مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
طلاق
حوزه های تخصصی:
دراثر نکاح دائم، رابطه زوجیت بین زن و شوهر ایجاد می گردد و تکالیف و حقوقى براى هریک نسبت به دیگرى به وجود مى آید. دسته ای از این حقوق مربوط به زوجه است که زوج موظّف به انجام آنهاست؛ ازجمله این حقوق مواقعه است. فقها بر این عقیده اند که زوج نباید بیشتر از چهار ماه، مواقعه با همسر خود را ترک کند. سؤالی که مطرح می شود این است که اگر مواقعه حق زن محسوب می شود، چه ضمانت اجرایی برای آن در نظر گرفته شده است و اگر مرد این حق زوجه را رعایت نکند، آیا زن حق دادخواهی دارد یا بر این ظلمِ مرد، باید صبر کند تا چراغ عمرش خاموش شود. در این مقاله، با استناد به دلایل فقهى معتبر به اثبات این امر پرداختیم که درصورت تخلف زوج از ادای این حق یا عجز و ناتوانیِ او، مانند موردی که زوج دچار عیوبی ازقبیل عنن طاری شده باشد و نتواند از حق فسخ استفاده کند، قاضی می تواند به درخواست زوجه، حکم به الزام زوج به طلاق دهد و درصورت میسر نشدن، خود قاضی طلاق را جاری می کند. اثبات این موضوع هدف اساسى این پژوهش است.
قاعده «لکل قوم نکاح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه «زوجیت» یکی از وضعیت های بسیار مهم و تأثیرگذار در هر نظام حقوقی محسوب می شود که حقوق و تکالیف متعددی بر آن مترتب است. اما نظام های حقوقی در رابطه با شرایط و موانع ازدواجِ صحیح، اتفاق نظر ندارند. این اختلاف در قوانین موجب طرح این پرسش اساسی ست: موضع حقوق اسلامی نسبت به ازدواج غیرمسلمانان چیست؟ آیا حقوق اسلامی صرفاً ازدواجی را صحیح قلمداد می کند که مطابق با موازین شرع اسلام منعقد شده است؟ درنتیجه ازدواج های اهل کتاب یا ازدواج های مطابق با قوانین نظام های حقوقی معاصر، باطل و بی اثر خواهد بود. نگارندگان در مقاله حاضر به اثبات این مدعا خواهند پرداخت که در دکترین حقوق اسلامی، ازدواج غیرمسلمانان مشروط بر اینکه ازدواج ایشان مطابق با شریعت و قوانین خودشان، صحیح واقع شده باشد صحیح بوده و کلیه آثار ازدواج صحیح، ازجمله برقراری رابطه توارث، طهارت ولد، حرمت خواستگاری از زوجه غیرمسلمانان و زنای محصنه قلمداد شدن زنای او، بر چنین ازدواج هایی مترتب خواهد شد و در این رابطه، فرقی میان ازدواج اهل کتاب یا ازدواج هایی که مطابق با نظام های حقوقی معاصر منعقد شده اند، وجود ندارد. نگارندگان ادعای خویش را ذیل قاعده «لکل قوم نکاح» ارائه می کنند. مستند اصلی ایشان در اثبات این ادعا، روایات متعدد در منابع فقه شیعه، سیره عقلا و برخی از آیات قرآن کریم است.
راهکارهای اجتماعی پیشگیری از طلاق از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
110 - 146
حوزه های تخصصی:
از منظر قرآن نهاده خانواده که هسته اصلی جامعه محسوب می گردد به دلیل نقشی که در سعادت و شقاوت جامعه و کمال انسان دارد، مورد توجه خاصی قرارگرفته است. آموزه های وحیانی تصریح دارند که ازدواج آرامش و آسایش جسم و جان، کامل شدن زن و مرد، صفا و صمیمت، تعاون و تعاضد و یکی شدن را به همراه دارد؛ درحالی که طلاق چیزی جز آثار و پیامدهای منفی برای فرد و جامعه ندارد. با این وجود در جوامع در حال توسعه طلاق به شدت در حال توسعه و گسترش بوده و زن و شوهر به راحتی از یکدیگر جدا می شوند. با توجه اهمیت و ضرورت موضوع و عدم تحقیقات منسجم و نظام مند درباره آن، نگارندگان را بر آن داشت که با استفاده از روش مفهومی و مروری اطلاعات مورد نیاز را از اسناد و منابع موجود درباره طلاق و راهکاری های قرآنی پیش گیری از آن، با تکیه بر جوامع اسلامی جمع آوری نموده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که ازدواج از منظر کلام وحی یک پیوند مقدس بوده و فوایدی بسیاری را به همراه دارد؛ امّا طلاق منفورترین حلال الهی بوده که راهکارهای را جهت پیش گیری از وقوع آن ارائه نموده اند. برجسته ترین راهکارهای قرآنی عبارت اند از: مودّت، رحمت بین زوجین، شناخت حقوق متقابل، ایثار و فداکاری زوجین، داوری صلح جویانه، عدم دخالت اطرافیان، صبر و خویشتن داری، تأمین نیازهای جنسی، آگاهی از اهمیت و شرایط ازدواج، تعدیل کردن توقعات و پرهیز از ازدواج اجباری.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سازگاری زوجین متقاضی طلاق
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طلاق به عنوان پدیده ایی که انسجام خانواده را نشانه می رود از مهمترین عوامل ایجاد تنش و فشار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سازگاری زوجین متقاضی طلاق شهرستان خرم آباد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که از بین زوجین متقاضی طلاق شهرستان خرم آباد در سال ۱۳۹۷ تعداد ۱۸ زوج (۳۶ نفر) به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش گردیدند. سپس زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی برای گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل از هیچ گونه درمانی برخوردار نشد. در این پژوهش از پرسشنامه های هوش هیجانی بار-آن (EQ-I)، پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی و مقیاس سازگاری زوجی باسبی و همکاران (RDAS) استفاده گردید و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی بر کاهش تعارضات زناشویی (۷۲/۱۲۴=f، ۰/۰۰۱=P، ۰/۹۷۶=Eta)، افزایش سازگاری (۳۵/۷۴۱=f، ۰/۰۰۱=P، ۰/۸۱۶=Eta) زوجین متقاضی طلاق بود. به عبارت دیگر سازگاری زناشویی زوجینی که زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل که هیچ گونه درمانی را دریافت نکرده بودند به طور معنی داری افزایش یافته و تعارضات زناشویی آنان نیز کاهش معنی داری پیدا کرده بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که کاربرد زوج درمانی مبتنی بر مولفه های هوش هیجانی در فضای کار با مراجعین طلاق می تواند در ارتقای مولفه های هوش هیجانی و همچنین افزایش آگاهی و درک متقابل مفید و در نهایت در کاهش آسیب طلاق و تعارضات زوجین اثربخش باشد.
بررسی کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از دیدگاه زنان مطلقه: مقایسه نگرش های زنان قبل و بعد ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
30-5
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آن ها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینه ای برای بررسی زمینه داده ها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری داده های مستخرج از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایده آل گرایانه و سطحی نگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاک های عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکت کننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمان گرایی، سطحی نگری، تفاهم نگرشی، عدم نگرش خاص طبقه بندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاک های منطقی هم معتقد بودند و که ملاک ها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تغییر نگرش های سطحی، غیرواقعی و ایده آل گرایانه نسبت به رضایت زناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیت های رابطه زناشویی می تواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد .
اثربخشی زوج درمانی سیستمی – سازه گرا بر باورهای غیرمنطقی و ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق
حوزه های تخصصی:
عوامل روان شناختی فراوانی مسئول بروز ناسازگاری های زناشویی و طلاق در میان زوجین هستند که نیاز است به درمان و مهار آن ها توجه شد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر باورهای غیرمنطقی و ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره و درمانگاه های خانواده شهر تهران در شش ماهه نخست سال 1398 بودند که شمار 30 نفر از آن ها بهروش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به اندازه یکسان گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، روش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا را در 9 جلسه 120 دقیقه ای (در هر هفته 2 جلسه) دریافت کردند؛ گروه گواه در فهرست انتظار نهاده شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و ناگویی طبعی بگبی و همکاران (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های برآمده از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با مهار اثر پیش آزمون، میان میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و گروه گواه در متغیرهای باورهای غیرمنطقی (78/48 F = و 72/0 = η2 ) و ناگویی طبعی (23/45 F = و 68/0 = η2 )، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0> P ). درمجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی سیستمی- سازه گرا به عنوان یک مداخله کارآمد برای سامان دادن باورهای غیرمنطقی و کاهش ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق، اثربخش بود.
درنگی در حرمت آوری ابدی ازدواج در ایام عدّه از منظر فقه و حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
143 - 162
حوزه های تخصصی:
عقد نکاح به دو شکل عقد نکاح مباشرتی و عقد نکاح وکالتی انجام می شود که در بیشتر مواقع عقد نکاح بین زوجین وکالتی است. عدّه، مدت زمان معینی است که زن انتظار می کشد و تا انقضای آن، عقد نکاح زن ممنوع است. ازدواج در ایام عدّه گاهی باعث جدایی زوجین و حرمت ابدی زن بر مرد می شود که می تواند آسیب های عاطفی جبران ناپذیری در زوجین ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی حرمت ابدی ازدواج در ایام عدّه و ارائه راه کاری برای رفع این حرمت انجام شد. ازاین رو، ضمن پایبندی به موازین فقهی، رفع حرمت تکلیفی و وضعی ازدواج در ایام عدّه با مطالعه مستندات روایی بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که چون بیشتر عقود نکاح صورت گرفته در این گونه ازدواج ها وکالتی است و بر طبق قاعده فقهی «العقود تابعه للقصود»، در عقدهای وکالتی، نکاح فاسد مورد نظر زوجین نیست بلکه نکاح صحیح مورد نظر ایشان بوده که واقع نشده است، این افراد می توانند با اتمام عدّه، دوباره با یکدیگر ازدواج نمایند.
الگوی اخلاقی طلاق همسران در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۱
30 - 48
حوزه های تخصصی:
طلاق به مثابه یک کنش اختیاری، موضوع احکام اخلاقی است، ولی ظروف و شرایط جدایی مانع توجه به اخلاق می شود. رفع ناسازگاری ظروف و شرایط عاطفی و اجتماعی طلاق با رفتار اخلاقی، نیازمند الگوی اخلاقی کارآمد و مستند به واقعیت است. این پژوهش با این پیش فرض که قرآن کریم برای این بخش از زندگی همسرانه الگوی اخلاقی کارآمدی دارد، با روش توصیفی – تحلیلی در صدد کشف این الگو از قرآن کریم برآمده و با تکیه بر منابع تفسیری به تحلیل آیات مربوط به موضوع طلاق پرداخته است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که قرآن کریم برای اجرای اخلاقی طلاق الگویی مرکب از چهار ضلع ارائه کرده است: برای مراعات این الگو، طلاق باید با هدف دستیابی به فرصتی برای حرکت کمالی، بر مبنای توجه به آثار اجتماعی، چندجانبگی حکم شرعی شامل تنزیه، تجویز و توصیه، در بستر مراعات عرف، تلاش برای حفظ مسالمت و مسابقه نیکی صورت بگیرد و فرایند مراعات وقت، اشهاد و تمتیع را طی کند.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک های مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی، بر اساس تحلیل روند تغییرات دورهای تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات دور های تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق است. روش پژوهش، علمی- مقایسه ای بوده که بر اساس تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم است. جامعه آماری این پژوهش، زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شش ماه اول سال 1397 در استان آذربایجان شرقی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 200 تن از زوجین (400 نفر)، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است که عملکرد خانواده بنا بر الگوی مک مستر، سبک های مقابله با تعارض زناشویی پرسشنامه رحیم (ROCI-II) و انعطاف پذیری شناختی پرسشنامه (دنیس و وندروال، 2010) تدوین شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل روند، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم با نرم افزار Spssتحلیل شدند. نتایج تحلیل روند حاکی از آن بود که تغییرات عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل گوناگون دورهای تحولی خانواده زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند می باشد. عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش می یابد و معمولاً کمترین مقدار متغیرها در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش می یابد (P<0.01). نتایج پژوهش نشان می دهد عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین از مراحل دورهای تحولی خانواده تبعیت می کند. لذا پیشنهاد می شود زوجین به آموزش مهارت های اجتماعی مناسب به نوجوان توجه کنند و بعد از دوره نوجوانی فرزند، مجدداً روابط خود را با اطرافیان بازسازی کنند.
زمینه ها و فرایندهای طلاق در زنان و مردان مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده بر اساس یک تعهد پایدار و مستمر بین دو شخص غیرهمجنس استوار می شود. اگر خانواده نتواند نیازهای اعضا را به درستی رفع نماید با عدم تعادل مواجه می شود. در برخی از مواقع این عدم تعادل به فسخ تعهد، یعنی طلاق می انجامد. در جامعه کنونی ایران، خانواده با عدم تعادل های مختلفی مواجه است که یکی از آثار آن، اضمحلال خانواده (طلاق) است. میزان این واقعه در دهه گذشته رو به رشد بوده است. این نوشتار زمینه ها و فرایندهای طلاق را بر اساس گفتگو با کنش گرانی که طلاق را تجربه کرده اند، به دست می دهد. این هدف با استفاده از روش رویش نظریه و از خلال مصاحبه با 6 زن و 4 مرد دنبال شده است. پس از مصاحبه عمیق و کدگذاری چند مرحله ای سعی شد مدلی انتزاعی به دست آید. در پایان بیش از 180 کد باز در 11 کد محوری تجمیع شد و در پایان یک مدل فرایندی به دست آمد. در این نوشتار، مفهوم "انتخاب نامتناسب" دال اصلی طلاق است. زمینه طلاق در سطح کلان، چندفرهنگی بودن و چندگانگی ارزشی-هنجاری است. فرایند آن انتخاب های نامناسب در ابعاد گوناگون ازدواج است. عموما فرایند طی شده عبارت است از: ازدواج نامتناسب، شکل گیری یک مسئله و ناتوانی حل آن توسط زوجین و تشدید و تکثیر آن و تأثیرگذاری مسئله یا مسئله ها بر جنبه های دیگر زندگی مشترک، طلاق عاطفی و در نهایت طلاق قانونی.
بررسی علل، پیامدها و راهکارهای کاهش طلاق در ایران با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
232 - 195
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به عنوان یک تحقیق پژوهشی -کاربردی با هدف شناخت علل و عوامل، پیامدها و راهکارهای کاهش طلاق در ایران و الویت بندی آن از منظر خبرگان حوزه طلاق صورت گرفته است. در این تحقیق، با استفاده از تکنیک دلفی فازی از 13 نفر از محققان طلاق مهم ترین علل و پیامدهای طلاق در کشور سوال شد، سپس اصلی ترین راهکارهای کاهش طلاق در کشور الویت بندی شد. "عدم کسب مهارت های ارتباطی (بین زوجین، بین افراد خانواده، و بین خانواده ها در ارتباط با هم)، "افزایش بی سابقه ورود زنان به بازار کار در دهه های اخیر، به استقلال اقتصادی آنان منجر گردیده است و این امر، زنانی را که از وضعیت زناشویی خود چندان رضایتی ندارند به طلاق سوق می دهد". "آسیب های روحی و روانی"، "اختلال در اجتماعی شدن فرزندان طلاق" و "افزایش زنان سرپرست خانوار" به عنوان مهم ترین پیامدهای طلاق در کشور ارزش گذاری شد. "جلوگیری از افزایش اعتیاد"، "کاهش و کنترل آسیب های اجتماعی تهدیدکننده نهاد خانواده خاصه اعتیاد، بیکاری، فقر، خشونت، همسرآزاری و ... در سطح جامعه"، اصلی ترین راهکار کاهش طلاق در کشور از منظر نظر خبرگان بوده است.
فرایند شکل گیری طلاق در بین زنان مطلقه شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تجارب زیسته زنان مطلقه شهر ایلام در مورد طلاق است. به این منظور از روش کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در تحقیق عبارتنداز 18 تن از زنان مطلقه در شهر ایلام، خانواده های آنان که با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه استاندارد با آنها گفتگو شد. تحلیل مصاحبه ها، به شکل گیری مدل پارادایمی با مقولاتی مانند «باور زنان نسبت به مسئله طلاق»، شرایط علی با مقوله «شرایط تنش زا»، و شرایط میانجی با مقوله هایی مانند نبود مهارت های ارتباطی بین فردی، ناهمسان همسری، فشار هنجاری، زیست دوگانه»، شرایط زمینه ای با مقوله هایی؛ مانند «بستر اقتصادی»، «بستر فرهنگی»، کژکارکردی خانواده ها»، و راهبردهایی مانند «اعتراض به وضعیت»،«راهبردهای اجباری نزدیکی به شکست»،«مدیریت وضعیت») و پیامدهایی در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی منتهی شد. با در نظرگرفتن رابطه بین مجموعه مقولات، مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی» که در آن شاهد تناقضات میان هنجار اصلی (هنجارهای برگرفته از سنت ها و عصبیت ها) و ضدهنجار فرعی (ارزش های اجتماعی-فرهنگی مدرن) هستیم، استخراج شد.
جراحی زیبایی و اختیار جدایی زوجه در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
147-171
حوزه های تخصصی:
به جهت شیوع جراحی زیبایی به معنای عملیات و اقدامی که صرفاً به منظور ارتقای زیبایی شکل اعضای دارای ساختار طبیعی بدن فرد انجام می شود، این عمل می تواند با انحلال عقد نکاح مرتبط گردد. گاهی عمل زیبایی قبل از نکاح بوده است و زوجه پس از نکاح متوجه عمل جراحی همسرش می گردد. در مواردی نیز به جهت انجام عمل جراحی زیبایی، زوجه نمی تواند وضع جدید ظاهری زوج را پس از انجام عمل تحمل کند یا اینکه عدم انجام عمل جراحی زیبایی را به عنوان شرط ضمن عقد نکاح قید می نماید. این مقاله با روش کتابخانه ای در صدد پاسخ به این پرسش اساسی است که در این فروض، آیا به جهت کراهت ناشی از وضع ظاهری زوج، راهی برای انحلال نکاح به درخواست زوجه وجود دارد؟ و اینکه آیا می توان به جهت تخلف از شرط وصف یا فعل (ترک فعل) ضمن عقد، حق فسخ نکاح را برای زوجه قائل شد؟ نگارنده با استفاده از ظرفیت فقهی حقوقی قاعده شروط و مستند به نظریه جدایی یک جانبه (خلع افتدایی)، به چینش استدلال خود برای اختیار جدایی زوجه در موارد فوق پرداخته است، به طوری که نه تنها مخالف با قانون نباشد، بلکه با ماده ۱۱۴۶ ق.م و ۱۱۲۸ ق.م قابل انطباق گردد.
بررسی ضرورت انعکاس رویداد های ازدواج و طلاق در شناسنامه موضوع ماده 33 قانون ثبت احوال مصوب 1363/10/18(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۶۲-۲۴۹
حوزه های تخصصی:
شناسنامه معرف هویت اشخاص است و با ارائه آن اطلاعاتی از فرد ارائه دهنده در اختیار احراز کننده هویت گذارده می شود و بسته به ویژگی های فردی صاحب مدرک هویتی، از جمله سن، جنس، موقعیت اجتماعی و غیره میزان حساسیت در افشاء اطلاعات شخصی متفاوت خواهد بود. مسئله انعکاس دو رخداد حیاتی ازدواج و طلاق در شناسنامه جمعیت اتباع ایرانی که ازدواج دائم و ثبت شده دارند، در مواجهه با نحوه برخورد جامعه با آن بسیار مهم بوده و نیازمند حکم مناسب قانونی برای مدیریت این نیاز و حفظ حقوق مردم و جامعه است. طیف های مختلف جمعیت ایرانی نسبت به درج رویداد ازدواج و طلاق در مدرک هویتی، واکنش های متفاوت نشان می دهند. کاربرد و نحوه ارائه مدرک هویتی و احراز هویت اتباع ایرانی در طول بیش از یک قرن عمر ثبت احوال، متفاوت بوده و طبیعتاً حساسیت های صاحب شناسنامه نیز به شدت شرایط فعلی نبوده است. در نوشته حاضر، روند تقنینی و چالش های پیش روی آن و برخورد مردم و مسئولین مربوط را از نقطه نظر واکنش های اجتماعی، همینطور از بعد زمینه بروز جرم و امکان سوء استفاده از قوانین و مقررات مربوط و نحوه طراحی راهکارهای حقوقی لازم توسط سازمان ثبت احوال کشور و نتایج عملی اجرای مقررات مربوط و میزان استقبال مخاطبین قانون و مقررات مربوط، نهایتا میزان ضرورت پرداختن به این مسئله را بررسی کرده است.
وضعیت زن ساسانی بر پایه قوانین ازدواج و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاریخی پدیده های اجتماعی می تواند به شناسایی روند تغییرات در نهادها و ساختارهای اجتماعی کمک کند و موجب شناخت ریشه های تاریخی برخی مشکلات اجتماعی شود؛ اگرچه مطالعه وضعیت زنان در هر دوره ای از تاریخ ایران، می تواند جنبه های گوناگون زیست اجتماعی آن دوره را بازنمایی کند؛ اما با توجه به تغییرات الگوواره ای در نظام حقوقی و اجتماعی جامعه ایران پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مطالعه وضعیت زنان در دوره ساسانی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا معلوم می کند که قوانین تعیین کننده بعدی بر پایه چه سنت های حقوق و عرفی شکل گرفته اند. ازاین رو بررسی جایگاه اجتماعی زن در آن دوره، به حوزه مشترک مطالعات پژوهشگران ایران شناسی و اسلام شناسی تبدیل شده است؛ اما رویکردها و زمینه های فکری گوناگون در این مطالعات، این موضوع را به یکی از موضوعات بحث انگیز تبدیل کرده است. هدف این پژوهش این است که با در نظر گرفتن یافته های پیشین، وضعیت زن را در نسبت با قوانین ازدواج و طلاق تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین زن را «طرف حق» در نظر می گرفتند یا «موضوع حق»؟ برای پاسخ به این پرسش پرونده های حقوقی مربوط به قوانین ازدواج و طلاق منعکس شده در مادیان هزار دادستان بررسی می شوند.
آثار فسخ نکاح در حقوق ایران، فرانسه و انگلستان
منبع:
تمدن حقوقی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹
125 - 137
حوزه های تخصصی:
فسخ نکاح از جمله روش های انحلال نکاح و مبنای آن به موجب عیب دفع ضرر و مشقت از زوجین می باشد و عمل حقوقی یک جانبه ای است که به موجب آن یکی از طرفین به صورت ارادی به هستی حقوقی عقد نکاح پایان داده و اعطای آن به یکی از زوجین به سبب موجبات فسخ نکاح، به منظور جبران زیان روحی یا جسمی یا حیثیتی است که از بقاء نکاح متحمل می گردد. برای رفع این زیان کافی است مدت زمانی به او فرصت داده شود که عادتاً بتواند نکاح را فسخ کند و آن مدت عرفی است. اجازه تأخیر یا دادن فرصت بیش از آن مدت برای فسخ نکاح، موجب زیان طرف دیگر خواهد بود که او را با یک وضعیت غیرثابت و متزلزلی مواجه خواهد نمود. در حقوق فرانسه اشتباه در هویت شخصی زوج یا زوجه موجب بطلان نسبی شناخته شده است. اسباب انحلال نکاح در فرانسه، طلاق و افتراق جسمانی می باشند و فسخ نکاح تنها در مورد تدلیس و خیار تخلف از وصف موضوعیت دارد. در حقوق انگلستان نیز عمل حقوقی به نام فسخ ازدواج وجود ندارد، ولی ابطال ازدواج به اسبابی که در طول زمان و از طریق رویه قضائی در حقوق این کشور به وجود آمده، از نظر عنوان متفاوت ولی به فسخ ازدواج و علل آن در حقوق ایران شبیه می باشد.
طلاق و آسیب های آن بر خانواده و اجتماع
حوزه های تخصصی:
طلاق یکی از مهمترین عوامل ازهم گسیختگی بنیادی ترین بخش جامعه یعنی، خانواده است. بررسی شرایط علی طلاق نشان می دهد که تبعات طلاق منحصر به خانواده و اعضای خانواده نیست بلکه این پدیده باعث متزلزل شدن اجتماع نیز می شود. در مقاله حاضر، انواع طلاق، ابعاد طلاق، عوامل و زمینه های پیدایش طلاق و آسیب هایی که بر اعضای خانواده وارد می کند، بررسی می شود. بررسی های انجام شده نشان می دهد که طلاق، پس لرزه هایی دارد که ویرانگرتر از زلزله اصلی است که متأسفانه از دید جامعه مخفی مانده و به طور غیر علنی در جامعه در حال رواج است. آسیب هایی که طلاق بر روح و روان فرزندان وارد می کند گاه بسیار جبران ناپذیر است.
طلاق و پیامدهای اجتماعی آن برای مردان
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آذر ۱۴۰۰ شماره ۲۹
127 - 109
حوزه های تخصصی:
طلاق دارای اثار و پیامدهای عمیق اقتصادی ،اجتماعی ،روانی قانونی و والدینی بر مردان و زنان مطلقه ،فرزندان طلاق و اجتماع است. بسیاری ازبررسی های انجام شده ،ازرابطه ی بین طلاق با اعتیاد ،جرم و بزهکاری ،روان پریشی ،عدم تعادل شخصیتی ،مسایل اموزشی و تربیتی ،خودکشی،جامعه ستیزی و نظایر ان حکایت می کنند. این تحقیق از منظر جامعه شناختی، پدیده طلاق را مورد بررسی قرار داده است. طلاق یک پدیده چند وجهی است; زیرا از یک جهت، پدیده حقوقی است و از جهت دیگر، یک پدیده روان شناختی و حتی یک پدیده اقتصادی و از زاویه دیگر پدیده ای اجتماعی. از آن جا که علل و زمینه های گوناگون و نیز بستر یک نظام اجتماعی در شکل گیری طلاق مؤثر می باشد، به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته است. برخی از عوامل و زمینه های اجتماعی که در ایجاد طلاق مؤثر است، در سطح کلان و بعضی در سطح متوسط و تعدادی نیز در سطح خرد عمل می کنند، همچنین بعضی از علل، از آن چنان قوتی برخوردارند که می توانند به عنوان علت العلل طلاق عمل کنند، در حالی که بعضی در حد زمینه ساز و بسترسازی ایجاد این پدیده مؤثرند. از سوی دیگر، بعضی از این علل ممکن است به تنهایی کارساز بوده و برخی دیگر، نیاز به علتی غیر از علل اجتماعی داشته باشند تا بتوانند به عنوان عامل طلاق عمل کنند. به عبارت دیگر، با تأکید بر اثار و نتایج طلاق، به غیر از بهم ریختگی خانواده و آسیب های اجتماعی برای مردان طلاق، اطرافیان انها نیز دچار آسیب می شوند.
بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بزرگترین مسائلی که این روزها تقریباً تمام جوامع بشری با آن سر و کار دارند و پیامدها و چالش های خاصی را به همراه دارد، طلاق است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسه مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر قزوین بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بود که در تابستان 1399 به مراکز مشاوره شهر قزوین مراجعه کرده بودند. شیوه نمونه گیری این پژوهش تصادفی ساده بود، به طوری که از میان کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قزوین تعداد 30 زوج (زن و شوهر ) انتخاب شدند و با 30 زوج عادی که متقاضی طلاق نبودند مقایسه شدند. لازم به ذکر است که هر دو گروه ازنظر ویژگی هایی مثل سن، جنسیت و میزان تحصیلات همتاسازی شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده (PRQC) بود. داده های این پژوهش با استفاده از روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی از لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05>=Ƥ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های کیفیت رابطه زناشویی پیش بینی قوی برای اقدام به طلاق و متقاضی بودن آن هستند.
بررسی کیفی راهبردهای مؤثر بر انطباق پذیری در فرآیند سازگاری پس از طلاق: دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۳۴-۱۵۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: طلاق برای بسیاری از زنان به معنای رویارویی با فشار روانی مفرط و بی ثباتی هیجانی است. برای مقابله با چالش های پس از طلاق، لازم است زنان مطلقه با استفاده از راهبردهای مختلف از مقاومت بیشتری برخوردار شوند. تقریباً تمامی پژوهش های انجام شده در ایران با موضوع زندگی پس از طلاق به فرآیند سازگاری پرداخته اند و انطباق پذیری به عنوان دروازه ورودی سازگاری کمتر مورد توجه بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف راهبردهای مؤثر در فرآیند انطباق پذیری در خلال سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای در سال های 1399 و 1400 در شهر تهران انجام شد. جامعه یا میدان مورد مطالعه این پژوهش، شامل تمامی زنان مطلقه شهر تهران در سال 1399 بود که حداقل 3 سال از طلاق قانونی آنها سپری شده باشد (که فرصت و تجربه مواجهه با چالش های زندگی پس از طلاق و امکان ورود به فرایند انطباق پس از طلاق را کسب کرده باشند)، نمونه پژوهش با انتخاب 12 زن مطلقه با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی به حد اشباع رسید. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها با استفاده از روش نظام مند کوربین و استراوس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 7 مقوله اصلی ساخت هویتی تازه، تعامل با طلاق، مدیریت چالش های پس از طلاق، درگیر شدن در فعالیت های اجتماعی (تأثیرات محیطی)، ضربه گیرها (عوامل محافظت کننده)، مقابله های معنوی - مذهبی و کنار آمدن با عوامل خارج از کنترل شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهره گیری زنان مطلقه از عوامل درونی و بیرونی می تواند به انطباق پذیری با زندگی پس از طلاق و قرار گرقتن آنان در مسیر سازگاری کمک کند. فهم دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه از پیامدهای پس از طلاق و نحوه انطباق با آن، به گونه ای که در مطالعه حاضر آمده است، می تواند به زنان مطلقه، مشاوران و درمانگران درگیر در این حوزه برای تصمیم گیری و مداخلات مبتنی بر جنسیت کمک کند.