مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
طلاق
حوزه های تخصصی:
در نظام حقوقی اسلام وقوع طلاق آثار متعددی را برای مطلّق و مطلّقه ایجاد می کند که یکی از این آثار، لزوم عدّه نگه داشتن برای برخی از مطلّقه هاست. مشهور فقها با استناد به آیات و روایات مربوطه برای سه گروه از مطلّقه ها (مطلّقه نابالغ، مطلّقه یائسه و مطلّقه غیر مدخول بها) حکم به عدم لزوم عدّه داده اند. یکی از مسائل چالشی و قابل بحث دراین مورد، لزوم عدّه بر مطلّقه هایی است که بنابر نظر پزشکان متخصص، عقیم قطعی هستند. این مسئله ازجمله مسائل جدیدی است که حکم آن در متون فقهی، به طور مبسوط مورد بحث قرار نگرفته است؛ مگر برخی از فقها که به طور گذرا اصل مسئله اشاره کرده اند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این سؤال که آیا زنان مطلّقه عقیم عدّه دارند، به روش تحلیلی- توصیفی انجام شد. با بررسی انجام شده در منابع مربوطه، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. با تحلیل و بررسی ادلّه مربوط به لزوم عدّه و آرای فقها دراین مورد، این نتیجه حاصل شد که هیچ دلیل روشنی بر لزوم رعایت عدّه بر مطلّقه های عقیم وجود ندارد، بلکه مستفاد از ادلّه، عدم لزوم عدّه بر آنان است.
بررسی نفقه زن باردار پس از انحلال نکاح در فقه امامیه، اهل سنت و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۶
107 - 124
حوزه های تخصصی:
بر در حقوق اسلامی نفقه ی زوجه بر عهده ی زوج است. وجوب پرداخت نفقه حتی بعد از انحلال نکاح نیز در صورتی که زن، باردار باشد به حال خود باقی است. طبق آیه 6 سوره طلاق و روایات، مطلّقه حامله در عده طلاق رجعی یا بائن باشد، مستحق دریافت نفقه است. اختلافی که بین فقها و حتی حقوقدانان وجود دارد این است که نفقه ای که به زن مطلقه بائنه باردار تعلق می گیرد برای خود زن است یا حمل؟ مشهور فقهای امامیه، شافعیه و حنابله، نفقه را برای حمل می دانند و عده ی دیگری از فقهای شیعه و حنفیه آن را برای زن دانسته و حتی از میان همین گروه برخی با استناد به ظاهر آیات، این نفقه را نفقه ی مستقلی دانسته اند که در قسیم سایر مصادیق نفقه قرار می گیرد. از مهمترین ثمرات این بحث آن است که اگر نفقه برای حمل باشد جزء نفقه اقارب محسوب می شود که در صورت فقدان پدر، بر جد پدری واجب می گردد؛ علاوه بر این زن نمی تواند تصرفاتی غیر از آنچه نیاز جنین است انجام دهد و نیز در منافع نفقه تصرف کند؛ اما اگر نفقه برای زن باشد، زن مالک نفقه است و هرگونه تصرفی می تواند در آن انجام دهد.
باز پژوهی رجوع زوجه از هبه ی مهریه وابراء آن هنگام طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۶
153 - 172
حوزه های تخصصی:
در صورتی که زوجه مهر را به زوج هبه کند، و در این اثنا شوهر اقدام به طلاق نموده و زن از هبه مهریه منصرف شده و از هبه مهر رجوع نماید، در باره این که زن چنین حقی دارد یا نه ، دو نظریه وجود دارد. این پژوهش ضمن نقد وبررسی هر دو نظریه ومستندات آنها رجوع زوجه ازابراء مهریه هنگام طلاق را نیز مورد مداقه فقهی-حقوقی قرار می دهد. همچنین رجوع از هبه وابراء در صورتی که مهریه عین باشد یا دین مورد کنکاش قرار گرفته است. در عین حال پژوهش حاضر تلاش می نماید تا به مدد روش توصیفی –تحلیلی نظریه های فقهی حقوقی موضوع را بررسی و به سوالات مقاله پاسخ دهد. از جمله یافته های بدست آمده این است که با استناد به شرط ضمنی ،اگر چه زوجه حق رجوع از هبه مهریه خواه عین یا دین وما فی الذمه را دارد، اما از آن جایی که جواز ابراء فقط در دین است رجوع از ابراء مهریه تنها در ما فی الذمه صحیح است.
اثر ازدواج و طلاق مادر، درحق حضانت از منظر فقهای مذاهب اسلامی با رویکردی به نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
81 - 111
حوزه های تخصصی:
از نظر مشهور فقهای امامیه ، پس از جدایی زن و شوهر، حضانت پسر تا دو سال و حضانت دختر تا هفت سال مشروط به عدم ازدواج، به عهده مادر است و این حق به محض ازدواج، ساقط می شود سپس اگر مطلقه گردد، حضانت به وی باز می گردد. اغلب فقهای مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی و حنبلی نیز فتاوی شبیه به نظر مشهور فقهای امامیه دارند اما در این بین ابن ادریس حلی از فقهای امامیه، با پذیرش اصل سقوط حضانت با ازدواج، در مورد بازگشت آن با طلاق تردید کرده و امام مالک از ائمه اهل سنت نیز نظری شبیه به آن دارد در این میان تنها حسن بصری و پیروانش، نظری اختصاصی دارند اینها به استناد دلائلی برخلاف همه فقهای مذاهب اسلامی(امامیه، مالکیه، شافعیه، حنفیه ، حنبلیه و ظاهریه) معتقدند حق حضانت با ازدواج سقوط نمی کند بنابراین فارغ از بحث از بازگشت آن بعد از مطلقه شدن هم می باشند.این امر در حقوق ایران نیز وجود دارد و علی رغم تبعیت قانون گذار از نظر مشهور فقها، به نظر می رسد وفق ادله ای نظیر آیه233 سوره بقره، قاعده لاضرر، توجه به غرض قانون گذار در باب حضانت و اصل رعایت مصالح طفل باید حکم مشهور را مورد نقد قرار داده و قول به عدم مانعیت نکاح مجدد مادر از حضانت را اقوی دانست.
تقاطع جنسیت و خانواده : فهم مردانه از ادزواج و جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
113 - 156
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت پرشتاب و فزاینده ازهم گسست زندگی های خانوادگی در میان زنان و مردان، بر حسب جنسیت متفاوت شان، با تعابیر مختلفی همراه است.این فهم در مردان بیانگر تجربه نوعی از دست دادن است. این تجربه نتیجه تقاطع ساختار جنسیت و نهاد خانواده و تاثیر آن بر موقعیت متحول شده مردان است. بخشی از این تحول مربوط به مردان و بخشی دیگر مربوط به تحولات هویتی و نقشی زنان است که بر جایگاه دیرپای مردان در خانواده موثر واقع شده است. این مطالعه با هدف کشف فرایند شکل گیری فهم مردانه از جدایی با مشارکت 23 نفر از مردان تهرانی با سابقه حداقل یکبار ازدواج و جدایی و با استفاده از روش داده بنیاد(رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. مردان با تجربه جدایی مشارکت کنندگان مطلعی برای این مطالعه هستند که واجد سه تجربه هستند: تصورات پیش از ازدواج، تجربه زیسته از زندگی خانوادگی و تجربه جدایی. بررسی این معنای این تجربیات که ریشه در تعارض میان تصورات و تجربه زیسته از ازدواج است، بیانگر فرایندی از شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی و جدایی است که بر "گسست رشته های انحصار" از جانب مردان تاکید دارد. گره خوردن هویت مردانه به عرصه های حضور تک جنسی/ جنسیتی( عرصه عمومی و خصوصی) و سست شدن این انحصار در پی ورود زنان و دوجنسیتی شدن آنها، مولد تعارض شناختی وشکل گیری بحران هویتی در مردان و زمینه ساز جدایی آنان شده است.
بررسی جامعه شناختی پدیده طلاق بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی در شهرستان دزفول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر پدیده طلاق بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان دزفول که به تحصیل اشتغال دارند می باشد. روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسه ای است بدین معنی که تعداد 140 نفر(70 نفر از دانش آموزان طلاق و 70 نفر از دانش آموزان عادی) از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر دزفول به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ) بر روی آنان اجرا گردید، داده های جمع آوری شده از دو گروه نمونه به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و متناسب با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1- سلامت روانی و عزت نفس در بین دانش آموزان خانواده های طلاق و دانش آموزان خانواده های عادی متفاوت است 2-دانش آموزان خانواده های طلاق در مقایسه با دانش آموزان خانواده های عادی از لحاظ آماری اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و ناکارایی اجتماعی بیشتری را تجربه می کنند.
مطالعه جامعه شناختی فرایندهای وقوع طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
231-257
حوزه های تخصصی:
طلاق پدیده ای نیست که به طور ناگهانی رخ دهد؛ فرایندی است که چه بسا آغاز آن با آغاز زندگی مشترک زوجین هم زمان باشد. هدف این مقاله، کشف فرایندهایی در زندگی مشترک است که منجر به تصمیم زن و/یا شوهر برای طلاق می شود. در این مقاله، از روش روایت پژوهی و تکنیک مصاحبه روایی استفاده شده است. با زوج هایی که از طرف دادگستری مشهد به مراکز مداخله بحران بهزیستی مراجعه کرده بودند، مصاحبه شد و درنهایت با 18 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. در این پژوهش به این نتیجه رسیده ایم که می توان شش مدل فرایند طلاق را از یکدیگر تمیز داد که یک یا چندتای آن ها می تواند در یک خانواده موجود باشد. شش مدل فرایندی طلاق عبارت اند از: مدل ازدواج ناهمسان، مدل ازدواج اجباری، مدل ازدواج نابالغ، مدل خانواده مردسالار، مدل خانواده کم برخوردار، و مدل خانواده ناسالم.
مقایسه علائم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان دارای تجربه طلاق و مرگ والدین با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
259-283
حوزه های تخصصی:
تجربه ی طلاق و مرگ والدین، می تواند به مشکلات روانشناختی و رفتاری زیادی در کودکان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی علایم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق، دارای تجربه مرگ والدین و عادی بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. در این پژوهش 71 کودک طلاق و 63 کودک مواجه با مرگ یکی از والدین به صورت کل شماری و 134 کودک عادی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی غربالگری اضطراب کودک مرتبط با اختلالات هیجانی، مقیاس ابراز هیجان و مقیاس پذیرش اجتماعی و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری دوراهه (مانکوای دوراهه) استفاده شد. نتایج نشان داد که علایم اختلالات اضطرابی (اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اجتنابی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اجتناب از مدرسه)، مشکل در ابراز هیجان ( ابراز هیجان ضعیف، بی میلی در ابراز هیجان) در کودکان طلاق و دارای تجربه ی مرگ والدین بیشتر از کودکان عادی بود. همچنین میانگین اختلالات اضطرابی (ابعاد آن) و مشکل در ابراز هیجان (ابعاد آن) در دختران بیشتر از پسران بود. علاوه براین، پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق کمتر از کودکان عادی بود. براساس نتایج، استفاده از آموزش ها و درمان های روانشناختی برای علایم اختلالات اضطرابی، مشکل در ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی پایین در کودکان دارای تجربه ی طلاق والدین و مرگ والدین والدین پیشنهاد می شود.
بررسی اقسام طلاق سنی به معنای اعم، از منظر فقه و حقوق اسلامی
منبع:
معارف فقه علوی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
96-109
حوزه های تخصصی:
طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن، حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می رود. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می رود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد. آنچه که در این تحقیق مورد نظر است، بیان اقسام طلاق سنی، بر اساس فقه و حقوق اسلانی است. لذا در این تحقیق، به جهت لزوم آگاهی از انواع طلاق صحیح که در سنت پیامیر (ص) جاری و ساری است و طلاق ناصحیح که بیشتر توسط ناآگاهان از فقه نبوی و مسائل شرعی و مغرضان دین مبین به آن وارد شده است، ابتدا در مبحث اول، به صورت کلی از اشکال صحیح و غلط آن سخن گفته و سپس در مبحث بعدی به اقسام طلاق صحیح سنت پرداخته و انواع هر یک را بیان می کنیم و در پایان دیدگاه حقوق موضوعه را در این مورد بیان می کنیم.
تعارض قوانین در احوال شخصیه(ازدواج، طلاق، وصیت، ارث)
منبع:
معارف فقه علوی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
65-81
حوزه های تخصصی:
در یک دعوی حقوق بین الملل خصوصی، وقتی قاضی صلاحیت خود را جهت رسیدگی احراز کرد، لازم است قانون صلاحیت دار را که باید بر اساس آن حکم صادر کند، بیابد. برای رسیدن به این منظور، می بایست دعوی را توصیف کند. سپس آن را در دسته ارتباطی مربوطه قرار داده و با اعمال قاعده حل تعارض مربوط به آن دسته، به قانون صلاحیت دار برسد. تعیین مصادیق دسته های ارتباط در کشورهای مختلف یکسان نمی باشد و قانون ایران تکلیف این مساله را روشن نمی نماید، لذا اگر دعوایی سر مهریه مطرح شود و فرضا قوانین ایران جر احوال شخصیه دانسته و کشور دیگر آن را جز دسته اموال بداند، از نظر قانونی تکلیف روشن نیست اما به نظر می رسد این تعاریف و تعیین مصادیق از نظر قانون مقر دادگاه انجام خواهد شد و لذا حکم همان قانون اعمال خواهد شد.
«حیای جنسی»، «خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند»؛ مقایسه زوجین متقاضی طلاق و عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
تأثیر درمان متمرکز بر شفقت در تقویت حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق والدین، یکی از عمده ترین رویدادهای تنشگر است که کودکان و نوجوانان با آن مواجه می شوند و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت اقتصادی، اجتماعی، عاطفی، و هیجانی بر کودکان و نوجوانان به جای می گذارد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در تقویت حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته، بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. نمونه مورد مطالعه 23 کودک و نوجوان پسر دارای والدین طلاق گرفته 10 تا 13 سال شهر کرج در سال 1396 بودند که به دلیل مشکلات رفتاری، عاطفی، و تحصیلی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه 1 کرج ارجاع داده شده بودند که پس از غربالگری با پرسشنامه حرمت خود پپ (1999) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) به صورت در دسترس 20 نفر از آنها انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2009) را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ این در حالی بود که گروه گواه، هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته های این مطالعه تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در حرمت خود (5/67=F، 0/02=p) و تاب آوری (12/68=F، 0/001=p) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه میزان حرمت خود و تاب آوری به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط میان فردی، تحصیلات، و سازش یافتگی کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته اثرگذار است، بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که مداخله درمان متمرکز بر شفقت با اصلاح و افزایش تعامل های بین فردی، باعث افزایش حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان می شود.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر رضایتمندی زناشویی و احساس تنهایی در زوجین متقاضی طلاق
حوزه های تخصصی:
طلاق به عنوان یکی از غم انگیزترین پدیده های اجتماعی، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت زناشویی و احساس تنهایی زوجین متقاضی طلاق شهر تهران صورت گرفت. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 32 نفر (16 نفر برای هر گروه) از متقاضیان طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده شهر تهران در سال 1398 انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1980) انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss20 در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار در افزایش رضایت زناشویی و کاهش احساس تنهایی زوجین متقاضی طلاق نقش موثری داشته است. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه زوج درمانی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی و کاهش احساس تنهایی زوجین متقاضی طلاق می شود. لذا انجام مداخلات روان شناختی دیگر که رضایت زناشویی و احساس تنهایی را در زوجین متقاضی طلاق افزایش دهد، پیشنهاد می گردد
مطالعه کیفی: تدوین مدل طلاق در شرایط اجتماعی و فرهنگی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1163-1174
حوزه های تخصصی:
زمینه: طلاق پدیده ای است که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. اما مسئله اصلی اینست، که مطالعه کیفی که به تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بپردازد تاکنون مغفول واقع شده است. هدف: تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بود. روش: پژوهش از نوع کیفی بر اساس روش داده بنیاد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مردان و زنان طلاق گرفته مراجعه کننده به بهزیستی در منطقه 10 شهر تهران بود. تعداد 15 فرد مطلقه از طریق روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: مصاحبه نیمه ساختار یافته. برای تحلیل داده ها از روش استراس و کوربین (1998) استفاده شد. یافته ها: 620 کد استخراج شد که 553 کد مربوط به بعد از ازدواج و 67 کد مربوط به قبل از ازدواج بود. بعد از ازدواج ابعاد فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و در قبل از ازدواج ابعاد سن، عوامل روانشناختی مطرح شدند. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مؤلفه های طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
نقش ویژگی های شخصیتی ، سبکهای دلبستگی و صمیمیت در پیش بینی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به اهمیتی که ویژگی های شخصیتی ، سبک های دلبستگی و صمیمیت می تواند در پیش بینی طلاق داشته باشد؛ هدف از انجام این پژوهش نقش سبک های دلبستگی، صمیمیت و ویژگی های شخصیتی زوجین در پیش بینی میزان طلاق کلیه زوج های متقاضی طلاق شهر تهران در سال های 1393 و 1394 بوده است. روش بررسی : جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوج های متقاضی طلاق شهر تهران در سال های 1393 و 1394 می باشد. نمونه مورد نظر شامل 322 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شخصیت (NEO) فرم بلند، پرسشنامه سبک های صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه سبک های دلبستگی بود. یافته ها : تحلیل آماری نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و صمیمیت 6/41 درصد از تغییرات طلاق را در سطح 01/0 پیش بینی می کنند. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی ، سبک های دلبستگی و سبک های صمیمیت به صورت مثبت طلاق را پیش بینی می کند. همچنین با افزایش نمره فرد در ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و سبک های صمیمیت طلاق کاهش می یابد.
واکاوی ویژگی های جمعیت شناختی طلاق در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت کمی و دموگرافیک طلاق در استان ایلام طی روندی 5 ساله از سال 1392 تا 1396 می باشد. روش پژوهش کمی و طرح تحقیق توصیفی است که مبتنی بر داده های سرشماری و مطالعه آماری اسناد موجود در سازمان ثبت احوال استان ایلام می باشد. در طی سال های ذکر شده، در مجموع 3624 واقعه طلاق در استان ایلام ثبت شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان طلاق طی این سال ها روندی افزایشی داشته است به طوری که از 17 درصد در سال 92 به 24 درصد در سال 96 رسیده است. سایر نتایج نیز بدین شرح بوده است: فراوانی تعداد طلاق های ثبت شده در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی؛ فراوانی تعداد طلاق ها در شهرستان ایلام نسبت به سایر شهرستان ها؛ فراوانی تعداد طلاق ها در سطح تحصیلی دیپلم و در گروه های سنی 25-29 ساله و 20-24 ساله؛ فراوانی تعداد طلاق ها در 6 سال اول زندگی. همچنین از لحاظ اختلاف سنی نیز، بیشترین تعداد طلاق های ثبت شده مربوط به مواردی بوده که در آن مرد، 0تا 5 سال بزرگتر از زن بوده است.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی بر بروز پدیده طلاق در زوجین 20 تا 30 ساله استان همدان در 6 ماهه اول سال 1394
منبع:
دانش انتظامی همدان سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۰)
75 - 100
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف « بررسی نقش شبکه های اجتماعی بر بروز پدیده طلاق در زوجین 20 تا 30 ساله استان همدان در 6 ماهه اول سال » انجام می گیرد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق کلیه زوجین 20 تا 30 ساله استان همدان در 6 ماهه اول سال می باشد که بر اساس آخرین آمار 1040 نفر می باشند که تعداد 281 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه شبکه های اجتماعی استفاده شده است که پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ ، 83/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از تی تک متغیره و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج آزمون های آماری نشان دهنده آن است که شبکه های اجتماعی بر بروز پدیده طلاق در زوجین 20 تا 30 ساله استان همدان در 6 ماهه اول سال نقش مثبت و معناداری دارد. نتایج آزمون تی تک متغیره همچنین نشان داد که هر یک از ابعاد شبکه های اجتماعی (میزان استفاده، نوع استفاده و میزان اعتماد به کاربران) بر بروز پدیده طلاق نقش مثبت و معناداری دارد. در نهایت آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی اظهارات پاسخگویان در هر یک از ابعاد شبکه های اجتماعی بر بروز پدیده طلاق در زوجین 20 تا 30 ساله استان همدان ، به ترتیب شامل؛میزان استفاده، میزان اعتماد به کاربران و نوع استفاده می باشد که نتایج آزمون نشان داد که معنادار می باشد
کارایی طلاق خلع و مبارات در حقوق ایران و مصر
قانون مدنی ایران، خلع و مبارات را طلاق می داند که زوج در پذیرش در خواست زوجه برای جدایی مختار است. در نتیجه، تشریع خلع و مبارات کارکرد چندانی برای زوجه ندارد. از آنجا که عدم امکان جدایی زوجه از زوج با وجود کراهت شدید، مخالف عدالت بوده و ضمن تبعات شدید فردی، می تواند نظم و امنیت خانواده که پایه اصلی اجتماع است را برهم زند و چون بی عدالتی و ظلم و تشریع بی فایده از شارع مذموم است، لزوم بررسی دقیق ماهیت خلع و مبارات احساس می گردد. لذا در این تحقیق با رجوع به منابع اصیل فقه اسلامی شامل کتاب خدا ، سنت پیامبر ، روایات و احادیث و فتاوای فقهای عظام و نیز حقوق ایران و مصر، ماهیت خلع و مبارات مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل: همانگونه که در نظام حقوقی مصر در کنار خلع توافقی، وجود خلع قضایی به زوجه امکان می دهد تا با گذشت از کلیه حقوق مالی خود بر عهده زوج، و باز گرداندن مهریه دریافتی، به حکم دادگاه از زوج جدا شود، در فقه امامیه نیز برخلاف خلع توافقی، بر اساس دو نظریه خلع واجب و خلع افتدایی، زوجه می تواند بدون نیاز به موافقت زوج، به طریق مشروع به رابطه زوجیت پایان دهد. در حقوق ایران، علی رغم امکان استناد به نظریات مذکور، استفاده سهل تر از این ظرفیت شرعی، نیازمند تصریح قانونگذار می باشد.
مطالعه کیفی تابوها در نارضایتی جنسی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش میان رشته ای حاضر، درصدد کشف و بررسی تابوهای جنسی و اثر آن بر دعوای طلاق توسط زوجه در محاکم دادگستری می باشد. ابتدا عوامل موثر بر بدعملکردی و یا اختلال در کارکرد روابط جنسی زوجین بررسی شد و سپس زمینه های فردی و جامعه شناختی تابوهای جنسی که منجر به پنهان داشتن علت طلاق و تغییر عنوان دادخواست های مطروحه توسط زنان شده بود مورد بحث قرار گرفت. نمونه گیری از بین افراد مراجعه کننده به محاکم دادگستری و دفاتر وکلا صورت پذیرفت. 10 نفر از بین زنان مطلقه و 16 نفر از زنان در آستانه ی جدایی انتخاب شدند. تمامی زنان مطلقه و یا متقاضی طلاق مورد مصاحبه، از کیفیت روابط جنسی خود اعلام نارضایتی نموده و مهم ترین عوامل آن به ترتیب در ناتوانی در ارضای زنان، فقدان پیش نوازش و آماده سازی قبل از رابطه و نبود روابط محبت آمیز کلامی خلاصه گردید. همچنین، درک از تابوهای جنسی در بین زنان ، در سطح فردی و اجتماعی، با فراوانی مضامین شرم، ترس از قضاوت، وجود خلاء های قانونی و فضای حاکم بر محاکم شناسایی گردید. نتایج حاصله، تاثیر مهم نارضایتی جنسی بر تقاضای طلاق را نشان می دهد و وجود تابوهای جنسی در بین زنان، بر مکتوم داشتن آن در دادخواست ها موثر می باشد
مردان و واگذاری وکالت در طلاق: پیامدها از منظر صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
163 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دست یابی به «پیامدهای واگذاری شرط توکیل در طلاق از جانب مردان» به منزله ی یک پدیده ی اجتماعی انجام شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش با رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه نیمه-ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون تحلیل شده است. با توجه به ملاحظات نظری، واگذاری وکالت مرد در طلاق تمام ابعاد حیات آنان را تحت الشعاع خویش قرار داده، ضمن اینکه می تواند مثبت یا منفی تلقی گردد. بسترهای درخواست اخذ شرط از منظر مصاحبه شوندگان حقوقی، فرهنگی اجتماعی بوده و براساس یافته-های تحقیق، کارشناسان عواملی مانند اطاله دادرسی قضایی، برداشت فمینیستی، شکل گیری منیّت در زندگی، ناکامی های حقوقی، قدرت طلبی، بی اعتمادی اجتماعی، ضرورت های اجتماعی، بزرگ منشی متظاهرانه، ناامنی روحی و خودتنظیمی در زندگی را از جمله بسترهای شکل دهنده این پدید می دانند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که پیامدهای مثبت معطوف به مردان از دیدگاه کارشناسان، واگذاری شرط در ازای بذل مهریه که دِین مرد تلقی می گردد، بسیاری از مشکلات را حل می نماید. همچنین آثار منفی معطوف به مردان، فروگذاری تعهد اقتصادی، اقتدارزدایی خاموش، تله رهاشدگی، مخفی کاری و تظاهر اخلاقی، ناامنی روانی و محدودیت بخشی است.