مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
۷۰۰.
مشارکت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
147 - 164
حوزه های تخصصی:
نظام مدیریت مشارکتی، نظام همکاری فکری و عملی کلیه اعضای یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است. در این نظام، کلیه افراد سازمان، درباره روش های حل مسائل و ارتقاء بهره وری سازمان، فعالانه اندیشه کرده و حاصل آنرا در قالب طرح ها و پیشنهادها به سازمان ارائه می کنند. بدین طریق سازمان از یک نظام هم فکری و هم اندیشی برای رسیدن به اهداف سازمان بهره می جوید. نظام مدیریتی به تعبیری در واقع نوعی نظام مدیریت شورایی با شکل خاص خود است. در این نظام برای افکار و خلاقیت های کلیه اعضای سازمان ارزش شایسته قائل شده و در تصیم گیری از آن ها استفاده می شود، وجود و جریان این نظام نتایج و پیامدهای مثبت و مطلوب متعددی در بر دارد که در مجموع نقش مهمی در فرآیند توسعه منابع انسانی ایفاء می کند هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش و جایگاه مدیریت مشارکتی بر توسعه و عمران شهری بود. برای بررسی مبانی نظری پژوهش از منابع علمی و کتابخانه ای بهره برده شد و همچنین برای بررسی کمی رابطه بین متغیرها از پرسشنامه استفاده شد. به این منظور تعداد 50 پرسشنامه بین کارشناسان حوزه شهری توزیع شد. داده های به دست آمده از پرسشنامه ها با کمک نرم افزار spss و از طریق آزمون آماری پیرسون تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که رابطه مدیریت مشارکتی و توسعه و عمران شهری رابطه مستقیم بوده که می تواند باعث بهبود توسعه و عمران شهری گردد.
ضرورت شناسایی چالش های بافت فرسوده روستایی در راستای رسیدن به اهداف توسعه پایدار
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
331 - 348
حوزه های تخصصی:
روستا به عنوان کوچکترین واحد جغرافیا است که معیشت اغلب ساکنان آن مبتنی بر بهره برداری از زمین است و توسعه روستایی نیازمند شناخت و آگاهی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مانند افزایش تولید، بهبود سطح دانش و انگیزش، ارائه خدمات گوناگون و اصلاح شبکه ارتباطی و حمل و نقل و بهسازی روستا، تنوع بخشی به امکانات اشتغال روستایی در کشور ما رسیدن به توسعه یکپارچه سکونتگاه های روستایی به عنوان راهبرد حفظ سکونتگاه ها مطرح شده است.برای رسیدن به این نوع از توسعه شناخت همه جانبه نقاط موجود در منطقه می تواند روش موثرتر و بهتری باشد تا با شناخت آنها و برنامه ریزی برای استفاده از قابلیت ها و بر طرف نمودن ضعف ها بتوان به یک توسعه یکپارچه و پایدار رسید. در این مقاله ویژگی های طبیعیف اجتماعی- جمعیتی، فرهنگی- سیاسی، اقتصادی و فضایی- کالبدی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی مشکلات و کاستی های مدیریت عمران و توسعه سکونتگاه های روستایی و ضرورت شناسایی چالش های توسعه روستایی در راستای رسیدن به اهداف توسعه پایدار انجام شد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی می باشد. نتایج نشان می دهد ضرورت پرداختن به موضوع روستا و توسعه آن از سوی دولت احساس شده و در غالب موارد، به صورت محور سیاست های توسعه تلقی شده است. اما در شرایطی که قرن بیستم را پشت سر گذاشته ایم، هنوز توسعه روستایی با مسائل و چالش های فراوان روبه روست که در کنار مشکلات زیست - محیطی، توجه به نوعی توسعه به نام «توسعه پایدار روستایی» را برمی انگیزد.
بررسی ایفای نقش مطلوب مشارکت سازمان های مردم نهاد در راستای توانمند سازی ساکنان مناطق حاشیه نشین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
475 - 499
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فقر شهری ؛ حاشیه نشینی است. شدت توسعه محلات حاشیه ، به دلیل مهاجرت روستاییان به شهرها،مهاجرت از شهرهای کوچک به کلان شهرها و همچنین فقر، بیکاری، ارزانی ملک، ارزانی اجاره بها و ارزانی زمین در مناطق حاشیه است مهاجرت از روستا به شهر و ارزانی مسکن در مناطق حاشیه نشین نسبت به سایر محلات موجب شده تا خانواده های کم درآمد و زوج های جوان این مناطق را برای زندگی انتخاب کنند نباید مناطق حاشیه نشین را به حال خود رها کرد چراکه رهاسازی این مناطق منجر به اشاعه و گسترش آسیب به سایر نواحی و نقاط شهری خواهد شد. با توجه به گسترش حاشیه نشینی دولت به تنهایی نمی تواند در بهسازی بافت های غیررسمی و ساماندهی و نیازسنجی آن ها نقش ایفا کند باید از ظرفیت های سازمان های مردم نهاد، شهروندان ،مساجد و تکایا، روحانیون ، نخبگان دانشگاهی هم استفاده کنیم. تحقیق پیش رو به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی میباشد. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای مشتمل بر مقاله ها، کتب و اسناد صورت پذیرفت. نتایج نشان می دهد که مولفه هایی از قبیل شکل گیری جامعه مدنی قدرتمند و تاثیر گذار، ارتقای سرمایه اجتماعی در جامعه و مشارکت شهروندان در فرآیند خط مشی گذاری عمومی(توانمند سازی حاشیه نشینی ) از مهترین عوامل در راستای توانمند سازی ساکنان حاشه نشین می باشند.
سنجش نقش سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی مشارکتی (مورد مطالعاتی: بررسی تطبیقی محلات مهدی القدم و هفت آسیاب شهر ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد سرمایه اجتماعی به یکی از عوامل موثر در توسعه بهره وری پایدار شهری تبدیل گردیده است. اهمیت این رویکرد در اقدام بازآفرینی شهری به عنوان پتانسیل مهم و یک اقدام غیرمتمرکز است که با ورود مشارکت شهروندان زمینه های اثرپذیری طرح فراهم می گردد. در این راستا تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی-تحلیلی در تلاش است تا با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش های پیمایشی به ارزیابی تطبیقی وضعیت مولفه های سرمایه اجتماعی در حوزه بازآفرینی مشارکتی در محلات مهدی القدم و هفت آسیاب شهر ارومیه بپردازد. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه متخصصین شهری و شهروندان می باشد. روش های تجزیه و تحلیل نیز مبتنی بر دو روش سوارا و ماباک می باشد که به ترتیب در وزن دهی مولفه های پیشنهادی تحقیق و رتبه بندی گزینه های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که به ترتیب شاخص های امنیت عمومی و حضور در اجتماعات محلی بیشترین، و التزام و تقید به تعالیم دینی و مصلحت عمومی کمترین سطح اهمیت و ارزش را داشته است. همچنین طبق نتایج نهایی، محله مهدی القدم شهر ارومیه وضعیت مطلوب تری را نسبت به محله هفت آسیاب در امر وضعیت مولفه های سرمایه اجتماعی به خود اختصاص داده است. در نهایت جهت بهبود وضع موجود و نیل به شرایطی بهتر به ارائه برخی پیشنهادات پرداخته شده است.
تدوین الگوی مشارکت دستگاه ها و نهادها با نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی (مطالعه ای به روش فراترکیب)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع آموزش و پرورش در دنیا به یک بحث مهم برای توسعه پایدار تبدیل شده است و در این میان صاحبنظران محور اصلی این توسعه را مشارکت مستمر سازمان ها و نهادها با آموزش و پرورش می دانند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مشارکت سازمان ها و نهادهای با نظام تعلیم و تربیت کشور بود. پژوهش حاضر از دید هدف در زمره تحقیقات توسعه ای و از دید طرح پژوهش جزء طرح های پژوهش کیفی بود. در این مطالعه از روش فراترکیب برای یکپارچه سازی مطالعات و ایجاد یافته های جامع و تفسیری استفاده شد. در این تحقیق مقالات و کتب داخلی و خارجی مرتبط با حوزه تعلیم و تربیت و به خصوص مشارکت در تعلیم و تربیت، بین سال های 2000 تا 2020 انتخاب و بررسی شدند که پس از جمع بندی و بررسی کلی 29 مقاله تحلیل شد. در نهایت، نتایج تجزیه و تحلیل پس از بررسی مقولات اولیه و ثانویه 9 شیوه کلی مشارکت در آموزش و پرورش را شناسایی کرد که شامل مشارکت در توسعه تکنولوژی، مشارکت تحقیق و توسعه، مشارکت در منابع انسانی، مشارکت در ارزشیابی، مشارکت در پیاده سازی، مشارکت در برنامه ریزی، مشارکت در پاسخگویی، مشارکت مالی، و مشارکت اطلاعاتی بود. بنابراین، با توجه به ابعاد شناسایی شده در تحقیق حاضر باید مدیران و مسئولان در هر سازمان، نحوه مشارکت خود را در آموزش و پرورش شناسایی کرده و با این کار سهم مشارکت خود در این سازمان را ایفا کنند.
الگوی تأمین منابع نهاد مدرسه در جمهوری اسلامی ایران بر مبنای مشارکت مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره یکی از مسائل چالشی در تعلیم و تربیت رسمی کشورها در چند دهه اخیر که عصر پیچیدگی و عدم اطمینان بوده، تأمین منابع آموزش دولتی است. در نظام های آموزشی با کمبود بودجه دولتی رفته رفته نقش بازارها و بخش خصوصی پررنگ شد، تا جایی که برای جلوگیری از نواقص بازاری شدن آموزش و همچنین تأمین بهینه آن، طرح هایی برمبنای انتخاب مدرسه توسط والدین به عنوان مکانیسم ها و ابزار مشارکت بخش خصوصی و دولتی مطرح گردید، مانند ارائه کوپن های آموزشی و انعقاد انواع قراردادها با بخش خصوصی (در قالب کمک های خیرخواهانه) برای تأمین مدارس دولتی تا درصحنه ای رقابتی میان مدارس، کیفیت آموزش تضمین شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی الگوی تأمین منابع نهاد مدرسه در جمهوری اسلامی ایران برمبنای مشارکت مردمی است. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که با مصاحبه با 15 مدیر آموزشی که موافق مدیریت مشارکتی در مدرسه هستند و تحلیل مضامین آن، سازوکارهای مدیریتی برای بهره گیری از ظرفیت های مردمی شناسایی شد. یافته های پژوهش نشان داد که لازم است مدیریت به دور از نقش های سنتی برای راهبری مشارکت جهت تأمین منابع از سازوکارهای آگاه سازی، ظرفیت سازی، فرصت سازی، فضاسازی و نهادسازی، با رعایت اصول رفتاری چون شایستگی محوری، اخلاق محوری، استقلال در عین ارتباط و ارزش محوری بهره مند گردد. بر این اساس الگوی تأمین منابع در مدارس ایران الگویی دولتی با ساختار جدید نیست بلکه الگویی مردمی است.
پدیدارشناسی عوامل موثر در ناتوانی های یادگیری و کاهش انگیزه دانش آموزان تراجنسیتی در مشارکت فعال درس تربیت بدنی مدارس (با ارائه راهکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۵۸-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان تراجنسیتی به دلیل برخی مشکلات نظیر: نبود یادگیری مناسب و فقدان انگیزه مشارکت در حین درس تربیت بدنی، به نسبت دیگر دانش آموزان امکان حضور فعال در فعالیت های ورزشی را ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی مشکلات و ارائه راهکارهای کاربردی در زمینه بهبود یادگیری و افزایش انگیزه دانش آموزان تراجنسیتی بود تا شرایط مشارکت فعال دانش آموزان تراجنسیتی در ورزش مدارس فراهم شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد پدیدارشناسی در شیوه کلایزی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان تراجنسیتی، معلمان تربیت بدنی، مدیران مدارس، اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در گروه روانشناسی و مدیریت ورزشی در استان مازندران و در سال 1400 تشکیل دادند؛ که 19 نفر از این افراد به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار سنجش مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز بود و مصاحبه ها تا زمانی که امکان استخراج مفاهیم کاملا غیرتکراری وجود داشت؛ یعنی مصاحبه شماره 19 ادامه یافت. در راستای معتبرسازی نهایی پژوهش از ملاک های اعتبار و قابلیت اعتماد استفاده شد. یافته های عوامل موثر در ناتوانی های یادگیری و کاهش انگیزه مشارکت ورزشی دانش آموزان تراجنسیت را 48 مضمون فرعی در قالب 9 مضمون اصلی؛ روانی، اجتماعی، حمایتی، جسمانی، محیطی، فردی، مقبولیت، وضعیت پوششی و ناهنجاری ها تشکیل می دهند. در بخش ارائه راهکارهای کاربردی نیز 32 مضمون فرعی در قالب 5 مضمون اصلی؛ روانی، حمایتی، فرهنگ سازی، پیشگیرانه و محیطی شناسایی شدند. برخی از راهکارهای پیشنهادی شامل: ایجاد انگیزه در دانش آموزان تراجنسیت به مشارکت در فعالیت های ورزشی با استفاده از ابزارهای تشویقی، آموزش روش های مواجهه با استرس، کمک به شناخت هویت جنسی آنان با استفاده از ابزارهایی نظیر؛ مشاوره و یا عمل تغییر جنسیت، ایجاد فضای رشد و یادگیری مناسب همسان با دیگر دانش آموزان، ایجاد برنامه آموزش عمومی به تمامی دانش آموزان در زمینه آشنایی و نحوه ارتباط با افراد تراجنسیت، شناسایی تراجنسیتی ها از 6-5 سالگی با بررسی های تخصصی توسط خانواده و روانشناسان و ایجاد محیطی ایمن و بهداشتی به منظور انگیزه مشارکت دانش آموزان تراجنسیت در فعالیت های ورزشی می باشد.
پیشایندها و پسایندهای رهبری تسهیم گرا (مطالعه موردی: مدارس دولتی شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
229 - 255
حوزه های تخصصی:
موسسات آموزشی، از جمله مدارس، برای استمرار بخشیدن به نقش های اجتماعی و آموزشی خود باید روندهای نوین رهبری را بر اساس نظریه های مطرح شده بکار گیرند. رهبری تسهیم گرا یکی از این موارد است که به معلمان اجازه می دهد در تصمیم گیری ها مشارکت کنند و در اجرای آنها سهیم باشند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پیشایندها و پسایندهای رهبری تسهیم گرا در مدارس است. بدین منظور، 138 مقاله معتبر بین المللی از سال 2000 تا 2020 بررسی اولیه شد که با توجه به نامناسب بودن عنوان، چکیده و محتوای 78 مقاله، تعداد 60 مورد برای بررسی نهایی در نظر گرفته شد. مرور این موارد به استخراج پیشایندها و پسایندهای رهبری تسهیم گرا در ادبیات معتبر بین المللی می پردازد. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری همه معلمان دوره های متوسطه شهر بوشهر، به تعداد 1299 نفر، در نظرگرفته شد که از بین آنها 297 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات 9 پرسشنامه استاندارد بود که پایایی و روایی آن بر اساس آلفای کرونباخ، نظر استادان خبره و مدل سازی معادلات ساختاری تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS وPLS تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد ویژگی های شغلی و امنیت روانشناختی بر رهبری تسهیم گرا تاثیر معنادار دارند. اما معنادار بودن تاثیر شخصیت تیمی و متغیر تعدیل گر امنیت روانشناختی تایید نشد. همچنین تاثیر معنادار رهبری تسهیم گرا بر تسهیم دانش، توانمندسازی، سرمایه روانشناختی جمعی، خلاقیت و رفتارشهروندی سازمانی تایید شد. با در نظر داشتن عوامل موثر بر قدرت رهبری تسهیم گرا در معلمان، می توان به تقویت این موارد در آنها پرداخت و از نتایج و پیامدهای این نوع رهبری در معلمان بهره برد.
روش های ارتقاء ابعاد توانمندسازی روانشناختی کارکنان سازمان صمت در شرایط اپیدمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
7 - 35
حوزه های تخصصی:
پیش فرض اصلی مقاله حاضر این است که روش های سابق برای ارتقاء ابعاد توانمندسازی روانشناختی به طور کامل نمی تواند در شرایط اپیدمی کرونا کارساز باشد. به همین دلیل، هدف این نوشتار رسیدن به الگوی کاربردی و روشمند برای ارتقاء ابعاد توانمندسازی در دوران بحران اپیدمی است. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کمی و کیفی) و از نوع تشریحی است. تشریحی بودن دلالت بر تقدم روش کمی دارد. در این تحقیق ابتدا با داده های کمی، دامنه و نقاط برجسته، پژوهش مشخص می شود و سپس براساس روش کیفی پیرامون دامنه تشخیص داده شده و نکات برجسته، اطلاعات دقیق تر به دست می آید. نتایج تحقیق نشان داد روش های نظارت متقابل و مستمر(در ابعاد شایستگی و موثر بودن)، بهبود فضای غیر رسمی (در بعد مشارکت)، تلفیق وجوه سازمانی و فردی (در بعدهای حق انتخاب و مشارکت)، تحولات و تعاملات در سطوح سازمانی (در بعد موثر بودن) و ارتقاء دانش ارتباط سازمانی (در بعد حس مشارکت) به طور مشخص در شرایط کرونایی به ارتقاء ابعاد توانمندسازی در کارکنان سازمان صمت کمک خواهد کرد.
ارایه مدل مسئولیت پذیری ورزشی بازیکنان لیگ برتر والیبال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر را طراحی الگوی مسئولیت پذیری ورزشی بازیکنان لیگ برتر والیبال کشور تشکیل داد. روش تحقیق آمیخته (کیفی-کمی) با رویکرد اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان و در بخش کمی بازیکنان لیگ برتر والیبال بود. نمونه آماری در بخش کیفی 24 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی با توجه به اینکه برای هر گویه بین 5 تا 10 نفر مورد نیاز بود، بنابراین 360 نفر به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود که نتایج برگرفته از این مصاحبه در قالب یک پرسشنامه با 3 عامل اصلی و 11 عامل فرعی طراحی شد. روایی سازه پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مورد تائید قرار گرفت. کفایت حجم نمونه ۰/۸۷ = KMO گزارش شد و شاخص های آزمون نیکویی برازش تناسب مدل، مدل نهایی را 3 عامل مسئولیت پذیری فردی، گروهی و سازمانی مورد تایید قرار داد. مدیران ورزشی و مسئولین فدراسیون ها و ورزشکاران کشور می توانند از نتایج این تحقیق در بهبود، پیشرفت و افزایش مسئولیت پذیری ورزشکاران استفاده لازم را ببرند و برای توسعه ورزش، با افزایش مسئولیت پذیری و جلب بیشتر علاقمندان به ورزش و حمایت و تاثیرگذاری مثبت در جامعه گام ارزنده ای را ایفا کنند.
رابطه ساختار محله بندی بافت قدیم شهر یزد و مشارکت اهالی برای تأمین خدمات شهری، مورد نمونه: محله دولت آباد
حوزه های تخصصی:
تهیه و تدارک خدمات شهری ، مستلزم صرف منابع بسیار از جمله زمان، هزینه، نیروی انسانی از سوی سازمان های ذیربط است در مقابل استفاده از نیروی مشارکت مردمی با وجود روحی ه مشارکت پذیری در میان ساکنان بافت قدیم شهر یزد، منبع ارزنده ای برای امر فوق در محلات آن بشمار می رود. بهره گیری دیگر بار از مشارکت مردم در محله دولت آباد به منظور فراهم آوردن بخشی از خدمات شهری بیش از هر چیز مستلزم شناخت متغیرهای مؤثر بر آن است. در این پ ژوهش، از روش توصیفی، جهت تدوین مبانی نظری و از روش همبستگی و توصیفی - تحلیلی ، برای تعیین روابط میان متغیرها و توصیف و تحلیل یافته ها بهره گرفته شد و مطالعات کتابخ انه ای و میدانی ، به صورت تکمیل پرسشنامه، ابزار جمع آوری داده ها بودند. مهمترین یافته ها عبارتند از: ساختار محله بندی بافت قدیم شهریزد، احساس رقابت محله ای و عرق و تعلّق خاطر به محله که احساس درون گرایی محله ای اهالی بافت قدیم را به همراه می آورد. این متغیرها تأثیر مثبت و مستقیم بر میزان مشارکت آنها در تأمین خدمات شهری دارد. اهالی محله دولت آباد، زمانی در ارائه خدمات شهری مشارکت می کنند که منفعت حاصل از آن را بیشتر از هزینه های آن ارزیابی کنند. تفاوت معناداری میان گرایش مردان و زنان برای مشارکت در زمینه مورد بررسی وجود ندارد و سرانجام نمی توان گفت: شهروندانی که پیش تر در امور مرتبط با محله خود به نوعی مشارکت کرده اند، در حال حاضر نیز تمایل بیشتری برای تأمین خدمات شهری مورد نیاز محله خود دارند.
برنامه ریزی شهر دوستدار کودک در راستای ارتقاء مشارکت نوجوانان (مطالعه موردی: شهر آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
247 - 278
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای عمومی شهرها بر اساس اصول و معیارهای استفاده بزرگ سالان شکل گرفته است و اغلب فضاهای شهری، عمدتاً فاقد کیفیت برای استفاده کودکان و نوجوانان و به دور از مشخصه های یک شهر دوستدار کودک می باشند. با توجه به حساسیت گروه سنی نوجوانان، وقت آن رسیده که نوجوانان و ارزش های آنان وارد معادلات شهرسازی شده و به آنان اجازه داده شود که با مشارکت در فرایند برنامه ریزی شهری، در ایجاد فضاهای زندگی خود سهیم باشند. در این پیمایش، نوجوانان 12 تا 18 سال شهر آباده به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه با روش کوکران 150 نفر مشخص شده است، ضمن آنکه از نظرات والدین و مسئولین شهر نیز از طریق پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است و جنبه کاربردی دارد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که میزان مشارکت اجتماعی نوجوانان در فضاهای عمومی شهر آباده کم است. همچنین عوامل مؤثر بر ارتقاء مشارکت نوجوانان در فضاهای عمومی این شهر، امنیت، دسترسی، افزایش مکان های تفریحی، خدمات و امکانات بوده که محاسبه ضریب همبستگی پیرسون بیانگر رابطه مستقیم و مثبت بین ارتقا امنیت و افزایش مشارکت نوجوانان بوده و از طرف دیگر بهره گیری از رویکردهای شهر دوستدار کودک در کاهش بزه اجتماعی در میان نوجوانان مؤثر بوده است. درنتیجه راهبردهایی همچون تسهیل مشارکت نوجوانان از طریق برگزاری جلسات نظرسنجی از نوجوانان و ملاقات با شهردار، ارتقا کیفیت کالبدی محلات و بهبود دسترسی، استفاده از عناصر طبیعی در فضاها، افزایش حس امنیت و توانمندسازی نوجوانان و خانواده ها در حیطه متداخل شهرداری و سایر نهادها پیشنهاد می شود.
ارزیابی سطح رضایت مندی روستائیان از اجرای طرح هادی روستایی (مطالعه موردی: دهستان نگل شهرستان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
114 - 123
حوزه های تخصصی:
طرح هادی را می توان مهم ترین سند قانونی در زمینه توسعه و عمران روستایی کشور دانست که با دید همه جانبه و یکپارچه تمامی ابعاد زندگی روستاییان را در نظر می گیرد. طرح هادی واکنشی از نابسامانی وضع کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی کشور است. در این راستا اجرای طرح هادی به منظور بهسازی و نوسازی چشم اندازه های درونی و بیرونی روستاها است. تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در تحولات اقتصادی؛ اجتماعی؛ زیست محیطی و کالبدی سکونتگاه های روستایی دهستان نگل درشهرستان سنندج پرداخته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد بالای20سال و سرپرست خانوار در چهار روستای دهستان نگل بوده که به روش کوکران160نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسش نامه توسط کارشناسان تایید شده و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (75/.) مورد تایید قرار گرفت. برای پردازش داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T تک تمونه ای در تحلیل مسیر بهره گرفته شده ؛ از آزمون کای اسکوئر برای سطح معناداری؛ آزمون فریدمن برای رتبه بندی و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی برای سطح بندی عوامل تاثیر گذار مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد اجرای طرح هادی به لحاظ کالبدی تاحد قابل توجهی موجب تغیر در چشم انداز روستاها گردیده، اما مشکلات عدم تخصیص اعتبارات کافی موجب ناتمام ماندن اجرای طرح و همچنین عدم برخورداری روستاییان از تسهیلات بانکی به منظور نوسازی و بهسازی مسکن از مهمترین عوامل نارضایتی مردم روستاها بشمار می آیند.
تبیین عوامل مؤثر بر مشارکت شبکه ای کاربران ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۱شماره ۵۷
375 - 410
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر اجتماعی بر مشارکت کاربران ایرانی در اینستاگرام است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر طرح آمیخته از نوع متوالی اکتشافی است. رویکرد پژوهش در بخش کیفی از نوع اکتشافی است و در بخش کمّی توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه موردمطالعه بخش کیفی از میان متخصصان علوم ارتباطات و جامعه شناسی که کاربر اینستاگرام بودند با روش غیر احتمالی هدفمند انتخاب شده اند. جامعه آماری بخش کمّی کاربران اینستاگرام شهر کرج در سال 1399 هستند. آی پی کاربرانی که کاربری آن ها با توجه به موقعیت مکانی شان در اینستاگرام مؤید سکونتشان در شهر کرج بود با کمک شرکت ارائه خدمات تبلیغاتی در اینستاگرام شناسایی شدند و با روش احتمالی و نمونه گیری تصادفی ساده با به کارگیری فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری و تکنیک تحلیل داده ها در مرحله کیفی مصاحبه نیم ساختاریافته و تکنیک تحلیل مضمون و در بخش کمّی پرسش نامه محقق ساخته و مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل است. نتایج نشان می دهد که ویژگی های سیاسی، فردی، نظام رسانه ای، ویژگی های فرهنگی و ویژگی های اینستاگرام تأثیر مثبت، مستقیم و معناداری بر مشارکت دارند. بیشترین تأثیر را نظام رسانه ای کشور و کمترین تأثیر را ویژگی های سیاسی دارد و متغیر ویژگی های محتوا بر مشارکت تأثیر معناداری نداشته است.
بررسی جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی برون گروهی بر فرهنگ سیاسی؛ مطالعه موردی نخبگان سیاسی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه بسیاری ازکشورهای پیشرفته وتوسعه یافته حاکی از آن است که نخبگان کشور بویژه نخبگان سیاسی حاکم با ایفای نقش اساسی خود درفرآیند تصمیم گیری امور و اداره کشور ونقش الگویی، تاثیر مهمی در فرآیند توسعه ایفا می کنند.توسعه یافتگی از پیامدهای ثبات در جامعه است که این امر خود متاثر از فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی تصمیم گیرنده است، در این بین عواملی در تعیین این نوع فرهنگ سیاسی تأثیر گذار است که مهمترین آن سرمایه اجتماعی برون گروهی است. این پژوهش با روش کمی و به صورت پیمایشی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی برون گروهی و فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی استان خوزستان پرداخت، روش نمونه گیری به صورت روش نمونه گیری در دسترس (داوطلبانه) بوده و 214 نفر از نخبگان سیاسی استان خوزستان بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای سنجش متغیرها-فرهنگ سیاسی و سرمایه اجتماعی برون گروهی- از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی برون گروهی در حد متوسط بوده (61/78) است و میانگین فرهنگ سیاسی رو به متوسط (19/64) بود. نتایج همچنین نشان داد که بین ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت برون گروهی) با فرهنگ سیاسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. (r=./514). به طور کلی می توان گفت که سرمایه اجتماعی برون گروهی می تواند باعث ایجاد تغییراتی در فرهنگ سیاسی جامعه شود.
نقش محله گرایی در تحقق شاخص های حکمرانی خوب (مطالعه موردی: شوراهای اجتماعی محلات مشهد)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
143 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش محله گرایی در تحقق شاخص های حکمرانی خوب در شوراهای اجتماعی محلات مشهد است. در این راستا، اصول «حکمرانی خوب» و «تمرکززدایی اداری» به عنوان مبانی نظری انتخاب شده اند. به لحاظ روش شناسی، بخشی از پژوهش با مراجعه به داده های موجود و منابع کتابخانه ای، و بخش دیگر با استفاده از روش مصاحبه انجام پذیرفته است. در اجرای مصاحبه ها، افراد مرتبط با شوراهای اجتماعی محلات مشهد، اعم از اعضای این شوراها و مسئولان مرتبط با آن ها، جامعه ی مورد مطالعه بوده اند. یافته ها نشان می دهند شوراهای اجتماعی محلات مشهد، با پنج شاخص از شاخص های حکمرانی خوب، یعنی: «مشارکت»، «اثربخشی و کارآیی»، «پاسخ گویی»، «شفافیت» و «حاکمیت قانون» ارتباط دارند و در دستیابی به آن شاخص ها موثر هستند. با این حال، در شرایط کنونی، چالش های شوراهای محلات در تحقق شاخص های مذکور، بیش از دو برابر فرصت های آن هاست.
واکاوی نقش بحران مشارکت در سقوط رژیم پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
191 - 218
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تحلیل بحران مشارکت در سقوط رژیم پهلوی دوم از منظر تئوری بحران می پردازد. لوسی پای با طرح این تئوری بر این نظر است که برای تحقق توسعه مطلوب، یک نظام سیاسی باید از سلسله بحران هایی به صورت موفقیت آمیز عبور کند. پرسش اصلی پژوهش این است که بحران مشارکت در سقوط رژیم پهلوی چه نقشی داشته است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که با کنار رفتن حاکمیت دیکتاتوری در سال 1320، جامعه ایران وارد مرحله جدیدی شده و فراهم شدن فضای باز سیاسی و فعالیت احزاب و تشکل های سیاسی، انگیزه مردم را نسبت به مشارکت سیاسی دو چندان کرد. اما با وقوع کودتای 28 مرداد 1332، دوره جدیدی از حاکمیت استبداد در ایران آغاز شد. استبداد سیاسی، عدم رشد و ناکارآمدی احزاب، فقدان انتخابات آزاد، سرکوب آزادی ها و حقوق سیاسی مردم، ضعف شدید تشکل های مردمی و عدم آزادی مطبوعات و مواردی از این قبیل سبب گردید که حکومت پهلوی با بحران مشارکت سیاسی مواجه شود. تداوم بحران مشارکت در حکومت پهلوی و بی توجهی ارکان حکومت به حل بحران مذکور، باعث شد تا زمینه های سقوط رژیم پهلوی فراهم گردد. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و از نوع پژوهش علّی می باشد. جمع آوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است.
ﺗﺄﻣلی ﺑﺮ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺗﻮﺳﻌﻪ ی درونزا در بناهای مسکونی کلانشهر تهران ﻭ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺁﻥ ﺩﺭ مشارکت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵)
253 - 270
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر در خصوص چگونگی برنامه و طراحی پروژه های میان افزا به منظور ارتقاء کیفیت زندگی تلاشهای بسیاری شده است. لغت درونزا ریشه در علم گیاهشناسی دارد. درونزا (اندوژن) گیاهی است که با رشد بافت آوندی و سلولی در میان بافتهای موجود به گونه ای ناتمام نمو میکند. توسعه درونزا توسعه ای است که از درون اقتصاد و بوسیله نظامی که فرایند تولید را هدایت میکند تعیین میشود. توسعه درونزا توسعه ای خودمدار است اما به معنی بازگشت به گذشته و یا انزوا نیست بلکه مفهوم آن تکیه برخود و تعامل با دنیای خارج است. ﺩﺭ ﺍیﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﻣﻌﺮﻓی ﺭﻭیکﺮﺩ ﺗﻮﺳﻌﻪ درون زا ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺩﺭ ﭘیﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯی ﺁﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷ ﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳ ی ﺩﻗیﻖ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﻌی ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷ ﺪ، ﻣﻌیﺎﺭﻫﺎی ﺻﺤیﺢ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﻘﺎﻁ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺑﺮﺍی ﺗﻮﺳ ﻌﻪ درونزا ﺗﺒییﻦ ﺷﻮﺩ.روش تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» و روش «دلفی و کیو» همراه با «روش پیمایشی» از نوع «مصاحبه و پرسشنامه» بوده است. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که محرمیت فضایی، سبک شناسی معماری بومی ایرانی، الگوهای ساخت بومی، هویت ملی و ایرانی، انعطافپذیری فضایی، امنیت و محرمیت فضایی، مصالح و تکنولوژی بومی، نما، وضعیت نماکاری و نوع مصالح آن، توسعه درونی از طریق توجه به نحوه ساخت و توقعات و سلایق مردم از مسکن، توسعه درونی از طریق توجه به مصالح و تکنولوژی، توسعه درونی از طریق توجه به ظرفیتهای درونی، بومی و ملی در سبکها و مشارکت سازی اجتماعی در فرایندهای طراحی و برنامه ریزی معماری مهمترین معیارهای طراحی مسکن با رویکرد توسعه درونزا می باشند.
روزآمدسازی عواید موقوفات در اندیشه ی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
758 - 771
حوزه های تخصصی:
سنت وقف از پیشینه تاریخی عمیقی در ایران برخوردار است و در طول سال های متمادی علی الخصوص پس از اسلام منشا اثرات بسیار ارزشمندی در عرصه اجتماع بوده است، امروزه با نابسامانی هایی همچون عدم هماهنگی با اقتصاد توسعه یافته امروز ، حاکمیت مدیریت سنتی و در نتیجه عدم اثربخشی و کارائی موقوفات روبروست. انجام این مهم مستلزم اموری همچون بازنگری در تعریف وقف وبهره گیری مناسب از عواید آن و افزایش حوزه اموال و نیز جواز وقف پول و استفاده از ابزار اوراق مشارکت برای احیای موقوفات و ایجاد ضمانت اجراهای موثر برای قوانین موجود و رفع خلاهای قانونی می باشد تا بتوان از عواید وقف بهره کافی برد. در خصوص نظر امام خمینی(ره) در نظارت بر موقوفات عام(نظارت استطلاعی)بر خلاف محقق اصفهانی ،ایشان معتقند است که چون وقف عام یکی از مصالح مسلمین است لذا حاکم باید از مصالح مسلمین حمایت کند ولی در موقوفات خاص با رعایت غبطه /(صغار و مجانین) در صورت تلف یا حیف ومیل اموال این گروه، دخالت حکومت الزامی ندارد.اینکه چگونه و در چه مسیری میتوان از عواید وقف در مسیر درست آن بهره برد، نیازمند کار کارشناسی و صرف عواید آن در جایگاه مناسب وقف است در غیر اینصورت از وقف در زمان ومکان مناسب آن بی بهره خواهیم ماند. حال این سوال مطرح می شود،چگونه می توان عواید موقافات را روز آمدی سازی کرد؟ این پژوهش به دنبال ارائه راهکارهایی برای حل این مشکل و برخورد ریشه ای با این مسئله بوده است.
بررسی عوامل سیاسی – اقتصادی تاثیرگذار در مشارکت زنان در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
1510 - 1527
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی زنان، از جمله انواع مشارکت است که نقش مهمی را در فرآیند توسعه ایفا می کند. هدف اصلی و اساسی مقاله حاضر، تبیین مولفه های سیاسی و اقتصادی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی است. در جوامعی چون ایران که نهاد خانواده هنوز رکن اساسی جامعه را تشکیل می دهد، زنان نه تنها به لحاظ کمی که به لحاظ کیفی نقش مؤثری در زمینه امور تربیتی ایفا می نمایند، لذا جایگاهی بسیار فراتر از شاخصه های ظاهری مشارکت سیاسی را در امر توسعه دارا می باشند. با توجه به این امر، سوال اصلی مقاله ی حاضر این گونه مطرح شده است که مولفه های سیاسی - اقتصادی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی کدام است؟ در پاسخ این فرضیه ی محوری مطرح شده است که در بعد سیاسی مردسالاری در عرصه سیاسی و ساختار قدرت سیاسی و در بعد اقتصادی ساختار اقتصادی رانتیر و اشتغال از مهم ترین مولفه های تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی هستند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در جمهوری اسلامی ایران، مشارکت سیاسی زنان به انجا مختلف به رسمیت شناخته شده است. با این حال، علل و عوامل اجتماعی بسیاری بر آن اثرگذار است. در واقع در بین علل و عوامل تاثیرگذار بر مشارکت زنان، عوامل سیاسی و اقتصادی اصلی ترین نقش را ایفا می کنند. نوع روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای می باشد.