مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
حکمت
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۵۴-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
از دیرباز مکان های عبادی، غایی ترین بستر تکامل و تعالی روحی آدمیان بوده و معماری روحانی و قدسی محیطی جهت عبادت جمعی مومنین خلق نموده است. در این بین و از میان ادیان الهی جنبه اجتماعی عبادت در اسلام پررنگ تر بوده و مکان خلق شده برای این عبادت جمعی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. به همین دلیل پژوهشگران و صاحب نظران در بررسی و نگرش به معماری اسلامی بناهای عبادی، از روش های متعددی بهره گرفته اند؛ به نحوی که هر یک از نظریه پردازان در گذر زمان با نگرش های متفاوت پدیده معماری اسلامی را تفسیر کرده اند. نکته حائز اهمیت این است که پدیدارشناس در روند شناخت تنها به قدرت تعقل و تفکر بسنده نموده است و در مقابل، محقق و پژوهشگر معماری اسلامی علاوه بر قدرت تعقل و تفکر با بهره گیری از نگاه حکمت آمیز و احکام اسلامی به معماری بناهای عبادی معرفت پیدا می کند. هدف این مقاله بررسی حکمت و پدیدارشناسی به عنوان دو روش شناخت شناسی مطرح در میان شیوه های نگرش به معماری اسلامی، و بررسی و تجزیه و تحلیل این روش ها در بازشناخت بناهای عبادی مندرج در این مقاله است. روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی و به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که در آن به تحلیل موردی بناهای عبادی ایرانی می پردازد و نتایج حاصل از این مقاله، قرائت از مولفه های قدسی در ساختار و فرم بناهای عبادی به عنوان انگاره های قدسی حاکم بر طراحی فضاهای عبادی می باشد. روش نتیجه گیری این مقاله بصورت استنتاجی است که به طریق استدلال، گواه و شاهد از بحث های قیاسی حاصل می آید. بدین ترتیب، یافته های تحلیلی این مقاله، به بازشناخت مولفه های ارتقا دهنده معماری مساجد ایران منجر گردیده که تاثیر و نحوه حضور این مولفه ها در معماری مساجد و کهن الگوها به صورت شماتیک ارایه و تحلیل شده است. فرآیند تحلیل در این مقاله منجر به جستجوی کیفیتی شده است که بیش از هر چیز بر ارتقاء مولفه های بنیادین در بخش های مختلف معماری مساجد تکیه دارد.
درون مایه های مشترک در سوره «لقمان» و کتاب «امثال سلیمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
درخصوص هویت حقیقی لقمان بحث های مختلفی در درازنای تاریخ شکل گرفته که ازجمله آنها ارتباط لقمان و حکمت های وی با اهل کتاب و یا آموزه های آنان است. در سوره لقمان مصادیق حکمت به طور مستقیم بیان شده و در سنت یهودی نیز کتاب امثال نماد حکمت در عهد قدیم است. در نگاه یهودیان حضرت سلیمان و در نظر مسلمانان لقمان دو چهره شاخص افراد حکیم و پارسا به شمار می روند. گزارش های تفسیری و تاریخی قابل توجهی درخصوص فراوانی حکمت های لقمان در عرف و ادب و فرهنگ اهل کتاب وجود دارد که هرکدام در جایگاه خود قابل بررسی است. این پژوهش با هدف رسیدن به آموزه های مشترک ادیان ابراهیمی بر آن است تا درون مایه های مشترک در بخشی از دو کتاب آسمانی یعنی سوره لقمان در قرآن و کتاب امثال در تورات را در دو سنت اسلامی و یهودی در حد توان بررسی کند. روش جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای بوده و روش پردازش آنها تطبیقی است. براساس بررسی های تطبیقی صورت گرفته در این جستار، جز آنکه در این دو اثر، شباهت های مضمونی دیده می شود، همسویی درخداشناسی و فرجام شناسی و حکمت به چشم می خورد، ولی شگفتا همانندی های بسیار در جملات و عبارات نیز یافت می شود. این اشتراکات مضمونی فی الجمله می تواند از جنبه متنی و نه رجالی احتمالاتی را درخصوص هویت حقیقی لقمان تأیید کند.
وجوه کارآمدی دستیابی به مقام حکمت، در جامعه و تأثیر آن بر سبک زندگی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
85 - 104
حوزه های تخصصی:
نظام هستی و نظام دنیوی بر اساس حکمت الهی طراحی شده و مدیریت می شود، و از طرفی حکمت الهی منشأ حکمت جاری در حیات انسانی است. بنابراین انسان به عنوان خلیفه الهی با متخلق شدن به صفت حکمت الهی، می تواند زندگی حکیمانه ای را برای خود و دیگران در جامعه محقق کند. از این رو این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تبیینی خواهان پاسخ به این سوال اساسی است که وجوه کارآمدی دستیابی به مقام حکمت، در جامعه چیست و چه تأثیری بر سبک زندگی انسان می تواند داشته باشد؟ در این تحقیق سعی شده است در جهت کاربردی کردن اعتقاد به صفت حکمت الهی، ابتدا حکمت خداوند از جوانب مختلف و سپس آثار ایمان به حکمت او در زندگی انسان بررسی شود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اعتقاد به حکمت الهی در جامعه و متخلق شدن انسان به صفت حکمت در معنابخشی به زندگی، استحکام خانواده، دفاع احسن از حریم خانواده، مسئولیت پذیری و شکوفایی، اتقان کاری، تولید دانش بنیان، مصرف حکیمانه و... نقش خیلی مهمی دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زندگی انسان براساس باور به خداوند حکیم حیات حقیقی می یابد و در این سبک از زندگی، انسان بطور طبیعی مدلی را که بیشترین هماهنگی برای دستیابی به قرب الهی را داراست، در زندگی فردی و اجتماعی خود مطلوب می داند. از این رو، با اراده و اختیار خود، همه شؤون زندگی اش را در مسیر این هدف قرار می دهد. و تمامی افعال و صفات انسانی به صبغه و رنگ الهی مصبوغ شده و به این ترتیب کارکردها و جنبه های مختلف انسان به تجلی گاه خداوند مبدل شود.
نقش و جایگاه «حکمت» در گفتگوی میان پیروان ادیان
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 302
حوزه های تخصصی:
همزیستی پیروان ادیان، قدمتی به بلندای قرن ها دارد و این مراودت ها به تکامل دوستی ها، نزدیکی سنت ها و یافتن نقاط مشترک انجامیده است. در عصر کنونی نیز گفتگو بین ادیان بزرگ جهان امری ضروری است. افزایش ارتباط مستقیم مردمی که دارای جهان بینی ها، عقاید، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوتی هستند یکی از عواملی است که ضرورت گفتگوهای بین ادیانی و میان فرهنگی را ایجاب می کند که در اثر آن مردم علاوه بر اینکه پیروان دارای عقاید و جهان بینی های مختلف را درک می کنند، موضع خود نسبت به آنها را نیز مشخص می کنند. این مقاله به بررسی امکان و راهکار تحقق گفتگوی ادیان پرداخته و مقوله حکمت را مهمترین و جامع ترین مولفه در گفتگوی ادیان می داند. بررسی ریشهشناختی حکمت در سنت های دینی مختلف و جایگاه و اهمیت آن در ادیان و نیز کنکاش در کارکردهای آن، نشان می دهد که حکمت از یک سو بر ضرورت گفتگو تاکید دارد و از سوی دیگر می تواند بهترین مبنای گفتگو باشد. جامعیت حکمت در زمینه گفتگوی ادیان به حدی است که نه تنها می تواند مبنای گفتگو باشد بلکه در روش و نحوه گفتگو نیز بسیار کارآمد و کارساز است. پس از تحلیلِ ضرورت گفتگو و امکان تحقق گفتگوی ادیان بر مبنای حکمت، به این نتیجه می رسیم که این گفتمان الهیاتی حکمی به بینش اخلاقی منجر خواهد شد که والاترین ثمره آن عدالت است که رعایت آن می تواند به داوری منصفانه در باره دیگری بینجامد.
رسانه توحیدی حلقه مفقوده اعتلاء اجتماعی با استناد به آیه 125سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترش رسانه ها در عصر کنونی و نفوذ در کلیه ابعاد سیاسی، اجتماعی و فردی زندگی بشر موجب شده است که نیاز به رسانه ای برای هدایت انسان ها به سوی کمال حقیقی بیش از پیش احساس شود که با عنوان «رسانه توحیدی» مطرح می گردد و در این زمینه دین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی، دارای دستورالعمل هایی می باشد؛ از جمله در آیه 125 سوره نحل در ارتباط با رسانه توحیدی، شیوه تبلیغ و دعوت به حق را با سه روش حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن بیان نموده است. به عبارت دیگر، یکی از محوری ترین روش های مبارزه با سلطه رسانه ای غرب، دعوت به حق و هدایت انسان هاست. در حقیقت رسانه ها در زمینه مسائلی از قبیل دینداری و ارزش های دینی، دعوت به حق، هدایت و هویت دینی برای خویش رسالتی قائل اند. در این پژوهش که با روش اسنادی و تحلیل محتوا آیه 125 سوره نحل سامان یافته، محتوای رسانه توحیدی مورد مداقه قرار گرفته و قابلیت های این رسانه در حوزه دین و تقویت دینداری افراد تبیین شده است. بر این اساس شرط موفقیت رسانه توحیدی، بهره گیری از استدلال قوی و متقن همراه با موعظه حسن مطرح می گردد. در حقیقت اقناع مخاطب در هدایت بشر امر بسیار ضروری می نماید که می بایست در رسانه توحیدی بیش تر مورد توجه قرار گیرد.
مبانی و ارکان بنیادین نخبگی در آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف محوریت بخشی به آموزه های قرآنی در بازنگری به مفاهیم غربیِ رایج در جامعه اسلامی ایران، به عنوان نمونه درصدد تبیین مبانی و ارکان بنیادین نخبگی در آموزه های قرآنی است. روش: از روش توصیفی تحلیلی برای تبیین داده های به دست آمده از مطالعه آموزه های قرآنی استفاده شده است. یافته ها: 1. می توان واژه «الصفوه» را به عنوان کلیدواژه نخبگی در آموزه های قرآنی دانست. 2. می توان در قالب دو بخش موهبتهای غیر اختیاری و اختیاری، هفت رکن بنیادین نخبگی شامل «ویژگی های وراثتی»، «خداباوری و توکل»، «خودیابی و خودباوری»، «اهتمام در کسب دانش و بینش»، «تفکر روشمند و خلاقیت»، «شجاعت در ابراز و اجرای نظرات» و «توانمندی راهبری دنیای پیرامونی» را تبیین کرد. نتیجه گیری: برخلاف نگرش رایج در جوامع غربی و مکتب نخبه گرایی که هدف از نخبگی را کسب قدرت و سلطه می داند، نخبگی در آموزه های قرآنی، موهبتی الهی است که بر اساس حکمت الهی تبیین شده و تنها با توانمندی فرد نخبه در جهت دهی به استعدادهای الهی خویش برای هدایت مادی و معنوی انسانها و در مسیر کسب رضایت الهی معنا می یابد.
بازشناسی معرفت حکمی در تربیت نفس معمار مسلمان (نظریه حکمت حضور در معماری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با واکاوی دو مؤلفه نظر و عمل در معرفت حکمی، به تبیین نقش نفس معماران برای دریافت حکمت پرداخته است. روش: پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی، از تحلیل محتوای کیفی به منظور تحلیل داده های استخراج شده از منابع اسلامی استفاده کرده است. یافته ها: اتحاد نظر و عمل با درک حضور و درک حدود معمار در مقام نظر و حفظ حضور و حفظ حدود در مقام عمل به دست می آید؛ به طوری که برای او وادی ایمنی را فراهم ساخته که منجر به تجلی حکمت در معماری اسلامی می شود. نتیجه گیری: تجلی حکمت در معماری، بدون تربیت معمار حکیم در آثار معماری امکان تجلی ندارد. رابطه بین نظر و عمل در حکمت و واسطه ای که این دو را به هم متصل می سازد، در دانش امروز معماری مغفول مانده است. در همین راستا به این مهم دست یافته که اتحاد نظر و عمل، منجر به کسب حکمت شده است.
آبشخورهای تعلیمی قابوس نامه در آراء حکمای یونان باستان بر اساس نظریّه بینامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
7 - 44
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های علمی بررسی تعاملات ادبی و فرهنگی ملل، بررسی میزان و نحوه حضور بینامتنی عناصر زبانی، فرهنگی و اندیشگانی آن ها در متون ادبی یکدیگر است. مطالعه بینامتنی متون ادبی ایران و یونان باستان می تواند میزان و نحوه دادوستد ادبی، فکری و فرهنگی آن ها را به خوبی نشان دهد. از مهم ترین جلوه های مراودات فرهنگی ایران و یونان، تجلّی آراء تربیتی، اخلاقی و اجتماعی حکمای یونان باستان در قابوس نامه است. این مقاله به روش توصیفی-تطبیقی تعاملات بینامتنی قابوس نامه را با استناد به شواهد متعدد و متنوّع، بر اساس نظریّه ژرار ژنت تحلیل کرده، به این نتایج دست یافته است که کثرتِ موضوعات اخلاقی و اجتماعی مأخوذ از حکمای یونان باستان در قابوس نامه، گویای اهمیّت اخلاق در سعادت فردی و اجتماعی حکمای یونان باستان و توجّه ادبای ایران به این سرزمین به عنوان یکی از خاستگاه های مهم دموکراسی جهان است. توجّه بارز عنصرالمعالی به حکمت افلاطون ناشی از تفکّر آرمان شهری وی در تألیف قابوس نامه تحت تأثیر آموزه های یونان باستان و معارف تمدّن های گوناگون بشر است. بسامد بالای بینامتنیّت ضمنی، به ویژه ترجمه هنری و تلمیح، متناسب با حیثیت ادبی والای قابوس نامه و فراوانی بینامتنیّت صریح، به ویژه نقل قول و ارسال المثل، نشان امانت داری، اندوخته فراوان حکمی و حافظه قوی عنصرالمعالی و استناد آشکار وی به حکمای یونان برای اقناع و ترغیب مخاطب است.
در جستجوی حکمت: دگرگونی هایی در فلسفه مدیریت آموزشی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی پیوندهای میان مولفه های حکمت و علم مدیریت آموزشی پرداخته و تلاش می کند تا از طریق تحلیل های مفهومی و استنتاجی، نقش این مولفه ها در شکل گیری و پیشبرد راهبردهای مدیریت آموزشی را نمایان سازد. به منظور دستیابی به این هدف، از ترکیب دو روش تحلیل مفهومی(مفهوم پردازی) برای درک عمیق مفاهیم مطرح شده، و روش استنتاجی برای تبیین اهداف و ملاحظات کلی پژوهش بهره گرفته شده است. یافته های این مقاله با تمرکز بر پنج حوزه اصلی حکمت(منطق، شناخت شناسی، متافیزیک، اخلاق، و زیبایی شناسی) و مقابله آن ها با پنج مولفه کلیدی علم مدیریت آموزشی(مفهوم سازی و پارادایم ها، روش شناسی تحقیق، تئوری دانش و معرفت شناسی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، و فلسفه علمی و پیشرفت های نظری) به شناسایی چگونگی تأثیرگذاری متقابل این دو حوزه بر یکدیگر و امکان ادغام آن ها در جهت بهبود نظر و عمل مدیریت آموزشی پرداخته است. نتایج حاصل از این تحلیل می توانند به توسعه چارچوب های نظری جدید در علم موجود کمک کنند که نه تنها علمی و کارآمد هستند، بلکه به طور عمیقی به ارزش های اخلاقی و فلسفی پایبندند.