مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری درس ریاضی و ارائه راهکارهایی جهت توسعه آن در شهرستان محمودآباد در سال تحصیلی 88-1387 انجام شد. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن متشکل از کلیه معلمان ریاضی شاغل به تدریس در شهرستان محمودآباد به تعداد 171 نفر بود. حجم نمونه، متناسب با جدول کرجسی و مورگان 88 نفر تعیین شد که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته ی بسته پاسخ، جمع آوری و اطلاعات حاصل با استفاده از آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان داد که کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تغییر نگرش، تثبیت و پایداری مطالب درسی، مهارت استدلال و قدرت خلاقیت و در نهایت یادگیری فعال درس ریاضی تاثیر دارد.
اثربخشی و پایداری تأثیر استفادهاز چندرسانه ای ها بر خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی درس ریاضی سال اول دبیرستان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و پایداری تأثیر استفاده از چندرسانه ای ها بر میزان خودتنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان های دولتی ایذه انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی بود. در این پژوهش 40 نفر از دانش آموزان پایه اول دبیرستان های دولتی، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته و پرسشنامه خود تنظیمی بوفارد، برای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش 9 هفته درس ریاضی را با استفاده از چندرسانه ای ها و گروه کنترل درس ریاضی را به روش سنتی آموزش دیدند. پس از آموزش، هر دو گروه از نظر میزان خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی آزمون شدند. آزمون پیگیری به فاصله دو ماه پس از آموزش برای هر دو گروه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد 0.001) ≤ . (p گروه آزمایشی، دو ماه پس از آموزش نیز برتری خود را حفظ کردند. بنابراین، نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از چندرسانه ای ها در پایداری عملکرد تحصیلی و یادگیری خود تنظیم بود
اثربخشی و پایداری تأثیر استفاده از چندرسانه ای ها بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی درس ریاضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان های دولتی شهرستان ایذه انجام گرفت. روش پژوهش، شبه آزمایشی بود. در این پژوهش 40 نفر از دانش آموزان پایه اول دبیرستان های دولتی، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارزر و نظامی و پرسش نامه انگیزشی ولرند، جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش، 9 هفته درس ریاضی را به صورت الکترونیکی و چندرسانه ای و گروه کنترل درس ریاضی را به روش سنتی آموزش دیدند. پس از آموزش، هر دو گروه از نظر میزان خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی آزمون شدند. آزمون مجدد در دو ماه بعد از آموزش به عمل آمد. تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0P ≥ ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. بنابراین، نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از چند رسانه ای ها بر خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بود.
تأثیر فن آوری اطلاعات بر افزایش یادگیری دروس ریاضی و زبان انگلیسی دانش آموزان دوره راهنمایی شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف بررسی تأثیر به کارگیری فن آوری اطلاعات در افزایش یادگیری دانش آموزان دوره راهنمایی در دروس ریاضی و زبان انگلیسی انجام گرفت. روش تحقیق، نیمه تجربی و جامعه آماری، شامل دانش آموزان مدارس دخترانه دوره راهنمایی شهر بابل در سال تحصیلی 91 -1390 به تعداد 3828 نفر که در 16 مدرسه مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. از این جامعه، دو کلاس درس زبان انگلیسی و دو کلاس درس ریاضی پایه دوم (از میان مدارسی که مجهز به فن آوری اطلاعات بودند)، به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیده و به عنوان گروه های آزمایش و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. داده های حاصل از آزمون مرجع پیشرفت تحصیلی، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که فن آوری اطلاعات در افزایش یادگیری دانش آموزان دوره راهنمایی شهر بابل در دروس ریاضی و زبان انگلیسی مؤثر می باشد.
تأثیر به کارگیری نرم افزار آموزشی بر یادگیری فعال دانش آموزان در درس ریاضی (با رویکرد ساختن گرایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر به کارگیری نرم افزار آموزشی بر یادگیری فعال درس ریاضی دانش آموزان پایه پنجم (با رویکرد ساختن گرایی) بوده است. روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و شاهد بوده است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در سال 1391، به تعداد 1278 نفر و نمونه آماری به تعداد 50 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی پیشرفت تحصیلی، به طراحی سؤالات مداد کاغذی در درس ریاضی پرداخته و ضریب پایایی سؤالات با اجرای آزمایشی، 85/0 محاسبه شد. برای تعیین انگیزش تحصیلی، از پرسش نامه استاندارد هارتر و برای سنجش یادگیری خلاقانه، از پرسش نامه استاندارد خلاقیت تورنس استفاده شد. آموزش توسط نرم افزار ActivInspire انجام شد. مراحل اجرایی برای تعیین تأثیر نرم افزار شامل اجرای پیش آزمون، بررسی همتا بودن دو گروه آزمایش و شاهد، آموزش توسط رسانه با نرم افزار ActivInspire، اجرای پس آزمون، و اجرای پرسش نامه ها بود. داده ها با استفاده از آزمون tدو گروه مستقل و با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج نشان داد که به کارگیری نرم افزار آموزشی بر پیشرفت تحصیلی و افزایش انگیزه یادگیری فعال دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر بوده، ولی بر یادگیری خلاقانه دانش آموزان در درس ریاضی تأثیری نداشته است.
بررسی تأثیر بازخورد در ارزشیابی تکوینی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 90 – 89
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین تأثیر بازخورد ارزشیابی تکوینی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر شبه آزمایشی یا شبه تجربی بوده است و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی مدارس شهر و روستاهای میاندوآب که به تعداد 220 کلاس می باشد. از بین این کلاس ها 8کلاس به روش خوشه ای و به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری که 4 کلاس از شهر و 4 کلاس از روستا انتخاب شدند و جایگزینی کلاسها در دو گروه کنترل و آزمایش بصورت تصادفی انجام گرفت. سپس آزمون های پنجگانه از درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در طول نیمسال دوم 90-89 به منظور تعیین میزان تأثیر آزمون ها بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی انجام شد. و برای سنجش پایایی آزمون ریاضی از آلفای کرونباخ استفاده شد و هم چنین ضریب پایایی آزمون فیلیپس و چک لیست از روش کودر ریچاردسون استفاده شد که پایایی آنها به ترتیب 84/0 و96/0 بدست آمد. به منظور توصیف داده های بدست آمده از فنون آمار توصیفی (مانند تشکیل جداول توزیع پراکندگی معدل – ترسیم نمودارها) استفاده شد و به منظور بررسی تأثیر بین متغیرها از آزمون t مستقل استفاده شد که کلیه فرایند تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS17 انجام شد. نتایج نشان داد که: انجام ارزشیابی تکوینی در جریان نیمسال یا ترم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی تأثیر بیش تری دارد و در بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده شد. و هم چنین از نظر تسهیل آزمون پایانی (احساس راحتی در پاسخگویی به سؤالات) در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی بین دانش آموزانی که آزمون های تکوینی برای آنها اجرا می شود با دانش آموزانی که برای آنها ارزشیابی تکوینی اجرا نمی شود تفاوت معنی داری وجود دارد و از نظر میزان کاهش ترس و اضطراب از امتحان ریاضی پایه پنجم ابتدایی بین دانش آموزانی که آزمون های تکوینی برای آنها اجرا می شود با دانش آموزانی که برای آنها ارزشیابی تکوینی اجرا نمی شود تفاوت معنی داری وجود دارد.
مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش های تدریس فعال بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی بود و به مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی درس ریاضی شهرستان ورامین پرداخته شد. در یک طرح نیمه آزمایشی 45 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه های آزمایش به طور مجزا 10 جلسه تحت به کمک روش های سکوسازی و حل مسئله آموزش دیدند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دید. همه گروه ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با روش کوواریانس تحلیل شدند.نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون روش سکوسازی برخلاف روش حل مسئله باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده است. اما در مرحله پیگیری اثر روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری نداشتند. گرچه اثر روش سکوسازی زودتر از روش حل مسئله بروز می کند، اما در بلند مدت میان این دو روش تدریس تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند.
نقش شایستگی های حرفه ای دبیران ریاضی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان مدارس عادی و خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین نقش شایستگی های حرفه ای دبیران در پیش بینی پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان مدارس عادی و خاص بود. نمونه ای با حجم 363 نفر از دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان رفسنجان (210 نفر از مدارس عادی و 153 نفر از مدارس خاص) انتخاب شد. برای تعیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از نمره پایانی آنها در درس ریاضی و جهت تعیین شایستگی های حرفه ای دبیران ریاضی از پرسشنامه استفاده و با انجام تحلیل عاملی اکتشافی روی پرسشنامه مورد نظر، سه عامل شامل شایستگی های شناختی، عاطفی و مهارتی شناسایی شد. ضریب آلفای کرونباخ برای عامل های زیربنایی به ترتیب 88/0، 87/0 و 83/0 به دست آمد. نتایج روایی همگرا و تفکیکی نشان دادند که پرسشنامه از روایی قابل قبول برخوردار است. سپس، وضعیت شایستگی های حرفه ای دبیران ریاضی از دیدگاه دانش آموزان تعیین و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که بین شایستگی های شناختی، عاطفی و مهارتی دبیران ریاضی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد و میزان این رابطه در مدارس خاص بیشتر است. شایستگی های مهارتی دبیران در مدارس عادی و شایستگی های عاطفی دبیران در مدارس خاص پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان را پیش بینی می کنند. سرانجام، بر اهمیت شایستگی های حرفه ای در فرآیند آموزش، جذب و ارزیابی عملکرد دبیران ریاضی تأکید شد.
اثربخشی آموزش با رویکرد ساختن گرایی شناختی بر یادگیری، یادداری دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش با رویکرد ساختن گرایی شناختی بر یادگیری، یادداری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس ریاضی منطقه 5 تهران است. این تحقیق از نوع تحقیق های نیمه آزمایشی(طرح های پیش آزمون و پس آزمون) است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی منطقه5 شهر تهران . تعداد 60 نفر از دانش آموزان با استفاده از جدول کوهن به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.. .جهت جمع آوری داده ها از آزمون یادگیری و آزمون یادداری استفاده شد.، روایی صوری و محتوایی آزمون با استفاده از نظرات پنچ نفر از متخصصان تعلیم و تربیت مورد تایید قرار گرفت. پایایی آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. آموزش با رویکرد ساختن گرایی شناختی طی 5 جلسه در 5 مرحله(1-درگیر کردن 2- کاوش 3- توضیح دادن 4-شرح و بسط دادن 5- ارزشیابی کردن) هر جلسه یک ساعت اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، میانه و...) و آمار استنباطی( تحلیل کوواریانس بین گروهی) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش با رویکرد ساختن گرایی شناختی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان پایه ششم موثر است.
مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دنیای آموزش و پرورش نقطه توجه خود را از تدریس به یادگیری معطوف کرده است و چنین رویکردی با توجه به دانش گسترده فناوری اطلاعاتی و فنی آوری غنی به دست می آید. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بوده است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم می باشد. این پژوهش بر روی دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه یکی با نرم افزار آموزشی و دیگری بدون نرم افزار آموزشی انجام شده است، که برای این منظور تعداد 60 نفر دانش آموز پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سطوح یادگیری بلوم بود، که به منظور سنجش سطح یادگیری دانش آموزان در سطح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم طراحی شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین آموزش سنتی و آموزش با نرم افزار در سطوح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد بین روش آموزش سنتی و روش آموزش با نرم افزار در سطوح یادگیری در درس علوم و ریاضی در سطح فهمیدن درس ریاضی و سطح دانش درس علوم تفاوت معنادار وجود دارد.
مدل یابی اثربخشی خودارزیابی بر پیشرفت درس ریاضی دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه استان قم با میانجیگری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدلیابی اثربخشی خودارزیابی بر پیشرفت درس ریاضی با میانجیگری خودتنظیمی انجام شد. این تحقیق به روش میدانی صورت گرفت. جامعه ی آماری آن را تمامی دانش-آموزان دوره ی دوم متوسطه استان قم که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 278 دانش آموز دختر پایه ی یازدهم رشته ی تجربی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه ی خودارزیابی جاج، ارز، بونو و تئورسن(2003)، پرسشنامه ی خودتنظیمی بوفارد و همکاران(1995) و آزمون ریاضی گردآوری و به روش همبستگی- مدل معادلات ساختاری و به وسیله ی نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و خودارزیابی با میانجیگری خودتنظیمی بر پیشرفت درس ریاضی تاثیر مستقیم دارد. در این میان رابطه ی همبستگی بین خودارزیابی و پیشرفت تحصیلی (r=0/42) و خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی (r=0/40) در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار بود. نتایج پژوهش اهمیت راهبردهای خودارزیابی بر پیشرفت درس ریاضی را نشان می دهد. بر این اساس برای افزایش پیشرفت ریاضی دانش آموزان می بایست به آموزش این راهبردها توجه بیشتری نمود.
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر افزایش یادگیری دروس ریاضی و زبان انگلیسی در دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات، حاصل و نمود پیشرفت تمدن اخیر بشری است. ظرفیت شگرف این پدیده در مدارس از یکسو و ضرورت بررسی اثرات آن بر یادگیری دانش آموزان، منجر به شکل گیری این مطالعه گشت. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر افزایش یادگیری دروس ریاضی و زبان انگلیسی در دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه نه شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه نه شهر تهران در سال 93-94 است که 1700 نفر است. نمونه مورد بررسی، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، منتج به انتخاب دو مدرسه گردید. از بین دانش آموزان دو مدرسه، از هر مدرسه یک کلاس و از هر کلاس حدود 30 دانش آموز انتخاب شد. در ادامه، برای گروه آزمایش از دانش آموزان مدرسه هوشمند و برای گروه گواه از دانش آموزان مدرسه غیرهوشمند استفاده می شود. نتایج نشان داد که میانگین نمرات درس ریاضی و انگلیسی در دانش آموزان مدارس هوشمند (گروه آزمایش) به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات درس ریاضی و انگلیسی در دانش آموزان مدارس غیرهوشمند (گروه کنترل) است.
بررسی سطح تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای دروس علوم و ریاضیات: تأملی بر معیار «قابلیت یادگیری» در انتخاب محتوای برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق میزان تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز برای پایه های چهارم و پنجم از آزمون های پایانی محقق ساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمون های سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمون های محقق ساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانش آموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر می رسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهم ترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
تحلیل ادراک و تجربه زیسته معلمان ابتدایی شهرستان طارم از دلایل افت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی؛ مطالعه به روش پدیدار شناسی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال دوم اردیبهشت ۱۳۹۸شماره ۱۱
29 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی دلایل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی در درس ریاضی بود. روش پژوهش حاضر، روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تأویلی بود. برای انجام دادن مصاحبه، شرکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ملاک شرکت در مصاحبه، تمایل معلمان به بیان عقاید خود در زمینه موضوع پژوهش بود. فرآیند نمونه گیری در جریان مصاحبه با به اشباع رسیدن داده ها متوقف شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش استروبرت و کارپنتر (2011) استفاده شد. جهت تأیید روایی و دقت تحقیق، معتبر بودن، اطمینان پذیری و قابلیت تأیید داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. به این ترتیب که یافته ها به شرکت کنندگان ارائه می شدند و نظراتشان دریافت می شد. جهت حفظ قابلیت تأیید پژوهش، در تمام مراحل، مستندات به دست آمده با استفاده ازکسب نظرات مشارکت کنندگان حفظ شدند که همین مسئله، اطمینان پذیری داده ها و قابلیت تأیید آنها را امکان پذیر می کند. پس از تجزیه و تحلیل یافته ها، عوامل موثر بر افت تحصیلی در هفت دسته عوامل مربوط به معلم، عوامل مربوط به دانش آموز، عوامل مربوط به آموزشگاه، عوامل مربوط به کتاب درسی، عوامل خانوادگی، عوامل نظام آموزشی و عوامل اجتماعی ارائه شد. در پایان نیز با توجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی برای دست اندرکاران نظام آموزشی ارائه شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد درس پژوهی درس ریاضی در مدارس ابتدایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
131 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد درس پژوهی درس ریاضی در مدارس ابتدایی استان مازندران انجام شده است. روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان درس پژوهی است. به روش گلوله برفی 16 نفر از این متخصصین و خبرگان انتخاب شدند. حجم نمونه را اشباع داده ها تعیین کردند. روش جمع آوری داده مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی بوده است. برای تحلیل داده ها حاصل از مصاحبه نیز از روش مقوله بندی استفاده شده است. روایی تحلیل ها به وسیله روش چک کردن اعضا بررسی و تایید شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که از مصاحبه ها 85 مفهوم و 5 مقوله کلی حاصل شد، که شامل: جنبه انسانی (خلاقیت، مسئولیت پذیری و انتقادپذیری)، جنبه ساختاری (تجهیزات فناورانه، نظارت، برنامه ها، حجم کار معلم، نسبت تعداد معلم به دانش آموز و بکارگیری نتایج)، جنبه فرهنگی (کار تیمی، فرهنگ مدرسه ای، اعتقاد و تعهد به تاثیر درس پژوهی، همکاری خانواده، روحیه پژوهشگری معلمان و مدیران، همکاری معلمان بجای رقابت)، جنبه مدیریتی (پشتیبانی، روند امتیازدهی، حمایت مسئولین، تامین بودجه، حمایت سایر عوامل اجرائی مدرسه و زمان) و جنبه پداگوژیکی (تبادل تجارب مفید آموزشی، کارگاه های آموزشی، سبک های نوین تدریس، تیم استانی درس پژوهی، محتوای آموزشی، تبدیل ارزشیابی کمی به توصیفی و طراحی آموزشی) بود.
رابطه خلاقیت معلمان با اثربخشی تدریس ریاضی پایه ششم دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خلاقیت معلمان با اثربخشی تدریس ریاضی پایه ششم دوره ابتدایی بود. جامعه آماری تمامی دانش-آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی دولتی منطقه 2 (518 نفر) شهر تهران بود که 251 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبق فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از سه پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیپ (2006) برای سنجش خلاقیت معلمان، پرسشنامه اثربخشی پارسونز(2009) برای سنجش اثربخشی کلاس درس ریاضی و پرسشنامه اثربخشی تدریس پاینتا وهمر(2008) برای سنجش اثربخشی تدریس ریاضی استفاده گردید. سوالات هر سه پرسشنامه به صورت پنج گزینه ای و براساس مقیاس لیکرت امتیازبندی شدند. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. روایی ابزارها با استفاده از روش محتوایی و صوری تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه بین خلاقیت معلمان با حمایت عاطفی، سازماندهی کلاس، حمایت آموزشی و به طور کلی اثربخشی تدریس مثبت و معنی دار می باشد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که متغیر خلاقیت بر اثربخشی تدریس معلمان درس ریاضی مؤثر است. همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین خلاقیت معلمان با مولفه های اثربخشی کلاس درس (انطباق، تحقق اهداف، رضایت شغلی و تعهد سازمانی) مثبت و معنی دار می باشد.
اثر بخشی آموزش با رویکرد استقرایی وقیاسی بر یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی پایه هفتم متوسطه اول شهر ازنا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
115 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثر بخشی آموزش بارویکرد استقرایی وقیاسی بر یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی پایه هفتم متوسطه اول بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم مدارس متوسطه اول شهرستان ازنا ، به تعداد 519 نفر بود که تعداد 45 نفر از این دانش آموزان به روش تصادفی خوشه ای تک مرحله ای در سه کلاس 15 نفری ( یک کلاس با رویکرد استقرایی، یک کلاس با رویکرد قیاسی ویک کلاس با رویکرد سنتی) بعنوان نمونه آماری انتخاب گردید.روش تحقیق تجربی و از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.دو گروه آزمایش و گروه کنترل از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته در درس ریاضی استفاده شد. در گروههای آزمایش، تدریس درس ریاضی در یک کلاس با رویکرد استقرایی و در کلاس دیگر با رویکرد قیاسی طی یک ماه به مدت 8 جلسه از سال تحصیلی ارائه شد وبه طور همزمان گروه کنترل با روش تدریس معمول وسنتی آموزش دیدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t مستقل وتحلیل کوواریانس) استفاده شد. نتایج نشان داد گروه آزمایشی اول با رویکرد استقرایی نمرات پیشرفت تحصیلی بهتری نسبت به دو گروه دیگر (گروه آزمایشی دوم با رویکرد قیاسی و گروه کنترل) داشتند. علاوه برآن ،نتایج فرعی نشان داد که رویکرد استقرایی که در آن ابتدا مثالهای مناسب آورده می شود و سپس قاعده بیان می گردد (مثال به قاعده) تاثیر بیشتری در یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی داشته است.
بررسی تأثیر اجرای سنجش عملکردی بر سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی و ارائه مدل کاربردی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، از نوع روش نیمه تجربی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و استفاده از پیش آزمون و پس آزمون و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم در درس ریاضی در مدارس دولتی شهرستان بوشهر که تعداد آن ها بر اساس سالنامه آماری سال 1396 تعداد 1178 نفر است. به جهت کثرت جامعه آماری از این بین تعداد 280 نفر از این دانش آموزان را در یک منطقه از شهرستان بوشهر را به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در این تحقیق به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است که پس از برگزاری آزمون ورودی 80 نفر از این دانش آموزان که همگی در درس ریاضی در یک سطح بودند، به دلیل همسانی و همگنی نمونه آماری، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. سپس، به صورت تصادفی در چهار کلاس 20 نفره در قالب گروه های آزمایش و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر دو پرسشنامه محقق ساخته سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی و برگزاری آزمون پیش آزمون و پس آزمون ریاضی در قبل و بعد از اجرای دوره سنجش عملکردی است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد اجرای سنجش عملکردی بر سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم مدارس دولتی شهرستان بوشهر مؤثر است.
اعتباریابی مدل برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش از لحاظ ماهیت آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی)، هدف کاربردی، نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی_مقطعی بود. دربخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از مدل سازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزیی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، خبرگان و جامعه آماری در بخش کمی هم معلمین دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 19 نفر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی طبق فرمول کوکران 355 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد و انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است داده ها با روش های تحلیل کیفی محتوا و حداقل مربعات جزیی تحلیل شدند. نتایج بخش کیفی ارائه الگو با 7 مقوله اصلی هدف در سه سطح شناختی، نگرشی و مهارتی، محتوا، روش، ارزشیابی و برنامه درسی جمعا 46 مقوله فرعی بودند. داده های بخش کمی(برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل از اعتبار و برازش مناسب در دو بخش درونی و بیرونی برخوردار است.
روایت معلمان دوره ابتدایی از چالشهای ارزشیابی درس ریاضی در آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه حاضر با هدف تحلیل تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از چالش های ارزشیابی درس ریاضی در آموزش مجازی انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است و برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش پدیدار شناسی (کیفی) بهره گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته است و شرکت کنندگان در این مطالعه معلمان دوره ابتدایی شهرستان های جنوب استان تهران (اسلامشهر و شهریار) هستند که تجربه تدریس ریاضی را در فضای مجازی داشته اند. لذا برای انتخاب نمونه مورد مطالعه از روش نمونه-گیری هدفمند استفاده شد. داده ها در نمونه 26ام به اشباع رسید؛ اما برای اطمینان بیشتر، مصاحبه تا 33 شرکت کننده ادامه یافت و داده های به-دست آمده با استفاده از روش تحلیل گرانهایم و لاندمن تجزیه و تحلیل شد. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که معلمان دوره ابتدایی برای سنجش و ارزشیابی درس ریاضی بیشتر بر ارزشیابی تکوینی تأکید دارند. چالش های ارزشیابی این درس شامل ۷ مضمون کلی تقلب، مشکلات مربوط به دانش حرفه ای معلمان، مشکلات مربوط به دانش آموزان، امکانات و تجهیزات، مشکلات مربوط به طراحی سؤالات، مشکلات مربوط به والدین و انتظارات نا به جا است. مشکلات مربوط به دانش آموزان، پدیده تقلب و عدم همکاری والدین، جزء چالش هایی است که در زمان آموزش حضوری نیز معلمان با آنها روبه رو بوده اند، ولی آموزش مجازی منجر به تشدید این مشکلات شده است.