مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دلبستگی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی تعهد حرفه ای در رابطه بین ویژگی های شغلی و رضایتمندی داوران فوتبال ایران است. از این رو، تعداد 174 داور فعال لیگ برتر و دسته اول فوتبال کشور (نمونه برابر جامعه) به پرسشنامه های ویژگی های شغلی جاکو (2004)، تعهد حرفه ای آرانیا (1984) و رضایت شغلی مینه سوتا (1967) پاسخ دادند. روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی و متخصصین و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ تأیید شد (85/0 =r ). نتایج آزمون فریدمن و t ویلکاکسون نشان داد که از دیدگاه داوران ویژگی های اهمیت وظیفه، تنوع مهارت و تخصص به مراتب اولویت بیشتری از ویژگی های پردازش اطلاعات و بازخورد در شغل داوری دارد. همچنین از دیدگاه آزمودنی ها، بعد دلبستگی مهم ترین بعد تعهد حرفه ای بود (p≤ .05). نتایج مدل معادلات ساختاری نیز نشان داد که تعهد حرفه ای به طور معنی داری (R2= .94) می تواند رابطه میان ویژگی های شغلی و رضایتمندی داوران فوتبال را تسهیل کند (RMSEA= 0.076; λ2/df= 1.98; IFI= .92; CFI= .92; GFI= .94). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که سازه های نگرشی و روانشناختی دیگری مانند تعهد حرفه ای می توانند شرایط بسیار مطلوب تری در چرخه مدل ویژگی های شغل در ورزش داشته باشند. همچنین در تحلیل رضایت شغلی داوران مشخص شد که عدم دوام شغل، سیستم حقوق و مدیریت از عوامل نارضایتی و جایگاه در اجتماع و ارزش های موجود در شغل از عوامل رضایت از شغلی داوران است. بر این اساس می توان انتظار داشت که با غنی تر شدن ویژگی های اصلی شغل داوران فوتبال، عامل های تعهد و رضایت شغلی نیز افزایش پیدا کند.
مدل علّی تاثیر دلبستگی اضطرابی و اجتنابی بر آمادگی به اعتیاد به موادمخدر با نقش میانجی نگرش مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و برازش مدل علّی تاثیر دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین بر گرایش به مصرف مواد مخدر با نقش میانجی نگرش به مواد بود. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران بود. نمونه ای شامل 253 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، تجارب روابط نزدیک و نگرش به موادمخدر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین دارای رابطه مثبت معنادار با نگرش به مواد و آمادگی به اعتیاد بود. همچنین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین با واسطه نگرش به مواد، رابطه مثبت معناداری با آمادگی به اعتیاد داشتند. نتیجه گیری: در مجموع نگرش به مواد، می تواند به عنوان متغیر واسطه ای، میان دلبستگی و آمادگی به اعتیاد در نظر گرفته شود.
شناسایی و تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر (مورد مطالعه: زنان 45-20 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر در میان زنان 20 تا 45 ساله شهر تهران، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در بخش چارچوب نظری از نظریه های صاحب نظرانی هم چون هیرشی، مرتن، باندورا ، پیترسون و دنسلی استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 386 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و گویه ها استاندارد بوده که پس از تایید اعتبار سازه ای و صوری آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.79) محاسبه و استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی آن است که مشارکت اجتماعی زنان و دلبستگی خانوادگی خشونت علیه زنان در فضای سایبر را کاهش می دهد و با افزایش اعتیاد آنلاین، خشونت افزایش می یابد و همنوایی در گروه های سایبری در صورت اعتیاد آنلاین در خشونت علیه زنان تاثیرگذار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بر خشونت علیه زنان تاثیر دارد.
نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در ریزش از درمان مبتلایان به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
173-188
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در پیش بینی ریزش از درمان انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 234 نفر از مردان مبتلا به سوء مصرف مواد که جهت ترک و دریافت درمان به کلینیک ها و مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و در صورت داشتن ملاک های ورود، مورد مصاحبه قرار گرفته و سپس ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامه های فرم کوتاه اتحاد درمانی و دلبستگی بزرگسال را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که اتحاد درمانی و سبک های دلبستگی قادرند بین افرادی که از درمان ریزش داشته اند و افرادی که به درمان ادامه داده اند تمیز قایل شود. نتیجه گیری: این یافته ها همسو با مطالعات پیشین حاکی از نقش متغیرهای مربوط به روابط بین فردی در ریزش بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در ریزش از درمان است.
رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه شامل تمامی دختران 14 تا 17 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1395 بود که از میان جامعه آماری این پژوهش، 115 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.اطلاعات از طریق فرم خودگزارش دهی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (YSR) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)جمع آوری شد و داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که اختلالات برون نمود با ابعاد اعتماد و نیاز به تایید به ترتیب ارتباط منفی و مثبت معناداری دارد و بعد نیاز به تایید ارتباط مثبت و معناداری با اختلالات درون نمود دارد و نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بعد نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات درون نمود و ابعاد اعتماد و نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات برون نمود هستند. پژوهش حاضر، اهمیت نیاز به تایید را به عنوان پیش بینی معنادار اختلالات درون نمود و برون نمود در دختران نوجوان برجسته می سازد و الگوی اعتماد پایین و نیاز به تایید بالا را برای پیش بینی اختلالات برون نمود ارائه می دهد که آموزش های لازم به والدین در خصوص نیازهای هر یک از دوره-های تحولی که می تواند در دلبستگی و درنتیجه سلامت روان فرد تاثیر بگذارد ضروری می نماید.
پیش بینی سبک عشق ورزی بر اساس سبک دلبستگی دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی رودهن
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی سبک عشق ورزی بر اساس سبک دلبستگی دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی رودهن می باشد. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی همبستگی از نوع پیش بینی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن می باشد.از بین دانشجویان متأهل 150 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس دلبستگی و مقیاس نگرش به عشق می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد 10/0 از واریانس و تغیرپذیری سبک اروس و استورگ، و 18/0 از واریانس و تغیرپذیری سبک مانیا و 13/0 از واریانس و تغیرپذیری سبک آگاپه توسط متغیر دلبستگی تبیین می شود. به عبارت دیگر، سبک عشق ورزی بر اساس سبک دلبستگی دانشجویان متأهل قابل پیش بینی بود. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که تعاملات اولیه افراد در زمینه دلبستگی به شیوه های گوناگون به عنوان یک عامل مهم، سطح و کیفیت ایجاد روابط دوران بزرگسالی را پیش بینی می کند، با شناخت سبک های دلبستگی افراد می توان به آنها در زمینه ایجاد روابط بزرگسالی (عشق ورزی و ازدواج) کمک کرد.
اثربخشی آموزش والدین مبتنی بر نظریه دلبستگی بر افزایش کیفیت مراقبت مادران کودکان مضطرب پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۶
407-426
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته روش آموزش والدین مبتنی بر نظریه دلبستگی بر افزایش کیفیت مراقبت مادران دارای کودکان مضطرب پیش دبستانی بود. برای شناخت اثربخشی این بسته 278 نفر از مادران کودکان 2 تا 6 سال از 6 مهدکودک شهر تهران که به روش نمونه-برداری خوشه ای در دسترس انتخاب شده بودند، مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی را تکمیل کردند. با توجه به نمره افراد در این مقیاس و در نظر گرفتن دیگر ملاک های خروج و ورود به پژوهش در نهایت 61 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و 30 نفر در گروه آزمایش و 31 نفر در گروه مقایسه قرار گرفتند. بسته آموزش والدین مبتنی بر نظریه دلبستگی در طول 8 جلسه گروهی هفتگی (8 تا 12 نفر در هر گروه) در مهدکودک-ها به مادران گروه آزمایش ارایه شد. پس از پایان جلسات آموزشی و 3 ماه پس از آن مقیاس کیفیت مراقبتی مادر به وسیله دو گروه تکمیل شد. نتایج نشان داد که بسته آموزش والدین حساس بودن، پاسخ دهی و هم چنین دسترس-پذیری هیجانی مادران گروه آزمایش را افزایش و تعارض و سردرگمی آن ها را کاهش داده است و هم چنین پیگیری نتایج نشان داد که این تغییرات در طول 3 ماه ثبات داشته است. بر مبنای یافته-ها، بسته آموزش والدین می تواند در موقعیت های بالینی برای افزایش کیفیت مراقبت مادران و ارتقای روابط مادر کودک مورد استفاده قرار گرفته و مفید باشد.
مقایسه میزان دلبستگی به والدین، همسالان و خواهران و برادران در نوجوانان درگیر و غیر درگیر در پدیده زورگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۷
369-390
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه میزان دلبستگی به والدین، همسالان و خواهران و برادران در نوجوانان درگیر (زورگو، قربانی و زورگو قربانی) و غیر درگیر شهر یزد صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر شهر یزد در سال تحصیلی 93-92 بودند. نمونه شامل 384 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مورد جامعه سنجی قرار گرفتند و پرسش نامه خودگزارشی سنجش روابط همگنان، پرسش نامه دلبستگی به والدین، همسال و خواهر و برادر را پر کردند. آزمون مانوا نشان داد در میزان دلبستگی به والدین، همسالان و خواهران و برادران بین نوجوانان درگیر و غیر درگیر در زورگویی تفاوت معناداری وجود دارد ( 0/0001 >p). گروه غیر درگیر در مقایسه با گروه های درگیر، نمرات بالاتری را در میزان دلبستگی به والدین نسبت به گروه همسالان و خواهران و برادران به دست آوردند. همچنین در میان گروه های درگیر، گروه زورگو و زورگو- قربانی بعد از دلبستگی به مادر نمرات بالاتری را در میزان دلبستگی به همسالان کسب کردند. در نهایت، میزان دلبستگی به خواهران و برادران در همه گروه ها کمترین میزان نمرات دلبستگی را به خود اختصاص داد.
بررسی میزان، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی بر مبنای کیفیت رابطه دلبستگی و ادراک طرد و کنترل والدینی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
531-549
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت رفتار کاربر در شبکه های اجتماعی به ویژه در گروه سنی نوجوانان، هدف این پژوهش بررسی رابطه میزان استفاده، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی با کیفیت دلبستگی به والدین و ادراک طرد و کنترل والدینی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام نوجوانان 15 تا 18 سال شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 146 پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل والدینی و پرسشنامه کاربری شبکه های اجتماعی پاسخ دادند نتایج نشان داد که کیفیت رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی میزان استفاده و نوع کاربری شبکه های اجتماعی داشته و همچنین می تواند بر پیامدهای استفاده از این شبکه ها نیز تأثیر بگذارد. هم چنین، بر خلاف انتظار، افزایش کنترل والدینی نمی تواند موجب کاهش استفاده از این شبکه ها گردد. بر مبنای یافته ها به نظر می رسد که هر چند بیشتر نوجوانان از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند ولی رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی انگیزه استفاده از شبکه های اجتماعی دارد.
روابط ساختاری سبک دلبستگی با پریشانی روان شناختی: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
63 - 76
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش دلبستگی ناایمن در تحول و تداوم پریشانی روان شناختی و تأثیر تنظیم هیجان بر مشکلات و اختلالات روان شناختی، هدف پژوهش حاضر، وارسی سهم تنظیم شناختی هیجان در تبیین رابطه بین سبک دلبستگی و پریشانی روان شناختی بود. روش: نمونه مورد مطالعه، دربرگیرنده 300 نفر از دانشجویان کارشناسی و دکتری حرفه ای مشغول به تحصیل در دانشگاه شاهد بود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-21)، پرسشنامه تجارب مربوط به روابط نزدیک (ECR-R) و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-S) بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار های SPSS-23 و AMOS-18 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اضطراب دلبستگی با مؤلفه های اضطراب، افسردگی و استرس و نیز تنظیم غیرانطباقی هیجان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. یافته های برآمده از معادلات ساختاری و آزمون سوبل بیان گر تأیید نقش واسطه ای متغیر تنظیم غیرانطباقی هیجان در رابطه بین اضطراب دلبستگی و مؤلفه های پریشانی روانشناختی بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر، نقش واسطه ای متغیر تنظیم غیرانطباقی هیجان را در رابطه بین اضطراب دلبستگی و مؤلفه های پریشانی روانشناختی نمایان ساخت. بدین سان می توان در گستره روابط بین فردی، تربیتی، خانوادگی و درمانی به متغیرهای یادشده توجه نمود.
پیش بینی سازگاری با ناباروری براساس سبک های دلبستگی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری به عنوان تهدیدکننده تولیدمثل و بقا، تجربه استرس زایی را برای زوجین نابارور ایجاد می کند. ازآنجایی که استرس توانایی فعال سازی دلبستگی را دارد، ممکن است بر واکنش ناشی از استرس ناباروری و نحوه سازگاری زوجین نابارور تأثیرگذار باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سازگاری با ناباروری بود. در پژوهش حاضر، از طرح اکتشافی از نوع همبستگی استفاده شد. تعداد 192 زن (192 n= ) نابارور مراجعه کننده به بخش درمانگاه پژوهشکده رویان شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. اطلاعات اولیه شامل سن، مدت ناباروری، مدت ازدواج، تعداد فرزندان، سابقه سقط جنین، شغل و میزان تحصیلات ثبت شد. گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI ) و مقیاس سازگاری با بیماری ( AIS ) انجام شد. داده ها به روش همبستگی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن ( P<0.01 ، r=0.23 ) و سبک دلبستگی ناایمن ( P<0.01 ، r=-0.32 ) با سازگاری با ناباروری رابطه مثبت و منفی معنادار دارند. زنان نابارور ایمن، با ناباروری سازگاری بالاتری دارند. همچنین زنان نابارور ناایمن، سازگاری باناباروری پایین تری دارند. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت سبک دلبستگی ایمن و ناایمن، بر سازگاری با ناباروری مؤثر است و درمان های دلبستگی محور، بر سازگاری افراد با تجربه استرس زای ناباروری اثربخش خواهد بود.
نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی صورت گرفت. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسشنامه سبک دفاعی (DSQ؛ اندروز، سینگ و باند، 1993) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی پژوهش با داده های مشاهده شده برازش مطلوبی داشت و نشان داد که رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه ای غیرخطی است و مشخص می کند که آسیب های دلبستگی از طریق مکانیزم های دفاعی بر نشانه های اضطراب و افسردگی اثر می گذارد. بر این اساس، توجه به مکانیزم های دفاعی در کنار آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلال های اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روانی افراد جامعه اهمیت فراوان دارد.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روانشناختی و شیوه های مراقبتی بر افزایش رفتار دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجاکه شکل گیری دلبستگی مادر به کودک از همان ابتدای تولد و یا حتی قبل تر از آن (حین بارداری) آغاز می شود ازاین رو مداخله مناسب جهت آموزش به مادر در ایجاد دلبستگی صحیح بین خود و کودک تأثیر به سزایی دارد. به همین جهت هدف مطالعه حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی و شیوه های مراقبتی بر افزایش رفتار دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد قرار گرفت. روش: بدین منظور از بین پژوهش های متعدد مربوط به این زمینه،21 پژوهش که در بین سال های(1378-1395) در پایگاه های اطلاعاتی معتبر همچون؛ پایان نامه های کشور (ایران داک)، نشریات ایران (مگ ایران)، سایت علوم انسانی، پایگاه اطلاعاتی جهاد دانشگاهی و نشریات ادواری، PubMed ، پایگاه مقالات کشورهای اسلامی( ISC ) و پایگاه ثبت همایش های کشور(سیلویکا) نمایه شده بود و از لحاظ روش شناختی موردقبول بودند انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. این پژوهش مبتنی بر 21 اندازه اثر است و ابزار استفاده شده چک لیست فراتحلیل بود. داده های به دست آمده توسط نرم افزار CMA-2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر مداخلات و آموزش های روان شناختی بر ارتقاء رفتارهای دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد به طورکلی 64/0 (0/001> p ) بود. نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده برای اثربخشی مداخلات و آموزش های روان شناختی بر رفتار دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد طبق جدول تفسیر اندازه کوهن متوسط، محاسبه می شود؛ بنابراین این مداخلات و آموزش ها به طور مطلوبی می توانند در ارتقا رفتارهای دلبستگی مادر- جنین و مادر نوزاد، مؤثر واقع شوند.
ارتباطات اجتماعی و دلبستگی:الگوهای روابط متقابل روانی-اجتماعی در نظام ارتباطات بین فردی
حوزه های تخصصی:
زندگی اجتماعی بدون شک بدون وجود نظامی از تبادل متقابل پیام ها بین افراد، ناممکن است. ارتباطات از هر شکل، بعنوان مجموعه ای از رسانه های حامل پیام، نقشی مهم در شکل گیری جوامع بشری دارند. با پیشرفت جوامع بشری، نظام های نمادین ارتباطی بتدریج منجر به پیچیدگی اجتماعات شده و در این میان، تعاملات متقابل بین فردی نقشی کلیدی دارند. با تمامی این اوصاف، حسب بررسی های صورت گرفته در حوزه های روانی-اجتماعی، تعاملات بین فردی بر پایه هسته ای از تعاملات غریزی شکل می گیرند که هدف آن نگهداشت افراد در کنار همدیگر است و در متون تخصصی از آن به دلبستگی تعبیر می شود. در نوشتار حاضر، تلاش شده است مبانی ارتباطات بین فردی و اجتماعی از زاویه دید نظریه دلبستگی مورد بررسی واقع شده و اهمیت استفاده از این چهارچوب نظری برای کاربرد در تحلیل های آتی پژوهش های روانی-اجتماعی در حوزه تعاملات و ارتباطات بین فردی پررنگ شود.
رابطه دلبستگی به والدین و همسالان و بخشش: بررسی نقش واسطه ای بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
185 - 204
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در ارتباط بین دلبستگی به والدین و همسالان و بخشش بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و مدل تحلیل مسیر بود. شرکت کنندگان این پژوهش، 280 نفر (174 دختر و 106 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش، شامل پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان(آرمسدن و گرینبرگ، 1987)، پرسشنامه بلوغ عاطفی(سینگ و بهارگاوا، 1974) و مقیاس بخشش تامپسون و همکاران(2005) بود. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ و برای احراز روایی مقیاسها از روش تحلیل عوامل استفاده شد. شواهد، مؤیّد پایایی و روایی مطلوب مقیاسها بود. به منظور بررسی مدل پژوهش، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: دلبستگی به والدین، هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم و از طریق ابعاد بلوغ عاطفی، پیش بینی کننده بخشش است؛ به این صورت که دلبستگی به والدین به واسطه بلوغ عاطفی، بخشش را به صورت مثبت پیش بینی می کند. دلبستگی به همسالان نیزاز طریق بلوغ عاطفی توانست بخشش را پیش بینی کند. نتیجه گیری: روابط عاطفی با افراد مهم زندگی، به واسطه بلوغ عاطفی، تأثیر بسزایی در بخشش خود و دیگران دارد
اثربخشی مداخله دلبستگی محور بر بهبود رابطه والد-کودک و کاهش نشانه های اضطراب جدایی در کودکان 7 تا 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی مداخله دلبستگی محور بر بهبود رابطه مادر و کودک و کاهش نشانه های اضطراب جدایی در کودکان مقطع ابتدایی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری مادران 73 دانش آموز پسر با دامنه سنی 7 تا 10 سال ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش رباط کریم در سال تحصیلی 96-95 بود. پس از غربالگری 20 مادر انتخاب شدند که هم زمان نمره بالاتری از نسخه والدین آزمون اضطراب جداییِ هان، هاجینلاین، ایشن، ویندر و پینکاس (2003) و نمره کمتری از پرسشنامه رابطه والد-کودک پیانتا (1994) کسب کرده بودند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی مداخله دلبستگی محور قنبری، خداپناهی، مظاهری و غلامعلی لواسانی (1392) را به صورت هفتگی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در نشانه های اضطراب جدایی (86/18 =F، 001/0 =P) و رابطه مادر و کودک (18/12 =F، 003/0 =P) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که درمان دلبستگی محور، راهبردهای کارامد و سودمندی را برای بهبود عملکرد رابطه مادر و کودک و درمان مشکلات اضطراب جدایی کودکان دارای مشکلات دلبستگی در اختیار مادران، والدین و مراکز رواندرمانی کودکان قرار می دهد؛ می توان آن را روش درمانی مؤثری تلقی کرد.
نقش واسطه ای خودپنداره در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با رفتارهای جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش واسطه ای خودپنداره در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با رفتارهای جامعه پسند بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر متوسطه اول پایه های هفتم تا نهم مدارس نواحی یک و دو شهرستان همدان به تعداد 21690 بود. میشل 1993، نسبت 10 تا 20 آزمودنی به ازای هر متغیر مشاهده شده و گاداگنولی و ولیسر (1998) نیز در پژوهش با رویکرد الگو یابی و تحلیل مسیر، نمونه ای با حجم 300 تا 450 نفر را ضروری می دانند. بنابراین در این پژوهش با در نظر گرفتن احتمال ریزش نمونه۵70 نفر، به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای به این صورت که از هر ناحیه 2 مدرسه به نام مدرسه شاهد 1 و 2 و مدرسه فروغ و فاطمه الزهرا و از هر مدرسه 4 کلاس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ (1987)، پرسشنامه خودپنداره ساراسوت 1984 و مجموعه شخصیت جامعه پسند پنر، فریتشر، کریگر و فرایفلد (1995) بود. پس از حذف 48 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده ها با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب مسیر غیرمستقیم دلبستگی به همسالان با رفتارهای جامعه پسند (064/0=β، 001/0=P)، دلبستگی به پدر با رفتارهای جامعه پسند (033/0=β، 018/0=P) و دلبستگی به مادر با رفتارهای جامعه پسند (022/0=β، 037/0=P) مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود برای کاهش رفتارهای ضداجتماعی و افزایش رفتارهای جامعه پسند در مدارس، برنامه هایی جهت ارتقای خودپنداره نوجوانان و ترمیم دلبستگی آن ها با والدین و همسالان تدوین شود
پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال های اضطرابی و افسردگی از شایع ترین اختلال های روانشناختی هستند. شناخت متغیر های موثر بر شکل گیری نشانه های اضطراب و ا افسردگی از نظر بالینی دارای اهمیت بسیاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی بود. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI) ، مقیاس افسردگی اضطراب استرس ( DASS ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش همببستگی و رگرسیون گام به کام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و آسیب های دلبستگی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی را دارند. بر این اساس، توجه به آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روان افراد جامعه و درمان افراد مبتلا به نشانه های اضطراب و افسردگی اهمیت فراوانی دارد.
الگوی ساختاری احساسات شرم و گناه بر اساس شیوه های فرزندپروری والدین: نقش واسطه ای سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
475-493
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری احساسات شرم و گناه بر اساس شیوه های فرزندپروری والدین با نقش واسطه ای سبک های دلبستگی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 124083 نفر بود. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای مناطق جغرافیایی 1، 2، 4، 6 و 16 و از هر منطقه دو دبیرستان و از هر دبیرستان دو کلاس انتخاب شدند. بر اساس پیشنهاد گاداگنولی و ولیسر 1998 حجم نمونه 420 نفر به همراه پدر یا مادر آن ها در نظر گرفته شد که از مدارس فاطمیه، آزاده، نیکان، ایران، قیاس، شریعتی، کمال الملک، شریعتی1، خوارزمی و رازی نمونه گیری شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های احساسات شرم و گناه کوهن، ولف، پنتر و اینسکو (2011)، سبک های دلبستگی کالینز و رید 1990، سبک های فرزندپروری بامریند 1991 جمع آوری شد. شاخص مهلنوبایس نشان داد که داده پرتی وجود ندارد. پس از حذف 26 پرسشنامه مخدوش داده های 394 نفر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد الگوی پیشنهادی برازنده داده ها است. ضرایب مسیر غیرمستقیم ابعاد فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه از طریق دلبستگی ایمن (013/0-=β، 006/0=P)، فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه از طریق دلبستگی ایمن (016/0=β، 006/0=P)، فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس شرم از طریق دلبستگی اضطرابی و اجتنابی (065/0=β، 017/0=P) و فرزندپروری مستبدانه بر احساس شرم از طریق دلبستگی اضطرابی و اجتنابی (122/0=β، 003/0=P) معنی دار بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود شیوه فرزندپروری مقتدرانه به والدین آموزش داده شود تا با شکل گیری سبک دلبستگی ایمن و به تبع آن افزایش هیجان انطباقی گناه، احساس شرم کاهش یابد.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی بین فردی روان پویشی و هیجان محور بر سبک دلبستگی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
495-514
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی مداخله گروهی بین فردی روان پویشی در مقایسه با هیجان محور بر سبک دلبستگی ناایمن دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری 27641 نوجوان دختر 17-15 ساله در 82 مدرسه متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 96-1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نواحی 1 و 3 آموزش و پرورش انتخاب و از میان دبیرستان های نواحی مذکور، 7 دبیرستان به نام توحید، نجابت، گراشی، الگونه، یاس، الزهرا و سروش انتخاب شد. سپس 45 نوجوان که بر اساس مقیاس سبک های دلبستگی کولینز و رید 1994 دارای بیش ترین نمره در سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی یا دوسوگرا بودند، متمایز شدند و بر اساس ملاک های پژوهش، به تصادف در سه گروه قرار گرفتند. درمان بین فردی روان پویشی گروهی تسکا، میکائیل و هویت (2005) طی 16 جلسه 90 دقیقه ای، و درمان هیجان محور گروهی رابینسون، مککاگ و ویسل (2014) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار، در مورد گروه های آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله بر دلبستگی اجتنابی (86/69=F، 001/0=P) و دوسوگرا (31/52=F، 001/0=P) اثر دارند، و تفاوت معنی داری میان اثربخشی آن ها مشاهده نمی شود. این اثربخشی در مرحله پیگیری 3 ماهه پایدار، اما تأثیر مداخله روان پویشی بر دلبستگی اجتنابی پایدارتر بود. نتیجه گیری: از آن جایی که درمان بین فردی روان پویشی با تأثیر بر الگوهای معیوب ارتباطی و درمان هیجان محور از طریق تنظیم الگوی پردازش هیجانی، عملکرد بین فردی را ارتقاء می دهند، می توان از آن ها به عنوان روش های مداخله ای مؤثر برای حل مشکلات ناشی از دلبستگی ناایمن در نوجوانان دختر استفاده کرد.