۱.
علم پیشین و تخلف ناپذیر خداوند در مواجهه با موضوعاتی مانند: اختیار، نسخ، بداء و... در نگاه اول شبهاتی را پدید می آورد که با درنگ در آن مورد شبهه زدوده می شود از جمله اموری که ممکن است در نگاه اول با علم پیشین خداوند ناسازگاری داشته باشد قضایای تعلیقی و شرطی در بیان و کلام خداوند است که با علم تخلف ناپذیر و قطعی ناسازگار به نظر می رسد. تعلیق و قطعیت با هم سازگاری ندارند ولی با درنگ در فضای قضایای شرطی و تحلیل آن ها به قضایای حملی و تبیین مؤدای آنان این شبهه زدوده می شود خصوصاً با توجه به اینکه قضایای شرطی و تعلیقی در کلام خداوند گویای رابطه ی علی ومعلولی میان مقدم و تالی است و از سویی دیگر نحوه تعلق علم خداوند به قضایای شرطی موجب شرطی شدن علم خدا نمی شود و بین علم به شرط معلق و تعلیق در علم تفاوت جدی است.
۲.
عقل، یکی از شریف ترین نیروهای انسانی است که می تواند کلیّات و حقایق را درک کند و ممیز انسان از بهائم باشد. از طرفی عشق نیز از مسائل اساسی به حساب می آید که بنیان هستی بر آن نهاده شده و جنب و جوشی که سراسر وجود را گرفته به خاطر همین انگیزه است. بحث عقل و عشق از جمله مباحثی بوده که همواره مورد توجه حکیمان و عارفان بزرگی همچون ابن سینا و نجم الدّین رازی قرار گرفته است. ابن سینا ادراک و علم را مقدم بر عشق و اولین مرحله برای سیر و سلوک می داند؛ زیرا تا انسان شناختی نسبت به معشوق خود پیدا نکند، سفر او آغاز نمی گردد و بدون ادراک، شوق و عشقی ایجاد نمی شود. از طرفی نجم الدّین ساحت عشق را بسی فراتر از تنگنای عقل معرفی می کند و سپس به مخالفت عقلانی با نظریه وحدت عقل و عاقل و معقول می پردازد. او بر آن است تا در مقام بحث عقلانی به شیوه ی متکلّمان و فلاسفه بحث کند و در مقام درک شهودی و بیان مکاشفات نیز همچون عارفی فلسفه ستیز، با بهره گیری از واژگانی سرشار از استعاره، کنایه و تمثیل جانب عشق را پاس داشته باشد. در این نوشتار بر آنیم تا دیدگاه این دو حکیم را در زمینه ی عقل و عشق مورد واکاوی قرار دهیم.
۳.
قصه های تعلیمی در بستر سنت حکمت محور گذشته با تعریف حکایاتی از قهرمانان خیالی، نقشی تعلیمی غیرقابل انکاری داشته اند؛ تلویزیون و سینما همواره عرصه ی قصه ی قهرمانان خیالی هستند؛ قهرمانانی که سرگرم می کنند و تاثیر می گذارند. در این مقاله با استفاده از الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل به جست وجوی قهرمان جویای نام در داستان مشت زن گلستان سعدی می پردازیم تا در دل این قصه ی کهن دریابیم که چگونه حکمت و روایت در دل هم تنیده شده اند. در این بررسی ظرفیت های این قصه با فیلم های ژانر سفر قهرمان مقایسه شده اند. هدف از این بررسی تاکید بر این نکته است که روایت متون تعلیمی قصه گو در سینما و تلویزیون می تواند از یک سو ظرفیت های امروزی سنت را زنده کند و از سویی نسل جوان را به سرچشمه های فرهنگی پیوند دهد.
۴.
عوامل مختلفی در پیدایش آسیب های اجتماعی دخیل هستند اما از میان عوامل گوناگون شاید بتوان گفت نقش مهاجرت در گسترش و به وجود امدن شکاف ها و آسیب های اجتماعی پررنگ تر به نظر می رسد. میان مهاجرت و حاشیه نشینی رابطه تنگاتنگی وجود دارد، مهاجران از روستاها به شهرها مهاجرت کرده و در مناطق حاشیه ای سکنی می گزینند. درآمد پایین، شغل های نامتعارف، ناآشنایی با محیط، شرایط نامطلوب اقتصادی در همه ابعاد سبب جذب مهاجران روستایی به مناطق حاشیه ای و اطراف شهرهای بزرگ می شود. مهاجرت از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته نیز بعضاً با چنین حالتی روبه روست. حتی در صورت مهاجرت قانونی باز هم تبعیض میان فرد مهاجر و همکار بومی وی از نظر درآمد و استفاده از امکانات و خدمات جانبی شهروندان، چشمگیر است. جستار پیش رو در نظر دارد با واکاوی دلایل ایجاد مهاجرت به بررسی تاثیر آن بر افزایش جرم در کشور پذیرنده بپردازد و در این میان کشور آمریکا به عنوان یکی از اصلی ترین مقاصد مهاجران نمونه ی بسیار مناسبی برای این بررسی محسوب می شود
۵.
مطالعات پسااستعماری مجموعه ای از ره یافت های نظری است که، با تأکید بر پیامدهای استعمارگرایی، به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. نادین گوردیمر، نویسنده و فعال سیاسی سرشناس آفریقای جنوبی در رُمان آینده نگر مردم جولای به واکاوی تضاد میان سفیدها و سیاه ها پرداخته، و به این سوال پاسخ می دهد که چه اتفاقی می افتد وقتی یک طرف به لحاظ نژادی و فرهنگی خود را برتر از دیگری می پندارد. وی تصویری تخیلی از دوره ی گذار را در تاریخ استعماری آفریقای جنوبی ترسیم می کند که در آن جایگاه و نقش خانواده ی سفیدپوست اِسملز با خدمتکار سیاه پوست شان جابجا می شود. با استفاده از مفاهیم کلیدی پسااستعماری، به ویژه نظرات هومی بابا و آنتونیو گرامشی در مقوله های مکان، جا به جایی، هیبریداسیون، هژمونی و فرهنگ پذیری، و با روشی توصیفی-تحلیلی، پژوهش حاضر به واکاوی پیامدهای تغییر روابط قدرت میان استعمارگر و استعمار شده، به ویژه جنبه های هویتی آنها، در داستان می پردازد. گوردیمر با رویکردی ساختارشکنانه و با تأکید بر ماهیت نسبی و ناپایدارِ روابط قدرت، خاطرنشان می کند که به خاطر امکان همزیستی مسالمت آمیز در دوران پساآپارتاید ضرورت دارد که طرف استعمارگر در مفروضات اقتصادی، ایدئولوژیکی، نژادی و فرهنگی خود عمیقا تجدید نظر نماید.
۶.
سرگذشت انسان ها از معبر تمدن ها می گذرد و تمدن ها در طول تاریخ در شکل دهی به هویت بشر، گسترده ترین نقش را داشته اند. امروزه تمدن، به سند تاریخی فرهنگ ملل تبدیل گشته و از اهمیتی ویژه برخوردار است. دین اسلام پس از استقرار، به سرعت توانست بنیان گذار تمدن شگرفی در جهان شود؛ اسلام طی پنج قرن، از لحاظ نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگانی(فرهنگ) و قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی و ادبیّات و تحقیق علمی و علوم و طبّ و فلسفه پیشاهنگ جهان بود و از اینروی تمدن غربی را می توان وام دار تمدن اسلامی دانست. در این مقاله به روش اسنادی و با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی چیستی تمدن و مبانی قوام بخش تمدن اسلامی در شکل دهی به نظام اجتماعی پرداخته شده است.
۷.
مفهوم نبوت در نگاه نخست یک مسئله ی کلامی و دینی صرف به نظر می رسد، و شاید از این جهت باشد که در فلسفه کمتر به عنوان یک مسئله ی مستقل عقلی بدان پرداخته شده است. این درحالی است که با نگاهی دقیق در فلسفه ی ابن سینا با توجه به تحلیلی که وی از هستی، انسان، جامعه و چیستی وحی دارد، امری کاملاً عقلانی و مبتنی بر ضرورت عقلایی است. ایشان با توصیفی که از نبوت دارد مدعی است نبی انسانی است کامل و از هر جهت دارای کمالات ممکن که با اتصال به عقل فعال به کسب حقایق اصیل نائل می شود. وی از سه جهت وجود نبی را امری ضروری بر می شمارد؛ نخست از جهت اجتماعی به عنوان عاملی برای هدایت و کمال اجتماع، دوم به عنوان عنصری ضروری برای تحقق نظام احسن با توجه به عنایت الهی و سوم از این جهت که از نظر معرفت شناسی دریافت حقیقت اصیل بالضروره نیازمند ادراک معارف الهی است. این جستار برآن است که با نگاهی توصیفی – تحلیلی به برجستگی بحث نبوت، بویژه ضرورت آن در آثار ابن سینا پرداخته و از خلال آثار ایشان به صورتبندی سه استدلال در این باب بپردازد.
۸.
نظریه ی ولایت فقیه که تا قبل از انقلاب اسلامی، تنها به عنوان مثال فرع فقهی و بحث نظری در میان فقها موردبحث قرار می گرفت، پس ازانقلاب اسلامی به عنوان تئوری حکومت اسلامی و مبنای نظری نظام جمهوری اسلامی ایران، موردتوجه ویژه ای قرار گرفت. به طوری که به عنوان مثال از اصلی ترین بحث های روز در محافل علمی، موردبحث و تبادل نظر قرار گرفت. دراین بین دو دیدگاه متفاوت را موردبحث قرار می دهیم ازاین جهت که علامه مصباح مانند استاد خویش امام ره قائل به ولایت مطلقه فقیه است با استناد به ادله عقلی نقلی و این در حالی است که آیت الله سیستانی مانند استاد خویش آیت الله خویی ره قائل به ولایت مقیده است وادله عقلی نقلی را قبول ندارد بلکه آن ها را محدود به حدودی می داند. همچون افتاء وقضاء و تصدی امور حسبیه. مراد از افتاء این است که کلام فقیه در احکام فقهی و مسائل شرعی حجت است وولایت بر قضاء یعنی اینکه حکم فقیه بین اصحاب دعوی و دعاوی حقوقی و مسائل قضایی نافذ و معتبر است و مراد از امور حسبیه اموری است که انجام آن ضرورت داشته و متولی خاصی ندارد، این امور دارای مصادیقی همچون سرپرستی ایتام و مجانین است، در این مقاله سعی شده به صورت توصیفی _ تحلیلی پرداخته شده و نتیجه حاصله در این تحقیق نشان میدهد که دربحث انتصاب و انتخاب ولایت فقیه هردو بزرگوار نظر واحد(انتصاب) را قبول دارند.
۹.
فعل مجهول یک فرایند زبانی است که در زبان عربی از منظرگاه های صوتی وآوایی، اشتقاقی، معنایی، ونحوی وهمچنین زوایای گوناگون دیگری که در این پژوهش مورد نظر ما نیستند مورد پژوهش قرا می گیرد. ساختار فعل معلوم ومجهول از ابعاد مختلف، از دیر باز مورد توجه وبررسی قرار گرفته است که در مطالعات زبانی وعلوم زبان شناسی، زوایای ناگفته ی این عنصر نحوی هرچه بیشتر آشکار گردید. پژوهش حاضر در پی آن است تا 1. اهمیت هم ریشه بودن افعال را در تولید صوت وآوای افعال مجهول آشکار سازد، 2. مقوله ی حذف فاعل وحاکمیت مفعول وارتباط آن با لازم ویا متعدی بودن فعل مجهول را تبیین نماید و3. درباره ی افعال مجهول دو مفعولی وایجاد نقش دستوری جدید بحث کند. از آنجا که اهمیت مفهومی مبحث افعال و از جمله افعال مجهول برای ما غیر عرب زبانان بیشتر از طریق تلاوت قرآن کریم نمود می یابد، جستار پیش رو در پیّ آن است تا مثال های تحلیلی از آیات قرآن کریم باشند. انجام این پژوهش به شکل توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است
۱۰.
دغدغه اصلی این نوشتار، تبیین رویکرد اخلاقی حافظ؛ فردی یا اجتماعی است. در واقع، او فقط بخشی هر چند مهم از ادبیات فارسی نیست، بلکه در گذر قرون متمادی به یکی از سرچشه های فکری و فرهنگی و پشتوانه های روحی و معنوی فارسی زبانان تبدیل شده است. از همین روی با توجه به اهمیت اخلاق و ضرورت واکاوی و ریشه یابی وضعیت اخلاقی زمانه او، به شیوه تحلیلی-توصیفی و با استناد به اشعار حافظ، لازم است مجدانه دریابیم که این حافظ، یا به تعبیر هوشمندانه برخی، این حافظه تاریخی ما، در لوای اشعار و افکارش، مروج و مبلغ کدام نوع از مکاتب و مبانی اخلاقی است و نیز، این مکتب اخلاقی، هر چه که هست، فردی است یا اجتماعی؟ در واقع، تازگی و بداعت نوشتار حاضر در تبیین و اثبات فردی یا اجتماعی بودن اخلاق حافظی و فرق میان این دو مقوله است. نتیجه به دست آمده این که: در محبت به مردم(که اشعار حافظ لبریز از آن است)، مهم، پایه عاطفی اخلاق اجتماعی است و محبت به مردم، به خودی خود، دارای ارزش ذاتی نیست، لذا حافظ، در مقوله «اخلاق اجتماعی»، هیچ حدّ و مرزی قائل نبوده و بر رعایت آن در حق « همه» تأکید می کند
۱۱.
حقوق نجومی هزینه های هنگفتی را بر جامعه تحمیل می کند و درعین حال به لحاظ شکل پیچیده اغلب آن ها کشف و تعقیب آن ها دشوار است. لذا سیاست کیفری قاطعی را می طلبد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و پاسخ به سؤال اصلی: جرم انگاری حقوق نجومی در فقه اسلامی چگونه است؟ درصدد تبیین جرم انگاری حقوق نجومی از منظر فقهی است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش، در حقوق اسلام قرار گرفتن اجرت در مقابل کار است. در منابع اسلام در خصوص پرداخت حقوق کارمند و کارگر سه مقوله معیشت – کارکرد – نیازهای مادی، اجتماعی و روانی مطرح است. حرمت اکل مال به باطل و حرمت تعاون بر اثم، از مهم ترین مبانی شرعی جرم انگاری حقوق نجومی در عصر حاضر بوده و بر اساس این مبانی هرگونه کار حرامی به موجب قاعده «التعزیر لکل حرام» حرام بوده و مجازات که حاکم اسلامی با توجه به شرایط و حساس بودن موضوع اعمال می کند از آثار وضعی دریافت حقوق نجومی است عقل انسان ورود هرگونه ضرری را نهی نموده این گونه نهی با توجه به مُفاد قاعده لاضرر در نهی حقوق نجومی تسری داشته به طوری که عقل انسان در کنار انصاف حقوق نجومی را خارج از عرف و مغایر با کارکرد نجومی بگیران دانسته و چنین دریافت هایی را جرم قلمداد نموده است و از آنجا که قاعده عدالت، حرمت اختلال نظام، اصل امانت داری با خیانت، ظلم و بی نظمی مبارزه می نمایند، حقوق نجومی را از مصادیق خیانت، ظلم و اختلال در نظام دانسته و نجومی بگیران را خائن و مخل امنیت اقتصادی و سیاسی جامعه محسوب می کنند.
۱۲.
شناخت علوم بلاغی در درک لطائف و دقائق قرآن نقش مهمی دارند. یکی از زیرشاخه های علم معانی بحث «ایجاز، اطناب و مساوات» است که از دیرباز مورد توجه علمای بلاغت بوده است، به گونه ای که برخی از علمای اهل فن، بلاغت را به این بحث محدود و منحصر کرده اند. از این رو در بر شمردن گونه های ایجاز، اطناب و مساوات نظریات گوناگونی ارائه شده است و این ویژگی در تعریف اطناب و برشمردن گونه های آن نمود بیشتری دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی پس از مراجعه به کتب متعدد و دست اول بلاغت، تعریف کاملی از اطناب و گونه های آن ارائه نموده و شواهد کاملی از موارد اطناب در ثلث آخر قرآن کریم را استخراج کرده است تا در نتیجه بسترمناسبی برای توانمند ساختن مخاطب در به کارگیری عملی و آسان اطناب در این بخش از قرآن و کاربرد آن در جای مناسب خود فراهم گردد.