مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۵۳۰٬۷۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : داﻧﺸﺠﻮیﺎن رﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷکی ﺑﺎ ﺣﺠﻢ زیﺎد و ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻋﻠﻤی روﺑﺮو ﻫﺴﺘﻨﺪ که اتخاذ روشی صحیح و پیشرفته برای آموزش بهتر و مؤثرتر آنها شایان توجه است. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی انواع مختلف سبک های یادگیری در دانشجویان رشته ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی 385 نفر از دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1400-1401 علاوه بر مشخصات دموگرافیک، تحصیلی پرسشنامه ی سبک یادگیری کلب Kollb را تکمیل نمودند. یافته ها: بیشترین فراوانی سبک یادگیری مربوط به سبک همگرا (1/55%) و کمترین مربوط به سبک تطبیق یابنده (4/9%) بود. سبک واگرا و جذب کننده در دانشجویان دختر و سبک تطبیق یابنده و همگرا در دانشجویان پسر بیشتر بود. بین سبک های یادگیری با سن و جنس و مقطع تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری مشاهده شد (P<0.05). سبک یادگیری با وضعیت تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری نشان داد هم چنین بین مقطع تحصیلی دانشجویان و همخوانی سبک یادگیری دانشجویان با سبک تدریس اساتید رابطه معناداری مشاهده شد. حدود یک سوم دانشجویان آگاهی کم و یا خیلی کمی از سبک های یادگیری داشتند و نیمی از دانشجویان بیان داشتند که سبک تدریس اساتید با سبک یادگیری آن ها همخوانی کم یا خیلی کم دارد. نتیجه گیری: میزان آگاهی دانشجویان در مورد سبک های یادگیری پایین و هم خوانی تطابق سبک تدریس اساتید با سبک یادگیری دانشجویان اندک هست
نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین فرزندپروری ادراک شده و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودشکوفایی که تعداد بسیار اندکی از افراد موفق به دستیابی به آن می گردند، می تواند منجر به احساس خوشبختی و رضایت از زندگی گردد. این مرحله رشدی مبتنی بر ادراک افراد از کیفیت فرزندپروری که تجربه کرده اند و عواملی که به طور غیر مستقیم در شکل گیری آن نقش دارند می-باشد. زنان و مردان متأهل در جایگاه والدین فعلی یا آینده، در پرورش افراد خودشکوفا سهم بسزایی دارند. با این وجود عوامل زمینه ساز خودشکوفایی در آنان به عنوان مهمترین الگوی تربیتی تاکنون شناسایی نشده است، بنابراین در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی برازش مدل ساختاری از روابط بین فرزندپروری ادراک شده، انعطاف پذیری روانشناختی و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل انجام شد. روش: روش این پژوهش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل شهر شیراز در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 409 نفر بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه های خودشکوفایی اهواز اسماعیل خانی (1380)، فرزندپروری ادراک شده گرولنیک و همکاران (1997) و انعطاف پذیری روانشناختی بن ایتژاک و همکاران (2014) و به منظور تحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: بر مبنای یافته ها، مسیر مستقیم حمایت والدین از خودپیروی بر انعطاف پذیری روانشناختی، مهرورزی والدین و انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی معنادار شد. همینطور بر اساس نتایج آزمون بوت استراپ، حمایت والدین از خودپیروی با نقش میانجی انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی اثر غیر مستقیم و معنادار داشته است (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به منظور پرورش افراد خودشکوفا در جامعه پیشنهاد می گردد نهادهای تربیتی به ویژه اداره های آموزش و پرورش، علاوه بر برنامه ریزی درون سازمانی، برنامه ری
مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی-رفتاری، آموزش شفقت به خود و آموزش مثبت نگری بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دختر دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۲۷۱-۲۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات مختلف نشان داده اند که سرمایه روانشناختی، یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر بهبود وضعیت روانی و مقابله با استرس، در کاهش افکار خودکشی است. در این میان، شیوه های مختلف مداخله ای به منظور تقویت سرمایه روانشناختی و کاهش افکار خودکشی مورد بررسی قرار گرفته اند. با این حال، شکاف پژوهشی موجود در زمینه مقایسه تأثیر مداخلات شناختی-رفتاری، شفقت به خود و مثبت نگری بر پایه آموزه های دینی بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دختر دارای افکار خودکشی هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش درمان شناختی-رفتاری، شفقت به خود و مثبت نگری براساس آموزه های دینی بر سرمایه روانشناختی در دانش آموزان دختر دارای افکار خودکشی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که از بین 3 مدرسه از کل مدارس دخترانه متوسطه دوم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه افکار خودکشی (بک و همکاران، 1979) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) بود. پروتکل های آموزشی برای گروه های آزمایش به ترتیب آموزش شناختی – رفتاری (برایان و راد، 2018) به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود (پل گیلبرت، 2000) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و آموزش مثبت نگری بر اساس آموزه های دینی (فرنام و حمیدی، 1395) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته به صورت گروهی دریافت کردند، درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری، با استفاده از نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدن
مطالعه ی فرآیندهای تغییر موثر و اثربخش سازمانی با تاکید بر مدیریت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
213 - 238
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رده های مختلف مدیریتی در هر سازمانی بایستی توجه ویژه ای به موضوع مدیریت تغییرموثر و اثربخش توجه داشته باشند. مدیران در انجام امور جاری باید این نکته را مد نظر داشته باشند که ایجاد تغییرات مناسب و موثر به یکی از اصل های ضروری در سازمان ها و شرکت ها تبدیل شده است. در عصر فعلی، تغییرات اجتناب ناپذیر است و روزانه شتاب می گیرد. سازمان ها به منظور باقی ماندن در بازار رقابت و ادامه ی حیات خویش، بایستی نگرش مثبتی نسبت به موضوع تغییر داشته باشند. نادیده گرفتن یک روند در حال تغییر می تواند بسیار پرهزینه باشد. تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر اهمیت تغییر و تحول در بخش های اداری و حکمرانی کشور و عدم اعتماد به نسخه های غربی نیز نشانده ی این امر است که این موضوع بایستی با تکیه بر مدیریت اسلامی در سطح سازمانی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. در این مقاله، با استفاده از رویکرد فراتحلیل، مقالات منتشر شده از سال ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ در حوزه تغییر سازمانی و مدیریت اسلامی به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و ضرورت تغییر در فرآیند مدیریت سازمان ها در جامعه بررسی شده و نهایتا با تاکید بر مدیریت اسلامی، پیشنهاداتی در راستای تغییرات سازمانی اثر بخش ارائه شده است.
تحلیل ابعاد کلیدی فرایند پیاده سازی هم آفرینی درهتلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
239 - 304
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد کلیدی فرایند پیاده سازی هم آفرینی در هتل داری و با استفاده از روش کیفی فراترکیب و گروه کانونی انجام شده است. در بخش اول برای انجام روش فراترکیب، 1500 مقاله از پایگاه داده های معتبر امرالد، ساینس دایرکت، پروکوئست و ... در بازه زمانی 2004 تا 2022 دانلود و در نهایت 87 مقاله به تحلیل نهایی راه یافتند. در بخش دوم برای بومی سازی فعالیت های اجرایی لازم برای هم آفرینی در صنعت هتل داری با کارشناسان و خبرگان این حوزه گروه کانونی تشکیل شد. در نهایت فعالیت های پیاده سازی هم آفرینی در قالب مقوله های فعالیت های استراتژیک شامل تحلیل استراتژیک و تدوین استراتژی هم آفرینی، فعالیت های عملیاتی شامل عملیات پشتیبانی هم آفرینی و عملیات اصلی و فعالیت های ارزیابی و توسعه شامل کنترل و بهبود مستمر در یک چارچوب نشان داده شد که به صورت گام به گام و مرحله ای است.
چرخه معیوب ارتباط صنعت و دانشگاه: راهکارهایی برای نیل به سوی سرمایه سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانشگاه ها به عنوان تولیدکننده و انتقال دهندیه دانش، نقش مهمی در توسعیه اقتصادی نوآورانه و پایدار ایفا می کنند. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های شکل گیری رابطیه صنعت و دانشگاه انجام گرفت. بستر تحقیق استان خوزستان بود که براساس موضوع، روش تحقیق داده بنیاد انتخاب شد. در راستای اشباع نظری مشارکت کنندگان تحقیق، نخبگان استان متشکل از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز، علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و دانشگاه آزاد همچنین مدیران شرکت های دانش بنیان، 44 نفر بود که با روش هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبیه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. شیویه تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری صورت گرفت. یافته ها نشان داد که مقوله های شرایط علّی ارتباط صنعت و دانشگاه مشتمل بر تکمیل نشدن فرایند شکل گیری صنعت، واماندن از تغییرات فنی و محدودکردن محصولات تولیدی به بازارهای داخلی، غلبیه تفکر نظری محور بر رویکرد کاربردمحوری در دانشگاه، ناهمسویی صنعت و دانشگاه در ایران، گردش دانشگاه بر مدار آموزش های نظری، پژوهش ویترینی سازمان ها، عدم شفافیت نیازهای صنعت و واسپاری باز به شرکت های رقیب بود. همچنین مقوله های شرایط زمینه ای شامل چنبریه دولت بر صنایع و آسودگی مدیران از پشتیبانی دولت، پوشش ناکارآمدی ها با منابع درآمدی نفتی، عدم اولویت امور پژوهشی در سازمان ها، ارتزاق ناتمام دانشگاه از دولت و ضعف مراکز داخلی پژوهش و فناوری صنایع و محروم ماندن کشور از درآمدهای صنایع جانبی بود. به منظور تحقق نگاه علمی و حل چالش های فنی صنایع، بومی سازی محصولات و درنهایت رشد درآمدی صنایع، ارتباط صنعت و دانشگاه باید احیا شود.
فرهنگ گذشته گرای ایرانی؛ تحلیل نشانه شناختی برنامه «تونل زمان» شبکه «من وتو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
63 - 101
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به عنوان ابزارهای حافظه فرهنگی می توانند در احیای گفتمان گذشته گرا نقش داشته باشند. اینکه در هر رسانه ای گذشته مطلوب می تواند گذشته متفاوتی از سایر رسانه ها باشد و هر رسانه، گذشته مشخصی را به عنوان گذشته ایدئال بازنمایی می کند، حائز اهمیت است. این مقاله به تحلیل نحوه بازتولید گذشته ایرانی توسط رسانه ای همچون برنامه تونل زمان شبکه من وتو را می پردازد که در بازنمایی و بازتولید گفتمان گذشته گرا نقشی اساسی ایفا می کند. این مطالعه با بهره گیری از روش نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو-مسکو انجام شده است. از مفاهیمی مانند تقابل های دوگانه، خود و دیگری، فرهنگ و نافرهنگ، متن و نامتن، و حضور و غیاب برای تحلیل داده ها استفاده شده است. محتوای برنامه «تونل زمان» به عنوان نمونه انتخاب و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهند که رسانه ها، به ویژه محتوای برنامه «تونل زمان»، چگونه گذشته را از حالت نامتن و میت به متن واجد حیات تبدیل می کنند. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که گذشته مطلوب معرفی شده در این برنامه، گذشته زمان پهلوی است که از طریق مکانیسم های فرهنگی بازتولید و بازنمایی می شود. رسانه ها می توانند از طریق فرایندهای فرهنگی، گذشته را به عنوان آینده مطلوب بازتولید کنند. در این پژوهش، الگویی از فرهنگ گذشته گرای ایرانی ارائه شده است. پیشنهاد می شود پژوهش های آینده به بررسی نقش دیگر رسانه ها در بازتولید گفتمان های مشابه بپردازند. از محدودیت های این پژوهش می توان به تمرکز بر یک برنامه خاص اشاره کرد که تعمیم نتایج به دیگر محتواهای رسانه ای را محدود می سازد.
مقایسه بازنمایی زنان ایران و امریکا در وب سایت رادیوفردا در سال های 1399-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
103 - 134
حوزههای تخصصی:
تصویری که ما از دنیای پیرامون داریم، در بسیاری از موارد ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چگونگی بازنمایی زنان در رسانه ها نیز به ایدئولوژی، عقاید و اهداف تولیدکنندگان محتوا مرتبط است و بازنمایی های متفاوت، تفسیرهای متفاوتی را از سوی مخاطبان در پی خواهد داشت. در مقاله حاضر، نحوه بازنمایی زنان در ایران و امریکا در وب سایت رادیوفردا در سال های 1399 تا 1400 مقایسه و تحلیل شده است. در این تحقیق با بهره گیری از روش تحلیل محتوا به بررسی نقش زنان در رسانه ها پرداخته می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که وب سایت های خبری به فراخور ایدئولوژی های خاص خود، اخبار و رویدادها را منتشر می کنند و بر افکار عمومی تأثیر گذاشته و به آن شکل می دهند. معمولاً پوشش خبری از سوی این رسانه ها با نوعی سوگیری همراه است. این مطالعه نشان داد که وجود سوگیری در گزارش های رسانه ای مرتبط با زنان امری متداول است. یافته های تحقیق نشان می دهند که رسانه های فارسی زبان مستقر در خارج از کشور، به ویژه رادیو فردا، به نوعی تلاش می کنند تا موفقیت های مثبت زنان ایرانی را نادیده گرفته و تصویری منفی از آنان ارائه دهند و به نوعی درباره وضعیت زنان ایران سیاه نمایی می کنند، این در حالی است که در همین رسانه، تصویری کاملاً متفاوت و مثبت از زنان امریکایی به نمایش گذاشته می شود. به طور کلی، نحوه پوشش خبری موضوعات مربوط به زنانی که در ایران زندگی می کنند کاملاً منفی و زنانی که در امریکا زندگی می کنند کاملاً مثبت است.
احساسات دانشجویان ایرانی در فضای دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
119 - 146
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به تحلیل احساسات و نگرش های دانشجویان ایرانی درباره دانشگاه ها و فضای آن ها پرداخته است. داده های تحقیق شامل ۵۱۰۸ پست منفرد از پلتفرم اجتماعی ایکس، منتشرشده در فاصله آذر ۱۴۰۲ تا آذر ۱۴۰۳ است. تحلیل احساسات با استفاده از ابزارهای مدرن و خوشه بندی K-means انجام شد که به شناسایی هفت خوشه اصلی منجر شد: 1) خوشه صفر به جنبه های چندگانه زندگی دانشگاهی پرداخته است و به ویژه بر استادان تأکید دارد؛ 2) خوشه یک دیدگاهی مثبت تر نسبت به زندگی اجتماعی در دانشگاه ارائه می دهد و پست ها به ویژه از روابط میان دانشجویان قدردانی کرده و از اندرکنش های مثبت با کارکنان و جو عمومی دانشگاه رضایت دارند؛ 3) خوشه دو برخلاف خوشه های دیگر احساسات منفی و انتقاداتی را به همکلاسی ها نشان می دهد؛ 4) خوشه سه بر اندرکنش های دانشجویان با پرسنل امنیتی و حراست دانشگاه متمرکز است و نگرانی ها درباره سخت گیری ها، ریاکاری های ادراک شده و رفتارهای مداخله جویانه را بیان می کند؛ 5) خوشه چهار به طورخاص بر دانشجویان مرد تمرکز دارد و پست ها از قضاوت های منفی درباره ظاهر و رفتار آن ها تا ابراز علاقه و تحسین متغیر هستند؛ 6) خوشه پنج تأثیر عمیق زندگی دانشگاهی بر سلامت عاطفی دانشجویان را بازتاب می دهد و هم از شادی ها و هم از ناامیدی ها در مواجهه با این محیط منفرد صحبت می کند؛ 7) خوشه شش به روابط میان دانشجویان و استادان پرداخته است.
بازخوانی علم مدنی طوسی؛ راهی به سوی فهم لایه ای و چند بعدی از امر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله در پی بازخوانی علم مدنی حکیم نصیرالدین طوسی و گشودن راهی به سوی فهم امر اجتماعی است. روش: روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است. یافته ها: در اندیشیه خواجه طوسی، علم مدنی در ذیل حکمت عملی به اعمال آگاهانه و ارادی انسان می پردازد. از این رو برحسب مبدأ کنش انسانی می توان قائل به انواع سه گانیه علم مدنی شد. اگر محقق به کنش هایی توجه کند که مبدأ و منشأ آن ها ذات و طبیعت انسان باشد، محصول معرفتی او «علم مدنی حِکمی» است که همیشه ثابت است که از روش برهان پیروی و لاییه زیرین معرفت اجتماعی را تولید می کند. اگر مبدأ کنش ها وضع انبیا و امامان باشد، «علم مدنی شرعی» شکل می گیرد و روش آن اجتهادی است. اما اگر کنش های انسان ناشی از وضع و قرارداد اجتماعی باشد، مطالعیه آن در صلاحیت «علم مدنی خطابی» است که مقصود از آن نگاه واقع گرایانه به حقایق تاریخی و دستیابی به مصالح، منافع و دفع شرور است. نتیجه گیری: با توجه به الگوی علم شناختی حکیم طوسی، «امر اجتماعی» به مثابیه هستی اعتباری، برحسب مبدأ کنش انسان دارای دو لاییه ثابت و متغیر است و دانش اجتماعی نیز امری فرایندی و محصول حرکت در بین این لایه ها است؛ بنابراین برای مطالعه و تبیین لایه های امر اجتماعی می توان انواع سه گانه ای از علم مدنی را صورت بندی کرد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۱۹۶-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماران تحت دیالیز با چالش های جسمی و روانی متعددی روبرو هستند که می تواند امید به زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، مداخلات روان درمانی مانند گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان روش های مؤثر برای بهبود سلامت روان شناخته شده اند. با این حال، مقایسه اثربخشی این دو روش بر افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران دیالیزی مراجعه کننده به مرکز دیالیز بیمارستان خاتم الانبیا در شهرستان شاهرود در سال 1402 به تعداد 211 نفر بودند. از بین افراد جامعه آماری، 45 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر، 1991) بود. پروتکل درمان شناختی-رفتاری (والساراج و همکاران، 2021) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2023) برای گروه هیا آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی در پس آزمون اثر معنی دار داشت (001/0 >P). بین نمرات امید به زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری صرف نظر از نوع مداخله، تفاوت وجود داشت. از بین دو روش مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی مؤثرتر بود (001/0 >P) نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که استفاده از مداخلات روان درمانی، به ویژه شناختی رفتاری، می تواند به عنوان یک راهکار کاربردی در بهبود امید به زندگی و ارتقای سلامت روان بیماران تحت دیالیز مورد توجه قرار گیرد
Analytical Hierarchy Process in Identifying and Ranking Factors Affecting L1 Use among Iranian EFL Teachers
حوزههای تخصصی:
Consolidating the students’ L1 permits instructors to supply clear clarifications and moderate potential challenges in comprehension. By recognizing the esteem of L1, instructors can advance more successful dialect instruction. Hence, this ponder investigated the essential variables influencing Iranian instructors’ utilization of L1 in EFL classrooms. The members of the think-about group were chosen through comfort inspection. A pairwise survey was conducted, and 32 tall school English instructors from Gorgan, Golestan, Iran, reacted to the questions. Along these lines, 20 instructors out of 32 were chosen based on their level of instruction and the consistency of their reactions. They were counseled on how the pairwise survey was answered to get more reliable reactions. After analyzing the information utilizing the Master Choice computer program and Explanatory Chain of command Handle (AHP), it was uncovered that instructors, for the most part, favored utilizing L1 to decrease negative full of feeling channels in a classroom environment, such as making less tense environment, additionally improving positive emotional channels like motivating the learners. It was also concluded that the other reasons behind the teacher's L1 utilization were for classroom administration purposes, social targets, and cognitive engagement of the understudies. The discoveries of this thinking suggest that EFL instructors and TEFL approach producers join L1 in teaching-learning and prepare more viably and intentionally.
مفهوم سازی اعتیاد به بازی های برخط در نوجوانان ایرانی: یک مطالعه کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اعتیاد به بازی های آنلاین نوجوانان در قالب مطالعه کیفی و به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان 20 نوجوان پسر 13 تا 18 ساله شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که اعتیاد به بازی های آنلاین پدیده ای پیچیده و چندبعدی است که تحت تأثیر عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی قرار دارد. از جمله عوامل علی مؤثر بر اعتیاد به بازی های آنلاین در بعد فردی می توان به پرکردن اوقات فراغت و شخصی، در بعد اجتماعی می توان به ارتباطی، شهرت و کسب ثروت اشاره کرد. همچنین عوامل زمینه ای شخصی، کار و بازاریابی و حمایت اجتماعی ادراک شده در ابعاد فردی، اجتماعی و خانوادگی نقش مهمی در بروز این پدیده ایفا می کنند. از سوی دیگر بهبود دقت و تمرکز، کنترل خشم، شادابی و رفع افسردگی در بعد فردی و دوست یابی، حرفه ای و معروف شدن در بعد اجتماعی، پیامدهای مثبت اعتیاد به بازی آنلاین بدست آمدند. در نهایت پژوهش حاضر نشان داد که کمبود وقت برای فعالیت های روزمره و افت درسی، شخصی، آسیب به سلامت جسمانی در بعد فردی و درک نشدن توسط خانواده در بعد خانوادگی از جمله پیامدهای منفی اعتیاد به بازی های آنلاین بود. پیشنهاد می شود برنامه ریزان تعلیم و تربیت برنامه های آموزشی مشاوره ای خود را بر چگونگی پرکردن مفید اوقات فراغت، ایجاد تفریحات سالم و لذت بخشِ شخصی سازی شده، مقابله با تنش ارضای نیازهای فردیِ ناراحتی، تنهایی و افسردگی، خستگی، تخلیه مناسب هیجانات با ورزش و ایجاد شبکه های اجتماعی و دوستی، متمرکز کنند.
اثبات محتوای قانون حاکم در داوری های بین المللی: مطالعه تطبیقی حقوق ایران، کامن لا، حقوق نوشته و حقوق فرامرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
107 - 133
حوزههای تخصصی:
در بسیاری موارد، ممکن است قوانین مختلفی بر جنبه های متعدد اختلاف مطرح شده در داوری بین المللی، حاکم باشد و این امر، ضرورت به کارگرفتن راهکاری معقول جهت اثبات محتوای این قوانین توسط طرفین اختلاف و داوران را مطرح می نماید. در این موارد با توجه به فقدان چارچوب قانونی مشترک مانند آنچه در قوانین داخلی مطرح است، تعیین نقش هرکدام از دیوان داوری و طرفین اختلاف در ارتباط با اثبات محتوای قوانین حاکم و طریقه اثبات محتوای مزبور چالشی جدی محسوب می شود. باری، رویکردهای حقوق های ملی نسبت به شیوه اثبات قانون خارجی در دعوای مطرح شده نزد دادگاه داخلی، در پاسخ به سؤالات فوق تأثیرگذار است؛ در توضیح این امر باید گفت حقوق دانان کامن لا بیشترمعتقد به مکلف بودن طرفین و وکلای آنان به اثبات قانون حاکم از طریق ارایه لوایح نزد داوران بین المللی بوده و در مقابل، به طور معمول حقوق دانان کشورهای حقوقِ نوشته، ضمن تکیه بر فرض « علم قاضی به قوانین » قائل به اختیار یا تکلیف دیوان داوری به تحقیق درباره محتوای قانون حاکم بر اختلاف از طریق استفاده از کارشناس حقوقی می باشند. در توضیح فرضیات این مقاله، باید بیان داشت رویکرد متفاوت دو نظام حقوق نوشته و کامن لا نسبت به آیین دادرسی، موجب افتراق در نقش های طرفین اختلاف و مقام رسیدگی کننده؛ شیوه اثبات قانون خارجی؛ شیوه انتخاب کارشناس و همچنین ارزش اثباتی استماع شفاهی شده است. در این مقاله، با رویکردی تحلیلی-تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، منافع و مضارّ رویکردهای یادشده مورد بررسی قرارگرفته و نهایتاً، با هدف دست یابی به « بهترین رویه بین المللی »، ضمن ارایه رهنمود های لازم به بازیگران حوزه داوری بین المللی، به بحث از نقش طرف های دخیل در داوری بین المللی در اثبات محتوای قوانین حاکم بر اختلاف و شیوه اثبات آن پرداخته شده است.
تحلیل تطبیقیِ نقش ایدئولوژی های سیاسی در تحول مفهومی اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها؛ با درنگی بر نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
134 - 166
حوزههای تخصصی:
دو خوانشِ سنتی و نوین از اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها وجود دارد. به موجب نخستین خوانش، یک رفتار تنها زمانی جرم است که پیش از ارتکاب، برای آن در قانونِ مصوب از سوی نمایندگان مجلس، مجازات تعیین شده باشد. طبق خوانش دوم، ضرورتی ندارد که فقط نمایندگان مجلس، قانون گذار باشند، بلکه سایر قوای حکومتی نیز می توانند به منظور حمایت از جامعه در برابر رفتارهای ذاتاً خطرناکی که از سوی مجلس جرم انگاری نشده اند، اقدام به جرم انگاری نمایند. گزینش هر یک از این خوانش ها به نوع ایدئولوژی مورد پذیرش حکومت ها بستگی دارد. در این مطالعه ی تطبیقی، کیفیت استنباط از اصل قانونی بودن در بافتارِ ایدئولوژی های تمامیت خواه، لیبرال و ایدئولوژی شرعی حاکم بر نظام حقوقی ایران مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که حکومت های اقتدارگرای فاشیسم و نازیسم، عملاً به هیچ یک از خوانش ها پایبند نبودند. در برابر، از آنجا که حاکمیت قانون یکی از اصول لیبرالیسم است، حکومت های مبتنی بر این ایدئولوژی، همواره به خوانش سنتی پایبند هستند. گرایش نظام حقوقی ایران در قلمروِ تعزیرات غیر منصوص شرعی، مبتنی بر خوانش سنتی است. در حدود و تعزیرات منصوص شرعی، هیچ کدام از خوانش ها پذیرفته نشده است و تنها در برخی مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام، می توان نشانه هایی از پذیرش خوانش نوین را یافت. این پژوهش، بنیادیِ نظری و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات با استفاده از کتاب ها و مقالات به زبان فارسی و انگلیسی گردآوری شده اند.
تناسب جرم و مجازات در حقوق بین الملل کیفری
حوزههای تخصصی:
تناسب جرم و مجازات یکی از اصول بنیادین حقوق بین الملل کیفری است که بر اجرای عدالت و جلوگیری از بی عدالتی در مجازات تأکید دارد. این اصل بیان می کند که شدت و نوع مجازات باید با ماهیت و شدت جرم همخوانی داشته باشد. در حقوق بین الملل کیفری، دادگاه ها و نهادهای قضایی بین المللی موظفند تا با توجه به عوامل مختلف از جمله شدت جرم، نقش و مشارکت متهم، تاثیرات جرم بر جامعه و قربانیان، و شرایط خاص پرونده، تصمیم گیری کنند. رعایت این اصل نه تنها به حفاظت از حقوق بشر کمک می کند، بلکه به افزایش اعتبار و مشروعیت نظام های قضایی بین المللی نیز می انجامد. در عین حال، چالش های اجرایی و مفهومی مانند تعریف دقیق جرم های بین المللی و تعیین معیارهای مناسب برای مجازات ها، همچنان وجود دارد. این مقاله به بررسی اصول و چالش های موجود در تناسب جرم و مجازات در حقوق بین الملل کیفری پرداخته و نقش آن در تقویت نظام عدالت بین المللی را مورد تحلیل قرار می دهد.
تحلیل سیاست کیفری قانونگذار ایرانی در قبال جرایم تروریستی: چالش ها و راه کارها
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
499-514
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ابعاد مختلف تروریسم و تأثیرات آن بر حقوق قربانیان و نظام حقوقی ایران می پردازد. مسئله اصلی این پژوهش، شناسایی چالش ها و خلأهای قانونی موجود در نظام حقوقی ایران در زمینه مقابله با جرایم تروریستی و جبران خسارت به قربانیان است. اهداف این پژوهش شامل شناسایی حقوق قربانیان جرایم تروریستی، بررسی فرآیند احراز مسئولیت مسئولین جنایات تروریستی و تحلیل راهکارهای قانونی و حقوقی جبران خسارات ناشی از این جرایم می باشد. روش تحقیق به کاررفته در این پژوهش، تحلیل اسنادی و تطبیقی است که به بررسی قوانین و کنوانسیون های بین المللی و مقایسه آن ها با نظام حقوقی ایران می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که نظام حقوقی ایران با چالش های جدی در زمینه تعریف جامع تروریسم و جبران خسارت به قربانیان مواجه است. همچنین، عدم وجود یک چهارچوب قانونی جامع و کارآمد در زمینه تروریسم می تواند به تداوم و گسترش این پدیده منجر شود. نتایج این پژوهش بر ضرورت تدوین قوانین جامع و مشخص در زمینه تروریسم و جبران خسارت به قربانیان تأکید دارد. همچنین، پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت حقوقی و قضایی در این زمینه ارائه می شود که شامل تقویت همکاری های بین المللی، ایجاد سازوکارهای مؤثر برای جبران خسارت و توجه به حقوق بشر و حمایت از قربانیان است.
آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: خسته شدن ورزشکاران مستعد آسیب و قرارگیری آنها در وضعیت هایی نظیر انجام مانور برشی احتمال ریسک آسیب لیگامان صلیبی قدامی را افزایش می دهد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال است که آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر می دهد؟ روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه تجربی بوده و در دو گروه کنترل و تجربی به صورت طرح پیش آزمون و پس آزمون با و بدون خستگی قبل و بعد تمرینات عصبی- عضلانی اجرا شد. 32 دانشجوی مرد ورزشکار 18 تا 25 سال همراه با نقص کنترل تنه، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل (16 نفر) و تجربی (16 نفر) قرار گرفتند. از صفحه نیرو جهت اندازه گیری نیروهای عکس العمل زمین استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای تجزیه وتحلیل آماری در سطح کوچک تر از 05/0P < بکار گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بهبود معنی دار متغیرهای نیروی عکس العمل زمین را در پس آزمون گروه تجربی نسبت به پیش آزمون نشان داد (05/0P<). درحالی که هیچ یک از این متغیرها در گروه کنترل تغییر معنی داری نداشتند (05/0P>). نتیجه گیری: به نظر می رسد انجام تمرینات عصبی - عضلانی تنه و ران در ورزشکاران با نقص کنترل تنه سبب بهبود قابل توجهی در ثبات کنترل تنه می شود به طوریکه در شرایط با و بدون خستگی توانستند بهبود معناداری را در پارامترهای منتخب نیروهای عکس العمل زمین نشان دهند. لذا احتمالاً این شیوه تمرینی را بتوان بعنوان روشی سودمند در ورزشکاران و شرایط نامبرده توصیه نمود.
اثربخشی ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کمبینای مبتلا به افسردگی اساسی: مطالعه تک آزمودنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از درمان ها نه تنها باید عدم وجود بیماری باشد، بلکه هم چنین بهبود رضایت از زندگی بیمار نیز باید مورد توجه قرار گیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی بر افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کم بینای مبتلا به افسردگی اساسی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری شامل اعضای گروه واتساپ دانشجویان بهزیستی مشهد در شهریورماه 1401، (110 عضو)، بود؛ از آن میان 2 شرکت کننده ی کم بینای مبتلا به افسردگی اساسی (یک خانم و یک آقا)، به روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. از پرسش نامه افسردگی بک- ویرایش دوم (1996) و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت رضایت و لذت از زندگی اندیکت و همکاران (1993) برای ارزیابی استفاده گردید. شرکت کنندگان 12 جلسه ، 1 ساعت در هفته، مداخله را دریافت کردند؛ و 3 ماه پیگیری شدند. داده ها به کمک شاخص تغییر پایا، اندازه اثر و تحلیل دیداری نمودارها، تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی در تلفیق با مصاحبه انگیزشی رضایت از زندگی شرکت کنندگان را در پس از درمان تا مرحله پیگیری به طور قابل توجهی افزایش داده است. نتیجه گیری: یافته ها از این امر حمایت می کند که تلفیق ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی با مصاحبه انگیزشی می تواند روش مناسبی برای افزایش رضایت از زندگی دانشجویان کم بینای مبتلا به افسردگی اساسی باشد؛ لذا پیشنهاد می شود از این مداخله به منظور ارتقای کیفیت زندگی این افراد استفاده شود.
مسؤولیّت مدنی عوامل متعدّد و نحوه تقسیم مسؤولیّت بین آنها در حقوق ایران و اصول حقوق مسؤولیّت مدنی اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
299 - 334
حوزههای تخصصی:
هرگاه در مسؤولیّت مدنی، عامل ورود خسارت واحد باشد مشکل چندانی در تعیین فاعل فعل زیانبار پیش نمی آید و به راحتی می توان به وجود یا عدم وجود رابطه سببیّت میان فعل ارتکابی و ضرر وارده پی برد، امّا هنگامی که عوامل ورود خسارت، متعدّد بوده و چندین عامل در ورود خسارت دخالت داشته باشند مسأله از پیچیدگی و اهمیّت دو چندان برخوردار می شود. این مسأله از مباحث دشوار مسؤولیّت مدنی است؛ چه آن که از یک طرف، ابتدا باید مسؤولان حادثه از بین عوامل متعدّد متمایز شده و از طرف دیگر، در مرحله بعد، نحوه مراجعه زیاندیده به عوامل و نیز میزان مسؤولیّت هر یک از عوامل تعیین شود که این امر مستلزم وجود ضوابط و معیارهای مشخّص است تا هم از صدور آراء متعارض جلوگیری گردد و هم زیانی جبران نشده باقی نماند و مهم تر این که جبران خسارت به نحو عادلانه ای صورت گیرد تا بر کسی اجحافی نشود. امّا این که در صورت تعدّد عوامل، چه روشی برای جبران خسارت عادلانه است از سخت ترین مباحث حقوق مسؤولیّت مدنی است. در این تحقیق، موضوعات مذکور به شیوه توصیفی - تحلیلی با توجّه به مقرّرات موضوعه، نظرات فقها ودکترین حقوقی به صورت تطبیقی در حقوق ایران و اصول حقوق مسؤولیّت مدنی اروپا مورد بررسی گرفته تا تشابهات، تفاوت ها و خلأهای موجود در حقوق ایران نمایان شود.