محمدحسین دیانی

محمدحسین دیانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۱.

تحلیل پدیدارنگاری برداشت دانشجویان دکترا از اهمیت و ضرورت تجربه جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جست وجو و بازیابی اطلاعات پژوهش طبقه توصیفی رویکرد تفسیری پدیدارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۶۱
هدف: فرایند جستجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده بوده که در فرایند پژوهش دارای اهمیت و ضرورت بسیاری است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف کشف الگوهای متنوع تجربه دانشجویان دکتری از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شده است و به شناسایی مفاهیمی که دانشجویان به توصیف پدیده مورد نظر می پردازند در قالب طبقه های توصیفی و همچنین کشف روابط بین طبقه ها پرداخته است. روش پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و معیار بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری یادداشت های تحلیلی ادامه داشت. مصاحبه ابتدا به صورت هدایت شده و سپس نیمه ساختاریافته از 20 دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری در نرم افزار MAXQDA<sub>12 </sub>مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پساز تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، سه طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. طبقه اول جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه گنجینه ای ارزشمند؛ طبقه دوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه جاده ای پر از چراغ؛ و طبقه سوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه کلیدی برای نجات بودند.نتایج نشان داد دانشجویان، پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف می کنند. نتیجه گیری: گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم بخشی یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته های پژوهش حاضر پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش، ضرورت و اهمیت قابل توجهی دارد. بنابراین این مورد باید در برنامه ریزی های آموزشی و پژوهشی دانشگاه مدنظر قرار گیرد و مسیری که دانشجویان  این پدیده را تجربه می کند، هموار شود تا محدودیت ها و مشکلات به حداقل رسانده شود.
۲.

فهم و برداشت دانشجویان از تجربه پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش: مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایند پژوهش طبقه توصیفی رویکرد تفسیری پدیدارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۳۳۸
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
۳.

بررسی اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشیِ موفق در رویت پذیری اینستاگرام بر اساس نظریه استفاده و رضامندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه اشتراک اطلاعات استفاده و رضامندی اینستاگرام رؤیت پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۳۷۴
مقدمه: شبکه اجتماعی اینستاگرام، به دلیل ماهیت کاربردپذیری، مبتنی بودن بر موبایل، سادگی، و کاربرپسندی بستر مهمی برای اشتراک اطلاعات شده است. افراد به دلایل متعددی مانند ارتباطات، سرگرمی و فعالیت های علمی و حرفه ای؛ حفظ رابطه با دوستان، و اشتراک اطلاعات از این شبکه اجتماعی استفاده می کنند. همچنین ممکن است اهداف اشتراک اطلاعات افراد در این نوع شبکه های اجتماعی؛ فرار از واقعیات، تعامل اجتماعی، و صرف زمان به صورت عادت نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف کشف انگیزه های اشتراک اطلاعات در صفحه های آموزشی موفق در رویت پذیری در بستر این شبکه، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و بر پایه نظریه استفاده و رضامندی انجام شده است. این نظریه به چگونگی و چرایی استفاده و اشتراک اطلاعات کاربران در رسانه ها می پردازد. روش شناسی: به منظور کشف و بررسی اهداف اشتراک اطلاعات در صفحه هایی که در بافت یادگیری الکترونیکی فعالیت دارند، 30 صفحه آموزشی اینستاگرام به روش پژوهش کیفی و رویکرد اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب اطلاعات موجود در این صفحه ها اعم از قسمت شرح حال، محتوا، رفتار برچسب گذاری اجتماعی، مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. این اطلاعات بر اساس نظریه استفاده و رضامندی کدگذاری شدند و داده های به دست آمده، با نرم افزار مکس کیودا 12.3 که نرم افزاری برای تحلیل داده های کیفی است تحلیل شدند. لازم به ذکر است که صفحه های مورد بررسی، بر اساس افزارسنجی رقابتی و به صورت نمونه هدفمند گزینش شدند. شرط انتخاب نمونه این بود که دنبال کننده های صفحه ها بیش از 20 هزار حساب کاربری (از سنجه های اثربخشی تولید و اشتراک محتوا در این شبکه) باشند و در آن ها به آموزش در موضوع خاصی شامل مهارت، دانش و یا اطلاعات خاصی پرداخته شده باشد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد اهداف و انگیزه های اشتراک اطلاعات در این صفحه ها، متنوع بوده ولی اهداف اقتصادی، فرصت شغلی، بهره شخصی، بین فردی، منزلت و تعامل اجتماعی در کنار اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از عمده اهداف نسبتاً مشترکی بود که عاملان اشتراک اطلاعات در این صفحه ها دنبال می کردند. به این ترتیب، به نظر می رسد که افراد از اشتراک اطلاعات در بافت آموزشی، اهداف متفاوت و متنوعی را در نظر گرفته اند. این اهداف، علاوه بر هدف اصلی آنها که آموزش از طریق اشتراک اطلاعات بوده است، ناظر بر هدف های با بهره اقتصادی و برند سازی شخصی نیز بوده است. نتیجه گیری: گرچه صفحه های مورد بررسی در بافت یادگیری الکترونیک فعالیت می کردند؛ اما به دلیل ماهیت بستر اشاعه اطلاعات در این پژوهش، یعنی شبکه اجتماعی اینستاگرام، اهداف اقتصادی و بهره شغلی و فردی مورد توجه این صفحه ها نیز قرار گرفته است. به این صورت که عاملان تهیه و اشتراک محتوا و اطلاعات در این شبکه، گرچه هدفی آموزشی را دنبال می کنند، بلکه به مسائل اقتصادی و بهره برداری های شغلی و برند سازی شخصی نیز توجه دارند. پژوهش چنین برداشت می کند که احتمالا دلیل این امر آن باشد که بسیاری از افراد به اشتراک اطلاعات در اینستاگرام به عنوان نوعی کسب و کار نیز می نگرند. این امر، می تواند ناشی از آن باشد که این شبکه، مورد توجه کسب و کارهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است. بنابراین به نظر می رسد اهداف اشتراک اطلاعات می تواند بر اساس شبکه اجتماعی و بستر انتشار و اشتراک اطلاعات نیز متفاوت باشد.
۴.

شناسایی مؤلفه های موفقیت تولید محتوا در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام: پویش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوا بازاریابی محتوا تولید محتوا تحلیل مضمون شاخص اثربخشی بازاریابی دیجیتال اینستاگرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۶ تعداد دانلود : ۹۳۰
هدف: مؤلفه های متعددی در موفقیت تولید محتوا در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام در ارتباط با محتوای تولیدشده و کاربر مؤثر هستند. پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش کیفی عوامل موفقیت تولید محتوا و جلب نظر کاربران (شامل مشخصه های محتوا، تولیدکنندۀ موفق آن، و شاخص های اثربخشی) را در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام شناسایی کند. روش : پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکرد اکتشافی و با استفاده از نظرات کاربران، بررسی تجربه های موفق، نظرات متخصصان و تجربۀ زیستۀ تولیدکنندگان محتوا انجام شده است. جامعۀ پژوهش شامل تمام صفحات آموزشی اینستاگرام و نمونۀ پژوهش شامل 30 صفحۀ اینستاگرام است که به صورت هدفمند و بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، مطالعۀ مضامین صفحات اینستاگرام بود که مضامین مزبور از آن استخراج و سپس دسته بندی شد. اعتبار پژوهش با استفاده از روش سه سویه سازی ارزیابی و تأیید شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل موفقیت پذیرش محتوا از سوی کاربران شامل کیفیت، آگاهی بخشی، اعتبار، ارزش افزوده، تخصصی، انگیزه بخشی، سرگرم کنندگی منحصربه فرد بودن، مرتبط بودن، واقع گرایی، روزآمدی، خلاقانه بودن، قابلیت اجرا و اشتراک، و شخصی سازی است. شاخص های اثربخشی محتوا شامل تعداد دنبال کننده، بازخورد های کاربران در پست ها، داستان ها (استوری ها) و نمایۀ شامل میزان متوسط پسند، نظر، ذخیره کردن پست، به اشتراک گذاری، میزان درگیرکردن کاربر، میزان بازدیدها، میزان ارسال مطلب به صورت پیام خصوصی هستند. برخورداری از تعهد، خلاقیت، اعتبار، تخصص، هویت مشخص، مولد بودن و پرهیز از نسخه برداری، انتقادپذیر بودن، داشتن رفتار هوشمندانه، صبر و بردباری، روحیۀ همکاری و ارتباطات قوی، آشنایی با ابزارهای تحلیلی بستر ارائه و همسو بودن با تحولات و روزآمدسازی نیز از ویژگی های تولیدکنندۀ موفق محتواست. اصالت/ارزش: توجه به مجموع مؤلفه ها، چه در ارتباط با تحلیل محتوا و چه در ارتباط با تعامل کاربر با اطلاعات، در کنار یکدیگر و به کارگیری راهکارهای ارائه شده می تواند الگوی مناسبی برای موفقیت در تولید و اشتراک اطلاعات به دست دهد. در این پژوهش، روش جدیدی برای پژوهش دربارۀ محتوای آموزشی رسانۀ اجتماعی اینستاگرام به کار گرفته شده است.
۵.

تحلیل موفقیت کنش اشتیاق کاربر در شبکه اجتماعی اینستاگرام نسبت به محتوا از منظرمشخصه های تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه درگیرکردن کاربر پسند اینستاگرام تحلیل مضمون افزارسنجی رقابتی لایک نظریه تجربه خوشایند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۶۹۲
پژوهش حاضر با هدف شناخت تجربه کاربر در تعامل با اطلاعات در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. پژوهش با بهره گیری از دو نظریه درگیر کردن (اشتیاق کاربر) و تجربه خوشایند در صدد بود به تحلیل مشخصه های تصویر و مضامین نهفته در پُرپسند ترین پُست های ارائه دهنده محتوای تخصصی و آموزشی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازد و میزان ربط این مضامین را با محتوای اختصاصی این صفحه ها مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با روش کیفی-اکتشافی با بهره گیری از تحلیل مضمون و نمونه هدفمند بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی از راهبردهای پژوهش معماری اطلاعات انجام شد. تحلیل 270 پُست که در ردیف 9 مطلب ارسالی پُرپسند 30 صفحه مورد بررسی در سال 2017 بودند، نشان داد که استفاده از تصویر تصویر انسان، شخصیت های برجسته هنری، علمی و ادبی و طبیعت در بخش مشخصه های تصویر و مضامین خانواده، عشق، و مذهب در این پُست ها وجود داشتند. همچنین، بیش از 80 درصد محتوای پسند شده از سوی کاربران به موضوع اختصاصی صفحه های مورد بررسی اختصاص داشت. نتایج نشان داد که در محتوای موفق در درگیر کردن کاربر و ایجاد تجربه خوشایند در وی، مشخصه های تصویر مشترکی وجود دارد که در هنگام تولید محتوا باید به آن ها توجه کرد و آن ها را به کار گرفت. این مشخصه ها در این پژوهش مشخص شده اند. همچنین، 80 درصد محتوای موفق در کسب اشتیاق کاربر مرتبط با محتوای صفحه است که نشان دهنده توجه کاربران به تخصصی بودن صفحه مورد نظر است.
۶.

پدیدارنگاری: روش پژوهش کیفی در مطالعات قلمرو بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلمرو بازیابی اطلاعات پارادایم تفسیری روش کیفی پدیدارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۰ تعداد دانلود : ۵۸۶
هدف: معرفی و ارائه روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به عنوان چهارچوبی مفهومی برای انجام پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات و ارائه بازتاب ویژگی های این روش برای دانشجویان و پژوهشگران علاقه مند به روش های پژوهش کیفی. روش شناسی: این مقاله با رویکردی مروری/ تحلیلی از نوع مفهومی، روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری ذیل پارادایم تفسیری را معرفی کرده است و با بررسی مطالعات پژوهشگرانی چون بروس، لیمبرگ، ادواردز، فورستر، و دیگران تلاش دارد تغییر پارادایمیک روش شناسی پژوهش (از پارادایم اثبات گرایی به پارادایم تفسیری) در قلمرو بازیابی اطلاعات را به تصویر بکشد. یافته ها: توجه به ضرورت تغییر پارادایم در پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات از دهه 1980 در میان پژوهشگران این قلمرو آغاز شد. روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری، روشی است که تنوع در روش های تجربه های افراد از یک پدیده را بررسی می کند. در این روش، افراد از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری می شوند و از طریق کدگذاری نظری تحلیل و نتایح در قالب دسته های توصیفی به شکل فضای نتیجه ارائه خواهند شد. نتیجه گیری: این روش پژوهش می تواند با شمارش و درک پدیده ها ازنظر گروه های خاصی از کاربران، درک روشن تری نسبت به بسیاری از پرسش های مطرح در عرصه پژوهش های رفتار اطلاع یابی ارائه دهد و ضمن توصیف برداشت کاربران از تجربه آنها در جستجو و بازیابی اطلاعات، نگرشی جدید به قلمرو مطالعات کاربران نهایی ایجاد و دست اندرکاران این قلمرو را با رویکردی جدید، نسبت به موضوع آشنا کند و زمینه دقیق تری برای خدمات و عمل آنها به وجود آورد.
۷.

بررسی یافت پذیری اطلاعات در اینستاگرام با تحلیل رفتار برچسب گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برچسب گذاری اجتماعی فولکسونومی اینستاگرام هشتگ تحلیل مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۷۸۳
هدف: پژوهش حاضر درصدد بررسی رفتار برچسب گذاری اطلاعات و میزان همخوانی برچسب ها با مضمون محتوا در صفحه های آموزشی و موفق در رؤیت پذیری شبکه اجتماعی اینستاگرام است تا بتوان به الگویی در رابطه با برچسب گذاری اجتماعی برای افزایش یافت پذیری در آن دست یافت. روش پژوهش: رویکرد پژوهش، از نوع کیفی و اکتشافی است و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این رابطه، بیش از 2800 برچسب (هشتگ)، از صفحه های موضوعی و آموزشی اینستاگرام، که بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی به صورت نمونه هدفمند انتخاب شده بودند، تحلیل مضمون شدند و ضمن مقوله بندی هشتگ ها، همخوانی آن ها با مضمون محتوا مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان داد برچسب ها و هشتگ های موضوعی، متداول و انحصاری بیشتر به محتوا اختصاص داده شده و کمتر از هشتگ های تأکیدی و انتقادی استفاده شده بود. نوع برچسب های اختصاص داده شده بستگی به بافت صفحه ها نیز داشت. همچنین یافته ها نشان داد 76 درصد از هشتگ های مورد بررسی با مضمون محتوای به اشتراک گذاشته شده همخوانی داشت. نتیجه گیری: رفتار برچسب گذاری می تواند نشان دهنده انگیزه های اشتراک اطلاعات نیز باشد و از هشتگ های صفحه های آموزشی با توجه به ارزیابی همخوانی آن ها با مضمون محتوا می توان به عنوان الگویی برای سازماندهی تصاویر استفاده کرد.
۸.

ارزیابی تعالی عملکرد کتابخانه های عمومی ایران براساس الگوی مالکوم بالدریج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی عملکرد تعالی سازمانی کتابخانه های عمومی ایران مدل تعالی عملکرد مالکوم بالدریج.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۵۴۰
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تعالی عملکرد کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از مدل مالکوم بالدریج است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی با رویکرد کمّی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان (کتابداران و مسئولان) کتابخانه های عمومی بزرگ کشور است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی تعداد 210 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش تعالی عملکرد از پرسشنامه استاندارد مدل تعالی عملکرد بالدریج برای کارکنان و مدیران استفاده شد. قبل از گردآوری داده ها، روایی پرسشنامه با استفاده از روایی ترجمه با تعیین روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت. آزمون آلفای کرونباخ پایایی کل پرسشنامه را با 89/0 تأیید کرد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: از دیدگاه کارکنان کتابخانه های عمومی بزرگ کشور، تعالی عملکرد سازمانی در این کتابخانه ها در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشت. زیرمعیار «نتایج نظام های کاری و کارکنان» در معیار فرعی نتایج عملکرد سازمانی دارای بیشترین امتیاز و زیرمعیار «استقرار راهبرد» در معیار فرعی برنامه ریزی راهبردی دارای کمترین امتیاز است. اصالت/ارزش: این پژوهش برای اولین بار با استفاده از مدل جهانی سنجش تعالی عملکرد مالکوم بالدریج، عملکرد کتابخانه های عمومی بزرگ کشور از دیدگاه کارکنان آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
۹.

فرایند تغییر برنامه ریزی شده در چارچوب نظریه میدانی لوین، نظریه چسبندگی دانش و آموخته زدایی: مطالعه موردی طرح تجمیع کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چسبندگی دانش آموخته زدایی مقاومت در برابر تغییر تغییر برنامه ریزی شده دانشگاه فردوسی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۸
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان تأثیر ابعاد فردی و سازمانی بر ایجاد مقاومت در برابر فرایند تغییر برنامه ریزی شده با توجه به نقش آموخته زدایی و چسبندگی دانش در طرح تجمیع کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با شیوه پیمایشی و رویکرد ترکیبی در گردآوری داده ها و بر پایه مطالعه موردی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را سه گروه تشکیل دادند؛ کتابداران (40 نفر)، مدیران میانی (11 نفر) و مدیران ارشد (5 نفر) کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد. ابزارهای گردآوری داده ها از این سه گروه شامل پرسشنامه، بحث گروهی متمرکز و مصاحبه به تفکیک سه مرحله انجمادزدایی، اجرای تغییر و انجماد مجدد بود. یافته ها: در دو مرحله انجمادزدایی و اجرای تغییر، در بعد فردی، نیروهای پیش برنده بیش از نیروهای بازدارنده بود اما در بعد سازمانی، نیروهای بازدارنده بر نیروهای پیش برنده غلبه داشتند. برآیند کلی نیروهای این دو مرحله، منفی و نشان دهنده غلبه نیروهای بازدارنده در زمان پیش از تجمیع و هنگام اجرای آن است. افزون بر آن، مشخص شد که در مرحله انجماد مجدد، در هر دو بعد فردی و سازمانی، نیروهای پیش برنده بیش از نیروهای بازدارنده بوده و برآیند نیروهای مربوط به این مرحله مثبت است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به تقویت این استنباط نظری کمک کرد که در جامعه مورد پژوهش، "عوامل سازمانیِ چسبندگی دانش در مقایسه با عوامل فردی آن، تأثیر بیشتری بر ایجاد مقاومت در برابر تغییر برنامه ریزی شده داشته است". از دستاوردهای این پژوهش، تأیید ارتباط میان آموخته زدایی، چسبندگی دانش و تغییر سازمانی است.
۱۰.

بررسی تأثیر عوامل شناختی _ اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش در جامعه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار اشتراک دانش استفاده از دانش اعتماد دیدگاه مشترک قوّت رابطه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۹۸
زمینه و هدف: رفتار اشتراک دانش از عوامل زیادی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل شناختی _  اجتماعی بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد250 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش هر یک از متغیرهای پژوهش چندین پرسش نامه معتبر مبنای کار قرار گرفت که شرح آنها در متن آمده است. روایی صوری _ محتوایی و سازه ای پرسش نامه های طراحی شده بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها نیز پس از انجام پیش آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که نتایج نشان داد همه پرسش نامه ها از پایایی بالا و قابل قبولی برخوردارند. برای بررسی روابط بین متغیرها و برازش مدل پژوهش نیز از روش مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین عوامل شناختی _ اجتماعی و همچنین رفتار اشتراک دانش و ابعاد آن در میان جامعه پژوهش کمتر از حد مطلوب است. در میان عوامل شناختی _  اجتماعی، «دیدگاه مشترک» بیشترین و «اعتماد» کمترین میانگین را دارند. در میان ابعاد رفتار اشتراک دانش نیز «تمایل به استفاده از دانش» بیشترین و «تمایل به اشتراک دانش» کمترین میانگین را دارد. بررسی میزان برازش مدل پژوهش حاکی از برازش خیلی خوب مدل است. بر اساس مدل برازش شده، متغیر «اعتماد» 89/0، متغیر «دیدگاه مشترک» 57/0 و متغیر «قوّت رابطه» 73/0 بر رفتار اشتراک دانش اعضای هیئت علمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری: رفتار اشتراک دانش یک فعالیت و رفتار اجتماعی است که بیش از هر چیز تحت تأثیر عوامل شناختی _  اجتماعی قرار دارد. از این رو، برای بررسی رفتار اشتراک دانش و بهبود وضعیت آن در سازمان ها باید به این عوامل توجه ویژه نمود. اعتماد، قوّت رابطه و دیدگاه مشترک از مهم ترین  این عوامل هستند.
۱۱.

توسعه مدل پذیرش فناوری اطلاعات دیویس (TAM) از طریق سنجش تأثیر باورهای خودکارآمد و ناکارآمد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر پذیرش سامانه اطلاعات پژوهشی (پژوهان)، مبتنی بر رویکرد شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعضای هیأت علمی پذیرش فناوری اطلاعات باورهای ناکارآمد نظریه شناختی - اجتماعی باورهای خودکارآمد سامانه اطلاعاتی پژوهان مدل پذیرش فناوری اطلاعات (TAM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۷ تعداد دانلود : ۷۱۱
هدف: هدف اصلی این پژوهش توسعه مدل پذیرش فناوری اطلاعات (TAM) از طریق سنجش میزان تأثیر باورهای خودکارآمد و ناکارآمد کاربران اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر پذیرش سامانه اطلاعات پژوهشی (پژوهان)، مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی بود. روش : این پژوهش از نوع توصیفی که با هدف کاربردی به روش پیمایشی در نمونه ای به حجم ۲۴۸ نفر، حاصل از جامعه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی ۹۲ – ۹۳ با سه پرسشنامه انجام شده است. یافته ها: پذیرش سامانه پژوهان با باورهای خودکارآمد کاربران رابطه مثبت و معنی دار و با باورهای ناکارآمد آنان رابطه منفی و معنی داری داشت. رابطه باورهای خودکارآمد و ناکارآمد کاربران با استفاده واقعی از سامانه پژوهان با حذف اثر متغیرهای درونی (شامل سهولت، سودمندی، نگرش و قصد استفاده) معنی دار نبود. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد روابط پیش بینی شده در مدل پیشنهادی و مفهومی پژوهش حاضر مثبت و معنی دار و در نتیجه مدل ارائه شده از برازش کافی برخوردار بود.
۱۲.

بررسی میزان و عوامل موثر بر برخورداری کتابداران از مهارت های ارتباطی: مطالعه موردی کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های ارتباطی کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد تعامل بین فردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی کتابخانه ها کتابداران و کارمندان کتابخانه
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری
  3. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی ارتباطات و علوم ارتباطی
تعداد بازدید : ۲۵۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۲۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مهارت های ارتباطی کتابداران و شناسایی عوامل موثر بر آن انجام شده است. روش شناسی: روش این پژوهش پیمایشی و از پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، همه کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. یافته ها: مهمترین عوامل موثر بر تعامل بین فردی از دیدگاه کتابداران ابتدا عوامل سازمانی و پس از آن عوامل محیطی، فردی و فرهنگی است. همچنین بین متغیرهای ""میزان تحصیلات"" و ""تجربه"" کتابداران با میزان برخورداری آنان از مهارت های ارتباطی رابطه معناداری وجود ندارد. افزون بر آن، وضعیت برخورداری کتابداران از مهارت های ارتباطی در حوزه های تحصیلی چهارگانه دانشگاه (علوم انسانی و اجتماعی، علوم پایه، فنی و مهندسی، و کشاورزی)، در یک سطح بوده و تفاوت معناداری در این رابطه مشاهده نشد. در پایان توصیه هایی برای توسعه مهارت های ارتباط بین فردی در میان جامعه کتابداران داده شده است.
۱۳.

بررسی الگوی رشد علم ایران بعد از انقلاب اسلامی: حوزه علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی رشد علم تولید علم ایران فرضیه پرایس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۶۳۲
هدف: هدف این پژوهش شناسایی الگوی رشد علم ایران در حوزه علوم طی سال های ۱۹۸۰تا۲۰۱۰ (سه دهه) است. روش: پژوهش از نوع کاربردی است و با استفاده از روش روندپژوهی و بر پایه تحلیل سری های زمانی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل همه تولیدات علمی نمایه شده ایران در نمایه استنادی علوم (SCI) در سال های ۱۹۸۰تا۲۰۱۰ است. تعداد کل تولیدات علمی ایران در حوزه علوم طی دوره موردمطالعه بیش از نود هزار مدرک است که به شیوه سرشماری تمامی آنها موردمطالعه قرار گرفتند. یافته ها: بر پایه تحلیل سری های زمانی و با استفاده از نرم افزار آماری R الگوی رشد علم ایران شناسایی گردید و بر پایه الگوی حاکم، روند رشد علم ایران پیش بینی شد. طبق یافته های پژوهش، الگوی رشد علم ایران لجستیکی بوده است. همچنین در طی سال های موردبررسی تولید علم ایران روند رشد سالیانه یکنواختی نداشته و نرخ رشد سالیانه تولید علم ایران در دهه اول منفی و در دهه دوم مثبت و پایین، ولی در دهه سوم مثبت و بالا بوده است. متوسط نرخ رشد سالیانه تولید علم ایران در این مدت تقریباً پانزده درصد بوده است. بررسی الگوهای رشد علم و کاربرد آنها در سطوح ملی و بین المللی و نیز عوامل اثرگذار بر فرازوفرود این رشد نشان داد که فرضیه پرایس مبنی بر رشد نمایی علم با مقدار ثابت دوبرابری تولید علم هر پانزده سال یک بار، در مورد تولید علم ایران به طور کامل تأیید نشد و مقدار ثابت رشد مدنظر پرایس مبهم بوده و نیاز به تجدیدنظر دارد.
۱۴.

آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری (فراشناختی) اطلاعات و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد شناختی پالایش اطلاعات عدم تحمل بلاتکلیفی عدم استفاده از اطلاعات عدم استفاده اجباری موانع شناختی آستانه کمبود دانش کم توجهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۱ تعداد دانلود : ۵۷۰
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی و آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری از اطلاعات و مقوله های فرعی آن با عدم تحمل بلاتکلیفی و مقوله های فرعی آن ، با رویکردی شناختی است. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری) است. نوع کار تحقیقاتی، کاربردی است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی (در نمونه ای به حجم ۲۱۴ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد حوزه تحصیلی، مقطع تحصیلی، و جنسیت آزمودنی ها تأثیری بر میزان متغیرها نداشتند. فرضیه پژوهش در مورد ارتباط متغیرها و شاخص های آن ها با هم و نقش عوامل شناختی در عدم استفاده اجباری از اطلاعات، همسو با مبانی و پیشینه نظری، تأیید شد. بر پایه یافته پژوهش میزان عدم تحمل بلاتکلیفی و شاخص های این متغیر نزد آزمودنی ها بیش از حد متوسط بود. همچنین این پژوهش دو دسته کلی «روان شناختی» و «اطلاعاتی و دانشی» را در بین عوامل شناختی عدم استفاده اجباری از اطلاعات (که البته همگی از نوع فراشناخت هستند) قابل تفکیک دانست. در پایان گزارش کاربردهای این مطالعه و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی برشمرده شده است. این مقاله از چند جهت می تواند اصیل و نو باشد. اول موضوع آن که در ایران اولین مطالعه و در سطح بین المللی دومین مطالعه ای است که به عدم استفاده از اطلاعات به عنوان موضوعی مستقل از استفاده از اطلاعات پرداخته است. رویکرد شناختی به این موضوع نیز کاملاً اصیل در سطح ملی و بین المللی است. روش مورد استفاده در تجزیه وتحلیل داده ها (مدل معادلات ساختاری) در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
۱۵.

پذیرش سامانه اطلاعات پژوهشی پژوهان و رفتار اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مبتنی بر مدل پذیرش فناوری (TAM)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش فناوری اطلاعات سامانه اطلاعاتی پژوهان دانشگاه علوم پزشکی مشهد مدل پذیرش فناوری اطلاعات (TAM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۵۹
هدف: این پژوهش با هدف سنجش میزان پذیرش سامانه اطلاعات پژوهشی (پژوهان) از سوی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مبتنی بر مدل پذیرش فناوری انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی به روش پیمایشی انجام شد. حجم نمونه 248 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که ضریب کلی آلفای کرونباخ آن 95 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: در مورد میزان پذیرش سامانه پژوهان بر اساس مشخصات فردی اعضای هیأت علمی (شامل جنسیت، مرتبه علمی، سابقه کاری و دانشکده محل خدمت) رابطه معنی داری مشاهده نشد. سطح پذیرش سامانه از سوی اعضای هیأت علمی حوزه های پژشکی غیربالینی بیش تر از اعضای بالینی بود. سهم پذیرش هر یک از سازه های درونی مدل پذیرش فناوری اطلاعات در استفاده از سامانه پژوهان تفاوت داشت و بیش ترین تفاوت مربوط به سازه سهولت استفاده از سامانه پژوهان بود. سهولت استفاده ادراک شده از سامانه پژوهان با سودمندی استفاده ادراک شده از آن دارای همبستگی معنی داری بود. در نهایت کاربرد عوامل سازنده مدل پذیرش فناوری اطلاعات در این پژوهش نیز به عنوان عوامل تأثیرگذار بر پذیرش و استفاده از سامانه پژوهان تأیید گردید. کلیدواژه ها: پذیرش فناوری اطلاعات؛ سامانه اطلاعاتی پژوهان؛ دانشگاه علوم پزشکی مشهد؛ مدل پذیرش فناوری اطلاعات (TAM).
۱۶.

قشربندی اعضا هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر میزان حضور و اثربخشی و عملکرد علمی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حضور اثربخشی نمایه استنادی علوم ایران علم اطلاعات و دانش شناسی گوگل پژوهشگر نظریه قشربندی اجتماعی در علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۶۰۹
هدف: هدف این مقاله شناسایی قشرهای اعضا هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر حضور و اثربخشی و همچنین زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای آنان است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به دو روش پیمایشی با رویکرد توصیفی و وب سنجی انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه اعضا هیأت علمی شاغل در گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی و مرتبه استادیاری به بالا تشکیل داده است. گردآوری داده های وبی در بستر دو پایگاه (گوگل پژوهشگر و پایگاه نمایه استنادی علوم ایران) انجام گرفت. همچنین از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده های جامعه پژوهش به منظور قشربندی آنان از نظر عملکرد علمی و حرفه ای استفاده شد. یافته ها: از نظر عملکرد علمی و حرفه ای جعفر مهراد، محمد حسین دیانی و رحمت الله فتاحی جایگاه های نخست تا سوم را کسب کردند. همچنین بین قشربندی از نظر میزان حضور و اثربخشی عملکرد علمی و حرفه ای رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد. دانش آموختگی از دانشگاه های خارج، تسلط به زبان انگلیسی، نگارش مقاله های گروهی، همکاری علمی با دانشمندان بین المللی، عضویت در گروه های پژوهشی، اشتغال در گروه های آموزشی پر سابقه و دارای تحصیلات تکمیلی از علت های اصلی حضور برخی اعضا جامعه پژوهش در قشرهای مرکزی است.
۱۷.

بررسی جایگاه موجود و مورد انتظار بخش کودکان و نوجوانان در کتابخانه های خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتابخانه های عمومی خراسان رضوی کتابخانه کودکان و نوجوانان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نهاد کتابخانه های عمومی خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۳۲۴
هدف : هدف این پژوهش، بررسی وضعیت خدمات کودکان و نوجوانان درکتابخانه های عمومی خراسان رضوی و مقایسه آن با 7 معیار استخراج شده از متون، به منظور ارزیابی این نوع خدمات است. روش پژوهش : پژوهش حاضر در چهار مرحله و با استفاده از رویکرد کمّی و کیفی انجام شد.جامعه هدف شامل 3 گروه کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتابخانه های عمومی دارای بخش کودک و نوجوانان اعم از کتابخانه های زیر پوشش شهرداری، کانون های مساجد، آستان قدس رضوی، نهاد کتابخانه های عمومی و کتابخانه کودک و کتابخانه های عمومی زیر پوشش نهاد کتابخانه های عمومی در استان خراسان رضوی است. از گروه اول و دوم به روش نمونه گیری هدفمند به ترتیب 5 و 10 کتابخانه و از گروه سوم به روش نمونه گیری طبقه ای، 42 کتابخانه به عنوان نمونه انتخاب شد. متناسب با هر مرحله، از ابزارهای پرسشنامه، سیاهه وارسی و یا مصاحبه استفاده شده است. یافته ها و نتایج : یافته ها نشان داد از بین 7 معیار مورد نظر درباره خدمات کودکان و نوجوانان، کتابخانه های کانون در استان خراسان رضوی، در 5 معیار وضعیت مطلوبی دارند و کتابخانه های عمومی برتر استان، تنها در یک مورد مطلوب می باشند. کتابخانه های عمومی زیر پوشش نهاد کتابخانه های عمومی در هیچ کدام از معیارها وضعیت مطلوبی ندارند. دیدگاه کتابداران 42 کتابخانه عمومی که از طریق پرسشنامه استخراج شد، نشان داد وضعیت همه معیارها در کتابخانه های عمومی، در سطحی کمتر از 40% ارزیابی می شود.  
۱۸.

واکاوی زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای، حضور اعضاء هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و آثار آنها در گوگل، گوگل پژوهشگر و نمایه استنادی علوم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گوگل نمایه استنادی علوم ایران علم اطلاعات و دانش شناسی حضور وبی گوگل پژوهشگر عملکرد علمی و حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۳ تعداد دانلود : ۸۲۷
میزان حضور اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و آثار آنان در وب و همچنین مطالعه زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای هدف اصلی است. این پژوهش از نوع کاربردی و به دو روش پیمایشی با رویکرد توصیفی و وب سنجی انجام شد. تمام اعضای هیئت علمی با مرتبه استادیاری و به بالا جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داد. داده ها در بستر پایگاه های گوگل، گوگل پژوهشگر و پایگاه نمایه استنادی علوم ایران استخراج گردید و از سیاهه وارسی و پرسشنامه محقق ساخته به منظور گردآوری داده های استفاده شد. نتایج نشان داد در کنار افراد پرسابقه، اعضای هیئت علمی کم سابقه تر نیز از میزان حضور قابل توجهی برخوردارند. در مورد میزان حضور آثار نیز دانشگاه های چمران اهواز و فردوسی مشهد بالاترین جایگاه را دارند. همچنین زمینه هایی مانند حضور در پایگاه اطلاعات علمی، خوداستنادی و وب سایت های دانشگاهی جایگاه های نخست تا سوم را کسب کرده اند . همچنین، جایگاه نخست در زمینه عملکرد علمی و حرفه ای به انتشار مقاله های فارسی و انگلیسی در مجله های معتبر داخلی و خارجی اختصاص دارد.
۱۹.

تحلیلی بر عوامل بازدارنده و تسهیل کننده مطالعه در ایران در چهار دهه اخیر: رویکردی مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران مطالعه عوامل بازدارنده مطالعه عوامل تسهیل کنند مطالعه راهکارهای ترویج مطالعه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی کتاب مطالعه و وضعیت مطالعه
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت دانش
تعداد بازدید : ۱۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
هدف: این پژوهش با هدف بررسی وضعیت روند انتشار آثار حوزه مطالعه، وضعیت اقشار اجتماعی و جنبه های مورد توجه پژوهشگران در زمینه مطالعه صورت گرفته است. همچنین به شناخت عوامل بازدارنده و کاهنده امر مطالعه، شناخت عوامل مشوق و تسهیل کننده امر مطالعه و شناخت راهکارهای ترویج و توسعه امر مطالعه از دیدگاه آثار مؤلفان جامعه مورد بررسی پرداخته است. روش: این مقاله به بررسی 95 منبع (اثر شامل مقاله های علمی و پایان نامه ها و طرح های پژوهشی) در حوزه مطالعه در طول چهار دهه از 1350 تا 1390با روش تحلیل متون و مطالعه کتابخانه ای پرداخته است. اطلاعات این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، گردآوری شده است. یافته ها: مروری بر نوشتار تحقیق در چهار دهه در ایران نشان داد بیشتر مطالعات در باره وضعیت مطالعه دانش آموزان و جامعه انجام شده است و کمتر در مورد وضعیت مطالعه سایر اقشار اجتماعی تحقیق صورت گرفته است. علاوه بر آن بیشتر پژوهش ها به بررسی وضعیت مطالعه منابع غیردرسی دانش آموزان، بررسی فرهنگ و عادت مطالعه و راه های ترویج آن در جامعه پرداخته شده است. همچنین پژوهشگران بیشترین عوامل بازدارنده مطالعه را ناشی از نبود فرهنگ مطالعه در خانواده و نظام آموزش و پرورش می دانند.
۲۰.

رفتار علمی: پژوهشی تطبیقی - تحلیلی پیرامون شاخص ها و مصداق ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار دانش فعالیت علمی شخصیت علمی نگرش علمی رفتار علمی دانشمندان فرایند علمی هنجار علمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع یابی
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) اخلاق اطلاعات
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۷۹۳
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی شاخص ها و مصداق های رفتار علمی دانشمندان است. روش: ابتدا متون مربوط به حوزه های مختلف درباره رفتار علمی و به طور عام ویژگی های دانشمندان و فرایندهای علمی مرور شد و مفاهیم کلیدی به صورت تطبیقی در جدول هایی قرار گرفت. سپس با استفاده از مبانی نظری روان شناسی رفتار، مفاهیم دسته بندی گردید و در نهایت به صورت تحلیلی روابط بین آن ها بیان گردید. یافته ها: این مطالعه نشان داد که مفاهیم مرتبط با ویژگی های فکری و رفتاری دانشمندان به طور پراکنده در متون حوزه های مختلف علمی مانند روان شناسی رفتار، جامعه شناسی علم، و روش شناسی پژوهش قابل تشخیص است و می توان آن ها را در پنج شاخص کلی قرارداد. شاخص های شناسایی شده در این مطالعه منطبق با مبانی نظری روان شناسی رفتار است و دارای یک چرخه مداوم و پایدار در جامعه علمی است که پیوسته در حال رشد است. شناسایی این شاخص ها به سازمان هایی که مسئولیت تربیت پژوهشگر را بر عهده دارند، به ویژه دانشگاه ها، کمک می نماید که معیاری برای تعیین هدف و اندازه گیری تحقق آن در اختیار داشته باشند. شاخص های شناسایی شده در این پژوهش می تواند مبنای برخی پژوهش ها در حوزه علم اطلاعات شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان