مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۲۱.
۶۲۲.
۶۲۳.
۶۲۴.
۶۲۵.
۶۲۶.
۶۲۷.
۶۲۸.
۶۲۹.
۶۳۰.
۶۳۱.
۶۳۲.
۶۳۳.
۶۳۴.
۶۳۵.
۶۳۶.
۶۳۷.
۶۳۸.
۶۳۹.
۶۴۰.
مشارکت
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
69 - 90
حوزه های تخصصی:
اگر نگاهی به ادبیات موضوع بهره وری نیروی انسانی و عوامل مؤثر بر آن بیاندازیم، به طور معمول توصیه هایی برای جلب مشارکت کارکنان به چشم می خورد و نتایج پژوهش های مرتبط با این موضوع نیز اغلب، فرضیه ی تأثیر مثبت مشارکت کارکنان در بهبود بهره وری آنان را مورد حمایت قرار می دهد، امّا چرایی این تأثیر کمتر مورد توجه بوده است. این نوشتار تلاش دارد تا چگونگی تأثیرگذاری مشارکت بر بهره وری کارکنان را در قالب یک مدل بیان کند. پژوهش انجام شده از دید ماهیت مسئله اکتشافی، توصیفی و تببینی، از دید هدف کاربردی و از دید نحوه ی گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است. گفتنی است از تحلیل عاملی مرتبه ی اول و دوم برای بررسی اجزای مدل پژوهش استفاده شده و مدل نهایی اندازه گیری مربوط به تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از روش معادله های ساختاری به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که توسعه ی نظام مشارکتی در سازمان، به شکل گیری گروهی از پیش برنده ها که به عنوان پیش برنده های جوهری و رویه ای نامیده می شوند، منجر شده و این پیش برنده ها بهبود شاخص های بهره وری نیروی انسانی را به همراه خواهند داشت. فرضیه های موجود در این خصوص در گمرک جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار گرفته اند تا مدل پیشنهادی پژوهش در یکی از مهم ترین سازمان های اقتصادی کشور مورد آزمون قرار گرفته باشد. درنهایت ضمن مرور نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های پژوهش با ذکر سؤال هایی و ارائه ی پاسخ های آنان به تبیین نتایج پرداخته شده است.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر فضیلت سازمانی(بررسی موردی شهرداری رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
67 - 84
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با فضیلت سازمانی در شهرداری رشت می پردازد. بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و فضیلت سازمانی و توصیف متغیرهای آن ها از مبانی نظریِ اهداف این پژوهش است. فرض اساسی این پژوهش این است که آیا بین سرمایه اجتماعی و فضیلت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و متغیرهای سرمایه اجتماعی می توانند تغییرات فضیلت سازمانی را تبیین نمایند. بدین منظور، از جامعه آماری 927 نفر کارمند مناطق پنجگانه شهرداری رشت حجم نمونه 240 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه 36 سؤالی بود. در این تحقیق، به منظور آزمون فرضیه های مرتبط با مدل مفهومی پیشنهادی، از روش های آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی استفاده شد. در روش توصیفی، از جداول آماری برای توصیف و تحلیل جمعیت شناختی تحقیق استفاده شد. همچنین، در روش آمار استنباطی، از تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در شهرداری رشت بین سرمایه اجتماعی و فضیلت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت واضع تر، با افزایش سرمایه اجتماعی فضیلت سازمانی ارتقا و بهبود می یابد.
اثر بخشی تامین مالی از طریق مشارکت عمومی _خصوصی در تحقّق اهداف توسعه ایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۲)
81 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تفاوت تاثیر تامین مالی از طریق مشارکت عمومی_خصوصیبا سایر روش های تامین مالی بر اهداف توسعه ای در اقتصاد ایران است. فرضیه پژوهش داده های پیمایشی سال 1396 به روش دلفی فازی با استفاده از آزمون های تحلیل واریانسیک طرفه، کروسکال_والیس و حداقل اختلاف معنادار آزمون شده اند. یافته ها تفاوت معناداری بین تاثیر تامین مالی از طریق مشارکت عمومی _خصوصی با روش تامین مالی از طریقاخذ وام، فروش اوراق قرضه و فروش سهام بر اهداف توسعه ایرا نشان می دهد. تفاوت معناداری بین تامین مالی از طریق مشارکت عمومی_خصوصی و بودجه دولت از نظر تاثیر بر اهداف توسعه ای وجود ندارد. برای تحقق اهداف توسعه ای افزایش سهم روش تامین مالی عمومی_خصوصی در بین سایر روش های تامین مالی ضرورت دارد. آزادسازی منابع مالی دولت، امکان افزایش مشارکت بخش خصوصی را فرآهم می آورد. The main purpose of this article is to explain the difference between the impact of financing through public-private partnership with other methods of financing on development goals.The research hypotheses have been collected by one-way analysis of variance, Kruskal-Wallis and minimal difference using the survey data of 1396, which have been collected and summarized by fuzzy Delphi method. The findings show that there is a significant difference between the impact of financing through public-private partnership with the methods of financing loans, bond sales and stock sales on development goals.Also, there is no significant difference between financing through public-private partnership and government budget in terms of impact on development goals. It is proposed to increase the share of public-private financing method among financing methods in order to achieve more development goals.In addition to freeing up government funding, the move will increase private sector participation.
تأثیر زنان برحوزه سیاست ورزی درجمهوری اسلامی ایران باتوّجه به الگوی حکمرانی خوب
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور بررسی تأثیر زنان بر حوزه سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ایران با توجه به الگوی حکمرانی خوب ابتدا با تعریف سیاست ورزی و بررسی اجمالی تمامی ویژگی های حکمرانی خوب اما با تاکید بر پنج مولفه اصلی مورد نظر نویسنده و با مرور بر پژوهش های قبلی و نظریات فعلی جدید و کمی قبل تر و شناسایی برخی عوامل کلیدی مؤثر بر سیاست ورزی زنان و موانع آن تحلیل انجام شده و راهکارهایی جهت افزایش و یا بهبود آن ارائه خواهد شد. در این تحقیق ابتدا از روش توصیفی تحلیلی جهت مرور اطلاعات موجود بهره گرفته شده و سپس به روش تطبیقی هر کدام از مؤلفه های حکمرانی خوب در سیاست ورزی مورد تجزیه قرار خواهد گرفت و نتیجه تحقیقات در یک مقایسه کلی شکل نهایی خواهد گرفت تا چگونگی و میزان تأثیر زنان در حوزه سیاست ورزی استخراج گردد.
خودسازماندهی شهری در عمل: شناسایی الگویی برای درک اقدامات جمعی در محلات شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان می دهد، مفهوم خودسازماندهی شهری می تواند راهی را برای تحقق مشارکت واقعی شهروندان پیش روی محققان قرار دهد. با وجود اهمیت این موضوع، به نظر می رسد خلأ شناختی عمده ای در این زمینه در کشور وجود دارد. با توجه به ماهیت زمینه گرای خودسازماندهی شهری، برای بهره گیری از این مفهوم در توسعه ی محلات کشور باید ابتدا شناختی از مفاهیم و عناصر خاص این پدیده در داخل انجام شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مقولات خودسازماندهی شهری در محلات شهر سبزوار و بررسی چگونگی ارتباط بین این مفاهیم و مقولات می باشد. برای دستیابی به هدف مذکور در این پژوهش از روش نظریه ی داده بنیاد چندگانه استفاده شده است و طی فرآیندی رفت و برگشتی به مرور متون نظری موجود و مصاحبه با 18 نفر از کنشگران فرآیندهای خودسازماندهی شهری در سبزوار، مسئولان و متخصصان مسائل شهری پرداخته شد. طی فرآیند پژوهش 423 کد اولیه، 68 مفهوم و 22 مقوله شناسایی گردید. از میان مقولات بدست آمده جریان ثابت انرژی به عنوان مقوله ی محوری معرفی شده و الگوی پیشنهادی با تأکید بر شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردها و پیامدها ترسیم و ارائه گردید. مطابق با یافته های پژوهش، جریان ارتباطات، تعاملات و تبادل ایده ها، تجربیات و اطلاعات در میان کنشگران مختلف فرآیندهای خودسازماندهی شهری اعم از شهروندان، افراد کلیدی و مسئولان نهادهای رسمی، اساس فرآیندهای خودسازماندهی شهری مبتنی بر جامعه را تشکیل می دهد. از این رو تلاش در جهت برقراری و افزایش جریان مذکور می تواند بسترهای لازم برای شکل گیری فرآیندهای خودسازماندهی شهری را فراهم آورد. برقراری و تداوم جریان اطلاعات و تبادل تجربیات در میان افراد سبب ایجاد علایق و منافع مشترک و نیز افزایش بینش و آگاهی شهروندان می گردد. به منظور دستیابی به اهداف مشترک شهروندان، مذاکرات و توافقاتی درون اجتماع محلی و بین افراد گروه خودسازمانده یا شهروندان دخیل در فرآیندهای خودسازماندهی و نیز مذاکرات و توافقاتی بیرون از اجتماع محلی و میان کنشگران محلی و نهادهای دولتی رخ می دهد. در خلال این مذاکرات، برنامه ها و پروژه های موردنیاز ساکنان تعریف شده و در نهایت، بودجه ی مورد نیاز از کانال های مختلف از قبیل آوردهی مردمی، بودجه های اختصاص یافته ی محلی و تبدیل پتانسیل های مختلف به یکدیگر تأمین می گردد. از سوی دیگر، ساختارها و چارچوب های قانونی تسهیل کننده و مکانیسم های مطلوب حاکمیتی و مدیریت شهری در سطوح کلان و محلی از قبیل وجود سیستم های مدیریت شهری چندسطحی و تدوین قوانین انعطاف پذیر و قابل تطبیق با شرایط محلی، بسترهایی هستند که اثرات مثبت و قابل توجهی در ایجاد و گسترش فرآیندهای خودسازماندهی شهری برجای می گذارند. مطابق با یافته های این پژوهش، فرآیندهای خودسازماندهی شهری، سبب ارتقاء ابعاد عملکردی، معنایی و زیست محیطی می گردد و دستاوردهای اقتصادی و مداخلات اجتماعی و رفتار محور را نیز به همراه دارد.
نقش سرمایه اجتماعی در افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین شاخصه های رشد و توسعه هر جامعه ای به شمار می آید اصطلاح سرمایه اجتماعی اولین بار در اثر کلاسیک «جین جاکوب» با نام مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در سال 1961 به کار رفته است. کاربرد این مفهوم به تدریج از دهه 1990 به این سو در رساله ها و مقالات دانشگاهی با کارهای افردی چون جیمز کلمن، پیر بوردیو، رابرت پاتنام، و فرانسیس فوکویاما افزایش یافته است. مفهوم سرمایه اجتماعی دربرگیرنده مفاهیمی چون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای گروه یا جامعه است. می توان گفت اگر سرمایه فیزیکی آن چیزی است که در ساختمان، زمین یا تجهیزات مولد وجود دارد، سرمایه اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکه های خود با دیگر افراد مانند اعتماد، اعتقاد، باورها و ... داریم با این تفاوت که مالکیت سرمایه اجتماعی جمعی است و بهره برداری از آن حتی ممکن است به افزایش آن منجر شود. سرمایه اجتماعی با متغیرهای شناخته شده جامعه شناختی هم چون اعتماد، آگاهی، نگرانی درباره دیگران و مسائل عمومی، مشارکت در مسائل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد. به زعم فوکویاما سرمایه اجتماعی یکی از عناصر قدرت است. قدرت نرم: با پایان گرفتن جنگ سرد و تغییر در چهره سنتی قدرت، چهره جدیدی از قدرت پا به منصه ظهور نهاد که از آن با عنوان قدرت نرم یاد می شود. اصطلاح قدرت نرم اولین بار توسط «جوزف نای» مطرح گردید قدرت نرم، توانایی جذب بدون اجبار مردم به طرف خود است. مشروعیت محور قدرت نرم است.اگر افراد یا ملتی اهداف کشور دیگر را مشروع بدانند، ترغیب آنان به پذیرش رهبری آن کشور بدون استفاده از تهدید و تطمیع آسان تر خواهد بود. مشروعیت هم چنین می تواند هزینه های کاربرد قدرت سخت در شرایط لازم را کاهش دهد. قدرت نرم دربرگیرنده گونه ها و اشکال مختلفی است که در میان آن ها بلاشک، نیرومندترین، مؤثرترین و نافذترین شکل قدرت نرم، قدرت اجتماعی است. براساس نظر جوزف نای، «مشروعیت» محور قدرت نرم است با این تعریف می توان گفت سرمایه اجتماعی از جمله موضوعات مهمی است که تاثیر به سزایی در افزایش قدرت نرم دارد. وضع مفهوم قدرت نرم دلالت به این معنا دارد و نشان می دهد که یک نظام سیاسی می تواند از سرمایه اجتماعی در راستای بسیج نیروها برای تحقق اهدافش بهره برد. با عنایت به اهمیت سرمایه اجتماعی و کارکرد آن و هم چنین مؤلفه های تشکیل دهنده قدرت نرم می توان پی به این نکته برد که سرمایه اجتماعی تأثیر به سزایی در پیشبرد قدرت نرم و افزایش آن دارد.
تحلیلی بر نقش مدیریت محلی با تأکید بر شوراها در استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
365 - 393
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، برخاسته از متن مردم و مبتنی بر گفتمان دینی و الهی، تا کنون توانسته است با ایجاد و تقویت نهادها و ساختارهای متناسب با نظام سیاسی خویش الگویی منحصربه فرد به منظور اداره امور مردم در ابعاد مختلف ارائه کند. بر این اساس توجه به آرمان ها در قالب ساختارها و نهادها و رویکردها نقشی بی بدیل در استحکام ساخت درونی نظام دارد. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایشی، شوراها به مثابه یک نهاد برآمده از رأی مردم و الگوی پارلمان محلی به عنوان متغیر مستقل و «استحکام ساخت درونی» به عنوان متغیر وابسته تعریف و ضمن شناسایی ابعاد و پیشینه شوراها جایگاه شورا در اندیشه اسلامی تبیین شده است. بر اساس نتایج حاصله می توان گفت شوراها از طریق چهار بعد مهم و تأثیرگذار یعنی مشارکت، توزیع، نفوذ، هویت در قدرت و استحکام ساخت درونی با ایفای نقش بی بدیل در چهار محورِ تحکیم و تقویت انسجام ساخت درونی از طریق هویت بخشی به نقش افراد، تقویت نفوذ نظام اسلامی در سطوح مختلف مردم و جامعه، تحقق مشارکت حداکثری و نقش مردم در حاکمیت، و توزیع عادلانه منابع بر اساس داشته و خواسته های بومی و ملی تأثیرگذارند و شوراها از میان این محورها بر تحقق مشارکت حداکثری و نقش مردم در حاکمیت نسبت به سایر محورها اثرگذاری بیشتری داشته اند.
بررسی وضعیت امنیت در سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی محصول برنامه ریزی شهری نامناسب برای اقشار ضعیف جامعه است که نیازها و خواسته های به حق آنان نادیده گرفته شده است. به طور طبیعی در شرایط فقدان برنامه ریزی شهری باید شاهد رشد این سکونتگاه ها در حاشیه شهرها بود. این سکونتگاه ها از جمله مستعدترین مکان های شهری برای بروز ناامنی هستند. این نواحی دارای چالش های متعددی از جمله آسیب پذیری، جرائم، ناامنی، نبود عدالت فضایی، اجتماعی-اقتصادی و محیطی هستند که باعث گسترش ناامنی اجتماعی در شهرها خواهند شد. امنیت از جمله نیازهای اولیه زندگی انسان است که پس از نیازهای فیزیولوژیکی نظیر غذا و آب، در وهله دوم نیازهای انسانی قرار دارد. «ارتکاب جرم «و «جنایت» در جوامع امروزی که همه ساله بر زندگی هزاران شهروند تأثیر سوء می گذارد؛ به عنوان یک مشکل اجتماعی به شمار می آید. در واقع تهدیدها و خشونت های جدی بر ضد مردم و دارایی هایشان، وحشت قابل توجهی در اجتماع پدید می آورد. با توجه به شرایط ویژه سکونتگاه های غیررسمی در خصوص جرم و جنایت، برقراری امنیت در این مناطق و جلوگیری از گسترش ناامنی در شهرهای نزدیک، نیازمند ارائه راهکارهای عملی است که برای اقدام مناسب و برقراری این حلقه گم شده بایستی ابتدا وضعیت امنیت در این مناطق بررسی و سپس نسب به ارائه راهکار اقدام کرد. در پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سکونتگاه های غیررسمی در منطقه (۱۹) شهر تهران که به علت موقعیت خاص جغرافیایی -استقرار در جوار حریم شهر به عنوان حوزه ورودی جنوب غربی شهر تهران، استقرار مراکز انبارداری و انبارهای ضایعات، اراضی متروکه و مخروبه، کوره های آجرپزی و غیره در آن- توانسته جاذب جمعیت زیادی از شهرها و روستاهای استان های مختلف کشور و حتی مهاجران کشور همسایه (افغانستان) باشد، با استفاده از روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و استناد به اسناد کتابخانه ای و داده های میدانی (پرسش نامه) به بررسی وضعیت امنیت پرداخته شده است. نتایج حاصل نشان دهنده تأثیر شاخص های امنیت بر شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سکونتگاه های غیررسمی است.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت مردمی در بهسازی بافت های فرسوده شهری (مورد مطالعه: محله جلیلی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده در واقع بخش هایی از بافت های شهری است که کیفیت های کالبدی و کارکردی آنها کاهش یافته و یا مختل گردیده است. موضوع بهسازی بافت های فرسوده اصولاً امری است که بدون مشارکت ساکنین مناطق امکان پذیر نیست. پس می توان گفت برای دستیابی به توسعه پایدار مشارکت مردم در عرصه های اقتصادی و اجتماعی ضروری است و افزایش نقش شهروندان در امور شهری می تواند در ایجاد تعادل و هماهنگی لازم بین بخش های جامعه، نقش ارزنده ای را ایفا نماید. این پ ژوهش ب ا هدف تحلیل نقش مشارکت مردمی در بهسازی بافت فرسوده محله جلیلی شهر کرمانشاه انجام شده، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، پیمایشی(پرسشنامه و مصاحبه)است و برای تحلیل آنها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی خانوارهای ساکن در محله جلیلی شهر کرمانشاه، می باشد که جمعیتی بالغ بر 5600 نفر را در خود جای داده است. برای انتخاب نمونه از بین ساکنان محله مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شده است. بر این اساس تعداد 359 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده کوچکتر از حد متوسط ارزیابی شده و می توان عنوان کرد، مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله در سطح مناسبی نمی باشد. همچنین می توان گفت که اعتماد به مسئولین، عامل مؤثر بر مشارکت مردمی و نبود یا کمبود تشکل های فرهنگی اجتماعی مهمترین مانع مشارکت مردمی در بهسازی بافت فرسوده آن محله می باشند.
مشارکت در تاب آوری اجتماعی محلات شهری (مطالعه موردی: محله اوین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مهاجرت های بی رویه به شهرها زمینه های تحولات و دگرگونی در ابعاد مختلف ساختار فضایی محلات شهری را فراهم آورده است. این امر بعد اجتماعی منجر به شکل گیری محلاتی با تنوعات گروهی ،قومی ،فرهنگی شده و در نهایت تاب آوری اجتماعی محلی یکپارچه با مشکل مواجه ساخته است. مسئله تحقیق حاضر ،تحلیل چگونگی تاب آوری اجتماعی در محلاتی است که دارای سابقه وحدت اجتماعی زیادی داشته به واسطه گذشته مشترک خود می توانند نمونه خوبی برای تدوین الگوی مناسب تاب آوری اجتماعی در سطح محلات شهری باشند ، که توجه جدی به نیازهای مادی و معنوی و کرامت انسانی افراد از مهمترین ویژگی های آن محسوب می شود. لذا مشارکت مردم محله مدیریت مردم محور ،تکوین و تقویت سرمایه های اجتماعی و ترغیب آنها در جهت پایداری از اهداف اصلی می باشد .پژوهش از لحاظ هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت کیفی است. در این راستا به منظور ارائه تصویری روشن از مشارکتهای اجتماعی در محلات از روش تئوری بنیادین استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش مشارکت می توان در سه بعد ( پیوستگی اجتماعی ،امنیت اجتماعی و کیفیت زندگی ) طبقه بندی کرد .ماهیت تحیقی حاضر با توجه دو بعد کمی و کیفی از نوع آمیخته بوده و بدین لحاظ از دو مسیر آمار پارمتریک و ناپارامتریک از دو روش برای آمار پارمتریک با استفاده از داده های SPSS برای آمار ناپارامتریک از روش کد گذاری MAXQDA استفاده شده و نهایتا در نرم افزار SMART PLS داده های پردازش گردیده است
ارزیابی الگوی های اجتماعی و اقتصادی در بازآفرینی شهری بافت های رو به زوال، در جستجوی راه حل (بررسی نظریات جهانی در مواجه با زوال شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربیات مبتنی بر سه دهه اخیر در ایران بیانگر این نکته است که اهمیت مداخله در پهنه های رو به زوال شهری با نظر به سیر تحولات این نگرش تاکنون یکی از چالش های جدی پیش روی دست اندرکاران شهری است. چنانچه فقدان وجود رویکردی یکپارچه مبتنی بر امر مداخله با هدف ایجاد تحرک، پویایی و ثروت در پهنه های رو به زوال، از جمله مهمترین دلایل عدم موفقیت این طرح ها به نظر میرسد. با توجه به موارد فوق هدف از این نوشتار شناسایی علل زوال و عوامل ناکارآمدی و در بافت های شهری است. به جهت دستیابی به این هدف، در مرحله اول با مرور نظریات و دیدگاه های صاحب نظران این امر با استناد به تجربیات اروپای غربی در امر احیاء و بازآفرینی شهری، به بررسی مفهوم زوال و علل فرسودگی در بافت های شهری خواهیم پرداخت. در مرحله دوم با تحلیل رویکرد بازآفرینی به عنوان رویکردی نوین و یکپارچه و نقش پذیری ابعاد اجتماعی، اقتصادی به عنوان ارکان حیاتی در مداخلات پهنه های رو به زوال پرداخته شده است. در مرحله سوم الگوی اقتصادی و اجتماعی و مفاهیم فراگیری چون مشارکت و مدیریت خردمندانه بررسی شده تا زمینه ارتقاء دانش نظری در عرصه مداخلات شهری فراهم آمده و با تکیه بر این دانش نظری بتوان به سیاست های کارآمدتری در جهت دستیابی به رویکردی یکپارچه در امر مداخله در شهر های ایران دست یافت.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها در توسعه ی پایدار روستایی (مطالعه ی موردی دهستان همگین در بخش مرکزی شهرستان دهاقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد دهیاری های ایجاد شده در روستاهای دهستان همگین واقع در استان اصفهان انجام شده است.روش تحقیق پژوهش ، توصیفی تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده ، جامعه ی آماری شامل ساکنین حوزه ی پژوهش ( 4700 نفر) می باشند که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و در مجموع 350 نفر مورد مطالعه قرارگرفته اند. پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده ، روایی محتوایی پرسشنامه با نظرخواهی از اساتید راهنما و مشاور تأیید شده است. نتایج نشان داد، دهیاران مورد مطالعه روستای همگین نسبت به سایر روستاهای مورد مطالعه از نظر ابعاد مورد مطالعه دارای موفقیت بهتری بوده و کمترین میزان موفقیت دهیاری های دهستان همگین در روستای قمیشلو و در زمینه اجتماعی فرهنگی بوده است.همچنین، نتایج نشان داد مهمترین دلیل عدم موفقیت دهیاران روستاها ، عدم مشارکت روستاییان در برنامه های مورد نظر است.محدودیت های منابع مالی دهیاری ها برای انجام امور محوله، یکی از عوامل اصلی محدودیت-ها و مشکلات در انجام وظایف دهیاری می باشد و در این زمینه سازمان باید نسبت به مساعدت مالی از طرف دولت، اخذ عوارض در قبال ارائه خدمات عمومی، استفاده از تسهیلات بانک ها و مشارکت مردمی در جهت برطرف کردن این مشکل اقدام نماید.
بررسی نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی در مدیریت جنگل های مناطق ایران و تورانی (مطالعه موردی: باغ شادی شهرستان خاتم در استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار که در کلی ترین مفهوم، تامین کننده نیاز نسل حاضر و نسل های آینده و یا فردا را در امروز دیدن باشد، همواره موضوع حفاظت از زمین و به تبع آن حفاظت از جنگل ها را مد نظر قرار می دهد. هدف از این تحقیق بررسی نقش مسائل اقتصادی اجتماعی م ؤثر بر مدیریت جنگل در یکی از مناطق ایران و تورانی، باغ شادی در شهرستان خاتم و شناخت بیشتر این موضوعات و ارتباط آن با حفاظت و بهره برداری از جنگل ها صورت گرفته است. وسعه پایدار که در کلی ترین مفهوم، تامین کننده نیاز نسل حاضر و نسل های آینده و یا فردا را در امروز دیدن باشد، همواره موضوع حفاظت از زمین و به تبع آن حفاظت از جنگل ها را مد نظر قرار می دهد. هدف از این تحقیق بررسی نقش مسائل اقتصادی اجتماعی م ؤثر بر مدیریت جنگل در یکی از مناطق ایران و تورانی، باغ شادی در شهرستان خاتم و شناخت بیشتر این موضوعات و ارتباط آن با حفاظت و بهره برداری از جنگل ها صورت گرفته است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و به روش توصیفی، همبستگی بوده و به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است.
تحلیل کیفی تکنیک های اقناعی اینستاگرامی در مشارکت انتخاباتی اسفند 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
127 - 146
حوزه های تخصصی:
نقش رسانه های نوین در مشارکت انتخاباتی مسجل شده است، اما این تأثیرات بر عالم سیاست به مانندِ گذشته واحد، یکسان و نشئت گرفته از سیاست های حاکم نیست، بلکه دچار تکثرگرایی شده و حتی ممکن است مخالف سیاست های حاکم عمل کند. لذا، شناخت تأثیرات و نوع عملکرد رسانه های نوین، که در این مطالعه منحصر به اینستاگرام شده، از اهمیت زیادی برخوردار است. پرسش اصلی این است که چه تکنیک های اقناعی اینستاگرامی در مشارکت انتخابات مجلس 1398 به کار رفته است. برای این منظور از روش کیفی گراندد تئوری استفاده شده است. جامعه آماری مطالب انتخاباتی اینستاگرام و نمونه هفت صفحه فعال دو جریان سیاسی است که در 51 محور تلخیص شده و 16 تکنیک اقناعی احصا شده است. نتایج از سه رویکرد مشارکت منفی، مثبت و انفعال در انتخابات حاکی است که در این میان، مشارکت مثبت از تکنیک های اقناعی ترس، وعده ووَعید، شعار تبلیغاتی، احاله به ارزش ها، مظلوم نمایی و زبان مردم استفاده کرده است؛ در مقابل، مشارکت منفی یا تحریم انتخابات از تکنیک های اقناعی افشا، امتناع، تحریک و تهییج، تقطیع، تلقیح، توسل به اصول و قوانین، توسل به برائت، زبان مردم، گواه اجتماعی، مجاورت و مصادره به مطلوب استفاده کرده است. در خصوص انفعال نیز اطلاعاتی به دست نیامد.
بررسی نگرش دانشجویان منطقه یازده دانشگاه آزاد اسلامی به اتحاد ملی و انسجام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
93 - 114
کشور ایران به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و تاریخی دارای تنوع می باشد و به عنوان عنصری از گستره عظیم امت اسلامی با تنوعات فرهنگی بسیار پیچیده ای مواجه است. ذات و ماهیت انسجام و اتحاد، مشترکات این اجتماعات هم در سطح ملی و نیز در سطح امت اسلامی است و سرمایه اصلی ایجاد اتحاد، وجوه و اجزای جوامع یعنی اعضای آنها است. نقطه عزیمت این امر را باید در درک و فهم مشترک مسائل از سوی اعضای اجتماع جستجو کرد. در حقیقت کنش گران اجتماعی ضمن این که دارای ارزش های خاص خود می باشند می توانند به گونه ای پایبند به ارزش های عام اجتماع نیز باشند. در این پژوهش کنش گران اجتماعی دانشجویان می باشند، که نگرش آنها نسبت به اتحاد ملی و انسجام اسلامی تحت تأثیر شرایط و عوامل مختلفی شکل می گیرد.
بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که دانشجویان منطقه 11 دانشگاه آزاد اسلامی چه نگرشی نسبت به اتحاد ملی و انسجام اسلامی دارند؟ سؤال های فرعی هم عبارتند از این که چه عواملی بیشترین تأثیر را بر این نگرش دارند و سازوکار و پویایی این عوامل به چه شکلی است؟
جمعیت نمونه پژوهش براساس فرمول کوکران، 325 نفر انتخاب شده و داده ها به روش نمونه گیری مطبق نسبی جمع آوری شده اند. از مجموع فرضیه های پژوهش، پنج فرضیه تأیید شده و هم بستگی بین متغیرهای «میزان اعتماد به دولت»، «میزان عضویت در تشکل های مدنی»، «میزان مشارکت سیاسی»، «میزان گرایشات اعتقادی و عبادی» و «احساس تعلق اجتماعی عام» با متغیر وابسته «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» در سطح معنی داری بالایی اثبات شده است. در معادله خطی که توسط رگرسیون حاصل شده، مشاهده شد که دو متغیر «میزان اعتماد به دولت» و «احساس تعلق اجتماعی عام» حدود 226% از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین و پیش بینی می کنند. نتایج حاصله بیانگر این است که دانشجویان در عین این که به ارزش های ملی وفادار هستند، خود را پایبند به هنجارهای فرهنگ اسلامی دانسته و اتحاد ملی می تواند در راستای انسجام اسلامی حرکت کند. این گرایش بیانگر فهم و بصیرت دانشجویان به اصل «وحدت کلمه» می باشد.
تبیین تحلیلی مشارکت در مدارس از منظر زیرنظام راهبری و مدیریت سندتحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
189 - 219
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف"اعتبارسنجی ابعاد، مولفه ها و شاخص های مشارکت مدارس در اجرای زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش"، اجرا گردید. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، بر مبنای نظریه داده بنیاد و به روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. در این راستا و پس از شناسایی و تاکید ابعاد، مولفه ها و شاخص ها در بخش کیفی، در نهایت 61 شاخص در قالب 17 مولفه و 6 بعد از طریق جامعه آماری پژوهش در مرحله کمی که شامل 400 نفر از مدیران مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران بود، با نمونه آماری 196 نفر(138 مدیر زن و 58 مدیر مرد) اعتبارسنجی شد، که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و پرسشنامه مورد نظر را تکمیل نمودند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تاییدی، 61 شاخص این پژوهش در قالب 6 بعد قلمرو مشارکت: مبنای مشارکت، سطح مشارکت، فرم مشارکت، حدود مشارکت و درجه مشارکت، مورد تایید قرارگرفت. لذا باتوجه به نتایج پژوهش مذکور، الگوی حاضر می تواند به عنوان راهنمای عمل مدیران مدارس دوره متوسطه درراستای عملیاتی نمودن برنامه های زیرنظام راهبری ومدیریت سند تحول بنیادین آموزش وپرورش به شیوه ای نوآورانه مورداستفاده قرارگیرد تا در فرایند اتخاذ تصمیمات با بهره گیری از خردجمعی و جلب مشارکت های همگانی، عمل نموده و مشارکت جویی را در تمامی ابعاد محیط آموزشی، مدنظر قراردهند.
شناسایی مؤلفه های مؤثر در مشارکت والدین در مدرسه: رویکردی کیفی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
300 - 269
حوزه های تخصصی:
مشارکت والدین در مدرسه از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه انتظارات جامعه از دستگاه تعلیم و تربیت به صورت روز افزون افزایش یافته است. لذا نظام آموزشی تنها مسئولیت تدریس و انتفال مواد آموزشی در ذهن فراگیران را بر عهده ندارد و برای موفقیت برنامه های آموزشی وتربیتی بایستی سیاست گذاران نظام آموزش وپرورش زمینه های مشارکت والدین را برای ارتقاء رشد دانش آموزان فراهم آورند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر در مشارکت والدین به شیوه کیفی و با روش تحلیل مضمون برمبنای رویکرد استقرایی (آتراید –استرلینگ) انجام شده است. نمونه گیری از مجموع اسناد کتابخانه ای و منابع علمی که در مجلات معتبر علمی - پژوهشی چاپ گردیده است با بررسی محتواهای مرتبط انتخاب گردید .تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد. برای اعتباریابی داده ها از روش بازبینی و موضع گیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش وپرورش استفاده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش مؤلفه های مؤثر در مشارکت والدین در1مضمون کلی، 16 مضمون پایه و4 مضمون سازمان دهنده چالش های غالب ، بسترسازی مشارکت ، مفروضه های بنیادی تعامل و مهندسی ارتباط و تعامل طبقه بندی گردید.
واکاوی پدیدار شناختی عوامل مؤثر بر بهبود مشارکت های مردمی در ورزش مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
412 - 387
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ازجمله تحقیقات کیفی بود که به صورت میدانی اجرایی گردید. روش کیفی مورداستفاده در تحقیق حاضر از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر شامل افرادی بودند که به صورت داوطلبانه در ورزش مدارس مشارکت داشتند. مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رویکرد انتخاب نمونه گیری همگون و درعین حال با رعایت حداکثر تنوع نمونه گیری شدند. این مسئله تا رسیدن به اشباع نظری شکل گرفت. درنهایت تعداد 15 مصاحبه در این خصوص انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل موضوعی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 4 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی وجود دارد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر عوامل مؤثر بر بهبود مشارکت های مردمی در ورزش مدارس در 4 بخش شامل جنبه های فردی، مسائل اجتماعی-فرهنگی، مسائل مدیریتی و حقایق ورزشی مشخص گردید. به عبارتی توجه به عوامل شناسایی شده می تواند زمینه جهت بهبود مشارکت های مردمی در ورزش مدارس را فراهم نماید.
تبیین مدل خط مشی گذاری باز در تحقق اصول دولت باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
15 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش هدف آن است که ضمن بررسی مفهوم دولت باز و تبیین مدل خط مشی گذاری باز، این مدل به عنوان پشتیبان مفهوم دولت باز تبیین گردد. طراحی/روش شناسی/رویکرد: در این پژوهش از روش فراترکیب تفسیری انتقادی استفاده شده است. پس از جستجوی مطالب مرتبط و ارزیابی آن ها، 37 منبع انتخاب شده اند و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 به کد گذاری، استخراج تم ها و ابعاد مدل مذکور پرداخته شده است. یافته های پژوهش: دولت باز که شامل سه اصل شفافیت، مشارکت و همکاری است، نیازمند به کارگیری مدل خط مشی گذاری باز که همانا بازتر کردن فرآیند سیاست گذاری و شنیدن صداهای پس زده در فرآیند سیاست گذاری است، می باشد تا بتواند سه اصل مذکور را پشتیبانی کند. محدودیت ها و پیامدها: در این پژوهش بر مدل خط مشی گذاری باز به عنوان پشتیبان تحقق دولت باز پرداخته شده است، در پژوهش های آتی می توان به موضوعاتی از قبیل نقش داده باز، نوآوری باز یا مبانی حقوقی و قانونی تحقق دولت باز پرداخت. پیامدهای عملی: منطبق با اصل شفافیت دولت باز، در مرحله شناسایی مشکل و دستورگذاری فرآیند خط مشی گذاری، از داده باز؛ منطبق بر اصل مشارکت دولت باز در مرحله تدوین، از نوآوری باز، بهره گیری از مکانیزم چالش جهت راه حل یابی و اصول طراحی مشترک با شهروندان و در مرحله تصویب از رأی گیری الکترونیکی یا بودجه ریزی مشارکتی و منطبق با اصل همکاری در مرحله اجرا و ارزیابی از همکاری مؤثر شهروندان در پذیرش خط مشی ها و بهره گیری از ابزارهای نظارتی بر پایه فناوری اطلاعات بهره برداری می شود. ابتکار ارزش مقاله: با توجه به پیدایش مفهوم دولت باز در دهه اخیر و ازآنجاکه مهم ترین کار ویژه دولت ها، سیاست گذاری عمومی است، ضروری است مدل سیاست گذاری پشتیبان تحقق مفهوم دولت باز شناسایی و معرفی شود.
واکاوی مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
58 - 71
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. ابتدا مبانی برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر به سه بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مبانی روانشناختی و مبانی جامعه شناختی تقسیم گردید که در هر سه بخش مقوله های اصلی با توجه به نظر صاحب نظران استخراج گردید. در بخش مبانی فلسفی و ارزشی مقوله های اصلی تاکید بر تربیت رسمی و عمومی، تاکید بر ارزش های تفکر و تاکید بر شایستگی های تفکر بودند. مقوله های اصلی برای مبانی روانشناختی، تاکید بر بعد خردورزی، کاربست بعد عاطفی، اجتماعی و توجه به مشارکت و همکاری بودند. در نهایت مقوله های اصلی انتخاب شده برای مبانی جامعه شناختی عبارت بود از کل نگری، نقد اجتماعی و خود انتقادی. برای اهداف مناسب آموزش تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و مهارت های برون فردی انتخاب شد. در مقوله مهارت های درون فردی اصولی مانند مهارت های تکنیکی، مهارتهای حل مساله و مهارت های اخلاقی و در مقوله مهارت های برون فردی اصول کفایت های هیجانی، کفایت های شناختی و کفایت های اجتماعی استخراج گردید.