مطالب مرتبط با کلیدواژه

علم بسیط


۱.

امکان وجودشناسی: بررسی تطبیقی در آراء ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر ملاصدرا وجودشناسی بنیادین علم بسیط استعلای فهم پیشین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۸ تعداد دانلود : ۹۰۸
پرسش از امکان وجودشناسی پرسش از امکان وصول به سرشت وجودی موجودات است. این پرسش بدین شکل قابل بیان است که آیا انسان میتواند به رویکردی از اشیاء دست یابد که وجود اشیاء، خود را برای وی متکشف میسازد؟ این پرسش در نتیجه تفسیر سوبژکتیویستی از رابطه انسان با موجودات و عالم در فلسفه غرب به پرسشی چالش برانگیز تبدیل شد، تا جایی که کانت معرفت به وجود اشیاء را غیر ممکن دانسته و معرفت انسان را صرفاً معرفتی پدیداری میداند. هایدگر در فلسفه خود این پرسش را بنحو جدی مطرح کرده و هرگونه پاسخ آن را منوط به فهم رابطة انسان با عالم و با حقیقت وجود بعنوان بنیان ظهور موجودات قلمداد میکند. وی چنین پژوهشی را وجودشناسی بنیادین مینامد. اصطلاح وجودشناسی بنیادین را اولین بار هایدگر در کتاب وجود زمان، بعنوان پژوهشی جهت پرسش از امکان هرگونه وجودشناسی مطرح کرد. پرسش اساسی وجودشناسی بنیادین این است که آیا اصولاً وجودشناسی صرفنظر از معانی مختلف آن امکانپذیر است؟ وی برای یافتن پاسخ این سؤال به تحلیل ساختار وجودی انسان و رابطة وی با عالم و موجودات پرداخت. با نظر به مبانی فلسفی ملاصدرا نیز میتوان به رویکرد جدیدی در جهت پاسخ به این سؤال دست یافت که آیا اصولاً وجودشناسی ممکن است؟ بعبارت دیگر آیا انسان میتواند به فهمی از سرشت وجودی موجودات و بالاتر از آن به حقیقت وجود بعنوان بنیان موجودات دست یابد؟ از نظر ملاصدرا نیز معرفت بشری مبنا و بنیانی وجودی دارد؛ بنیانی که بایستی ریشه آن را نه در خود انسان بلکه در رابطة وجودی وی بعنوان موجود مقید با وجود نامحدود جستجو کرد. یعنی همانگونه که وجود نامحدود باطن و بنیان موجودات مقید و محدود است، معرفت انسان نسبت به نامحدود و مطلق براساس و بنیان هر معرفتی نسبت به موجودات مقید است. وی بر این عقیده است که تمامی انسانها دارای نوعی فهم پیشین نسبت به وجود حق تعالی بعنوان باطن و بنیان همة موجودات میباشند، اما این فهم نه از سنخ فهم مفهومی و نظری بلکه نوعی فهم فطری و تکوینی است. این فهم اساس هرگونه معرفت ما نسبت به موجودات مقید و در حقیقت بنیان استعلای آدمی است. اما اکثر انسانها از چنین فهم فطریی غافلند و از اینرو وی چنین فهمی را «فهم بسیط» مینامد. بنابرین ریشه هرگونه وجودشناسی و هرگونه معرفت ما نسبت به سرشت وجودی موجودات در این فهم پیشین نسبت به وجود نامحدود نهفته است؛ فهمی که تبیین و تفسیر آن در فلسفه ملاصدرا تنها در پرتو تفسیر وی از رابطه علت و معلول امکانپذیر است.
۲.

فرایند حصول شناخت آدمی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود اصالت وجود عقل فعال علم بسیط اتحاد عالم و معلوم یگانه انگاری وجود انسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۶۲۹
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضة صور ادراکی در فلسفة صدر المتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان می دهد که علی رغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئلة کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهب الصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بی نیاز ساخته، و راهکار قابل قبول تر و ساده تری در اختیار ما می گذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکته نظرهای ابتکاری این فیلسوف هم چون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن این که گشودگی مراتب هستی را بر روی یک دیگر قابل دفاع می سازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین می کند
۳.

ذی شعور بودن جمادات در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم ادراک اصالت وجود مساوقت وجود و علم تشکیک وجود علم بسیط علم مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۵ تعداد دانلود : ۴۲۹
یکی از مسائلی که در میان فلاسفه و عرفا مطرح می شود، علم و شعور موجودات مادی است. همه فیلسوفان معتقدند انسان موجودی مدرِک است، اما در اینکه مادیات نیز از چنین ادراکی برخوردار باشند، اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از فلاسفه معتقدند اجسام به خاطر مادی بودنشان، از یکدیگر غایبند و این غیبت به معنای نداشتن علم و ادراک به خود و به دیگران است. اما برخی دیگر، همچون ملاصدرا، معتقدند همه موجودات صاحب شعورند. عمده دلیل این گروه این است که چون علم و وجود مساوق یکدیگرند، پس هر موجودی از آن جهت که موجود است، عالم و شاعر است. در این نوشتار تلاش شده تفاوت فلسفه ملاصدرا با فیلسوفان پیش از او در این باره روشن شود. مهم ترین تفاوت این است که در اندیشه ملاصدرا وجود اصیل است و اصالت وجود هر گونه تفاوت ماهوی بین موجودات را رد می کند. او برخلاف فیلسوفان پیشین، موجودات را به بسیط و مرکب، مادی و مجرد، زنده و غیر زنده، مجرد و مادی، حضوری و حصولی، بسیط و مرکب و... تقسیم نمی کند، لذا تفاوت ماهوی بین موجودات وجود ندارد، بلکه آنچه ترسیم کننده اختلاف بین موجودات است، اختلاف تشکیکی آنها در وجود است. نتیجه اینکه، وجود و صفات وجودی مساوقند و وجودات مادی نیز به واسطه برخورداری از وجود، مرتبه ای از علم را در خود دارند.
۴.

بررسی علم بسیط و علم مرکب در آرای صدرالمتالهین و بازخوانی آن با رویکردی درون دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علم بسیط علم مرکب غفلت نسبی بودن علم مرکب ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
در کتب آسمانی و به ویژه قرآن کریم به دسته ای از علم و ادراک اشاره شده که به موجب آن جهان سرتاسر صاحب شعوری همگانی تلقی می گردد. این شعور که علمی بسیط به شمار می رود به همراه علم مرکب، تقسیماتی از علمند که مطالعه آن ها به تعمیق مطالعات هستی شناختی و انسان شناختی مددی فراوان می رساند. صدرالمتالهین در تحلیل این دو علم، افقی را به سوی ذهن ها می گشاید که در فهم نصوص دینی بسیار راه گشاست. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که تحلیل دقیق اقسام علم بسیط و مرکب از نگاه صدرالمتالهین چیست و کاستی های آن کدام است؟ نگارنده در روی آوردی توصیفی، تحلیلی به آرای ملاصدرا و در ضمن بیان کاستی های نگاه او به علم بسیط و مرکب، به تبیین ویژگی ها، تفاوت ها و مختصات دقیق هرکدام همت گماشته است. فرضیه تحقیق با نظر به تعالیم وحیانی، چنان است که با نگاهی نسبی می توان همه موجودات را از یک منظر، صاحب علم مرکب دانست و از نگاهی دیگر با علم بسیط و مرکب میان شان تمایز نهاد.
۵.

تحلیل و بررسی انگاره دائمی بودن خودآگاهی انسان از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی نفس علامه طباطبایی علم حضوری علم بسیط بیهوشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۷
خودآگاهی در مقام موضوعی فلسفی و انسان شناختی، ریشه در مبانی انسان شناسانه فیلسوف دارد. در فلسفه اسلامی، انسانیتِ انسان وابسته به نفس اوست و ازاین رو، متعلَق اصلی خودآگاهی نفس انسان است. در دستگاه فکری علامه طباطبایی، خودآگاهی علمی حضوری است که انسان به ذات خویش دارد. باتوجه به اینکه از دیدگاه وی علم به حضور امر مجردی در نزد مجردی تعریف می شود، در خودآگاهی هر دو مجرد نفس انسان است. وی معتقد است انسان از بدو تولد تا پس از مرگ همواره به خود آگاه است و این آگاهی بیداری، خواب، بیهوشی و زندگی پس از مرگ را دربرمی گیرد. حتی اگر پس از بیهوشی یا خواب چیزی درباره خودآگاهی مان به یاد نیاوریم، دلیلی بر نداشتن آن نیست؛ اما به نظر می رسد که برخی از استدلال های علامه دراین باره اثبات کننده تمام مدعا نیست. همچنین، این دیدگاه علامه را می توان از مسیر توجه صرف به تعریف هستی شناسانه علم و تقسیم علم به بسیط و مرکب تحلیل کرد. به نظر می رسد آن خودآگاهی که علامه در مقاطعی از بیهوشی یا خواب به آن قائل است که پس از خواب یا بیهوشی به یاد نمی ماند، از نوع علم بسیط است و نمی تواند عامل یا ملاکی برای کمال انسان محسوب شود.
۶.

بررسی و تحلیل خاستگاهها و نتایج تقسیم علم به بسیط و مرکب در فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علم بسیط علم مرکب علم فطری علم مادیات مراتب خودآگاهی ناخودآگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۶۷
از نظر ملاصدرا علم بسیط یعنی کسی چیزی را بداند ولی نسبت به این علم خود و نسبت به متعلَّق آن آگاهی نداشته باشد و علم مرکب یعنی علم به چیزی همراه با آگاهی به این علم و متعلَّق آن. در این مقاله در مقام کشف و گردآوری از روش تحلیل اسنادی و در مقام داوری از روش تحلیل مفهومی و تحلیل عقلی مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی استفاده شده است. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سوال است که علم بسیط و مرکب چیست و خاستگاهها و همچنین ظرفیتهای این تقسیم کدامند. یافته های مقاله حاضر عبارتند از اولا: هر چند این تقسیم از ابداعات ملاصدرا است اما ریشه های آن را می توان در اندیشه ابن سینا و به طور خاص تمایز بین شعور و شعور بالشعور در فلسفه وی جستجو کرد. در بخش ظرفیتها نیز این تقسیم دارای ظرفیتها و قابلیتهای فراوان برای تبیین برخی از مهمترین مباحث فلسفی از جمله بحث فطرت، بحث علم مادیات است. همچنین این تقسیم بستر لازم را جهت انجام مطالعات فلسفی تطبیقی در برخی از حوزه های مرتبط با علوم شناختی و فلسفه ذهن از جمله بحث خودآگاهی و بحث ناخودآگاه فراهم می کند