مطالب
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ورود مدرنتیه در شهر یزد به لحاظ فضایی، ساختاری چندبخشی در این شهر به وجود آورده و به لحاظ اجتماعی، مناسبات جامعه یزد را دچار دگرگونی کرده است. از این منظر، در شهر یزد حتی در بخش هایی که هنوز ساختار فضایی آن سنتی است، مناسبات خانوادگی و خویشاوندی تغییر کرده و از نظر محتوایی رنگ و بویی شبه مدرن گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی نمودهای فضایی مدرنیته و نسبت های قابل مشاهده اجتماعی آن در شهر یزد است. داده ها از طریق مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی و مصاحبه نیمه ساخت یافته جمع آوری شده، به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نمونه آماری در بخش مصاحبه ها، شامل 15 خانواده از فضاهای سنتی و 15 خانواده از فضاهای مدرن می باشد که با لحاظ تفاوت های شغلی، سنی، جنسی و وضعیت تأهل از فضاهای مختلف شهر یزد، با استناد به قاعده اشباع انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که نمودهای فضاهایی مدرنیته در شهر یزد، به چهار بخش قابل تقسیم بندی است: فضاهای در حال گذار، فضاهای هیبریدی، فضاهای مدرن و فضاهای سنتی. همچنین در فضاهای مدرن و سنتی، نسبت های قابل مشاهده ای از روابط اجتماعی متناسب با آن فضا وجود دارد.
مدرنیته و ساختار سنتی خانواده ایرانی با تکیه بر رمان ""شوهر آهو خانم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیته تغییرات گسترده ای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافته است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول به تصویر بکشد. یافته های پژوهش نشان می دهد مدرنیته سبب شده است تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با به دست آوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعال تری داشته باشند. همچنین، سنتی ترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافته اند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این به سبب سطحی بودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
مدرنیته، شهر و مصرف (بررسی پدیدار مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در پی بررسی جایگاه مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی هسنیم. در این مسیر بر جایگاه مصرف در منظومه تجارب زیسته شهروندان و نقش آن در شکل دادن به فضاهای شهری تهران و هویت های سیال موجود در این کلانشهر تمرکز نموده و تاثیر مصرف در برساخت هویت شهر و شهروندان را مورد بررسی قرار داده ایم. این تحقیق با استفاده از روش نظریه مبنایی و از خلال مشاهده میدانی مشارکتی و مستقیم و همچنین مصاحبه با 31 نفر از شهروندان تهرانی انجام شده و در نهایت یافته های بررسی در قالب هشت مقوله اصلی و تعدادی مقوله فرعی سازمان یافته اند. پل زدن میان سطوح تحلیلی به جای باقی ماندن در سطح خرد یا کلان و همچنین اتخاذ رویکردی چند وجهی برای بررسی وجوه پارادوکسیکال مصرف، از جمله ویزگی های تحقیق و شیوه بررسی حاضر هستند. تکثر تقلیل ناپذیر نیروهای موثر بر مصرف و هویتهای چند پاره و فضاهای شهری مرتبط، نشانه ای شدن مصرف و استقلال نسبی پرکتیس های مصرفی از عمل مصرف و همینطور وجود رابطه دیالکتیکی میان مصرف و چارچوب های محدود کننده و جهت دهنده به رفتارها و ذهنیت های مصرفی و همزمانی تثبیت و فراگذشتن از این چارچوب ها در قالب دیالکتیک مصرف از یافته های تحقیق حاضر هستند.
ناخشنودی های مدرنیته از دیدگاه جامعه شناسان کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
873 - 890
حوزههای تخصصی:
مدرنیته همچون سیلابی خروشان همه وجوه زندگی انسان را با نیرویی مقاومت ناپذیر دگرگون کرده است. فراگیری، گریزناپذیری و تداوم تحولات مدرن موجب شده که بحث و نظر درباره جنبه های روشن و تاریک مدرنیته به قشری خاص در جامعه ای خاص محدود نشود و همواره و در هر جا موضوعیت داشته باشد. مدرنیته در هر مرحله از پیشروی اش، در کنار دستاوردهای خیره کننده اش، مسائلی را به وجود آورده است که برای انسان قدیم تصورناپذیر بود. این مسائل شگفتی برانگیز بزرگ ترین اندیشمندان هر عصر را به تأمل واداشته است. با توجه به پویایی های مدرنیته، بدیهی است که شکافی عظیم، ما را از مسائل انگیزش بخش اندیشمندان کلاسیک جدا می سازد. اما کلاسیک های جامعه شناسی اهمیت خود را در روزگار ما حفظ کرده اند، چراکه ما در یک چیز با آنها شریکیم: تحول بی وقفه و بحران های برخاسته از آن. در این مقاله نشان می دهیم که سه تن از جامعه شناسان کلاسیک بحران های عصر خود را در چه چیزی می دیدند و این مهم چگونه در روش شناسی آنها بازتاب یافته است.
سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف این پژوهش عبارت است از یک بررسی تطبیقی میان سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته؛ سؤال اصلی این است که نقاط اصلی تمایز میان آن دو کدام است؟ به این منظور، با تکیه بر روش توصیفی−تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و رویکرد علمی−دینی به مطالعه آموزه های قرآن کریم و دیدگاه های اندیشمندان مدرنیته و آمارهای جوامع متأثر از آن، پرداختیم. دستاورد اصلی این تحقیق این است که هفت تفاوت عمده بین آن دو، کشف شد؛ بعضی از آن تفاوت ها عبارت است از: 1. سبک زندگی قرآنی، بر آزادی «خدامحور» و سبک زندگی مدرنیته، بر آزادی «انسان محور» مبتنی است؛ 2. خانواده، در سبک زندگی قرآنی، برخلاف سبک زندگی مدرنیته، جایگاهی والا دارد؛ 3. ساختار خانواده اسلامی بر ازدواج «شرعی و قانونی»، «خانواده دوجنسیتی» و «خانواده تک شوهری»، تأکید دارد، در حالی که در سبک زندگی مدرنیته، خانواده، از ارزش چندانی، برخوردار نیست و بشر در ساختار خانواده، آزادی کامل داشته و خانواده «هم بالینی»، خانواده «تک جنسیتی» و خانواده «چندشوهری» تجویز می گردد. براساس این تفاوت ها، تفاوت های دیگری نیز شکل می گیرد.
بازتاب غرب و مدرنیته در سفرنامه عبداللطیف شوشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش سنّت و مدرنیته در رمان«اهل غرق» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش میان سنّت و مدرنیته به عنوان یک مسأله اجتماعی در آثار ادبی معاصر بازتاب یافته است. یکی از این آثار ادبی، که بازگو کننده روایت تقابل این دو پدیده اجتماعی است، رمان «اهل غرق» منیرو روانی پوراست که به شیوه رئالیسم جادویی به نگارش در آمده است. تبیین روابط و عناصر سنت و مدرنیته، انعکاس دیدگاه نویسنده و نقد آن هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نویسنده این رمان برخلاف نظر گیدنز، جامعه ای را به تصویر کشیده است که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. وی علیرغم خشنودی از ظهور برخی پدیده های مدرن، در هیبت یک مدرنیته ستیز کامل ظاهر شده است. او اعتقاد دارد که با گسترش روز افزون مدرنیته، دنیای سنّت روبه زوال مینهد. با بررسی این رمان می توان دریافت که فرایند نفوذ و انتقال از جهان سنّتی به دنیای مدرن، بیشتر در حوزه اقتصاد و از طریق ابزار آلات جدید و محصولات صنعتی صورت پذیرفته است. پدیده نوین مدرنیته در «اهل غرق» بیشتر از طریق تکنولوژی های صنعتی و با طرح برخی دستاوردهای علمی و جنبش های سیاسی، همراه با آثار سوء آن تعریف شده است که حضور تدریجی و گاه سریع این پدیده، در نهایت منجر به برچیده شدن دامن سنّت و زوال آن می گردد.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدرنیته بر هویت اجتماعی جوانان (مورد مطالعه: جوانان شهر آزاد شهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با رویکردی جامعه شناختی درصدد بررسی ابعاد مولفه های مدرنیته برهویت اجتماعی است. با توجه به اینکه جامعه ما توسعه و تحول را در پیش گرفته است و همچنین بحث تجددگرایی ومدرن گرایی که به عنوان یک پدیده دارای اثرات غیرقابل انکاری بر زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و این نهاد مهم می باشد.از این رو در فرآیند گرایش و گسترش تجددگرایی در جامعه بعضی از عناصر و ساختهای سنتی جامعه دستخوش تغییرات و تحولات می شود و نهاد خانواده به عنوان مهم ترین نهاد اجتماعی در جامعه هم نتوانسته در فرآیند تجدد در عصر حاضر از این تغییر و تحولات شگرف دور بماند. روش این مطالعه، پیمایش و گردآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه بود. جامعه آماری جوانان 18 تا 29 ساله شهر آزاد شهر و نمونه ای در حدود 370 نفر انتخاب شدند.برای پایایی ابزار سنجش ازروش آماری آلفای کرونباخ وبرای سنجش اعتبار تحقیق ازروایی صوری بهره گرفته شده است روش الگو سازی معادلات ،با نرم افزار لیزرل و نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
واکاوی نسبت مدرنیته با تکوین جهانِ نارخداد از منظر فلسفه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
45 - 60
حوزههای تخصصی:
رویکرد زمانی مدرنیته، همان است که ارسطو در کتاب چهارمِ فیزیک، بیان داشته: "زمان زنجیره ای از اکنون هاست". در مقابل هایدگر معتقد است این فهم از زمان، هستی را در اکنونیتِ گسسته از گذشته و آینده قرار داده و گویی تمامیت آن در دسترس است تا در فراشد اُبژکتیوسازی تحت استیلا قرار گیرد. نتیجه این فرایند آن است که هستی از آشکارگی بازمانده و جهانِ نارخداد تجسم می یابد. با این حال، پیشنهاد هایدگر برای برون شد از این وضعیت (جهانِ نارخداد)، نه تجویز تلاشی مبارزه جویانه بلکه رها کردن امور به حال خود آنچنان که در ذات خویش هستند، می باشد. هایدگر این رها کردن را با اصطلاح ((گلاسنهایت)) بیان می دارد. برخی از پژوهشگران از ((گلاسنهایت)) هایدگر، نوعی بی عملی را نتیجه گرفتند. ما در پژوهش حاضر نشان خواهیم داد که ((گلاسنهایت)) نه عرصه بی عملی که خود متضمن کنشگری است؛ اما در زمانِ حاضری که عرصه تلاقی گذشته و آینده باشد و هایدگر از آن با نام "لحظه اصیل" یاد می کند؛ همان لحظه مصمم بودگی که باید انتظارش را کشید و به زمان حادث شدنش رویداد مستتر در بطن آن را از آنِ خود کرد. اصطلاح ((گلاسنهایت))، در برابر فراشد مدرنیته، نوعی فرایند به تأخیر انداختن را پیشنهاد می کند.
بازشناسی کتاب «مدرنیته سیاسی» و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هفدهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۸ (پیاپی ۵۱)
201-225
کتاب مدرنیته سیاسی، تقریر سکولاریسم و لائیسیته است. مسأله های کنونی جوامع را نیز ریشه در عدم جدایی قاطع بین حوزه های عمومی و خصوصی، دولت و جامعه مدنی و فرد و شهروند می داند. بنابراین کتابی برای آرمان های لیبرالیستی و سکولاریستی بوده و در بیان مسأله های سکولاریسم موجه می نماید. موریس باربیه اما تجربه غرب را گویا تجربه ای غایی و از آنِ ملت هایی مهتر پنداشته و تن دادن به این جدایی ها را سرنوشت همه جوامع دانسته است. چنانکه برای جوامعی که به مدرنیته سیاسی دست نیافته اند توصیه کرده که بایستی بدون پرش های بلندپروازانه،گام به گام و با بهره گیری از انبان تجربه پیش رفتگان به آن دست یابند. غایی پنداشتن الگوی خود، مسأله سازی برای سایر جوامع است. به طور مثال اگر جوامع اسلامی به جای لائیسیته، اسلام را برای حل مسأله های خود و افق های پیش روی رجحان بخشیده و سکولاریسم را بر نتابیدند، سکولاریسم مسأله آنها نمی شود که در این کتاب راه رسیدن به آن بیان شود. بررسی های این مقاله ضمن بازشناسی برخی نقاط قوت و ضعفِ شکلی و محتوایی کتاب، نشان می دهد که نویسنده در این کتاب از مسأله یابی محققانه به مسأله سازی و تجویزهای غیرموجه تمایل پیدا کرده است.
لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۸۱/۵)
76-103
حوزههای تخصصی:
هدف: دولت پهلوی اول، به موازات تأسیس نهادهای نظامی، اداری، و آموزشی مدرن، نظام پوشاک متحدالشکل (یونیفُرم) را در ابعاد گسترده برای مردان و تا حدودی زنان، در ایران اعمال کرد. این نظام پوشاک بازنمودِ سلطه ی ساختار قدرت بر متن زندگی مردم بوده است، و از ابزارهای مهم دولت برای کنترل ملت، و ساخت جامعه ای مدرن، منضبط، و مطیع. هدف این نوشتار روشن شدن کارکرد این گونه قواعد دستوریِ پوشاک، و اقبال آن ها در پذیرش از جانب جامعه است؛ قواعدی که امروز نیز، از ابزارهای اعمالِ سیاست های ایدئولوژیک، و مبنای مناقشات عمده ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران است. روش تحقیق: این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که کارکردهای نظام پوشاک متحدالشکل برای دولت پهلوی اول چه بود؟ بدین منظور، با روش تحلیل محتوای کیفی متون تاریخی این دوران، و پس از مرور پیشینه ی لباس متحدالشکل در دوران قاجار، به جریان اعمال این سیاستِ پوشاک در دوران پهلوی اول می پردازد، و رابطه ی آن را با اندیشه ی ناسیونالیسم این دوران و فرآیند ساخت دولت-ملتِ نوین ایرانی بررسی می کند. یافته ها و دستاوردها: یونیفُرم مظهر نظم و پویایی مدرن، زیباشناسی مدرن، و بازتاب جامعه ای منضبط، آموزش دیده، و متعهد به ساختار قدرت بوده است. پژوهش حاضر ابعاد سیاسی-اجتماعی و زیباشناختی نظام پوشاک متحدالشکل را به تصویر می کشد.
علل ظهور و تکوین گروه های تکفیری در جهان اسلام؛ از تقابل زندگی قبیله ای با مدنیت تا تقابل سنت با مدرنیته؛ مطالعه موردی: خوارج و داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۵۳)
132 - 160
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر مدرنیته بر جایگاه پدر/شوهر در خانوادة ایرانی با تکیه بر رمانهای فارسی دکتر جهانگیر صفری- ابراهیم ظاهری عبدوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفاین پژوهش واکاوی تأثیر مدرنیته بر جایگاه پدر/شوهر در خانواده با روشتحلیل محتوا بر مبنای نظریجامعه شناسی در ادبیات و با تکیه بر رمانهایشوهرآهوخانم، چشمهایش، سمفونی مردگان، مادرم بی بی جان، درازنای شب، سپیده دم ایرانی، جزیرة سرگردانی و ساربان سرگردان است که حوادث آنها، نشان دهندة تحولات خانواده بین سالهای 1357-1300 است. بسامد شخصیتهای پدر سنتی و مدرن، ویژگیهای آنها، نوع نگرش شخصیت پدر به تغییرات خانواده و علل تحول شخصیت پدر از سنتی به مدرن، برخی از مسائل بررسی شده در این پژوهش است. نتایج پژوهش نشان می دهد حوادث سیاسی، اصلاحات دولت در زمینة مسائل خانواده، مسائل شغلی، سفر به خارج از کشور و دانشگاه، مهمترین عوامل ایجاد دگرگونی در نقش پدر در خانوادة سنتی ایرانی بوده است. از نظر بسامد، بیشتر شخصیتهای پدر، سنتی و جزو طبقة متوسط قدیم جامعه (بازاریان) بودند. بسامد شخصیتهای پدر مدرن جامعه نیز قابل توجه بود که آنها نیز جزو طبقة متوسط جدید(کارمندان وابسته به دولت و تحصیل کردگان) بودند. در این میان شخصیتهای پدر دارای اندیشه های سنتی تعدیل شده نیز وجود داشت که جزو طبقه های مختلف جامعه بودند. همچنین نویسندگان نشان داده اند جایگاه پدر در دورة پهلوی در حال تغییر کردن بوده است. البته آنچه در این داستانها نشان داده شده، تغییرات سطحی جایگاه پدر در خانواده بوده است که تا حدود زیادی سطحی بودن مدرنیزاسیون دورة پهلوی را بیان می کند.
غرب و مدرنیته از منظر میرزا ملکم خان
حوزههای تخصصی:
تفکر ملکم خان بر آمده از اصولی بود که بر آن اساس اشاعه مدنیت غربی در سراسر جهان نه تنها امری است محتوم تاریخ بلکه، این تحول از شرایط تکامل هیأت اجتماع و موجب خوشبختی و سعادت آدمی است. بنابراین شرط فرزانگی و خردمندی از دیدگاه وی آن است که آیین تمدن اروپایی را از جان و دل بپذیریم و جهت فکری خود را از سیر تکامل تاریخ و روح زمان دمساز کنیم. بدین جهت وی خواهان اصلاحات اساسی در دستگاه دیوان حکومت با کمک علم و اصول غربی است که آن را پیش شرط سایر تحولات می داند. در در برابر اسلام گرایان، روشنفکران غرب گرا، قرار داشتند، آنان سخت شیفته و دل باخته غرب و ارزش های غربی ، قانون و حکومت غربی، جدایی دین از سیاست.... بودند. این جریان که طیف گشترده ای را تشکیل می داد، با مقایسه و سنجش ایران- غرب چنین می پنداشتند که سعادت ایران و ایرانی در غربی شدن تمام عیار است. افرادی مثل میرزا ملکم خان که به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم با اسلام ناسازگاری داشتند و معتقد بودند از سرتا پا باید فرنگی شد.
بررسی ورود مدرنیته در رمان نفرین زمین و خوشه های خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد روشنفکر، و نویسنده رمان «نقرین زمین» در دهه چهل است که دگرگونی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی و نیز آشفتگی اخلاقی و معنوی مردم جامعه را در قالب جامعه روستایی در حال گذار از سنت به مدرنیته به رشته تحریر درآورد. از طرف دیگر جان اشتاین بک نویسنده اخلاق گرا و منتقد سرسخت آمریکایی در اوج فاجعه ای از تاریخ آمریکا به نام رکود بزرگ رمانی به نام «خوشه های خشم» را نگاشت. در این مقاله تلاش می گردد ضمن تعریف درون مایه، درون مایه های مشترک، ورود مدرنیته به جامعه سنتی، برخورد جامعه با مدرنیته و تأثیر مدرنیته و در پایان بیکاری و استثمار به عنوان نتایج لا ینفک ورود مدرنیته مورد بررسی قرار گیرد.
مدلی برای سنجش سطح مدرنیته سیاسی دردولت-ملت های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۶ شماره ۷۶
7 - 31
حوزههای تخصصی:
این مقاله مدلی را برای بررسی و مقایسه مدرنیته های سیاسی در دولت ملت ها پیشنهاد می کند. پرسش این است که: اگر خطوط متفاوتی برای مدرن شدن سیاسی مردم و دولت ها وجود دارد، چگونه می توان این خطوط را نشان داد؟ راه حل این مطالعه، مکان یابی وضعیت سیاسی دولت - ملت ها در دستگاه مختصاتی با چهار محور و درواقع چهار طیف از تعیین / عدم تعیین حق سرنوشت، توزیع مسالمت آمیز / خشونت آمیز قدرت، مشارکت محدود / همگانی در سیاست، نهادمندی / نانهادمندی سیاسی است. بنا بر این دستگاه مفهومی، می توان مسیرهای مختلفی را درحرکت از وضعیت پیش مدرن به وضعیت مدرن، ترسیم نمود. مسیرهایی متعدد که ممکن است متفاوت و حتی تکینه باشند. با توجه به امکانات این مدل، می توان ضمن مقایسه دولت- ملت های مختلف، بدون فرو کاستن مقایسه به تکامل گرایی، در انواع آینده های باورپذیر، سیاست هایی جایگزین را تدوین نمود و به جای منطق پیش بینی، از منطق آینده پژوهانه در سیاست گذاری کمک گرفت.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
مدرنیته و مواجهه فکری ایران با آن بررسی و نقد کتاب رویارویی فکری ایران با مدرنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مهر و آبان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
مواجهه ایرانیان با مدرنیته، چه از منظر مادی و چه از منظر اندیشه ای از جمله مسائلی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اندیشه سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته است. در این میان، فرزین وحدت در رساله دکتری خود که به صورت کتاب منتشر کرده است بر آن است که متفکران ایرانی در مواجهه خود با مدرنیته، همواره از جهاتی دچار خدشه و فهم نادرست شده اند. این مسئله البته وجوه مختلفی دارد که از پذیرش وجه اثبات گرای مدرنیته و فراموشی وجه رهایی بخش آن گرفته تا بهره گیری «باواسطه» از مفاهیم مدرن –چون سوژگی- را در بر می گیرد. وحدت بر آن است که با بررسی آراء متفکران ایرانی از اوان جنبش مشروطه تا سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این نقصان را ردیابی کند. با این حال، وی در وفاداری به چارچوب نظری خود چنان اصرار دارد که در برخی از موارد، نکاتی که ضرورتا نسبتی با مدرنیته ندارد را نیز در زمره تاثیرپذیری ایرانیان از مدرنیته جای می دهد. متن حاضر بر آن است که با بررسی اثر وحدت، نقدهای احتمالی بر آن را تبیین کند.
بررسی انتقادی رابطه اخلاق و حقوق در مدرنیته
حوزههای تخصصی:
مساله اخلاق و حقوق و رابطه آنها از مسائل مهمی است که همواره و خصوصاً در دوران مدرن ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. در مدرنیته با توجه به تغییر بنیادین که در بینش و گرایش انسان رخ داد، اخلاق و حقوق و رابطه آنها مانند همه جنبه های زندگی انسان بر اساس دو مؤلفه اصلی مدرنیته یعنی سکولاریسم و اومانیسم تبیین گردید. در این مقاله علاوه تبیین رابطه مطرح میان اخلاق و حقوق در مدرنیته به نقد اجمالی آن می پردازیم.
خدای مدرنیته و خدای دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اولین گام هایِ مدرنیته در مغرب زمین، نقش خداوند از خیر اعلی به علتِ اولی و سپس به ساعت ساز لاهوتی تنزل یافت؛ آنگاه برای حفظِ نقش مستمرِ خداوند، نقشِ رخنه پوشیِ نارسایی هایِ قانون های طبیعت مطرح شد که هم از طرفِ الهیون و هم از منظر علمی راضی کننده نبود. خالق و معمار بازنشسته بودن، تقلیلِ علت فاعلی به نیروی میان اتم ها و در نتیجه انکار فاعلیت برای جهان و خداوند را موجودی متباین از جهان هستی دانستن که هر از گاهی جلوه گری می کند یا اکتفا کردن به برانگیختن عشق در میان موجودات، نقش های گوناگونی است که انسان مدرن برای خداوند قائل شد. این آرا در مقایسه با آنچه در متون معتبر دینی درباره نقش خداوند گفته شده متفاوت است. خدای دین، مالک هستی، علت فاعلی و علت غاییِ جهان محسوب می شود. خدا در عین مباین بودن از جهان، در ذره ذره جهان حاضر است.