مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۳۹٬۹۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود اینکه مشارکت و همنوایی در کلاس می تواند آثار مثبتی در یادگیری دانشجویان به همراه داشته باشد، اغلب بسیاری از آنان انگیزه کمتری برای شرکت در این برنامه ها دارند. هدف از این مقاله، شناسایی عواملی است که مانع مشارکت و همنوایی تحصیلی در میان دانشجویان می شود. روش: پژوهش حاضر با تبعیت از پارادایم تفسیری، دارای رویکرد کیفی جهت دار به روش تحلیل مضمون است. روش انتخاب مشارکت کنندگان برای مصاحبه، به صورت نمونه گیری قضاوتی و نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت تعداد 12 نفر از دانشجویان به این منظور در نظر گرفته شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری صورت گرفت. یافته ها: با مرور چندباره و تحلیل مصاحبه های مکتوب شده، موانع مشارکت و همنوایی تحصیلی در 161 واحد معنایی، 65 رمز، 10 طبقه و چهار درونمایه استخراج شدند. نتایج: عوامل متعددی مانند کیفیت روابط استاد- دانشجو، محتوای آموزشی، توانایی در خودتنظیمی، انگیزش عاطفی و روش تدریس اساتید، بر مشارکت و همنوایی تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارند. رفع موانع رفتاری، عاطفی و شناختی و ارتقای محیط آموزشی و انگیزه، می تواند نقش مهمی در بهبود فعالیتهای علمی دانشجویان داشته باشد.
چارچوبی برای کارکرد رسانه های اجتماعی در ورود کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
253 - 289
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از رسانه های اجتماعی در کسب وکارهای کوچک و متوسط به یک الزام رقابتی تبدیل شده است. برخی پژوهشگران، کارآفرینی را فرایندی اجتماعی و چند مرحله ای می دانند. به همین دلیل است که کسب وکارها تلاش می کنند در طول این مراحل و با هدف بقا یا توسعه کسب وکار از مزایا و منافع رسانه های اجتماعی به بهترین شکل ممکن بهره مند شوند. ورود کارآفرینانه یکی از مهم ترین مراحل فرایند کارآفرینی محسوب می شود که کسب وکارها می توانند با بهره گیری از مزایای رسانه های اجتماعی این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که چارچوب نظری کارکرد رسانه های اجتماعی را در ورود کارآفرینانه کسب وکارهای کوچک و متوسط صورت بندی کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر پژوهشی اسنادی- فراترکیب است. این پژوهش با محوریت 1608 مقاله پایگاه علمی اسکوپوس طی سال های 2016 تا 2023 صورت پذیرفته است. پس از غربال گری اولیه به 47 مقاله و در نهایت به 15 مقاله محوری برای استخراج یافته ها دست یافتیم. در روش فراترکیب چهار سازه اصلی همراه با 11 مفهوم شناسایی و سازمان دهی شد. نتایج این پژوهش می تواند به مثابه نقشه راهی برای کارآفرینان و فعالان کسب وکار در طول فرایند کارآفرینی و به ویژه مراحل اولیه راه اندازی کسب وکار عمل کند. از سوی دیگر چارچوب پیشنهادی می تواند مبنایی نظری برای پژوهش های آتی در بسط کاربردهای رسانه های اجتماعی در فرایند کارآفرینی قرار گیرد.
The psychological state of elite athletes during the COVID-19 pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The study of the psychological effects of this viral disease on the mental health of individuals at different levels of society, especially elite athletes, is of great importance.Aim: Present study aimed to investigate the psychological status of elite athletes during the COVID-19 pandemic.Materials and Methods: The statistical population of this study included 87 Iranian elite and national athletes in various sports. The statistical population of this study included 87 elite and national athletes in various sports. Data were collected using the stress, anxiety, depression inventory (DASS-14), perceived stress inventory (PSS-14), the revised event impact inventory (IES-R), and the Graz Emotional Disorders Questionnaire.Results: There is no significant difference between the components of depression, anxiety, event impact, and emotional disorders (P≥0.05). There is a significant difference between the mean scores obtained by elite athletes and the mean scores of the stress component (P=0.01). The mean scores obtained by elite athletes were lower than the mean scores in the perceived stress component (P=0.001).Conclusion: The elite Iranian athletes in the Corona pandemic are in a relatively good psychological state.
بررسی رابطه بین چسبندگی هزینه و انعقاد قراردادهای بانکی
منبع:
مطالعات راهبردی مالی و بانکی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
28 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابداری بهای تمام شده سنتی هزینه ها را به دو نوع ثابت و متغیر طبقه بندی می کند. فرض ضمنی این است که رابطه بین هزینه و فعالیت برای افزایش و کاهش فعالیت متقارن است. در مقابل، رفتار هزینه نامتقارن شیوه جدیدی از تفکر در مورد رفتار هزینه را تشکیل می دهد. مدل چسبندگی هزینه به عنوان جایگزین رفتار هزینه ها به شمار می رود که ناشی از نیروهای محرکه رفتار هزینه تعدیل منابع و تصمیم های تعهد اتخاذشده توسط مدیران است؛ لذا بر پایه این استدلال، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین چسبندگی هزینه و انعقاد قراردادهای بانکی است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع کمی و همبستگی است و ازنظر ماهیت علی است و روش تحلیل فرضیه ها همبستگی می باشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 بانک خصوصی و دولتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده طی دوره زمانی 1393 تا 1402 است. یافته ها : نتایج حاصل از فرضیه نشان داد که چسبندگی هزینه، باعث افزایش انعقاد قراردادهای بانکی می شود. بدین معنی هنگامی که سطح فعالیت کاهش می یابد، مدیران بانک هایی با هزینه های چسبنده در کاهش هزینه ها کندتر عمل می کنند که منجر به صرفه جویی در هزینه کم تر می شود. ازاین رو، با کاهش فروش و یا جریان های نقدی مورد انتظار بانک، ریسک نکول بانک افزایش می یابد. اصالت/ارزش افزوده علمی: این انتظار وجود دارد که چسبندگی هزینه به دلایل مختلفی با هزینه بالاتر بدهی همراه باشد. اول، هزینه های چسبنده تر ممکن است منجر به تنوع بیش تر سود شود. بانک ها با هزینه های چسبنده تر نسبت به بانک هایی که هزینه های چسبنده کم تری دارد، کاهش بیش تری در سود نشان می دهد.
تحلیلی بر ارتباط بین فلسفه و فلسفه تعلیم و تربیت در قالب رویکرد آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
221 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ارتباط فلسفه و فلسفه علوم تربیتی در قالب رویکرد آموزشی است تا با درک آن به دیدگاهی کلی در این ارتباط دست یافت. این پژوهش به حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، کیفی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی می باشد. تفکر علمی به دلیل محدودیت های اساسی اش نمی تواند همه پاسخها را در حوزه آموزش ارائه کند و اینجاست که به تفکر فلسفی در تعلیم وتربیت بعنوان پاسخ ممکن اشاره می شود که اساسش کاربرد استدلال در موضوعات مختلف است. ابزار اصلی فلسفه، تعلیم وتربیت است و هر عمل آموزشی با پس زمینه فلسفه روشن می شود. فلسفه اساس است و آموزش روبنا و بدون فلسفه، تعلیم و تربیت یک تلاش کورکورانه و بدون آموزش، فلسفه یک معلول خواهد بود؛ زیرا فلسفه و تعلیم و تربیت رابطه تنگاتنگی دارند و به-هم وابسته اند. فلسفه به راه ها اشاره و آموزش از آن پیروی می کند و دو روی یک سکه اند که اولی طرف متفکرانه و دومی طرف فعال است و درواقع، برای یکدیگر وسیله وهدف اند. فلسفه مدرن در تعلیم وتربیت با توسعه تفکر انتقادی وعقل، شامل دیدگاهی منطقی است که کل مسئله را درنظرمی گیرد و با تاثیرگذاری بر تعلیم وتربیت به اساسی-ترین مسائل انسانها می پردازد. اگر قرار است تعلیم و تربیت برای تحصیل شونده معنادار و مفید باشد، به تفکر فلسفی در مورد تعلیم و تربیت در کنار تفکر علمی نیاز است؛ به این دلیل که صرف انباشت دانش منجر به درک نمی شود، زیرا لزوماً ذهن را برای ارزیابی انتقادی واقعیت ها، تربیت نمی کند و بنابراین، مستلزم بعد خلاقیت انتقادی آموزش است. در نهایت می توان گفت فلسفه، مقصد واقعی را که آموزش وپرورش باید به سوی آن برود، تعیین و همواره الهام بخش نظریه آموزشی و همچنین عمل بوده است.
تبیین نقش ابعاد ویژگی های کانال همه کاره در رابطه با مشارکت مشتری با برند و هم آفرینی ارزش برند با توجه به نقش تعدیلگر شهرت برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
359 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر رقابتی امروز و با در نظر داشتن پیشرفت های فناوری، اهمیت کانال توزیع، نحوه برقراری ارتباط با مشتریان و تشویق آن ها برای مشارکت و هم آفرینی ارزش، بسیار زیاد است. امروزه صنایع در جهان به سمت کانال همه کاره در حال حرکت هستند تا از طریق کانال همه کاره، تجربه یکپارچه و بهتری را برای مشتریان خلق کنند. با توجه به اهمیت کانال همه کاره و جایگاه ویژه ای که در کسب مزیت رقابتی و هم آفرینی ارزش برند دارد، هدف این مقاله، تبیین نقش مشارکت مشتری با برند و در رابطه با ابعاد ویژگی های کانال همه کاره بر کیفیت ارتباطات و هم آفرینی ارزش برند با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر شهرت برند است.
روش: این مطالعه از نظر پارادایم از نوع اثبات گرایی، از نظر استراتژی پژوهش قیاسی، از نظر زمانی مقطعی، از لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان بانک های شهر اصفهان است که حداقل یک بار از انواع کانال های ارائه خدمت بانک استفاده کرده اند. با استفاده از نرم افزار جی پاور، حداقل حجم نمونه، ۲۷۹ محاسبه شد؛ ولی برای دقت و صحت بیشتر، ۴۰۰ نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسش نامه استاندارد بود. در این پژوهش روایی و پایایی سنجیده شد. برای آمار توصیفی، از نسخه ۲۵ اس پی اس اس و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳، برای بررسی برازش مدل و آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های توصیفی، در این پژوهش، 2/44 درصد زن و 8/55 درصد مرد مشارکت کردند که بیش از 41 درصد از این افراد، 25 تا 34 ساله بودند. از نظر سطح تحصیلات، اغلب مشارکت کنندگان مدرک کارشناسی (3/25 درصد) داشتند. در این نمونه، بیشتر افراد کارمند بودند و بیشترین میزان درآمد آن ها بین 5 تا 10 میلیون تومان (5/45 درصد) بود. این افراد بیشتر از برنامه های موبایل برای انجام فعالیت های بانکی استفاده می کنند. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که پیکربندی خدمات کانال، ثبات تعامل کانال، تضمین کیفیت کانال و سلاست ادراک شده کانال، بر مشارکت مشتری با برند تأثیر مثبت و معناداری دارند. مشارکت مشتری با برند، بر کیفیت ارتباطات مشتری با برند تأثیر مثبت و معنادار دارد و کیفیت ارتباطات مشتری با برند بر هم آفرینی ارزش برند تأثیر مثبت و معنادار دارد. شهرت برند قادر است اثرگذاری مشارکت مشتری با برند بر کیفیت ارتباطات مشتری با برند را تعدیل کند.
نتیجه گیری: بانک ها با در نظر گرفتن ویژگی های کانال های همه کاره و مدیریت کردن آن ها، می توانند هم آفرینی ارزش برند را که به عنوان یکی از استراتژی های مهم تجاری در راستای بهبود مدیریت برند است، کسب کنند. بانک هایی که بتوانند ویژگی های کانال همه کاره را به بهترین نحو پیاده سازی و مدیریت کنند، می توانند مشارکت بهتری با مشتریان برقرار کنند و کیفیت ارتباطات خود را تقویت و در نهایت هم آفرینی ارزش برند را خلق کنند.
تنش به مثابه عاملی موثر در پیکره بندی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش از مفاهیم نقد فرمالیستی و ساخت گرایانه است که در اثر ادبی می تواند به کلیتی ساختارمند منتهی شود. بر همین اساس، بررسی تنش در مؤلفه های شعری اهمیت ویژه ای دارد. با این همه، به نظر می رسد علی رغم پژوهش هایی که متوجه تنش و کاربرد آن در متون مختلف هستند، پژوهش نظام مندی که به تنش و عوامل برسازنده آن بپردازد، در دست نیست. از سوی دیگر، اشعار منوچهر آتشی بنابر چارچوب ساختاری استوار خود، از ویژگی های خاصی برخوردار است و قرائتی که بتواند مسئله تنش و چگونگی بروز و ظهور آن را در اشعار وی بررسی کند ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس، در این پژوهش کوشیده ایم با رویکردی تحلیلی توصیفی تنش و عوامل برسازنده آن را در اشعار منوچهر آتشی بررسی کنیم. بنابراین با تکیه بر گفتمان معمول، گفتمان پدیدارشناختی و گفتمان ساختارشکن به بررسی تنش و چگونگی بروز و ظهور آن در اشعار منوچهر آتشی می پردازیم. به این ترتیب، نخست با بررسی ابیاتی از ادبیات کلاسیک، مبانی نظری مورد نظر را تبیین می کنیم و درنهایت با خوانش ساخت گرایانه، تنش و عوامل برسازنده آن را از برخی از اشعار منوچهر آتشی استخراج می کنیم. در این پژوهش روشن می شود که اگرچه در نگاه نخست آحاد و عناصر یک اثر ادبی در ارتباط با یکدیگر نیستند، در تقابل با هم به سر می برند. تنش می تواند عناصر موجود در کل واحد را در تقابل یکدیگر قرار دهد و منتهی به کلیتی ساختارمند شود. بنابراین تنش به مثابه پیوند میان اضداد در اشکال گوناگونی به پیکره بندی و ساختمندی شعر منتهی می شود.
ارزیابی نقش عوامل جامعه شناختی بازار بر گردشگری پایدار با تأکید بر جذب توریسم تجاری در شهر گناوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
119 - 133
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار یک مفهوم جدید، ولی بسیار مهم در صنعت گردشگری است. کشورها با رعایت چند نکته ساده می توانند سود خود از این صنعت را چند برابر کنند. هدف مقاله حاضر بررسی عوامل جامعه شناختی بازار بر گردشگری پایدار با تأکید بر جذب توریسم تجاری در شهر گناوه می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر گناوه به تعداد 43965 نفر می باشد. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 381 نفر بوده که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی است و ازلحاظ هدف کاربردی می باشد و برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد از جمله عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری در شهر گناوه با توجه به اقتضائات روز شامل بازار تجاری و فروشگاه ها، زیرساخت های گردشگری، توان اقتصادی، توان طبیعی، تسهیلات گردشگری، توان جمعیتی- اجتماعی اشاره کرد و همچنین مشخص شد که هرکدام از مؤلفه های فوق به ترتیب بازار تجاری و فروشگاه ها حدود 38.5 درصد، زیرساخت های گردشگری حدود 19.6 درصد، توان اقتصادی حدود 36.8 درصد، توان طبیعی حدود 39.5 درصد، تسهیلات گردشگری حدود 42.9 درصد و درنهایت مؤلفه توان جمعیتی - اجتماعی حدود 21 درصد تغییرات مربوط به توسعه گردشگری پایدار را تبیین می کنند. درنهایت اینکه شهر گناوه از منظر مقوله های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری پایدار ازجمله زیرساخت های گردشگری، توان اقتصادی، توان طبیعی، توان جمعیتی- اجتماعی و تسهیلات گردشگری از وضعیت مناسبی برخوردار است.
ارزیابی نقش میانجی یکپارچگی حسی در رابطه بین مهارت های شناختی و توانایی برقراری ارتباط بین فردی کودکان 5 تا 12 سال با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُُتیسم به عنوان نوعی از اختلال عصبی تحولی معرفی می شود که مشخصه های اصلی آن وجود رفتارهای تکراری، علائق محدود و آسیب در تعامل اجتماعی و بین فردی است که این اختلالات می تواند تحت تأثیر عوامل حسی و شناختی قرار گیرد. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی نقش میانجی یکپارچگی حسی در رابطه بین مهارت های شناختی و توانایی برقراری ارتباط بین فردی کودکان 5 تا 12 سال با اختلال طیف اُُتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کودکان 5 تا 12 سال با اختلال طیف اُُتیسم در سال 1402 می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 200 کودک با اختلال طیف اُُتیسم از شهرهای شیراز، رشت، شهریار و کاشان انتخاب شدند و والدین و معلمان آنها به پرسشنامه گارس ) 1994 (، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف فرم والدین و پرسشنامه پردازش حسی پارهام و همکاران ) 2007 ( پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 10.20 بهره برده شد. یافته ها: برای الگوی پژوهش مقادیر شاخص های نیکویی برازش شامل شاخص مجذور خی ) 2 (، شاخص مجذور خی بر درجه آزادی، شاخص برازش مقایسه ای، شاخص نیکویی برازش، شاخص نیکویی برازش انطباقی و خطای ریشه مجذور میانگین تقریب به ترتیب برابر با 33 / 157 ، 25 / 2، 98 / 0، 96 / 0، 98 / 0 و 034 / 0 به دست آمد که ارزش عددی مقادیر شاخص های نیکویی برازش الگوی اصلاح شده نشان می دهد که برازش الگوی پیشنهادی با داده ها قابل قبول است. نتایج نشان داد به میزان 75 / 0 از ضریب ساختاری توانایی در برقراری ارتباط بین فردی کودکان با اختلال طیف اُُتیسم به صورت غیرمستقیم توسط مهارت های شناختی و با نقش میانجی یکپارچگی حسی تبیین شده است. همچنین، از بین متغیرهای موجود در مدل تحلیل شده، متغیرهای برونزا بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجانی، برنامه ریزی، سازمان دهی مواد، نظارت، حافظه کاری، آغازگری و همچنین یکپارچگی حسی بر متغیر ملاک یعنی توانایی برقراری ارتباط بین فردی دارای اثر معنادار هستند ) 96 / T<1 ( و به ترتیب 33 / y=0/29 ،y=0/12 ،y=0/29 ،y=0/15 ،y=0/17 ،y=0/22 ،y=0/24 ،y=0 و 14 / y= 0 از ضریب مسیر توانایی در برقراری ارتباط بین فردی را به صورت مستقیم تبیین می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که توانایی برقراری ارتباط بین فردی در کودکان با اختلال طیف اُُتیسم به صورت مستقیم توسط مهارت های شناختی و با نقش میانجی یکپارچگی حسی تبیین می شود و می توان درجهت بهبود توانایی برقراری ارتباط بین فردی به نقش بااهمیت یکپارچگی حسی توجه کرد. به عبارتی، متغیر یکپارچگی حسی با تأثیرپذیری مثبت از مهارت های شناختی می تواند باعث بهبود توانایی در برقراری ارتباط بین فردی در کودکان باشد؛ زیرا افرادی که اطلاعات حسی را به خوبی پردازش می کنند، توانایی بیشتری برای شناسایی نشانه های غیرکلامی )مانند حالت چهره، تُُن صدا یا زبان بدن( دارند.
شناسایی ساختارهای اطلاعاتی در رسانه های اجتماعی و تأثیر آن بر رفتار اشتراک گذاری کاربران ایرانی
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی در ایران، به عنوان بسترهای تولید و اشاعه اطلاعات، زمینه ساز چرخش سریع و گسترده اخبار واقعی و جعلی شده اند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی محتوای اطلاعاتی در رسانه های اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر رفتار اشتراک گذاری کاربران، به شیوه ای آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. در مرحله کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۳ نفر از خبرگان رسانه، مضامین کلیدی پیرامون «تشابه»، «تفاوت» و «اهداف اشاعه» اخبار جعلی با اطلاعات واقعی استخراج و با تکنیک تحلیل شبکه مضامین تحلیل شد. سپس، یافته های حاصل مبنای طراحی پرسشنامه ای محقق ساخته قرار گرفت که به صورت آنلاین در اختیار ۳۸۵ کاربر شبکه های اجتماعی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS و روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میان سه متغیر اصلی پژوهش و میزان اشتراک گذاری اطلاعات توسط کاربران، رابطه معناداری وجود دارد. به ویژه مضامین مربوط به تشابه ساختاری اخبار جعلی با اطلاعات واقعی و اهداف اشاعه، پیش بینی کننده های قوی تری برای اشتراک گذاری بودند. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی صرفاً بر مبنای اعتبار یا صحت آن نیست، بلکه متأثر از انگیزه های ادراکی، اجتماعی و روانی کاربران است.
طراحی مدل ارزیابی بلوغ سامانه تدارکات الکترونیک دولتی بر مبنای شاخص های کلیدی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
408 - 429
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال طراحی و معرفی شاخص های کلیدی عملکرد ارکان یک مدل بلوغ جامع، متناسب با اهداف دولت الکترونیک بر مبنای عملکرد کنشگران آن است.
روش: این پژوهش کاربردی محسوب می شود و با رویکرد ترکیبی اجرا شده است. در طراحی مدل بلوغ اولیه با هدف اطمینان از قدرت و کاربرد آن، از رویکرد ترکیبی بکر استفاده شده است. در این رویکرد، روش های تحلیل کیفی و کمّی به صورت ترکیبی استفاده شده اند. به منظور شناسایی شاخص های اولیه مدل بلوغ، از تحلیل کیفی محتوای مقاله های علمی مرتبط بهره گرفته شد. برای تقویت و تأیید شاخص های مدل با ۲۵ مدیر و کاربر کلیدی سامانه مصاحبه کیفی انجام و پس از آن مدل اولیه طراحی شد. به منظور ارزیابی مدل به دست آمده، پرسش نامه ای ساختاریافته به کلیه کاربران ارسال شد و ۲۴۲۵ کاربر سامانه به آن پاسخ دادند. در بخش اول این پرسش نامه با استفاده از مقیاس لیکرت و رتبه بندی شاخص های انتخاب شده توسط پاسخ دهندگان، شاخص های اولیه منتخب رتبه بندی شدند. در سؤال های باز در خصوص شاخص های مدنظر پاسخ دهندگان، در مجموع ۸۰۰ پاسخ دریافت شد و با استفاده از تحلیل کیفی این پاسخ ها، مدل نهایی به روزرسانی و تأیید شد.
یافته ها: مدل بلوغ نهایی به دست آمده، چهار سطح را شامل می شود: ۱. اولیه؛ ۲. معاملات الکترونیک؛ ۳. یکپارچگی معاملات؛ ۴. بهینه سازی شده. در هر سطح شاخص هایی شناسایی شده که به واسطه آن ها، امکان ارزیابی عملکرد سامانه ها در آن سطح میسر می شود. این شاخص ها به تفکیک هر سطح به شرح ذیل هستند:
سطح اولیه: سامانه ها در مراحل ابتدایی پیاده سازی قرار دارند و بر قابلیت های فنی پایه، مانند دسترسی پذیری و قابلیت استفاده متمرکزند. علاوه برآن، معیارهای کسب وکار اولیه همچون ثبت نام کاربران و تعداد معاملات در هر سامانه، جزء ملاک های ارزیابی این سطح به شمار می روند.
سطح معاملات الکترونیکی: در این سطح، در سامانه ها تراکنش های الکترونیکی منظم و سیستماتیک مدیریت می شود. شاخص های کلیدی در این سطح، تعداد تراکنش های هم زمان، شفافیت در مشخصات درخواست ها و پردازش به موقع پرداخت ها است.
سطح یکپارچگی معاملات: در این سطح فرایندهای تدارکاتی و جریان های اطلاعاتی با یکدیگر به صورت جامع یکپارچه می شوند. شاخص های این سطح مستندسازی فرایندها، حمایت از تأمین کنندگان داخلی و شفافیت برای ذی نفعان است.
سطح بهینه سازی شده: سامانه ها در این سطح به حداکثر کارایی دست می یابند و معیارهای پیشرفته ای مانند پایداری زیست محیطی، اشتراک داده ها و حفاظت از اطلاعات شخصی را شامل می شوند. ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی مانند کاهش مصرف منابع اداری و رعایت استانداردهای زیست محیطی نیز مورد تأکید قرار می گیرند.
نتیجه گیری: در این پژوهش یک مدل بلوغ شناسایی شد که بر مبنای آن، در هر سطح شاخص های شناسایی شده به ازای هر کنشگر قابل ارزیابی خواهد بود. کنشگران سامانه با عملکرد بهتر در هر مرحله و نهادینه ساختن شاخص های سطح در عملکردشان، امکان ارزیابی شاخص های سطح های بالاتر را فراهم می سازند و بر این اساس، به سطوح بالاتر صعود می کنند. در سطوح ابتدایی شاخص های فنی و اقتصادی، حضور پُررنگ تری دارند و با بهبود عملکرد کنشگران و نهادینه شدن شاخص های سطوح ابتدایی، در سطوح بالاتر شاخص های اجتماعی و زیست محیطی پُررنگ تر خواهند شد.
تبیین الگوی بیش اطمینانی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۵
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیش اعتمادی یکی از مفاهیم مهم رفتاری در تئوری های مالی و روانشناسی است. بیش اعتمادی باعث می شود انسان دانش و مهارت خود را بیش ازحد و ریسک ها را کمتر از حد تخمین زده و احساس کند روی مسائل و رویدادها کنترل دارد در حالی که ممکن است در واقعیت به این صورت نباشد. هدف این پژوهش تبیین الگوی بیش اطمینانی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای هدف پژوهش اطلاعات پژوهش از صورت های مالی شرکت های بورسی در بازه زمانی 1400 – 1389 گردآوری گردید. برای تحلیل های آماری از روش رگرسیون چند متغیره با داده های تابلویی استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون مدل پژوهش نشان می دهد که حاشیه سود خالص، سود هر سهم، بازده دارایی، نسبت جاری، اهرم مالی، نسبت فروش به کل دارایی ها، نسبت فروش به حسابهای دریافتنی، نسبت داراییهای جاری به دارایی ها، نسبت وجه نقد به دارایی ها، نسبت وجه نقد عملیاتی به دارایی ها، اندازه شرکت، نسبت سود عملیاتی از عوامل موثر بر معیارهای بیش اطمینانی مدیران هستند. نتایج این پژوهش اطلاعات مفیدی را برای سیاستگذاران و نهادهای تدوین کننده استانداردهای حسابداری در خصوص کیفیت گزارشگری مالی در راستای سرمایه گذاران فرآهم آورده و موجب توسعه نتایج تحقیقات رفتاری در حوزه مالی می شود.
طراحی نمودارهای کنترل EWMA و Mixed EWMA-CUSUM تحت آزمون طول عمر سانسورشدگی خرابی بر اساس رویکرد شبیه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
257 - 281
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در نظریه قابلیت اطمینان یکی از مهم ترین مشخصه هایی که مورد ارزیابی قرار می گیرد طول عمر محصولات است. طول عمر مشخصه کیفی مهمی است که در زمینه های مختلف به ویژه علوم مهندسی، برای بیان مدت زمان مورد انتظار بقا و توصیف عملکرد یک محصول تولیدی در نظر گرفته می شود. امروزه یکی از دغدغه های تولیدکنندگان و شرکت های تجاری افزایش کیفیت محصول است و در صنایعی که طول عمر به عنوان مشخصه کیفی در نظر گرفته می شود، افزایش کیفیت محصول با افزایش طول عمر آن محقق می شود. از این رو کارشناسان صنایع برای تضمین کیفیت محصولات تولید شده، طول عمر آن ها را پایش می کنند. در عصر حاضر با پیشرفت دانش ساخت و تکنولوژی، محصولات از قابلیت اطمینان بالایی برخوردارند لذا، پایش سلامت محصول تا لحظه وقوع خرابی در شرایط معمولی بسیار زمان بر و پرهزینه است. در نتیجه مهندسین به منظور صرفه جویی در هزینه و زمان برای به دست آوردن طول عمر محصولات از آزمون های طول عمر استفاده می کنند. روش تحقیق: در سال های اخیر برای نظارت بر تعداد و زمان خرابی محصولات از نمودارهای کنترل استفاده شده است. کنترل فرآیند آماری، مجموعه ای از ابزارهای قدرتمند در صنایع تولیدی و خدماتی برای نظارت بر رفتار فرآیند است. نمودار کنترل مهم ترین و موثرترین ابزار کنترل فرآیند آماری در پایش مشخصه کیفی محصولات از طریق کنترل و کشف تغییرات است. یافته ها: داده های طول عمر عموما متقارن نیستند و از توزیع های نامنفی پیروی می کنند. بنابراین، طراحی نمودارهای کنترل تحت آزمون طول عمر باید با توجه به توزیع احتمال داده های خرابی باشد. نمودارهای کنترل سنتی شوهارت برای تشخیص تغییرات بزرگ در فرآیند تحت نظارت کارایی خوبی دارند اما در کشف تغییرات کوچک از حساسیت کافی برخوردار نیستند؛ لذا برای شناسایی تغییرات کوچک به وجود آمده در فرآیند از نمودارهای کنترل با حافظه استفاده می شود. در این پژوهش، فرض بر این است که مشخصه کیفی مورد نظر، طول عمر محصول می باشد. عمر محصولات از توزیع وایبول با پارامتر شکل ثابت و پارامتر مقیاس متغیر پیروی می کند. بنابراین نظارت بر میانگین توزیع وایبول از طریق نظارت بر پارامتر مقیاس انجام پذیر است. در این پژوهش، هدف نظارت بر میانگین طول عمر محصولات که در واقع همان نظارت و ارزیابی پارامتر مقیاس توزیع وایبول است، می باشد. اگر طول عمر محصول از میانگین یا یک مقدار معین و از پیش تعیین شده ای بیشتر شود، محصول منطبق و سالم و اگر از آن مقدار کمتر باشد، محصول نامنطبق و معیوب در نظر گرفته می شود. هر چقدر طول عمر محصول از میانگین هدف یا مقدار در نظر گرفته شده بیشتر باشد، باکیفیت تر است و بالعکس. در این تحقیق جهت پایش طول عمر محصولات، نمودارهای کنترل EWMA و Mixed EWMA_CUSUM تحت آزمون طول عمر سانسورشدگی خرابی طراحی می شوند. حد کنترل و میانگین طول دنباله خارج از کنترل نمودارهای کنترل پیشنهادی با استفاده از الگوریتم شبیه سازی مونت کارلو محاسبه خواهند شد. نتیجه گیری : معیار ارزیابی عملکرد نمودارهای کنترل پیشنهادی، میانگین طول دنباله در حالت خارج از کنترل است. از آن جایی که نمودار کنترل Mixed EWMA_CUSUM، ترکیبی از دو نمودار کنترل EWMA و CUSUM می باشد، مقایسه ای میان عملکرد نمودارهای EWMA و Mixed EWMA_CUSUM انجام می گیرد. بررسی نتایج نشان می دهد نمودار کنترل Mixed EWMA_CUSUM از نمودار کنترل EWMA در جهت کشف تغییرات کوچک در پارامتر مقیاس عملکرد بهتری دارد.
Applying Choice Theory to Prevent Athlete Burnout: A Longitudinal Study on Autonomy and Psychological Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective : Athlete burnout remains a significant concern in competitive sports, with growing evidence highlighting its detrimental effects on performance and mental health. This study examined the efficacy of a Choice Theory-based intervention in reducing burnout symptoms by enhancing autonomy and psychological need satisfaction among elite athletes. Method: Using a longitudinal, randomized controlled design, 156 elite athletes (aged 18–32) from endurance, team, and skill-based sports were allocated to either an 8-week Choice Theory intervention group or a control group receiving standard mental skills training. The intervention incorporated weekly workshops on need identification, cognitive restructuring ("choose to" vs. "have to" thinking), and autonomy-supportive goal setting, alongside coach training in autonomy-supportive communication. Burnout was assessed using the Athlete Burnout Questionnaire (ABQ), while psychological needs were measured via the Basic Psychological Needs Satisfaction in Sport Scale (BPNSSS). Physiological markers (salivary cortisol, heart rate variability) provided objective stress indicators. Results : Results demonstrated significant reductions in emotional exhaustion (p < 0.01, d = 0.72) and sport devaluation (p < 0.05, d = 0.54) in the intervention group compared to controls at 12-month follow-up. Mediation analysis revealed that increased autonomy (β = -0.38, p < 0.001) and competence (β = -0.29, p < 0.01) fully mediated burnout reduction. Physiological data corroborated these findings, with improved HRV recovery (p < 0.05) and lower cortisol levels (p < 0.01) in the intervention group. Conclusions : These findings support Choice Theory as an effective framework for athlete burnout prevention, emphasizing the critical role of autonomy-supportive environments in sustaining long-term athlete well-being. The study advances current practice by demonstrating that structural changes in coaching approaches—particularly empowering athletes with meaningful choices—can significantly mitigate burnout risk. Future research should explore the generalizability of these effects across diverse athletic populations and cultural contexts.
طراحی مدل هوشمند بخش بندی مشتریان حقوقی در مؤسسات مالی و بانکی با بهره گیری از معماری های چندلایه شبکه های عصبی توزیعی مبتنی بر پردازش هوشمند داده های کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
171 - 208
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارائه رویکردی مبتنی بر ارزش طول عمر مشتری (CLV) و شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) برای دسته بندی مشتریان حقوقی بانک می پردازد. CLV در بانک به این معناست که هر مشتری برای بانک چقدر ارزش مالی ایجاد می کند. تحقیق از نوع کاربردی و شبه تجربی و جامعه آماری شامل 127.672 شناسه حقوقی در سامانه مشتریان حقوقی بانک تجارت است. داده ها از طریق فیش برداری از پرونده های مشتریان در یک دوره شش ماهه جمع آوری می شوند. نمونه گیری به صورت تمام شماری است. از الگوریتم های کا-میانگین و شبکه های عصبی مصنوعی برای خوشه بندی مشتریان استفاده می شود. شبیه سازی ها نشان داد که الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی نتایج دقیق تری را نسبت به الگوریتم کا-میانگین ارائه می دهند. این رویکرد می تواند به طور مؤثری مشتریان را به سه خوشه دسته بندی کند. خوشه ها بر اساس نظرات خبرگان بانکی بررسی شدند؛ تا تحلیل عمیق تری انجام شود. با توجه به اطلاعات مشتریان حقوقی بانک تجارت، این دسته ها از نظر CLV مورد بررسی قرار گرفتند. استراتژی های بازاریابی و فروش متناسب با هر خوشه مشتری تدوین شد. رویکرد پیشنهادی در این تحقیق می تواند به بانک ها در بهبود فرآیند دسته بندی مشتریان خود و در نهایت افزایش سودآوری و حفظ مشتریان کمک کند.
اثر افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر میزان مصرف کالاهای خوراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۶۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۰)
750 - 773
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، جهت بررسی اثر افزایش یک درصد نرخ مالیات ارزش افزوده در سال ۱۳۹۰ بر مصرف خوراکی های ۲۵۵۱۴ خانوار شهری و روستایی به روش تفاضل در تفاضل، اطلاعات مربوط به مصرف ۱۵۲ ریزقلم کالا، در ۸ دسته کالایی برنج، نان و غلات، گوشت قرمز و مرغ، گوشت ماهی، لبنیات، میوه و تنقلات، سبزیجات و ادویه و نوشیدنی ها را با در نظر گرفتن سایر عوامل همچون درآمد و بعد خانوار، شغل، وضعیت تأهل، وضعیت سکونت، جنسیت، سن و سواد سرپرست خانوار به همراه شهری یا روستایی بودن آنان جمع آوری شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که اثر افزایش یک درصدی نرخ مالیات بر ارزش افزوده در سال 1390 برای دسته های کالایی برنج، گوشت قرمز و مرغ، گوشت ماهی، لبنیات، میوه و تنقلات، و سبزی و ادویه و نان و غلات، در سطح 99 درصد اطمینان منفی و معنی دار و برای دسته کالایی نوشیدنی ها در سطح 99 درصد اطمینان مثبت و معنی دار بوده است. از این رو، پیشنهاد می شود تا درخصوص اعمال سیاست های مشابه افزایش نرخ مالیات ارزش افزوده با احتیاط بیشتری عمل کرد.
مقایسه اثر رژیم های با و بدون محدودیت کالریک به همراه تمرین تداومی بر بیان ژن های پروتئین پیش ساز آمیلوئید بتا و تائو در بیماری آلزایمر در رت های نر سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر به عنوان شایع ترین بیماری تحلیل برنده مغزی وابسته به سن تعریف می شود. لذا، هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر رژیم های با و بدون محدودیت کالریک به همراه تمرین تداومی، بر بیان ژن های منتخب موثر در بیماری آلزایمر در رت های نر سالمند بود. روش تحقیق: 36 سر رت نر سالمند (26 ماهه با میانگین وزن 3/41 ± 8/437 گرم) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل، تمرین تداومی، تمرین تداومی با محدودیت کالریک، و محدودیت کالریک تقسیم شدند. تمرینات تداومی به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته (10 الی 40 دقیقه) با رعایت اصل اضافه بار روی نوارگردان انجام شد. همچنین، محدودیت کالریک در ابتدا با کاهش 30 درصدی و سپس 20 درصدی در غذای مصرفی اعمال گردید. بافت برداری از مغز، 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و بیان ژن پروتئین پیش ساز آمیلوئید بتا و ژن تائو در بافت در قشر مغز، با روش Real Time-PCR بررسی شد. همچنین، با استفاده از کیت تجاری انسولین خون اندازه گیری شد و توسط مدل هموئوستازی میزان مقاومت انسولینی ارزیابی گردید. به علاوه، جهت تحلیل نتایج از آزمون های آنالیز واریانس یک راهه و تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: به طور کلی یافته ها حاکی از آن بود که بین اثر تمرین تداومی با و بدون محدودیت کالریک بر سطح مقاومت به انسولین در رت های نر سالمند تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری بین چهار گروه مورد بررسی در بیان ژن پیش ساز آمیلوئید بتا و ژن تائو، در بافت مغز رت های نر سالمند وجود نداشت. نتیجه گیری: به طور کلی تمرین تداومی، چه همراه با محدودیت کالریک و چه بدون آن، نمی تواند به تغییر معنی دار در بیان ژن پروتئین پیش ساز آمیلوئید بتا و بیان ژن تائو در بافت مغز رت های نر سالمند منجر شود.
مقایسه تطبیقی تاثیر تحولات بازار نفت بر بازارهای گاز طبیعی اروپا و آسیا با توجه به جنگ روسیه و اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
145 - 184
حوزههای تخصصی:
بحث تأمین و تولید انرژی، به ویژه در زمینه سوخت های فسیلی، توازن جدیدی در قدرت جهانی ایجاد کرده است. بحران جنگ روسیه و اوکراین و تحریم های بین المللی علیه روسیه اهمیت تسلط بر چرخه تولید و توزیع انرژی را نشان می دهد. این مطالعه اثر تحولات اخیرقیمت بازار نفت خام (برنت دریای شمال و نفت خام اورال روسیه) را بر قیمت گاز در بازار اتحادیه اروپا و گاز طبیعی مایع (LNG) در بازار آسیا را تحت تاثیر جنگ روسیه و اوکراین مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور، در مقاله حاضر از برآورد مدل های رگرسیون سری های زمانی پویا شامل مدل بلندمدت حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS)، حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) و رگرسیون هم انباشته کانونی (CCR) و الگوی پویای کوتاه مدت تصحیح خطا (ECM) با استفاده از داده های روزانه از 1 مارس 2021 تا 26 ژانویه 2024، بهره گرفته شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که بازارهای گاز اروپا و آسیا در کوتاه مدت به شدت تحت تأثیر نوسانات قیمت گاز، عوامل ژئوپلیتیکی نظیر جنگ روسیه و اوکراین و قیمت نفت قرار دارند. برآورد و تحلیل مدل کوتاه مدت نشان می دهد که شاخص قیمت گاز مایع طبیعی در آسیا و وضعیت جنگ مزبور، تأثیرگذارترین عوامل بر بازار گاز اروپا هستند، در حالی که بازار گاز آسیا علاوه بر این عوامل، از تغییرات قیمت گاز اروپا نیز به شدت تأثیر می پذیرد. بررسی نتایج الگوی بلندمدت نمایانگر آن است که ارتباط قوی و مثبت میان شاخص های قیمت گاز اروپا و آسیا تأیید شده و اهمیت این ارتباط در تنظیم بازارهای جهانی انرژی برجسته می نماید. جنگ روسیه و اوکراین به عنوان یک متغیر کلیدی ژئوپلیتیکی، تأثیرات معنادار و قابل توجهی بر هر دو بازار گاز داشته است، اما نقش قیمت نفت برنت دریای شمال و نفت اورال روسیه در هر دو بازار مزبور محدود بوده و عمدتاً در کوتاه مدت معنادار نیستند. در مجموع، یافته های این پژوهش بر اهمیت عوامل بین المللی و پیوندهای قیمتی در پویایی بازارهای گاز تأکید دارد و نشان دهنده نقش تعدیل سریع انحرافات از تعادل بلند مدت در هر دو بازار گاز طبیعی اروپا و آسیا می باشد.
بررسی اثربخشی طراحی اسباب بازی های سازه با «الگوی جرو» بر هوش هیجانی کودکان پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی طراحی اسباب بازی های سازه ای مبتنی بر الگوی جرو بر هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی بود. روش شناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در سال 2024 میلادی انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 کودک 4 ساله بود که به صورت خوشه ای از پیش دبستانی های شهر انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه ی 2 ساعته در فعالیت های بازی های سازه ای مبتنی بر الگوی جرو شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل آموزش های عادی را ادامه داد. برای سنجش هوش هیجانی از پرسشنامه سیبریاشرینگ-فرم مربیان استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طراحی اسباب بازی های سازه ای مبتنی بر الگوی جرو به افزایش معنادار هوش هیجانی کل (0.97)، خودانگیزی (0.94)، خودآگاهی (0.84)، خودکنترلی (0.87)، هوشیاری اجتماعی (0.78) و مهارت اجتماعی (0.91) در گروه آزمایش منجر شد (p<0.01). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که طراحی هدفمند اسباب بازی های سازه ای می تواند ابزاری مؤثر برای ارتقاء مؤلفه های مختلف هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی باشد و استفاده از این رویکرد در محیط های آموزشی کودکان توصیه می شود.
نقد و بررسی ماده 34 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل مهمترین موانع و اشکالات موجود در ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ است که منجر به تطویل زمان اجرای احکام و اطاله دادرسی میشوند. این مقاله در پی آن است که با واکاوی دقیق این ماده و رویههای اجرایی مرتبط، راهکارهای عملی و پیشنهادهای اصلاحی برای کاهش تأخیر در اجرای احکام، جلوگیری از سوءاستفاده محکومعلیه و تحقق هرچه سریعتر حقوق محکومله ارائه دهد.
روش پژوهش: این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی و با اتکا به منابع کتابخانهای شامل قوانین، مقررات، کتب تخصصی، مقالات علمی و آرای وحدت رویه و نظریات مشورتی انجام شده است. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی ماده ۳۴ و سایر مواد مرتبط قانون اجرای احکام مدنی و همچنین بررسی مصادیق عملی و مشکلات اجرایی در مراجع قضایی است. از مطالعات تطبیقی با سیستم حقوقی فرانسه نیز برای ارائه راهکارها استفاده شده است.
یافتهها: ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی با ابهامات و خلأهای تقنینی مواجه است که به محکومعلیه امکان میدهد با معرفی عمدی اموال فاقد خریدار، ادعای اعسار ناروا یا معرفی اموال دارای مشکلات ثبتی و حقوقی، روند اجرای حکم را به تأخیر اندازد.
فقدان سامانه یکپارچه و شفاف شناسایی اموال محکومعلیه از موانع اصلی اجرای سریع احکام است.
تسلسل در معرفی اموال توسط محکومعلیه و طولانی شدن فرآیند مزایده از جمله عوامل اصلی اطاله دادرسی هستند.
ضمانتهای اجرایی موجود مانند حبس، به دلیل سختگیری در اثبات تقلب محکومعلیه، ناکارآمد هستند.
اجرای اختیاری حکم در این ماده، بهجای الزامی بودن، به محکومعلیه فرصت سوءاستفاده میدهد.
نتیجهگیری: نتیجه کلی پژوهش حاکی از آن است که اصلاح ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی و الحاق تبصرههای شفافساز ضروری است. همچنین، ایجاد سامانه ملی ثبت شفاف اموال، تشدید مجازاتهای کیفری برای پنهانسازی اموال، اجرای موقت احکام و محدود کردن حقوق اجتماعی محکومعلیه متخلف میتواند به کاهش اطاله دادرسی و تسریع در اجرای احکام بینجامد. در پایان، پیشنهاد میشود با الگوبرداری از نظامهای حقوقی پیشرفته مانند فرانسه، راهکارهای اجرایی نوین در قالب لایحه اصلاحی به مجلس شورای اسلامی ارائه گردد.







