مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
طلاق
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
261 - 282
حوزه های تخصصی:
در ادامه تلاش های اتحادیه اروپا در خصوص یکنواخت سازی قواعد حل تعارض در سطح اتحادیه و پس از اجرایی شدن مقررات رُم یک (در خصوص قراردادها) و رم دو (در خصوص الزامات خارج از قرارداد)، شورای اتحادیه اروپا در دسامبر 2010، مقرراتی را در خصوص قانون قابل اعمال بر طلاق تصویب کرد که به مقررات رم سه مشهور است. مقررات مذکور، حاکمیت اراده طرفین در انتخاب قانون حاکم بر طلاق را به صورت محدود پذیرفته است. بر اساس ماده 5 این مقررات، طرفین می توانند از بین قانون کشور محل سکونت عادی زوجین، کشور محل سکونت عادیِ سابق زوجین، کشور متبوع هریک از طرفین یا قانون مقرّ دادگاه، قانون حاکم بر طلاق را تعیین کنند. توافق در خصوص تعیین قانون حاکم باید به صورت مکتوب باشد و حداکثر تا زمان تعیین دادگاه صالح و شروع به رسیدگی منعقد شود. در فرض عدم تعیین قانون حاکم توسط زوجین، به ترتیب، قانون کشور محل سکونت عادی زوجین در زمان شروع رسیدگی دادگاه، قانون کشور محل سکونت عادیِ سابق زوجین، کشور متبوع زوجین (در فرض تابعیت مشترک) و نهایتاً قانون مقرّ دادگاه، قانون حاکم بر طلاق خواهد بود. در صورتی که قانون قابل اعمال بر اساس این مقررات، مقرره ای در خصوص طلاق نداشته باشد یا برمبنای جنسیت یکی از زوجین را از دسترسی به طلاق محروم نماید، قانون مقرّ دادگاه جایگزین قانون مورد اشاره خواهد بود، این مقرره می تواند بر دعاوی طلاق اتباع کشورهایی که در آنها طلاق اصولاً اختصاص به زوج دارد از جمله ایران تأثیرگذار باشد. منع احاله، از دیگر مواردی است که در مقررات مذکور مورد تأکید قرار گرفته است؛ بنابراین مقررات ماهوی قانون کشوری که بر اساس این مقررات تعیین شده، ملاک خواهد بود و نه قواعد حل تعارض.
بررسی نقش جو خانوادگی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی زوجین متقاضی طلاق شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
271 - 281
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو خانوادگی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعین متقاضی طلاق در سطح شهر تبریز که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و پیشگیری از طلاق در سال 1397 مراجعه نموده اند، بود. از این جامعه، با استفاده از فرمول N>50+8m، تعداد 279 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها ، از فرم کوتاه پرسشنامه محیط (جو) خانواده(FES) و پرسشنامه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر(DERS) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیر ها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. در این مطالعه 138 نفر(5/49 درصد) مرد و 141 نفر(5/50 درصد) زن حضور داشتند و میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان 9/8± 4/31 در محدوده سنی 17 تا 56 سال بود. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد؛ بعد رابطه و بعد بقاء سیستم خانواده با بدتنظیمی هیجانی دارای همبستگی منفی بودند. بین بعد رشد فردی با بد تنظیمی هیجانی همبستگی معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد رابطه با دارا بودن بیشترین سهم، از نقش و توان پیش بینی کنندگی بالایی برای بد تنظیمی هیجانی برخوردار هست. با توجه به یافته ها می توان گفت بعد رابطه با دارا بودن بیشترین سهم، پیش بینی کننده سه مؤلفه ی بد تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق هست.
اثر بخشی درمان مبتنی بر ایماگو بر باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیردرمان مبتنی بر ایماگو بر باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق در شهرری انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متقاضیان طلاق در شهر، شهرری بود که از میان آن ها 28 نفر به عنوان 14نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از این 28 نفر به شکل تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. درمان مبتنی بر ایماگو به شیوه گروهی طی 8 جلسه بر دو گروه آزمایش اجرا شد. و افراد گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه باورهای فراشناخت ولز، پرسش نامه بخشودگی پولارد و همکاران و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف می باشد که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از روش های آماری توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شده است. یافته ها: اثر درمان مبتنی بر ایماگو، بر باورهای فراشناختی، بخشش و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق معنادار بود. هم چنین، میزان باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به گونه معنی داری متفاوت از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ متغیر های باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P).درمان مبتنی بر ایماگو از درمان های جدید و مطرح در درمان تعارض های خانواده و زوج هاست که توانسته است باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق را تغییر دهد.
اثربخشی آموزش خودمتمایز سازی بر کیفیت دلبستگی و ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طلاق افزون بر ازهم پاشیدگی بنیان خانواده، فرزندان را نیز با مشکلات روانی، هیجانی و رفتاری فراوانی مواجه می سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر کیفیت دلبستگی و ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده بود که در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 در شهر شهرکرد مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 40 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (20 نوجوان در گروه آزمایش و 20 نوجوان در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله آموزش خودمتمایزسازی (کاظمیان و اسمعیلی، 1391) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 4 نوجوان در گروه آزمایش و 3 نوجوان در گروه گواه، از ادامه دریافت مداخله انصراف دادند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (آخنباخ و رسکورلا، 2001)، پرسش نامه کیفیت دلبستگی (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) و پرسش نامه ناگویی هیجانی (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر کیفیت دلبستگی و ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن بودند که آموزش خودمتمایزسازی با بهره گیری از فنونی همانند متمایز ساختن باورهای منطقی و غیرمنطقی، مجهز ساختن اعضا به مهارت های خاص ارتباطی و پذیرفتن مسئولیت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود کیفیت دلبستگی و کاهش ناگویی هیجانی نوجوانان طلاق با اختلال رفتار برونی سازی شده مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمانی عقلانی هیجانی الیس بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل بافت فرهنگی جامعه، آسیب هایی که زنان بعد از طلاق می بینند، بیشتر از مردان است هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان عقلانی هیجانی الیس بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان می باشد. مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به دادگستری شهر زاهدان جهت دادخواست طلاق می باشند. نمونه آماری تحقیق 30 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزارهای تحقیق پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. از آزمون های کولموگروف- اسمیرونوف، ام باکس، لوین، تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان عقلانی هیجانی الیس بر مؤلفه های بهزیستی روان شناختی (پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و تاب آوری (معنویت در افراد، مهار، تحمل عواطف منفی، اعتماد به غرایز شخصی، شایستگی) تأثیرگذار بوده است که بیشترین تغییرات بر مؤلفه شایستگی فردی و مؤلفه پذیرش خود بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان عقلانی هیجانی الیس بر تمامی مؤلفه های بهزیستی روان شناختی و تاب آوری زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان اثرگذار می باشد.
روند شاخص ها، عوامل مؤثر و مداخلات طلاق در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی، طلاق است. این مقاله ضمن بررسی روند طلاق در ایران به بررسی علل مؤثر بر آن و آزمایشات اجرا شده برای بهبود وضعیت آن می پردازد. مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع کیفی است. اطلاعات از سه طریق مرور متون و مستندات مرتبط، مصاحبه با خبرگان و برگزاری جلسه بحث گروهی با ذی نفعان جمع آوری شده است. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده و داده ها به روش تجزیه و تحلیل محتوا ارائه شده است. یافته ها در سالیان اخیر روند نسبت طلاق به ازدواج رو به افزایش بوده و در سال 1395 به بیشترین میزان خود، یعنی 25/3 در هر 100 ازدواج رسیده است. ضعف مهارت و سواد همسرداری، تغییر شیوه های همسرگزینی، افزایش فردگرایی و منفعت طلبی، بیکاری، اعتیاد و تبلیغات فضای مجازی مهم ترین علل طلاق از نظر خبرگان بود. در حال حاضر، برنامه ملی کنترل و کاهش طلاق اجرا می شود، اما مهم ترین چالش های اجرای این برنامه، ضعف همکاری بین بخشی، ضعف مشارکت مردم، پراکندگی و جزیره ای بودن خدمات اجتماعی و تأثیر عوامل کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و بین المللی بر اقدامات این برنامه ملی است . نتیجه گیری آسیب های اجتماعی در درون خانواده به هم گره خورده است. این انباشتگی ایجاب می کند خدمات پراکنده و جزیره ای در قالب واحدهای جامع مراقبت از سلامت اجتماعی به ازای جمعیتی معین طراحی و در سراسر کشور فراهم شود و ظرفیت سازی و دانش استقرار برنامه های ملی در دستگاه های مسئول تقویت شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب زنان مطلقه: یک پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۷۰۸-۶۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: رشد پس از آسیب به تغییرات مثبت تجربه شده پس از وقایع آسیب زا اشاره دارد. اگرچه رویدادهای استرس زا مانند مرگ همسر یا طلاق که به تغییر در ساختار خانواده منجر می شود، با تجربه های منفی مانند پریشانی روانشناختی و برخی بیماری های روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه همراه است، اما برخی پژوهش ها نشان می دهند که این رویدادها منجر به مبارزه و تحمل روانی در فرد می شوند و فرصت های منحصر به فردی برای رشد در اختیار افراد قرار می دهند. هدف: با توجه به شکاف تحقیقاتی در رابطه با اثرات مثبت رویارویی با طلاق در زنان، مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل رشد پس از آسیب زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و روش تئوری زمینه ای در سال 1399 در شهر تهران انجام شد. گروه نمونه با انتخاب 19 زن مطلقه رشدیافته (با اذعان مشارکت کنندگان به تجربه رشد و کسب نمره دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در آزمون رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) توسط مشارکت کنندگان) به اشباع نظری رسید. روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند بود و سپس برای اشباع مقوله ها از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و سپس داده ها با روش نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به شناسایی 13 مقوله اصلی و 40 مقوله فرعی شد. رشد و شکوفایی پس از طلاق، مقوله مرکزی الگوی رشد پس از آسیب می باشد. دستیابی به رشد و شکوفایی به طور کلی می تواند محصول مواجهه با رنج و پذیرش آن، معنویت و عشق به فرزندان باشد. زمان به عنوان عامل مداخله گر استخراج شد. منابع حمایتی، عوامل شخصیتی و درونی به همراه زمینه های تربیتی و خانوادگی نیز به عنوان عوامل زمینه ای به رشد و شکوفایی کمک می کنند و راهبردهای رشدآفرین استخراج شده نیز شامل یاری جویی، چاره اندیشی، مدیریت افکار و هیجانات، انجام فعالیت های تسکین دهنده و آرامبخش و خودمراقبتی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب، می تواند راهگشای روانشناسان و مشاوران جهت کاهش آسیب های طلاق و ارتقای رشد پس از طلاق باشد.
بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین صورت گرفت. این تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از دانش آموزان نوجوان بازه ی سنی 18-14 در سال تحصیلی 1400-1399 متعلق به استان های تهران، اصفهان و لرستان بودند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و نمونه گیری مبتنی بر اصل اشباع انجام شد. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در نهایت پس از تحلیل داده ها، 5 مقوله اصلی تحت عنوان پدیده مرکزی سوگ، عوامل علی در سازگاری، پیامدهای سوگ، عوامل میانجی گر سازگارانه و راهبردهای موثر در سازگاری و 14 مقوله فرعی نتیجه شد که در متن پژوهش به تفضیل به هر یک پرداخته شده است.
همسرآزاریِ عاطفی و بی کلام بین زنان مراجعه کننده به دادگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت های خانگی از موضوعات مهم در حوزه خانواده محسوب می شود. «همسرآزاری عاطفی بی کلام»، یکی از انواع خشونت های روانی، عاطفی است. متاسفانه این نوع خشونت کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ درصورتیکه اثرات مخرب آن بسیار زیاد است؛ لذا بررسی این نوع خشونت حائز اهمیت است. گاهی مرد با انجام افعال یا نمایش حالت های آزاردهنده یا ترک روابط عاطفی خود با همسرش موجب این نوع خشونت روانی می شود. اثرات این نوع خشونت موجب ایجاد ناامنی شده و شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشه دار می کند. هدف از تحقیق حاضر، مطالعه و تعیین میزان همسرآزاری عاطفی بی کلام در بین زنان متاهل مراجعه کننده به دادگاه های شهر قم در سال 1398 است که برمبنای روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از پرسشنامه، و روش پیمایشی برای گردآوری داده ها و اطلاعات انجام شده و یافته های تحقیق حاکی از بیشترین میزان خشونت به ترتیب مربوط به خشونت جسمی در 116 زن (5/47 %)، خشونت اقتصادی 53 زن (7/21 %)، خشونت روانی 38 زن (6/15 %) و خشونت جنسی 25 (2/10 %) بود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود قبل از ازدواج مهارت هایی به زوجین آموزش داده شود و لازم است کودکان با شیوه-های احترام متقابل آشنا شده تا در بزرگسالی دچار ناهنجاری های رفتاری نشوند. همچنین غربالگری خشونت لازم بوده و طراحی و اجرای مداخلات لازم، مانند آموزش مهارت های زندگی، ترویج مشاوره در بین زوجین و ارجاع آن ها جهت کاهش این معضل در خانواده ها ضرورت دارد.
اولویت سنجی مبارزه با دو آسیب اجتماعی «طلاق» و «تجرد» بر اساس آموزه های قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
157 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از لوازم سیاستگذاری ، اولویت بندی صحیح است. طلاق و تجرد از مهمترین آسیب های نهاد خانواده است که نیاز مبرم به اولویت بندی و شناسایی بد و بدتر در آن، وجود دارد. هدف از این پژوهش اتخاذ سیاستگذاری های درست در حوزه خانواده است. سوال اصلی این پژوهش این است که در اولویت بندی مبارزه با آسیب های اجتماعی مربوط به خانواده، مبارزه ی با طلاق اولویت دارد یا مبارزه با تجرد؟ و چرا؟ در پاسخ به این سوال تلاش شده است تا با استفاده از روش اجتهادی از معارف قرآن و حدیث برای اولویت بندی آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده استفاده شود. با مقایسه طلاق و تجرد در پنج محور میزان مذمّت، سیره معصومین(ع)، توصیه معصومین(ع) به دیگران، حکم فقهی و دلیل عقلی، این پژوهش گویای این یافته هاست است که از گستره و عمق آسیب اجتماعی تجرد در تشدید یا کاهش دیگر آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده غفلت شده است. با مقایسه دو آسیب اجتماعی طلاق و تجرد می توان فهمید آسیب اجتماعی تجرد تا حد زیادی باعث کاهش صدمات طلاق بر فرد و جامعه می شود و بخشی از آمار افزایشی طلاق و آمار کاهشی ازدواج، ثمره سیاست های نادرست در زمینه ازدواج و طلاق است. با شناسایی تجرد به عنوان مهمترین آسیب اجتماعی در نهاد خانواده، باید شاهد تغییرات اساسی در سیاستگذاری ها و خط مشی های این حوزه باشیم. در نتیجه در سیاست گذاری و اولویت بندی در مبارزه با آسیب های خانواده، تلاش اصلی باید در جهت مقابله با تجرد و رفع موانع ازدواج صورت گیرد و مقابله با طلاق و رفع عوامل آن در درجه ی بعدی قرار داده شود.
واکاوی تجربه زیسته زنان درتزلزل بنیاد خانواده و طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
95 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه زیسته زنان متاهل در تزلزل بنیاد خانواده و طلاق بود. جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان اصفهان در بهار1400 بودند. نمونه پژوهش 18 زن بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی بود. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد که تزلزل بنیاد خانواده تحت تاثیر عوامل موثر بر طلاق، که شامل خشونت فیزیکی، خشونت روان شناختی، خشونت مالی، ارتباط ناکارآمد، پیمان شکنی عاطفی در روابط زناشویی، اعتیاد به مواد مخدر و مصرف الکل، مسائل و مشکلات روانی، مسائل و مشکلات عاطفی بود. همچنین عوامل تزلزل وآسیب به بنیاد خانواده شامل عدم صداقت، عوامل فرا زوجی مؤثر بر طلاق و تنگناهای اقتصادی بود. عوامل تهدید بنیاد خانواده شامل وضعیت شغلی زوجین، اختلاف فرهنگی و موقعیت اجتماعی زوجین و شکل گیری ازدواج نامطلوب بود.
ساختار قدرت در خانواده و طلاق؛ بررسی نقش تعدیل کننده نگرش های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی، به طور خاص در دو دهه اخیر از روند فزاینده ای برخوردار بوده است. پژوهش های مختلف داخلی و خارجی، عوامل مختلفی را برای وقوع طلاق برشمرده اند. یکی از این عوامل، ساختار قدرت یا نظام تصمیم گیری در خانواده است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های پیمایش ملّی خانواده، تأثیر نظام تصمیم گیری در خانواده بر گرایش به طلاق مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، این سؤال مطرح شده که آیا رابطه ساختار قدرت با طلاق، تحت تأثیر نگرش جنسیتی افراد قرار دارد؟ جامعه آماری پژوهش، شامل افراد بالای 15 سال خانوارهای معمولی ساکن در مناطق شهری کشور در سال 1397 و حجم نمونه، مشتمل بر 2768 نفر متأهل است. مطابق با یافته های پیمایش ملّی خانواده، 9/0 درصد از خانواده های شهری کشور (معادل 167 هزار خانوار) در سال 1397 در آستانه طلاق بوده اند و 2/1 درصد (معادل حدود 223 هزار خانواده) در شرایط خانوادگی نامناسب و نزدیک به طلاق قرار داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد نظام تصمیم گیری در خانواده (جمعی یا فردی بودن آن) در گروه دارای نگرش جنسیتی سنتی، تأثیر معنی داری بر گرایش به جدایی و طلاق ندارد؛ اما در گروه دارای نگرش جنسیتی مدرن، نظام تصمیم گیری تأثیر معنی دار و متمایزی بر گرایش به طلاق دارد، به طوری که درصد کسانی احتمال جدایی را زیاد دانسته اند از 18 درصد (در گروه دارای نظام تصمیم گیری فردی) به 5/2 درصد (در گروه دارای نظام تصمیم گیری جمعی کاهش) پیداکرده است.
تأثیر درمان تنظیم هیجان بر کاهش اضطراب و خشم زنان در معرض طلاق شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
152 - 166
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درمان تنظیم هیجان بر کاهش اضطراب و خشم زنان در معرض طلاق شهر تهران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان در معرض طلاق مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از در معرض طلاق شهر تهران به مرکز روانشناسی «نگاهی نو» در منطقه 1 تهران انتخاب گردید و به صورت صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (گروه آزمایش: 15/ گروه گواه: 15). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب بک (BAI) و بروز خشم وضعی- خصلتی اسپیلبرگر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار، و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان تنظیم هیجان بر کاهش اضطراب زنان مؤثر بود، و میزان اضطراب آزمودنی های گروه آزمایش را کاهش داد (001/0>p). نتایج همچنین نشان داد که درمان تنظیم هیجان بر مقیاس خشم و خرده مقیاس های آن یعنی «حالت خشم»، «بروز بیرونی خشم»، «مهار بیرونی خشم» و «مهار درونی» مؤثر بود (001/0>p) و فقط بر مقیاس «رگه خشم» (001/0<p) مؤثر نبود.
بررسی فقهی حقوقی ماهیت طلاق توافقی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
565 - 575
حوزه های تخصصی:
طلاق بخش مهمی از سرنوشت یک انسان در طول زندگی اجتماعی می باشد؛ همان گونه که ازدواج دارای اهمیت است. زندگی مشترک همان گونه که تولدی با نام ازدواج دارد، برای انقصای آن نهادی با نام طلاق پیش بینی شده است که برای خاتمه ازدواج دائم و اتمام آن به کار می رود. در اندیشه فقهی تشیع، طلاق انواع و اقسامی دارد که بر هر کدام از آنها، احکام خاصی مترتب می باشد و زوجین در صورتی که قصد طلاق و جدایی را داشته باشند باید شرایط خود را با آن تطبیق دهند. بر اساس اصل چهارم قانون اساسی، تقنین در اندیشه حقوقی نظام جمهوری اسلامی، باید تطابق با اصول فقه داشته باشد و از همین رو نهادی با نام طلاق توافقی وارد اندیشه حقوقی شده است که در نظام قضایی کشور با عناوین خلع و مبارات شناسایی می شوند. در این نوشتار قصد داریم با بررسی مبانی فقهی و آراء فقها در این زمینه و بررسی کتب و آثار و نظرات دکترین حقوق خصوصی به بررسی این موضوع و سوال بپردازیم که آیا طلاق توافقی نهادی مستقل می باشد یا همان عناوین فقهی خلع و مبارات است که به نظر می رسد با توجه به ادله و نظرات ارائه شده، نهاد طلاق توافقی می تواند نهادی مستقل از دو نوع خلع و مبارات باشد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
27 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سه ماهه پاییز سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج متقاضی طلاق با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 2 زوج در گروه آزمایش و 2 زوج در گروه گواه از ادامه حضور در پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و پرسشنامه تمایزیافتگی (دریک، 2011) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق تأثیر معنادار داشته (p < 0/001) و این درمان توانسته منجر به افزایش تمایزیافتگی این زوجین شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره گیری از فنونی همانند بازشناسی هیجان ها و ردیابی تجارب هیجانی، یادگیری مشاهده تجارب هیجانی و استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی، می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق مورد استفاده قرار گیرد.
تفسیر زنان طلاق گرفته از ازدواج مجدد: مطالعه ای داده-بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش میزان طلاق، ازدواج مجدد به پدیده ای شایع تبدیل شده است. این نوع ازدواج به خصوص برای زنان با چالش ها و پیچیدگی هایی همراه است. هدف این مطالعه، دستیابی به تفسیر زنان طلاق گرفته از ازدواج مجدد است. تحقیق حاضر با روش کیفی و داده بنیاد برساختی با مشارکت 26 نفر از زنان ساکن در شهرکرد که طلاق گرفته و ازدواج مجدد داشتند، اجرا شد. این زنان از نظر سن، تحصیلات و شغل متفاوت بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با روش مصاحبه ی نیمه ساخت یافته گردآوری و با روش نظریه ی داده بنیاد تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد زنان مشارکت کننده در تحقیق، به ازدواج مجدد، نگاهی سازگارانه داشته و آن را تلاشی برای بازسازی زندگی در نظر داشته اند و در مسیر طلاق تا تصمیم به ازدواج مجدد دشواری هایی را تجربه کرده اند. تفسیر زنان از ازدواج مجدد در قالب مقوله های عاملیت فرزند، احساس ضعف و نیاز، تنگنای اجتماعی، طردگریزی، بهبود کیفیت زندگی و بهبودخواهی و بازیابی قابل بازنمایی است. براساس این مقوله های اصلی، تقلا برای بازسازی زندگی به عنوان مقوله ی مرکزی ساخته شد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان از خانواده طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
223 - 235
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدل درمان متمرکز بر طرح واره یانگ تلفیقی ابتکاری از رفتاردرمانی شناختی با گشتالت و روابط موضوعی رویکردهای روان کاوی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثر آموزش گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرح واره بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان از خانواده طلاق انجام پذیرفت. روش: پژوهش در چارچوب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان از خانواده طلاق در بهزیستی قائم شهر در سال 1397 بود که از بین آن ها 40 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردیده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1988) استفاده شد و مطابق با طرح آزمودنی ها در دو مرحله قبل و بعد از اجرای آموزش گروهی به سنجش درآمدند. برنامه اجرایی به مدت 8 جلسه آموزش گروهی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. یافته ها: جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس تک متغیری استفاده شده و یافته ها حاکی از آن بود که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرح واره، بر حوزه های بریدگی/ طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل و دیگر جهت مندی در دختران نوجوان از خانواده طلاق قائم شهر تأثیر دارد. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش تأیید کننده اثربخشی طرح واره درمانی در اصلاح طرح واره های ناسازگار بوده و قادر است دختران نوجوان از خانواده طلاق را در تعدیل طرح واره ها یاری نماید و می تواند به عنوان الگویی ثمربخش در مشاوران روان شناختی دختران مقیم بهزیستی مورد استفاده قرار بگیرد.
طنین سکوت: پژوهشی جامع درباره ازدواج زودهنگام کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
508 - 527
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناخت و شناسایی دلایل رواج ازدواج زودهنگام کودکان در ایران و تحلیل اجتماعی و فرهنگی دقیق این آسیب اجتماعی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر تلفیقی (کیفی – کمّی) و از نظر هدف کاربردی بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان شامل کودکان و نوجوان دختری بودند که در سنین پایین به دلایل مختلف ازدواج کرده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه بود و با 17 مشارکت کننده تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای اعتبار یافته ها نیز از روایی صوری و پایایی با روش کدگذاری مجدد توسط تیم کدگذار استفاده شد. در بخش کمّی پژوهش نیز مبنای تحلیل پیمایش های صورت گرفته از سال 1385 تا 1393 بود که در هفت استان (خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و اصفهان) کشور انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مهم ترین عوامل مؤثر بر تداوم کودک همسری شامل فقر، تحصیلات پایین و کم سوادی، حمایت قانونی، فشارهای اجتماعی و نگاه مردسالارانه و باورهای سنتی و مذهبی است. از آثار ازدواج زودهنگام می توان به افزایش طلاق، کودک بیوه گی، رشد کودکان بی سرپرست و بد سرپرست، سوءاستفاده جنسی از دختران، تداوم چرخه فقر و فحشا، افزایش بیماری های جسمی و جنسی و روحی برای دختران است. نتیجه گیری: ازدواج زودهنگام کودکان و نوجوانان دختر در ایران به عنوان آسیبی اجتماعی و فرهنگی در برخی استان های کشور رواج دارد که با آسیب های مختلف همراه است؛ بنابراین، ضرورت جدی دارد که مسئولان و دست اندرکاران حوزه خانواده نسبت به پیشگیری و اقدامات مداخله گرایانه نسبت به این موضوع اقدام نمایند.
درنگی در مشروعیت شرط وکالت زوجه در طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
34 - 64
حوزه های تخصصی:
یکی از شرط هایی که امروزه در نکاح متداول شده، شرط وکالت زوجه در طلاق خود در برخی موارد یا به صورت مطلق است. از این شرط در کتاب های گذشتگان بحث نشده، هرچند بحث از صحت وکالت زوجه در طلاق دارای سابقه بوده و موافقان و مخالفانی داشته است. این مقاله ضمن پی جویی سابقه این مسئله و سیر تطور این بحث، مشروعیت شرط مزبور را مورد نقد و بررسی قرار داده و نشان می دهد که توجیه نادرست دیدگاه فقهایی مانند شیخ طوسی که وکالت زوجه در طلاق را باطل می دانستند، زمینه تغییر سیر بحث و غفلت از مقتضای برخی از روایاتی را فراهم آورد که به طور مطلق شرط واگذاری اختیار طلاق به زوجه از طرف زوج را باطل معرفی می نمایند. همچنین با رفع برخی ابهامات، و روشن کردن فارق میان توکیل و تولیت، و پاسخ از تصور اختصاص مدلول روایات به عناوینی مانند تخییر و تولیت، یا مورد سلب حق طلاق از زوج، اثبات می شود که وکالت مشروط در ضمن عقد لازم که زوج امکان فسخ آن را ندارد، از مصادیق روشن این شرط باطل است.
اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر باورهای غیرمنطقی و رابطه والد -فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر باورهای غیرمنطقی و رابطه والد-فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر مشهد در نیمه دوم سال 1400 بودند. نمونه پژوهشی شامل 40 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS، پیانتا، 1992) و پرسشنامه چهار عاملی باورهای غیرمنطقی اهواز (4IBT-A، عبادی و معتمدین، 1384) بود. برای گروه آزمایش هشت جلسه ی 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی ارائه شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی و بهبود رابطه والد -فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته تاثیر داشت (01/0> P). براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی و بهبود رابطه والد-فرزندی در والدین متقاضی طلاق سازش نایافته مؤثر است.