدی هستند. نتایج حاضر از پژوهش نشان داد که شرایط اقتصادی چون: رشد تورم وگرانی، وجود مشاغل کاذب پردرآمد، فقر و بیکاری و عوامل اجتماعی همچون: تراکم جمعیت و سطح سواد در وقوع جرایم سرقت و نزاع موثر می باشد و همچنین مهاجرت های صورت گرفته در این 5 سال در وقوع جرایم (سرقت و نزاع ) موثر بوده ولی معنی دار نبوده است، زیرا حدود 4275 نفر از سارقین بومی هستند و حدود 815 نفر از سارقین غیر بومی می باشند.
پیامدهای ناشی از اسکان غیر رسمی عشایر در شهرهای استان سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
87 - 100
حوزه های تخصصی:
زمینه: اسکان غیر رسمی عشایر عارضه ای ناخوانده در مدیریت شهری و پدیده روبه گسترش است و از آن جایی که این سازکار مشکلات و معضلات عدیده ای را در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی به وجود آورده است که این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.
روش تحقیق: این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی پیامدهای اسکان غیر رسمی عشایر در شهرهای استان سمنان پرداخته است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد مشکلات اقتصادی و کمبود امکانات رفاهی، عشایر را مجبور به مهاجرت به شهرهای استان و یکجانشینی می کند و چون عشایر از لحاظ سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با ساکنان شهری ارتباط کمتری دارند، از این رو توانایی جذب در اقتصاد و اجتماع شهری را نخواهند داشت و این یکی علل اصلی به حاشیه رانده شدن عشایر در شهرهای استان است و این حاشیه نشینی و فقر زمینه انحرافات اجتماعی و ناهنجارهای اجتماعی را به وجود می آورد.
نقش مهاجرت در بی سازمانی اجتماعی در محله های سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۱
84 - 117
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی ارتباط مهاجرت و بی سازمانی اجتماعی در سمنان با مروری بر رویکردهای نظری مربوطه در نظر دارد به تأثیر ورود مهاجران بر سازمان اجتماعی محلات شهری بپردازد. با توجه به پژوهش های پیشین و بحث وجدل هایی که پیرامون تأثیر مهاجران بر مناطق مهاجرپذیر وجود داشته، این متغیر به عنوان متغیر تأثیرگذار بر روند حرکت اجتماع و تعیین شاخص های اجتماعی جوامع انتخاب شده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی و جامعه آماری شهروندان شهر سمنان می باشد که تعداد 150 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های پارامتری و نا پارامتری مختلف حاکی از وجود بی سازمانی در اغلب مناطق شهر و همچنین رابطه مستقیم بین مهاجرت و بی سازمانی اجتماعی است. در پایان نیز پیشنهادهایی در راستای کاهش بی سازمانی اجتماعی در محله ها ارائه شده است.
تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی و ورود مهاجران بر سرمایه اجتماعی شهروندان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
49 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مهاجرت بر سرمایه اجتماعی شهروندان سمنانی با مروری بر رویکردهای نظری مربوطه در نظر دارد به تأثیر ورود مهاجران بر سرمایه اجتماعی بپردازد. ضمن اینکه این روند براساس سال های اقامت شهروندان نیز مورد محاسبه قرار گرفته است. با توجه به پژوهش های پیشین و بحث وجدل هایی که پیرامون تأثیر مهاجران بر مناطق مهاجرپذیر وجود داشته، این متغیر به عنوان متغیر تأثیرگذار بر روند حرکت اجتماع و تعیین شاخص های اجتماعی جوامع انتخاب شده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی و جامعه آماری شهروندان شهرسمنانمی باشد که تعداد 150 نفر از آن ها به صورتنمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های پارامتری و ناپارامتری مختلف حاکی از رابطه مستقیم بین مهاجرت و سرمایه اجتماعی است. همچنین مشخص شد سال های اقامت شهروندان نیز با متغیر سرمایه اجتماعی رابطه ای مستقیم و قوی دارد و هرچه افراد بیشتر در شهر میزبان سکونت داشته باشند، سرمایه اجتماعی بالاتری بهدست خواهند آورد. در پایان نیز پیشنهاد هایی در راستای افزایش سرمایه اجتماعی شهروندان به ویژه مهاجران ارائه شده است.
ویژگی های ساختاری و موضوعی آثار هاکوپ هوناتانیان، نقاش ناشناس دربار ناصرالدین شاه (پیش و پس از مهاجرت به ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
41 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه آثار هاکوپ هوناتانیان نقاش ناشناس دوره ناصرالدین شاه قاجار، از دیدگاه موضوع و ساختار بود. برخلاف باور عمده ی پژوهشگران هنری، پس از مرگ صنیع الملک، کمال الملک نقاش باشی دربار ناصری نبوده است بلکه هاکوپ هوناتانیان نقاش ارمنی، پس از مهاجرت به ایران عنوان نقاش باشی دربار را از آن خود کرد. در این مقاله تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی علاوه بر معرفی هاکوپ هوناتانیان، تحلیلی بر آثار وی انجام شود تا ضمن یافتن پاسخی مناسب برای فرضیه تحقیق مبنی بر وجود یا عدم وجود عناصر جدید در آثار وی، تأثیر عناصر مربوط بر نقاشی این دوره نیز مورد نقد و بررسی قرار گیرد. به لحاظ ساختارشناسی، وجود عناصری نو مانند نقاشی از شخص شاه در طبیعت و استفاده از سلاح جنگی برای نمایش قدرت مشاهده شد و به لحاظ موضوعی بعد از مهاجرت، آثار ایشان در موضوعات درباری و مذهبی گسترش یافت. این موضوع احتمالاً نشان می دهد که هاکوپ هوناتانیان با وجود آن که یک نقاش غیر ایرانی است، برای ارائه آثار خود، علاوه بر توجه به فرهنگ آن زمان برای آفرینش اثر با استقلال فکری، عناصر بصری جدیدی را در نقاشی های خود خلق کرده است.
فهم زمینه های جرم در جوانان مهاجر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
277 - 312
حوزه های تخصصی:
جوانان مهاجر یکی از گروه های شهری هستند که به دلایل مختلف در معرض درگیر شدن با انواع مشکلات، جرائم و کجروی های اجتماعی قرار دارند. مطالعه حاضر با هدف فهم زمینه های جرم در جوانان مهاجر شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش ، کیفی، از نوع تحلیل محتوا و اطلاعات لازم با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. حجم نمونه تعداد 26 نفر از جوانان مهاجری است که هم اکنون در زندان هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهاجرت با انگیزه کار و کارگری و ارتکاب رفتار مجرمانه دو شکل غالب انگیزه مهاجرتی در جوانان مهاجر بوده و جرائم مرتبط با مواد و سرقت رایج ترین جرائم در بین آنها است. پس از تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات، شش(6) مضمون اصلی و بیست و یک(21) مضمون فرعی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثر جوانان مهاجر، نه با انگیزه ارتکاب جرم، بلکه با انگیزه کار و کارگری به شهر تهران مهاجرت کرده اند. با این حال، پس از گذشت مدتی و مواجه شدن با شرایط منفی و آسیب زننده متعدد و ترغیب کننده جرم درگیر رفتارهای مجرمانه شده اند. در یک جمع بندی و به اختصار می توان گفت، مهاجرت جوانان مهاجر به شهر تهران، نه تنها وضعیت بسیاری از آنها را بهبود نبخشیده، بلکه درگیری آنها با جرائم متنوع را در پی داشته است.
بازنمایی مهاجرت در رمان نوجوان ایران: تجربه مهاجرت، درآستانگی و موقعیت حاشیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
233 - 257
حوزه های تخصصی:
مهاجرت یکی از مفهوم های آشنا در جهان امروز است و زندگی بسیاری از انسان ها و روایت های آنان را دگرگون می کند. کیفیت چنین تجربه ای برای نوجوانان می تواند متفاوت از بزرگ سالان باشد. هدف این پژوهش واکاوی وضعیت بازنمایی مهاجرت و مفهوم های وابسته به آن در رمان نوجوان ایران است. براساس یافته ها، مهاجرت اجباری ناشی از جنگ و ناامنی، پناهندگی، تبعید و مهاجرت تراملی در رمان نوجوان ایران حضور دارند. به شکلی استعاری مهاجرت از دنیای واقعی به جهان فانتزی را نیز می توان یکی از گونه های مهاجرت توصیف کرد. حضور مهاجرت گاه با غیاب مهاجر بازنمایانده می شود و تأثیر مهاجرت بر بازماندگان محل توجه است. رمان نوجوان ایران هنوز در ابتدای مسیر پرداختن به مهاجرت و ادبیات چندفرهنگی قرار دارد. در اغلب این روایت ها مهاجرت با جنگ گره خورده است. مهاجرت داخلی نمود بیشتری در رمان های نوجوان دارد و مهاجرت خارجی و کشمکش های بینافرهنگی مهاجران کمتر مطرح شده اند. در این روایت ها جامعه میزبان اغلب مهاجران را تنها به شرط پذیرفتن نشانگان فرهنگی جامعه مقصد در جایگاه دیگری فروتر می پذیرد. رمان های نوجوان مهاجرت به ساختن و بازتعریف هویت توجه ویژه ای دارند و تلاش مهاجران را برای یافتن مرزهای خود در موقعیتی نو نشان می دهند. خشونت، رهاشدگی، آوارگی و دغدغه های مهاجران نوجوان در این دست روایت ها بازتاب یافته اند.
انسان شناسی قومی- زبانی مهاجرین هزاره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قبیله گرایی، برخوردهای تعصبی میان گروه های انسانی، بروز خشونت های وحشیانه و سرباز کردن نفرت های ریشه دار قومی مذهبی و مواردی هستند که رسانه ها صرفا به برجسته کردن آنها می پردازند، بی آنکه توضیح و توجیه عمیقی ارائه کنند. این رویدادها به شکل های مختلف تا به امروز ادامه یافته اند و که سبب می شود بر هر آنچه رنگ و بوی قومیت دارد، مهر بی اعتباری زده شود. برای دست یابی به تنوع زیستی در جهان لازم است رویکردی را برای بازشناختن، درک و به رسمیت شناختن کنشگران تاریخی در پیش گرفت که در هر مجموعه های اجتماعی مورد اشاره در اسناد و کتاب ها جایی ندارند و حتی در پژوهش های انسان شناختی نیز به زحمت اشاره ای به آنها را می توان یافت. ما در این مقاله به دو موضوع اساسی انسان شناختی در مورد مهاجرین هزاره ساکن در ایران می پردازیم: ریشه های قومی هزاره ها و زبان هزاره ها. مفاهیم قومیت و زبان به عنوان دو عنصر هویت بخش یک جماعت، همواره مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی و سیاسی بوده اند و مطالعه این دو می تواند به درک بهتر از این جامعه مهاجر در ایران بیانجامد و در سیاست گذاری ها راهگشا باشد.
بررسی مشکلات پیش روی مهاجران ترکمن در تهران (مطالعه موردی: نگهبانان شاغل در شهرک اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی روستاییان به منظور اشتغال و بهبود وضعیت خود و خانواده معمولاً از زادگاهشان به مناطق شهری به ویژه تهران مهاجرت می کنند تا برای آن ها امکان کسب درآمد و پیشرفت در مقایسه با روستا فراهم شود. ترکمن ها یکی از اقوام مهاجر ساکن در تهران هستند که به صورت فردی یا همراه با خانواده برای بهبود وضعیت اقتصادی مهاجرت کرده اند. طبیعتاً افراد مهاجر، در جامعه مقصد با مشکلاتی روبه رو هستند. در پژوهش حاضر با روش کیفی مشکلات پیش روی نگهبانان ترکمن و خانواده هایشان در شهرک اکباتان بررسی شده است. داده های مورد نیاز با روش مشاهده و مصاحبه نیمه سازمان یافته با 9 نفر از مردان و زنان ترکمن جمع آوری شده و روش تحلیل موضوعی برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، ترکمن های مقیم شهرک اکباتان در حوزه روابط و تعاملات خانوادگی و فامیلی، روابط با ترکمن ها و سایر اقوام مقیم در شهرک اکباتان، و نیز در حوزه شغلی با مشکلاتی مواجه هستند. عدم امکان حضور همه اعضای خانواده در کنار نگهبان، محدودیت فضای محل زندگی و شرایط نامساعد آن، عدم امکان خروج زن ترکمن از منزل در صورت نبود همسر در روستا، دل تنگی اعضای خانواده، تعاملات محدود با اعضای جامعه میزبان به دلیل زبان و پوشش متفاوت، درآمد کم، فقدان احساس امنیت شغلی و عدم برخورداری از بیمه برخی از مسائل است.
الگوهای جابه جایی و مهاجرت ساکنان شهرستان بم پس از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله 26 دی ماه 1382 در بم تلفاتی حدود 40000 نفر و 30000 زخمی در پی داشت. در روزهای پس از فاجعه علاوه بر مرگ بیش از نیمی از ساکنان شهر، تغییرات جمعیتی دیگری مانند جابه جایی مکان زندگی و مهاجرت نیز به وقوع پیوست؛ تغییراتی که توسط پژوهشگران قوم باستان شناسی فاجعه به تناوب 6، 17 و 32 ماه پس از زلزله بررسی و مستندسازی شد. بر اساس داده های کمی و آماری این بررسی ها، الگوهای تغییرات جمعیتی و در پی آن تغییرات ساختاری، طبقات جمعیت و فرهنگی استخراج و مورد بررسی و مقایسه با الگوهای پیش از فاجعه قرار گرفت. مقاله حاضر علاوه بر ارائه اطلاعات بررسی تغییرات جمعیت پس از زلزله به ارائه راهکارهای استفاده از الگوهای آن در تفسیر مواد فرهنگی حاصل از کاوش و بررسی در زمینه باستان شناسی می پردازد. لازم به ذکر است که تغییرات جمعیتی به ویژه در شرایط بحران، تأثیر به سزایی در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در فرایندی دراز مدت دارد و از این رو استخراج و استفاده از الگوهای قوم باستان شناسی تغییرات جمعیت ارزیابی تفاسیر زمینه مرده در شرایط غایب بودن عامل انسانی و مرده بودن زمینه را برای باستان شناسان امکان پذیر می کند. از سوی دیگر این الگوها به دلیل قابلیت آزمون در مکان ها و زمان های مختلف امکان کاربری در ستادهای بحران در جهت کاهش هزینه های کوتاه مدت فاجعه را دارند.
تأثیر تجارت بر توسعه هنر نقاشی جلفای اصفهان در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از دیدگاه تاریخ اجتماعی هنر و با به کارگیری روش زایتگیست که بررسی زمینه تاریخی-اجتماعی را در پیدایش هنر جدید اجتناب ناپذیر می کند، نگاشته شده است؛ لذا این تحقیق برای دست یابی به شرایط تاریخی-اجتماعی موضوع مورد بحث از منابع اولیه (کتب و اسناد) قرون هفده، هجده و نوزده و منابع ثانویه در زمینه تاریخی- اجتماعی ظهور و توسعه هنر نقاشی مدرن توسط هنرمندان ارمنی جلفای اصفهان قرن هفدهم، که به علت کوچ اجباری ارامنه به شهر اصفهان در سال ???? توسط شاه عباس صفوی به اصفهان آورده شده بودند، نگاشته شده است. در این مقاله به این مسئله پرداخته خواهد شد که چگونه اعطای امتیازات تجاری از سوی شاه صفوی باعث رشد و رونق روزافزون تجار ارمنی در اصفهان شد و چگونه دامنه قدرت تجاری جوامع قومی ارامنه به سبب موضوع فوق الذکر به شهرهای مهم اروپایی گسترش یافت و چگونه سفرهای متعدد تجار آن ها را با هنر اروپایی و به خصوص نقاشی آشنا کرد و اقامت در سکونت گاه های اروپایی مزین به نقاشی، چه تأثیری بر آن ها در راستای تشویق هنر نقاشی به سبک مدرن گذاشت. مقاله با ترسیم اوضاع تاریخی– اقتصادی این دوره سعی خواهد کرد تا زمینه مادی به کارگیری نقاشی مدرن را به مثابه یک نیاز تا آن حد که هنرمندان سرآمدی در هنر نقاشی تربیت شوند و آثار چشم گیری در خانه های تجار و اغنیا و همچنین کلیسا ها به صورت نقاشی های دیواری به سبک مدرن برای تزیین از خود به جا گذارند، استخراج کند و نهایتاً سعی خواهد کرد روند فرهنگ مادی و معنوی و یا به عبارتی دیگر پیوند تجارت و هنر از سوی یک قوم مهاجر را در یک بافت کاملاً جدید در دیاسپورا نشان دهد و نیز می کوشد بر اساس شواهد تاریخی نشان دهد که می ناس نقاش ارمنی الاصل اصفهانی طلایه دار نقاشی مدرن در ایران است و سابقه نقاشی مدرن ایران نه به قرن نوزدهم بلکه به قرن هفدهم میلادی در این مرز و بوم می رسد.
ما و افغان ها! بازنمایی مهاجران افغانستانی در نمایشنامه های معاصر ایرانی با رویکرد پسااستعماری (مورد پژوهی: گزیده ای از آثار محمد رحمانیان، حمید امجد و نغمه ثمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها از وطن خود، به وطنی دیگر می روند و در آن جا اقامت می کنند: این تعریفی ساده از یک موضوع پیچیده است. حضور این افراد در کشور دوم، نوعی از ادبیات را خلق می کند که اصطلاحاً «ادبیات مهاجرت»[1] نامیده می شود. این ادبیات را یا خود مهاجران، و یا نویسندگان کشور دوم خلق کرده و چون آیینه ، جنبه های مختلف زندگی مهاجران و نوع برخورد جامعه میزبان با آن ها را منعکس می کنند. یکی از راه هایی که می توان به خوبی نوع مواجهه جامعه مقیم با مهاجران و شیوه تحقیر مهاجران توسط آن را دریافت، مراجعه به آثار هنری و ادبی آن جامعه است. حضور مهاجران افغانستانی در ایران، موجب عکس العمل جامعه ایرانی نسبت به آن ها شده و این موضوع در آثار ادبی و هنری ایرانیان نمود پیدا کرده است. بررسی سه نمایشنامه: خروس (محمد رحمانیان)، بی شیر و شکر (حمید امجد) و بدون خداحافظی (نغمه ثمینی) نشان می دهد: اولاً، نویسندگان ایرانی نسبت به حضور افغان ها در کشور خود توجه نشان داده اند و بر اساس این حضور آثاری را خلق کرده اند، و ثانیاً، شکل و محتوای این آثار نشان دهنده نوع نگاه مبتنی بر نظریه پسااستعماری و نیز دید تحقیرآمیز بخشی از جامعه ایرانی نسبت به مهاجران افغانستانی است.
خوانشِ پسااستعماری رمان های عربی با موضوع مهاجرت به غرب بر اساس الگوی رشدِ هویتِ نژادی-فرهنگیِ «درالد وینگ سو» و «دیوید سو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفر و مهاجرت به غرب را می توان پربسامدترین درون مایه رمان های پسااستعماری عربی برشمارد. ماده داستانی این رمان ها از خط روایتِ یکسان و کارکردهایِ روایت شناختیِ هم گونی تبعیت می کند که تقریباً در همه آن ها تکرار می شود. در این دست رمان ها، شخصیت اصلی همواره سفری پر فرازونشیب را به کشوری غربی (غالباً فرانسه، انگلستان و آمریکا) تجربه می کند. این سفر از شیفتگی به تمدن غربی و تقلید از ارزش های موردِ تأیید اکثریت، آغاز می شود و پس از تقابل با این ارزش ها و مقاومت در برابر آن ها (با دو سازوکارِ فرویدیِ «جابه-جایی» و «واپس روی») در نهایت یا به درون گرایی و خودکوچی می انجامد و یا با درکِ عقلانی جایگاهِ «خود» در میان اکثریت، منجر به خودشکوفایی و بالندگی فرد می شود. پژوهش پیش رو، ضمن تبیین فرآیند رفتاری این شخصیت ها در سفر به غرب، می کوشد این فرآیند را بر مبنای الگوی پنج مرحله ایِ رشد هویت نژادی-فرهنگیِ «درالد وینگ سو» و «دیوید سو» تبیین و واکاوی کند. برآیندِ این پژوهش اثبات مطابقتِ نظریه مزبور با الگوی رفتاری شخصیت های داستانی عربی در سفر به غرب است. با این حال، در طول مراحل پنج گانه، مغایرت ها و تعارضاتی نیز دیده می شود که ناشی از شرایط منحصربه فرد جوامع عربی، تجربه خشونت بار استعمار غربی در جهان عرب، و تاریخ و سنت گران مایه عربی-اسلامی است.
سیاست گذاری تأثیرات ویروس کرونا بر عدم امنیت غذایی و وضعیت مهاجرت: چارچوب مفهومی شکاف ساختاری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
105 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، «سیاست گذاری تأثیرات ویروس کرونا بر عدم امنیت غذایی و وضعیت مهاجرت: چارچوب مفهومی شکاف ساختاری» است. در پاسخ به این سؤال که ویروس کرونا بر عدم امنیت غذایی و وضعیت مهاجرت چه تأثیری گذاشته است؟، این فرضیه مطرح شد که در چارچوب شکاف ساختاری، کرونا ویروس منجر به افزایش ناامنی غذایی در داخل کشورها شده و از این طریق، بر سلامتی و افزایش مهاجرت تأثیرات منفی گذاشته است که این مسئله، نیازمند برنامه های سیاست گذاری است. در این راستا، با توجه به چارچوب مفهومی شکاف ساختاری، «کرونا، مهاجرت و عدم امنیت غذایی»، با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کروناویروس بر عدم امنیت غذایی و وضعیت مهاجرت ازجمله مهاجرت روستا به شهر و مهاجرت بین المللی تأثیرگذار بوده است. این بحران توانسته است منجر به شکاف ساختاری در الگوهای مهاجرت شود و افراد از ورود به کشورهای متأثر از ویروس کرونا، اجتناب کرده اند. با توجه به ماهیت مداوم جریان های مهاجرت، این موضوع اثرات طولانی مدت داشته است. ضرورت دارد که در سیاست های ملی، وضعیت مهاجران واردشده یا با احتمال بازگشت به مناطق آسیب دیده، موردتوجه قرار گیرد. همچنین، نیاز به ایجاد سیستم های غذایی انعطاف پذیر وجود دارد که می تواند ناامنی غذایی را کاهش دهد.