۱.
اهمیت قدرت نرم به عنوان مکمل اجتناب ناپذیر قدرت سخت در دهه های اخیر مورد توجه دولت ها و به ویژه قدرت های بزرگ و نوظهور قرار گرفته است. هند در میان قدرت های نوظهور با برخورداری از ارزش های سیاسی منحصر به فرد نظیر میراث معنوی ماهاتما گاندی، جامعه مدنی نسبتا پویا، بهره مندی از عنوان بزرگترین دموکراسی دنیا، توسعه سریع اقتصادی و تنوع عظیم فرهنگی تمایز ویژه ای دارد. علی رغم بهره مندی هند از این منابع، در حال حاضر چین با وجود عدم برخورداری از یک نظام دموکراتیک، جدی ترین الگوی جایگزین برای مدل توسعه غرب محسوب می شود. با مرور گزاره های فوق این سؤال مطرح می شود که هند با چه تنگناها و مشکلاتی در بهره برداری حداکثری از منابع قدرت نرم خود روبرو بوده است؟ در پاسخ به این سؤال، فرضیه مقاله بر این مبنا استوار است که هند با تاخیر بیشتری نسبت به رقبای خود متوجه قدرت نرم گردیده و در همین راستا چالش هایی نظیر ضعف حکمرانی خوب، ناکارآمدی نسبی دولت در ارائه خدمات عمومی، فقر، فساد و کمبود زیرساخت های اولیه مانع از تبلور حداکثری قدرت نرم هند گردیده است. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و از ابزار کتابخانه ای، اسنادی و منابع اینترنتی برای گردآوری داده ها استفاده شده است.
۲.
اروپا پس از جنگ جهانی دوم دوره ای طلایی را شاهد بوده است؛ دوره ای که با صلح، توسعه و تحول در کارکرد نهاد دولت همراه بوده است. امروزه اروپا به حدی از صلح و همگرایی رسیده است که دیگر مناطق جهان به نوعی آن را الگو و سرمشق می دانند یا حداقل در پی بهره مند شدن از دستاوردها و تجربه های اتحادیه اروپا هستند. بررسی این تجربه می تواند گامی موثر در شناخت الگوی استقرار صلح در سطح منطقه باشد. شناخت الگوی استقرار صلح در اروپا می تواند زمینه بهره مندی دیگر مناطق جهان از تجربیات این منطقه در زمینه صلح سازی را فراهم کند. افزایش مناطق صلح آمیزی مانند اروپا در جهان نیز می تواند گامی عملی برای پیشبرد چشم انداز صلح جهانی باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی سه بحث عمده داشته است: اول اینکه که جنگ و خسارات ناشی از آن، تهدید، ضرورت امنیت، نقش صلح در توسعه و ایده ها از مهمترین دلایل وجودی استقرار صلح در حوزه اتحادیه اروپا بوده اند. دوم اینکه تاسیس صلح در حوزه اتحادیه اروپا به ترتیب از فرایند پیدایش اندیشه صلح، پرورش و کمال یابی اندیشه صلح، عزم و اقدام جهت برقراری صلح و استقرار صلح، پرورش و رشد صلح استقرار یافته و حفظ و پویاسازی صلح تبعیت کرده است. سوم اینکه صلح منطقه ای در اروپا حاصل همگرایی منطقه ای می باشد که منجر به شکل گیری هویت جدید منطقه ای و مجموعه امنیتی منطقه ای جدید شده است.
۳.
در یکی از خونبارترین تحولات خاورمیانه، از سال 2011 بحرانی سخت سوریه و منطقه را درگیر خود نموده است. در این میان هر کدام از بازیگران منطقه ای و یا قدرت های فرامنطقه ای به فراخور وزن و جایگاه و همچنین به تناسب منافع و ملاحظات خود در این بحران مداخله، نقش آفرینی و یا حداقل اعلام موضع نموده اند، اما اسرائیل به عنوان یک بازیگر منطقه ای و یک همسایه اشغالگر برای سوریه در فضایی غبارآلود از خود واکنش روشنی نشان نداده و از ایفای نقش مستقیم در این بحران خودداری نموده است. این مقاله درصدد است تا با بررسی راهبرد سیاسی امنیتی اسرائیل در قبال بحران سوریه دلایل و عوامل موثر بر این سیاست را شناسایی نموده و راهبردها و تاکتیک های اتخاذ شده توسط این رژیم را مطالعه نماید. برای بررسی این موضوع نظریه رئالیسم تدافعی به عنوان چارچوب نظری مورد توجه قرار گرفته و برای آزمون فرضیه از روش تبیینی- تحلیلی بهره برده و با استفاده از ابزار فیش برداری، اسناد و منابع کتابخانه ای و اینترنتی و مکتوبات موجود این فرضیه به اثبات رسیده که با استخدام عقلایت استراتژیک، راهبرد اسرائیل، انتظار، اجرای سیاست همسایه خوب، تغییر تاکتیک اشغال زمین به گسترش مناطق بافر، ائتلاف غیررسمی منطقه ای علیه ایران و واکنش محدود و موضعی در قبال نقض خطوط قرمز خود در جهت حفظ امنیت شهروندان و منافع ملی خویش است.
۴.
اصطلاح رابطه ویژه برای توصیف روابط بریتانیا و ایالات متحده و همکاری های گسترده اقتصادی، نظامی، و دیپلماتیک دو کشور پس از جنگ جهانی دوم به کار می رود. نهضت ملی شدن نفت ایران یکی از نخستین و توافق هسته ای برجام یکی از مهمترین مسائلی هستند که بریتانیا و آمریکا پس از برقراری رابطه ویژه با آن روبرو شده اند؛ رویدادهایی که می توانند برای درک عمیق تر از رابطه ویژه، مورد مطالعه قرار گیرند. در همین راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این بود که چگونه بریتانیا و ایالات متحده، با درک متقابل از اهمیت رابطه ویژه، حتی در وضعیت تضاد منافع نیز به دنبال حفظ رابطه ویژه بوده و هستند؟ در پاسخ به این پرسش و با بهره گیری از روش اسنادی و مطالعه روابط این دو متحد استراتژیک در دوران ملی شدن نفت ایران و توافق برجام در چهارچوب تئوریک نظریه اتحاد، این فرضیه مطرح شد که عدم مخالفت ایالات متحده با سیاست های ضدایرانی بریتانیا در دوران ملی شدن نفت ایران، و متقابلا عدم مخالفت جدی بریتانیا با ایالات متحده در مسئله برجام، نشان داد که برای بریتانیایی ها و آمریکایی ها در سیاست خارجی، چیزی بالاتر از رابطه ویژه وجود ندارد و دو کشور به طور متقابل، نیاز به حفظ و تقویت رابطه ویژه را درک کرده اند.
۵.
عمل تروریسم تصمیم عمدی و هدفمند است که توسط گروهی از افراد و دولتها برای ترویج نوع خاصی از خشونت جهت پیشبرد و تحقق اهداف سیاسی خود بکار می برند. ایدئولوژی به طور عام و ایدئولوژی سیاسی به طور خاص، مجموعه ای از عقاید است که به لحاظ عاطفی از جانب دوستداران خود حمایت می شود.ایدئولوژی مادامی که انسان قدرت تفکر دارد، پایداری دارد. مسئله پژوهش حاضر این است که محیط پدیداری،زمینه ساز، شخصی و ایدئولوژی چه تاثیری در شکل گیری رفتارهای تروریستی دارد. فرضیه پژوهش حاضر این است ایجاد جو ترس،ترور و رعب می تواند معادلات جدیدی را به نفع تروریستها و کشورهای حامی آن رقم بزند و رفتار تهدیدکننده، مخرب و خشونت آمیز بر علیه همنوعان و افراد بی گناه، ریشه در حالات روانی، باورها، عقاید سیاسی و قومی بشر دارد. پژوهش حاضر به تحلیل ریشه های روانشناختی و ایدئولوژیکی رفتار تروریستها می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد محیط واقعی از طریق صافی فرهنگی،ساختار نگرشها، تجربیات گذشته و تکنیکها قابل مشاهده است. در این شرایط وقتی مذهب و برداشتهای نادرست مذهبی دخالت داده می شوند باعث می شود در اذهان تروریست های دارای انگیزه مذهبی، هرگونه تمایز بین نظامیان و غیرنظامیان، گناهکار و بیگناه از بین برود. در ذهن بسیاری از تروریستهایی که انگیزه ها و مسائل مذهبی پشتوانه عملشان است هرکسی که هم مذهب و هم عقیده تروریستها نیست گناهکار فرض شده و سزاوار مرگ است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی -تحلیلی می باشد.
۶.
معاهدات بین المللی پس از جنگ های سی ساله اروپا عمدتا با رویکردهای اقتصادی و در جهت کسب منافع اقتصادی بوجود آمده اند. معاهدات پس از وستفالی از جمله معاهده اوترخت، معاهده مودت و تجارت فرانسه و ایالات متحده، معاهدات حد فاصل بین کنگره وین تا جنگ جهانی اوّل و معاهده ورسای از جمله معاهداتی هستند که با انگیزه اقتصادی منعقد شده اند. پس از جنگ جهانی دوّم نیز معاهدات مالی، پولی، اقتصادی و تجاری با اهداف اقتصادی موجب تأسیس سازمان های بین المللی قدرتمندی شده اند که تا امروز در جامعه بین المللی حضور دارند و مبنای انعقاد سایر معاهدات قرار گرفته اند. این نوشته با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با نگاه تاریخی و با در نظر گرفتن مکاتب اصلی اقتصاد سیاسی بین الملل، در صدد اثبات این فرضیه است که انگیزه اقتصادی مبنای اصلی انعقاد معاهدات بین المللی در گذشته و حال را بوجود آورده است و هدف نهایی از انعقاد یک معاهده کسب منافع اقتصادی است.
۷.
موج های انقلاب صنعتی همواره تاثیر خود را شکل بندی های اقتصاد و سیاست جهانی به جا می گذارند. روند تحول در ابزار تولید و کالاهای اقتصادی در عصر موج سوم انقلاب صنعتی منجر به ظهور جامعه شبکه ای، واقعیت های مجازی و اقتصاد اطلاعاتی شده است. اقتصاد اطلاعاتی منجر به تشدید شکاف اقتصادی کشورهای جهان سوم، واحدهای در حال توسعه و بازیگران توسعه یافته عصر فراصنعتی شده است. موج سوم انقلاب تکنولوژیک زمینه شکل گیری تضادهای سیاسی و اقتصادی جدید و ظهور نشانه هایی از عدالت انتزاعی در سیاست جهانی را فراهم آورده است. نئومرکانتیلیسم اقتصادی شکل جدیدی از معادله سیاست، اقتصاد و فرهنگ قدرت محسوب می شود. چنین اندیشه ای با رهیافت های عدالت انتزاعی مغایرت دارد. نتیجه نئومرکانتیلیسم اقتصادی را می توان در افزایش قدرت دولت جستجو کرد. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «موج سوم انقلاب تکنولوژیک چه تاثیری در معادله عدالت و امنیت سیاست جهانی به وجود آورده است؟» فرضیه مقاله بیانگر این اندیشه است که «موج سوم انقلاب تکنولوژیک منجر به گسترش نابرابری اقتصادی، ظهور شکل بندی های امنیتی نئومرکانتیلیستی و اندیشه های عدالت انتزاعی گردیده است.» در تبیین مقاله از «رهیافت جامعه شبکه ای و اقتصاد اطلاعاتی» امانوئل کاستلز استفاده شده است. در تبیین مقاله از روش شناسی «تحلیل داده ها» و «تحلیل محتوا» استفاده می شود.
۸.
به دلیل توسعه روابط بین الملل در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بین کشورهای جهان و نیز افزایش نیاز جوامع انسانی به بهره مندی هرچه بیشتراز منابع طبیعی جهت توسعه زیرساخت های اقتصادی، نوع جدیدی از تهدید علیه بقای منافع انسان به وجود امده است که این خود نیازمند رویکرد نوینی است تا مفهوم امنیت ملی را از بعد صرفا نظامی به نگرشی زیست محیطی ارتقاء دهد. بر همین اساس ابتدا لازم است تا گذار از مفهوم امنیت ملی به سمت مفهوم امنیت زیست محیطی را تبوین و از رهگذر ان تحقق مفهوم امنیت انسانی را ارزیابی نمود. بنابراین در این تحقیق که به روش استقرایی و بهرمندی از مطالعات کتابخانه ای تدوین شده است، ضمن بررسی مفهوم امنیت انسانی، نقش ارزیابی پیامدهای زیست محیطی در تحقق امنیت پایدار و نحوه برخورد با پدیده تغییرات اقلیمی مورد بررسی قرارگرفته است. همچنین مشخص گردید که رعایت الزامات محیط زیست که به صورت قواعد و هنجارهای زیست محیطی در حال تکوین است و به مولفه ای برجسته در مشروعیت سیاست دولت ها ارتقا یافته است نقش مهمی در تکوین امنیت انسانی ایفا می کند و استانداردهای امنیت جوامع انسانی و استانداردهای توسعه را برای حیات انسانی و اجتماعی سالم تری بهبود می بخشد.
۹.
وجود بحران آب در کشورمان یک واقعیت است و منابع و مراجع مختلف داخلی و خارجی نیز ضمن اثبات مسئله سعی بر ارائه رهکارهایی برای برون رفت از این مسئله هستند. خشک شدن دریاچه ها، رودخانه ها و تالاب ها، کاهش سطح آب های زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابان زایی و طوفان های گردوغبار از نمودهای عینی بحران آب در ایران هستند. در این بین نگرش قانونگذاران به حل بحران آب به تصویب قوانینی از قبیل قانون حفظ و حراست منابع آب های زیرزمینی کشور، قانون آب و ملی شدن آن، قانون توزیع عادلانه آب منتهی شده؛ هرچند در مجموع قادر به کاهش یا رفع بحران آب نشده اند و وضعیت همچون گذشته بوده و بلکه از شدت بیشتری نیز برخوردار شده است. در این بین پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای با امعان نظر به دیگاه اقتصاد سیاسی، با نگرش بسیط نسبت به مقوله هایی همچون سیاست گذاری، نهادگرایی به عنوان مدلی برای کشف ناکارآمدی های قوانین گذشته و باز تعریف رابطه نهادهای دخیل در مدیریت آب از طریق وضع قانون جدید و نیز ارائه پیشنهادات همسو با منافع ملی کاهش بحران آب در ایران را در پی خواهد داشت.
۱۰.
روابط ایران و آمریکا که تا قبل از انقلاب 57 ، متحد استراتژیک یکدیگر در منطقه تلقّی می شدند ، در طول چهار دهه گذشته همواره با چالشهای گوناگونی روبرو بوده ، بنحویکه امروزه به دشمنان سرسخت هم بدل شده اند. تضادهای ایدئولوژیک ، مسئله فلسطین ، رقابتها و سیاستهای کاملاٌ متفاوت منطقه ای و کشانده شدن این اختلافات به جنگهای نیابتی ، دو کشور را به شکل خطرناکی رو در روی یکدیگر قرار داده است. امّا با وجود اختلافات عمیق که به برخی از آنها اشاره شد ، در مقاطع خاصی ، شاهد کاهش تنش و یا همکاری محدود میان دو کشور در برخی موضوعات منطقه ای بوده ایم. نویسنده معتقد است علّتِ بخشی از نوسانات موجود در کاهش و یا افزایش میزان تنش در روابط دو کشور را باید در فرایند ادراک و سوءادراک رهبران و تصمیم گیران جستجو کرد. فرایندی که جایگاه مطالعاتی آن در حوزه روانشناسی سیاسی قرار میگیرد. این مقاله براساس نظریه شناختی رابرت جرویس با مفروض گرفتن مواضع رادیکال و تهاجمی دولت احمدی نژاد و مقایسه آن با سیاست مسالمت جویانه دولت آقایان خاتمی و روحانی در سیاست خارجی ، در پی پاسخ به این سوال است که شخصیت و الگوی رفتاری متفاوت رؤسای دولت های فوق تا چه اندازه ای منجر به ایجاد ادراک و سوءادراک در روابط میان دو کشور گردیده و آثار و تبعات ناشی از آن چه بوده است.
۱۱.
سقوط امپراتوری ساسانی توسط اعراب مسلمان نقطه عطفی در تحولات کلان سیاسی اجتماعی ایران بوده است. امپراتوری ساسانی در طی سه جنگ جلولاء، نهاوند و قادسیه از اعراب مسلمان، شکست خورد و در نتیجه ایرانیان از سیادت و سروری به اسارت و بندگی افتادند. سرانجام سپاهیان عرب مناطق شمالی ایران و طبرستان را فتح کردند که البته فتح این مناطق بواسطه موقعیت اقلیمی و نحوه بینش مردمانش برای اعراب بسیار سخت بود، بویژه قیام های که در قرون اولیه اسلامی در این مناطق شکل گرفت کار را بر سپاه عرب بسیار دشوار کرد، از جمله قیام مازیاربن قارن که این مقابله مردم مازندان و مناطق شمالی ایران در برابر اعراب، در جهت حفظ هویت ملی و میراث کهن آباء و اجدادی به شمار می آمد. به هر حال تا به امروز بینش غالب در مورد فتح ایران توسط اعراب اینگونه بوده است، که با ورود سپاهیان عرب به سرزمین ایران، مردم به یکباره این دین و عقیده را پذیرفتند و از آن استقبال کرده اند، در حالیکه اینگونه نیست، بسیاری از مناطق ایران بویژه طبرستان، دیلمان، دماوند، و .... بواسطه رفتار خشونت آمیز عرب از پذیرفتن دین اسلام سرباز زدند و در برابر اعراب مقاومت کردند و سالیان بسیار طول کشید، تا اعراب توانستند این مناطق را فتح کنند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی گسترش غلبه اعراب مسلمان در طبرستان و مقاومت در برابر آن می پردازد
۱۲.
الگوهای تربیتی بویژه در خصوص رهبران سیاسی یا فرماندهان نظامی از مسائل حائز اهمیت در عرصه سیاسی است. ضرورت تعلیم و تربیت برای دستیابی به هستی متعالی و جاودانه، جایگاه و مقام آن را تا بنیاد اجتماع بالا می برد. اگر تربیت صحیح در فرد شکل بگیرد، آن شخص در همه عرصه های زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی و روابط گوناگون، تأثیرگذار خواهد بود. شهید سلیمانی، یکی از شخصیت های برجسته ای بود که تحت تأثیر مکتب اسلام قرار داشت و با پیروی از قرآن کریم و سیره معصومین-علیهم السلام، در وادی تربیت، ممتاز گردید. مطالعه زندگی و رفتار ایشان، می تواند الگویی در عرصه تربیت رهبران سیاسی و نظامی باشد. این پژوهش به شیوه تحلیل مضمون انجام شده و با مراجعه به محتوای موجود از زندگی و شخصیت شهید سلیمانی، ویژگی های تربیتی و عملکرد ایشان در عرصه سیاست و روابط بین الملل، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که ویژگی های شهید سلیمانی در عرصه تربیت عبارتند از: توحید، ایمان و اعتقاد به خدای یگانه، اخلاص و معنویت، عشق به اسلام، ساده زیستی، عشق به اهل بیت و ولایتمداری، دنیاگریزی و دل نبستن به آن و در عرصه سیاست و روابط بین المللی، ویژگی های ممتازی از جمله: استکبارستیزی، دفاع از مظلومان، عدم وابستگی به حزب و جناح، عقلانیت، عدالت اجتماعی، محبوبیت جهانی، مقاومت و ایستادگی و تمرکز بر هدف های ارزشمند، از خصایص بارز این شهید بزرگوار است
۱۳.
با توجه به اهمّیّت، نقش و جایگاه نخبگان در توسعه و تعالی کشورها، به خصوص در زمینه تولید علم، هنر و فناوری، مدیریت نخبگان امری ضروری است. در این راستا سند راهبردی کشور در امور نخبگان، مبتنی بر اصول و ارزش های اسلامی تصویب شده، تا شناسایی صحیح مسائل، شرایط و امکانات کشور، راهبردها و اقدامات کلان را برای فراهم شدن زمینه های «نخبه شناسی»، «نخبه پروری»، «نخبه گزینی» و «نخبه گماری» در جهت نیل به اهداف سند راهبردی تبیین کند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران در حوزه جذب و بکارگیری نخبگان در دستگاه های اجرایی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر مرور سیستماتیک اجرا شده است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مرور سیستماتیک با رویکردی کیفی، 12 شاخص طراحی و برای هر پژوهش به طور جداگانه اِعمال شده است؛ لذا در مجموع با شاخص های دوازده گانه، تجزیه و تحلیل اطلاعات هر پژوهش به شکل هدفمند استخراج شده است. بر اساس مرور مطالعات انتخابی صورت گرفته، می توان نقش بنیاد ملی نخبگان را در سه حوزه اصلی که محوریت فرایند جذب و نگهداری را تشکیل می دهند، به شناسایی، حمایت و توانمند سازی و جذب و نگهداری تقسیم کرد.
۱۴.
کلیدواژهها:
تجارت خارجی ایران بازرگانی خارجی فرش عصر قاجار
برقراری روابط سیاسی میان ایران و سوئیس به معنای خاص کلمه به دوران قاجار باز می گردد، به گونه ای که در اواخر عصر قجری در سال 1919م سفارت ایران در برن سوئیس افتتاح گردید. حجم مراودات دیپلماتیک بین دو کشور افزایش یافت. اما پیش از روابط سیاسی روابط تجاری جریان داشته است چنانچه انتشار سفرنامه های ژان شاردن و دیگر سیاحان در اروپا و معرفی زندگی خیال انگیز و باشکوه عصر صفویه، اروپاییان را تشویق می کرد تا به مشرق زمینِ افسانه ای سفر کنند. صادرات انواع پارچه های زربفت و ترمه و قالی، بین خواص اروپایی خریداران بسیار داشت. در دوران طلایی ملکه ویکتوریا، بازرگانان، فرش های فاخر فراهان را از طریق اسلامبول به اروپا می فرستادند. این فرش ها علاوه بر جلوه هنری، اعتبار سرمایه داران اروپایی نیز بود و خانواده های اشرافی به داشتن یک تخته از آن ها افتخار می کردند.(ادواردز، سیسیل، قالی ایران) بر این اساس در مقاله حاضر به برخی رخدادها در یکی از شرکت هایی که نقش مهمی در صادرات و فروش فرش در ایران داشت می پردازیم تا زوایای مختلفی از این روابط و تاثیراتی که در مسائل سیاسی داشتند مشخص شود .