مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناگویی طبعی


۱.

پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۵۱۲
هدف: پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری در دانشجویان. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود که از میان آنان 400 نفر بر اساس جدول مورگان و با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، ناگویی طبعی بگبی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی پکران و خودمهارگری تانجی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی دو گروه مستقل انجام گرفت. یافته ها: دشواری در شناسایی و توصیف احساسات، تفکر عینی و هیجانات تحصیلی منفی، با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد. از سویی بین هیجانهای تحصیلی مثبت و خودمهارگری اولیه و منع کننده، با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیّرهای ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری قادرند 24 درصد از تغییرات اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان پیش بینی کنند. از طرفی، بین دانشجویان دختر و پسر در متغیّر اعتیاد به اینترنت تفاوت معنادار وجود دارد و دانشجویان پسر از اعتیاد به اینترنت بالایی برخوردارند. نتیجه گیری: توجه به نقش ناگویی طبعی، هیجانهای منفی و افزایش هیجانهای مثبت و خودمهارگری آنها می تواند بر اعتیاد به اینترنت تأثیرگذار باشد.
۲.

نقش ناگویی طبعی، برانگیختگی وهوش هیجانی در پیش بینی عود اختلال سؤمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عود اختلال سوء مصرف مواد ناگویی طبعی برانگیختگی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۳۲۳
زمینه: عود در سوء مصرف کنندگان مواد شیوع بالایی دارد، اما آیا ناگویی طبعی، برانگیختگی و هوش هیجانی می توانند نقشی در پیش بینی آن داشته باشند؟ هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش ناگویی طبعی، برانگیختگی و هوش هیجانی در پیش بینی عود اختلال سوء مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از بین مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد 120 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های پیش بینی بازگشت به مصرف مواد رایت وهمکاران (2001)، ناگویی طبعی تورنتو(1994)، برانگیختگی بارت (2004) و هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) جمع آوری شد و با کمک آزمون های پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ناگویی طبعی، دشواری در تشخیص احساسات، نمره کلی برانگیختگی و ابعاد برانگیختگی حرکتی و برانگیختگی شناختی با عود مصرف رابطه مثبت معنی دار، برانگیختگی عدم برنامه ریزی، هوش هیجانی، خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط با عود مصرف رابطه منفی معنی داری دارند (0/01 p< ). و از بین آنها برانگیختگی عدم برنامه ریزی و حرکتی و مدیریت روابط از مؤلفه های هوش هیجانی توانستند عود مصرف را پیش بینی کنند (0/01 p< ). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش ناگویی طبعی و برانگیختگی کلی، عود مصرف مواد افزایش یافته و با افزایش هوش هیجانی از عود مصرف کاسته می شود.
۳.

مقایسه اثربخشی زوج درمانگری رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ناگویی طبعی زوجین سازش نایافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانگری رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ناگویی طبعی زوجین سازش نایافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۴۰۶
زمینه: ناگویی طبعی از عواملی است که باعث به وجود آمدن سازش نایافتگی و اختلاف زوجین می شود. اثر بخشی زوج درمانگری و درمان مبتنی بر پذیرش بر متغیرهای مختلفی در زندگی زوجین تأیید شده است، اما مسئله اصلی این است که چه درمانگری برای زوجین سازش نایافته کارایی بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثربخشی زوج درمانگری و درمان مبتنی بر پذیرش بر ناگویی طبعی زوجین سازش نایافته بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین سازش نایافته شهر شیراز که به دادگاه خانواده شهر شیراز در سال 1397مراجعه کرده اند بود. از این جامعه 90 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (30نفری)آزمایش 1و2و گواه جایگزین شدند. ابزار عبارتند از، پروتکل های درمان مبتنی بر پذیرش (خانجانی وشکی و همکاران ،1395)، زوج درمانگری رفتاری (رضوی نعمت الهی و همکاران، 1392) و پرسشنامه ناگویی طبعی تورنتو (1994). برای هر سه گروه پیش آزمون پرسشنامه اجراشد، سپس مداخله زوج درمانگری و درمان مبتنی بر پذیرش برای دو گروه آزمایش اجرا، اما برای گروه گواه، مداخله ای اعمال نشد. نتایج با روش آنالیز کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانگری و درمان مبتنی بر پذیرش بر ناگویی طبعی زوجین تأثیر معناداری داشتند (0/001 P< ). بین دو درمان از لحاظ تأثیر بر ناگویی طبعی تفاوت معنادار وجود داشت(0/001 P< ). زوج درمانگری اثر بیشتری در کاهش دشواری در تشخیص احساسات و درمان مبتنی بر پذیرش اثر بیشتری در کاهش دشواری در توصیف احساسات داشتند(0/05 P< )، تنها زوج درمانگری بر کاهش تفکر عینی اثر معنادار داشت(0/05 P< ). لذا زوج درمانگری اثر بیشتری در کاهش ناگویی طبعی داشت. نتیجه گیری: می توان به منظور کاهش ناگویی طبعی از زوج درمانگری بهره جست.
۴.

نقش تعدیل کننده ناگویی طبعی در رابطه بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در زنان و مردان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانﺑﻨﻪﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ناگویی طبعی ﺑﺎورﻫﺎی ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺟﻨﺴﯽ دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۶۲
ازآنجایی که رابطه جنسی خود یک هیجان است آن را باید در بستر هیجان ها مطالعه نمود. بنابراین مسأله شناخت نحوه رابطه و تأثیر دو متغیر مهم حوزه روانشناسی یعنی ناگویی طبعی و روان بنه های هیجانی بر نارسایی عملکرد جنسی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی طبعی در رابطه بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در زنان و مردان مبتلا به دیابت می باشد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه ای 152 نفری (74 مرد و 78 زن) از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو روش حضوری و اینترنتی در طول 3 ماه مقیاس های روان بنه های هیجانی ( LESS ، 2002)، مقیاس فارسی ناگویی طبعی تورونتو ( FTAS-20 ، 1994) و پرسشنامه باورهای نارسایی عملکرد جنسی ( SDBQ ، 2003) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تعدیلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی و بین ناگویی طبعی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در سطح (0/01 p= ) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این امر بود که ناگویی طبعی رابطه بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در سطح (0/05 p= ) تعدیل می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه روان بنه های هیجانی با باورهای نارسایی عملکرد جنسی تنها یک رابطه خطی ساده نیست بلکه این رابطه می تواند تحت تأثیر ناگویی طبعی قرار گیرد.
۵.

بررسی نقش پیش بین ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در نتایج درمان دارویی، درمان انگیزشی و درمان ترکیبی (دارویی- انگیزشی) سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی طبعی حمایت اجتماعی ادراک شده مصاحبه انگیزشی سوء مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۵۲۹
اختلال سوء مصرف مواد یکی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالاتی است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در نتایج درمان دارویی، درمان انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی سوء مصرف مواد طراحی و اجرا گردید. روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی است. بدین منظور 180 نفر سوء مصرف کننده مواد به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان دارویی، مشاوره انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی قرار گرفتند. افراد آزمودنی پیش از درمان پرسشنامه های مربوط به مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS-12) و مقیاس ناگویی طبعی تورنتو ( TAS-20 ) را تکمیل کردند. پس از پایان دوره درمانی تعداد افراد باقی مانده هر گروه درمانی به ترتیب 45، 39 و 43 نفر بود. داده های پژوهش با استفاده از شاخص ها و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. در بررسی پیش بینی پذیری نتایج درمان براساس ناگویی طبعی، نتایج حاکی از امکان پیش بینی پذیری نتایج درمان بر اساس مداخله دارویی بود و ناگویی طبعی نتایج درمان های انگیزشی و ترکیبی را پس از سه و شش ماه نتوانست پیش بینی کند ( 0/05 > p ) . همچنین نتایج حاکی از سهیم بودن حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی نتایج هر سه درمان انگیزشی، دارویی و ترکیبی پس از سه و شش ماه بود (0/05 > p ) . نتایج پژوهش حاضر نشان داد ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی نتایج درمانی سوء مصرف مواد تأثیر گذارند. توجه به این متغیرها می تواند در پیشگیری، تشخیص و درمان سوء مصرف مواد مؤثر باشد.
۶.

نقش مشکلات تنظیم هیجانی و ناگویی طبعی در پیش بینی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلدری مشکلات تنظیم هیجانی ناگویی طبعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶ تعداد دانلود : ۶۱۱
زمینه و هدف: قلدری مسئله ای مهم و شایع است که می تواند پیامدهای روان شناختی، رفتاری، شناختی، جسمانی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی بسیاری را در پی داشته باشد. در این بین توانایی تنظیم هیجانی و ناگویی طبعی از جمله عوامل تأثیرگذار در رفتارهای قلدرانه به حساب می آیند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مشکلات تنظیم هیجانی و ناگویی طبعی در پیش بینی قلدری انجام شده است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مدارس متوسطه دوره اول ناحیه دو شهر رشت در سال تحصیلی 1397-1396 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 250 دانش آموز از جامعه مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلاگوهولت، 2001)، مقیاس دشواری در نظم بخشی هیجانی (گراتزوروئمر، 2004)، و مقیاس ناگویی خلقیت ورنتو (باگبی و همکاران، 1994) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد عدم پذیرش پاسخ های هیجانی (21/0= β )، دشواری در انجام رفتار هدفمند (43/0= β )، دشواری در مهار تکانه (70/0= B )، نبودآگاهی هیجانی (33/0= β )، نبود وضوح هیجانی (32/0= β ) درسطح معناداری 01/0؛ و راهبردهای محدود (21/0= β )، دشواری در تشخیص احساسات (16/0= β )، دشواری در توصیف احساسات (23/0= β )، و تفکر برون مدار (24/0= β ) در سطح معناداری 05/0، قادربه پیش بینی قلدری هستند. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج به دست آمده حاکی از ارتباط بین قلدری، مشکل در تنظیم هیجانی، و ناگویی طبعی است. بر طبق یافته های حاصل از این پژوهش می توان با به کارگیری برنامه ها و روش هایی برای افزایش توانایی تنظیم هیجانی و کاهش ناگویی طبعی دانش آموزان از میزان رفتارهای قلدرانه آنها که با بسیاری از اختلالات جسمانی و روان شناختی مرتبط است، به طور معناداری کاست.
۷.

نقش واسطه ای ناگویی طبعی در پیش بینی نگرش های تغذیه ای بر اساس دشواری های تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی طبعی نگرش های تغذیه ای دشواری های تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۷۰
زمینه: نگرش های تغذیه ای ناسالم و دشواری های تنظیم هیجان از جمله مشکلات مهم در بین جوانان است، اما مسئله اصلی اینست آیا ناگویی طبعی دررابطه با دشواری های تنظیم هیجان و نگرش های تغذیه ای نقش واسطه ای دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای ناگویی طبعی در پیش بینی نگرش های تغذیه ای بر اساس دشواری های تنظیم هیجان انجام شد. روش: پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود و بر روی 130 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، اجرا شد. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس ناگویی طبعی تورنتو (1994)، آزمون نگرش به تغذیه گارنر و گارفینکل (1979) و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده ها با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین متغیر پیش بین (دشواری های تنظیم هیجان) و متغیر ملاک (نگرش های تغذیه ای) معنادار نمی باشد (0/05 )، اما ضرایب مسیر غیرمستقیم بین این متغیرها با میانجی گری ناگویی طبعی معنادار می باشد (0/05>p ). نتیجه گیری: ناگویی طبعی میانجی گر پیش بینی نگرش های تغذیه ای بر اساس دشواری های تنظیم هیجان است، که نقش ناگویی طبعی را در تنظیم هیجان و بهبود نگرش های تغذیه ای نشان می دهد.
۸.

نقش واسطه ای ناگویی طبعی در پیش بینی نگرانی از تصویر تن بر اساس دوسوگرایی ابراز هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی طبعی نگرانی از تصویر تن دوسوگرایی ابراز هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۸۴
زمینه: مطالعات متعددی در مورد نگرانی از تصویر تن و دوسوگرایی ابراز هیجان صورت گرفته است، اما مسأله این پژوهش این است که آیا ناگویی طبعی می تواند دررابطه با نگرانی از تصویر تن بر اساس دوسوگرایی ابراز هیجان نقش واسطه ای دارد؟ هدف: بررسی نقش واسطه ای ناگویی طبعی در پیش بینی نگرانی از تصویر تن بر اساس دوسوگرایی ابراز هیجان بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود و بر روی 130 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، اجرا شد. ابزار عبارتند از، مقیاس ناگویی طبعی تورنتو (1994)، پرسشنامه ترس از تصویر تن لیتلتوم، آکسم و پری (2005) و پرسشنامه دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. داده های بدست آمده با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مشاهده شد ضرایب مسیر غیر مستقیم بین متغیر پیش بین (دوسوگرایی ابراز هیجانی) و متغیر ملاک (نگرانی از تصویر تن) با میانجی گری ناگویی طبعی معنادار می باشد (0/05 p< ). نتیجه گیری: ناگویی طبعی می تواند در پیش بینی نگرانی از تصویر تن بر اساس دوسوگرایی ابراز هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند.
۹.

مقایسه مقبولیت اجتماعی و ناگویی طبعی در بین دانش آموزان دارای اختلال رفتار درونی سازی شده و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال رفتار درونی سازی شده مقبولیت اجتماعی ناگویی طبعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۴۹
زمینه: مطالعات متعددی به مقبولیت اجتماعی و ناگویی طبعی در بین دانش آموزان پرداخته­ اند. اما پیرامون مقایسه مقبولیت اجتماعی و ناگویی طبعی در بین دانش‌آموزان دارای اختلال رفتار درونی‌سازی شده و دانش‌آموزان عادی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف مقایسه مقبولیت اجتماعی و ناگویی طبعی در بین دانش‌آموزان دارای اختلال رفتار درونی‌سازی شده و دانش‌آموزان عادی شهر اصفهان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر علی - مقایسه‌ای بود. جامعه ­آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دارای اختلال رفتار درونی‌سازی شده و نوجوانان عادی در مقطع دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 97-1396 در شهر اصفهان بود. حجم نمونه شامل 50 دانش‌آموز دارای اختلال رفتار درونی‌سازی شده و 50 نوجوان عادی شهر اصفهان بود که به روش نمونه‌گیری روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (آخنباخ و رسکورلا، 2001)؛ ناگویی طبعی (بگبی، پارکر و تیلور، 1994)، مقیاس مقبولیت اجتماعی (فورد و رابین، 1970) و پرسشنامه عوامل دموگرافیک بود. داده‌های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد که نتایج نشان داد که بین مقبولیت اجتماعی و ناگویی طبعی در بین دانش‌آموزان دارای اختلال رفتار درونی‌سازی شده و دانش‌آموزان عادی شهر اصفهان تفاوت معنادار وجود دارد (0.001> p ). بدین صورت که دانش‌آموزان دارای اختلال رفتار درونی‌سازی شده در مقایسه با دانش‌آموزان عادی از میزان مقبولیت اجتماعی کمتر و ناگویی طبعی بالاتری برخوردارند. نتیجه‌گیری: می‌توان چنین نتیجه گرفت که اختلال رفتار درونی‌سازی شده به دلیل آسیب‌پذیری روانشناختی، هیجانی و اجتماعی، مقبولیت اجتماعی پایین و ناگویی طبعی بالا را به همراه دارد.
۱۰.

اثربخشی روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی کیفیت عشق و ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی

کلیدواژه‌ها: آشفتگی زناشویی روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کیفیت عشق ناگویی طبعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
آشفتگی زناشویی با تخریب روابط زوجین، می تواند کیان خانواده را دچار فروپاشی نماید. بر همین بنیاد پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت عشق و ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده زنان با آشفتگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش شمار 30 زن با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زن). در هر دو گروه آزمایش و گواه سه نفر ریزش داشتند. گروه آزمایش مداخله 8 جلسه ای روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 4 هفته به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش دربرگیرنده کیفیت عشق (استرنبرگ، 1986) و ناگویی طبعی (پارکر، تیلور و باگبی، 1994) بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه وتحلیل نهاده شد. نتایج برآمده از تحلیل داده ها نشان داد که روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت عشق و ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی مؤثر بوده است (0001/0 ≥ p ). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآمد جهت افزایش کیفیت عشق و کاهش ناگویی طبعی زنان با آشفتگی زناشویی مورداستفاده گیرد.
۱۱.

اثربخشی زوج درمانی سیستمی – سازه گرا بر باورهای غیرمنطقی و ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی سیستمی - سازه گرا باورهای غیرمنطقی ناگویی طبعی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
عوامل روان شناختی فراوانی مسئول بروز ناسازگاری های زناشویی و طلاق در میان زوجین هستند که نیاز است به درمان و مهار آن ها توجه شد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر باورهای غیرمنطقی و ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره و درمانگاه های خانواده شهر تهران در شش ماهه نخست سال 1398 بودند که شمار 30 نفر از آن ها بهروش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به اندازه یکسان گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، روش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا را در 9 جلسه 120 دقیقه ای (در هر هفته 2 جلسه) دریافت کردند؛ گروه گواه در فهرست انتظار نهاده شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و ناگویی طبعی بگبی و همکاران (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های برآمده از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با مهار اثر پیش آزمون، میان میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و گروه گواه در متغیرهای باورهای غیرمنطقی (78/48 F = و 72/0 = η2 ) و ناگویی طبعی (23/45 F = و 68/0 = η2 )، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0> P ). درمجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی سیستمی- سازه گرا به عنوان یک مداخله کارآمد برای سامان دادن باورهای غیرمنطقی و کاهش ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق، اثربخش بود.