مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
حکمت
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
45 - 79
حوزه های تخصصی:
حکمت و فلسفه در ایران، از قدمت کهنی، برخوردار است. در ایران باستان، به ویژه در عهد خسرو انوشیروان، تلاش زیادی برای توسعه فلسفه و حکمت در ایران انجام گرفت. با آمدن اسلام به ایران نیز این روند تداوم پیدا کرد تا به سهروردی رسید. سهروردی، عامل پیوند بین فلسفه یونان باستان، ایران باستان و فلسفه اسلام است. او با دسترسی به منابع کهن، به ویژه اوستای زرتشت و شاهنامه فردوسی، پیوند قابل تأملی بین فلسفه شرق و غرب به وجود آورد. سهروردی به عنوان احیاگرِ حکمت ایران باستان، با آگاهی کامل از اندیشه فلسفی ایرانیان، تفسیری عرفانی از شخصیت و کردار پهلوانان اساطیری ایران، مانند: کیخسرو، فریدون و کیومرث ارائه می دهد. همچنین، توجه ویژه سهروردی به «نورالانوار»، مبیّن انس وی با قرآن و فرهنگ ایران باستان است. وصفی که سهروردی از زرتشت و مفاهیم زرتشتی در زمینه توجه به نور، آتش، فرّ ایزدی، تقسیم عالم به دو بخش مینوی و گیتی، و همچنین فرشتگان زرتشتی ارائه می دهد، به وضوح، بیان گر میزان تأثیرپذیری او از حکمت ایران باستان است. در بحث زیبایی شناسی، سهروردی به تمام جنبه های «کارکرد اخلاقی» «عالم مثال» «زیبایی و عشق» و«معرفت شناسی» توجه ویژه ای دارد. که می توان بااحتیاط آنها را علم ویژه منبعث از «زیبایی شناسی » به حساب آورد. در این پژوهش تلاش بر این است که بازتاب حکمت ایران باستان و بر زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با تکیه بر فلسفه زیبایی شناسی، مورد بررسی قرار دهد.
حکمت وجود واسطه ها بین خالق و مخلوق
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
112 - 137
حوزه های تخصصی:
از حقایق عالم هستی، وجود واسطه ها بین خدا و خلق است. در بسیاری از آیات قرآن و روایات به طور مفصل تری به وجود واسطه های مادی و معنوی (مانند فرشته ها) و نقش آنها اشاره شده و از عقل روح ،قلم و... به عنوان واسطه یاد شده است. موضوع حکمت واسطه ها و نقش آنها در عالم، جایگاهی ویژه و عالی در علوم اسلامی دارد. مفسران، متکلمان، فلاسفه و عرفا در لابه لای تالیفات خود و به طور غیر مستقل مباحث مختلفی در تبیین و بررسی این موضوع طرح کرده اند. این بحث مقدمه ای لازم برای حل بعضی دیگراز مسائل است. دانشمندان مسلمان به تبع قرآن و احادیث به این مسئله توجه کرده اند. بحث واسطه ها و نقش آنها در عالم و رابطه تأثیر آنها با فاعلیت خداوند، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. بسیاری از اشکالات وهابیان و وهابی مسلک ها با توضیح و تبیین این بحث حل می شود. دلیل این که وهابیان می گویند چرا با وجود خدای قادر به واسطه ها رو بیاوریم و چرا اصلاً به غیر خدا رو بیاوریم آن است که اینان بحث واسطه ها و نقش آنها را در عالم از نگاه آیات، روایات و عقل برای خویش حل نکرده اند. در این پژوهش بعد از تبیین انواع واسطه ها بین خداوند متعال و مخلوقات، درباره دلایل و حکمت های وجود این واسطه ها بحث کرده ایم.دلایل این که خداوند افعالش را از طریق واسطه ها انجام می دهد عبارتند از: عدم تحقق هدف خداوند از خلقت بدون برخی واسطه ها مثل انبیاء، معرفی عظمت مقام این واسطه ها برای ترغیب تمسک به آنها، نظامند بودن عالم هستی.
مفهوم و خصائص حکم تعبدی و اختلافات فقهی و اصولی مترتب بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکم تعبدی اصطلاحی در علوم کلام، اصول فقه و فقه، و غالباً اصطلاحی در مقابل حکم معلل، و دارای تعاریف مختلف است. در تعریف راجح، عبارت از حکمی است که علت ظاهر ندارد، گرچه حکمت آن ظاهر باشد. جنبه حق اللهی بودن احکام، نیابت ناپذیری مسائل، جنبه اختصاصی بودن قضایا و قطعی الدلاله بودن نصوص، از جمله خصائص امور تعبدی هستند. سؤالات و مباحث مختلفی بر مفهوم حکم تعبدی مترتب شده و اختلاف در این حوزه ها، اثر خود را بر بسیاری از موضوعات فقهی گذاشته است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحلیل محتوا و بر اساس منابع اصولی و فقهی اهل سنت انجام شده است. اصالت تعبد در احکام عبادی و اصالت تعلیل در احکام غیر عبادی، وجود حکمت در احکام تعبدی، الحاق احکام متردد بر احکام معلل و معقول المعنی، افضلیت امتثال حکم تعبدی یا تعقلی به تناسب مراتب ایمانی و شناخت عبد از معبود، عدم اجرای قیاس در حکم تعبدی و حجیت قول صحابی مشتمل بر حکم تعبدی از جمله ترجیحات این پژوهش می باشند.
.روش بیان تعلیل در روایات مربوط به بیع در فقه امامیه
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
77 - 104
حوزه های تخصصی:
استنباط ملاک و علت در کنار استنباط حکم، یکی از وظایف دانش فقه است و شناخت علل احکام برای فهم نصوص شرعی و دستیابی به احکام شرع ضروری است. لازمه ی این امر مهم، شناخت دقیق و صحیح علت و حکمت احکام شرعی بوده که در عین حال کار دشواری است. عدم توجه به این مسأله، منشأ اختلاف نظر فقها در ابواب مختلف فقهی می باشد؛ بنابراین لازم است معیارهایی قانونمند در جهت بازشناسی علت یا حکمت احکام وجود داشته باشد تا از تشتت آرای فقها جلوگیری شود. عقد بیع به دلیل این که عمومیت بیشتری در میان مردم دارد، اختلافات بیشتری نسبت به سایر عقود به دنبال دارد که در روایات رسیده از ائمه علیهم السلام و تعلیل ذکر شده در آن ها به روشنی دیده می شود. در این نوشتار، پس از تبیین برخی مفاهیم به اسلوبهای بیان علت در زبان عربی اشاره می شود، سپس اسلوب-های بیان شده، در روایات فقهی مرتبط با عقد بیع بررسی شده و نظرات مختلف فقها درباره ی تعلیل های مذکور در این روایات تحلیل می گردد. بیشترین اسلوبهای به کار رفته، حرف (لام) و (فاء) و (جمله اسمیه) می باشد. در مورد حکمت با علت بودن وصف مذکور در روایات، فقها نظرات متفاوتی بیان کرده اند که این امر در تسری یا عدم تسری علت در موارد مشابه تأثیر بسیار زیادی دارد. بنابراین تشخیص دقیق و صحیح علت و حکمت حکم از وظایف مهم یک مجتهد به شمار رفته که می تواند از اختلاف آرای فقها در احکام گوناگون فقهی جلوگیری کند.
پژوهشی در دیدگاه های کلامی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی (مشکوه النور) سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
119 - 136
حوزه های تخصصی:
ابن سینا به یک فیلسوف عقل گرا مشهور است و متفکران وی را رئیس مشائیان درحوزه اندیشه می دانند. درکنار این شهرت، او یک طبیب ماهر نیز هست و دیدگاه هایی هم درحوزه عرفان و کلام دارد. در این پژوهش، درصدد واکاوی دیدگاه های کلامی و اعتقادی وی با اتکا به آثار برجای مانده از او و دیگر اندیشمندان مرتبط با وی با استفاده از روش توصیف و تحلیل هستیم. آثار و شهرت فلسفی بوعلی به ویژه درحوزه فسلفه مشاء و عقل گراییِ حداکثری با رویکرد برون دینی، بررسی دقیق دیگر جنبه های اندیشه وی و به ویژه حوزه کلامی و اعتقادی درون دینی اش را تاحدی دشوار کرده است. هرچند ابن سینا به روش و داده های فلسفی خود پایبند بوده، در موارد خاص، دیدگاه هایی صریح را فراتر از اندیشه فلسفی با رهیافت کلامی و دین مدارانه مطرح کرده است که وجوه مختلف آن، ظرفیت انجام دادن یک پژوهش دقیق را دارد. در این تحقیق، اندیشه های کلامی و اعتقادی وی به عنوان یک مسلمان معتقد را بررسی می کنیم.
فضایل عقلانی و اخلاقی انسان متعالی از منظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
51 - 73
حوزه های تخصصی:
فضائل عقلانی و اخلاقی از مهم ترین مسائل انسان شناسی معاصر است. این مبحث در ترسیم انسان متعالی و استکمال نفس جایگاه ویژه ای دارد. امام خمینی فیلسوفی فضیلت مدار و عمل گراست که ویژگی های متعددی را برای انسان متعالی برمی شمارد. بسیاری از این ویژگی ها تحت عنوان فضایل عقلانی و اخلاقی قابل جمع اند. بیان اجناس چهارگانه فضایل، اقسام عقلانی و اخلاقی آن، نامتناهی بودن و چگونگی کسب آن ها، نقش اعتدال در فضایل و جایگاه فضیلت در اجتماع انسانی از مباحث موردتوجه ایشان است. امام همچون ملاصدرا، علم را در رأس فضایل عقلانی و عدالت را در رأس فضایل اخلاقی مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با روش مطالعه اسنادی درپی تبیین رویکرد خاص امام خمینی در استفاده از مفهوم محوری فطرت در تعریف فضایل است که در بستر رویکرد تقدم علم عملی بر نظری ایشان در سراسر منظومه فکریشان گسترده شده و از ابتکارات ویژه ایشان است. تأکید مضاعف امام بر فضایل اخلاقی نسبت به فضایل عقلانی سبب توجه ویژه ایشان به تشکیل مدینه فاضله در راستای فضیلت مندی نوع انسان است. غلبه رویکرد فطرت محورانه و عمل گرایانه ایشان سبب تسری فضایل از حوزه فردی به حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی است. وی تزکیه نفس را عامل فضیلت مندی و حجب ظلمانی و نورانی را مانع دستیابی به فضیلت حقیقی و قرب باری تعالی دانسته و به تبع این بحث، سخن از رذایل بی نهایت را نیز مطرح می کنند که سبب نقص در شکل گیری هویت انسانی و سقوط او در جانب کاستی و نقصان است. فضیلت مندی انسان در اندیشه امام به حدی پررنگ است که می توان روش او را در شناخت انسان، انسان شناسی فضیلت گرایانه دانست.
حکمت و تفکّر فلسفی هند
در تفکّر فلسفی هند، فلسفه عبارت است از تبیین سرشت باطنی-ترین ذات جهان. در این شیوه از تفکّر شرقی، فلسفه عبارت است از برهما ویدیا یا آگاهی از برهمن. فلسفه هندی نه فقط فلسفه است بلکه طریق رستگاری نیز است. در واقع، هندوها واژه "دَرشَنَه"را برای فلسفه به کار می برند که در تفکّر فلسفی هند نوعی تفکر و بینش (بصیرت) است که بیش از هر چیز مبتنی است بر اشراق و شهود. هندوها واژه"دَهَرمَه"یعنی طریق و نظم و هماهنگی درست در جهان را نیز برای فلسفه به کار می برند. به همین دلیل است که متفکران هندی معتقدند حکمت و فلسفه هند، حکمتی -است که در راستای دهرمه و نظم و هماهنگی درست جهان شکل گرفته است.از مشخصه های ایجابی تفکّر فلسفی هند می توان به اهتمام برای کشف حقیقت، پیوند و آشتی با طبیعت، حضور شهود به جای توجّه به عقل و استدلال، تنوع و گوناگونی مکاتب، وحدت در مسائل اخلاقی و معنوی، توجه به مسأله هنر اصیل، توجه به زبان و علوم باطنی و روانشناسی ژرفا، و فهم مطلق به صورت سلبی و برتری خود کلی بر خود فردی اشاره کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حکمت و تفکّر فلسفی هند در کشف حقایق بیشتر از روش شهودی بهره گرفته و برهان و استدلال حتی برای اثبات وجود خدا در آن جایگاه چندانی ندارد. عدم رشد علوم طبیعی، ریاضت طلبی و انکار واقعیّت های عینی جهان و عدم توجه به دنیا و علوم دنیوی، غفلت از تاریخ و فلسفه تاریخ از مشخصه-های سلبی حکمت و فلسفه هند است.
تحلیلی بر حکمت، زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با هنر جدید
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول ۱۴۰۱ شماره ۴
94-105
حوزه های تخصصی:
تاریخ زیبایی و عشق در ایران بسیار قدیمی است. اگرچه نویسندگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار صحبت کردند، اما تعریف روشنی از این مفهوم ارائه نکردند، اما همیشه شیفته و زیبایی، حکمت و عشق بودند. ساختارهای زیبایی که در این موضوعات تحقیقاتی مورد بحث قرار می گیرند با مواردی که امروزه در زیبایی شناسی مورد بحث قرار می گیرند متفاوت است. سهروردی هنگام صحبت از زیبایی از کلمه حسن استفاده می کند و حسن را مترادف زیبایی و کمال می داند. پیوند زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله اصلی هستند که زیبایی شناسی را می توان با احتیاط به آنها اختصاص داد. ابتدا با رویکردی عرفانی و در پرتو آرای حکیمان و فیلسوفان، سعی بر آن است تا رابطه زیبایی عرفانی سهروردی و عشق به زیبایی شناسی بررسی شود.
نظریه سازمانی حکمت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
77 - 102
حوزه های تخصصی:
نظریه های سازمانی متداول، مبتنی بر دیدمان کارکردگرا هستند، دیدمانی که از نظر هستی شناسی بر عینی گرائی و از نظر جامعه شناختی، نظم گراست. با توجه به انتقادهایی که بر این نظریه وارد شده است، گزینه های جایگزین از طرف طرفداران دیدمان های سه گانه دیگر (تفسیر گرایی، انسان گرای بنیادی، و ساختارگرای بنیادی) پیشنهاد شده و یا می شود. شکل گیری حکومت اسلامی در کشورهای اسلامی، نیاز به انتخاب نظریه سازمانی متناظر با مبانی اسلامی را مطرح ساخته است. این مقاله تلاشی است در این خصوص که چیستی نظریه سازمانی اسلامی را با امعان نظر به حکمت اسلامی مطرح کند. حکمت اسلامی، ناظر بر معرفت استوار و عاری از کذب، مصحلت اندیشی، جامع نگری، و اصابه حق از طریق علم و عقل است. بی شک، برمبنای چنین حکمتی، نظریه های سازمانی موجود قابل نقد هستند. از این رو، نظریه پردازی سازمانی مبتنی بر حکمت اسلامی نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت استراتژیک است که در این مقاله مبانی اولیه آن ارائه شده است.
ملاحظاتی درباره اخلاق در جهان علم و مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۲ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴۶
1 - 15
مهندسی و اخلاق دو حوزه متفاوت و مستقل هستند و در کار علم و مهندسی معمولاً اخلاق و حکم اخلاقی دخالت ندارد، اما از آن جهت که علم با حقیقت سر و کار دارد و حقیقت بالاترین ارزشهاست، کسی که به علم می پردازد کاری کرده است که از نظر اخلاق ارزش دارد. مهندسان در جهان جدید و به خصوص در دهه های اخیر، در طراحیهایی وارد شده اند که در سرنوشت کشورها و گاهی در زندگی همه مردم روی زمین تأثیر دارد، از این رو باید بیندیشند که چه می کنند و آثار و نتایج کارشان چیست. اکنون سرنوشت جهان و مردم جهان به فناوری و سیر آن بسته شده است و مهندسان، این مقام و مسئولیت را باید درک کنند.
ملاصدرا و نقش کمال خواهی در پیدایش نظام تمدنی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال خواهی یکی از شاخصه ها و اصول مهم در پیدایش نظام تمدنی مطلوب بشمار میرود. ملاصدرا با تکیه بر حقیقت انسانی که متشکل از ظاهر و باطن است بدنبال ترسیم نظامی اجتماعی بر اساس قابلیتهای وجودی انسان است، زیرا انسان بلحاظ فطرت خود، به مدنیت گرایش دارد و مقاصد دنیایی و آخرتی او، تنها در بستر یک نظام تمدنی برآورده میشود. مسئله پژوهش حاضر، ارائه طرحی در راستای پیدایش و تقویت نظام تمدنی، با تکیه بر سه اصل برگرفته از دیدگاه ملاصدراست. اصل اول، بررسی خاستگاه کمال خواهی و تأثیر آن در زیست اجتماعی؛ اصل دوم، مسئله قنیه و قانون که دو عنصر زمینه ساز پیدایش نظام تمدنی هستند؛ اصل سوم، شناسایی و پیشنهاد راهکارهای حِکمی برای برون رفت از بحرانهای تمدنی. هدف از بررسی این اصول، توجه به قابلیتها و ظرفیتهای ساحت انسانی است و اینکه، چگونه انسانِ کمال خواه، توانایی وصول به اهداف عالی را پیدا میکند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که حکمت متعالیه از یکسو، با توجه به ساحتهای وجودی انسان و ظرفیتهای نظام تمدنی، بدنبال طرح و برنامه ریزی برای بهبود نظام تمدنی است و از سوی دیگر، با تکیه بر سامان بخشی تسخیرهای انسان در طبیعت بپشتوانه علم و قدرت و خلاقیت، میتواند الگویی مناسب برای آبادانی زیست تمدنی ترسیم نماید.
نگاه صدرالمتألهین به مسأله هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدر المتالهین مصادیق هنر را مورد توجه قرار داده است. در این جا برآنیم تا مواردی از آن را بیان کنیم و سپس درباره هنر، اعم از هنر دینی و هنر سکولار، توجه کنیم که چه نسبتی با فلسفه و حکمت متعالیه صدرایی دارد، زیرا عموما هنر با عالم خیال ارتباط دارد و هنرمند از عنصر خیال در آفرینش هنری بهره می برد، ولی حکمت به معرفت حقایق عالم می پردازد. از این جهت بین حکمت و هنر، به لحاظ معناشناختی و پدیدارشناختی پیوندی قابل تصور است یا نه؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه صدرالمتالهین درباره هنر را مورد بررسی قرار می دهد. دراین جا دیدگاه های مختلفی وجود دارد، اما فیلسوفان مسلمان به ویژه حکیم ملاصدرا بیشتر به مبانی زیبایی شناختی و منشا زیبایی پرداخته است. از نظر صدرا هنر صناعت است و میان طبیعت که فعل خداوند است با صناعت که فعل انسان است تشابه وجود دارد، چون با توجه به تشکیک وجود و مراتب آن، بین فعل الهی و فعل انسان تفاوت ذاتی و جوهری نیست، بلکه تفاوت در مراتب است. نیز از دیدگاه ملاصدرا چون انسان خلیفه خدا برروی زمین است، لذا صفات مستخلف عنه مانند مصور، مبدع و خلاق را دارد. بر این اساس انسان هنرمند با توجه به اینکه مظهر صفات الهی است، با خلق فعل هنری به مبدا تشبه یافته است و با حقیقت و حکمت ارتباط دارد. هنرمند اعم از عکاس، نقاش، مجسمه ساز، فیلم ساز، نوازنده، هنرمند تجسمی، و هنرمعماری ، خلاقیتش از تجلیات الهی است ، چنین هنرمندی با حکمت پیوند دارد.
بررسی مفهوم عدالت وچگونگی تحقق آن دردیدگاه ملا صدرا با تکیه بر نقش حکمت در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی چگونگی تحقق عدالت طبق دیدگاه ملا صدراصورت گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش، آثار ملاصدرا به عنوان جامعه و مواردی در آثار ملا صدرا درارتباط با اهداف پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت.رویکرد بکار گرفته شده در پژوهش بنیادی وکیفی است. درپژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید.به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای (استقرائی-قیاسی) استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مفهوم عدالت دردیدگاه ملا صدرا عبارت است از حرکتی مستمر ، پیوسته ومشکک تا نفس، آنچه که صلاحیت و استعدادش را دارد،دریافت نمایدو تجلی صفات الهی گردد. استعداد حقیقی انسان همان خداگونه شدن است وبرای اینکه انسان در مسیر خدا گونه شدن قرار بگیرد، آموزش او در ساحت های چهار گانه او درارتباط با خدا ، خود، مردم وهستی در جهت خدا گونه شدن وهمینطور پاسخ به نیاز های اساسی انسان ها درراستای تحقق عدالت در جامعه اهمیت دارد . ملا صدرا معتقد است که حکمت انسان را متصف به عدل می کند، با عدالت در ابعاد وجودی ،انسان متصف به حکمت می شود و فرد حکیم عادل است و عدالت را در جامعه برپا می کند.
تطورحکمت نبوی از سهروردی تا ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
159 - 172
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های دور دوم تاریخ فلسفه اسلامی که با ظهور حکمت اشراق سهروردی آغاز و با حکمت متعالیه ملاصدرا استمرار یافت، ادغام فلسفه اسلامی با عرفان وحدت شهود ایرانی و عرفان وحدت وجود ابن عربی است. سهروردی به قصد تجدید حیات حکمت حقیقی و با انتقاد از حکمت مشاء نشان داد که واژه فلسفه مترادف با فلسفه مشائی مرسوم و منحصر به اندیشه های ارسطویی نیست، بلکه حکمت راستین را سرچشمه دیگری است که با سرچشمه وحی و الهام انبیاء و اولیاء منطبق است. بنابراین، اصل معنای «حکمت»، به معنای«حکمت الهیه» مورد توجه و تأکید سهروردی و حکمای متأخر چون ملاصدرا بوده است. مسئله این پژوهش، بررسی روش، رویکرد و مبنای سیر تغییر و تطور معنای «حکمت» در نزد سهروردی و ملاصدرا است. چگونه حکمت در این مسیر تدریجاً به دین اسلام و تشیع تقرب یافته است؟ یافته ها: تغییر روش، توسع در معنای عقل و توسع در روش عقلی با کشف و شهود و قرآن و احادیث و مبنای نظریه انوار در سهروردی و نظریه اسماء و صفات در ملاصدرا است. بر این اساس سهروردی با قصد احیای حکمت نوری ایرانی، مسیر بومی سازی را شدت بخشید و ملاصدرا با پیوند با عرفان ابن عربی و نظریه ولایت آن هدف را به کمال رساند.
به مناسبت انتشار جلد پایانی دایره المعارف تشیع
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
253 - 294
حوزه های تخصصی:
آخرین جلد دایره المعارف شانزده جلدی تشیع پس از نزدیک به چهل سال فعالیت در ۱۴۰۱ منتشر شد. مطالب زیر گفت وگوهایی اختصاصی به همین مناسبت به همراه مطالبی برگرفته از مراسم رونمایی از جلد پانزدهم این دائره المعارف است. مهدی محقق گزارشی از نحوه شکل گیری «دائره المعارف تشیع» ارائه کرده و به فواید ظاهری و باطنی این فعالیت در فراهم آوردن دایره المعارفی کامل درباره تشیع و تربیت شماری پژوهشگر جوان در این زمینه اشاره کرده است. بهاءالدین خرمشاهی ضمن اشاره به نهضت دایره المعارف نویسی در دهه شصت در ایران، گوشه هایی دیگر از سوابق فعالیت این مجموعه را به همراه انواع مشکلات پیش پای آن آشکار کرده است. کامران فانی دایره المعارف های ناتمام مقدم بر «دایره المعارف تشیع» را برشمرده و نحوه تهیه مدخلنامه کامل این دایره المعارف را به همراه تحلیلی از مهم ترین مقالات آن توضیح داده است. همچنین او به سهم آقایان محقق و صدرحاج سیدجوادی و خانم فهیمه محبی در پیشبرد کار آن اشاره کرده است. حسن انوشه، از فعال ترین مؤلفان «دایره المعارف تشیع»، خاطراتی را درباره ماجرای تألیف برخی مدخل های این دایره المعارف ذکر کرده است. محمدمهدی جعفری به نقش حامیان خصوصی «دایره المعارف تشیع» همچون سیدابوالفضل تولیت، فهیمه محبی، بنیاد طاهر و بنیاد شط اشاره کرده است. شهرام پازوکی ماجرای آشنایی و همکاری با «دایره المعارف تشیع» و در نهایت کناره گرفتن خود از تألیف مدخل های این دایره المعارف را نقل کرده است. حسین معصومی همدانی به نقش جلسات هفتگی «دایره المعارف تشیع» و تأثیر آن در گرد آوردن استادان و پژوهشگران اشاره کرده و داوری خود درباره کلیت مقالات آن را بیان کرده است. در نهایت، حسین خندق آبادی گزارشی از فعالیت خود به عنوان یکی از ویراستاران واپسین جلدهای «دایره المعارف تشیع» در انتشارات حکمت و نیز نحوه فراهم آمدن تکمله آن در جلد پایانی ارائه کرده است.
حکمرانی حکیمانه
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
33 - 76
حوزه های تخصصی:
حکمرانی یکی از چالش های اصلی حکومت ها و دولت ها در عصر تغییرات شتابنده، آشفتگی ها، پیچیدگی ها، و عدم-قطعیت ها است؛ به طوری که مفهوم حکمرانی خوب و سایر مفاهیم حکمرانی پاسخگوی چالش های جهانی سازی چپاول گرانه، نظام سرمایه داری شرکتی بین المللی، و تأمین نیازها و خواست های ملت ها و دولت های گوناگون نیست. این پژوهش می کوشد تا با تکیه بر مفهوم «حکمت»، مفهوم «حکمرانی حکیمانه» را به عنوان حکمرانی اثربخش ارائه نماید. در این پژوهش، از روش شناسی نظریه پردازی استفاده شد و ادبیات معاصر مربوط به اشکال گوناگون و مهم حکمرانی و اداره امور عمومی در مقالات و کتاب های مرتبط مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. حکمرانی حکیمانه فراحکمرانی است و دارای ابعاد و ویژگی های متعددی است که به آن ها اشاره می شود: فراگیری، کنش-گرایی، دو یا چندجانبه گرایی، تعاملی و شبکه ای، بهره مندی از علم شهروندان، حکمت سیاسی و سیاست حکیمانه، حلقه کندوکاو حکمت، رهبری حکیمانه و توزیعی، تنوع و پیچیدگی، پذیرش فرهنگ تناقضات، اصول بنیادین عزت، حکمت، و مصلحت، اعتماد و احترام متقابل، پیگیری نفع عامه، حکومت پذیری، و تحقق جامعه و دنیای حکیمانه. حکمرانی حکیمانه ترکیبی از رویکردهای عقلانی، دینی، ارزشی، و اخلاقی به حکمرانی است، و متکی بر مفروضات حکیمانه ای در رابطه با جامعه، اقتصاد، فرهنگ، محیط زیست، و سیاست است که به شدت با یکدیگر مرتبط هستند. حکمرانی حکیمانه نظامی متنوع، یکپارچه، تعاملی، شبکه ای، مشارکتی، انطباقی، توانمند، خلاق، و نوآور از حکمرانی را ارائه می کند که نفع عامه و تأمین مطالبات عمومی را دنبال می کند و در نتیجه، حکومت پذیری را بهبود می بخشد. در پایان، بحث و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارایه می شود.
حکمرانی پراکسیس محوری با تأکید بر عقلانیت و قدرت
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
9 - 24
حوزه های تخصصی:
حکمرانی به طور کلی از دو بخش اساسی تشکیل شده است: یک؛ تصمیم گیری و خط مشی گذاری، دو؛ اجرای خط مشی ها و تصمیمات اخذ شده. مورد اول در علم خط مشی گذاری عمومی و مورد دوم در علم مدیریت دولتی بحث می شوند؛ به عبارت دیگر این دو مؤلفه دو روی یک سکه اند. خط مشی گذاری با در نظر گرفتن ارزشها و منافع گروه های خاص در بستر مشخصی از مناسبات قدرت شکل می گیرد که به نوعی از عقلانیت فاصله می گیرد. از طرفی از آنجا که خط مشی های عمومی عمدتاً در پاسخ به یک مسئله یا مشکل عمومی تدوین می شوند و ناظر بر انسان هستند، پیچیده و چندوجهی بوده و با رویکردهای علوم طبیعی نمی توان به حل آن پرداخت. رویکرد مبتنی بر فرونتیک که برگرفته از واژه فرونسیس در یونان باستان توسط ارسطو است، می تواند جایگزین مناسبی برای خط مشی گذاری و اجرای آن فراتر از رویکردهای علوم طبیعی باشد. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش قدرت در حکمرانی عمومی و با تأکید بر رویکرد فرونتیک سعی شده است به چهار سوال اساسی در حوزه حکمرانی عمومی پاسخ داده شود: (1) به کجا می رویم؟ (2) چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند و با کدام مکانیسمِ قدرت؟ (3) آیا این توسعه مطلوب است؟ (4) در مورد آن چه باید بکنیم؟ نهایتاً رویکرد پراکسیس محوری در حکمرانی پیشنهاد می شود، چرا که تفاوتِ زمینه های حکمرانی را در نظر گرفته و تأکید بر حکمرانی متمایز هر بستر از بستر دیگر دارد؛ در اینصورت حکمرانان باید بر این مبنا درک کنند که در حوزه حکمرانی خود چگونه اثربخش باشند.
تحلیل نقد شهید مطهری(ره) بر علامه طباطبایی(ره) در مفهوم حکمت الهی
حوزه های تخصصی:
در معنای حکمت الهی، اختلاف نظرهایی میان متکلمان و فیلسوفان مسلمان وجود دارد. هدف این نوشتار، تبیین و بررسی اشکالات شهید مطهری بر تعریف علامه طباطبایی از معنای حکمت الهی است. علامه در بیانی دقیق، نفس فعل خداوند را عین حکمت و مناط همه حکمت ها می داند که حکمت براى فعل دیگران، از آن جا انتزاع مى شود. منتفی شدن حکمت و عدم آن درباره خداوند، بی معنا شدن استدلال هاى قرآن به حکمت و انتقال از حکمتِ حکیمانه به حکمت متکلمان و سپس نفی آن، اشکالات شهید به این دیدگاه است؛ حال آن که با در نظرگرفتن حکمت به معنای غایتمندی افعال خداوند، بین فعل خدا و علت غایی آن یا همان حکمت، فاصله ای نیست. طبق مبنای علامه، فعل خدا تابع هیچ قانونی نیست؛ لذا حکمت برای خدا قابل اثبات است. ضمن این که غایت فعل خدا بالذات، ذات خداست و رساندن مخلوقات به کمالاتشان، مقصود بالتبع است. استدلال های قرآنی نیز فرض لغویّت را در نظر گرفته و سپس رد می کنند. علامه در موارد متعددی، معنای حکمت در خداوند را غیر از تعریف متکلمان معتزلی تبیین کرده و بیان ایشان، از قبیل دفع اشکال مقدّر بوده است. نقطه اشتراک دو دیدگاه این است که اساسا نظامی غیر از نظام احسن موجود، حتی فرضی ندارد.
در جست وجوی خیال از منظر حکمت و نقش آن در هنر و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
45 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: خیال از مضامینی است که همواره مورد توجه حکماء و فلاسفه ایرانی بوده است. تا جایی که بدون شناخت نقش خیال نمی توان به تحلیلی صحیح از تجلیات حکمت در معماری ایرانی دست یافت. مسئله پیش رو این است که در بسیاری از مطالعات، محققان بدون در نظر گرفتن بینش و حکمت ایرانی به عنوان پشتوانه هنر و معماری ایرانی به دنبال فهم آثار هستند. درحالی که شناخت معماری ایرانی مبتنی بر فلسفه غرب، نه تنها ما را به شناختی صحیح نمی رساند، بلکه تصویری نادرست از آن را پیش روی ما قرار می دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال شناخت مفهوم خیال از منظر حکمتِ ایرانی و نقش آن در هنر و معماری ایرانی است تا به شناختی صحیح از جایگاه و نقش خیال و تأثیر آن در بخش های مختلف معماری ایرانی دست یابد. ازین رو ابتدا جایگاه خیال را در بینش (خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی) مبتنی بر حکمت مورد مداقه قرار داده و سپس به شرح خیال متصل و خیال منفصل و ویژگی های آن ها پرداخته خواهد شد و در نهایت نقش خیال را حول دو رکن اصلی در شکل گیری و خوانش یک اثر هنری یا معماری، یعنی هنرمند (معمار) و مخاطبِ اثر، تبیین خواهد شد.روش پژوهش: پایگاه نظری و تئوریک این مقاله مبتنی بر حکمت ایرانی است. طرح تحقیق از نوع کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با راهبرد منطقی انجام می پذیرد.نتیجه گیری: در جمع بندی مبتنی بر آراء حکما چهار اصل «بازآفرینی حقیقت»، «جمع اضداد»، «انعکاس حقیقت» و «معماری، همواره بی انتها»، مبتنی بر خیال در هنر و معماری ایرانی پیشنهاد می شود و سپس الگوهای هنری و معماری این چهار اصل و مصادیقی ذیل آن ها ارائه خواهد شد.
تحلیل مضمونی نگاره «دو حکیم متنازع» منسوب به آقامیرک به روش شمایل شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاره «دو حکیم متنازع» منتسب به آقامیرک در نسخه خمسه طهماسبی یکی از آثاری است که نگارگر به عنوان مؤلف، معنای افزوده ای را از اثر به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی، نگاره مورد نظر را در چهارچوب شمایل شناسی پانوفسکی تحلیل می کند و با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات اسنادی، به طرح این پرسش می پردازد که چه لایه های معنایی پنهانی در نگاره «دو حکیم متنازع» وجود دارد؟ نتایج نشان می دهد که نگاره برخاسته از دیدگاه های معنوی و دینی است و از باور های حکمت آمیز اسلام، سرچشمه می گیرد. آقامیرک نیز متأثر از این نگرش عرفانی و از طرفی با توجه به نزدیکی به دربار شاه طهماسب، ضمن بیان شکوه و عظمت دربار به مدد نمادهای بصری و با نمایان کردن جدال دو حکیم در صحنه درباری، به صورت باطنی و غیرمستقیم، پیام های اخلاقی را به شاه و درباریان انعکاس داده است که مبادا تعصبات بیش از حدِ آن ها باعث از بین رفتن سلطنت شود. تصویر بیانگر نزاع کلیدی بین عقل و وهم است؛ نزاعی که درون همه انسان ها وجود دارد و انسان را به سوی غرور و غفلت سوق می دهد. ظاهر توهم همانند گل زیبایی است که ظاهر عقلانی دارد؛ ولی در باطن منجر به شکست انسان می شود.