مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تفکر انتقادی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده اند (05/0p>)؛ درحالی که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان گرایی و نومفهوم گرایی قادر به پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم گرایی، بیشترین میزان پیش بینی کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان گرایی و نومفهوم گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه های درسی این حوزه پیشنهاد می گردد.
حضور مؤلفه های تفکر انتقادی در کتاب های داستانی از نظر مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تفکر انتقادی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری ادبیات کودک و نوجوان
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تاب سنجی،علم سنجی
هدف: تعیین میزان حضور مؤلفه های تفکر انتقادی در داستان های کودکان و نوجوانان از نظر مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه مورد پژوهش شامل8 داستان تألیفی است. مؤلفه های تفکر انتقادی موجود در این داستان ها با استفاده از سیاهه وارسی توسط 48 مربی شاغل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان خوزستان شناسایی شده است.
یافته ها: از دید مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در کتاب های داستانی مورد بررسی مؤلفه های تفکر انتقادی دارای تأکید یکسانی نیست.
نتیجه گیری: ادبیات کودک (در حوزه داستان) فقط ماهیت سرگرمی و تفریحی ندارد، بلکه دارای کارکردهای آموزشی ازجمله آموزش مهارت های فکری نیز هست که باید مدّ نظر قرار گیرد.
بررسی میزان رشد تفکر انتقادی دانشجویان رشته ی زبان و ادبیات فارسی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی آمیزه ای است از دانش، نگرش و مهارت به کارگیری آن در حیطه ی عمل. پنج مؤلفه ی تفکر انتقادی عبارتند از: 1- استنباط؛ 2- شناسایی مفروضات؛ 3- استنتاج؛ 4- تعبیر و تفسیر؛ 5- ارزشیابی استدلال های منطقی. امروزه صاحب نظران علوم تربیتی بر این باورند که یکی از هدف های اساسی هر نظام آموزشی، باید آموزش تفکر انتقادی باشد. در این پژوهش با بررسی برنامه ی درسی و مؤلفه های تفکر انتقادی دانشجویان رشته ی زبان و ادبیات فارسی مشخص کرده ایم آموزش این مهم، جایگاهی در این رشته ندارد. روش پژوهش در این مقاله، نیمه تجربی است که از یک سو به مباحث نظری تفکر انتقادی و ارائه ی پیشنهادهایی برای آموزش آن در رشته ی زبان و ادبیات فارسی پرداخته ایم و از سوی دیگر دانشجویان ورودی 1388 و 1392 رشته ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد را با پرسش نامه ی معتبر و علمی تفکر انتقادی واتسون- گلیزر به صورت میدانی مورد بررسی قرار داده ایم و به صورت آماری روشن کرده ایم که میزان تفکر انتقادی این دانشجویان در طول تحصیل، رشد معناداری پیدا نمی کند.
تأثیر بازاریابی داخلی بر تفکر انتقادی کارکنان با توجه به متغیر میانجی سبک های مدیریتی و تعدیلگر اعتماد به نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر بازاریابی داخلی بر تفکر انتقادی صورت گرفته است. در این پژوهش برای سنجش بازاریابی داخلی از شاخص های سبک های مدیریتی، مشارکت کارکنان، محیط کاری و پرداختی ها به عنوان ابعاد بازاریابی داخلی استفاده شده است.پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد و جامعة آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران هتل های واقع در شهر اصفهان بوده که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 200 پرسشنامه توزیع و در نهایت 172پرسشنامه دریافت و مورد ارزیابی قرارگرفت. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای به دست آمده برای بازاریابی داخلی 87/0، تفکر انتقادی 88/0 و سبک های مدیریتی 90/0 می باشد. به منظور تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و از روش های آماری ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق مدل مفهومی ارائه شده را تأیید نمود و نشان داد که بین بازاریابی داخلی و میزان تفکر انتقادی کارکنان ارتباط وجود دارد.همچنین نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین بازاریابی داخلی و میزان تفکر انتقادی کارکنان ارتباط وجود دارد، و رابطة بین دو متغیر تأیید می شود.نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که بازاریابی داخلی و ابعاد آن تأثیر مثبت و معناداری بر تفکرانتقادی دارند.همچنین ضریب تاثیر محیط کاری با مقدار71/0 بیشترین ضریب تاثیر را در بین سایر ابعاد شامل می شود.
بررسی هم کناری تفکر انتقادی و ابعاد دین داری در میان دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت به کارگیری روش های تربیت دینی با رویکردهای عقلانی و به کارگیری تفکر انتقادی در تربیت در روزگار کنونی مورد توجه اندیشمندان تعلیم و تربیت قرار دارد. اما امکان هم کناری گزاره های دینی اسلامی با مؤلفه های تفکر انتقادی ملزم به بررسی های نظری و تجربی گسترده است. تحقیقات صورت گرفته در خارج از ایران نشان از رابطه منفی این دو مؤلفه دارد. این مقاله بر آن است به بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه بپردازد. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادقg و شهید بهشتی؛
از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، تشکیل می دهند. تعداد نمونه تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری؛ باور، مناسک و تجربه، رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطه معناداری ندارد. در مورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطه معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالا بودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان می باشد. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکرانتقادی قرار دارند.
بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری در بین دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت وافر دین و دینداری برای جوامع بشری، لزوم بررسی های علمی درمورد جنبه های گوناگون این پدیده و تغییرات آن را روشن می سازد. شرایط معرفتی دنیای مدرن و رشد تفکر انتقادی با حضور در دانشگاه از عواملی است که به ایجاد تغییرات در دینداری افراد می انجامد. این پژوهش رابطة تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را بررسی می کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه انجام گرفته است. از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، جامعة آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادق و شهید بهشتی تشکیل می دهند. تعداد نمونة تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری (باور، مناسک و تجربه) رابطة معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین، از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطة معناداری ندارد. درمورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطة معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالابودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان است. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکر انتقادی قرار دارند.
بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی می باشد. این پژوهش به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. به این منظور مصاحبه های نیمه سازمان یافته با بیست و چهار نفر از معلمان منطقه ده آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد که طی آن معلمان دیدگاه های خود را در خصوص تفکر انتقادی بیان نمودند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدار شناسی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. چهار زمینه (مقوله) اصلی از مصاحبه ها استخراج شد که می توانند ادراک معلمان را از تفکر انتقادی مشخص کنند. این زمینه ها عبارتند از: تعریف تفکر انتقادی، پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی، روش های آموزش تفکر انتقادی و نتایج استفاده از تفکر انتقادی. یافته های این پژوهش تصویر روشنی از ادراک معلمان نسبت به تفکر انتقادی را ارائه می نماید. باتوجه به این که ادراک معلمان در مورد پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی و روش های آموزش تفکر انتقادی مناسب نیست، آشنایی بیشتر آنها با این موارد ضروری به نظر می رسد.
سنجش مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین سطح مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان تکاب بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول به تعداد 1270 نفر بودند که حجم نمونه ای برابر با 100 نفر با استفاده از فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از بین آنها برگزیده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد مهارت های زندگی شامل مهارت های حل مسأله، همدلی، تفکر خلاق، تصمیم گیری، مقابله با هیجانات، مقابله با استرس، تفکرانتقادی، برقراری ارتباط مؤثر، خود آگاهی، برقراری روابط بین فردی بود. روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری توسط صاحب نظران تأیید شد و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر85/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، t مستقل) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان برخورداری دانش آموزان پایه اول در مهارت های تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و برقراری روابط بین فردی در حد متوسط و در بقیه مهارت ها کم تر از حد متوسط است. بالاترین میزان برخورداری دانش آموزان در مهارت تفکر انتقادی و پایین ترین میزان برخورداری آنان در مهارت تفکر خلاق بوده است. مهارت برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود داشت و میانگین نمرات دخترها در این مهارت بالاتر از پسران بود.
تبیین و تحلیل زمینه های سازواری و همگرایی مؤلفه های تفکر انتقادی با تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های یک تربیت دینی را در تضاد با عقلانی توان دیشه ورزی می بینند، منشأ بسیاری از شبهات و پرسشهایی اند که در این زمینه مطرح شده اند. برهمین اساس امروزه عناوینی چون القای تفکر عقلانی،تفکرانتقادی و خلاقیت از موضوعات مهم تربیتی هستند که نظر پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. درتعلیم و تربیت امروز گرایش به تفکر انتقادی یکی از ملزومات زندگی عقلانی قلمداد شده است. در کشور ما، ضرورت تربیت دینی به منزله وظیفه مهم و اصلی تعلیم و تربیت پذیرفته شده است و باید به گون ه ای اعمال شود که در مقابل چالش های موجود به بهترین شکل، مخاطبان را جذب کند. بنابراین، باید تلاش کرد تا به شیوه های موجود در این فرآیند، کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. اگر تربیت دینی بتواند با روشهای جدید منطبق شود، گامی مؤثر برای جذب افراد به دینداری برداشته است. یک راهکار اساسی در جامعه ما، داشتن تفکر انتقادی در شیوه های تربیت دینی است. این مقاله، با روش تحلیل مفهومی و نیز با استناد به منابع معتبر، تلاش می کند به تطبیق و همگرایی مؤلفه هایی که در تفکر انتقادی و تربیت دینی مؤثرند، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک برخی مؤلفه های تفکر انتقادی و تربیت دینی را به ویژه در بعد شناختی مورد تأکید قرار می دهد و ثابت می کند که این مؤلفه ها با هم تطابق و همخوانی دارند.
بررسی رابطه خودکارآمدی تحصیلی با همایندی ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 1394 - 1395 بود. نمونه مورد پژوهش از بین دانش آموزان دختر پایه اول و دوم دبیرستان های علوم انسانی منطقه 2 تهران که به صورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و شامل190 نفر بود. ابزار این پژوهش 3 پرسشنامه خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان ، ادراک از خود و تفکر انتقادی کالیفرنیا می باشد. که به وسیله آن اطلاعات مربوط به دانش آموزان گرد آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین خودکار آمدی با ادراک خویشتن، خودکار آمدی و تفکر انتقادی و تفکر انتقادی و ادراک خویشتن رابطه معنا داری وجود ندارد.
مقایسه اثربخشی روش و فن آموزش پرسشگری بر تفکر انتقادی و مهارت های آن در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی روش و فن آموزش پرسشگری بر تفکر انتقادی و مهارت های آن در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر همدان بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه در دبیرستان های دولتی و روزانه شهر همدان در سال تحصیلی 92- 1391 بود. گروه نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از دو دبیرستان شهر همدان با در نظر گرفتن کلاس به عنوان واحد نمونه گیری انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی، کلاس ها در 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: گروه های آموزش دیده با روش پرسشگری و فن پرسشگری در میانگین نمرات کل تفکر انتقادی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشته اند. درحالی که گروه آموزش دیده با روش پرسشگری در میانگین نمرات کل تفکر انتقادی، عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزش دیده با فن پرسشگری داشت. به علاوه، در مقایسه اثربخشی این دو روش بر میانگین نمرات مهارت های تفکر انتقادی، میزان تأثیر روش پرسشگری بر میانگین نمرات مهارت های تحلیل، استنباط، قیاس و استقراء، تفاوت معنی داری با فن پرسشگری نداشت. تنها تفاوت معنادار در خرده مقیاس ارزشیابی بود.
تحلیل محتوای کتاب تاریخ معاصر ایران در دوره ی متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتاب تاریخ معاصر ایران از بعد تفکر انتقادی انجام شده است. برای انتخاب مؤلفه های تفکر انتقادی از روش توصیفی و برای تجزیه و تحلیل محتوای کتاب از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه ی آماری در این پژوهش، محتوای کتاب درسی تاریخ معاصر ایران شامل 2818 جمله بوده که به دلیل محدود بودن جامعه ی آماری، نمونه ی آماری نیز همان جامعه ی آماری می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه ی تحلیل محتوای کتاب درسیِ تاریخ معاصر ایران بوده که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی تایید شده است. واحد تحلیل نیز جملات مندرج در متن کتاب درسی تاریخ معاصر ایران بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که درمجموع، در محتوای کتاب درسی تاریخ معاصر ایران 63/34% جمله ها با تفکر انتقادی ارتباط داشته که از این میزان 14/22% به بعد شناختی، 88/6% به بعد عاطفی و 61/5% به بعد عملکردی اختصاص دارد. نتایج یافته ها حاکی از آن است که درصد توزیع مؤلفه های تفکر انتقادی در محتوای کتاب درسی تناسب نداشته است، همچنین میزان توجه به بعد شناختی، حدود سه برابرِ میزان توجه به بعد عاطفی و بعد عملکردی بوده که این وضعیت متناسب با آموزش تفکر انتقادی نمی باشد.
بررسی و مقایسه مهارت تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر و ارائه راهکارهایی جهت افزایش مهارت تفکر انتقادی آنها اجرا شده است. در این پژوهش از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل فرهنگیان (معلمان، دبیران، مدیران) دوره های ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی استان بوشهر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با توجه به فرمول کوکران، 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. برای پاسخ به پرسش های پژوهش، از آزمون T و تحلیل واریانس عاملی استفاده گردید. نتایج پرسش اول پژوهش نشان داد بین میزان تفکر انتقادی فرهنگیان دوره های گوناگون تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج پرسش دوم نشان داد مهارت تفکر انتقادی معلمان در مولفه های استدلال استقرایی و قیاسی بیش تر از سایر مولفه ها می باشد. نتایج پرسش سوم نشان داد که تفاوت معنی داری بین مهارت های تفکر انتقادی معلمان زن و مرد وجود ندارد. پرسش چهارم تفاوت بین تفکر انتقادی فرهنگیان با مدرک تحصیلی متفاوت را نشان نداد. پرسش پنجم پژوهش نشان داد که مهارت تفکر انتقادی معلمان رشته هنر بیش تر از معلمان سایر رشته ها می باشد. نتایج پرسش ششم نشان داد که تفاوت معنی داری بین تفکر انتقادی معلمان با توجه به سابقه خدمت آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نقش تفکر انتقادی در استفاده از سواد دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی مفهوم سواد دیجیتالی و جایگاه مؤلفه های مختلف تفکر انتقادی در توسعه آن بوده است. با مرور منابع، مؤلفه هایی مانند: مهارت های دیداری- بصری، بازآفرینی، فعالیت در مسیر شاخه ای، اطلاعاتی، عاطفی- اجتماعی و تفکر بلا درنگ؛ به همراه مؤلفه های تفکر انتقادی، در دو بعد شناختی و عاطفی به دست آمده و سپس، مهارت تفکر انتقادی، به عنوان پیش نیازی بسیار ضروری برای آموزش مهارت های سواد دیجیتالی و محیط های دیجیتالی به عنوان زمینه و محیطی بسیار کارآمد برای پرورش مهارت های تفکر انتقادی مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت، تعدادی راهکار عملی برای تقویت توأمان هر دو مهارت ارائه شده است.
تفکر انتقادی به مثابه روشی عام برای پژوهش های میان رشته ای علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
روش، عنصر اساسی و تعیین کننده در انجام موفقیت آمیز یک عمل، به ویژه پژوهش و مطالعه است. به این معنا که مطالعه یا پژوهش به خودی خود آن اندازه مهم نیست که چگونگی انجام آن. مقاله حاضر در صدد معرفی روشی عام با کاربردی بدون مرز برای انجام پژوهش ها و مطالعات میان رشته ای است، و با برشمردن، تحلیل، و چگونگی کاربست عناصر تفکر انتقادی می کوشد تا آن را به عنوان روشی عام برای انجام مطالعات و پژوهش های میان رشته ای در علوم انسانی ارائه کند.
جایگاه تمایل به تفکر انتقادی در سازمان های غیرانتفاعی: مطالعه موردی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان تمایل به تفکر انتقادی در کارکنان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و نیز رابطه آن با ویژگی های جمعیت شناختی ایشان است. روش: این پژوهش به روش توصیفی انجام شد و نمونه مورد بررسی ۱۶۳ نفر از کارکنان کتابخانه مرکزی، موزه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی بودند که براساس اصل در دسترس پذیری انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و توسط روش های تی تک نمونه ای و مانوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین ابعاد تمایل به تفکر انتقادی در نمونه مورد بررسی در سطح پایینی قرار دارد. همچنین بین ابعاد تمایل به تفکر انتقادی با متغیرهای پست سازمانی، متوسط زمان مطالعه و سابقه کار تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین ابعاد تمایل به تفکر انتقادی با سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و جنسیت نمونه مورد بررسی تفاوت معناداری وجود ندارد.
تاثیر آموزش هوش موفق بر تفکر انتقادی و تحمل ابهام دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هوش موفق ترکیبی از توانایی های تحلیلی، خلاق و عملی است که به افراد برای سازگاری، انتخاب و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود در زندگی، با توجه به بافت فرهنگی–اجتماعی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر تفکر انتقادی و تحمل ابهام دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان، مرکز آموزش عالی امام جعفر صادق (ع) بهبهان است. روش کار: در این پژوهش توصیفی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 دانشجو انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 25 نفری به عنوان گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند و گروه آزمون در قالب یک کلاس درسی، مورد آموزش بسته آموزشی هوش موفق قرار گرفت. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامه های تفکر انتقادی واتسون-گلاسر و تحمل ابهام مک لین مورد سنجش قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: آموزش مولفه های هوش موفق توانسته است تفکر انتقادی و تحمل ابهام را در دانشجویان افزایش دهد. دو خرده مقیاس شناسایی مفروضات و تعبیر و تفسیر، از متغیر تفکر انتقادی، تحت تاثیر آموزش هوش موفق بهبود یافتند. نتیجه گیری: آموزش مولفه های هوش موفق و تدریس بر اساس این رویکرد در دانشگاه های کشور، روند جدیدی را در زمینه آموزش و یادگیری دانشجویان ارایه می دهد و هم چنین می تواند نوع نگاه تازه ای نسبت به مسایل پیرامون را برای دانشجویان باز گذارد.
جایگاه و اهمیت تفکر انتقادی از دیدگاه قرآن و امام علی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی به منزله یک مهارت اساسی برای تربیت اجتماعی عاقلانه فرد در یک جامعه اسلامی شناخته شده است. در همین راستا، تحقیق حاضر با روش توصیفی −تحلیلی به بررسی جایگاه و اهمیت تفکر انتقادی از دیدگاه قرآن و امام علیg پرداخته است. نتایج نشان داده است، در جهان بینی اسلامی اندیشه، عنصر اساسی زندگی فردی و اجتماعی است، همچنین تعقل همراه با تدبر، صبر و مطالعه، تقوای حضور، پرسش گری، موقعیت سنجی، بصیرت و روشن بینی، پرهیز از تعصب از ویژگی های تفکر انتقادی از منظر امام علیg می باشد. تزکیه، تعلیم حکمت، مذاکره، روش الگویی از مهم ترین روش های تربیتی مبتنی بر پرورش تفکر انتقادی می باشند. گسترش فرهنگ پژوهشگری، چاره جویی و کوشش برای کشف حقیقت، کاوشگری و دانش پژوهی، تشویق به تحصیل همیشگی دانش، عدالت ورزی، احترام به آرا و اندیشه های دیگران به عنوان برآورد ذهنی باز و رشد یافته و تربیت اخلاقی از مهم ترین پیامدهای تربیتی تفکر انتقادی از دیدگاه امام علیg می باشد.
فراتحلیل متغیرهای همبسته با تفکر انتقادی در نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازه اثر متغیرهای همبسته با تفکر انتقادی در نظام آموزشی ایران بود. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بود. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 15 مطالعه انجام شده از سال 1387 تا 1394 در سراسر ایران بود که 4625 آزمودنی را در بر می گرفت. داده های حاصل از این 15 مطالعه با روش اندازه اثر ضریب همبستگی پیرسون برای مدل اثرهای ثابت مورد فراتحلیل قرار گرفتند. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 517/0 و برای اثرات تصادفی برابر 521/0 است که هر دو در سطح 001/0 معنی دار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (517/0) را می توان اندازه اثر متوسط تا زیاد تفکر انتقادی تفسیر کرد. بین سخت کوشی، پیشرفت تحصیلی، شادکامی، خودتنظیمی، خلاقیت، انگیزه پیشرفت، نقشه های استدلالی، باورهای خودکارآمدی، شیوه های شناختی، بازاندیشی در عمل، مهارت های حل مسئله، ارزشیابی، سبک های تفکر، صفات شخصیت و کیفیت تدریس با تفکر انتقادی اندازه اثر معنی دار وجود دارد.
مقایسه ی میزان گرایش دانش آموزان به تفکر انتقادی و خلاقیت و نوآوری بر اساس "" جو اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به تفکر انتقادی، خلاّقیت و نوآوری یکی از چالش های مهم مدارس هزاره ی سوم هستند که زمینه رشد و ارتقای دانش آموزان در موفقیت های تحصیلی و شغلی را فراهم می نماید. پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی میزان گرایش دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه شهر تبریز در گرایش به تفکر انتقادی، خلاقیت و نوآوری بر اساس جو اجتماعی باز و بسته مدارس انجام شده است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی سوم دوره ی دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 93-1392 که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 365 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های جو اجتماعی هالپین و کرافت، تفکر انتقادی ریکتس، خلاقیت عابدی و نوآوری کولز و واندن بروک استفاده شد که اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرانباخ مناسب گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج حاصل نیز، نشان داد که میزان گرایش دانش آموزان دختر به تفکر انتقادی، خلاقیت و نوآوری براساس جو اجتماعی باز و بسته متفاوت است که از میان متغیرهای فوق، جو اجتماعی باز مدارس بیشترین تأثیر را بر گرایش به خلاقیت دانش آموزان دختر داشته است.