مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دلبستگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور ویژه موقعیت های پزشکی با عنوان مثلث مادر- کودک- بیماری (MCDT) بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن انجام گرفت. به این منظور 22 زوج مادر- کودک واجد شرایط، پس از اعلام موافقت وارد طرح شدند. کلیه کودکان با تشخیص یک بیماری مزمن در مرکز طبی اطفال تهران تحت درمان پزشکی بودند. پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و مقیاس های افسردگی بک- ویژه مراقبت های اولیه (BDI-PC) و ادراک بیماری (IPI) توسط کودکان و پرسشنامه سلامت کودک- فرم والدین (CHQ-PF-28) و شاخص استرس والدینی (PSI) توسط مادران تکمیل شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله دلبستگی محور و گروه گواه نیز همزمان 10 جلسه گفتگوی ساده به عنوان مداخله ساختگی دریافت کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان گروه آزمایش پس از دریافت مداخله دلبستگی محور مذکور، بهبود معنادار در نمرات دلبستگی و زیرمقیاس های سلامت شامل افسردگی، سلامت جسمانی، سلامت روانی- اجتماعی و نمره کل سلامت عمومی در مقایسه با گروه گواه داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کاربرد مداخلات روان درمان گرانه، به ویژه مداخلات دلبستگی محور، در کنار درمان های پزشکی می تواند به افزایش میزان بهبودی و سلامت کودکان مبتلا به شرایط خاص پزشکی کمک کند.
خصوصیات روانسنجی پرسشنامه روابط میانی دلبستگی برای دوره ی سنی میانی کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خصوصیات روان سنجی پرسشنامه ی روابط میانی دلبستگی (KCAQ) برای کودکان انجام گرفته است. مطالعه ی انجام شده، بررسی توصیفی- پیمایشی از نوع ابزارسازی و اعتبارسنجی بود. نمونه ی پژوهش شامل 400 نفر از کودکان مقطع ابتدایی بود که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه ی روابط میانی دلبستگی(KCAQ)(هالپرن و کاپنبرنگ،2006)، پرسشنامه ی سبک های هیجانی مادرانه(MESQ)( لاگاسه سگوین و کاپلان،2005) و پرسشنامه ی توانایی ها و مشکلات (SDQ) (گودمن،1997) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای (SPSS) و (AMOS) نسخه ی 16 استفاده گردید.نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که آزمون(KMO) برابر با 73/0 و در سطح مطلوب بوده و آزمون کرویت بارتلت از نظر آماری معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی با چرخش واریماکس وجود چهار عامل در گویه ها را تایید نمود که 72/48% از واریانس کل مقیاس را تبیین کرد. ضرایب همسانی درونی مقیاس(KCAQ) در حد بالایی به دست آمد. محاسبه ی ضریب آزمون- بازآزمون به فاصله ی یک ماه مطلوب و بالا بود(001/0>P). تحلیل عامل تاییدی، نتایج حاصل از تحلیل عامل به روش چرخش واریماکس را تایید کرد و مدل به دست آمده با داده های پژوهش برازش داشت. همچنین همبستگی معنی دار نمرات پرسشنامه ی (KCAQ) با نمرات پرسشنامه های(MESQ) و (SDQ) روایی همگرا، واگرا و همزمان مقیاس را تایید کرد. یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه ی فارسی مقیاس(KCAQ) در زمینه ی سنجش دلبستگی کودکان در دروه ی سنی میانی کودکی از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است
کارآیی مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره خانواده مبتنی بر دلبستگی در بهبود علائم افسردگی در نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار داشتند و در آزمون تشخیصی K-SADS نیز دارای اختلالات افسردگی بودند انتخاب شدند و در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود و ملاک های خروج در نظر گرفته شده، در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش عبارت بودند از: مشاوره خانواده، مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره تلفیقی. نتایج نشان داد که هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری اول، هر سه نوع درمان توانسته است در کاهش علائم افسردگی 0001/0≥P در آزمودنی ها موثر باشد. اما در مرحله پیگیری دوم در حیطه کاهش علائم افسردگی، بین گروه مشاوره خانواده و گروه مشاوره تلفیقی (005/0=(P، و هم چنین بین گروه مشاوره شناختی رفتاری و گروه مشاوره تلفیقی (010/0=(P تفاوت معنادار وجود داشت. هم چنین بین هر یک از گروه های آزمایش و گروه کنترل، نیز تفاوت معنادار وجود داشت )001/0≥(P. نتایج نشان دهنده تأثیرات بلندمدت تر مشاوره تلفیقی نسبت به روش های دیگر است.
نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال-های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم عواطف و هیجان ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار داده مشکلات جدی سلامت و اختلال های روانشناختی می گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. در این راستا، صدوبیست و دو بیمار مرد مبتلا به اختلال های مصرف مواد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و شاخص شدت اعتیاد (ASI) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش های توصیفی آماری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی داشت و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ناگویی هیجانی رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. در نتیجه نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی را می توان بر حسب مکانیسم های متنوعی چون ایجاد فاصله از هیجان های منفی، خود درمانی و تسهیل روابط کلامی و هیجانی تبیین نمود.
مشکلات رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: داشتن ارتباطات اجتماعی مناسب از مهم ترین مؤلفه های شخصیت سالم است. همه نظریه ها و مکاتب روان شناسی درباره اهمیت ارتباطات اجتماعی بحث کرده اند. دلبستگی یکی از برجسته ترین مفاهیم روان شناسی معاصر است که به فرایند شکل گیری پیوندهای عاطفی اشاره دارد. روابط کودک با مراقبان در سال های نخستین زندگی به تشکیل الگوهای روانی ویژه ای منجر می شود که مبنای روابط بین فردی در بزرگسالی است.
نتیجه گیری: مشکلات بینایی با محدود و دگرگون کردن دامنه تجربه های کودکان بر روی توانایی حرکت به اطراف، میزان کنترل محیط و ارتباط با آن، رشد شناختی و عاطفی این گروه تأثیر منفی می گذارد، بنابراین فقدان فرصت برای تجربه کامل در محیط، می تواند رشد شخصی و اجتماعی کودک با آسیب بینایی را با کاستی هایی رو به رو کند و به احساس بی کفایتی، وابستگی، عزت نفس پایین و سرانجام به مشکلات رشد اجتماعی، عاطفی و فردی منجر گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با مروری بر ادبیات حوزه نابینایی، چگونگی رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی بررسی شود.
بررسی تأثیر خانواده و دوستان در خشونت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل مختلف خانوادگی و گروه همسالان بر خشونت دانش آموزان پرداخته است که در آن از تئوری های مختلف روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی استفاده شده است. پژوهش به صورت پیمایشی و به کمک ابزار پرسشنامه، روی 625 نفر از دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک اجرا شده است. نتایج یافته های تحقیق نشان داده است که متغیرهای بدرفتاری والدین با فرزندان، تضاد والدین با یکدیگر، عدم نظارت والدین بر رفتار فرزندان، عدم دلبستگی والدین به فرزندان، پایین بودن پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین و داشتن دوستان بزهکار با خشونت دانش آموزان رابطه مستقیم و معناداری داشته اند. تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داده است که متغیرهای میزان بدرفتاری والدین با فرزندان، داشتن همسالان بزهکار، عدم نظارت والدین بر فرزندان و پایین بودن پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر خشونت دانش آموزان تأثیر مثبتی داشته اند که قوی ترین پیش بینی کننده، متغیر داشتن دوستان بزهکار با ضریب بتای 475/0 و ضعیف ترین آنها پایین بودن پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین با ضریب بتای 093/0 بوده است. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داده است که متغیرهای میزان بدرفتاری والدین با فرزندان، داشتن همسالان بزهکار و عدم نظارت والدین بر فرزندان به صورت مستقیم، تأثیر مثبت و معنی داری بر افزایش خشونت جوانان دانش آموز داشته است. متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین و عدم دلبستگی به والدین نیز به صورت غیر مستقیم از طریق متغیرهای میانی بر خشونت جوانان مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک دلبستگی بر بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت ارتباط الگوهای دلبستگی در کودکی با کیفیت روابط نزدیک در بزرگسالی، از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی بر روی بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-1391 دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه جای داده شدند. پرسش نامه ی مقیاس های رابطه (RSQ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- فرم کوتاه (RSPWB) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. گروه آزمون 7 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی دریافت کردند در صورتی که گروه شاهد در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و به کمک آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج، نمرات دو گروه آزمون و شاهد در پیش آزمون تفاوت معنی داری با هم نداشتند و مقایسه نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی دو گروه در پس آزمون نیز تفاوت معنی داری نیافت (05/0<P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی با وجود افزایش برخی از متغیرها منجر به افزایش معنی دار در نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی نگردیده است.
پیش بینی تغییرپذیری افراد معتاد به تریاک از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی در تغییرپذیری افراد معتاد به تریاک بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. برای انجام تحقیق 162 نفر از مردان مصرف کننده تریاک براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه یانگ، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید و تغییرپذیری رودآیلند استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 1/38 % از واریانس تغییرپذیری توسط متغیرهای دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی و طرحواره های ناسازگار اولیه تبیین می شود. هم چنین، بین طرحواره های ناسازگار اولیه و دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن در بروز رفتارهای ناسازگار، با اصلاح افکار ناکارآمد و روابط سیستمی می توان انتظار داشت که تغییرپذیری معتادین به تریاک افزایش یابد.
نیمرخ سبک های دلبستگی، اعتیاد به تلفن همراه و نحوه استفاده از آن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک های دلبستگی از تاثیرگذارترین عوامل بروز رفتار در انسان ها هستند و می توانند در بروز رفتارهای مختلف از جمله چگونگی استفاده از تلفن همراه و در مقیاس پیشرفته تر اعتیاد به تلفن همراه نقش داشته باشند. بنابراین هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به تلفن همراه و نحوه استفاده از تلفن همراه بود. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران بود که در سال 93-92 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 330 دانشجو (166مرد و 164 زن) بود که به شیوه در دسترس و اتفاقی از این جامعه انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، اعتیاد به تلفن همراه و خود گزارشی نحوه استفاده از تلفن همراه را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل دادها از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی از قبیل؛ میانگین، کمترین و بیش ترین نمره، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دادکه کاربران برای برقراری ارتباط بیش تر از پیام کوتاه استفاده می کنند. بیش تر کاربران بیش تر از یک سیم کارت دارند. بیقراری و سردرگمی بیش ترین احساسی است که بعد از قطع ناگهانی تلفن همراه به فرد دست می دهد. هم چنین مشاهده گردید بین سبک دلبستگی ناایمن و اعتیاد به تلفن همراه ارتباط وجود دارد و اعتیاد به موبایل از طریق سبک دلبستگی قابل پیش بینی است.
بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت در بین قشر جوان و عواقب ناشی از آن و هم چنین تاثیرپذیری از سازه های مختف روان شناسی، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-همبستگی شامل تمام دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند که حداقل یک ترم از کل دوره ی تحصیل را گذرانده بودند. 354 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی و تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، سبک دلبستگی کولینز و رید و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 19 و آزمون های آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان انجام شد.
یافته ها: به طور کلی سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت هستند (001/0=P، 98/7=F) و 07/0واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت از طریق سبک های دلبستگی، قابل تبیین است. به علاوه، سبک های ایمن (002/0=P) و اجتنابی (02/0=P) در جهت مستقیم و سبک دوسوگرا (002/0=P) در جهت معکوس، قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان می باشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، سبک دلبستگی ایمن با نمره ی کل اعتیاد به اینترنت و شش مولفه ی آن، همبستگی مثبت معنی داری دارد و بالا بودن نمرات سبک دلبستگی ایمن در دانشجویان با اعتیاد آنان به اینترنت همراه است.
پیش بینی عزت نفس دانشجویان دختر بر اساس ابعاد سبک های دلبستگی و هویت اخلاقی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نوع رابطه ی ابعاد دلبستگی والدین و هویت اخلاقی با عزت نفس دانشجویان دختر انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی شامل دانشجویان دختر دوره ی کارشناسی دانشگاه تبریز در سال 1388 بودند. تعداد 289 دانشجوی دختر از رشته های مختلف به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سه مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسش نامه ی ابعاد دلبستگی والدین و مقیاس هویت اخلاقی را تکمیل نمودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، نشان دهنده ی سه مرحله ی معنی دار در پیش بینی عزت نفس بود. نتایج مرحله ی سوم حاکی از آن است که 13 درصد تغییرات مربوط به عزت نفس دانشجویان دختر توسط مجموع متغیرهای ابعاد دلبستگی والدین (اعتماد و بیگانگی) و مولفه ی درون سازی هویت اخلاقی پیش بینی می شود (12/0=2R، 05/0>P، 12/12=F).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اعتماد به والدین، بیشترین میزان تبیین و قدرت پیش بینی کنندگی عزت نفس دانشجویان دختر را به خود اختصاص می دهد.
رابطه دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با سلامت روان درزنان بزهکار زندانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرداختن به مسائل زنان به ویژه در دوره های اخیر همواره مورد بحث و گفت وگوهای فراوان بوده و با توجه به این که زنان امروزه نیمی از جوامع انسانی را تشکیل می دهند، شالوده و بنیان جوامع و خانواده به سلامت تمامی افراد جامعه به خصوص زنان بستگی دارد. این مقاله قصد دارد رابطه ویژگی های شخصیتی با سلامت روان در زنان بزهکار زندانی شهر تهران را بررسی نماید. روش: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و سلامت روان زنان زندانی بزهکار شهر تهران بود. از بین زنان زندانی شهر تهران 100 نفر با روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال(AAS)، ویژگی های شخصیتی (NEO) و سلامت عمومی)سلامت روان)(GHQ) استفاده شد. طرح پژوهشی از نوع همبستگی و داده ها با استفاده از روش آماری (ضریب همبستگی چند متغیره ) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها و نتایج: نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دو پیش بین روان رنجورخویی و برون گرایی، 60 درصد تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. همچنین دو پیش بین سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی ایمن، 20/24 درصد تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری تجربه ای سخت برای زنان است که نیاز به سازگاری هیجانی بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان بود. تعداد 275 زن با ناباروری اولیه مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس سازگاری با بیماری (AIS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، استحکام من و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی مثبت معنادار دارند. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین استحکام من و سازگاری با ناباروری نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای روانشناختی می توانند سطوح سازگاری با ناباروری را پیش بینی کنند. نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی در پیش بینی علائم نشانگان ضربه عشق دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : تجربه عشق و سوگ عاشقانه در دانشجویان دانشگاه شایع است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق بود. روش : به این منظور تعداد 192 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ، پرسشنامه شخصیتی نئو و مقیاس دلبستگی بزرگسالان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و دیگرجهت مندی، و همچنین صفات شخصیتی روان رنجوری و باوجدان بودن، و در نهایت سبک دلبستگی ایمن توانستند نشانگان ضربه عشق را در دانشجویان پیش بینی نمایند. نتیجه گیری : طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با نشانگان ضربه عشق ارتباط دارند و می توانند آن را پیش بینی نمایند.
رابطه مشکلات دلبستگی با علائم اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان و پیامدهای بعدی این اختلال، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه مشکلات دلبستگی با شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی منطقه 4 آموزش وپرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 95-1394 را شامل می شد. شرکت کنندگان تعداد 229 نفر (119 دختر، 110 پسر) از کودکان در دامنه سنی 11-6 ساله بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و از والدین شان خواسته شد مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006) و پرسشنامه دلبستگی میان خویشاوندی (کاپنبرگ و هالپرن، 2006) را در رابطه با کودک خود تکمیل کنند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مؤلفه های مربوط به مشکلات دلبستگی و اختلال نافرمانی مقابله ای وجود دارد (01/0P<) و مشکلات دلبستگی پیش بین قوی برای شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی است؛ به طوری که این مؤلفه ها توانستند 40 درصد واریانس رفتارهای مقابله ای کودکان را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، همسو با نظریه دلبستگی بالبی، نقش دلبستگی در اختلال نافرمانی مقابله ای تأیید می شود. تلویحات تشخیصی و درمانی مشکلات دلبستگی برای درمان کودکان مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.
عوامل مؤثر بر ارتقاء پیوند اجتماعی شهروندان با طراحی تئاتر آیینی در محیط های شهری: مطالعه موردی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایش ها و مراسم آیینی سنتی به خصوص تعزیه و شبیه خوانی به عنوان عناصر فرهنگی پویا که از اعتقادات و باورهای انسانی نشأت گرفته، نقش مؤثری در افزایش پیوندهای اجتماعی افراد ایفا می کند. نظریه پیوند اجتماعی هیرشی به عنوان چارچوب تحقیق، زیرشاخه نظریه کنترل اجتماعی بوده و مؤلفه های آن، مشارکت اجتماعی، باور، دلبستگی و تعهد است. اردبیل به عنوان شهر حسینیت با پیشینه غنی نمایش های آیینی بومی منطقه و برگزاری باشکوه مراسم آیینی عزاداری، تعزیه و سوگواری در ایام محرم، به منظور مطالعه موردی تحقیق انتخاب شده است. هدف تحقیق بررسی نقش تئاتر آیینی در ایجاد پیوند اجتماعی است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته از شهروندان اردبیلی به بررسی میزان تأثیر چنین فضایی در پیوند اجتماعی افراد می پردازد. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهای ملاک از جمله تعهد، دلبستگی، باور و مشارکت اجتماعی و متغیر پیش بینی تئاتر آیینی رابطه معناداری وجود دارد و مؤلفه دلبستگی تأثیر بالایی در پیوند اجتماعی افراد با تئاتر آیینی دارد. تئاتر آیینی علاوه بر احیا و سره سازی نمایش های آیینی بومی منطقه و انتقال آن به نسل آینده، باعث ارتقاء پیوند اجتماعی افراد در اردبیل شده و با نگاه توسعه ای در سایر شهرها نیز تأثیرگذار است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر اضطراب اجتماعی، سوگیری تعبیر و روابط بین فردی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر علایم اضطراب اجتماعی، سوگیری تعبیر و روابط بین فردی دانش آموزان دختر پایه ی نهم تحصیلی انجام شد. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی شامل تمام دانش آموزان دختر پایه ی نهم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 95-94 بود که از این تعداد بر اساس نمره ی پرسش نامه های اضطراب اجتماعی نوجوانان، تفسیر منفی پیامدهای اجتماعی و روابط بین فردی در پیش آزمون 24 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمون تحت واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی قرار گرفت و گروه شاهد، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه ی 21 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نمرات اضطراب اجتماعی و سوگیری تعبیر و روابط بین فردی در گروه آزمون نسبت به شاهد، تغییر معنی داری داشت (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر اضطراب اجتماعی، سوگیری تعبیر و روابط بین فردی نوجوانان، موثر باشد.
اثربخشی برنامه مهارت آموزی مبتنی بر بازی های عصب نمایشی بر سلامت روان نوزادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات برنامه مهارت آموزیِ مبتنی بر بازی های عصب نمایشی و در چارچوب نظریه دلبستگی بر سلامت روان نوزادان انجام شده است. بدین منظور 90 مادر باردار با استفاده از نمونه در دسترس از دو مرکز درمانی در تهران (بیمارستان نیکان و مرکز سلامت مادران) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شد ند. گروه پیش و پس از تولد (30)، گروه پس از تولد (30) و گروه گواه (30). ملاک های ورود در این مطالعه شامل سلامت روان مادر، سن مادر (20 تا 35)، سطح تحصیلات مادر (دیپلم تا دکترا) و نخست زا بودن وی بود. سلامت روان نوزاد در پایان شش ماهگی از طریق مقیاس هشدار پریشانی کودک و مصاحبه با مادر سنجیده شد. در مقایسه نتایجِ به دست آمده از سه گروه مشخص شد که هیچ یک از نوزادان گروه پیش و پس از تولد نشانه های خطر را در شش ماهگی نشان نمی دادند در حالی که 33٪ گروه پس از تولد و 40٪ گروه گواه نشانه های خطر را نشان می دادند. این نتایج با مصاحبه ها همسو بود. بنابراین آموزش مادران برای بازی و پاسخ گویی به نیازهای نوزادان از دوران بارداری می تواند تأمین کننده سلامت روان نوزادان شان باشد. به نظر می رسد بازی های عصب نمایشی، روش درمانی مناسب و موثری است که می تواند برنامه های فرزندپروری پیش از تولد و مداخلات پیشگیری زودهنگام برای نوزادان را غنی تر کند.
مقایسه اثر بخشی« طرحواره درمانی» و «حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی: ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق باهدف مقایسه اثر بخشی «طرحواره درمانی» و«حساسیت زدایی باحرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی مراجعین نا ایمن مرکز مشاوره اجرا گردید.روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و نمونه به تعداد 22نفر با توجه به اجرای آزمون بر روی جامعه مراجعینِ مرکز مشاوره انتخاب و در سه گروه جایگزین تصادفی شدند.جهت گردآوری داده ها ازمقیاس اضطراب اجتماعی کانور( SPIN) وآزمون دلبستگی هازان و شیور(ASP) استفاده شد.داده های به دست آمده با استفاده از روش کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان دادکه طرحواره درمانی و حساسیت زدایی در مقایسه با گروه لیست انتظار تاثیر معناداری در کاهش اختلال دارند.تفاوتی از لحاظ میزان تاثیر در بین دو روش درمانی مشاهده نشد.برای کاهش مولفه ترس اختلال اضطراب اجتماعی روش طرحواره درمانی موثر تر از حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می باشد.بر این اساس میتوان برای کاهش اضطراب اجتماعی از هر دو روش درمانی بهره برد.وبرای کاهش مولفه ترس،طرحواره درمانی ارجحیت دارد
رابطه سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی با نگرش به روابط فرا زناشویی در متأهلین شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة بین سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی با نگرش به روابط فرا زناشویی در متأهلین شهرکرمانشاه انجام شده است. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود 600 نفر از متأهلین شهر کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه نگرش به روابط فرا زناشویی، مقیاس 5 عاملی شخصیت (NEO)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (RAAS) و پرسشنامه بخشش ری را تکمیل کردند. داده ها توسط همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین سبک های دلبستگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطة مثبت معنادار (01/0>p) و بین ویژگی های شخصیتی، برونگرایی، گشودگی، سازگاری، وجدانی با نگرش به روابط فرا زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین ویژگی شخصیتی، روان آزردگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0>p) و بین بخشودگی با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی همگی با هم توانایی تبیین 31 درصد نگرش به روابط فرازناشویی را دارند. با توجه به نتایج پژوهش، سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و بخشودگی می توانند نگرش به روابط فرازناشویی را تحت تأثیر قرار دهند.