مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
تفکر انتقادی
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
403 - 426
هدف:هدف محققان این پژوهش، بررسی مقایسه ای تفکر انتقادی در میان دانشجویان رشته های مختلف، تبیین عملکرد دانشجویان علوم انسانی در این حوزه و شناسایی و مستندسازی مهم ترین کمبودهای موجود بود. روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان 96-1395 دانشگاه کاشان (6320 نفر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد 365 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و آزمون مهارتهای تفکر انتقادی در شرایط یکسان روی آنها اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) است که مهارتهای یاد شده را در قالب پنج مهارت تحلیل، ارزشیابی، استنباط، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی، سنجش می کند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چندمتغیّره همزمان، تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون شاپیرو-ویلک و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: عملکرد دانشجویان رشته های علوم انسانی در حوزه تفکر انتقادی در مقایسه با دانشجویان رشته های مهندسی، علوم پایه و هنر، به طور معناداری پایین تر است. همچنین در عملکرد دانشجویان بر حسب سال ورود(دانشجویان سالهای بالا و پایین) در زمینه تفکر انتقادی تفاوت چندانی وجود ندارد. نتیجه گیری: اصولاً برنامه های درسی دانشگاهی نتوانسته اند تأثیر چندانی در افزایش سطح تفکر انتقادی دانشجویان داشته باشند. بنابر این، ضرورت توجه جدّی و عمیق نسبت به آموزش تفکر انتقادی در رشته های علوم انسانی وجود دارد.
پرورش مهارتهای تفکر انتقادی در بسترمحیط های یادگیری چندرسانه ای مبتنی بررویکرد ساختن گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده صحیح و اثربخش محیط های یادگیری چند رسانه ای نیازمند طراحی ، تدوین و تلفیق منطقی مولفه های حوزه علوم تربیتی است. یکی از این مولفه های اصلی که در این نرم افزارها مورد کم توجهی قرار گرفته، مولفه تفکر انتقادی می باشد. هدف از انجام این پژوهش تولید و اعتبار بخشی بسته آموزشی درس تفکروپژوهش پایه ششم ابتدایی مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی (مدل چند رسانه ای ون مورینبور) و تاثیر آن بر مهارت های تفکر انتقادی در دو حوزه تفسیری و استنباطی بود. این تحقیق در دو مرحله انجام پذیرفت ، در مرحله اول بسته آموزشی درس تفکر و پژوهش با تاکید بر مهارت های تفسیری و استنباطی بر اساس مدل چند رسانه ای ون مرینبور، طراحی و تهیه گردید. در مرحله دوم تاثیر کاربرد بسته آموزشی تهیه شده مبتنی بر مهارت های تفسیری و استنباطی به روش نیمه آزمایشی و براساس طرح پیش آزمون - پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تدریس تفکر و پژوهش بر اساس بسته آموزشی تهیه شده بر مهارت تفسیری و استنباطی آزمایشی تاثیر معنی دار داشته است (05/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، کاربست بسته آموزشی درس تفکر و پژوهش با رویکرد ساختن گرایی، موجب افزایش مهارت های تفکر انتقادی در دو حوزه مهارت تفسیری و مهارت استنباطی فراگیران می گردد
ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
91 - 114
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است که در آن پژوهشگر به دنبال تهیه آزمونی با پایایی و اعتبار مناسب و قابل قبول برای آزمون تفکر انتقادی دانشجویان می باشد و همچنین از نوع پژوهش ارزشیابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی91-90 می باشد که روی هم رفته 21217 نفر بودند. تعداد نمونه ی پژوهش 500 نفر بود که از این تعداد 223 نفر مرد و 277 نفر زن بودند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، مرحله ی اول با استفاده از روش خوشه ای و مرحله ی دوم بصورت تصادفی بود. در این تحقیق پنج پرسش پژوهشی مطرح شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه گردآوری شد. از آنجا که هدف اصلی این پژوهش ساخت پرسشنامه ای برای سنجش تفکر انتقادی دانشجویان بود، دو پرسشنامه اجرا شد.آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا که برای بررسی روایی ملاکی پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و دیگری پرسشنامه ی محقق ساخته بود. در تحلیل سؤال های پژوهشی از آماره های توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و نمره استاندارد) و آمار استنباطی ( t مستقل ، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و روش کودر- ریچاردسون) و نرم افزارهای spss و Bilog استفاده شد. نتایج نشان دادند که آزمون در هر سه نوع روایی دارای نتایج قابل قبولی است. در روایی سازه- افتراقی نتایج نشان داد که آزمون توانایی تمیز بین گروه های بالا و پایین تفکر انتقادی را بر اساس آزمون کالیفرنیا دارد. همچنین نتایج روایی ملاکی نشان داد که آزمون محقق ساخته ی تفکر انتقادی می تواند جایگزین آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا باشد. نتایج اعتبار بازآزمایی و همسانی درونی آزمون نیز بیانگر نتایج قابل قبولی است به طوری که همسانی درونی آزمون با روش کودر ریچاردسون 75/0 و اعتبار با روش باز آزمایی 96/0 بدست آمد. همچنین نتایج تابع آگاهی آزمون نشان داد که آزمون دارای برازش مطلوب بوده و برای افرادی با سطح توانایی 1± مناسب است.
اثربخشی آموزش مهارت های رفتار جرات ورزی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
106-119
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های رفتار جرات ورزی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بوشهر می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری این مطالعه را 8238 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بوشهر تشکیل می دادند که تعداد 40 نفر از دانش آموزان از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های تفکر انتقادی فاشیون (1990)، شادمانی آرگایل (2002) و پکیج آموزشی مهارت رفتار جرات ورزی زارعی (1393) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و روش های آماری تحلیل کوواریانس یک متغیری (آنکوا) و چند متغیری (مانکوا) انجام شد. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه از لحاظ حداقل یکی از متغیرهای مهارت رفتار جرات ورزی و تفکر انتقادی و شادکامی تفاوت معنی داری وجود دارد، به عبارت دیگر می توان گفت که آموزش مهارت رفتار جرات ورزی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان اثر معنی داری دارد. بین آزمودنی ها گروه آزمایش و گواه از لحاظ تفکر انتقادی و شادکامی بر حسب جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه کلی تحقیق نشان داد که ارتقای مهارت رفتار جرات ورزی تا حد زیادی می تواند به افزایش سطح تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان کمک نماید.
طراحی الگوی مناسب پرسش و پاسخ در درس علوم تجربی و بررسی اثربخشی آن بر درک مفاهیم و تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
275-306
حوزه های تخصصی:
نقش راهبردهای فراشناختی خواندن در پیش بینی تفکّر انتقادی دانشجومعلمان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفکر انتقادی به ارزیابی و موشکافی آگاهانه اطلاعات برای رسیدن به قضاوت صحیح اطلاق می شود. یکی از مهم ترین عوامل پیش بین این متغیر که در پژوهش حاضر نیز مورد بررسی قرار گرفته است، فراشناخت می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش راهبردهای فراشناختی خواندن(کلی، حمایتی و حل مسئله) در پیش بینی تفکّر انتقادی دانشجو معلمان شهر شیراز در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ است. روش: ۲۳۴ نفر از دانشجو معلمان(۱۸۰ دختر و ۵۴ پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه های راهبردهای فراشناختی خواندن "مختاری" و "ریچارد"(۲۰۰۲) و تفکّر انتقادی کالیفرنیا فرم ب( CCTST ) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی "پیرسون" و "رگرسیون" چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین راهبردهای فراشناختی کلی، حمایتی و حل مسئله با تفکّر انتقادی، رابطه معنا دار وجود دارد. ضرایب رگرسیون چند متغیری نشان داد، راهبرد فراشناختی کلّی، نقشی در پیش بینی تفکر انتقادی ندارد. راهبردهای فراشناختی حمایتی و حل مسئله می تواند تفکّر انتقادی را پیش بینی کند. حدود ۱۷ درصد از واریانس تفکّر انتقادی از راه راهبردهای فراشناختی حمایتی و حل مسئله تبیین می شود. بر اساس یافته های پژوهش، راهبردهای فراشناختی حمایتی و حل مسئله در پیش بینی تفکر انتقادی نقش دارد. عواملی چون رشته تحصیلی، شرایط آموزشی متفاوت دانشجویان پیش از ورود به دانشگاه و بافت فرهنگی مختلف دانشجویان در این پژوهش لحاظ نشد. شاید علت معنادار نشدن ضریب بتا برای راهبرد کلّی باشد. نتیجه گیری: لازم است برای آموزش انواع راهبردهای فراشناختی حمایتی و حل مسئله به دانشجو معلمان برنامه ریزی شود.
بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی براساس سبک های یادگیری و نقش میانجی فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
155 - 169
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی بر اساس، سبک های یادگیری و میانجیگری فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بود.این مطالعه به روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند؛ نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985)، پرسشنامه فراشناخت ولز (1997)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، انتزاعی به طور غیرمستقیم و با میانجی گری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد؛ اما بین سبک یادگیری عینی به طور غیرمستقیم و با میانجی گری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود ندارد. بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال و انتزاعی با تفکر انتقادی ارتباط مستقیم و معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد. اما بین سبک یادگیری عینی با تفکر انتقادی رابطه مستقیم معنادار وجود ندارد. همچنین بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، عینی، انتزاعی به طور مستقیم با فراشناخت ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد.
بررسی و تحلیل شیوه های تفکر در فلسفه ویکو و نقدهای وی بر دکارت از این منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
73 - 88
حوزه های تخصصی:
از نظر ویکو روش تفکر دکارتی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مفاهیم و غایت آن نیز رسیدن به یقین است که این یقین نیز تنها در پرتو وضوح و تمایز حاصل می شود. از آنجا که از نظر دکارت در مطالعه تاریخ و فرهنگ نمی توان به چنین وضوح و تمایزی دست یافت، این دسته از علوم در روش وی جایگاهی ندارند. ویکو بر این باور است که عقل دکارتی عقلی است که دچار گسست از تاریخ، جامعه و گذشته خود شده است. وی اشکال عمده روش تفکر دکارتی را نادیده گرفتن نقش و جایگاه قوه خیال در فرآیند بسط تاریخی عقل می داند. ویکو با نظر به روش اندیشه قدما نوعی از تفکر و تعقل را با عنوان حکمت شاعرانه معرفی می کند. در این روش عقل با کمک قوه خیال به جای تجزیه، تحلیل و نقد مسائل به یافتن و ایجاد ارتباط بین مسائل مختلف مبادرت ورزیده و از این طریق، راه های جدیدی را می گشاید. تفکر شاعرانه انسان را جدای از طبیعت، تاریخ و جامعه در نظر نگرفته، بلکه در جستجوی وحدت و یگانگی است.
تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر جهت گیری درونی و بیرونی هدف دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعلیم و تربیت انتقادی بر خردورزی، نقد و تغییر به عنوان هدف های ارزشمند آموزشی توجه می کند و سعی دارد شرایط واقعی اجتماعی تربیت را کشف کند، به همین سبب به نقادی اندیشه نیازمند است. بررسی های انجام شده نشان می دهد آموزش تفکرد انتقادی روی خودتنظیمی و اهمال کاری دانش آموزان مؤثر است. سؤال مورد بررسی این است که آیا تقویت و آموزش تفکر انتقادی روی درونی و بیرونی بودن اهداف انتخابی نیز مؤثر باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر جهت گیری درونی و بیرونی هدف دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زاهدان تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 30 آزمودنی که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب شدند سپس به طور تصادفی نمونه انتخابی در دو گروه 15 نفری گمارده شدند و در پایان بطور تصادفی یک رگوه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه راهبردهای انگیزشی پنتریج و همکاران (۱۹۹1) بود. ابتدا افراد هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و سپس آزمودنی های گروه آزمایش 12 جلسه آموزش تفکر انتقادی از طریق پرتکل آموزشی تفکر انتقادی براساس دیدگاه های هایپر فیشر و مایزر (2012) آموزش دیدند در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین های نمرات جهت گیری درونی و بیرونی هدف در گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 P< ). تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر جهت گیری درونی و بیرونی هدف دانش آموزان در مرحله پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی بر جهت گیری درونی و بیرونی هدف دانش آموزان مؤثر بود. آموزش دانش آموزان برای استفاده مؤثر از توانایی ها، عملکرد آنان را بهبود بخشیده و موجبات تصمیم گیری و اندیشیدن منطقی را در آنان فراهم می سازد.
شناخت مربیان پیش دبستانی از مهارت تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
83 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت مربیان پیش دبستانی از مهارت تفکر انتقادی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و به روش کیفی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، کلیه ی مربیّان شاغل در مراکز پیش دبستانی شهر شازند(واقع در استان مرکزی) بود که نمونه از میان آنها بصورت دردسترس و داوطلبانه انتخاب گردید و با 8 مربی پیش دبستانی، مصاحبه ی بدون ساختار و عمیق انجام شد. هم چنین نحوه ی قصّه گویی مربیان، پرسشگری و بحث و گفت وگوی آنها با کودکان مورد مشاهده قرار گرفت و راهنمای برنامه و فعالیت دوره ی پیش دبستانی به عنوان سند بررسی شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان داد، مربیان از لحاظ نظری شناخت نسبتا خوبی در بیان تعریف تفکر انتقادی، اهمّیت و لزوم توجّه به آن در عصر حاضر و روش های آموزش آن داشتند. امّا نتایج حاصل از مشاهده بیانگر آن بود که در بحث و گفتگویی که پس از اتمام قصّه با طرح سؤال شروع می شد بیشتر سؤال های مربیان بر روی دانش و یادآوری مطالب تأکید کرده و تعداد کمی از سؤال ها در جهت ترغیب کودکان برای کسب مهارت های تجزیه و تحلیل، ترکیب و ایجاد کردن و ارزیابی امور بود. در واقع مربیان در عمل به علّت عدم شناخت کافی نسبت به فنون پرسشگری از مهارت کافی برای آموزش به کودکان برخوردار نبوده و نمی توانستند کودکان را به نحو مطلوب به سمت تفکر انتقادی سوق دهند.
بررسی تفکر انتقادی و آموزش آن در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۳۸)
101-106
حوزه های تخصصی:
برای داشتن یک جامعه ی سالم، نیاز به خانواده های سالم است؛ و یکی از ارکان مهم داشتن خانواده سالم، آموزش وپرورش متعالی و با برنامه است. ازآنجایی که آموزش وپرورش یکی از ارکان اصلی و اساسی یک جامعه مترقی و روبه پیشرفت می باشد، توجه به ارکان و ساختارهای اساسی آن دارای جایگاه خاصی می باشد. در سال های اخیرتفکرانتقادی یکی از اجزای ضروری آموزش شده است. ولی علیرغم اهمیت بالای تفکر انتقادی در ساختار آموزشی، متأسفانه آموزش وپرورش، توجه زیادی به این رکن مهم ننموده است. هدف از این مطالعه، بررسی و مرورمتونی در رابطه با تفکر انتقادی، مؤلفه های تفکر انتقادی، آموزش و رویکرد عملی برای ارتقای تفکر انتقادی و همچنین جایگاه تفکر انتقادی در آموزش وپرورش می باشد.
بررسی تأثیر آزاداندیشی دینی بر تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آزاداندیشی دینی بر تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه انجام گرفته است. این پژوهش، یک مطالعه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه موردمطالعه، کل دانشجویان مقطع کارشناسی رشته مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد کرمانشاه به تعداد 54 نفر در سال 1395 هستند. شرکت کنندگان با استفاده از روش تصادفی ساده به دو گروه 27 نفره تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مهارت های تفکر انتقادی از فرم ب، آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا بود که روایی پرسشنامه های مذکور توسط استاد راهنما و چند تن از کارشناسان تأیید شد و پایایی پرسشنامه مذکور نیز براساس فرمول 20 کودر ریچاردسون 71/0 69/0 محاسبه شده است. برای تمام دانشجویان در هر دو گروه، درباره روش انجام مطالعه، توضیحات لازم داده شد و همه آنها پرسشنامه ای را به صورت پیش آزمون تکمیل کردند. یافته های پژوهش، نشان داد که بین عملکرد فراگیران آموزش دیده براساس آموزش آزاداندیشی دینی و طرح رایج، تفاوت معنی داری وجود دارد و فراگیرانی که با استفاده از این روش آموزش دیده اند، نسبت به فراگیرانی که از طرح رایج آموزش دیده اند، موفق تر عمل کردند. نتایج حاصل از پژوهش، تأثیرپذیری تمام مؤلفه های موردبررسی تفکر انتقادی را از درس مذکور، مورد تأیید قرار داد.
طراحی و اعتباریابی الگوی تفکر انتقادی و اثربخشی آن بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تفکر انتقادی و اثربخشی آن بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری، همین طور از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 12 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی (متخصصان علوم تربیتی و فلسفه) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هم چنین جامعه آماری در بخش کمّی شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفر آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته انفرادی اکتشافی بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات اساتید و خبرگان این حوزه و متخصصان علوم تربیتی و فلسفه استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مشارکتی چو و باولی (1999) استفاده شد 4 . داده های گردآوری شده حاصل از بخش کمّی از طریق آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 و Lisrel-V8.8 تحلیل شد. یافته ها نشان داد: از جمله مؤلفه های تفکر انتقادی شامل مهارت تحلیل، مهارت خودگردانی، مهارت ارزشیابی، مهارت استنباط و درک، مهارت توضیح و مهارت تفسیر بود. بر اساس ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده، مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی الگوی تفکر انتقادی طراحی شده بر یادگیری مشارکتی در بین دانشجویان مؤثر بوده و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.
امکان و ظرفیت آموزش تفکر انتقادی در بخش «بخوان و بیندیش» از کتب فارسی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی شیوه ای برای آموزش عمیق و عقلانی است که اغلب با پرسش های باز مخاطب را به تأمل و کنجکاوی وامی دارد و موجب می شود تا او به درکی ژرف از موضوع مورد تأمل برسد. از همین روست که یکی از اهداف صریح و ضمنی اغلب نظام های تربیتی، پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان می باشد. در کتب فارسی ابتدایی پایه دوم تا ششم، در هر فصل، بخشی با عنوان "بخوان و بیندیش" وجود دارد که شامل یک داستان است و دانش آموزان را به تأمل و ژرف اندیشی فرامی خواند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پژوهشگران با شیوه توصیف و تحلیل، امکان به کارگیری و آموزش روش تفکر انتقادی را در داستان های بخش "بخوان و بیندیش" فارسی ابتدایی مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های این بخش به جهت قالب، درون مایه و قدرت تخیل، ظرفیت طرح پرسش های کلی برای پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان را دارد. بدین منظور، در راستای غنابخشیدن به شیوه آموزش تفکر انتقادی در آنها، نمونه هایی از مفاهیم و پرسش های فلسفی تکمیل کننده برای هر داستان پیشنهاد شده است.
تاثیر الگوی طراحی آموزشی بایبی یا (5E) بر تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر الگوی طراحی آموزشی بایبی بر تفکر انتقادی دانش آموزان در درس علوم پایه ششم انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایه ششم در مدارس شهرستان شبستر بودند. از میان آن ها دانش آموزان پایه ششم دو مدرسه به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده و به عنوان گروه کنترل ( 20 نفر) و گروه آزمایش ( 20 نفر) جایگزین شدند. پیش از اجرای متغیر مستقل (الگوی طراحی آموزشی بایبی) میزان تفکر انتقادی گروه ها با کمک پرسشنامه کرنل اندازه گیری شد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش، به مدت هشت جلسه به یادگیری از طریق الگوی طراحی آموزشی بایبی پرداختند. پس از اتمام جلسات مداخله، پس آزمون برای هر دو گروه اجراشد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که الگوی طراحی آموزشی بایبی در درس علوم بر تفکر انتقادی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد ( 001/0 ≥P). به کارگیری الگوی طراحی آموزشی بایبی در آموزش علوم، باعث افزایش میزان تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم شده است.
طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش کار آفرینی دانشجویان مبتنی بر آموزش از دور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : با توجه به نقش آموزش کارآفرینی در توسعه کشور و همچنین نقش آموزش از دور در تسریع این امر، هدف تحقیق حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش کارآفرینی از دور است. روش: روش تحقیق حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) است. در روش کیفی، از روش پژوهش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی و روش توصیفی-استنتاجی استفاده و داده های مورد نیاز از طریق تحلیل کیفی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی، جمع آوری و برای مصاحبه استفاده شده است. جامعه در بخش کیفی اساتید رشته علوم تربیتی دانشگاه اصفهان و در بخش کمی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور شهر اصفهان بوده است. در بخش کیفی برای انتخاب نمونه تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع و ابزار تحقیق ، مصاحبه عمیق با خبرگان و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و به تعداد 29نفر و ابزار تحقیق پرسشنامه بر اساس مضمون های بدست آمده از مصاحبه با خبرگان استفاده شده است. برای تأیید روایی صوری و محتوایی از تحلیل مضمون و برای تأمین پایایی از روش هولستی استفاده شده است. یافته ها: مدل کیفی تدوین شده مورد نظر در قالب پرسشنامه به 23 نفر از خبرگان داده شد و پس از اتفاق آراء بیش از 80درصد از خبرگان، موضوع مدل نهایی شکل گرفت. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، مدل مفهومی تدوین شده بر اساس دسته بندی مضمون های بدست آمده مورد بررسی قرار گرفته و برازش مدل تجربی تعیین گردید. نتیجه گیری: بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد، ابعاد الگوی آموزش کارآفرینی از دور عبارتنداز: مهارت آموزی در ابعاد هشتگانه(کسب و کار ، فردی، اجتماعی، اجرای پروژه، نحوه استفاده از فناوری اطلاعات ارتباطات، برقراری ارتباط، تفکر انتقادی، ایجاد فرصت) بوده است. نیز آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد، الگوی آزمون شده در سطح 0/05> P از تناسب قابل قبولی برخوردار بوده است.
مقایسه اثربخشی بازی های رایانه ای با بازی های سنتی ایرانی بر تفکر انتقادی دانش آموزان دارای ناتوانی ریاضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: باتوجه به اینکه ناتوانی های یادگیری مهم ترین عملکرد ضعیف تحصیلی محسوب می شوند و روش های سنتی تدریس، دیگر جوابگوی نیازهای تربیتی نسل حاضر و آینده نیست، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازی های رایانه ای با بازی های سنتی ایرانی بر تفکر انتقادی دانش آموزان دارای ناتوانی ریاضی بود. روش بررسی: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم تا ششم دبستان شهر تهران با سنین 12-10 سال بودند که در سال تحصیلی 97-96 با ناتوانی ریاضی مواجه بودند. بدین منظور تعداد 30 نفر آزمودنی به شیوه نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و سپس به 3 گروه تقسیم شدند (گروه کنترل، گروه آزمایشی بازی های سنتی و گروه آزمایشی بازی های رایانه ای). ابزارهای پژوهش آزمون هوش کودکان وکسلر تجدیدنظر شده WISC-R (1949) و آزمون ریاضی کی-مت (1976) جهت غربالگری اولیه و پرسشنامه تفکر انتقادی کرنل X (1985) جهت بررسی اصلی بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری مانووا و نرم افزار spss-24 انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده هر دو روش آموزش بازی های سنتی ایرانی و بازی های رایانه ای در بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان مؤثر بوده اند که دراین بین میزان اثربخشی بازی های رایانه ای، در بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان دارای ناتوانی ریاضی، بیشتر از بازی های سنتی ایرانی است (01/0>p). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش مشاهده شد که بازی رایانه ای استراتژیک جذابیت بسیار زیادی برای شرکت کنندگان داشت و همین امر می تواند از علت های موفقیت بیشتر این نوع برنامه باشد.
ارائه مدل توسعه تفکر انتقادی بر اساس رویکردهای مطالعه و سبکهای یادگیری دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
565 - 586
هدف : تحقیق حاضر با هدف پاسخ به این سؤال کلیدی انجام شد که: آیا رویکرد مطالعه و سبک یادگیری با سطح تفکر انتقادی دانشجویان رابطه دارد؟ روش: جامعه تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گیلان در سال تحصیلی 97-96 است که بر اساس فرمول جامعه محدود کوکران، 386 نفر از آنان با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تأمین روایی محتوا، از نظر جمعی از اساتید، استفاده و اصلاح لازم لحاظ شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از سازگاری درونی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، خی دو، تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای اس.پی.اس.اس-25 و آموس-24 انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج و سطح معناداری به دست آمده، سبک یادگیری و سبک مطالعه دارای تأثیر معناداری بر تفکر انتقادی اند. نتیجه گیری: یادگیری، نتیجه و برایند آموزشهای برنامه ریزی شده یا تجربی است که بر اثر تمرین یا برخورد مستمر در فرد نهادینه شده و نمود بیرونی در رفتار دارد. در مکاتب مختلف، یادگیری در هر زمان و مکان و موضوعی، شرایط و مهارتهای خاصی را طلب می کند. بدین سبب، مهارتهای یادگیری قرن بیست ویکم را مجموعه ای از مهارتها همچون: تفکر انتقادی، فنّاوری اطلاعات، ارتباط تعاملی و مؤثر، خلاقیت و ریسک پذیری، مهارتهای بین فردی، مسئولیت شخصی، اجتماعی و مدنی، بهره وری بالا، اولویت بندی، برنامه ریزی و مدیریت، انعطاف پذیری و سازگاری و اعتماد به نفس دانسته اند.
طراحی و آزمون مدل رابطه علّی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل رابطه علّی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است. روش شناسی: روش انجام پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری (SEM) است که یک روش چند متغیری می باشد. پژوهش های زیادی در ارتباط با متغیرهای پژوهش حاضر انجام شده است که نشان دادند بین متغیرها رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. با توجه به مباحث نظری و نتایج پیشینه ها مدل پیشنهادی پژوهش ارائه شده است. در طراحی مدل پیشنهادی پژوهش، سواد اطلاعاتی متغیر مستقل، خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی و تفکر انتقادی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. در این پژوهش چهار فرضیه مربوط به اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیر سواد اطلاعاتی بر تفکر انتقادی در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر شاخص های برازندگی مربوط به الگوی پیشنهادی پژوهش حاکی از آن است که اکثر شاخص های برازندگی در مدل پژوهش در حد مطلوب و تا حدودی زیادی قابل قبول است. در رابطه با فرضیه های مربوط به اثر مستقیم، یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی اثر مستقیم و مثبت بر خودکارآمدی تحصیلی و همچنین تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز دارد. همچنین، در خصوص فرضیه های غیرمستقیم، یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی از طریق خودکارآمدی تحصیلی اثر غیرمستقیم مثبت بر تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برازش مدل پیشنهادی در حد مطلوب و قابل قبولی وجود دارد و تمامی فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش، می توان استدلال کرد که مهارت های سواد اطلاعاتی و یادگیری آن توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان کلید یادگیری مادام العمر محسوب می شود که نقش زیادی در بالا بردن خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و افزایش مهارت های تفکر انتقادی این دانشجویان دارد. بنابراین، لازم است مهارت های سواد اطلاعاتی و آموزش آن به دانشجویان، بیشتر مورد توجه مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی قرار گیرد تا بتوانیم افرادی شایسته و توانمند برای جامعه تربیت کنیم.
تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی (SQP4R) بر ارتقاء تفکر انتقادی دانشجویان آموزش از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۸ شماره ۸۴
2329-2336
حوزه های تخصصی:
زمینه: «تفکر انتقادی» فرآیندی است که به منظور تفسیر و ارزیابی اطلاعات و تجربیات مورد استفاده قرار می گیرد. اما مسئله اصلی اینست، آیا آموزش راهبردهای فراشناختی بر ارتقاء تفکر انتقادی دانشجویان آموزش از راه دور تأثیر دارد؟ هدف : بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر ارتقاء «تفکر انتقادی» دانشجویان آموزش از راه دور بود. روش : پژوهش از پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه شامل کلیۀ دانشجویان آموزش از راه دور دانشگاه پیام نور استان همدان در سال تحصیلی 98-97 بود، تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامۀ تفکر انتقادی کالیفرنیا (فاسیون و فاسیون، 1990) و جلسات آموزشی راهبردهای فراشناختی (نادی، گردان شکن و گلپرور، 1390). نتایج با روش آنالیز کواریانس تحلیل شد. یافته ها : آموزش راهبردهای فراشناختی بر تفکر انتقادی دانشجویان اثربخش بود (0/01> P ). نتیجه گیری : برای افزایش تفکر انتقادی دانشجویان می توان از آموزش راهبردهای فراشناختی استفاده کرد.