حمید پورشریفی

حمید پورشریفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۷ مورد.
۱.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در جامعه ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پورنوگرافی روان سنجی تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۶۸
اهداف مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع روان سنجی است که با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در میان جمعیت عمومی انجام شد. مواد و روش ها مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است. از میان جمعیت عمومی 500 نفر (318 نفر مرد و 182 نفر زن با میانگین سنی 5/07± 23/55 سال) به صورت دردسترس و در فضای مجازی انتخاب شدند و به مقیاس های انواع پورنوگرافی و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و لیزرل نسخه 8/8 از طریق روش لاوشه، تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و امگا انجام شد. یافته ها یافته های این مطالعه نشان داد این ابزار روایی محتوایی مطلوبی دارد. مدل اولیه سه عاملی ابزار از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید نشد. به جای آن، تحلیل عاملی اکتشافی به ارائه مدل بازنگری شده ای با 7 عامل منجر شد. آلفای کرونباخ و امگا این مقیاس به ترتیب 0/87 و 0/86 به دست آمد. بررسی روایی هم زمان این مقیاس نیز از طریق همبستگی با مقیاس مصرف مشکل ساز پورنوگرافی نشان داد این مقیاس با اکثر خرده مقیاس های مصرف مشکل ساز پورنوگرافی همبستگی مثبت دارد. نتیجه گیری براساس نتایج این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی برای سنجش انواع پورنوگرافی در نمونه ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است و ابزار مناسبی برای استفاده در پژوهش های مرتبط با پورنوگرافی است.
۲.

رابطه تجارب نامطلوب اولیه با نشانه های پرخوری: میانجی گری شرم و خود انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پر خوری قربانی شدن تصویر بدن شرم انتقادگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۴
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تجربه های اولیه قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پر خوری با میانجی گری شرم نسبت به تصویر بدن و خودانتقادگری انجام شد. مواد و روش ها روش این مطالعه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران بود که 283 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شرم مرتبط با تصویر بدن دوراتی و پینتو گوویا، شکل های خودانتقادگری و خود اطمینان بخشی گیلبرت و همکاران، نشانه های پرخوری گورمالی و همکاران و تجارب قربانی شدن نسبت به بدن دوراتی و پینتو گوویا، فریررا و باتیستا را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نسخه 24نرم افزارهای SPSS و نسخه 8 LISREL تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد شدت نشانه های پر خوری با شرم نسبت به تصویر بدن (r=0/51, P=0/001)، خودانتقادگری (r=0/51, P=0/001) و تجربیات قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن (r=0/56, P=0/001) رابطه مثبت و معنادار دارد. همین طور شرم نسبت به تصویر بدن (B=0/10, P<0/05 ) و خودانتقادگری (P<0/05, B=012) ارتباط بین تجارب قربانی شدن نسبت به بدن با شدت نشانه های پر خوری را میانجی گری می کند. نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت خودانتقادگری و شرم از تصویر بدن می تواند ارتباط بین تجربه های قربانی شدن اولیه مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پرخوری را در نمونه ایرانی میانجی گری کند. مطالعه حاضر دلالت های مهمی در مفهوم سازی و درمان علائم پرخوری دارد. پژوهشگران و متخصصان بالینی می توانند نقش این عوامل را در اختلال پرخوری و درمان آن مد نظر قرار دهند.
۳.

اثربخشی پروتکل بازنگری شده درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما بر کیفیت زندگی و پریشانی روانشناختی زنان قربانی خشونت خانگی

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری متمرکز بر تروما پریشانی روانشناختی کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۵
مقدمه: خشونت خانگی جزء مسائل اجتماعی با قدمت جامعه است و به سبب گستردگی اثر آن، آسیب شناسی و درمان این پدیده همواره مورد توجه درمانگران بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی پروتکل بازنگری شده درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما بر پریشانی روانشناختی و کیفیت زندگی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به دادگاه، خانه سلامت، گرمخانه و مراکز مشاوره در استان البرز شهر کرج، در سال ۱۳۹۹ بودند که از بین این افراد به روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه پریشانی روانشناختی و کیفیت زندگی بود. پروتکل شناختی رفتاری متمرکز بر تروما طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس چند متغیره و در محیط نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما بین دو گروه در پریشانی روانشناختی F=۶۴/۸۷ در سطح ۰/۰۰۱، کیفیت زندگی- سلامت روانی F=۱۲۱/۱۹ در سطح ۰/۰۰۱ و کیفیت زندگی- سلامت جسمانی F=۱۰۸/۲۷ در سطح ۰/۰۰۱ تفاوت معناداری ایجاد کرده است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش می توان اذعان کرد که پروتکل بازنگری شده درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما سبب کاهش پریشانی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی در زنان قربانی خشونت خانگی می گردد. همچنین می تواند در جهت برنامه های پیشگیرانه در مراکز حمایتی، بهداشتی و درمانی تزریق شده و بر کارآمدی زنان قربانی خشونت بیافزاید.
۴.

نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده و منبع کنترل در رابطه بین سطح تحصیلات و سازگاری روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: منبع کنترل حمایت اجتماعی ادراک شده تحصیلات سازگاری روان شناختی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۹ تعداد دانلود : ۴۶۳
زمینه و هدف: سرطان کودکان، وضعیت زیست-روان شناختی ویژه ای است که ادراک حمایت اجتماعی و منبع کنترل مادران با تحصیلات متفاوت را به چالش گرفته و سازگاری روان شناختی آن ها را متأثر می سازد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مستقیم و غیرمستقیمِ تحصیلات، با وساطتِ منبع کنترل و حمایت اجتماعی ادراک شده، بر سازگاری روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان است . مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان مبتلا به سرطان تشکیل داده که به کلینیک های متخصصان اطفال شهر مشهد مراجعه کردند. حجم نمونه ۲۲۰ نفر، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های سازگاری روانی – اجتماعی، مقیاس منبع کنترل راتر، حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی، ویژگی های جمعیت شناختی صورت گرفت. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر بررسی شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، افزایش تحصیلات باعث کاهش ناسازگاری شد (۰۱/۰> P )، همچنین افزایش تحصیلات به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده باعث کاهش ناسازگاری شد. همچنین افزایش تحصیلات به صورت مستقیم به افزایش منبع کنترل درونی و کاهش کنترل بیرونی تأثیر گذاشت اما به شکل غیر مستقیم تأثیری بر سازگاری روان شناختی مادران نداشت. نتیجه گیری: مطابق با یافته ها می توان نتیجه گرفت که افزایش تحصیلات با وساطت حمایت اجتماعی ادراک شده باعث افزایش سازگاری روان شناختی مادران می شود. همچنین با بالا رفتنِ سطحِ تحصیلات می توان شاهدِ فزونیِ کنترل درونی و تقلیلِ کنترل بیرونی بود.
۵.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس خودافشایی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودافشایی افشاء هیجان روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۳۲۴
زمینه و هدف: به دلیل نقش بسیار مهمی که هیجان ها در زندگی انسان ها دارند، ابراز و افشای آن ها می تواند سودمندی های زیادی را برای افراد به ارمغان آورد. پژوهش حاضر با هدف مناسب سازی و تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام گرفته است. به منظور تسهیل اجرای مداخلات مرتبط با افشای هیجان، لازم است ابزارهای پژوهشی برای بررسی کارآمدی این مداخلات تهیه و در دسترس متخصصان قرار گیرد. ضمن اینکه این ابزارها، امکان انجام بررسی رابطه خودافشایی هیجانی را با دیگر سازه های مهم روان شناختی در جمعیت های مختلف فراهم می سازد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و روش نمونه گیری در دسترس بود. نمونه اولیه شامل ۹۹۸ نفر و نمونه نهایی با لحاظ کردن پرسشنامه های معتبر شامل ۹۷۶ نفر از دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهران و البرز که در سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۳۹۸ مشغول به تحصیل بودند که علاوه بر مقیاس خودافشایی هیجانی به پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که ESDS در فرهنگ ایرانی ساختار پنج عاملی دارد. همسانی درونی مقیاس بالا و میزان آلفای کرونباخ برابر با ۹۵/۰ است. همبستگی معنادار بین نمرات این مقیاس با نمرات MSPSS بیانگر روایی همگرای مطلوب و با نمرات ERQ نشان دهنده روایی واگرای مطلوب است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت ESDS به عنوان ابزاری کارآمد می تواند در ارزیابی میزان ابراز و افشای هم زمان چندین هیجان مثبت و منفی توسط پژوهش گران و متخصصانِ بالینی مورد استفاده قرار گیرد. این ابزار در زمینه خودافشایی هیجانی کمک زیادی به متخصصان حرفه خواهد کرد.
۶.

نقش تعدیل کننده راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شدت تجربه آسیب جنسی و علائم جسمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تجارب آسیب زای جنسی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان علائم جسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۵۷۲
زمینه و هدف: با توجه به تأثیر رویداد تروماتیک جنسی بر عملکرد جسمانی و روان شناختی و اهمیت این موضوع در دانش آموزان، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شدت تجربه آسیب زای جنسی بر علائم جسمی با نقش تعدیل کننده راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر آسیب دیده انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ۱۴ تا ۱۷ سال استان تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ بود. در این پژوهش دو منطقه به صورت در دسترس انتخاب شدند (منطقه آموزش وپرورش رودهن و منطقه چهار) که با غربالگری موارد تجربه آسیب زای جنسی (آزار و اذیت جنسی و سوءاستفاده جنسی)، ۲۷۳ نفر به عنوان نمونه اصلی در تحلیل شرکت کردند. داده ها توسط چک لیست تجارب آسیب زای زندگی نیجن هوییس، وندر هارت و کروگر (۲۰۰۲)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه سلامت جسمانی گرک (۲۰۱۵)، جمع آوری شد و با استفاده از روش همبستگی، آزمون بوت استرپ و اثرات شرطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد از بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، راهبردهای فاجعه سازی و نشخوارگری به صورت مثبت و راهبرد پذیرش به شکل منفی توانستند اثرات آسیب جنسی بر علائم جسمی را به شکل معنی داری تعدیل کنند. نتیجه گیری: با توجه به نقش تعدیل کننده راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، در رابطه بین شدت تجربه آسیب جنسی و علائم جسمی، پیشنهاد می گردد با تدوین برنامه هایی جهت بررسی تاریخچه تروما و به ویژه ترومای جنسی نوجوانان با علائم جسمی و آموزش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در راستای ارتقای سلامت جسمانی و کاهش علائم جسمی، مداخلات مؤثری انجام شود.
۷.

نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افشاسازی در تبیین علایم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب آسیب زای جنسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افشاسازی علائم جسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۳۵۲
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانش آموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامه های ناقص، 273 دانش آموز در تحلیل شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از چک لیستتجاربآسیب زایزندگی نیجن هویس، وندرهارت و کروگر (2002)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکیو همکاران (2001)، پرسشنامه سلامتجسمانی گرک (2015)، مقیاس خودافشاسازیپریشانیکانوهسلینگ(2003) استفاده شد و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانهبا (441/0= β  و 01/0>p)، افشاسازی (213/0- = β و 01/0>p)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگارانه (172/0- = β  و 01/0>p)، تجارب آسیب زا (117/0= β  و 05/0>p) توانایی پیش بینی علائم جسمی را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد می توان با بررسی تاریخچه تجارب آسیب زای جنسی، مدیریت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تسهیل افشاسازی در جهت کنترل علائم جسمی بهره برد.
۸.

رابطه سوگیری شناختی، حساسیت اضطرابی و باورهای مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای راهبردهای کنارآمدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت اضطرابی سوگیری شناختی باورهای اضطرابی مادر راهبردهای کنارآمدن اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۴۱۰
زمینه و هدف: اضطراب کودکان اختلالی شایع بوده و از عوامل متعدد درون فردی و بین فردی، تأثیر می پذیرد. بر اساس مطالعات انجام شده به نظر می رسد مؤلفه های فکر، احساس، و رفتار والد و کودک، تأثیر متفاوتی بر اضطراب کودکان دارند. هدف از انجام این این پژوهش تعیین رابطه سوگیری شناختی، حساسیت اضطرابی، و باورهای مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای راهبردهای کنارآمدن کودکان بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم مدارس غیردولتی (۱۱- ۱۲ سال) شهر تبریز در سال تحصیلی ۹ ۳ -۹۴ بودند که نمونه ای به تعداد ۲۷۹ دانش آموز (۱۵۰ دختر، ۱۲۹ پسر) به همراه مادران آنها از مدارس ناحیه ۳ آموزش و پرورش به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های حساسیت اضطرابی (تسائو و همکاران، ۲۰۰۶)، خطای شناختی (کوین و همکاران، ۲۰۱۱)، راهبردهای کنارآمدن (هرناندز، ۲۰۰۸) ، اضطراب (مارچ و همکاران، ۱۹۹۷) و پرسشنامه باورهای والدین درباره اضطراب (چوربیتا، ۲۰۱۰) استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد حساسیت اضطرابی، باورهای مادر و راهبردهای کنارآمدن، به صورت مستقیم بر اضطراب کودکان تأثیر دارند. همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که حساسیت اضطرابی، سوگیری شناختی، و باورهای مادر از طریق راهبردهای کنارآمدن، بر اضطراب کودک تأثیر غیرمستقیم دارند (۰5/۰= p ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای راهبردهای کنارآمدن در رابطه حساسیت اضطرابی، سوگیری شناختی کودک، و باورهای مادر با اضطراب کودک، نقش مهمی دارند؛ بنابراین آموزش های شناختی به مادر و کودک و در نتیجه بهبود راهبردهای کنار آمدن کودک، می تواند در کاهش اضطراب کودک بسیار مؤثر باشد.
۹.

ساخت و اعتباریابی مقیاس رفتارهای ابرازی و ابزاری روابط زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای ابرازی رفتارهای ابزاری روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۵۱۷
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی ابزاری برای ارزیابی رفتارهای ابرازی (Expressive behaviors) و ابزاری (Instrumental behaviors) در روابط زوجین بود. مواد و روش ها: جامعه موردمطالعه کلیه متأهلین حاضر در گروهای تلگرامی، جمعیت شهروندان تهرانی و فضاهای ورزشی منطقه سعادت آباد تهران بود. معیارهای ورود زوجین شامل گذشت سه ماه از زمان تأهل آن ها و سواد خواندن و نوشتن بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. برای ساخت این آزمون از نظریه Epstein و Baucom و همچنین مصاحبه کیفی با چهار زوج استفاده گردید. یافته ها: اجرای تحلیل عاملی با چرخش واریماکس (Varimax rotation) با بار عاملی حداقل 3/0 طی پنج مرحله درنهایت 22 گویه در پنج عامل باقی ماند. عامل اول با پنج گویه تحت عنوان رفتارهای ابرازی و ابزاری معطوف به خود (818/0=α)، عامل دوم با پنج گویه تحت عنوان رفتارهای ابرازی معطوف به رابطه (824/0=α)، عامل سوم با پنج گویه تحت عنوان رفتارهای ابرازی و ابزاری معطوف به همسر (715/0=α)، عامل چهارم با سه گویه رفتارهای ابزاری معطوف به رابطه (827/0=α) و عامل پنجم با چهار گویه رفتارهای ابرازی و ابزاری به محیط (756/0=α) نامیده شد. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس 861/0 به دست آمد. نتیجه گیری: مطابق با نظریه Epstein و Baucom رفتارهای ابرازی و ابزاری در چهار حیطه معطوف به خود، رابطه، همسر و محیط درمجموع شامل 8 عامل است. در مصاحبه کیفی با چهار زوج مشخص شد که افراد قادر به تفکیک رفتارهای ابرازی و ابزاری به طور کامل از هم نیستند. در تحلیل عاملی اکتشافی نیز این نتیجه به دست آمد که در سه حیطه خود، همسر و محیط رفتارهای ابرازی و ابزاری از هم تفکیک نشده و فقط در حیطه رابطه از هم تفکیک شدند.
۱۰.

اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی-رفتاری کیفیت زندگی سوءهاضمه عملکردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۶۸
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شهر اراک در سال 1397 صورت گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به بیماری سوءهاضمه عملکردی شهر اراک بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند که در نهایت 11 نفر در هر گروه جای گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری گروهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی نیپن (1998) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) در سطح معناداری 05/0 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد. همچنین با مقایسه​ میانگین​های گروه​های آزمایش و کنترل می​توان نتیجه گرفت که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان مولفه های کیفیت زندگی شامل تنش و نگرانی، تداخل با فعالیت های روزانه، اختلال در خوردن و آشامیدن، آگاهی نسبت به بیماری و احساس کنترل برآن و تداخل با کار و تحصیل در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد (001/0>P). نتیجه گیری: مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری روشی موثر به منظور افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی است.
۱۱.

تمایزگذاری افراد چاق مبتلا و غیرمبتلا به اختلال پرخوری بر اساس تکانشگری و اجتناب تجربه ای: یک مطالعه همبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: چاقی اختلال پرخوری افراطی تنظیم شناختی هیجان اجتناب تجربه ای تکانشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۳۳۰
اهداف این پژوهش با هدف تمایزگذاری افراد چاق مبتلا و غیرمبتلا به اختلال پرخوری بر اساس تکانشگری و اجتناب تجربه ای انجام گرفت. مواد و روش ها این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی بود. در این مطالعه 68 نفر از زنانی که اضافه وزن داشتند از خانه های سلامت و باشگاهای ورزشی به روش نمونه گیری دردسترس و با استفاده از فرمول فیدل و تاباخنیک (N≥50+8M) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های پرخوری گورمالی، تکانشگری بارت و پذیرش و عمل و برای تجزیه تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل ممیزی استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد از بین پنج مؤلفه بررسی شده در دو گروه بدون اختلال پرخوری و با اختلال پرخوری مؤلفه تکانشگر بی برنامگی در سطح 01/0 و اجتناب هیجانی و کنترل در سطح 05/0 معنادار هستند. با توجه به مقدار لامبدای ویلکز کوچک و مقدار زیاد مجذور کای و سطح معنی داری می توان نتیجه گرفت تابع ممیزی به دست آمده قدرت تشخیص خوبی برای تبیین متغیرهای وابسته (در دو گروه) دارد. در دو گروه افراد چاق مبتلا و غیرمبتلا به اختلال پرخوری مؤلفه تکانشگری بی برنامگی، اجتناب هیجانی و کنترل معنادار هستند. این بدان معناست که بین افراد چاق که اختلال پرخوری دارند با آن هایی که فاقد اختلال پرخوری اند تفاوت معناداری در این مؤلفه ها مشاهده شده است. نتیجه گیری بر اساس متغیر های تکانشگری و اجتناب تجربه ای می توان دو گروه افراد چاق مبتلا و غیرمبتلا به اختلال پرخوری را از هم تفکیک کرد.
۱۲.

نقش میانجی گر پیروی از درمان در رابطه بین خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن، پریشانی روان شناختی با کاهش وزن افراد چاق جراحی شده به روش اسلیو گاستروکتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اسلیو گاستروکتومی پریشانی روان شناختی پیروی از درمان خودکارآمدی کاهش وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰
زمینه و هدف: یکی از اصلی ترین دغدغه های روان شناسی سلامت پیروی بیماران از توصیه های درمانی است. خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن و پریشانی روان شناختی ازجمله عواملی هستند که در تبیین میزان پیروی از درمان در جراحی های چاقی نقش های مهمی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر پیروی از درمان در رابطه بین خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن، پریشانی روان شناختی با کاهش وزن افراد چاق جراحی شده به روش اسلیو گاستروکتومی (sleeve gastrectomy) بود. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد چاقی بود که در کلینیک پژوهشکده غدد و متابولیسم مورد عمل جراحی لاپاراسکوپی اسلیو گاسترکتومی (sleeve gastrectomy Laparoscopy) قرارگرفته بودند و از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شاخص توده بدنی؛ پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی؛ فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس و مقیاس پیروی کلی بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد اثر مستقیم خودکارآمدی بر کاهش وزن (01/0>p، 169/0= β) و اثر غیرمستقیم از طریق پیروی از درمان (01/0>p، 077/0= β) معنادار بود. اثر مستقیم پریشانی روان شناختی بر کاهش وزن (05/0>p، 186/0-= β) و اثر غیرمستقیم پریشانی روان شناختی از طریق پیروی از درمان (05/0>p، 069/0-= β) معنادار بود. نتیجه گیری: چنین به نظر می رسد که خودکارآمدی با تحت تأثیر قرار دادن فرد و ارتقای تاب آوری وی پریشانی روان شناختی او را کاهش داده و منجر به افزایش پیروی از درمان و کاهش وزن فرد می شود
۱۳.

سنجش باورهای ضمنی افسردگی با روش ارزیابی ارتباطی ضمنی (IRAP): مطالعه ای بر اساس مدل بسط و انسجام ارتباطی (REC)(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴.

الگوی ساختاری رابطه بین الگوهای ارتباط والد-فرزند و طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجیگری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ارتباط والد - فرزند طرحواره های ناسازگار اولیه سبک های دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۴۸۳
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر سبک های دلبستگی در رابطه بین الگوهای ارتباط والد- فرزند با طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی تمام واحدهای علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 196100 نفر بود. به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، علوم پایه و فنی مهندسی انتخاب و حجم نمونه به پیشنهاد میشل 1993 و با در نظر گرفتن نسبت 10 تا 20 آزمودنی به ازای هر متغیر و احتمال ریزش 420 نفر تعیین شد. داده ها با استفاده از مقیاس الگوی ارتباط والد- فرزند باقری (1392)، نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ 1998 و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) جمع آوری و بعد از حذف 58 پرسشنامه مخدوش و داده پرت، داده ها با روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی ساختاری پژوهش برازش مناسبی دارد و تنها سبک دلبستگی دوسوگرا می تواند در سطح 99 درصد اطمینان رابطه بین الگوی ارتباطی آزادی مدار را با طرحواره های حوزه بریدگی و طرد (229/0 =β)، خودگردانی و عملکرد مختل (241/0 =β)، محدودیت های مختل (150/0 =β)، دیگرجهت مندی (208/0 =β) و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (159/0 =β) و نیز رابطه بین الگوی ارتباطی امنیت مدار را با طرحواره های حوزه بریدگی و طرد (375/0 =β)، خودگردانی و عملکرد مختل (396/0 =β)، محدودیت های مختل (246/0 =β)، دیگرجهت مندی (340/0 =β) و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (260/0 =β) میانجیگری کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان با آموزش الگوهای درست ارتباط والد-فرزند به والدین، مانع شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه و آسیب های ناشی از آن شد.
۱۵.

نقش رگه های سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روان شناختی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی آسیب پذیری به اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرشت منش انگیزش رفتارهای اعتیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۴۸۹
زمینه و هدف : امروزه استفاده از شبکه های اجتماعی به یک رفتار مدرن طبیعی تبدیل شده، اما شکل های آسیب زای استفاده از آن هم در دو دهه اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش رگه های سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روان شناختی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی آسیب پذیری به اعتیاد در قالب روابط ساختاری بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی که در نیم سال اول سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. با توجه به این که جامعه آماری شامل جنسیت و رشته های مختلف تحصیلی بود، روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب بهینه در نظر گرفته شد که 280 نفر از دانشجویان را شامل شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه سرشت و منش Cloninger (Temperament and Character Inventory یا TCI)، پرسش نامه نیازهای بنیادین روان شناختی، پرسش نامه طرحواره Young (Young Schema Questionnaire یا 75-YSQ) و پرسش نامه آسیب پذیری به اعتیاد جمع آوری گردید و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های مدل ساختاری، رگه های سرشت و منش شخصیت، نیازهای بنیادین روان شناختی و طرحواره های ناسازگار اولیه در قالب روابط ساختاری قادر بودند آسیب پذیری به اعتیاد را در مسیرهای مختلف پیش بینی و تبیین نمایند. نتیجه گیری: به منظور بهبود وضعیت روان شناختی دانشجویان، توجه به این متغیرها طی کارآزمایی های بالینی با هدف طراحی مدل های مداخله مناسب یا اصلاح مداخله های موجود، سودمند خواهد بود.
۱۶.

نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در ریزش از درمان مبتلایان به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریزش از درمان اتحاد درمانی دلبستگی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۳۴۷
هدف: این پژوهش به منظور بررسی نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در پیش بینی ریزش از درمان انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 234 نفر از مردان مبتلا به سوء مصرف مواد که جهت ترک و دریافت درمان به کلینیک ها و مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و در صورت داشتن ملاک های ورود، مورد مصاحبه قرار گرفته و سپس ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامه های فرم کوتاه اتحاد درمانی و دلبستگی بزرگسال را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که اتحاد درمانی و سبک های دلبستگی قادرند بین افرادی که از درمان ریزش داشته اند و افرادی که به درمان ادامه داده اند تمیز قایل شود. نتیجه گیری: این یافته ها همسو با مطالعات پیشین حاکی از نقش متغیرهای مربوط به روابط بین فردی در ریزش بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در ریزش از درمان است.
۱۸.

بررسی روابط ساختاری افسردگی بر مبنای اجتناب تجربه ای و سرکوبگری عاطفی: نقش میانجی شفقت بر خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی شفقت به خود اجتناب تجربه ای سرکوبگری عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۰ تعداد دانلود : ۵۳۰
اهداف هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین اجتناب تجربه ای و سرکوبگری عاطفی با افسردگی بود. مواد و روش ها بدین منظور در تحقیقی توصیفی همبستگی و گذشته نگر 241 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر میزان شفقت به خود، اجتناب تجربه ای، سرکوبگری عاطفی و افسردگی ارزیابی شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک (BDI)، پرسش نامه شفقت به خود نف (SCS)، پرسش نامه سرکوبگری عاطفی وینبرگر(WAI) و پرسش نامه پذیرش و عمل بوند (AAQII). تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار spss-23 و نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها یافته ها نشان داد شفقت با افسردگی بیشترین ضریب مسیر را دارد (99/0-=β). این رابطه منفی و در سطح P<0/01 معنی دار است.همچنین مسیر سرکوبگری عاطفی بر شفقت بر خود به صورت مثبت P<0/05 معنی دار است (33/0=β). اجتناب تجربه ای (31/0=β) اثر مثبت و معنی داری ( P<0/05 ) با شفقت به خود دارد. اجتناب تجربه ای و سرکوبگری عاطفی از طریق شفقت به خود بر افسردگی اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت سرکوبگری عاطفی، اجتناب تجربه ای و شفقت به خود تعیین کننده های مهم افسردگی هستند و مدل مفروض برازش مطلوبی در تبیین افسردگی دارد.
۱۹.

رابطه دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی بزرگسالی دلبستگی به خدا تاب آوری سلامت روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، مقیاس دلبستگی به خدا روآت و کرک پاتریک (2002)، پرسشنامه تاب آوری کانر ودیویسون (2003) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ بود. تحلیل داده ها نشان داد، سبک های دلبستگی بزرگسالی (ناایمن اجتنابی و ناایمن دو سوگرا) و سبک های دلبستگی به خدا(ایمن ،ناایمن دوسوگرا و اجتنابی )سهم معنی داری در پیش بینی سلامت روانشناختی دارند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن بزرگسالی و ایمن به خدا پیش بینی کننده معنی دار مثبت تاب آوری هستند و سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالی (اجتنابی و دو سوگرا) و دلبستگی ناایمن دو سو گرا به خدا پیش بینی کننده معنیدار منفی تاب آوری می باشد و می توانند از طریق تاب آوری اثر مستقیم و غیرمستقیم روی سلامت روانشناختی داشته باشند. البته دراین بین دلبستگی ایمن به خدا بیشترین واریانس تابآوری را بهصورت مثبت تبیین میکند که نشان میدهد افرادی که دلبستگی ایمن تری به خدا دارند در برخورد با مشکلات روانشناختی، تاب آوری بیشتر داشته و از توان بازسازی بهتری برخوردارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان