آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

در میان آثار ادب فارسی، شاهنامه بی شک نزدیک ترین آنها به سامانۀ باور شناختی ایران باستان است. در این مقاله کوشیده ایم که با استفاده از روش تحلیل محتوا نشانه های استوار و گمان آمیز دو امشاسپند خرداد و امرداد را در شاهنامه تحلیل نماییم. هدف پژوهش پاسخ به این سؤال است که چرا اندیشۀ امشاسپندان با وجود اهمیت معرفتی آن در متن شاهنامه به حسب ظاهر چنین کم اثر و بی فروغ است. در این پژوهش پس از ذکر معانی و ویژگی های عمومی امشاسپندان و نیز کارکرد های اختصاصی خرداد و امرداد به جست و جوی نشانه های آشکار و پنهان این دو امشاسپند در شاهنامه پرداختیم. علاوه بر یافتن تنها ذکر صریح این دو امشاسپند در شاهنامه، تمامی مواردی که ویژگی های عمومی امشاسپندان و اختصاصات این دو را در بر دارند شمارش کردیم و پس از محاسبۀ میزان بسامد آنها به تحلیل محتوایی و مفهومی یافته ها پرداختیم. در اثر این پژوهش، نتایجی همچون یافتن تنها یادکرد امشاسپندان در داستان کیخسرو و پیوند آن با کمال و جاودانگی وی، حضور کارکرد مذهبی و باور شناختی امشاسپندان و عدم تلقی فلسفی و هستی شناختی از آنان، وجود هشت یادکرد از امشاسپند خرداد به عنوان خرداد ماه و خرداد روز و عدم یادکرد امرداد در این معانی و دست یافت های دیگر حاصل گردید.

تبلیغات