مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
139 - 164
حوزههای تخصصی:
بر مبنای یافته های اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهره گیری از تجربه های حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایه مفاهیم عینی می پردازد. از دیدگاه زبان شناسی شناختی، استعاره یک فرآیند ذهنی-زبانی است. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم سازی مشاهده می شود. نظر به بسامد واژگان ایمان و کفر در قرآن و روایات متعددی که از معصومان(علیه السلام) درباره ایمان و کفر نقل شده است، نشان می دهد که ایمان و کفر از همان اوایل اسلام دغدغه مسلمانان بوده تا بدانجا که این مفاهیم را به یکی از مهم ترین مؤلفه های اعتقادی مبدّل کرده است. دوگانگی ایمان و کفر از زوایای با اهمیت در مفهوم سازی های استعاری قرآن است. این استعاره ها در بستر گسترده ای از انگاره های فرهنگی شکل گرفته اند و متأثر از تجربه های رایج دوران نزول قرآن هستند. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که حوزه های مبدأ در مفهوم سازی ایمان و کفر در قرآن کدامند؟ به منظور گردآوری داده ها، از فرایند تشخیص استعاره که توسط گروه پراگِل جاز مطرح گردیده، استفاده شده است. مفاهیمی نظیر «نور و تاریکی»، «پاکی و آلودگی»، «تجارت»، «رنگ ها»، «عناصر طبیعت»، «مرگ و زندگی»، «برده و آزاده» و «اعضای بدن» از جمله حوزه های مبدأی هستند که قرآن برای مفهوم سازی ایمان و کفر از آن ها بهره گرفته است. این بررسی، درجه بالایی از نظام مندی در استعاره های زبانی ایمان و کفر را نشان می دهد. نه تنها می توان انگیزه بسیاری از عبارات قرآن را با مفهوم سازی استعاری توضیح داد، بلکه این استعاره ها به خوبی در ساختار کل نگر، یک مدل شناختی یا فرهنگی با دوگانگی ایمان و کفر را ارائه می دهند. به نظر می رسد تجربه بی واسطه و آشنایی کامل انسان با حوزه های «اعضای بدن» و «سلامتی و بیماری» سبب شده تا این حوزه ها بسامد بیشتری در مفهوم سازی ایمان و کفر داشته باشند.
رهیافت های مواجهه با چالش های اخلاقی احکام کیفری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
159 - 188
حوزههای تخصصی:
احکام جزایی بخشی از پیکره شریعت اسلامی را تشکیل می دهند. در دنیای جدید برخی مدعی اند بعضی از این احکام از قبیل اعدام مرتد، شیوه های خشن مجازات ، لوث و قسامه، قصاص مادر و... با معیارهای اخلاقی مغایر هستند. در مواجهه با این مسئله، سه رهیافت اصلی را شاهدیم: مدافعه جو و توجیه گرا؛ منتقد و اصلاح گرا؛ اخلاق/عقل گرا. دسته نخست اساساً منکر وجود هرگونه چالشی است و احکام شرعی را منطبق بر اخلاق دینی می داند. گروه دوم با قبول اصل چالش، اصلاحاتی در این موارد به عمل می آورد. اما رهیافت اخلاق گرا ضمن تأکید بر لزوم انطباق شریعت با گزاره ها و هنجارهای اخلاقی، به ایجاد تغییرات اساسی در مبانی احکام جزایی باور دارد. این جستار با به کارگیری روش تحلیلی انتقادی درصدد ارائه راه حلی عملی جهت رفع تغایر میان برخی از احکام جزایی با معیارهای اخلاقی و جامعه پذیرترکردن آن هاست. باور نگارندگان آن است در مواردی که حکمی جزایی با عقلانیت و وجدان جمعی در تغایر باشد، گزاره اخلاقی مقدم می شود؛ ازاین رو ضروری است پاره ای از احکام جزائی در پرتوِ اصول اخلاقی و عقلانی مورد بازخوانی واقع شود.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
162 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال 1402 تشکیل دادند. 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). اعضای گروه آزمایش، درمان مختص گروه خود را در 10 جلسه یک و نیم ساعته دریافت کردند؛ اما اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های بخشش ری و همکاران و صمیمیت جنسی باگاروزی بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار در مقایسه با گروه کنترل، بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی را در پس آزمون افزایش داده است. تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش و صمیمیت جنسی در مرحله پیگیری ماندگار بود. به نظر می رسد زوج درمانی هیجان مدار می توانند سبب افزایش بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شود، از این رو احتمالاً می تواند راهبرد درمانی مفیدی برای بهبود رابطه زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی باشند.
تاثیر عوامل موثر بر بهینه سازی خط مشی سازمان های فرهنگی بر اساس مصاحبه خبرگان وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر عوامل موثر بر بهینه سازی خط مشی سازمان های فرهنگی بر اساس مصاحبه خبرگان وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. روش تحقیق کیفی است. جامعه آماری به روش نظریه داده بنیاد شامل تمام صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی اعضا هیات علمی و مدیران میانی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در کشور بودند. حجم نمونه ی آماری 15 نفر به روش هدفمند و نظری (قضاوتی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های تحقیق استفاده از پرسش های نیمه ساختاریافته با روش دلفی با اعضا هیات علمی و مدیران میانی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود. نتایج نشان داد که به صورت کیفی تحقیق عوامل موثر بر بهینه خط مشی سازمان های فرهنگی براساس مقوله ها در قالب 6 مقوله، و 25 گویه (سنجه) مشخص شد و عوامل موثر موجبات علّی (6 گویه)، پدیده اصلی و مرکزی (5 گویه)، راهبردها (4 گویه)، شرایط زمینه ای (4 گویه)، شرایط مداخله گر یا میانجی (4 گویه)، و پیامدها (2 گویه) به دست آمدند.
فراترکیب مکانیسم جذب ارزش افزوده زمین (LVC) و ابزارهای اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
تسریع روند شهرنشینی و نیاز به توسعه های شهری، شهرهای جهان را با بحران های مالی برای تأمین پروژه ها مواجه کرده است. منابع درآمدی متعارف برای پوشش هزینه های سنگین اجرای پروژه های شهری کافی نیست و شکاف مالی جالب توجهی بین هزینه های در حال افزایش و منابع درآمدی راکد وجود دارد. مکانیسم جذب ارزش افزوده زمین (LVC) مجموعه ای از ابزارهای مالی نوآورانه است که با هدف کاهش بار مالی سنگین احداث پروژه های توسعه ای در شهرهای جهان مورد استقبال قرار گرفته است. پژوهش کاربردی حاضر برای نخستین بار در جامعه علمی فارسی شهرسازی، مکانیسم جذب ارزش افزوده زمین را معرفی و ابزارهای اجرایی آن را به وسیله روش فراترکیب دسته بندی می کند. روش جمع آوری اطلاعات تحلیل اسنادی و کتابخانه ای متونی است که بر اساس معیارهای ورود و خروج روش مرور سیستماتیک پریزما انتخاب شده اند. روش تحلیل داده ها کدگذاری باز و محوری و مقوله بندی است. مدل پیشنهادی پژوهش ابزارهای جذب ارزش افزوده زمین را در چهار دسته مکانیسم های مالیات و عوارض، تنظیمات قانونی، مشارکت های عمومی - خصوصی و مدیریت املاک و دارایی های عمومی طبقه بندی می کند و ابزارهای هر دسته را تعریف می کند. در نهایت، نحوه عملکرد هر ابزار در کشورهای مختلف تشریح می شود.
افکار خودکشی در دانش آموزان و نقش تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی در تبیین آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانی به عنوان یک دوره حیاتی برای تشخیص زود هنگام و مداخله برای پیشگیری از رفتار خودکشی در نظر گرفته میشود، بنابراین سببشناسی عوامل موثر برای خودکشی ضروری است. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی در پیشبینی افکار خودکشی دانشآموزان انجام شد. مواد و روشها: نوع مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه دانشآموزان پسر مقطع متوسطه دوم ناحیه یک شهر اردبیل در سال 1403-1402 بودند (350 نفر) که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تکانشگری بارت و همکاران (1995)، مقیاس صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون (1986) و مقیاس افکار خودکشی بک (1991) بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان در نرمافزار اسپیاساس نسخه 18 تحلیل شدند. یافتهها: طبق نتایج بین تکانشگری 69/0، صفات تاریک شخصیت (ماکیاولگرایی 55/0، خودشیفتگی 57/0و سایکوپاتی 50/0)، حمایت اجتماعی ادراک شده 36/0- و حساسیت اضطرابی 69/0 با افکار خودکشی در دانشآموزان پسر رابطه آماری و معناداری مشاهده شد. همچنین با استفاده از رگرسیون چندگانه 64/0 افکار خودکشی دانشآموزان پسر توسط متغیرهای تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی تبیین گردید. نتیجهگیری: با توجه به تأثیرگذاری تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی در افکار خودکشی دانشآموزان پیشنهاد میشود که روانشناسان و متخصصان برای کاهش افکار خودکشی دانشآموزان به نقش این متغیّرها توجه بیشتری کنند
شناسایی نقش و مسئولیت شخصیت های اصلی عرصه حکمرانی دارایی های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
۴۵۲-۴۳۶
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب به کشورها کمک می کند تا از منابع عمومی به بهترین شکل استفاده نموده، به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک نماید و اعتماد عمومی نسبت به دولت را ارتقا می دهد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش و مسئولیت شخصیت های اصلی عرصه حکمرانی دارایی های عمومی است. این پژوهش با روش کیفی (روش فوکوس گروپ) از طریق برگزاری 5 جلسه با مشارکت 10 نفر از اساتید دانشگاهی در سال 1403 انجام شد. با استفاده از جلسات گروه کانونی و بررسی تخصصی موضوع، وظایف کلیدی هر یک از بازیگران اصلی در این حوزه شناسایی و تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان داد نقش های اصلی در عرصه حکمرانی دارایی های عمومی شامل قانون گذاران و نهادهای نظارتی، کمیته های حسابرسی، دولت، واحدهای اطلاعات مالی، مؤسسات عالی حسابرسی، سازمان های حسابرسی خارجی، ذی نفعان، حسابرسان داخلی، مدیران و کارکنان هستند. هر کدام از این نهادها و افراد دارای نقش ها و مسئولیت های خاصی در ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی در مدیریت دارایی های عمومی می باشند. علاوه بر این، در این پژوهش با هدف ارتقای اصول حکمرانی خوب و بهبود عملکرد سازمان های دولتی، به تحلیل دقیق و جامع این نقش ها و مسئولیت ها نیز پرداخته شده است.
اثربخشی آموزش والدگری خردمندانه مادران بر بهزیستی روان شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از موضوعات جدید حوزه تعلیم و تربیت و روان شناسی، خردمندی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی والدگری خردمندانه مادران بر بهزیستی روان شناختی کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. روش: این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، شامل دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان 4 تا 6 ساله پیش دبستانی شهر اصفهان در سال 1402 بودند و انتخاب نمونه (15 نفر برای هر گروه) به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه پیشرفت و تاب آوری مثبت در پیش دبستانی (مایر و یولیچ، 2009) بود که توسط والدین کودکان تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه تنها پس از پایان پژوهش دو جلسه آموزش دریافت کردند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افراز SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایش میانگین نمرات عملکرد اجتماعی (4/17 به 5/25)، خودمهارگری (9/16 به 0/25)، اعتماد به خود (4/7 به 3/11)، تکلیف گرا بودن (6/13 به 2/21) و لذت بردن از کاوش (1/15 به 9/22) از پیش آزمون به پس آزمون نسبت به گروه گواه افزایش یافت (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تغییر نگرش مادران در والدگری به روی آورد خردمحور و ظهور مؤلفه های خردمندانه درگفتار، رفتار، و کردار آنها به عنوان الگو می تواند عملکرد اجتماعی، خودمهارگری، اعتماد به خود، تکلیف گرا بودن، و لذت بردن از کاوش کودکان پیش دبستانی را افزایش دهد. بنابراین پیشنهاد می شود در زمینه آموزش والدین کودکان پیش دبستانی از والدگری خردمندانه در کنار سایر روش های تربیتی موجود استفاده شود.
رابطه صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی، زیربنای روابط خانوادگی و تربیت نسل های آینده است و به عنوان اساسی ترین رابطه انسانی تلقی می شود، استحکام و بهبود آن همواره از اهمیت و توجه والایی برخوردار است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی زوجین شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1401-1400 بود. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با فرمول کوکران 269 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت، رضایت زناشویی و بخشودگی زناشویی پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین صمیمیت و رضایت زناشویی با بخشودگی زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت هرچقدر میزان صمیمیت و رضایت زناشویی بالاتر باشد میزان بخشودگی زناشویی زوجین نیز بالاتر خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش صمیمیت زناشویی و رضایت زناشویی در زندگی زناشویی می توان بخشودگی زناشویی را تبیین نمود.
بررسی رابطه بین انتقال مهارت های مدیریتی و جانشین پروری با نقش میانجی مربیگری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان
منبع:
توسعه استعدادسال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 46
هدف: تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین انتقال مهارت های مدیریتی به زیردستان و جانشین پروری با توجه به نقش میانجی مربیگری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان انجام شد. روش: این مطالعه به صورت توصیفی-همبستگی در سال 1398 انجام شد و جامعه آماری آن شامل 432 نفر از مدیران، معاونین، روسا و سرپرستان شرکت فولاد مبارکه بودند که حجم نمونه از طریق جدول مورگان 205 نفر به دست آمد و نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با تعداد 76 سؤال بود که فرضیه ها پس از روایی محتوایی، صوری و سازه (به روش تحلیل عامل تاییدی) و پایایی (به روش آلفای کرونباخ88/0) با روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS 2.0.M3 تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده بین انتقال مهارت های مدیریتی (فنی، ادراکی، انسانی و حرفه ای) و جانشین پروری رابطه معناداری دیده شد همچنین بین انتقال مهارت های مدیریتی و مربیگری و بین جانشین پروری و مربیگری رابطه معناداری وجود داشت.
تأثیر مؤلفه های تحقیق و توسعه سبز بر پیش بینی آلودگی های محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
در دهه های اخیر، توسعه پایدار به عنوان یک هدف حیاتی برای اکثر اقتصادها مطرح شده است. برای دستیابی به این هدف، ارائه راهکارهایی برای کاهش آلودگی های محیط زیستی به عنوان یکی از محورهای مهم توسعه پایدار، امری ضروری است. مسئله تحقیق و توسعه و نقش آن در کاهش آلودگی های محیط زیستی از مباحث مهمی است که در پژوهش های صورت گرفته در حوزه توسعه پایدار، کمتر بدان پرداخته شده است. با توجه به اهمیت موضوع و خلاء تحقیقاتی در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های تحقیق و توسعه سبز بر کاهش آلودگی های محیط زیستی صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش، ابتدا با بهره گیری از ادبیات، به شناسایی و استخراج مؤلفه های تحقیق و توسعه سبز و همچنین جنبه های مختلف آلودگی های محیط زیستی پرداخته شده و مدل پژوهش استخراج گردیده است. سپس به منظور اعتبارسنجی مدل حاصل و تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از 269 نفر از افراد فعال در حوزه تحقیق و توسعه سبز، گردآوری شده است. با بررسی متون و ادبیات گذشته، پنج مؤلفه تحقیق و توسعه سبز شامل؛ سرمایه فکری سبز، ایده های سبز، طراحی سبز، سرمایه گذاری سبز و قوانین و استانداردها شناسایی شده و نتایج نشان می دهد تحقیق و توسعه سبز به طور مثبت به کاهش آلودگی های محیط زیستی کمک می کند. این نتیجه بیانگر این است که سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه را می توان نه تنها به عنوان موتور رشد اقتصادی، بلکه به عنوان محرک توسعه پایدار، که در آن رشد می تواند همراه با انتشار کمتر آلودگی های محیط زیستی باشد، پیشنهاد کرد.
رابطه طرح واره های ناکارآمد و سبک های اسنادی با نشانه های افسردگی ، نقش میانجی: خود ارزشمندی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: افسردگی، یکی از اختلال های شایع در دوره کودکی و بزرگ سالی می باشد و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خود ارزشمندی در رابطه بین طرح واره های ناکارآمد و سبک های اسناد با نشانه های افسردگی است. مواد و روش کار: طرح این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. برای این منظور 385 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک اسنادی پیترسون و همکاران، فرم کوتاه طرح واره های یانگ، افسردگی بک ویرایش دوم و پرسشنامه خود ارزشمندی کراکر و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد مدل فرضی برازش دارد (94/0=CFI، 92/0=NFI، 02/0=RMSEA). نتایج نشان داد که بین سبک اسناد مثبت و علائم افسردگی رابطه منفی و بین سبک اسناد منفی و علائم افسردگی رابطه مثبت وجود دارد .بین طرح واره های محدودیت مختل، خودگردانی مختل و بریدگی-طرد با علائم افسردگی رابطه مثبت و بین خود ارزشمندی و علائم افسردگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین تحلیل داده ها نشان داد که خود ارزشمندی قادر است رابطه سبک های اسنادی و طرح واره های ناکارآمد با نشانه های افسردگی را میانجی گری کند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت خود ارزشمندی در رابطه بین طرح واره های ناکارآمد و سبک های اسناد با نشانه های افسردگی نقش واسطه ای دارد. این یافته ها چهارچوب نظری مناسبی برای نشانه شناسی و سبب شناسی افسردگی ارائه می دهد و می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای افسردگی مؤثر باشد.
امکان سنجی و چالش های نظارت شرعی پیشینی فقهای شورای نگهبان بر مقررات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲
119 - 154
حوزههای تخصصی:
فقهای شورای نگهبان مبتنی بر اصل چهارم قانون اساسی وظیفه تطبیق قوانین و مقررات با موازین اسلامی را به منظور تضمین شرعی بودن هنجارهای حقوقی لازم الاجرا در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران بر عهده دارند. نظارت شرعی فقهای این شورا بر اساس اصول 94 و 95 قانون اساسی نسبت به مصوبات مجلس به صورت پیشینی یعنی پیش از اعتبار یافتن مصوبات مجلس و نسبت به قوانین نیز بر اساس اصل 4 به صورت پسینی اعمال می شود، اما برخلاف اقتضای روح حاکم بر اصل 4، نظارت شورای نگهبان نسبت به مقررات به صورت پیشینی وجود ندارد تا شرعی بودن آنها پیش از لازم الاجرا شدن تضمین شود. پرسش اصلی پژوهش پیرامون بررسی امکان نظارت شرعی پیشینی بر مقررات، پیش از اعتبار یافتن و لازم الاجرا شدن آنها در نظام حقوقی و چالش هایی که در برابر آن وجود دارد، مطرح می شود. یافته های این پژوهش با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از طریق رجوع به منابع و اسناد کتابخانه ای نشان می دهد که نظارت شرعی پیشینی با در نظر گرفتن چالش های پیش روی اعمال چنین نظارتی، قدر متیقن نسبت به برخی از مصوبات مهمتر در حدود ظرفیت های موجود شورای نگهبان با رعایت مصالح نظام اداری کشور امکان پذیر است. به علاوه در ماده (87) قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1402 زمینه ایجاد ساختار مناسب برای فقهای شورا فراهم شده است.
تبیین جایگاه برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
685 - 704
حوزههای تخصصی:
امروزه حقوق توسعه یکی از شاخه های اصلی از علم حقوق است که دستیابی بشر به خواسته های اساسی را تسهیل می کند و مورد توجه ملل مختلف است. برای دستیابی به توسعه نیاز به برنامه ریزی است که در قالب نظام برنامه ریزی صورت می گیرد. الگوهای مختلفی برای دستیابی به توسعه وجود دارد که دولت ها به عنوان اعمال کننده حاکمیت و اقتدار عمومی، بر مبنای ایدئولوژی، آرمان ها، اصول و اهداف کلان جامعه خود که در قانون اساسی و سایر اسناد بالادستی متجلی می شوند، با توجه به عنصر هدفمندی به برنامه ریزی توسعه می پردازند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین جایگاه حقوقی برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی ایران است و به شناسایی الگوهای مختلف توسعه می پردازد و در نهایت به این پرسش پاسخ می دهد که نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران با کدام یک از الگوهای توسعه، منطبق است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد، برنامه ریزی توسعه در ایران، با الگوهای اقتصادی رایج، منطبق نیست و در نهایت با تبیین نظام حقوقی برنامه ریزی توسعه در ایران، الگوی مناسب پیشنهاد می شود.
پاسخ تحریک پذیری مسیر قشری - نخاعی به شد ت های مختلف توانمند سازی پس فعالی د ر افراد جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هد ف: تغییر د ر تحریک پذیری قشری – نخاعی، باعث تغییر د ر برون د اد عصبی و د ر نهایت، تغییر نیروی بیشینه خواهد شد . عوامل مختلف تمرینی و غیر تمرینی بر این پاسخ عصبی- عضلانی تاثیر می گذارند و به نظر می رسد که شد ت مد اخله، از عوامل موثر د ر این خصوص باشد . بر این اساس، پژوهش حاضر به د نبال بررسی پاسخ تحریک پذیری مسیر قشری - نخاعی به شد ت های مختلف توانمند سازی پس فعالی د ر افراد جوان تمرین کرد ه بود . روش تحقیق: تعد اد هشت فرد جوان تمرین کرد ه (70/2±8/24 سال) پروتکل تحقیق را د ر سه جلسه مجزا با انقباضات آماد ه ساز د ر حرکت مشت کرد ن (Handgrip) با شد ت های20، 50 و80 د رصد ریشه د وم حد اکثر انقباض اراد ی، اجرا کرد ند و د ر چند نوبت پس از آن، میزان تحریک پذیری قشری - نخاعی، فعالیت الکتریکی عضله زند اعلائی قد امی و نیروی بیشینه د ر حرکت مشت کرد ن، با د ینامومتر اند ازه گیری شد . سپس با استفاد ه از روش آماری تحلیل واریانس با اند ازه گیری مکرر و د ر سطح معنی د اری 0/05>p، نتایج استخراج گرد ید . یافته ها: میزان د امنه پتانسیل برانگیختگی حرکتی، پس از انقباض آماد ه ساز با شد ت 20 د رصد افزایش یافت، اما با شد ت انقباض آماد ه ساز 50 و 80 د رصد ، نسبت به شد ت 20 د رصد کاهش پید ا کرد ؛ این د ر حالی بود که بین د و شد ت 50 و 80 د رصد ؛ تفاوت معنی د اری وجود ند اشت. از طرف د یگر، د ر میزان نیروی اراد ی سنجید ه شد ه به وسیله حد اکثرانقباض اراد ی و همچنین فعالیت الکتریکی آن بلافاصله و پس از 5 د قیقه از انقباض آماد ه ساز؛ تغییر معنی د اری مشاهد ه نشد . نتیجه گیری: هیچکد ام از تغییرات د ر میزان تحریک پذیری قشری – نخاعی با تغییرات نیرو و فعالیت الکتریکی عضله همراه نبود . بنابراین، تعامل پیچید ه ای بین تغییرات د ر تحریک پذیری فوق نخاعی به د نبال انقباضات آماد ه ساز و تأثیر آنها بر توانایی فرد برای بهبود یا حفظ نیروی تولید ی وجود د ارد و به بررسی های بیشتر د ر این زمینه نیاز است.
تاثیر تمرین شنا با زمان متفاوت، بر بیان ژن های انتقال معکوس کلسترول بافت کبد موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: جمع آوری کلسترول اضافی از بافت های پیرامونی و بازگرداندن آن به کبد به منظور تشکیل صفرا، فرآیند انتقال معکوس کلسترول است، که متاثر از تمرین های ورزشی با مدت زمان و شدت مختلف می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین شنا در دو زمان متفاوت بر بیان ژن های موثر بر انتقال معکوس کلسترول بافت کبد موش های نر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی کاربردی است، که تعداد 18 سر موش نر نژاد صحرایی (20±210 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه شش تایی کنترل، شنای میان و شنای بلندمدت تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت ده هفته و پنج روز در هفته در آب 2 ±30 درجه سانتی گراد شنا کردند. در هر جلسه گروه میان مدت یک ساعت و گروه بلندمدت سه ساعت شنا کردند. لوب سمت چپ کبد جدا گردید و برای سنجش بیان ژن از روش Real-time PCR توسط مستر میکس Ampliqon و کیت سنتز DNA ساخت دانمارک استفاده شد. تفاوت ها با روش تحلیل واریانس یک سویه و مقایسه گروه ها توسط آزمون تعقیبی توکی تعیین گردید (سطح معنی داری P≤0.05).
یافته ها: در گروه بلند مدت، مقادیر بیان ژن های ABCA1 و ApoA1 در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار (P=0.04) و ژن ApoB در مقایسه با گروه کنترل (P=0.003) و در مقایسه با گروه میان مدت (P=0.009) افزایش معنی داری یافت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که اجرای تمرین بلندمدت در مقایسه با میان مدت بر فرآیند انتقال معکوس کلسترول تاثیر بیشتری داشته باشد، بر همین اساس انتخاب زمان تمرین ورزشکاران یا بیماران کبدی تاثیر مهمی بر سطوح کلسترول دارد.
روایت اسطوره بازگشت جاودانه در داستان «یک مرد بزرگ» از میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
171 - 191
حوزههای تخصصی:
تقابل امر قدسی و غیر قدسی و نسبت آنها با یکدیگر، گذار از زمان تاریخی کرانمند و ورود به لحظه ازلی، قرار گرفتن در مرکز، و نوزایی مسائل اصلی مورد توجه میرچا الیاده بود که در اغلب پژوهش هایش به آنها پرداخته است. وی این مسائل را در داستان هایش نیز بازگو کرده است. داستان «یک مرد بزرگ» ازجمله این داستان ها است. در پژوهش حاضر کوشیده ایم با به کارگیری روش کیفی و تحلیل محتوا براساس رویکرد اسطوره شناسی الیاده، این داستان را به لحاظ ساختار و محتوا واکاوی کنیم. دیدگاه الیاده درباره دین به مثابه تجربه امر قدسی و اسطوره به معنای روایت کننده تاریخ قدسی در این متن ادبی نیز بازتاب یافته است. وی در روایت داستانش از نمادهایی چون شب، ماه، کوه، درخت، و جنگل و الگوهای اسطوره ای بهره گرفته است. شخصیت اصلی این داستان به دنبال تغییرات ناگهانی جسمی و درنتیجه، از نظم خارج شدن زندگی اش، از جمع آدمیان خارج می شود و به کوهستان، مرکز عالم و مکان مقدس، پناه می برد و در آنجا به حکمت و معرفت می رسد. حرکت او، گذار از زمان محدود خطی دنیوی به زمان نامحدود قدسی و بازگشت به آشوب ازلی است که مقدمه نوزایی او است. از سوی دیگر، گذار او یادآور آیین تشرف و رازآموزی و اسطوره بهشت گمشده است.
اشعار نویافته از شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
75-102
حوزههای تخصصی:
هدف بنیادین ما در این مقاله این است که دریابیم با مطالعه اسنادی غیر از مکتوبات نیز می توان ابیاتی از شاعران را رصد کرد که چه بسا در مجموعه اشعار ایشان گرد نیامده باشد؛ چنان که برای شوریده چنین بوده و ما توانسته ایم 113 بیت از این شاعر را به دست آوریم که در دیوان وی دیده نمی شوند. وانگهی پیامد این جست و جوها، شناخت و معرفی چهره های جدیدی از فرهنگ و هنر کشور است که گاه هرگز در جایی از آن ها نامی به میان نیامده است. این پژوهش به شیوه منبع پژوهی مستقیم انجام شده است و با دشواری و زحمتی تمام، به مدت چند سال، اغلبِ سنگ قبرهای گورستان قدیمی شیراز، نامور به دارالسلام، از نظر گذشته اند. ابیات حک شده پس از بازخوانی و تصحیح، نهایتاً در نسخه های موجود دیوان شاعر کاویده و بررسی شده اند و با اطمینان از عدم ضبط در نسخه ها، به عنوان ابیات نویافته ارائه شده اند. مهم ترین دستاورد، شناسایی و معرفی بیش از یکصد بیت از اشعار شوریده شیرازی است که با توجه به درج تخلص در آن ها، صحت انتسابشان قطعی است. این مهم به تکامل دیوان این شاعر نیز کمک شایانی می نماید. دیگر، ماخذیابی تعدادی از حکایت ها یا داستان های عامیانه شیراز است که تا پیش از این شأن تاریخی بودن آن ها مشخص نبوده است.
دیوان بین المللی دادگستری و چالش های پیش رو از منظر حضور قضات زن، با تأکید بر رویه حقوقی – اداری سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
153 - 178
حوزههای تخصصی:
جهان شاهد ایجاد تحولات گسترده در نقش آفرینیِ زنان است. این شرایط به طراحی و ارائه سیاست های اجرایی در حوزه برابری جنسیتی منجر شده است؛ موضوعی که عملکرد و رویه سازمان ملل متحد را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. ازجمله می توان به صدور قطعنامه 1325 شورای امنیت، درخصوص زنان، صلح و امنیت، اشاره کرد تا جایی که کارشناسان، از شکل گیریِ رویه مستقر در جهت افزایش تعداد زنان شاغل در بخش های اداری و اجراییِ سازمان ملل، صحبت کردند و چنین رویه ای را مؤید اهداف پیش بینی شده در منشور سازمان و منشور بین المللی حقوق بشر می دانند. اما نکته ای که در حال حاضر نمی توان آن را نادیده گرفت، رویکرد دیوان بین المللی دادگستری به عنوان رکن قضائی سازمان ملل متحد است. در حال حاضر، از مجموع 15 قاضی دیوان، تنها، 4 کرسی به قضات زن اختصاص دارد. لذا، موضوع اصلیِ پژوهش حاضر، بررسی عملکرد دیوان درخصوص تبعیت از رویه قالب در سازمان ملل، پیرامون افزایش حضور فعال زنان در بخش های اداری و اجرایی است. این مطالعه به روش تحلیلی توصیفی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به جایگاه دیوان به عنوان رکن اصلیِ قضائی سازمان ملل، تبعیت از رویه مستقر سازمان و تعهدات ناشی از آن امری گریزناپذیر است. هر چند که در این رابطه، نمی توان منکر نقش مؤثر رویکرد اتخاذ شده از سوی دولت ها هنگام معرفی نامزدها و رأی گیری شد.
Safeguarding Human Rights of the Accused in Counter-Terrorism Measures: Reconciling National Security with Civil Liberties
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
251-272
حوزههای تخصصی:
Following the events of September 11, 2001, the international community has confronted the emergence of a novel paradigm known as the "Global War on Terrorism." This framework has disrupted the equilibrium between human rights and national security, resulting in significant ramifications: it has not only compromised the fundamental rights of citizens but also adversely affected the basic rights of individuals suspected or accused of terrorist offenses. Governments engaged in counter-terrorism efforts bear the responsibility of maintaining a delicate balance between effective law enforcement and the safeguarding of civil liberties. While the existence of terrorism as a formidable threat is widely acknowledged, the protection of human rights - particularly the rights of the accused in anti-terrorism operations - remains paramount. There exists a consensus that, in the pursuit of counter-terrorism, all lawful means should be employed to prevent such crimes, with efforts to neutralize threats supporting the tenets of human rights. However, the central issue pertains to the precision and legality of these measures. This study aims to examine the challenges inherent in reconciling the respect for and protection of human rights with the imperative to combat terrorism, with a specific focus on the rights of the accused. The findings indicate that responses to terrorism must uphold the rule of law; neglecting human rights in the fight against terrorism risks creating an environment conducive to the proliferation of terrorism.