مطالب مرتبط با کلیدواژه

جاودانگی


۴۱.

مقایسه و ارزیابی رابطه جاودانگی و معنای زندگی در اندیشه تولستوی وملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی ملاصدرا مرگ جاودانگی تولستوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۷۹۴ تعداد دانلود : ۳۷۲۰
مسئله رابطه و تاثیر مرگ و جاودانگی بر معنای زندگی در آثار متفکرانی چون تولستوی و ملا صدرا به عنوان یکی از مسائل بنیادی مورد توجه بوده است ،تولستوی که زمانی احساس پوچی می کرده تصمیم می گیرد راه حلی بیابد،پس از سفرهای متعدد و مطالعه علوم مختلف و بالاخص کنکاش در زندگی واحوالات گروه های مختلفی از مردم اعم از پوچ گرایان و کسانی که زندگی را معنادار می دانند به این نتیجه می رسد که لازمه معنادار بودن زندگی جاودانه بودن انسان است والا سعادت و بامعنا بودن زندگی توهم وخیالی بیش نیست واین نتیجه حاصل استقراء و مطالعه در زندگی مردم است نه حاصل یک نظام فلسفی نظاممند. اما ملاصدرا با توجه به نظام فلسفی خاص خود که بر اساس مبانی واصول نظاممندی طراحی شده،اثبات می کند که انسان جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است و نفس و بدن رابطه اتحادی دارند ونفس انسان بواسطه اتحاد با ادراکات وتاثیر پذیری از فضایل اخلاقی وانجام دستورات شریعت ، سعه وجودی پیدا کرده و به تدریج به تجرد وروحانیت وجاودانگی می رسد و هدف نهایی وحقیقی از زندگی انسان رسیدن به مبداء هستی است وچون مبداء هستی نهایت ندارد پس انسان در صورتی می تواند در مسیر هدف ومعنای زندگی گام بردارد که جاودانه باشد لذا با اثبات عالم برزخ وقیامت سیر انسان را بی نهایت می داند واین تفسیر از زندگی ومرگ نه تنها ترسناک نیست وباعث پوچی نمی شود بلکه موجب پویایی ، امید ، آرامش و معناداری زندگی می شود .
۴۲.

مرگ و جاودانگی در اندیشه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم صغیر میرداماد مرگ جاودانگی نفس شناسی قوس نزول و صعود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۶۵۸
میرداماد حجم اندکی از نوشته های خود را به علم النفس اختصاص داده است و از این حجم اندک می توان دیدگاه او را درباره مرگ و جاودانگی استنباط و بازخوانی کرد. در این بازخوانی سه رویکرد فلسفی، عرفانی و دینی را می توان به تصویر کشید. این سه رویکرد در طول یکدیگرند و با هم مراتب اندیشه میرداماد راجع به مرگ و جاودانگی را تفسیر می کنند. بیرونی ترین بعد این اندیشه، رویکرد فلسفی میرداماد است. او این رویکرد را از نفس شناسی ابن سینا اخذ کرده و پایه های فلسفی او را در مفارقت نفس از بدن و جاودانگی پذیرفته است. در رویکرد عرفانی، میرداماد انسان را عالم صغیر و مقصود آفرینش تعبیر کرده و او و جاودانگی اش را در دو سلسله «بدو» و «عود» تبیین کرده است. این دو سلسله، هرچند با کمی اختلاف، همان قوس صعود و نزولی است که به ویژه در عرفان نظری استفاده می شود. در این نظریه، هرچند ریشه های افلاطونی و نوافلاطونی مشهود است، اما میرداماد می کوشد آنها را کاملاً دینی جلوه دهد و به همین دلیل شواهدی از آیات و روایات در تکمیل رویکرد عرفانی خود می آورد. این اقدام آگاهانه او نشان دهنده هماهنگی کامل این دو رویکرد نزد میرداماد است.
۴۳.

جاودانگی روح از منظر افلوطین و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلوطین سهروردی جاودانگی دوگانه انگاری نفس بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۳ تعداد دانلود : ۵۴۵
جاودانگی اصل مسلم نظام فلسفی افلوطین و سهروردی است که رابطه مستقیمی با چیستی و هویت انسان دارد. افلوطین و سهروردی سرشت انسان را نفس می دانند؛ بنابراین دوگانه انگار محسوب می شوند؛ اما برداشت متفاوتی از دوگانه انگاری ارائه داده اند. دوگانه انگاری نزد افلوطین با ترکیب دوگانه ای همراه است. در ترکیب اول ماده و صورت و در ترکیب دوم بدن و روح با هم هویت یگانه ای از انسان بدست می دهند. در ترکیب دوم روح صورت بدنی حاصل از ترکیب اول را بازآفرینی می کند و حیات دوباره ای بدان می بخشد. در این معنا از دوگانه انگار، روح نقش علت را برای بدن دارد و ازاین رو، آن را به نحوی با خود هم سنخ می کند. اما نزد سهروردی رابطه علّی و معلولی میان نفس و بدن مطرح نیست؛ نور اسفهبد به مزاج معتدل اعطاء می شود. از سوی دیگر سهروردی قائل به روج حیوانی است که تضاد آن کمتر از تضاد عنصر طبیعی است و با نفس همسنخ تر است.
۴۴.

زندگی پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جاودانگی دوگانه‎انگاری مادی‌انگاری فراروانشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۵ تعداد دانلود : ۹۴۹
این مقاله پنج بخش دارد. در بخش اول درباره اهمیت زندگی پس از مرگ بحث می‌شود. بخش دوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه دوگانه‌انگاری میان نفس و بدن و بخش سوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه مادی‌انگارانه اختصاص دارد. در بخش چهارم قرائن تجربی برای زندگی پس از مرگ بررسی می‌شود. در بخش پنجم دلایلی برای این نظر اقامه می‌شود که معقول بودن باورها درباره زندگی پس از مرگ به معقول بودن اعتقادات مابعدالطبیعی وابسته است.
۴۵.

مبانی و ادله فناناپذیری نفس در اندیشه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جاودانگی ملاصدرا نفس انسانی حرکت جوهری حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۳۷۲
صدرالمتالهین شیرازی بر اساس مبانی خاصّی مانند اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، حدوث جسمانی نفس و تقسیم عوالم هستی به عالمِ ماده، عالم برزخ و عالم عقول به اثبات فناناپذیری نفس انسانی می پردازد. با توجه به این مبانی، ملاصدرا ثابت می کند که نفس انسان در ابتدای وجودش به صورت مادی حادث شده و در مسیر یک حرکت جوهری قرار می گیرد. در طی این حرکت که در ذات نفس روی می دهد، نفس مادی به یک موجود مجرد تبدیل می گردد و پس از آن، در عالم عقول حیات جاودانه می یابد. بنا بر دیدگاه وی، عقولی هم که در این زندگی مادی نتوانسته اند به مرتبه تجرد برسند، در عالم برزخ به حرکت جوهری خود ادامه می دهند تا آن گاه که مجرد شوند و به عالم عقول بپیوندند. البته بر دیدگاه ملاصدرا در این خصوص نقدهایی نیز وارد است. این پژوهش به بررسی و نقد برخی مبانی و دلایل جاودانگی نفس در اندیشه ملاصدرا می پردازد.
۴۶.

بررسی نسبت و تلازم میان مرگ، جاودانگی و معنای زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی مرگ جاودانگی انسان جهان پس از مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۵۹۳
معنای زندگی از جمله مهمترین دغدغه های انسان معاصر است. در عصر جدید اگر چه انسان پیشرفتهای چشمگیری در علم و تکنولوژی کرده است اما با معضلاتی از جمله بی معنایی زندگی درگیر شده است. این معضل عوامل مختلفی دارد. در این مقاله بر آنیم تلازم میان جاودانی و مسئله معنای زندگی را مورد برسی قرار دهیم. برای این منظور ابتدا به چیستی مرگ و نظریات گوناگون در این باره پرداختیم و سپس به پرسش معنای زندگی پرداخته و دلایل بروز این پرسسش و همچنین معنای مختلف آن را به تفصیل شرح دادیم و در نهایت مسئله جاودانگی و مسائل مترتب به آن مورد واکاوی قرار داده و در باب تلازم میان معنای زندگی و جاودانگی ،سه نوع نگرش را تفکیک کردیم:1- ضرورت جاودانگی برای معناداری زندگی. 2- نفی ضرورت جاودانگی برای معناداری زندگی. 3-جاودانگی عاملی برای بی معنایی زندگی. و به تفصیل به تحلیل و بررسی هر یک از این سه نگرش پرداختیم.
۴۷.

بررسی پیدایی نفس و ارتباط آن با جاودانگی در اندیشه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نفس بدن حدوث جاودانگی عقل ماده صورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۳۶۷
مسیله نفس و بحث از آغاز و انجام آن، از مسایل مهم در حوزه فلسفه است. اگرچه در آرای فلاسفه باستان، بحث از نفس به صورت مبهم بیان شده است، این موضوع از جمله مباحث برجسته در آرای ارسطو و ابن سینا به شمار می آید. نگاه کلی به فلسفه ارسطو نشان می دهد او برای همه موجودات قایل به نفس است. وی بر مبنای نظریه ماده صورت، نفس و بدن را جدایی ناپذیر می داند و معتقد است نفس، حادث با حدوث بدن است و در نهایت با نابودی بدن نابود می شود و بقایی برای آن در نظر نمی گیرد؛ اما با دقیق شدن در آرای او و بررسی آثار مختلف وی، به مباحثی می رسیم که با این نگاه کلی کاملاً متفاوت است و نشان دهنده اعتقاد او به جاودانگی دست کم بخشی از نفس است. ابن سینا نیز در مسیله پیدایی نفس ظاهراً نظری مشابه نظر ارسطو دارد و حتی شاید این گونه به نظر آید که مقلد صرف ارسطوست و به تبع ارسطو به حدوث نفس معتقد است؛ اما با دقیق شدن در آرا و آثار وی، مشخص می شود در بسیاری از جزییات و اصول مهم از ارسطو فاصله می گیرد؛ به گونه ای که اگرچه قایل به حدوث نفس است، بر خلاف نگاه ارسطویی در باب سرنوشت نفس، وی در نهایت نفس را امری جاودانه می داند
۴۸.

مبانی انسانی پیشرفت سیاسی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت سیاسی اختیار دوساحتی جاودانگی کرامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۷۹
با بررسی مکاتب مختلف توسعه سیاسی، می توان گفت؛ نگرش تک ساحتی و کاملا ماتریالیستی به انسان بر اساس اصل اومانیسم، یکی از مهم ترین مبانی آنها می باشد. در این تلقی از توسعه سیاسی، دین و گزاره های اخلاقی، به عنوان مانعی در راه توسعه سیاسی حذف می شود و این امر، معنایی کاملا مادی و این جهانی پیدا می کند. اما در اندیشه اسلامی، هدف غایی پیشرفت سیاسی، دست یابی بشر به تعالی و تکامل همه جانبه و مقام خلیفه اللهی ذیل حکومت اسلامی است. در این میان، افزون بر این که حوزه های دنیایی خویش را به بهترین شکل ممکن سامان می بخشد، راه تعالی و رسیدن به قرب الهی را طی می کنند. لازمه دست یابی به این مهم، ابتناء مبانی انسانی پیشرفت سیاسی بر آموزه های اسلامی است. در این نوشتار چهار مورد از مبانی انسان شناسی پیشرفت سیاسی در اسلام (دوساحتی بودن، اختیار، جاودانگی و کرامت انسان) و تاثیر آنها بر مناسبات سیاسی، بررسی و مورد تحلیل قرار می گیرند.
۴۹.

معناداری زندگی در پرتو جاودانگی نفس از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا معناداری جاودانگی مرگ نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۶۲۵
پرسش از معنای زندگی و جاودانگی انسان، از جملة دغدغه های بنیادینی است که از دیرباز ذهن اندیشه وران را به خود مشغول ساخته است. باور به حیات پس از مرگ و جاودانگی در نوع تفسیر انسان از زندگی و در معناداری یا بی معنایی آن نقش مهمی دارد. ملاصدرا بر اساس عناصری از نظام فلسفی خویش هم چون تجرد نفس، حرکت جوهری، حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس و با ارائة تبیینی متفاوت از پدیدة مرگ، ایده ای را مطرح کرد که فهم دقیق آن بر پیوند میان اعتقاد به جاودانگی نفس و معناداری زندگی صحه می گذارد. رویکردی که ملاصدرا برای اثبات جاودانگی نفس انسان برگزیده، فلسفی است و نمود های آن در مسئلة معناداری قابل توجه است. با توجه به ابعاد جاودانگی انسان و معناداری زندگی در نظر ملاصدرا، انسان ایمانی، انسان عقلانی و انسان اخلاقی ملازم یکدیگرند. در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی در ابتدا مؤلفه های مهم در جاودانگی و معناداری زندگی را بررسی خواهیم کرد، سپس نقش اعتقاد به جاودانگی نفس در معنای زندگی را با توجه به مبانی حکمت صدرایی تبیین می کنیم.
۵۰.

نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستیِ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات فیزیکالیستی دوگانه انگاری جاودانگی مسیحیت معاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۲۶
الهیات فیزیکالیستی اصطلاحی است که تا کنون در مورد آن تعریف دقیق و روشنی ارائه نشده است. در قرن بیستم، برخی از اندیشمندانِ الهیات مسیحی نظیر ننسی مورفی و پیتر ون اینواگن با پذیرش رویکرد فیزیکالیستی نسبت به انسان سعی کردند که به تحلیل و توجیه باورهای مسیحیان در باب هویت انسان و جاودانگی او بپردازند. این رویکرد امروزه الهیات فیزیکالیستی نامیده می شود. بر اساس این رویکرد انسان در همین بدن مادی اش خلاصه می شود و با پذیرش این اصل، تفسیر از مرگ و جاودانگی به راحتی صورت می گیرد در جستار پیش رو نگارنده بر آن است تا با شیوه تحلیلی- توصیفی به نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستی مسیحی بپردازد و مهمترین استدلال های طرفداران الهیات فیزیکالیستی که عبارتند از: امتناع تعامل امر مادی و امر مجرد، ارتباط و تعامل میان شخص و بدن و فیزیکالیسم و آموزه های مسیحی را به رشته تحریر در آورد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این مطلب اشاره کرد که فیزیکالیست ها معتقدند شخصی که زمانی وجود داشته است، برای همیشه باید وجود داشته باشد تا اینکه برای همیشه نابود شود، چرا که مسیحیان نوعأ به اموری اعتقاد دارند که نمی توانند آن ها را به نحو عقلانی توجیه کنند، واقعیت رستاخیز مثالی از این دست است. بنابراین الهیات فیزیکالیستی با تاکید بر قدرت لایزال الهی و معجزه می تواند جاودانگی را اثبات کند.
۵۱.

تأملی بر مرگ و معنابخشی آن به زندگی در حکمت صدرایی و اگزیستانسیالیسم الحادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ هستی جاودانگی معنای زندگی حکمت صدرایی اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۶ تعداد دانلود : ۵۱۸
اگزیستانسیالیسم الحادی با رویکردی این جهانی به تحلیل انسان پرداخته و با نفی متافیزیک، وجود روح انسانی را منتفی می داند؛ انسان دارای وجودی تصادفی و متناهی است و خود باید معنا بخش زندگی رو به مرگ خویش باشد. سرانجام این زندگی عبث و بیهوده، مرگی است که همه ی تلاش بشر برای فرار از نابودی و نیل به جاودانگی را محکوم به یاس و ناامیدی می کند. اما در حکمت صدرایی انسان متشکل از جسم میرا و روح نامیرا است و شخصیت حقیقی انسان، روح جاودانه ی اوست. روح با هدف تعالی و پس از طی مراحل کمال و بی نیازی از جسم مادی آن را رها کرده و به حیات ابدی خویش ادامه می دهد، تا مرگ سرآغازی باشد بر زندگی حقیقی، رهیدن از قفس تن و همچنین ارمغان آور امید و بیداری در انسان . در این مقاله بر آنیم تا با تبیین ماهیت مرگ، به بررسی و مقایسه نقش مرگ در معنابخشی به زندگی از نگاه این دو مکتب بپردازیم.
۵۲.

رابطه نفس و بدن و تأثیر آن بر جاودانگی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا توماس آکوئینی جاودانگی رابطه نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۷۶۸
مسئله جاودانگی نفس در فلسفه ابن سینا و توماس آکوئیناس دو نظریه جداگانه است، اما در زوایایی اشتراک دارد. ابن سینا در تکمیل مبتکرانه علم النفس معلم اول، قید کمال را در تعریف نفس وارد و به جای صورت نشاند تا از تجرد نفس سخن گوید و در تبیین رابطه نفس و بدن بر شأن تدبیری نفس پای فشرد و نه بر اتحاد ذاتی و جوهری بین آن دو. توماس با پیروی از آموزه سینوی جاودانگی نفس، صورت بودن نفس برای بدن را چنان تقریر کرد که ترکیبی از آموزه ارسطویی و دیدگاه ابن سینا باشد، ولی در تبیین نحوه ارتباط نفس جاودانه با بدن میرا، نظریه روشنی ارائه نکرد که رابطه ذاتی و در عین حال گسست پذیر نفس با بدن را نشان دهد.
۵۳.

جستاری در فهم تفارق و تشابه «ابرمرد» فردریش نیچه و «انسان کامل» اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرمرد آرمان انسان کامل بازگشت جاودان جاودانگی دین و اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۴۴۹
مقایسه «ابرمرد» نیچه و «انسان کامل» اقبال لاهوری موضوع این نوشتار است تا وجوه افتراق و اشتراک آنها هویدا شود. هر دو فیلسوف رویکردی نو و بدیع به «انسان آرمانی» دارند . ابرمرد نیچه برای نخستین بار بوسیله خود او بیان شده است. انسان کامل تعبیری است که در سپهر اندیشه اسلامی، نخستین بار توسط محی الدّین عربی به کار برد. با وجود این، اقبال نیز در تبیین مفهوم انسان کامل به شیوه تقلیدی صرف عمل نکرد، بلکه به گونه ای تأسیسی، تاریخ اندیشیدن درباره انسان کامل را توسعه و تعالی بخشیده است. توجه و علاقه اقبال به نیچه و شباهت های انسان آرمانی آنها سبب شده تا عدّه ای به اشتباه این دو مفهوم را یکی انگارند. نیچه از مطرح ترین فیلسوفان معاصر غرب در ایران و اقبال، شناخته شده ترین فیلسوف معاصر مسلمان در غرب است. «ابرمرد» و «انسان کامل» دایرمدار و مهم ترین حاصل فکری آنهاست .
۵۴.

نفی تک ساحتی و میرا بودن آدمی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس روح جاودانگی قرآن ساحت های انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
انسان از منظر قرآن چگونه موجودی است؛ آیا تک ساحتی است یا چندساحتی؟ این مقاله در پی آن است که دو مدعا را در این زمینه بررسی و اثبات کند: اول آنکه انسان از منظر قرآن بیش از یک ساحت دارد؛ دوم آنکه چون انسان بیش از یک ساحت دارد (ساحت بدن و غیربدن) و ساحت بدن پس از مرگ نابود می شود، ساحت یا ساحت های دیگر که غیربدن است جاودانه است. لازمه این مدعا آن است که ساحت اصلی انسان که ملاک هوهویت اوست، ساحت غیربدنی باشد و ساحت بدنی، صرفاً تبعی است. این مقاله دارای دو بخش اصلی است؛ یکی آیات دالّ بر نفی تک ساحتی بودن انسان و دوم آیات دالّ بر جاودانه بودن انسان. آیات در هر یک از این دو بخش، به دلالت مطابقی و یا به دلالت تضمنی و التزامی، به مدعاهای فوق دلالت می کنند.
۵۵.

تأثیر تلقی ابن سینا از نفس بر تصویر او از جاودانگی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا عقل نفس جاودانگی معاد جسمانی.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۶۲
در این مقاله نشان می دهیم که معاد جسمانی از دیدگاه ابن سینا آموزه ای خردگریز است؛ یعنی اثبات عقلی آن ممکن نیست و تنها باید آن را از طریق نقلی که خود در نهایت مورد تأیید عقل است پذیرفت. البته، ابن سینا معاد روحانی را به لحاظ عقلی قابل اثبات می داند؛ از نظر او ذات نفس، عقل است که مجرد بوده و دیگر قوا به دلیل تحققشان از ناحیه تعلق نفس به بدن بهعنوان امری مادی، غیر مجرد اند. از آن جا که قوّه عقل مجرد است و بعد از مرگ بدن باقی می ماند، می توان تبیینی فلسفی از لذات و آلام آن ارائه کرد. در نتیجه، معاد روحانی لذات و آلام قوّه عقل است که از ملکات حسنه و رذیله سرچشمه می گیرد. اما با توجه به این که قوای نباتی و حیوانی در بدن تحقق دارند، با جدایی نفس از بدن نابود شده و از این رو، ارائه تبیین فلسفی از لذات و آلام آنها در نظام فلسفی ابن سینا میسور نیست. در نتیجه، اثبات عقلی معاد جسمانی امکان ندارد. به نظر می رسد، این تواضع عقلی بهتر از تلاش های ناموفق برای اثبات عقلی معاد جسمانی است.
۵۶.

دو امشاسپند خرداد و امرداد و نشانه های آنان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرداد کمال امرداد جاودانگی ویژگی های عمومی ویژگی های اختصاصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۴۴۹
در میان آثار ادب فارسی، شاهنامه بی شک نزدیک ترین آنها به سامانۀ باور شناختی ایران باستان است. در این مقاله کوشیده ایم که با استفاده از روش تحلیل محتوا نشانه های استوار و گمان آمیز دو امشاسپند خرداد و امرداد را در شاهنامه تحلیل نماییم. هدف پژوهش پاسخ به این سؤال است که چرا اندیشۀ امشاسپندان با وجود اهمیت معرفتی آن در متن شاهنامه به حسب ظاهر چنین کم اثر و بی فروغ است. در این پژوهش پس از ذکر معانی و ویژگی های عمومی امشاسپندان و نیز کارکرد های اختصاصی خرداد و امرداد به جست و جوی نشانه های آشکار و پنهان این دو امشاسپند در شاهنامه پرداختیم. علاوه بر یافتن تنها ذکر صریح این دو امشاسپند در شاهنامه، تمامی مواردی که ویژگی های عمومی امشاسپندان و اختصاصات این دو را در بر دارند شمارش کردیم و پس از محاسبۀ میزان بسامد آنها به تحلیل محتوایی و مفهومی یافته ها پرداختیم. در اثر این پژوهش، نتایجی همچون یافتن تنها یادکرد امشاسپندان در داستان کیخسرو و پیوند آن با کمال و جاودانگی وی، حضور کارکرد مذهبی و باور شناختی امشاسپندان و عدم تلقی فلسفی و هستی شناختی از آنان، وجود هشت یادکرد از امشاسپند خرداد به عنوان خرداد ماه و خرداد روز و عدم یادکرد امرداد در این معانی و دست یافت های دیگر حاصل گردید.
۵۷.

بررسی جایگاه روح در انسان شناسی یهودیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح انسان شناسی یهودیت کتاب مقدس عهد عتیق مجرد جاودانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۶ تعداد دانلود : ۴۹۸
بنیان هر دینی بر آموزه های آن دین استوار است. یکی از آموزه های مهم در یهودیت، انسان شناسی است. یهودیت اهمیت کلیدی برای انسان قائل است؛ تا جایی که این امر بر آموزه های دیگر یهودیت تأثیرگذار می باشد. یکی از ابعاد بسیار مهم وجود انسان که مورد توجه همه فلاسفه، متکلمان، عرفا و اندیشمندان بوده است، بحث روح و ویژگی های آن است. توجه به این بُعد وجودی و ترسیم جایگاه آن در انسان می تواند کلید حل اختلافات بین ادیان باشد. این مقاله به صورت تحلیلی توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط، تدوین شده است. حاصل آنکه با نگاهی به تاریخ یهودیت و کتاب مقدس و بعدها با تأثیر اندیشه های فلسفی یونان توسط فیلون، فیلسوف یهودی، دوساحتی بودن انسان و تأکید بر ساحت روحانی و مجرد به عنوان امری جاودانه در اعتقاد یهود، ثابت می شود.
۵۸.

بررسی جاودانگی نفس و نسبت آن با سعادت از نظر اسپینوزا در مقایسه با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسپینوزا نفس جاودانگی سعادت حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۴۲
مسئله «جاودانگی» را (به عنوان یک امر فطری) می توان از ابعاد مختلف وحیانی، عرفانی، عقلی و فلسفی مورد پژوهش قرارداد. در این مقاله، ازمنظر فلسفی به بررسی انتقادی نفس شناسی و جاودانگی در اندیشه باروخ اسپینوزا با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه پرداخته شده است. اسپینوزا همچون صدرالمتألهین معتقد به خلود و بقای نفس است؛ با این تفاوت که از یک سو منکر جوهریت نفس است و ازسوی دیگر قائل به شمول-ناپذیری و اکتسابی بودن جاودانگی است. بنابراین حصول جاودانگی نزد اسپینوزا، متوقف بر احراز شرایط و رفع موانع است. براین اساس، تنها نفوسی به تجربه ابدیت نائل می شوند که شرایط لازم جاودانگی را در خود ایجاد کنند. ملاصدرا اما طبق مبانی خود معتقد است که جاودانگی یک امر تکوینی و ذاتی برای نفس بوده و درنتیجه همه افراد را در برمی گیرد. استنباط و تبیین عوامل حصول جاودانگی و نسبت آن باسعادت انسان در اندیشه اسپینوزا، در مقایسه با دیدگاه صدرالمتألهین، از مباحث مهم این نوشتار است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی است.
۵۹.

نسبت سعادت اخلاقی و جاودانگی در اندیشه ابن عربی و کیرکگور(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی جاودانگی حیات دینی سعادت اخلاقی کرکگور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۴۸۱
امسئله اصلی این مقاله مقایسه نسبت میان دو مفهوم سعادت و جاودانگی از منظر ابن عربی و کرکگور، به عنوان دو اندیشمند اسلامی و مسیحی است. مقصود از این مقایسه که با روش توصیفی - تحلیلی به پیش می رود، یافتن مبانی و پیامد آرای آنان در کنارِ کشفِ وجوه مشترک و متمایزِ دو دیدگاه در تقریر کارکرد دنیوی و اخروی اخلاق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اندیشه ابن عربی، سعادت به معنای تخلّق به اخلاق الله و تحقّق در اسماء الله است؛ یعنی به لحاظ مفهومی معادل و به لحاظ مصداقی مساوق با جاودانگی است؛ بدین ترتیب انسان در قوس صعود با حرکت حبّی خویش به سمت سعادت اخلاقی و در نتیجه به مقصد جاودانگی حرکت می کند؛ اما از نگاه کرکگور اخلاق به معنای کسب فضایل دنیوی است که از نظر مفهومی و مصداقی از عمل به تکلیف الهی و جاودانه شدن با تفرّد مؤمنانه افتراق می یابد. کرکگور با تکیه بر ایمان، اخلاق را مرتبه افراد قاصر از امتحان الهی می داند و در نتیجه قهرمان فانیِ اخلاق را نازل تر از شهسوار جاودانِ ایمان می شناسد. در مقام داوری و با نظر به مبانی و مفروضات دو متفکر، به نظر می رسد خوانش ابن عربی که حیات دینی و اخلاقی را همسان می داند، بر نگرش کرکگور که اخلاق را مرتبه نازلی از حیات مؤمنانه می شمارد، ترجیح دارد
۶۰.

تحلیل انتقادی دیدگاه جامعیت قرآن نسبت به مسائل اخروی با محوریت کتاب «القران و التشریع»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جاودانگی جامعیت قرآن رویکرد حداقلی رویکرد اعتدالی تشریع آیات الاحکام صادق بلعید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۰۲
جامعیت قرآن که خود ذیل بحث کارکرد و قلمرو دین مطرح می شود، از دیرباز به عنوان یکی از جنبه های اعجاز قرآن مورد توجه متفکران و قرآن پژوهان اسلامی بوده است؛ اگرچه مصرف اصطلاح «جامعیت قرآن»، محصول دوران اخیر به حساب می آید، اما محتوای آن با عناوینی مانند علوم مستنبط از قرآن مورد توجه بوده است. مفسران و متکلمان مسلمان در اصل جامعیت قرآن در عرصه هدایت و تأمین نیازهای بشر برای هدایت، اختلافی نداشته؛ اما در مصداق و کیفیت و قلمرو جامعیت قرآن و احکامش وحدت نظر ندارند. در حوزه اخیر شاهد سه رویکرد اعتدالی، حداکثری و حداقلی هستیم. صادق بلعید در کتاب «القرآن و التشریع» با نفی رویکرد حداکثری و اعتدالی، مفاهیم و معارف قرآن را فردی و مربوط به حیات اخروی انسان می داند. یافته تحقیق بر آن است که وی علاوه بر نادیده گرفتن آیات فروان قرآن که صراحت در نگاه و دخالت دین در مناسبات اجتماعی دارد، حتی سابقه عملی حضور نبی مکرم اسلام را در این حوزه نادیده می انگارد. در این مقاله با روش تحلیلی و اسنادی، و با رویکرد انتقادی به بررسی دیدگاه بلعید در این کتاب پرداخته و از رهیافت اعتدالی در حوزه جامعیت قرآن دفاع می کنیم.