مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
آموزش خانواده
حوزه های تخصصی:
" امروزه مساله وابستگی به مواد مخدر، به صورت یک مشکل جهانی در آمده است و عوارض ناشی از آن، از جنبه های مختلف بر جامعه ضربه وارد می کند. خانواده، به عنوان عنصر اصلی جامعه، در پدید آمدن و درمان این اختلاف، نقش به سزایی دارد. از جمله روش های روان درمانی برای درمان اختلال وابستگی به مواد، گروه درمانی و دیگری آموزش خانواده می باشد. بر این اساس، در این پژوهش، به بررسی تاثیر گروه درمانی با ساختار و آموزش خانواده در کاهش میزان تمایل به مصرف مواد و کاهش فراوانی بازگشت در بیماران دارای تشخیص وابستگی به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز بازتوانی اعتیاد سازمان بهزیستی شهر اصفهان، پرداخته شد. روش پژوهشی مورد استفاده، روش نیمه تجربی از نوع (پیش آزمون – پس آزمون) همراه با پیگیری 2 ماهه بود. بدین منظور، 2 گروه 14 نفره از بین بیماران یاد شده، که سم زدایی را با موفقیت طی کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه اول، به عنوان گروه آزمایش، یک دوره گروه درمانی 8 جلسه ای گروه درمانی و همسران آنان نیز یک دوره 8 جلسه ای آموزش خانواده دریافت کردند. گروه دوم، هم به عنوان گروه گواه از بین بیماران سم زدایی شده همان مرکز، به صورت تصادفی انتخاب شدند که مداخلات یاد شده را دریافت نکردند. برای سنجش میزان بازگشت، از ابزار آزمایشگاهی رنگ سنجی نارک لایه (TLC) و برای سنجش میزان تمایل به مصرف مواد، از مقیاس پیش بینی بازگشت (RPS) استفاده سد. نتایج نهایی حاکی از آن بود که گروه درمانی و آموزش خانواده، باعث کاهش معنادار میزان وسوسه و تمایل به مصرف مواد در مرحله پس آزمون شده است. البته این تفاوت، در مرحله پیگیری 2 ماهه، معنادار نبود. افزون بر این، مداخلات یاد شده، باعث کاهش معنادار فراوانی برگشت در گروه آزمایش در مرحله پیگیری شد.
"
تاثیر آموزش روش های تربیتی بر اساس دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی شیوه های تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی و اثر آن بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان پرداخته شده است. روش تحقیق تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شده است. جامعه آماری مادران دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان اصفهان بودند. نمونه آماری 30 نفر از مادران برای گروه آزمایش و 30 نفر برای گروه گواه بودند که به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن براساس بازآزمایی 84/0 و براساس آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که شیوه های تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان مؤثر بوده است (01/0 ).
تاثیر آموزش خانواده بر تغییر گونه شناسی خانواده در مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش خانواده بر گونه شناختی خانواده های دارای کودک عقب مانده ی ذهنی بود. در این پژوهش از روش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل و گمارش تصادفی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 30 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ی ذهنی انتخاب و در دوگروه آزمایش و گواه به شیوه ی تصادفی گماشته شدند. قبل از هر اقدام، هر دو گروه مورد پیش آزمون به وسیله ی مقیاس خودگزارشی فرایند و محتوا قرار گرفتند و بدینوسیله وضعیت گونه شناسی خانواده ی شرکت کنندگان مشخص گردید. سپس گروه آزمایش در این مطالعه به مدت 10 جلسه ی 2 ساعته براساس مولفه های مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده مورد آموزش قرار گرفتند. پس از آموزش، پس آزمون در مورد هر دو گروه کنترل و آزمایش به عمل آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد خانواده هایی که در معرض برنامه ی آموزش قرار گرفتند، پس از اتمام برنامه از وضعیت گونه شناسی خانوادگی بهتری برخوردار شده بودند. این مطالعه همچنین نشان داد که تدبیر مورد استفاده در این مطالعه دارای اثربخشی مناسبی برای آموزش خانواده می باشد. در مجموع این مطالعه ویژگی تجویزی مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده را مورد تایید قرار داد.
اثربخشی کارگاه آموزشی کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در هر جامعه ای، رابطه مناسب والدین و کودک از عوامل مهم و تعیین کننده تحول کودک و سلامت روانی اعضای آن است. این امر در دوره پیش دبستانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کارگاه کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی به شمار می رود. گروه نمونه را 44 نفر از والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران تشکیل دادند. والدین در پی فراخوانی به وسیلة مسئولان مدرسه در زمینه شرکت در کارگاه آموزشی با عنوان تربیت کودک اندیشمند، اعلام آمادگی نمودند. جلسات کارگاه هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش ازتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تی وابسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از داده های مقیاس فرزندپروری نشان داد که مداخله حاضر شیوه های فرزندپروری مطلوب والدین را افزایش داده است و اندازه اثر این آموزش بر مؤلفه شیوه فرزندپروری مقتدرانه بالاتر از دیگر مؤلفه ها است. در ضمن مداخله اثر معناداری بر روی مشکلات رفتاری کودکان نداشت.
نتیجه گیری: از دلایل احتمالی عدم اثربخشی آموزش بر مشکلات رفتاری کودکان را می توان به کوتاهی مدت زمان سپری شده از آموزش نسبت داد. بدین معنا که انتظار می رود بخش اعظمی از نتایج آموزش های خانواده محور پس از گذشت زمان ایجاد شود تا اعضا بتوانند از فرصت لازم جهت استفاده از آموزش ها در محیط خانواده بهره مند شوند
نیازسنجی آموزشی برنامه های آموزش خانواده برای اولیاء دانش آموزان ناحیه یک تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی نیازهای آموزشی اولیاء شرکت کننده در برنامه های آموزش خانواده آموزش و پرورش ناحیه یک تبریز انجام شد. روش پژوهش از نظر اجرا روش توصیفی، پیمایشی و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل والدین کلیه دانش آموزان که در سال تحصیلی92-91 در این ناحیه مشغول به تحصیل بودند. برای انجام تحقیق، تعداد 382 نفر والدین به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه محقق ساخته به ترتیب (پرسش نامه والدین دانش آموزان ابتدایی 59 سؤال بسته پاسخ و یک سؤال باز پاسخ)، (پرسش نامه والدین دانش آموزان راهنمایی 55 سؤال بسته پاسخ و یک سؤال باز پاسخ) و (پرسش نامه والدین دانش آموزان متوسطه 62 سؤال بسته پاسخ و یک سؤال باز پاسخ) در یک مقیاس لیکرت 5 درجه ای (خیلی کم- کم- متوسط- زیاد و خیلی زیاد) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار توسط پنج نفر از اساتید دانشگاه های تهران و تبریز تأیید و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 980/0، 871/0 و 976/0 محاسبه شده است. برای رسیدن به اهداف تحقیق 5 سؤال پژوهشی در نظر گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمونt مستقل، واریانس یک راهه(Anova)) در نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش نشان می دهد که نیازهای بعد اخلاقی- مذهبی مهم ترین نیاز آموزشی اولیاء در برنامه های آموزش خانواده هستند. ابعاد اجتماعی- فرهنگی، روان شناختی- تحصیلی، مسائل نوپدید و مسائل جسمی- بهداشتی در اولویت های بعدی نیازهای آموزشی والدین قرار دارند. سایر یافته های پژوهش نشان داد که میان نیازهای آموزشی والدین و متغیرهایی هم چون جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و شغل اولیاء تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی همراه با آموزش خانواده بر مؤلفه های مرتبط با خودکشی در دختران اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی همراه با آموزش خانواده بر مؤلفه های مرتبط با خودکشی در میان دختران اقدام کننده به خودکشی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی بود که از طرح گروهی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده می کند. جامعه پژوهش حاضر را تمام دختران دارای پیشینه خودکشی در شهرستان سنندج تشکیل می دادند که پس از ارزیابی بالینی اولیه و کسب ملاک های ورود به پژوهش، تعداد 18 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت داوطلبانه در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (10 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه هفتگی گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با آموزش خانواده را دریافت داشتند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه افکار خودکشی بک (BSII) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بودند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با آموزش خانواده اثر معنی داری بر کاهش علائم افسردگی، افکار خودکشی گرا و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان داشته است. دستاوردهای درمانی، در پیگیری 3 ماهه همچنان حفظ شده بودند. می توان گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با آموزش خانواده را به عنوان درمان گروهی اثربخش برای دختران دارای افکار خودکشی گرا به کاربست.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال تنوع طلبی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه میزان وقوع خیانت در زمان تأهل آمار دقیقی در دست نیست. این در حالی است که بی شک در همه جوامع ازدواج بر پایه قرار دادی انجام می گیرد که در آن هر دو همسر متعهد می شوند نسبت به یکدیگر وفادار باشند. مسئله خیانت زمانی رخ می دهد که در ازدواجی که طرفین متعهد به تک همسری باشند، یکی از آن ها مخفیانه تعهد را نقض کند. تحقیقات نشان داده اند به دلیل نقش مهم اعضای خانواده، آموزش خانواده همراه با به کارگیری روش های شناختی- رفتاری در درمان اختلالات جنسی به طور اعم و تنوع طلبی جنسی و خیانت به طور خاص، تأثیر بسزایی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد خانواده درمانی توأم با روش های شناختی- رفتاری در درمان تنوع طلبی جنسی بود. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی بود. در این روش، متغیر های متعدد در مورد تعداد اندکی آزمودنی مورد بررسی قرار می گیرد. در این مطالعه، سه آزمودنی 28، 28 و 48 ساله که از طریق مصاحبه بالینی و آزمون های روان شناختی مبتلا به تنوع طلبی جنسی تشخیص داده شدند، مورد مطالعه و درمان قرار گرفتند. نتایج مؤید قطع روابط فرا زناشویی و بازیابی تعامل زوجین در درمان تنوع طلبی جنسی و کارایی خانواده درمانی با تأکید بر رویکرد شناختی-رفتاری بود. همچنین در پیگیری های پس از درمان، مراجعین به زندگی زناشویی خود متعهد بودند و هیچ گونه خیانت و رابطه فرازناشویی در آن ها مشاهده نشد. همسویی این نتایج با نتایج پژوهش های قبلی نیز به تفصیل مورد بحث واقع شده است.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی – رفتاری(CBT)بر تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی _رفتاری (CBT) بر تاب آوریزوجین بود. روش پژوهش آزمایشی به شیوه پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و انجام پیگیری است.جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجینی (120نفر) است که فرزندانشان در سال تحصیلی 1396-97 به تحصیل مشغول بودند و تعداد30 زوج، (60 نفر) بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گروه گواه (هر گروه شامل 10زوج)گماردهشدند. گروه آزمایشی مثبت اندیشی و گروه آزمایشی خانواده هر کدام بصورت جداگانه ده جلسه 5/1 ساعته مورد آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی و آموزش خانواده به شیوه شناختی _ رفتاری (CBT) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری(CD-RAS)، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغییری (آنکوا)نشان داد که تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی در مقایسه با آموزش خانواده به شیوه شناختی _ رفتاری بر تاب آوری زوجین بیشتر است. همچنین نتایج پیگیری یک ماهه نشان دهنده ماندگاری اثر آموزش مثبت اندیشی بود. سطح معنی داری در این پژوهش 001/0P= می باشد.
مقایسه تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی – رفتاری بر سازگاری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۴
125 - 143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی با آموزش خانواده به شیوه شناختی- رفتاری بر سازگاری زناشویی زوجین به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شصت زوج (120 نفر) بود که فرزندان ایشان در سال تحصیلی 97 - 96 مشغول به تحصیل بودند که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. مداخله آموزشی مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی و مداخله آموزش خانواده به شیوه شناختی- رفتاری هر کدام بر روی یک گروه آزمایشی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه سازگاری زناشویی، قبل و بعد از مداخله و یک ماه پس از آخرین آموزش از هر سه گروه نمونه جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر انجام گرفت. نتایج نشان داد که هر دو روش آموزشی بر سازگاری زناشویی زوجین مؤثر بوده است و بین این دو روش از نظر اثربخشی تفاوتی دیده نشد. همچنین نتایج پیگیری یک ماهه نشان دهنده ماندگاری اثربخشی هر دو روش آموزشی بر سازگاری زناشویی زوجین بود. بنابراین، از هر دو روش مداخله می توان در ارتقای سازگاری زناشویی زوجین استفاده نمود.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری خانواده محور بر انطباق خانواده و شدت اختلال وسواس بی اختیاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله شناختی رفتاری متمرکز بر آموزش خانواده بر کاهش انطباق خانواده و شدت وسواس کودک بود. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. با استفاده از مقیاس اختلال وسواس بی اختیاری یل براون کودکان (اسکاهیل و دیگران، 1997)، 20 کودک مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری 8 تا 12 ساله به عنوان نمونه انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه(10 نفر) قرار گرفتند. سپس مقیاس انطباق خانواده (کالووکورسی و دیگران، 1999) و مقیاس اثر وسواس بر کودک (پیاسنتینی، برگمن، کلر و مک کراکان، 2003) اجرا شدند. سپس، کودکان و خانواده های آنها در گروه آزمایش تحت درمان 12 جلسه ای راهنمای عملی شناختی رفتاری متمرکز بر آموزش خانواده قرار گرفتند. در این بازه زمانی گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همه مقیاس ها به عنوان پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گدفتند. نتایج نشان داد که پس از این مداخله، انطباق خانواده، شدت وسواس و اختلال درعملکرد کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش معنادار داشت. یافته های این پژوهش با روشن ساختن نقش انطباق خانواده در شدت وسواس کودکان، منجر به کاربرد بیشتر الگوی ترکیبی درمان شناختی رفتاری و آموزش خانواده در موقعیت های بالینی خواهد شد.
تاثیر آموزش خانواده بر بهبود روابط والدین و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان جویبار
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش خانواده بر بهبود روابط والدین و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان جویبار، انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی و مادران آن ها در آموزش و پرورش شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400 –1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در هر یک از گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. به افراد گروه آزمایش (مادران دانش آموزان منتخب) آموزش خانواده مطابق با کتاب خانواده و فرزندان در دوره ابتدایی تهیه شده توسط استادان طرح جامع آموزش خانواده به ویراستاری به پژوه (1389) طی 10 جلسه و به مدت یک ماه ارائه شد. ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های ارزیابی رابطه والد–فرزند فاین و اسچووبل (1983)، خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) بود. روایی توسط متخصصان تأیید شد و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه های رابطه والد–فرزند برابر 90/0، خودکارآمدی برابر 88/0 محاسبه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS 23 بود. یافته ها نشان داد که آموزش خانواده بر بهبود رابطه ولی-فرزندی و خودکارآمدی تاثیر دارد.
نیازسنجی دوره های آموزش خانواده برای اولیای دانش آموزان دوره متوسطه در زمینه مسایل تربیتی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نیازهای آموزشی اولیای دانش آموزان دوره متوسطه در زمینه مسایل تربیتی فرزندان انجام شده است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف، روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی با تکنیک دلفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و مدرسین دوره های آموزش خانواده و همچنین اولیای دانش آموزان مدارس متوسطه تابعه اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران بودند که نمونه ای به تعداد 527 نفر از اولیای دانش آموزان با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و تعداد 51 مدرس دوره و 48 مدیر دوره با روش نمونه گیری هدفمند از مناطق شهرستان های تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون کلموگراف-اسمیرنوف و آزمونt) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر اولیای دانش آموزان، مدیران و مدرسین دوره ها، محتوای آموزشی دوره های آموزش خانواده تا اندازه زیادی(01/0>P ) با نیازهای آموزشی اولیای دانش آموزان دوره متوسطه انطباق و هماهنگی داشته است. همچنین محتوای آموزشی دوره های آموزش خانواده همه نیازهای آموزشی والدین را در بر نمی گرفت. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که مدرسان آموزش خانواده علاوه بر آموزش سرفصل های مصوب، طبق یک نظرخواهی در ابتدای دوره، نیازهای دیگر والدین را نیز شناسایی نموده و بر آن اساس برنامه آموزش خود را تنظیم و ارایه نمایند.
تحلیل محتوای تحقیقات انجام شده در حوزه آموزش خانواده از منظر توجه به مؤلفه های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
598 - 610
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای تحقیقات انجام شده در حوزه آموزش خانواده از منظر توجه به مؤلفه های تربیتی بود. روش پژوهش: روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. به منظور تحقق هدف پژوهش، از بین 36 تحقیق انجام شده ، 32 تحقیق پیرامون محتوای برنامه آموزش خانواده تحلیل شد. ابزار گردآوری داده ها مشاهده اسنادی و تهیه فهرست اولیه است و برای استخراج و جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از «فیش برداری» بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، آنتروپی شانون بود. یافته ها: نتایج نشان داد، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه «تربیت آموزشی و تحصیلی» با ضریب 0.35و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه «تربیت جنسی» با ضریب اهمیت 0.19 بود. مقادیر بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت بدست آمده از دادههای بهنجار شده، در ارتباط با مؤلفه های بعد تربیت دینی-اخلاقی، بیشترین ضریب اهمیت (0.35) مربوط به مؤلفه «انجام فرایض دینی جوانان»؛ در ارتباط با مؤلفه های بعد تربیت فرهنگی-اجتماعی بیشترین ضریب اهمیت (0.37)مربوط به مقوله «فرایند اجتماعی کردن و اجتماعی شدن»؛ در ارتباط با مؤلفه های بعد تربیت آموزشی-تحصیلی، بیشترین ضریب اهمیت (0.4) مربوط به مقوله «مشکلات تحصیلی»؛ در ارتباط با مؤلفه های بعد تربیت بهداشتی بیشترین ضریب اهمیت (0.52) مربوط به مقوله «اصول بهداشت و تربیت بهداشتی»؛ در ارتباط با مؤلفه های بعد تربیت جنسی، بیشترین ضریب اهمیت (0.49) مربوط به مقوله «آشنایی با موقعیتهای پرخطر و بلوغ و بهداشت جنسی » است. نتیجه گیری: توجه به ضرورت آموزش خانواده در جهت افزایش دانش، اطلاعات و آگاهی والدین امری اجتناب ناپذیر است. از این رو، به نظر می رسد والدین دانش آموزان، با آموزش خانواده به خطاهای تربیتی موجود در زندگی خود پی برده و از آن به بعد، در صورت دانش افزایی و تأثیر آن بر نظام باورها، به صورتی آگاهانه، به تربیت گل های باغ زندگی خود اقدام می کنند.
اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر ارتقای رضایت زناشویی (پژوهش تک آزمودنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر رضایت زناشویی زوج هاست. این پژوهش از نوع «تک آزمودنی» با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری تمام افراد متأهلی بودند که در بازه زمانی اردیبهشت 1399 تا مرداد 1399 پس از مشاهده اطلاعیه ها، به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم مراجعه کردند. روش نمونه گیری «هدفمند» بود. در مجموع از دوازده زوجی که مراجعه کردند، سه زوج که براساس پرسشنامه «رضایت زناشویی»، فهرستکار اختلالات روانی و مصاحبه بالینی، ملاک های ورود به طرح را داشتند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان در موقعیت های خط پایه و هفت جلسه کارآزمایی و یک ماه بعد از کارآزمایی، به پرسشنامه «رضایت زناشویی» پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل نمودار، تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی، کاهش میانگین خط پایه (MBLR3)، درصد داده های غیرهمپوش (PND)، درصد تمام داده های غیرهمپوش (PAND) و تفاوت نرخ بهبود (IRD) انجام شد. نتایج بیانگر این بود که آموزش اخلاق زناشویی اسلامی به صورت معناداری در پایان دوره و پیگیری، رضایت زناشویی را در شرکت کنندگان افزایش داد. بر این اساس، می توان گفت: آموزش اخلاق زناشویی اسلامی در افزایش رضایت زناشویی همسران مؤثر است.
تأثیر طرح نظام جامع آموزشی-فرهنگی خانواده بر تحکیم بنیان خانواده های تحت حمایت کمیته امداد استان البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۷
103 - 121
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: کمیته امداد امام خمینی (ره) در اهداف فرهنگی خود به منظور زدودن فقر فرهنگی از خانواده های تحت حمایت و کاهش آثار فرهنگی فقر در جامعه مورد حمایت سال هاست آموزش مهارت های زندگی برای سالم سازی خانواده ها را با اجرای طرح آموزش خانواده جزء برنامه های مهم فرهنگی خود قرار داده است. پژوهش حاضر بر اساس این فرضیه اصلی که طرح آموزش خانواده کمیته امداد امام خمینی (ره) تأثیر بسزایی در توانمندسازی فکری، فرهنگی و معنوی خانواده ها داشته، انجام شده است. روش پژوهش: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 822 خانوارهای تحت حمایت عضو طرح نظام جامع آموزشی تربیتی خانواده کمیته امداد امام خمینی (ره) استان البرز بود که با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و تصادفی 120 نفر از خانواده ها به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: نتیجه بدست آمده از تحقیق نشان دهنده تأثیرگذاری بالای طرح نظام جامع آموزشی و تربیتی خانواده اجراشده در کمیته امداد امام خمینی (ره) استان البرز بر توانمندسازی و ارتقاء سطح آگاهی ها و توانایی های سرپرست و سایر اعضاء خانواده های تحت حمایت است و در ترتیب تأثیرگذاری ابعاد آموزشی دینی (بالا)، رفتاری (بالا)، تحصیلی (متوسط)، اقتصادی (متوسط)، فرهنگی (متوسط) و در آخر بهداشتی (پایین)، ارزیابی گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصله از فرضیه های فرعی تحقیق نیز نشان می دهد که آموزش های انجام شده در بعد دینی طرح تأثیر بالایی در توانمندسازی و افزایش نگرش دینی و اعتقادی خانواده ها داشته و این بعد آموزشی جهت دهنده سایر ابعاد است.