مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۴۱.
۶۴۲.
۶۴۳.
۶۴۴.
۶۴۵.
۶۴۶.
۶۴۷.
۶۴۸.
۶۴۹.
۶۵۰.
۶۵۱.
۶۵۲.
۶۵۳.
۶۵۴.
۶۵۵.
۶۵۶.
۶۵۷.
۶۵۸.
۶۵۹.
۶۶۰.
مشارکت
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
478 - 505
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در حکمرانی، پژوهش های زیادی برای تبیین این مفهوم انجام شده که هر یک از زاویه ای به آن نگریسته و این مسئله، به آشفتگی و پراکندگی در تبیین مفهوم مشارکت شهروندی انجامیده است. هدف از این پژوهش، ارائه مدل مفهومی مشارکت شهروندی، به منظور سامان دهی به پژوهش های قبلی است.روش: این پژوهش کیفی، جهت گیری کاربردی دارد و رویکرد آن قیاسی است. افق زمانی آن تک مقطعی است. روش گردآوری داده ها نیز بررسی اسناد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شده است.یافته ها: در این پژوهش ابتدا با بررسی و مداقّه در ادبیات نظری مشارکت و مشارکت شهروندی، چهار مضمون فراگیر «انواع مشارکت شهروندی»، «عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندی»، «راه کارها و الزامات مشارکت شهروندی» و «پیامدهای مشارکت شهروندی» احصا شد، سپس با گردآوری و تحلیل منابع و پژوهش های تخصصی مربوط به هر یک از این چهار مضمون فراگیر، مضامین اصلی و فرعی ذیل آنها شناسایی شدند. بدین ترتیب، در ذیلِ مضمون فراگیر «انواع مشارکت شهروندی» مضامینِ اصلی روش مشارکت، درجه تمرکز، مشارکت کنندگان، موضوع، زمینه و زمان؛ در ذیل مضمون فراگیر «عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندی» مضامین اصلی عوامل انسانی و عوامل سازمانی و در ذیل مضامین فراگیر «راه کارها و الزامات مشارکت شهروندی» و «پیامدهای مشارکت شهروندی» نیز مضامین اصلی مشابهِ مربوط به حکمرانی و مربوط به شهروندان شناسایی شد.نتیجه گیری: انتظار می رود این پژوهش، ضمن فراهم آوردن تصویری جامع از مفهوم مشارکت شهروندی، باعث سامان دهی نظری آن شده و مفهوم مشترکی در این حوزه ایجاد کند و یاری دهنده تحقق آن در عرصه عمل باشد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی پیرامون مفاهیم مشارکت و کار مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
147 - 165
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ی ابتدایی پیرامون مشارکت و کار مشترک انجام شده است. روش شناسی پژوهش، تحلیل محتوا بوده و محتوای کتاب ها شامل همه تکالیف، تصاویر و متن درس ها به عنوان واحدهای تحلیل موردمطالعه قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها فهرست وارسی بوده که روایی آن به تأیید تعداد پنج نفر از کارشناسان متخصص برنامه ریزی آموزشی رسید. پایایی آن نیز با استفاده از ضریب همبستگی میان دو نوبت رمزگذاری (82./.) محاسبه گردید که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. نتایج نشان داد که سهم دو مقوله مشارکت و کار مشترک کمتر از یک درصد از کل محتوای کتاب های درسی بود. مقایسه بخش های سه گانه متن، تصویر و تکلیف نیز نشان داد که در بخش تصویری بیش از دو بخش دیگر به این دو مقوله توجه شده است؛ بنابراین نظر به اهمیت مفاهیم مشارکت و کار مشترک، پیشنهاد می شود که در محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی بازنگری شود.
تحلیل عوامل موثردر بازآفرینی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی محله 20 منطقه 17 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری به دنبال حل مشکلات فرسودگی بافتهای فرسوده شهری از طریق بهسازی به وسیله مشارکت های مردمی است و هدف ایجاد تفکر و عمل جمعی است که کار مشارکتی در بازآفرینی شهری فراتر از اهداف نوسازی شهری عمل می کند . دراین مقاله عوامل موثر در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری را مورد بررسی قرار می دهیم.بدین منظور448پرسشنامه بین ساکنین بافت های فرسوده محله شماره 20 از منطقه 17 شهر تهران تکمیل وارزیابی شده اند.روش تحقیق در پژوهش حاضر ازروش توصیفی-تحلیلی وروش تجربی-پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه صورت می گیرد.ابزار تجزیه وتحلیل آماری وتحلیل آماری،نرم افزار SPSS است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از فنون آماری پارامتری وناپارامتری نیز استفاده شده است.نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای اجتماعی ،فضایی ومیزان مشارکت موثر مردم در طر حهای بازآفرینی بافت های فرسوده شهری رابطه معنی داری وجوددارد.
تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر مشارکت مدنی شهروندان (مطالعه موردی: شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم پاییز ۱۴۰۰شماره ۲۷
241-265
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر مشارکت مدنی در میان شهروندان اردبیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر اردبیل می باشند که بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 تعدادشان 115000 نفر برآورد شده است. با استفاده فرمول کوکران تعداد حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید و نمونه گیری نیز با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای انجام گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده می شد. نتایج تحقیق نشان داد شبکه های اجتماعی مجازی مورد بررسی (تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوب) بر مشارکت مدنی شهروندان شهر اردبیل تاثیرگذار است. اینستاگرام بیشترین و فیسبوک کمترین تاثیر را بر مشارکت شهروندان اردبیلی داشته است. بیشترین تاثیر این شبکه ها بر عضویت در گروه ها و انجمن ها و کمترین تاثیر آنها بر ایجاد روابط مناسب و پیام نگاری برای مشارکت در تصمیمات شهری بوده است.
بررسی اثرات مدیریت محله محور بر روی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری (مطالعه موردی؛ سرای محله تجریش و شهادت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
93 - 102
حوزه های تخصصی:
در سا لهای اخیر بسیاری از نهادهای مدیریت شهری در جهان بر ترویج نوعی نگرش مشارکتی از پایین به بالا با تکیه بر اجتماعات محل های تأکید داشته اند. در کشور ایران نیز به دلیل پایین بودن میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها، تلاش برای تحقق مدیریت شهری محله محور جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. ایجاد سراهای محله و دستورالعمل مشارک تهای اجتماعی در محلات، گامی ارزنده در جهت تحقق این رویکرد جدید در مدیریت شهری است. هدف از این مقاله تبیین تأثیر مدیریت محله محور بر روی اعتماد شهروندان به مدیریت شهری در دو محله تجریش و شهادت است. روش تحقیق به کارگرفته شده از نوع توصیفی– تحلیلی است و از تکنیک ANP1 ، آزمون یومن وایت نی و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان م یدهد که سرای محله شهادت توانسته است با عملکرد بهتر خود، میزان اعتماد شهروندان به مدیریت شهری را افزایش دهد.
بررسی نقش نشاط اجتماعی بر میزان مشارکت روستائیان در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان بناجوی شرقی شهرستان بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که نیروی انسانی به عنوان مهم ترین رکن توسعه محسوب می شود بنابراین میزان نشاط اجتماعی گذشته از تأثیرات جسمانی که بر وی دارد. موجب افزایش بازدهی نیروی کار از جمله از طریق مشارکت در روند برنامه ریزی توسعه روستایی می شود. با توجه به اهمیت نشاط اجتماعی، هدف پژوهش حاضر سنجش میزان نشاط اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر میزان تمایل روستائیان به مشارکت، در روستاهای دهستان بناجوی شرقی از توابع شهرستان بناب می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و همبستگی می باشد. گردآوری داده ها به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه جامع آکسفورد پس از انجام آزمون پایایی استفاده صورت گرفته است. که در آن با استفاده از نمونه گیری تصادفی از طریق فرمول کوکران 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از سطح پایین نشاط اجتماعی برخوردار هستند؛ بطوریکه کاربرد تکنیک تحلیل عاملی بیانگر بیشترین تاثیرگذاری عامل اول (شامل سیزده متغیر: داشتن شور و شوق، احساس شادی و ...) بر مشارکت روستائیان می باشد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون خطی، تأثیر معنادار متغیرهای مورد استفاده بر میزان تمایل به مشارکت در روند توسعه روستایی را نشان می دهد. بنابراین می توان با برنامه ریزی و مشاوره به روستائیان در جهت افزایش میزان نشاط اجتماعی، مشارکت آنان را در میزان موفقیت طرح های عمرانی افزایش داد.
نقش شهر آموزش محور در مدیریت مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان بزرگ ترین دستاورد بشر، علاوه بر در اختیار قراردادن امکانات و الزامات زندگی، می باید، با آموزش، شهروند را برای بر عهده گرفتن نقش مناسب و مثبت در صحنه حیات شهری، آماده نماید. با پررنگ شدن میزان آگاهی افراد در شیوه زندگی، نیاز مبرم شهروندان به آموزش های ضمن زندگی را چندین برابر شده است. اما این نیاز به یادگیری نمی تواند فقط در قالب آموزش های رسمی خلاصه شود بلکه نیاز است تا این آموزه ها به شیوه هایی خلاق در هرلحظه در اختیار شهروندان قرار گیرد. شهروند آموزش دیده می تواند با آموزش های مؤثر شهری، تأثیرات متعددی را بر تحول اجتماعی شهر بگذارد. در این مقاله در راستای دستیابی به اصول پایه شهرهای آموزش دهنده و ارزیابی معیارهای آن ابتدا به تعریف دقیقی از مفاهیمی همچون آموزش می پردازیم و به تأثیر آموزش در جامعه و چگونگی ارتباط آموزش و عملکرد آن با فضاهای شهری و نقش آن در مشارکت شهروندان در فضاهای شهری خواهیم پرداخت تا تعریفی جامع از شهر آموزش دهنده ارائه نماییم. لذا این مقاله درصدد آن است که از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- همبستگی) به اصول معیارهای فضاهای آموزش دهنده در شهر بپردازد. واز این روی به اصول جدیدی در انتظام کالبد شهری و باز تعریف نقشی نوین برای فضاهای شهری با رویکرد آموزش دهندگی می رسیم.
الگوی ساماندهی پیاده راه های شهری برای حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا قبل از ورود مدرنیته به دنیای بشریت، شهرها به نسبت، فضاهای بهتری را برای زندگی فراهم می نمودند. یکی از این فضاها، پیاده راه های موجود در سطح شهر است که توسط خودروها مورد تهاجم و زندگی جمعی در آن کمرنگ و در مواردی رو به متروکی می رود و علی رغم آگاهی مسئولین امر و اقدامات مقطعی و گاه مستمر صورت پذیرفته در جهت بهبود و بازآفرینی، هیچ یک، منجر به رضایتمندی و احیای آن نگردیده است، این مقاله که برگرفته از رساله دکتری اینجانب است درصدد است با نگاهی مجدد به ملاک های کالبدی به عنوان پایه و مبنای حضور و مشارکت مردم، با هدف ارائه الگویی جهت ساماندهی و اولویت بخشی به اقدامات کالبدی آتی پیاده راه های شهری اقدام نماید. که بر این اساس در جهت سنجش شاخص های اثرگذارکالبدی (ایمنی، سرزندگی، خوانایی و نفوذپذیری) با یکی از مرتبط ترین شاخص های اثرپذیر حکمروایی (مشارکت) نسبت به تهیه پرسشنامه خودساخته استاندارد اقدام و با استفاده از نرم افزار SPSS داده ها تحلیل و در نهایت با استفاده از مدل رگرسیونی پس رونده و در سه مرحله با سنجش هریک از شاخص های کالبدی و ارتباط آن با شاخص مشارکت، دو متغیر نفوذپذیری و ایمنی و امنیت (با وزن کمتر) از مدل خارج و دو متغیر سرزندگی و خوانایی (با وزن بیشتر) در مدل باقی و مدل سوم به عنوان مدل کامل با لحاظ کلیه معیارهای کفایت مدل شناخته می گردد که می توان نتیجه گرفت خوانایی و سرزندگی برروی حکمروایی تأثیر معناداری داشته و ایمنی و امنیت و نفوذپذیری تأثیر معناداری نداشته اند.
نقش سیاست های قومی و مذهبی در مشارکت اقوام در امنیت، توسعه همه جانبه و همگرایی با تأکید بر ترکمن های شمال و شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری چند قومیتی است و برحسب دو عنصر شاخص مذهب و زبان بین اقوام ایرانی تمایز وجود دارد و آن ها را به چند دسته تقسیم می کند. در این که موضوع اقوام و مسئله قومیت یکی از مهم ترین مباحث و مسائل مطرح در ایران معاصر است تردیدی نیست. در این راستا مهم ترین نکته در سیاست گذاری و مدیریت قومی، ایجاد توازن و سازش میان تعلقات ملی و قومی است. مشارکت مردم در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، یکی از مباحث مهم جامعه شناسی و علم سیاست است؛ نظام های سیاسی بر پایه ی اعتماد عمومی و اراده ی مردم استوار می گردند و استمرار و اقتدار آن ها وابسته به مشارکت و دخالت مردم است. با توجه به این مقدمه سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مشارکت سیاسی و اقتصادی اقوام ایرانی در مدیریت کشور چه اثر و نقشی در امنیت و توسعه همه جانبه و همگرایی اقوام دارد؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به این سؤال اصلی در صدد آزمونان هستیم این است که به نظر می رسد که در تاریخ ایران هر زمان دولت مرکزی به اقوام و گروه های قومی توجه کرده ساختار سیاسی ما شاهد مشارکت و همیاری و همسویی آن ها با خواست های حاصل از سیاست گذاری های مرکز بوده ایم. تحقیق حاضر به صورت توصیفی -پیمایشی انجام می شود. بدین صورت که ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات پژوهشی و نیز سایر منابع علمی به گرداوری و تحلیل مشارکت سیاسی و اقتصادی و ادبیات قومیت پرداخته شود و در ادامه با استفاده از روش دلفی به آزمون فرضیات پژوهش پرداخته می شود. یافته های مقاله نشان می دهد که تشویق اقوام ایرانی به حذف ناسیونالیسم افراطی قومی و نهادسازی سازمانی، بستری برای مشارکت نظام مند در متن نظام سیاسی فراهم می سازند و از طرف دیگر چنانچه احساس هویت متفاوت در کنار احساس محرومیت های سیاسی-اجتماعی قرار گیرد می تواند موجد عوارض امنیتی در کشور باشد. همچنین سبکی وزنه مدیریت سیاسی به نسبت وزنه جمعیتی و احساس محرومیت های اقتصادی و اجتماعی نسبت به مرکز در ایران می توانند احساس هویت متفاوت در قومیت ها را تشدید نمایند.
ارزیابی جایگاه مشارکت ذی نفعان محلی در فرآیند برنامه ریزی توسعه روستایی (موردمطالعه: نقاط روستایی جنوب و جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ت وجه ب ه مق وله مشارکت ذی نفعان محلی از مهم ترین مقوله ای است که در فرآیند برنامه ریزی های توسعه موردتوجه ویژه قرارگرفته است. بر این شالوده هدف تحقیق حاضر بررسی جایگاه مشارکت ذی نفعان محلی در برنامه ریزی روستایی با توجه به رویکرد حاکم بر آن می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و از بعد گستره موردی می باشد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 54 روستا و تعداد 31 کارشناس با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که مشارکت و تشکل سازی در ناحیه در حد مطلوب نیست. هرچه برنامه ریزی بدون مشارکت جامعه انجام شود منجر به ارتقای سطح توسعه نمی شود. آزمون «من – ویتنی – یو» نشان داد تفاوت معنی داری بین نظرات دو گروه پاسخگویان حاصل نشده است که نشان دهنده توافق نظر این دو گروه درباره کم توجهی به مشارکت و تشکل سازی در برنامه ریزی ناحیه موردمطالعه بوده است. باید در اجرای برنامه ها و پروژه ها با جامعه محلی مشورت صورت گیرد، ارتباط بین مدیران و برنامه ریزان با دهیاری و شورای اسلامی برای مشارکت در برنامه ها و پروژه ها برقرار شود. زمینه تعامل و مشارکت کارشناسان با روستاییان در ارتباط با فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی فراهم گردد، قوانین مناسب برای جلب نظر و تضمین مشارکت عمومی و جمعی تدوین گردد. ذی نفعان محلی در تصمیم گیری های مختلف، تدوین برنامه ها و اجرای طرح ها و شراکت در منافع حاصل از آن ها دخالت داده شوند.
تبیین پایه های برنامه ریزی ارتباطی در حیطه برنامه ریزی شهری
حوزه های تخصصی:
در دیدگاهی کلی و جامع، سنجش میزان تحقق و تناسب برنامه ریزی در جوامع انسانی، ارتباط تنگاتنگی با روش های کاربست اقدامات و میزان همگام سازی مردم در راستای ایجاد تحول و تغییر پیشرو خواهد داشت. در راستای حرکت زیستگاه های اصلی انسانی، یعنی شهر ها، به سمت توسعه و ارتقا، راهکار های پیشین فاقد اعتبار و ارزش شده و می بایست به عنوان برنامه ریزان شهری، به دنبال راه حل های نوین در زمینه ارائه و اجرای موفق طرح ها باشیم. با ظهور مباحثی همچون آزادی در ابراز عقاید توسط انسان ها به عنوان بهره برداران اصلی عناصر و فضاهای شهری، حال توجه به نیاز ها و خواسته ها اولیه، از ارکان اصلی و جدا نشدنی برنامه ریزی شهری گردیده است. مفهوم برنامه ریزی ارتباطی که توسط هابرماس مطرح گردید، به اهمیت مباحثی همچون مشارکت، گفت و گو و همکاری میان تصمیم سازان و حاضرین در جوامع پرداخته و بر این باور است که دلیل ناکامی و کاهش میزان تحقق پذیری طرح ها و برنامه های پیشنهادی، بی توجهی به جایگاه و نیاز های انسانی و ممانعت مسئولان در راس قدرت از مشارکت مردم در ابعاد گوناگون می باشد. پژوهش پیش رو، در نظر دارد تا به تبیین اصول برنامه ریزی ارتباطی و کاربست آن در برنامه ریزی شهری بپردازد.
واکاوی تجربه زیسته گذران اوقات فراغت جوانان، پیش و پس از شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران شیوع بیماری کرونا، الگوهای رفتاری و سبک زندگی جوانان در حوزه اوقات فراغت تغییراتی پیدا کرده است. این دوران برای برخی از افراد سبب ایجاد روابط صمیمانه با دیگر اعضای خانواده شده است، اما برخی دیگر به دلیل نداشتن مهارت های اجتماعی و ارتباطی دچار مشکلات بسیاری در محیط خانوادگی خود شدند و با چالش های ارتباطی زیادی مواجه شدند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی تجربه زیسته گذران اوقات فراغت جوانان، پیش و پس از شیوع کرونا است. روش انجام این پژوهش، کیفی و از طریق تحلیل مضمون است. به این ترتیب که با 13 نفر از جوانان ساکن شهر تهران، مصاحبه عمیق صورت گرفته است، روش نمونه گیری، هدفمند است و درنهایت با رسیدن به اشباع نظری، اجرای مصاحبه ها متوقف و داده ها تجزیه و تحلیل شد. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از: تغییر الگوی فراغت و فعالیت های فراغتی مشارکت کنندگان قبل و بعد از شیوع بیماری کرونا، افزایش زمان فراغت، ثبات نسبی نوع فعالیت فراغتی و تغییر در محل گذران فراغت، افزایش محتوای فرهنگی و هنری در فعالیت های فراغتی، افزایش فعالیت های مشارکتی در امور منزل، افزایش انگیزه و آگاهی برای فراهم کردن امکانات گذران اوقات فراغت در خانه و تغییر سبک استفاده از فضای مجازی. مشارکت کنندگان فرصت ها و چالش های گذران اوقات فراغت در دوران شیوع کرونا را نیز بیان کرده اند که مهم ترین فرصت ها، داشتن زمان بیشتر برای انجام فعالیت های هنری و فردی و باخانواده بودن و مهم ترین چالش ها، بی انگیزگی و افسردگی است.
تبیین عملکرد تعاونی های تولید کشاورزی در توسعه روستاهای شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
1 - 19
حوزه های تخصصی:
تبیین عملکرد تعاونی های تولید کشاورزی در توسعه روستاهای شهرستان ساوجبلاغ بود بعنوان هدف اصلی پژوهش در نظر گرفته شد. برای انجام این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری شامل «روستاییان عضو تعاونی و مدیران تعاونی» به تعداد 708 نفر بود. حجم نمونه ها برای نظرسنجی با ابزار پرسشنامه بر اساس روش کوکران، 250 نمونه برآورد شد. این تحقیق بصورت مطالعه موردی در 28 روستای برخوردار از شرکت تعاونی در انجام پذیرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده از آمار کیفی (محاسبه فراوانی، درصد فراوانی، میانگین وزنی و انحراف از معیار گویه های پرسشنامه) و استفاده از آمار استنباطی (انجام آزمون آماری خی دو برای آزمون فرضیه های تحقیق و انجام آزمون ویلکاکسون برای مقایسه نتایج بدست آمده از نظرسنجی ها در مورد عملکرد تعاونی های تولید کشاورزی در قبل و بعد از تأسیس) بوده است. قلمرو مکانی تحقیق روستاهای برخوردار از شرکت تعاونی در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز بودند. تعاونی تولید کشاورزی اگرچه در افزایش مشارکت، همیاری و کار گروهی روستاییان مؤثر بوده اند؛ اما بدلیل کسب میانگین وزنی کمتر از حد متوسط 3 در اغلب گویه های مورد بررسی، این مشارکت چندان ملموس نبوده است. براساس نتایج آزمون آماری ویلکاکسون، بخش کشاورزی در زمان بعد از تأسیس تعاونی تولید کشاورزی با شرایط مطلوب تری نسبت به زمان قبل از تأسیس مواجه بوده است. علاوه بر این، مشخص شد که مقادیر میانگین وزنی اغلب گویه های مورد بررسی در زمینه ماندگاری جمعیت روستاهای برخوردار از شرکت تعاونی کشاورزی، کمتر از حد متوسط 3 بود. لذا فعالیت این تعاونی ها در افزایش یا ماندگاری جمعیت روستاها، تأثیر زیادی نداشته است. تعاونی های کشاورزی توانایی حل مشکلات عملکردی از جمله توسعه اشتغال، تأمین سرمایه و گسترش مکانیزاسیون فعالیت های بخش کشاورزی را دارند، ولی به علت ضعف اقتصادی روستا و محدویت منابع و زیرساخت ها در این نقاط، عملکرد چندان قابل قبولی نداشته اند.
تبیین وضعیت شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
135 - 151
حوزه های تخصصی:
مشکلات ناشی از رشد سریع شهرنشینی در کشور عدم امکان مدیریت جامعه شهری با ابزارها و شیوه های سنتی ، ضرورت تغییر در شیوه مدیریت شهرها را دو چندان کرده است. این تغییر با استفاده از رویکرد حکمروایی مطلوب شهری قابل تحقق است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر تهران و کارشناسان و متخصصین تشکیل می دهند. براساس آخرین سرشماری انجام گرفته در سال 1395 حجم جامعه آماری مربوط به شهروندان برابر با 8,679,936 نفر می باشد. حجم نمونه آماری برای شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است مقدار میانگین بدست آمده برای وضعیت حکمروایی شهری به صورت کلی برابر با2/75، که بیانگر وضعیت نامطلوب حکمروایی شهری در کلانشهر تهران است. از بین مؤلفه های حکمروایی شهری مؤلفه اجماع محوری با میانگین 2/76 دارای بیشترین میانگین و مؤلفه مسئولیت پذیری با میانگین 2/71 دارای کمترین میانگین است. در ارتباط با حکمروایی شهری و شاخص های آن از دیدگاه کارشناسان مقدار میانگین کلی برابر با 2/23 و از دیدگاه مردم برابر با 2/22 است و با عنایت به سطح معناداری محاسبه شده که برابر با 0/974 از دیدگاه این دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. از دیگر یافته های حاصل شده در این پژوهش از میان مؤلفه های تشکیل دهنده حکمروایی شهری، مؤلفه مشارکت با ضریب مسیر0/263 دارای بیشترین تأثیر بر پیاده سازی حکمروایی شهری و در رتبه اول قرار می گیرد. مؤلفه های کارایی واثربخشی، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری به ترتیب با ضریب مسیر0/182، 10/175 و 0/172 در رتبه های دوم الی چهارم، و مؤلفه پاسخگویی با ضریب مسیر 0/084 در پایین ترین سطح و در رتبه آخر(هشتم) قرار گرفته است.
برساخت معناییِ طرد اجتماعی در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی، به معنای واپس زنیِ افراد از جامعه و منابع و فرصت های آن استو افراد کم برخوردار، ازجمله کسانی هستند که در برابر طرد اجتماعی آسیب پذیری بیشتری دارند. بااین وجود، پژوهش هایی که از نگاه خودِ افراد کم برخوردار به پدیده طرد اجتماعی بنگرد، در کشور ما کمتر انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف کشف احساسات و تجارب افراد کم برخوردار درباره طرد اجتماعی و شناسایی بیشتر ویژگی های طرد و ارتباط آن با فقر صورت پذیرفته است. بدین منظور، از روش کیفی و ابزار مصاحبه استفاده شده است؛ مصاحبه شوندگان 18 نفر از افراد کم برخوردار شهر مشهد بوده اند و نمونه گیری در این پژوهش، به شیوه نمونه گیری نظری بوده است. داده های حاصل از این مصاحبه ها، با بهره گیری از تکنیک تحلیل مضمون موردنظر براون و کلارک (2006) بررسی و تجزیه وتحلیل شده است. یافته های این پژوهش نمایانگر دو گونه اصلی طرد اجتماعی است؛ طرد تعاملاتی که شامل طرد از خانواده و خویشان و کاهش تعاملات با افراد برخوردار است و طرد از فرصت های اقتصادی- اجتماعی که طرد از منابع مالی (دسترس ناپذیری وام و تسهیلات)، طرد از بازار کار (دسترس ناپذیری شغلی) و عدم حمایت بایسته سازمان ها و نهادهای دولتی را در برمی گیرد.
بررسی و تحلیل وضعیت حکمروایی شهری در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی ساختاروفرایندهایی است برای تعیین نحوه استفاده ازمنابع موجوددرجهت منفعت عمومی. حکمروایی نه تنها با تشکیلات دولتی ورسمی و هم چنین نهادهای شهری ومنطقه ای که رسما امور عمومی را اداره می کنند ارتباط میابد، بلکه فعالیت بسیاری از گروه های سیاسی و اجتماعی دیگررانیز در برمی گیرد. حکمروایی، هنر حکومت کردن و بهترین شیوه سرپرستی و مدیریت منفعت عمومی است . در این پژوهش هدف ،ارزیابی شاخص حکمروایی خوب شهری در منطقه 22 تهران با توجه به مدیریت یکپارچه در ابعاد ملی (زیر ساخت ها وبستر های قانونی ) و منطقه ،محلی (سازمان ها و شهرداری ها در سطح منطقه و محلی ) می باشد .روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده که از منابع کتابخانه ای – اسنادی ، پرسشنامه و پیمایش های میدانی جهت گرد آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده گردیده است .از آنجایی که دیدگاه شهروندان و مدیران منطقه 22 در مورد وضعیت شاخص حکمروایی خوب شهری و بویژه شاخص مشارکت مقایسه شده است ،حجم نمونه در این پژوهش 322 نفر از شهروندان منطقه 22 و 50 نفر از مدیران شهری شهرداری می باشد .روش تحلیل داده ها به دو طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و از نرم افزار spss وExcel جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده شده .جهت تحلیل دیدگاه های شهروندان و مدیران از آزمون تی مستقل بهره برده شده . نتایج پژوهش نشان می دهد وضعیت شاخص حکمروایی خوب شهری در زیرشاخص مشارکت از دیدگاه شهروندان در وضعیت نسبتا خوب و از دیدگاه کارشناسان در وضعیت بدی قرار دارد. در راستای هدف تحقیق برای علت یابی نبود حکمروایی خوب شهری در قالب سوالات بسته از مدیران پرسیده شد نتایج نشان می دهد حکمروایی در صورتی تحقق پیدا می کند که مدیریت یکپارچه با اصلاح قوانین و زیر ساخت ها ایجاد شود.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در نواحی شهری؛ مطالعه موردی: نواحی شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
151 - 179
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، از مقولات اجتماعی بسیار مهم است که هم چون شاخص های مهم اقتصادی از جمله تورم، تولید ناخالص ملی، میزان اشتغال و... در میزان توسعه یافتگی کشورها نقش بزرگی را ایفا می کند. این مفهوم، به خصوص، در ارتباط تنگاتنگی با سرم ایه اجتم اعی ق رار دارد. این ارتب اط می تواند دروازه ورود مفهوم سرمایه اجتماعی به برنامه ریزی شهری باشد. موضوع اساسی در این زمینه، رابطه سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در مناطق شهری است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده که برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. ابزار سنجش مفاهیم، پرسش نامه محقق که اعتبار آن با روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأئید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه ی ساکنان شهر گرگان که 343977 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 نفر تعیین شده است. نمونه ها به روش تصادفی سیستماتیک از دو محله گرگانپارس و کوی انقلااب انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تحلیل داد ه ها از روش های آماری[1] توصیفی و استنباطی و از آزمون های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سرمایه ی اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد، مشارکت و روابط اجتماعی) با کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ی معناداری وجود دارد. این رابطه با کنترل ناحیه، جنسیت، گروه سنی و سطح تحصیلات همچنان باقیمانده و در سطح اطمینان بالا (99 درصد) معنی دار است. بر این اساس می ت وان گفت که کیفیت زندگی و ابع اد متعدد آن (کالبدی-زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی درمانی) متأثر از سرم ایه ی اجتم اعی می باشند. نتایج تجربی اینپژوهش نشان داده است که سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی سبب می شود که شاخص های کیفیت زندگی بهبود یافته و در ادامه افزایش سطح کیفیت زندگی، خود سبب بهبود و توسعه روابط جمعی مبتنی بر اعتماد، مشارکت و تعامل در جامعه می گردد.
بررسی میزان مشارکت شهروندان حاشیه شهرهای میانی در مدیریت شهری. مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
1 - 19
حوزه های تخصصی:
مشارکت یکی از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار به شمار می رود، از این رو مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در زمینه مدیریت بهینه شهر به ویژه در حاشیه شهرها به بهترین نحو ممکن نائل آیند. با توجه به اهمیت مشارکت مردم در مدیریت مطلوب شهر، هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان مشارکت شهروندان حاشیه شهر بابل در مدیریت شهری و همچنین شناسایی مفاهیم، مزایا و موانع و ارائه راهکارهایی در جهت جلب مشارکت شهروندان برای بهبود مدیریت شهر می باشد، که در اجرای این هدف، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان حاشیه شهر بابل می باشند که بر اساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 200 نفر سرپرست خانوار از چهار محله در حاشیه جنوب شهر بصورت تصادفی انتخاب و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است و از نرم افزار SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان مشارکت شهروندان حاشیه شهر بابل با میانگین 49/2 در امور مدیریت شهری از سطح متوسط پائین تر می باشد. در این بین بیشترین میزان مشارکت مربوط به محله کتی غربی و کمترین میزان مشارکت مربوط به محله کمانگرکلا می باشد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 درصد بین متغییرهای مستقل شامل؛ رضایت شهروندان از خدمات شهری، اعتماد شهروندان نسبت به مدیران شهری، آگاهی شهروندان از برنامه های مدیریت شهر و تعلق اجتماعی شهروندان با متغیر وابسته (مشارکت شهروندان در امور مدیریت شهری) وجود دارد.
واکاوی ظرفیت سرمایه اجتماعی محلات شهری در ساماندهی بافت های فرسوده. مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
67 - 94
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی شهرها به عنوان ارزشمندترین بافت های شهری هستند که ارزشهای فرهنگی اصیل زیادی برای شهرها دارند. اکثر بافت های قدیمی در طول زمان با فرسودگی مواجه شده و شادابی و سلامت خود را از دست می دهند. یکی از مهمترین مسائلی که در چند دهه اخیر مورد توجه مسؤولان و اندیشمندان مسائل شهری و بخصوص بافت های فرسوده شهری قرار گرفته است موضوع استفاده از ظرفیت های سرمایه اجتماعی بمنظور تسهیل در روند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری است. سطح اعتماد، مشارکت، انسجام اجتماعی و سایر مؤلفه های سرمایه اجتماعی افراد ساکن در بافت های فرسوده از مهمترین ظرفیت ها بمنظور بهبود وضعیت این بافت های شهری می باشند. از این رو در این تحقیق به بررسی میزان تأثیر مؤلفه ی سرمایه اجتماعی و تأثیر میزان هر یک از شاخص های آن در مشارکت ساکنان بافت های فرسوده منطقه 9 شهرداری تهران پرداخته می شود. روش تحقیق این مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و به منظور بررسی سطح سرمایه اجتماعی افراد و همچنین میزان تمایل آنها به مشارکت در بافت های فرسوده از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. همچنین به منظور آزمون فرضیات تحقیق از نرم افزار SPSS و تحلیل-های آماری پیرسون، آزمون تفاوت میانگین T، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون نشان دهنده این است که مؤلفه های سرمایه اجتماعی نقش زیادی در تبیین میزان مشارکت ساکنان بافت فرسوده در بهسازی و نوسازی دارد و با تاکید بیشتر بر ظرفیت سرمایه اجتماعی ساکنان این بافت ها می توان از این عامل در جهت تسریع در روند نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری استفاده نمود.
نقش سرمایه های اجتماعی در مدیریت ومشارکت محله ای. مورد مطالعه: محله های سلیمانی تیموری وهاشمی منطقه 10 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
105 - 122
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهری به معنای ادراه امور شهر به منظور پایداری و رضایت اجتماعات محلی با در نظر گرفتن و تبعیت از سیاست های ملی است. نیل به چنین مدیریتی، توجه به سرمایه های اجتماعی را ضروری می سازد تا مشارکت محلی به منظور بسیج منابع نهفته شهروندان برای رفع مشکلات فزاینده را هموار سازد. درحالی که مدیریت محله در تهران برای ارتباط مردم و اجتماعات محلی با شورای شهر و مدیریت شهر تهران(شهرداری) ایجاد شده اند، فاقد اثر بخشی وکارایی لازم می باشد و هنوز جایگاه مشخصی در ساختار مدیرت شهری پیدا نکرده است. در سالهای اخیر بسیاری از جوامع سرمایه های اجتماعی را به عنوان جزئی از یک استراتژی برای تجدید قوا ، تقویت جوامع شهری وکاهش مسائل و مشکلات مدیریت شهری مورد پذیرش قرارداده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی به بررسی مفهوم سرمایه های اجتماعی و ارتباط آن با مدیریت محله پرداخته است. برای بررسی میزان سرمایه های اجتماعی و مشارکت محله ای تعداد 201 پرسشنامه در بین ساکنین2 محله هاشمی و سلیمانی(تیموری ) منطقه 10 شهرداری تهران توزیع گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss و همچنین آزمونT با دو نمونه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنادار بین سرمایه های اجتماعی در دو محله می باشد که این امر تاثیر خود را به صورت متفاوت در میزان مشارکت ساکنین محلات گذاشته است، یعنی بین تمایل به مشارکت و سرمایه های اجتماعی همبستگی وجود دارد، اما هیچ گونه همبستگی بین سرمایه های اجتماعی و مشارکت عینی در محلات وجود ندارد. همچنین علی رغم بالا بودن سرمایه های اجتماعی در محله تیموری به نسبت محله هاشمی ، میزان آشنایی و میزان مشارکت واقعی در محله هاشمی از محله تیموری بیشتر می باشد، این امر نشان دهنده ی این است که سرمایه های اجتماعی در محله تمیوری کمتر مورد بهره برداری قرار گرفته و در مشارکت واقعی ساکنین تاثیر چندانی نداشته است.