مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادراک
حوزه های تخصصی:
تعامل نفس و بدن از مباحثی است که همواره مورد توجه دانشمندان و فلاسفه قرار داشته است. ملاصدرا در جلد هشتم و نهم اسفار بطور مستقل و در مباحث دیگری همچون علم، جوهر و عرض و ... در جلدهای سوم، چهارم و ششم بطور ضمنی، مباحث مربوط به نفس و بدن را طرح نموده است. نوشتار حاضر ابتدا اصول و مبانی ملاصدرا را در این مسئله بطور مجمل ذکر نموده، آنگاه تعامل نفس و بدن را از سه منظر مورد بررسی قرار داده است. ابتدا تعامل نفس و بدن بر تکون یکدیگر طرح شده و نتیجه گرفته که نفس، عامل ترکیب عناصر و تشکیل بدن، و بدن با کیفیت خاص و مزاج معتدل عامل افاضه نفس است. در مرحله بعد تأثیر نفس و بدن از راه قوای نفس گیاهی، حیوانی و انسانی طرح میشود. نفس گیاهی با سه قوه غاذیه، مولده و نامیه عهده دار تغذیه، رشد و تولید گیاهان است و نفس حیوانی با دو قوه مدرکه و محرکه نقش ادراک و تحریک را ایفا مینماید؛ و سرانجام نفس انسانی با دو قوه نظری و عملی تعقل در امور کلی و جزئی میکند و گزاره های اخلاقی و غیره را تبیین مینماید. در مرحله آخر تعامل نفس و بدن از طریق حالاتشان بررسی میشود، صفات و حالات بدنی، همچون صحت و سلامتی، مرض و درد، سبب رخدادهایی در نفس میگردد. و صفاتی همچون غضب و حزن سبب تغییراتی در بدن میشود.
تجربه های معنوی- عرفانی از دیدگاه روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در شناخت توانمندی های انسانی از بعد روان شناختی، عرفان و حالات عرفانی است. مکاتب مختلف روان شناسی کوشیدهاند چگونگی وقوع آن ها را بر اساس آموزه های خود تفسیر و تبیین نمایند. آنچه در این میان از اهمیت فزاینده ای برخودار است، شناخت این نکته می باشد که اولاً جهت سیر و تحول این تبیین ها و تفسیرها از کجا آغاز و در حال حاضر آخرین یافته ها بیانگر چه مواضعی است؟ دوم اینکه، چه عامل یا عواملی در تعامل با یکدیگر می توانند سبب بروز و ظهور این گونه حالات باشند. در نوشتار حاضر برای پاسخ گویی به مسائل مذکور، مهم ترین دیدگاه های روان شناختی درباره تجربیات عرفانی از نظر ویلیام جیمز تا دیدگاه های مربوط به مکتب روان تحلیلگری(با تأکید بر نظریه فروید و نظریه یونگ)، مکتب انسان گرا یا فرافردی(با تأکید بر نظریه آبراهام مزلو و کارل راجرز) و در نهایت، آخرین دیدگاه های موجود در این باره(یعنی نظریات کلاویتو، گازانیگا) مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار، مسیر دیدگاه های یاد شده را از نفی حالات و تجربه های عرفانی در نظریه فروید تا نقش کهن الگوها و عوامل درون زاد در ایجاد این حالات و تجربه ها در نظریه یونگ و تأثیر عوامل فرهنگی بر این امر در نظریه مزلو و راجرز، و سرانجام، نحوه دخالت سیستم عصبی انسان را در این باره در نظریه های جدیدتر نشان می دهد.
قاعده مشرقیه «نور و ظلمت» و نظریه اشراقی «معاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قاعده مشرقیه» مورد اعتقاد حکمای فارس و مبنای حکمت نوری ایشان که سهروردی در صدد احیاء آن است، عبارت است از اصل نور و ظلمت؛ جایگاه این قاعده در حکمت اشراق به عنوان حکمتی بحثی ـ ذوقی و فلسفه ای نور ـ محور و با توجه به اینکه نور در این حکمت رمز «آگاهی» و «خودآگاهی» است، موجب شده است «علم» مدار حکمت اشراق قرار گیرد و دغدغه حکیم اشراقی نیز چیزی جز تحقق «علم اشراقی» نیست. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و تأویل به تفسیر و رمزگشایی متون اشراقی می پردازد و این نتایج حاصل می شود که:1-در این نظام حکمی معرفت چون اصلی است که سایر مباحث از آن نشأت می گیرد و به آن منتهی می شود .2- لذت نیز در این نظام امری جدای از معرفت نیست.3- معاد اشراقی نیز همچون ادراک و لذت بر اساس اصل مشرقی «نور و ظلمت» تحلیل می شود؛ لذا درجات نفوس پس از رهایی از صیصیه ظلمانی بر اساس میزان بهره مندی از انوار معرفت و یا درجه وابستگی و علاقه به ظلمات برزخ تعیین و تبیین می شود.
ادراکات فراحسی و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو قرن اخیر، تحقیق پیرامون «ادراکات فراحسی» سهمی از پژوهشهای موجود در شاخه هایی از روان شناسی و علوم تجربی را به خود اختصاص داده و نتایجی نیز در باب امکان و چگونگی و فرآیند شکل گیری اینگونه ادراکات عرضه نموده است. مقاله ی حاضر که با روش کتابخانه ای، استنادی و تحلیلی فراهم شده است، این موضوع را از نگاه قرآن کریم به بررسی گذاشته است. بخش نخست این مقاله، به مباحثی درباره ی ادراک و انواع آن و همچنین چیستی و انواع ادراکات فراحسی اختصاص یافته تا زمینه برای بخش دوم، فراهم گردد. در بخش دوّم به تطبیق برخی از آیات قرآن بر پاره ای از اقسام ادراکات فراحسی پرداخته شده است که بر اساس آن، می توان نتیجه گرفت که امکان و وقوع ادراکات فراحسی، مورد تأیید قرآن کریم است. با توجه به اینکه فرآیند نزول و دریافت وحی نیز یکی از صادق ترین و کاملترین مصادیق بارز ادراک فراحسی به شمار می آید و قرآن کریم نیز خود در چنین فرآیندی پدید آمده است، نتیجه ی مورد نظر این نوشتار، از استحکام و قوت بیشتری برخوردار خواهد بود.
رویکرد ادراکی و عملکردی به آب در پارک های شهری
حوزه های تخصصی:
آب به عنوان یکی از عناصر اصلی باغ در طول تاریخ، رابطه تعاملی و بنیادینی با فرم و سبک باغسازی برقرار کرده است؛ هم چنان که در محور اصلی باغ ایرانی و بعدها باغ اسلامی، در بازی های آبی باغ رنسانس ایتالیایی، در نمایش های پرطمطراق باغ باروک فرانسه، در سطوح گسترده و آزاد باغ انگلیسی و چینی، نقش مهمی داشته است. در پارک های معاصر نیز، که خود ترجمانی از ساختار باغ با مفاهیم و جایگاه جدید در مقیاس شهری است، کمتر می توان ردپایی از این عنصر نمایشی، مفهومی، کارکردی و ادراکی نیافت، با این تفاوت که مخاطبین خاص و بورژوای باغ های تاریخی جایشان را به مخاطبین عمومی فضاهای شهری داده اند و همین موضوع، تعریف و جایگاه آب را در کنار سایر اجزای پارک، متفاوت کرده است.
بررسی مفهوم تهران در نظر سینماگران
حوزه های تخصصی:
حضور تهران در سینماتوگراف، سابقه ای دیرین، تقریبا به اندازه¬ خود عمر سینما دارد. به علاوه تهران به عنوان تنها قطب سینمایی کشور لوکیشن بخش بزرگی از فیلم های ایرانی (و تقریباً همه فیلم های شهری) بوده است. اما چه میزان از این حضور فراوان، آگاهانه و موثر بوده است نقش تهران در سینمای ایران چیست؟
این نوشته درصدد است با نگاهی به فیلم های مهم تاریخ سینمای ایران که با موضوع «تهران» ارتباط دارند و با تورق کارنامه فیلمسازان بزرگ کشور، چیستی ادراک از تصویر تهران در فیلم های ایرانی را ارائه کند. و درحقیقت منظر شهر تهران از دریچه¬ فیلم های سینمایی بررسی خواهد شد که می توان آن را «منظر سینمایی تهران» نامید.
پژوهشی در تحولات مفهوم منظر شهری
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
اگر در فهرست عمومى کتابخانة ملى فرانسه جستجو کنیم، مشاهده مىکنیم که مجموعه اى از آثار، در آغاز دهة 1980، شروع به بها دادن به اصطلاح «منظر شهرى» در عناوین خود مى کنند، و این با شتاب گرفتن استفاده از این عبارت، چه به صورت علمى و چه به معناى متداول، از سال 2000 به بعد همراه است. ما فرض مى کنیم که کاربرد آن از مفهوم سادة «چارچوب زندگى و محیط» فراتر مى رود. فهم شهرها مستلزم اندیشیدن با رویکردهاى جدید است. دیگر این تنها فرم شهر، و ساخت و ظاهر آن نیست که مورد توجه
قرار مى گیرد، بلکه جوهر آن استکه در روابط شهر/ طبیعت/ تاریخ مورد پرسش قرار مى گیرد. همچنانکه پژوهشگرانى چون اگوستن برک (Augustin Berque) جغرافى دان نشان داده اند، پیچیدگىِ درکى که ساکنین در فرهنگ ها و دوره هاى زمانى مختلف، از محیطشان دارند، به یک عنصر کلیدى درتفکرات معاصر تبدیل شده است. اصطلاح «منظر شهرى» در توصیف شهرهاى آن سوى مرزها و نشان دادن شهرهاى بیگانه و دوردست، با تفاوت هایشان در ""مکان"" (رابطه اى که جامعه را به محیط آن پیوند مىدهد)، جایگاهى اساسى دارد.
نگاهى به «نفس» و «ذهن» و نقش آنها در ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، از اهمیت علم و ادراک سخن مى رود و بر نقش نفس و ذهن در این زمینه تأکیدمى شود. با اینکه نفس شریف ترین عنصر ذاتى و واقعیتِ وجودى انسان است، امّا به نظر مى رسدقدر آن مجهول مانده است. نفس نه تنها با قلب و عقل، بلکه گاه با ذهن نیز مترادف گرفته مى شود.ادّعاى نگارنده این مقاله آن است که اهمیت نفس از ذهن بیشتر است و در واقع، بین آن دو، رابطهعموم و خصوص مطلق وجود دارد. با در نظر گرفتن نقش ارزنده نفس، مى توان گفت که: «علم»حضور معلوم و یا اعیان خارجى در نزد نفس است. هم زمان، ذهن انعکاسات اعیان خارجى رادریافت و ثبت مىکند و موجود ذهنى را تشکیل مى دهد که این موجود به نوبه خود، در حضورنفس قرار مى گیرد و ادراک مى شود. بنابراین، نفس با اشراف بر اعیان خارجى از یکطرف و بااشراف بر موجود ذهنى از طرف دیگر ـ هم زمان ـ دو کارکرد دارد و موجود عینى و ذهنى را ادراکمىکند. بدیهى است که موجود ذهنى برگرفته از موجود خارجى، و موجود خارجى نیز قائم به خودو مستقل از ذهن آدمى است. حکم، به مثابه عمل نفسانى، در تأیید اعیان خارجى و نیز انعکاساتذهنى نقش دارد.
آموزش سنتی معماری در ایران و ارزیابی آن از دیدگاه یادگیری مبتنی بر مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آثار ارزشمند معماری گذشته ایران، نشان از ساخته شدن آنها به دست هنرمندانی است که از توانمندی های بالای هنری، فنی و فرهنگی برخوردار بوده اند؛ چنین توانمندی هایی به خودی خود نشان دهنده وجود دانش معماری مناسب در میان آنهاست. بدیهی است که برخورداری از این توانمندها علیرغم عدم وجود نظام آموزشی دانشگاهی در میان معماران سنتی، صرفاً از طریق تجربههای شخصی و بدون بهرهگیری از آموزش های حرفه ای مناسب نمیتواند صورت پذیرفته باشد. نظام آموزشی فعلی در ایران صرفاً با الگوبرداری از برخی سیستم های آموزشی غربی و برخی تغییرات در آن بنیان نهاده شده و با چشمپوشی از تجربیات مثبت گذشته، خود را از استفاده از آنها محروم کرده است، بنابراین شناخت تجربههایی که پیشینیان برای پرورش معماران از آن بهره می بردند و تلفیق جنبه های مثبت آن با نظام های فعلی آموزشی، می تواند در ارتقای این نظام ها مفید واقع گردد. نگارنده این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که عناصر اصلی در شکلدهی به آموزش معماران در معماری گذشته چه بوده است؟ پژوهش مورد نظر، نوعی پژوهش کیفی است که با استفاده از روش تئوری مفهومسازی بنیادی به مطالعه نظام سنتی آموزش معماری در ایران و بررسی مباحث و روش های آموزشی در آن پرداخته، و نظام آموزش سنتی معماری را بر اساس نظریه های آموزشی مبتنی بر نظریه های یادگیری مبتنی بر مغز با هدف شناخت ویژگی های مثبت در نظام آموزش سنتی معماری ارزیابی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، برخلاف آنچه غالباً تصور می شود، نظام سنتی آموزش معماری در ایران صرفاً شامل آموزش های عملی نبوده و آموزش مباحث نظری و مبانی فکری، بخش دیگری از آموخته های معماران را تشکیل می دادهاند.
بررسی تطبیقی همه عاشق انگاری نزد ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
همه عاشق انگاری یا باور به سریان عشق در همه موجودات و مراتب هستی، هم در آرا ابن سینا و هم در اندیشه سهروردی به چشم میخورد. شیخ الرئیس دو تعریف از عشق بیان میکند که در یکی تنها کمال اخذ شده و در دیگری علاوه بر کمال، ادراک نیز ملحوظ شده است. بنا بر تعریف نخست، هیچ موجودی از شمول عاشقی بیرون نیست، هر چند بیشتر اشیا به عشق خویش عارف نیستند. این عشق شامل دو گونه عشق طبیعی و ارادی است. عاشقی در تعریف دوم به موجودات ذی شعور اختصاص دارد. این عشق به سبب ذو مراتب بودن ادراک و اشتمال آن بر ادراک حسی، خیالی، وهمی،ظنی و عقلی ذو مراتب است. ابن سینا شریفترین مرتبه عشق ارادی را که متوقف بر ادراک عقلی است، عشق اختیاری یا عقلی یا نطقی خوانده است و مراتب پایینتر را عشق حیوانی مینامد. شیخ عشق ارادی بدون دخالت قوه ناطقه را به مثابه گناه و بیماری تلقی کرده است. شیخ اشراق به تعاریف ابن سینا وفادار و قائل به عشق فراگیر در دو گونه ارادی و طبیعی است و با زبان نمادین عشق عقلی را به تصویر کشیده است. وی از عشق به تاریکی ها سخن گفته است و چنین عشقی را برابر با شقاوت میداند.
ارزیابی کیفیت اماکن تفریحی - ورزشی پارک های استان گلستان بر اساس مدل تحلیل شکاف (Gaps)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزیابی کیفیت اماکن تفریحی - ورزشی پارک های استان گلستان بر اساس مدل تحلیل شکاف در ابعاد وضعیت، حفظ و نگهداری و ایمنی است. به همین منظور، پرسشنامه در میان 180 کاربر پارک، 21 مدیر و 27 کارمند دفاتر فضای سبز استان گلستان توزیع و جمع آوری شد. کاربران باید ادراک و انتظار خود را از پارک و همچنین کارکنان و مدیران باید درک و برداشت خود را از انتظارات کاربران بیان می کردند. در این مقاله تعداد کل پارک های استان گلستان 83 عدد بود که طبق نمونه گیری تصادفی ساده به 21 پارک در 15 شهر مراجعه شد. نتایج بیانگر این مطلب است که بین ادراک و انتظارات کاربران تفاوت معنی داری در هر سه بعد وضعیت، حفظ و نگهداری و ایمنی وجود دارد؛ به عبارت دیگر در هر سه بعد بین ادراک و انتظارات کاربران شکاف وجود دارد. از سوی دیگر، بین انتظارات کاربران و کارکنان فقط در بعد ایمنی تفاوت معنی داری وجود داشت؛ بنابراین یک شکاف در بعد ایمنی بین انتظارات کاربران و کارکنان مشاهده شد. علاوه بر این، بین انتظارات کاربران و مدیران پارک ها هم در بعدهای وضعیت و ایمنی هم تفاوت معنی داری مشاهده شد؛ به عبارت دیگر در بعدهای وضعیت و ایمنی شکاف وجود داشت. یافته های دیگر مقاله بیانگر این مطلب است که بین درک و برداشت کارکنان و مدیران از انتظارات کاربران تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ در نتیجه می توان اذعان داشت که هیچ شکافی بین درک و برداشت کارکنان و مدیران از انتظارات کاربران وجود ندارد. با وجود اینکه در همه ابعاد (وضعیت، حفظ و نگهداری و ایمنی) میان ادراک و انتظارات کاربران از کیفیت اماکن تفریحی - ورزشی پارک های استان گلستان اختلاف معنی دار (شکاف) مشاهده شد که نشان دهنده نارضایتی کاربران بود، ولی خوشبختانه میان ادراک مدیران و کارکنان پارک ها از انتظارات واقعی کاربران اختلاف معنی داری (شکاف) مشاهده نشد. هر چند در این خصوص کارکنان، در مقایسه با مدیران درک بهتری از انتظارات کاربران داشتند.
ادراک شهروندان از منظر ساختمان های بلند شهری، نمونه موردی هتل چمران شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختمان های بلند شهری به واسطه ظرفیت نشانهای خود، نقش مهمی در خلق تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارند. پژوهش حاضر به بررسی ادراک شهروندان از منظر هتل چمران که در حال حاضر با ارتفاع 110 متر بلندترین ساختمان شیراز است، میپردازد. در این پژوهش از راهبرد اسنادی در بخش نظری و راهبرد پیمایش اجتماعی استفاده شده است. تأکید این نوشتار بر وجوه معنایی و بصری منظر این بنا در ادراک شهروندان بوده و در بخش های متعدد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری ارزیابی شده است. جامعه آماری شامل 100 نفر (به نسبت برابر از هر دو جنیست) بوده که به روش تصادفی، انتخاب و پرسشنامهای شامل سؤالات باز و بسته بین آنان توزیع گردیده و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS (نسخه 19) انجام شده است. در ادامه، ضرایب همبستگی اسپیرمن میان مؤلفههای ادارکی مورد استخراج و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند که «بدیع بودن ارتفاع هتل» در شهر، عامل اصلی توجه و احساس خوشایند مردم دانسته میشود که بیشتر تحت تأثیر بعد حسی ادراک بوده و پس از مدتی، اثر آن کمرنگ خواهد شد. به سبب ظرفیت پایین طراحی و منظر هتل، ابعاد شناختی، تفسیری و ارزش گذاری ادراک، کمتر مورد اشاره پرسششوندگان قرار دارند، لذا راهکارهایی برای ارتقای ادراک شهروندان در سایر پروژههای بلندمرتبه سازی شهر در چهار دسته به شرح زیر پیشنهاد شده است: الف) توجه بیشتر به جنبههای نوآورانه و خلاقانه در طراحی کالبدی ساختمان های مرتفع از نظر فرم خارجی و ترکیببندی اجزای آن؛ ب) استفاده از مصالح با ترکیببندی و رنگبندی متنوع و خلاقانه در طراحی نما که میتواند به ادراک مردم از ساختمان های بلند کمک فراوانی نماید؛ ج) هماهنگی بصری با بافت طبیعی و فیزیکی شهر به سبب عدم ارتباط معناداری ادراک زیباشناختی با تضاد و تمایز؛ د) حفظ معانی و مفاهیم قابل فهم و هویت بناهای بلند، و اجتناب از احداث بناهای فاقد معنی و هویت مناسب متناسب با جنبههای نمادین و نمایهای وجه نشانهای ساختمان ها.
نگاهی به منظومه معماری منظر (با تکیه بر متون اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناظر بی پایان هستی نشانی از حکمت و معماری بی بدیل آفریدگار هستی است. معانی مناظر و مفاهیم معماری چیست؟ عوامل آن کدام است؟ بازتاب و مراتب ادراک این مناظر در انسان چگونه است؟ در ظهور این مناظر سلسله مراتبی وجود دارد که از منشأ قدرت لایزال هستی آغاز می گردد. ظهور و وجود مناظر از جریان دایم الافاضه فیّاض علی الاطلاق من جمیع الجهات و الحیثیات است که انقطاع فیض موجب انهدام آنهاست. هر موجودی در عالم مادی، جایگاه و زمان و مکان خاص خود را داراست. عوامل مناظر به سه دسته کلی: ناظر، نور و فضا تقسیم می شود و هر کدام از مناظر بازتابی در ناظر ایجادمی کند و حکمتی را به او متذکرمی شود. مراتب ادراک انسان از مناظر، به ترتیب از حس به خیال و تعقل صعود پیدامی کند. تعقل در مناظر تا عمق معانی آنها نفوذ کرده و تا کنه وجودی آنها در حد وسع و توانایی پیش می رود تا به حقیقت هستی برسد.
تحلیل جایگاه خیال و وهم در گستره ادراکات و افعال انسان از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزة «ادراکات» و «فلسفه فعل»، از مباحث نو و حائز اهمیت در فلسفة اسلامی است. مسئله خاصّ این پژوهش، تحلیل و تبیین منسجم جایگاه دو قوّه از قوای باطنی، یعنی خیال و وهم، در گسترة ادراکات و افعال انسانی است. از آنجا که خیال، محلّ نگهداری صور جزئی است، ملاصدرا عملکرد این قوّه در ادراکات و افعال را در رابطه ای چند سویه با دیگر قوای باطنی تبیین نموده است. همچنین ملاصدرا خیال را به مثابه یکی از مبادی اساسی افعال، حلقة رابط بین عالم محسوسات و معقولات و مانند ملکه ای در حفظ صور می داند. این قوّه، مبدأ أبعد در افعال عبث، گزاف، عادی، طبیعی و مزاجی است. وهم نیز از قوای مدرِکه ـ مدرک معانی جزئی ـ است. در تبیین حیطة عمل و تسلّط قوّة وهم با رویکردی توسعه ای، می توان جایگاه این قوّه را از «قوه ای ادراکی در کنار سایر قوای ادراک باطنی» ارتقا داد و آن را «مسلّط بر تمام قوای حیوانی» و در نهایت، وهم را همان «نفس حیوانی» دانست. دیگر آنکه وهم، نقشی اساسی در خطاهای ادراکی و افعال تابع آن دارد.
ذهن و تأثیرات بی واسطة آن از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ذهن» کلمه ای است که در آثار ملاصدرا تعریف شده و کاربرد زیادی نیز داشته است. از بررسی و مطالعة آثار صدرالمتألهین و تحلیل کاربردهای گوناگون این واژه؛ و نیز با توجّه به تعریف مستقیم آن، ربط و نسبت ذهن با مغز، نفس و قوای ادراکی به دست میآید. ذهن، حیث استعدادی دارد و قابل شدّت و ضعف است؛ و تأثیرات مستقیم و بیواسطهای بر خلق اموری در طبیعت، نفوس، انفعالات، بدن و عوالم دیگر دارد. ذهن، حیطة ادراکی نفس ناطقه است که حالت اشتدادی داشته و قابل شدّت و ضعف است. این حیطه، که مرتبط با ماده است، علاوه بر تأثیرات باواسطهای که بر خارج دارد، خلاقیتهای بیواسطهای نیز در خارج از خود، یعنی طبیعت، اذهان دیگران، بدن، سایر ساحتهای نفس و عوالم دیگر دارد.
هندسه تعامل ادراکات و نفس در ساختار و عملکرد شاکله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلهای ارائهشده پیرامون «شاکله» در تفاسیر قرآنی ما را به تعابیر حکما درخصوص «صورت نوعیه انسانی» رهنمون میشود. در این بستر، ادراکات محور اصلی شکلگیری و تحولات شاکله و علت ناقصه در عملکرد آن خواهد بود. در مقاله حاضر به روش پژوهش تطبیقی در تفاسیر و آثار حکما و جمعبندی دیدگاه مفسران و مقابله دیدگاه دو مفسر فیلسوف، علامه طباطبایی و فخر رازی، ابتدا معنایی جامع از شاکله ارائه میشود و سپس همسنخی صورت نوعیه فلسفی با شاکله قرآنی به اثبات میرسد؛ ضمن اینکه متعلَّق فعل و انفعالات نفس از صرف اعمال، به همه ادراکات علمی و عملی تعمیم داده میشود.
بررسی ادراک دانشجویان از خدمات الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی:«پژوهشی بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده آجزن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر فناوریهای اطلاعاتی بر ارائه خدمات در کتابخانههای دانشگاهی از جنبههای متنوعی قابل مطالعه و بررسی است. فناوریهای نوین نه تنها بر شکل و نحوه ارائه خدمات کتابخانهای اثرگذار هستند؛ بلکه رفتار و ادراک کاربران خود را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. بر این اساس، درک بهتر ادراک و رفتار کاربران کتابخانه ها میتواند زمینه طراحی و برنامهریزی بهتری را برای بکارگیری فناوریها و ارائه خدمات الکترونیکی در کتابخانههای دانشگاهی فراهم سازد. این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» با جامعه پژوهش دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد و بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده آجزن، به بررسی رفتار و ادراک کاربران خدمات الکترونیکی در کتابخانه های دانشگاهی پرداخت. برای این منظور از پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای، تعداد 493 پرسشنامه توزیع گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که قصد و باورهای هنجاری به صورت مستقیم بر رفتار مراجعه کنندگان به کتابخانه تاثیر می گذارد. همچنین در مدل نهایی تحقیق در مقایسه با مدل اولیه آجزن، نگرش نقش مهم تری را ایفا می کند که از طریق قصد، به صورت غیرمستقیم بر رفتار استفاده کنندگان از خدمات الکترونیکی کتابخانهها اثر میگذارد.
مطالعه تطبیقی مسؤولیت کاهش یافتهدر حقوق کیفری ایران و انگلستان: مفهوم، مبناها و جلوه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیش تر نظام های عدالت کیفری، با کمک گرفتن از مفهوم حقوقی «مسؤولیت کاهش یافته» در تلاشند چرایی و چگونگی رفتار دسته ای از بزهکاران را که مبتلا به نوعی نابهنجاری در عملکرد روانی هستند، تبیین کنند، حال آن که به جرأت می توان این فرضیه را طرح کرد که مسؤولیت کاهش یافته جایگاهی در گفتمان قضایی حقوق ایران ندارد و مسؤولیت کیفری در دو وضعیت کامل یا عدم مسؤولیت مطرح شده است. در مقابل، حقوق انگلستان همانند بیش تر نظام های حقوقی، با به رسمیت شناختن دفاع مزبور، گام مهمی در جهت حمایت از این افراد برداشته است. بر همین اساس در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، مفهوم، مبناها و جلوه های مسؤولیت کاهش یافته، مورد بررسی و با رویکردی تطبیقی، نظام عدالت کیفری ایران از نظر نادیده انگاشتن نهاد مسؤولیت کاهش یافته، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتیجه مطالعه حاضر، عملکرد گفتمان تقنینی و قضایی ایران را در این حوزه، چه در قانون مجازات سابق و چه در قانون مجازات اسلامی جدید، به دلیل عدم توجه به دستاوردهای حقوق تطبیقی در زمینه مسؤولیت کاهش یافته، مثبت ارزیابی نمی کند.
تحلیل انتقادی پنج رهیافت به مسئلة شر در حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر، واکاوی و بررسی پنج دیدگاه طرح شده در دورة معاصر، دربارة مسئلة شر در عالم حیوانات است. همچنان که می توان به نحو محصلی درباب شرور وارده بر انسان ها سخن گفت و راه کارهایی ارائه نمود، در حیوانات نیز، این دشواره، جای پژوهش و سنجش دارد. آنگاه این مسئله، اهمیت خویش را نمایان می سازد، که دفاع از اختیار و اراده مندی در حیوانات، به سختی قابل اثبات و طراحی است. دامنة طرح مسئله شر، تحقّق داشتن ادراک و وجود تصادم و به آستانة ادراک رسیدن آن است. با این سخن، طرح آن در صرف محدودة انسانی، نوعی تحویلی نگری به شمار می آید. ویلیام رو، سازوارة وجود خدا را با شر، گزاف خواندن شرور حیطة حیوانی، دگربار به چالش فرامی خواند. اندیشمندان مختلفی درپی پاسخ دادن به دشوارة رو هستند. جستار حاضر با پذیرفتن طرح مسئلة شر در عالم حیوانات، به گزارش و نقادی پاسخ به این دشواره، در قالب پنج رهیافت: رهیافت لوئیس مبنی بر نگرش تعیین عامل شر، رهیافت هریسون مبنی بر عدم آگاهی در حیوانات، رهیافت هیک مبنی بر تفکیک رنج و درد، رهیافت پیتر گیچ مبنی بر بی اعتنایی بر شرور وارده بر حیوانات، و رهیافت سوئین برن مبنی بر معرفت زا بودن آن، می پردازد.