مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزش عشایری


۱.

بررسی نقش اصل 4 ترومن در آموزش و پرورش عشایریِ فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدارس سیار اصل 4 ترومن آموزش عشایری عشایر فارس گلن گیگن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۱۱
هری ترومن برای تأمین منافع سیاسی و مبارزه با کمونیست ها، سیاست خارجی آمریکا را در قالب 4 اصل ارائه کرد که یکی از اصل های مهم آن ترویج آموزش و پرورش در کشورهای جهان سوم بخصوص ایران بود.ترویج آموزش و پرورش در بین عشایر به عهده دانشگاه بریگم یانگ گذاشته شد و از آنجا که فارس بیشترین جمعیت عشایری را داشت بخش تعلیمات عشایری اصل 4 در شیراز مستقر شد.انتخاب فارس بی دلیل نبود و پژوهش پیش روی نیز درصدد پاسخ به این سئوال اصلی است که چرا فارس به مرکزیت شیراز به عنوان کانون فعالیت های آموزش عشایری اصل 4 انتخاب شد و دولت آمریکا و مجریان محلی چه نقشی در ترویج آموزش و پرورش در بین عشایر این استان داشتند؟یافته های پژوهش حاکی است انتخاب این استان جهت تعلیمات عشایری، هدفمند و با هدایت دولت مرکزی و در راستای یکجانشین کردن عشایر بوده است،زیرا دولت پهلوی دو بار(1307 و 1325 شمسی) با شورش سراسری عشایر این استان مواجه شد و بعد از هر شورش تصمیم گرفت آموزش و پرورش را در راستای یکجانشین کردن عشایر ترویج کند که به دلیل عدم برنامه ریزی و کافی نبودن بودجه توفیق چندانی به دست نیاورد و وقتی کارمندان اصل 4 به شیراز رسیدند با حمایت های مالی و تدارکاتی آمریکا و همکاری محمد بهمن بیگی آموزش و پرورش عشایری عملیاتی شد. در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیف همراه با تحلیل و بهره برداری از منابع کتابخانه ای و اسناد، نقش اصل 4 ترومن را در آموزش و پرورش عشایری فارس بررسی کنیم.
۲.

طرح های پیوند اجتماعات محلی روستایی با نظام رسمی آموزش و پرورش در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ آموزش و پرورش روستایی توسعه اجتماع محلی آموزش عشایری سپاه دانش طرح منطقه ای شدن آموزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۸ تعداد دانلود : ۹۳۳
آموزش و پرورش نوین ایران همواره پیوند ناچیزی با اجتماع محلی داشته است و بخشی از ناکامیابی این نظام آموزشی تمرکزگرا را باید پیامد همین ویژگی دانست. هرچند تلاش هایی برای ایجاد پیوند میان اجتماعات محلی و نظام آموزشی صورت گرفته، به نظر می رسد این تلاش ها کافی و موفق نبوده است. این تحقیق می کوشد به این سوال پاسخ دهد که؛ در دوره پهلوی چه طرح های برای ایجاد پیوند میان نظام آموزشی و اجتماعات محلی روستایی وجود داشته و اثرگذاری این طرح ها چگونه بوده است؟ داده ها به روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده اند. نتایج بررسی نشان می دهند در طرح هایی چون «مدارس عشایری» و «سپاه دانش» شاهد پیوندی قابل توجه با اجتماعات محلی هستیم. این پیوند نقش موثری در ورود و گسترش آموزش های نوین به جوامع غیرشهری داشت. طرح های دیگری هم برای کاستن از فاصله نظام رسمی و اجتماع محلی وجود داشته اند (مثل «مکاتب ابتدائیه دهکده ها» و «منطقه ای شدن») که بیشتر روی کاغذ مانده اند.
۳.

تبیین جامعه شناختی - نهادی آموزش عشایری در ایران: مطالعه موردی ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایل قشقایی ایران آموزش عشایری ادغام نهادگرایی تمرکز قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۲۹۲
هر جامعه نظام تربیتی و آموزشی مناسب با ساختارهای سیاسی و اجتماعی و زمانی خود را می طلبد. از آنجا که زیست عشایری از سبک های برجسته زندگی در ایران بوده است، نگارندگان با تمرکز بر ایل قشقایی و نگاهی جامعه شناختی _ نهادگرایانه در این پژوهش به تبیین و بررسی آموزش عشایری در ایران معاصر از دوران پهلوی اول تا جمهوری اسلامی می پردازند. براساس رویکرد نهادگرایی، نهادها برحسب نیاز و برای انجام کارویژه های خاصی ایجاد می شوند، طی زمان تغییر می یابند، و حتی دوام نهادها نیز به پایداری کارویژه های آنها بستگی دارد. فرایند شکل گیری و گسترش آموزش در جامعه عشایری مانند هر نهاد اجتماعی و سیاسی دیگری در طول تاریخ با تغییر و تحولات فراوانی همراه بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش کیفی مبتنی بر اطلاعات و داده های تاریخی موجود گردآوری شده براساس مشاهده اشتراکی، مصاحبه، تحلیل داده های رویدادها و تحلیل گفتمانی از سوی پژوهشگران برجسته، و تحلیل و استنباط فردی، تلاش می شود به دو پرسش پاسخ داده شود: 1. نظام آموزش عشایری چه کارویژه ها و پیامدهایی داشته است؟ 2. چرا و چگونه این  نظام آموزشی در ایران تحت تأثیر ساختار قدرت دولت قرار می گیرد؟ در فرضیه پژوهشی، استدلال می شود که شکل گیری آموزش و پرورش عشایری در ایران تحت تأثیر ذهنیت روشنفکران و سیاستمداران ایرانی نسبت به مسئله ایلی و ساختار قدرت دولت قرار داشته است، و به تغییرات اجتماعی و فرهنگی منجر شده که شامل تمرکز قدرت به نفع دولت مرکزی، زوال قدرت و سلسله مراتب ایلی، ادغام عشایر و همبستگی هویتی بوده است.