مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۱٬۰۸۱ تا ۵۱٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
119 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سناریوهای سیاست خارجی ج.ا.ا در موضوع فلسطین است. با استفاده از روش پژوهش کیفی، مصاحبه هایی با 21 نفر از خبرگان در حوزه های علوم سیاسی، مدیریت و آینده پژوهی، تاریخ، و متصدیان سفارت فلسطین در تهران، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند انجام شد و تا مرحله ی اشباع استمراریافته ادامه یافت. در نهایت با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تم، 10 تم استخراج گردید. نتایج به تدوین سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب سیاست خارجی ج.ا.ا در موضوع فلسطین انجامید که سناریوی مطلوب، بهار مردم سالاری بود و نتیجه ی استخراج شده، تشکیل تک دولت مبتنی بر همه پرسی در سرزمین فلسطین است.
تحلیلی بر امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان (2010- 2018)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
103 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو تغییر در کنش کارگزاران نظام سیاسی عربستان است. مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی به این نتایج دست یافته است که در فاصله سال های 2010م. تا 2018م. تغییراتی در عمل کارگزاران مقامات سعودی ایجاد شد که این تغییرات پیش از هر چیز متوجه مهار جمهوری اسلامی و جلوگیری از نقش برتر و تعیین کننده جمهوری اسلامی در منطقه پرآشوب غرب آسیا بوده است. رقابت های راهبردی ایران و عربستان، منطقه غرب آسیا را به بحرانی ترین مناطق جغرافیایی در آینده رقابت های منطقه ای و رقابت های ژئوپلیتیک تبدیل خواهد کرد که آثار آن پیش از هر چیز متوجه بحران امنیت در حوزه های ملی و منطقه ای است. تا هنگامی که این رقابت ها ادامه داشته باشد، عرصه های امنیت ملی نیز با بیشترین مخاطره های امنیتی همراه خواهد بود. نقطه عطف این سیاست با توجه به نظریه جنگ و صلح میلر، تغییر در ادراک تصمیم سازان است. اگر ادراک تصمیم سازان، ناظر به محیط عملیاتی تغییر کند، ممکن است از الگوی هژمونیک به الگوی مشارکت گذار کرده و فضای امنیتی غرب آسیا را به فضای هم گرایانه و مشارکتی تبدیل شود.
تأثیر آمیخته بازاریابی سبز بر ابعاد رفتاری ارزش ویژه برند سبز محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه یک پژوهش توصیفی تحلیلی است که توسط ملاحظات و مفروضات جهان بینی پسا اثبات گرایی پشتیبانی می شود. مشارکت کنندگان این پژوهش را 394 نفر از مشتریان برند مجید تشکیل می دادند که از طریق نظرسنجی خودگزارشی آنلاین در مطالعه شرکت داشتند. برای آزمون فرضیه های این مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS - SEM-3) استفاده شد. نتایج نشان داد محصولات سبز به طور مثبت بر تصویر سبز، رضایت سبز، اعتماد سبز و وفاداری سبز تأثیر می گذارد. قیمت سبز بر تصویر سبز، اعتماد سبز و وفاداری سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد، در مقابل بر رضایت سبز تأثیر معناداری ندارد. مکان سبز تنها بر تصویر سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد، همچنین ترویج سبز همزمان بر تصویر سبز و رضایت سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد، در مقابل بر اعتماد سبز و وفاداری سبز تأثیر معناداری ندارد. سرانجام ارزیابی روابط درونی ابعاد ارزش ویژه برند سبز محصولات ورزشی نشان داد رابطه علی تصویر سبز با اعتماد سبز، تصویر سبز با وفاداری سبز و اعتماد سبز با وفاداری سبز مثبت و معناداری است. این نتیجه نشان می دهد مزایای محصولات ورزشی سبز کوتاه مدت است و محصولات سبز در هزینه مشتریان به طرز قابل توجهی و زمان آ نها تاحدودی صرفه جویی می کنند، با این حال به دلیل ضعف در مکان سبز و ترویج سبز مشتریان مربوطه از متعهد شدن به آن خودداری می کنند.
تاثیر یک دوره فعالیت بدنی داوطلبانه بر سطوح کورتیکوسترون و اضطراب موش ها در حین و دوره پس از بارداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : شواهد نشان می دهد که شرایط خاص دوران بارداری، اثرات پایداری بر جنین دارد. هدف از این مطالعه تاثیر یک دوره فعالیت بدنی داوطلبانه بر سطوح کورتیکوسترون و اضطراب موش ها در حین و دوره پس از بارداری بود. روش تحقیق : در این مطالعه تجربی، 40 سر موش ماده نژاد NMRI با سن تقریبی 80 تا 90 روز و وزن 25 تا 30 گرم، به چهار گروه 10 تایی شامل گروه کنترل - بارداری، تجربی - بارداری، کنترل - پس از زایمان، و تجربی - پس از زایمان تقسیم شدند. پس از دو هفته سازگاری با محیط و رویت پلاک واژینال، درون قفس موش های باردار، دو چرخ دوار قرار داده شد تا چهار هفته فعالیت بدنی داوطلبانه اعمال شود. جهت سنجش اضطراب موش ها، از آزمون محفظه تاریک - روشن استفاده گردید. در نهایت، حیوانات گروه های بارداری، در روز هجدهم بارداری و نمونه های گروه های پس از زایمان، در روز هفتم پس از زایمان؛ بیهوشی عمیق داده شدند و جهت سنجش کورتیکوسترون، خون گیری به صورت مستقیم از بافت قلب انجام شد. سپس داده های حاصل با آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : سطوح سرمی کورتیکوسترون در گروه های تجربی - بارداری (0/002=p) و تجربی - پس از زایمان (0/006=p) به طور معنی داری کاهش یافت. با این حال، سطح اضطراب موش ها فقط در گروه تجربی - پس از زایمان، بطور معنی داری کاهش پیدا کرد (0/007=p). نتیجه گیری : استفاده از فعالیت های بدنی داوطلبانه در دوران بارداری در موش ها، به عنوان یک راهبرد درمانی احتمالی در کاهش کورتیزول و اختلالات روانشناختی از جمله اضطراب، حائز اهمیت می باشد.
تاثیر نوروفیدبک و تمرین حرکتی بر اکتساب و یادداری عملکرد حرکتی رویه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
91 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تمرین های نوروفیدبک و حرکتی بر یادگیری عملکرد حرکتی رویه ای در افراد نوجوان مبتدی پرداخته است. ابتدا تعداد 44 دانش آموز (میانگین سنی 6/0 ± 1/12) فاقد دسترسی به وسایل هوشمند، از بین دانش آموزان ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و به صورت تصادفی در چهار گروه نوروفیدبک، تمرین حرکتی، تمرین ترکیبی و کنترل جایدهی شدند. اجرای پژوهش شش مرحله شامل: ثبت اطلاعات پایه امواج مغزی اولیه، پیش آزمون، مداخله ها (تمرین نوروفیدبک شامل یک جلسه سی دقیقه ای سرکوب موج آلفا در ناحیه حسی-حرکتی C4 برای گروه نوروفیدبک و ترکیبی، و تمرین حرکتی شامل شش بسته تمرینی پیگردی چرخان برای گروه حرکتی و ترکیبی)، ثبت اطلاعات پایه امواج مغزی ثانویه، پس آزمون و آزمون یادداری بود. مراحل یک تا پنج در یک روز و مرحله آخر پس از 48 ساعت استراحت اجرا شد همه آزمودنی ها راست دست بودند و تکلیف پیگردی چرخان را به شیوه معکوس با دست غیربرتر انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد عملکرد گروه نوروفیدبک و حرکتی (P=0.010)، نوروفیدبک و ترکیبی (P=0.044) حرکتی و کنترل (p=0.022) تفاوت معناداری دارند اما، در نتایج عملکرد گروه حرکتی و ترکیبی ( P=1.000) ،ترکیبی و کنترل (P=0.090) و کنترل و نوروفیدبک تفاوت معنادار نیست (P=1.000). یافته های حاضر نشان داد کاهش آلفا در C4 در اکتساب و یادداری حرکات ناآشنا و غیرخودکار در افراد مبتدی تاثیر معناداری ندارد ولی تمرین حرکتی روش موثری برای یادگیری این افراد در اولین مرحله یادگیری می باشد.
طراحی الگوی توسعه منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
107 - 142
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی با افزایش شتاب، پیچیدگی و غیرقابل پیش بینی بودن تغییر مواجه هستند و بقای سازمان در محیط متغیر و رقابتی به توانایی آن در توسعه کارکنانش بستگی دارد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی توسعه منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی، مدیریتی و اجرایی بودند که با استفاه از روش گلوله برفی نمونه گیری انجام شد و با هماهنگی قبلی با متخصصان، مصاحبه های کیفی نیمه ساختار یافته انجام شد. مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت (14=n) برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. جهت اطمینان از روایی پژوهش، بررسی توسط اعضاء (مصاحبه شوندگان) و روش چند سویه نگری منابع داده ها و برای محاسبه پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و پایایی توافق درون موضوعی (توافق بین دو کدگذار) استفاده گردید. پس از پیاده سازی محتوای مصاحبه ها و تحلیل مقدماتی آن ها، کدها یا مفاهیم اولیه شناسایی و به منظور دستیابی به مقوله های اصلی کدهای مشابه در یک طبقه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که مهم ترین عوامل توسعه منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان شامل عوامل سازمانی، عوامل شغلی، عوامل فردی و در نهایت راهبردهای توسعه منابع انسانی می باشند. پیاده سازی این مدل می تواند ساختاری نظام مند در چارچوب ضوابط برای توسعه کارکنان وزارت ورزش و جوانان بوجود آورد.
اثر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین M، نیم رخ لیپیدی و متابولیکی در زنان جوان چاق غیر فعال
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر دوازده هفته تمرینات هوازی بر سطح سرمی APOM، نیم رخ لیپیدی و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق بود. 20 زن چاق در دو گروه تجربی و گروه کنترل (10 نفر در هر گروه) تقسیم شدند که با توجه به شاخص توده بدنی همگن شده بودند. آزمودنی ها در گروه تجربی در دوازده هفته تمرینات هوازی دویدن با شدت 75-50 درصد ضربان قلب ذخیره، 55-30 دقیقه در هر جلسه و پنج جلسه در هفته شرکت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام شد. با استفاده از آزمون بنابر نتایج تحلیل کوواریانس بین تغییرات سطوح ApoM ، انسولین، گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول، HDL و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، وزن، درصد چربی بدن، محیط کمر و محیط لگن در دو گروه تجربی و کنترل تفاوتی معنی دار وجود داشت. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی ضمن کاهش معنی دار سطوح ApoM و HDL، با کاهش معنی دار سطوح انسولین،گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، و کلیه شاخص های آنتروپومتری در گروه تجربی در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود. با این همه، تنها بین تغییرات سطوح سرمی ApoM پس از 12 هفته تمرینات هوازی با تغییرات کلسترولارتباط مثبت معنی دار وجود داشت. چنین به نظر می رسد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی با وجود کاهش سطوح سرمی ApoM، سبب بهبود ترکیب بدن، نیم رخ لیپیدی و مقاومت به انسولین می گردد.
بررسی و تحلیل آماری گستردگی و تنوع وقف در قلمرو عثمانی، مطالعه موردی: اسناد آرشیو ملی بلغارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
43 - 70
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در نظر دارد گستره و تنوع موقوفات در قلمرو عثمانی (سده های 10-13ق) را بر مبنای اسناد آرشیو ملی بلغارستان مورد بررسی قرار دهد. هدف از این بررسی، شناخت انواع موقوفات، چگونگی توزیع فراوانی آن ها، و نیز موارد مصرف عایدات وقف در قلمرو عثمانی طی بازه زمانی مذکور بوده است. اسناد مورد استفاده در این پژوهش، افزون بر اسناد منتشر نشده، شامل 470 سند مربوط به وقف در قلمرو عثمانی است که توسط دپارتمان شرق شناسی کتابخانه ملی بلغارستان[1] گردآوری و تحت عنوان فهرست اسناد ترکی عثمانی در مورد وقف در دپارتمان شرق شناسی کتابخانه ملی بلغارستان [2] منتشر شده اند. پرسش اصلی پژوهش عبارت از این است که بر مبنای آرشیو مورد مطالعه، نوع موقوفات و نیز مصارف عایدات وقف در امپراتوری عثمانی چگونه بوده است؟ به عبارتی این پژوهش بر آن است تا بر مبنای اسناد مذکور، منابع درآمد وقف و موارد مصرف آن را در قلمرو عثمانی طی سده های 10 تا 13ق مورد بررسی قرار دهد. بر اساس مطالعات صورت گرفته، بیشترین فراوانی درآمد موقوفات در سده های 10 و 13ق، مربوط به اجاره املاک موقوفه و در قرن 11ق وقف مبلغ حاصل از مالیات جزیه در شهرهای مختلف بوده است. همچنین، موارد مصرف عایدات وقف شامل مواردی چون پرداخت حقوق کارمندان در املاک موقوفه، نگهداری موقوفات و تهیه غذا برای مستمندان بوده است.
بازنگری اخلاقی سیاست مقاومت در سپهر نظریه های اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تجزیه و تحلیل مقاومت بر اساس نظریه های سه گانه اخلاق هنجاری می پردازد. اخلاق در ترکیب با سیاست، مبانی کنش سیاسی افراد و جوامع را تشکیل می دهد؛ بنابراین «مقاومت» آنها در برابر قدرت های سلطه گر از منظر اخلاقی قابل بررسی است (ازجمله، دفاع از حق مقاومت). هر چند چنین حقی به عنوان یک اصل هنجاری در دوران مدرن مورد توجه قرار گرفته است، اما کندوکاو اخلاقی آن می تواند موضوعی جذاب در سپهر اخلاق باشد. از این رو نویسندگان با استفاده از روش توازن متأملانه تلاش دارند ضمن ایضاح ساختار مفهومی اخلاق مقاومت، تمهیدات نظری مناسبی برای جریان مقاومت سیاسی در حوزه فلسفه اخلاق و نظریه سیاسی فراهم سازند. برهمین اساس، این پژوهش نسبت حق اخلاقی مقاومت سیاسی با مقوله های اجتماع اخلاقی، مصلحت عمومی و افتخار را بحث و نشان داده است که این سه چگونه شرایط امکان و اخلاقی بودن مقاومت را فراهم می آورند.
رهیافت های گریز از ترجمه ناپذیری رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبان های مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمه متون موجود در زبان ها به دلیل تنوع، اغلب چالش هایی را ایجاد می کند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار می نماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین می کند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطه فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوه توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزه زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمه ناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را به گونه ای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمه عناصر ترجمه ناپذیر، شیوه «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر به کار گرفته است.
مولفه های زبان زنانه در نمایش نامه کوروش کبیر از پری صابری بر پایه نظریه لیکاف
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
149 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین نظریه زبان زنانه لیکاف و بررسی آن در نمایش نامه «کوروش کبیر» از پری صابری است. مسئله اصلی پژوهش که به صورت توصیفی- تحلیلی فراهم آمده، بازشناخت و تحلیل مؤلفه های زبان زنانه بر اساس الگوی لیکاف در نمایش نامه مذکور است. اهمیت این پژوهش به جهت نظریه زبان شناسی جنسیت لیکاف و نیز ارزش ادبی نمایش نامه کوروش کبیر است. مهم ترین پرسش آن است که در این اثر کدام شاخص های زبان زنانه الگوی لیکاف وجود دارد؟ فرضیه آن است که اغلب مؤلفه های زبان زنانه لیکافی در نمایش نامه مذکور وجود دارد و قابل بررسی است. بر اساس برآیند کلی پژوهش که اثر را در سه سطح زبانی (واژگانی و نحوی)، ادبی، و فکری ارزیابی کرده؛ و با توجه به تعداد اندک شخصیت های زن نمایش نامه در برابر مردان (4 شخصیت زن در برابر 29 شخصیت مرد)؛ علاوه بر آنکه بسیاری از مؤلفه های زبان زنانه در این اندک شخصیت های زن یافت می شود، زبان کلی اثر نیز تحت تأثیر زبان نمایش نامه نویس زن، دارای شاخص های برجسته زنانه است. این موارد که در زبان مردان نیز دیده می شود، توسط هم خوان و هم خوانان به عنوان راویان، و نیز در بیان صحنه بیش از پیش خودنمایی می کند، گویی صابری اسطوره کوروش کبیر را با بیانی دراماتیک و سرشار از مؤلفه های زبان زنانه آفریده است. برای مثال در این اثر تشدیدکننده ها، تکرار واژگان، جملات دعایی، زبان شاعرانه و تن محوری بسامد بالایی دارد.
عناصر الإیقاع ودلالاتها في المجموعه الشعریّه الکامله للشاعر السید حیدر الحليّ (مراثی آل البیت علیهم السلام أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهر أثر واقعه الطف واستشهاد الإمام الحسین علیه السلام وأصحابه وما حلّ بأهل البیت علیهم السّلام من الاضطهاد والقتل وهتک حرمتهم فی الفنون الأدبیه، حیث نجد أروع المراثی فی تسجیل هذه الأحداث والمأساه العظیمه؛ والسید حیدر الحلی شاعر شیعی قد عبرّ عن هذه المأساه العظیمه فی دیوانه، حیث شکّلت المراثی قسماً أساسیاً وموضوعاً رئیساً من أشعاره وتحتاج إلى بحث عمیق من حیث الأسلوب و سیاق الشعر؛ من هنا هدف هذا البحث إلی دراسه عناصر الإیقاع ودلالاتها فی مراثی السید حیدر الحلّی، حیث تمثّلت فی المستویین الخارجی والداخلی؛ وما توصّلت إلیه الدراسه هو أنّ البحر الطویل، والبحور المرکبه والبحور الکامله أکثر تردداً فی المراثی؛ والشاعر استطاع أن یخرج من بحر واحد أنغاماً موسیقیه مختلفه بتنوّع عواطفه وأحاسیسه. وقد شکلت القافیه المطلقه حضوراً کاملاً فی المراثی فقد لجأ الشاعر إلی توظیف هذا النوع من القافیه لرغبته فی إیصال صوته إلی المتلقّی بأکبر قدر من الوضوح؛ وإن أسلوب التکرار فی المراثی جاء منسجماً مع الحاله النفسیه التی یمرّ بها الشاعر کما یناسب المعنی الذی یسعی إلى تقدیمه؛ ویشکل التجنیس غیر التام والتجنیس الاشتقاقی حضوراً واسعاً قیاساً إلی التجنیس التام ویعزی ذل ک إلی الجهود التی بذلها الشاعر فی تقریب المفهوم والمعنی المراد إلی ذهن المتلقی قیاساً إلی التجنیس التام الذی یخلق نوعاً من الغموض فی تقریب المعنی.
ظرفیت ذهنی سازی و سبک های هیجانی در افراد متأهل با و بدون تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
583 - 598
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ذهنی سازی مهارتی اساسی در روابط متقابل، پایدار و قابل اعتماد است. هدف اصلی پژوهش، بررسی و مقایسه ظرفیت ذهنی سازی و سبک های هیجانی (سلامت هیجانی) افراد متأهل «با» و «بدون» تعارض زناشویی بود. در این پژوهش از دو گروه زنان و مردان متأهل با و بدون تعارض زناشویی 160 شرکت کننده (هر گروه 40 زن و 40 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. هر دو گروه به صورت انفرادی به پرسش نامه های سبک های هیجانی کسبیر و همکاران (2019) و ذهنی سازی دیمیتریویچ و همکاران (2018) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) نشان داد که بین ظرفیت ذهنی سازی و نیم رخ مؤلفه های سبک های هیجانی (نگرش به زندگی، تاب آوری، شهود اجتماعی، خودآگاهی، حساسیت به زمینه و توجه) افراد متأهل با و بدون تعارض زناشویی، تفاوت معناداری وجود دارد. وجود تعارض های حل نشده در روابط زناشویی موجب کاهش ظرفیت ذهنی سازی و سلامت هیجانی افراد در رابطه می شود. ازاین رو، این نتایج لزوم فراهم سازی تمهیداتی برای ارتقای ظرفیت ذهنی سازی و سبک های هیجانی زوجین پرتعارض را آشکار می سازد.
کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی: نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
688 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی در رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی در زنان متأهل شهر اهواز بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۰ تا ۵۰ ساله شهر اهواز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان گذشته بود و بر این اساس، ۲1۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش مقیاس تمایزیافتگی (DSI_R)، مقیاس کیفیت رابطه مادر شوهر و عروس (QMDRS)، مقیاس همدلی زناشویی(BEA) و مقیاس کیفیت روابط زناشویی(MMQ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق همبستگی ساده و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار 22SPSS/ انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی، همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد همدلی زناشویی کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی را تعدیل می کند؛ اما تمایزیافتگی تعدیل کننده رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی نیست. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت به رغم اینکه کیفیت رابطه زناشویی با متغیرهای مختلفی مرتبط است و از آن ها اثر می پذیرد، همدلی زناشویی در رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی به عنوان یک عامل مؤثر و تسهیل کننده عمل می کند و باعث کمترشدن تعارض ها در این رابطه می شود.
آسیب شناسی سیاست گذاری در ایران؛ با تاکید بر امر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1221 - 1250
حوزههای تخصصی:
از زمان تکوین دولت شبه نوین در ایران، فقدان رویکرد جامع به امر توسعه و سیطره تدریجی خوانش هایی از حکمرانی که دولت محور و جامعه گریز تعریف شده اند، موجب از رونق افتادن امر اجتماعی شده است. مقاله حاضر که با موضوع «آسیب شناسی سیاست گذاری در ایران؛ با تأکید بر امر اجتماعی» تهیه شده، هدف خود را واکاوی مهم ترین عواملی که به طرد امر اجتماعی از حوزه سیاست گذاری می انجامد قرار داده است؛ امری که با استفاده از نظریه های پساتوسعه و بهره بردن از مدل نهادی در سیاست گذاری اجتماعی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مطالعات اسنادی دنبال شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ سیاستی، «کمبود توجه به ملاحظه های اجتماعی در سیاست گذاری های رسمی»، «مقررات زدایی در عرصه های مختلف»، «کاهش مسئولیت پذیری دولت در ارائه خدمات اجتماعی» و «ممانعت از تشکل یابی جامعه»، زمینه های طرد امر اجتماعی از حوزه سیاست گذاری را فراهم آورده اند و به لحاظ نظری نیز خوانشی خاص از نظریه «تقسیم معرفت»، سیطره «فردگرایی روش شناختی»، تقلیل انسان به «انسان اقتصادی»، «بسط منطق سود و زیان به اخلاقی ترین حوزه های اجتماعی»، تأکید بر «نظم خودجوش و غیرقابل فهم نهادهای اجتماعی» و «تفکیک قواعد فرهنگی بین حوزه های کوچک و کلان اجتماعی» به امکان ناپذیر بودن فهم منطق درونی پدیده های اجتماعی و عدم امکان سیاست گذاری های عمومی در حوزه اجتماعی می انجامد.
لذت زیباشناختی در عکس های دردناک جنگی: تحلیلی براساس نظریه عاطفه زیباشناختی جروم استالنیتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس های جنگی، فجایع و بلاهایی که جنگ بر سر انسان می آورند، با احساسی از درد بازتاب می دهند و شاید به راحتی نتوان تصور کرد که چنین عکس هایی لذت زیباشناختی نیز داشته باشند. برای جست وجوی چنین لذتی در عکس های دردناک جنگی باید به دیدگاهی متوسل شد که می تواند تحت تأثرات حسی ناخوشایند، تجربه زیباشناختی را با لحنی لذت گرایانه تعریف کند. در نظریه عاطفه زیباشناختی منبعث از آرای استالنیتز، تجربه زیباشناختی در توجه بی غرضانه و حاکی از همدلی به هرگونه ابژه آگاهی و تأمل در آن، صرفاً به خاطر خود دنبال می شود که لحنی لذت گرایانه می گیرد. به زعم او، تجربه لذت بخش، مغلوب شدنی و موفق است و در تحلیل های زیباشناختی، موضوعات زشت را نیز شامل می شود. زشتی، احساسات ناخوشایندی است که در توصیف صفاتی چون دردناک، انزجارآور و غیره در آثار هنری به کار می رود. این پژوهش با استعانت از چنین دیدگاهی در عکس های جنگی مک کالین و ادی ادمز که به احساسی از درد مربوط می شوند، نشان می دهد که می توان به عکس های دردناک جنگی با تأمل و تداوم علاقه زیباشناختی نگریست و تجربه لذ ت بخشی را حاصل کرد. در نتیجه، لذت و تجربه زیباشناختی با احساسی از درد ناسازگار نیستند و علی رغم ناخوشایندی عکس ها، تجربه مخاطب، زیباشناسانه و لحن لذت گرایانه ای دارد. بدین منظور، داده های نظری پژوهش از طریق مطالعه کتابخانه ای و جست وجوی اینترنتی گردآوری شده و سپس با نگاهی به آثار انتخاب شده از مک کالین و ادی ادمز تحلیل شده اند.
بررسی مؤلفه های ابرانسان نیچه در نمایشنامه داود و اوریا نوشته عباس نعلبندیان(مقاله علمی وزارت علوم)
عباس نعلبندیان گفت وگوهای منظم و منطقی خود را با چاشنی سیاست، فلسفه و موضوعات متعدد دیگر همراه می کند و بحث خود درباره سراب حقیقت را در قالب بیانات شاعرانه و ادبی ارائه می دهد. اگرچه نعلبندیان تحت تأثیر فلاسفه و نمایشنامه نویسان غربی قرار داشته، به خوبی توانسته است این تأثیرات را بومی سازی کند. خواندن داود و اوریا از دیدگاه ابرانسان نیچه نشان می دهد که نعلبندیان از آن، هم به عنوان جهشی ایدئولوژیک و هم به عنوان عنصری ساختاری در سازمان دهی کار خود استفاده می کند. هدف این مقاله تأکید بر اهمیت خواندن داود و اوریا در چهارچوب فلسفه نیچه و بررسی نقشی است که اندیشه نیچه در این نمایشنامه بازی می کند؛ از این رو، روش مطالعه، ادبیات تطبیقی در قالب مطالعات بینا رشته ای است. به طور خاص، این پژوهش به دنبال ارائه راه هایی است که از طریق آن ها بتوان نشان داد که ایده نیچه به درک جدیدی از شخصیت اصلی داود و اوریا و شکل هنری نمایشنامه کمک می کند؛ به علاوه، چگونه این درک به شناخت بهتری از نعلبندیان، هم به عنوان یک هنرمند و هم به عنوان یک فرد، منجر می شود. یافته های این مقاله نشان می دهد که چگونه نعلبندیان با استفاده از تفکر نیچه، مفهوم ابرانسان را در نمایشنامه داود و اوریا خلق و بومی سازی کرده و به غنای ادب فارسی افزوده است.
حکایت های کنتربری. جفری چاسر. ترجمه علی رضا مهدی پور. تهران: نشر چشمه، 1401- 955 صفحه، شابک 978-622-01-1019-4، 7900000تومان.(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب حکایت های کنتربری اثر ماندگار جفری چاسر (1341- 1400 م.)، شاعر پرآوازه و محبوب قرن چهاردهم میلادی و پدر شعر انگلیسی، به تازگی توسط علی رضا مهدی پور ترجمه شده و در سال 1401 توسط نشر چشمه منتشر شده است. حکایت های کنتربری یکی از محبوب ترین اشعار در طول تاریخ ادبیات انگلیسی است که در طی زمان، فنون و آرایه ها و محتوای آن به فراموشی سپرده نشده و رفته رفته ارزش آن افزون شده است. چاسر که شاعری بذله گو و متبحر است، در آخرین سال های عمر خود به نوشتن حکایت های کنتربری رو آورد و در قالب بیست و چهار حکایت و هفده هزار خط آن را به نگارش درآورد که در ایران علیرضا مهدی پور نیز آن را به شعر ترجمه کرده است. این مرور به بررسی و نقد کتاب می پردازد و درنهایت نکاتی راجع به ترجمه کتاب بیان می کند.
نشانه شناسی لباس آقایان سریال در چشم باد، با تکیه برآراء رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف-لباس به مثابه نظام نشانه ای، حاوی رمزگان های متفاوت و چند لایه، بیانگر مفاهیم و معانی مختلفی می باشد. یکی از ارکان و لایه های معنایی مهم در هنرهای نمایشی و سینما، لباس است که در تأویل و تحلیل اثر نقش پررنگ و کلیدی دارد. سریال در چشم باد به عنوان یکی از آثار ماندگار ملی ایران، بازتاب بخش های مهمی از تاریخ ایران معاصر است و دارای شخصیت های متعددی است هر کدام از آن ها به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در خور تأمل بوده و به لحاظ پوشش قابل تحلیل و خوانش هستند. هم چنین به لحاظ حضور شخصیت ها در موقعیت های مکانی و زمانی متفاوت و دارا بودن لباس های متنوع، می تواند نمونه خوبی برای خوانش نشانه شناختی در راستای دست یابی به مسائل فرهنگی و اجتماعی باشد. نقطه عزیمت پژوهش حاضر خوانش نشانه شناختی لباس آقایان سریال در چشم باد در پرتو آراء رولان بارت و پاسخ به این پرسش است که طراحی لباس سریال در چشم باد چگونه ویژگی های شخصیتی، طبقاتی، فرهنگی و اجتماعی افراد را بیان می کند؟ و چگونه از این رهگذر تغییرات اجتماعی و تفاوت های فرهنگی را به نمایش می گذارد؟
روش شناسی-این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی بوده و جهت نیل به اهداف مطرح شده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده و اطلاعات ضروری و مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. در این راستا انتخاب و گزینش تصاویر از سکانس ها و فصول مختلف سریال در چشم باد براساس تاکید بر لباس آقایان صورت گرفته و تصاویری ارائه شده است که به بهترین شکل پوشش آقایان را به نمایش گذاشته و جهت تفسیر و خوانش نشانه شناختی مفید و کارآمد است و در مقیاسی وسیع تر به شناخت تحولات فرهنگی و اجتماعی منجر می شود.
یافته ها-نتایج به دست آمده نشانگر آن است که یکی از عوامل تمایز شخصیت ها، همین مقوله طراحی لباس بوده که به نوعی مبین تفکرات، دیدگاه ها، جایگاه اجتماعی افراد، سلایق، نگرش سیاسی و به طور کل نشان دهنده طبقه اجتماعی آنان بوده و همین مقوله به عنوان عنصری معنادار در معرفی شخصیت های متفاوت سهیم بوده و علی رغم رفتار، گفتار و عملکرد هر شخصیت، لباس آن ها نیز مبین ارتباط شخصیت ها با فرامتن های فرهنگی و اجتماعی است و به بهترین شکل بازتابی از شرایط اجتماعی و فرهنگی آن دوران است. طراحی لباس در این سریال توانسته به عنوان یک نظام معنادار، بخش های مهمی از طبقات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به نمایش گذارد و تحولات تاریخی ایران دوره معاصر را نیز بیان کند. به عبارتی جنس، رنگ، مدل و ترکیب های متفاوت لباس های بررسی شده، هر کدام دلالت های معنایی زیادی را در پی دارد که معرفی کننده شخصیت ها و طبیعتاً فرهنگ آن برهه تاریخی است. لباس های بررسی شده مبین منطقه جغرافیایی، دوره تاریخی، طبقه اجتماعی، شغل، خصائص فردی، سلایق، ویژگی های اخلاقی و حتی سیرت افراد هستند و توانسته است بازتاب کامل و پویا از شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر در اواخر دوره قاجار و پهلوی را ارائه دهد.
خود بازتابی و بازنمایی اخلاقی دیگری در فرا فیلم های سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
279 - 304
حوزههای تخصصی:
در فیلم های جریان اصلی سینما یک واقعیت خیالی و درواقع یک ساختارایدئولوژیکی، طبیعی نشان داده می شود؛ اما فرافیلم ها با پرداختن به مسائل فیلم سازی، تخیلی یا تصنعی بودن خود را برجسته می کنند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی، اهمیت مطالعه نسبت خود و دیگری را در آن ها به خوبی نمایان می کند. در تاریخ فلسفه در رابطه با این نسبت دو نگاه کلی حاکم است که توسط سارتر و لویناس نمایندگی می شود؛ سارتر هم ستیزی را روح حاکم بر نسبت خود و دیگری می داند. در این دیدگاه «خودآیینی» حاکم است. در مقابل، لویناس از احساس مسئولیت نامتناهی در مقابل «دیگری» و «دیگرآیینی» اخلاقی صحبت می کند. سینمای ایران دارای تعداد زیادی فرافیلم است که اغلب مشکلات کارگردان در فرایند خلق فیلم و نسبت او با دیگر عوامل ساخت فیلم را به نمایش گذاشته اند. با توجه به کارکردهای خودبازتابانه، آیا این آثار توانسته اند به ساختاربندی مجددی از نظم گفتمانی حاکم بر جامعه در نسبت خود و دیگری دست یابند؟ برای پاسخ به این پرسش ، فرافیلم های زیر درختان زیتون (1373) عباس کیارستمی، میکس (1378) داریوش مهرجویی، بوی کافور عطر یاس (1378) بهمن فرمان و وقتی همه خوابیم (1378) بهرام بیضایی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتیجه ی تحقیق آنکه در فرافیلم های کیارستمی و بیضایی دیگرآیینی مشهود است اما نظم گفتمانی حاکم بر فرافیلم های مهرجویی و فرمان آرا در نسبت با دیگری، علی رغم ظاهر انتقادی و روشنفکرانه ، بازتولید گفتمان حاکم است، چراکه خودبازتابی در فرافیلم ها تنها در صورتی می تواند باعث دیگرآیینی اخلاقی شود که حاوی خودانتقادی بوده و خودارجاعی آن، از لاک خودشیفتگی و محافظه کاری بیرون باشد.