فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در ایران، تاریخ نگاری از هنگام شکل گیری تاکنون، فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است. در این میان، برآمدن و فرو پاشیدن حکومت ها، در این فراز و فرودها نقش مهمی داشته است. به گونه ای که برآمدن حکومت های بزرگ و حتی محلی، باعث نگارش آثار تاریخ نگارانه با هدف جاودانه کردن و مشروعیت بخشی به آن حکومت ها می شد. بی گمان با از میان رفتن این ضرورت، نگارش آثار تاریخ نگارانه نیز با رکود روبه رو می شد. با وجود این سخن، برآمدن حکومت سلجوقیان در ایران، رونق تاریخ نگاری و نگارش آثار تاریخ نگارانه چندانی را منجر نشد. تاکنون آنچه از تاریخ نگاری این دوره به دست آمده، شامل آثاری است که خارج از دربار سلجوقیان ایران و بدون حمایت آنان نوشته شده است. در واقع در این دوره، تاریخ نگاری با رونق چندانی مواجه نشد. توجه مقطعی سلجوقیان به تاریخ نگاری، باعث از میان رفتن معدود آثار نگارش یافته با حمایت آنان شد. امری که باعث شگفتی است و علل آن نیاز به بررسی دارد. از آنجا که تاکنون پژوهشی مستقل در این باره انجام نگرفته، این مقاله در پی آن است که به بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان ایران بپردازد.
بررسی سیر افزایش کمی مزارات شهر تبریز با استناد به کتاب های روضات الجنان، روضه اطهار، اولاد الاطهار و منظرالاولیاء از قرون اولیه اسلامی تا اواخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت شهر تبریز در دوره ایلخانی به دلایل اقتصادی، سیاسی، مذهبی و به تبع آن توجه به هنر باعث گسترش حضور عرفا، شعرا، اولیا و امرا در سرتا سر شهر شده و نمود بارز این امر، تکریم، توسعه و اهمیت مزارات تا اواخر صفوی است. از این رو هدف این مقاله بررسی سیر افزایش کمی این مزارات از قرون اولیه اسلامی تا اواخر صفوی می باشد. در این تحقیق گردآوری اطلاعات به روش تاریخی اسنادی با دید توصیفی و پدیدارشناسانه و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن به شیوه تحلیلی تطبیقی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تعدد عرفا از سایر افراد نامی در تمام شهر و در تمام دوره ها بیشتر بوده و این امر تأثیرات مهمی در ساخت و سازمان فضایی کالبدی شهر در طول دوره های تاریخی داشته است.
تاریخ نگاری احسان طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های تاریخ نگاری احسان طبری را می توان بدین قرار برشمرد: تاریخ نگاری از پایین (بررسی تاریخ خلق یا توده مردم)، ساختاری نگریستن به پدیده ها و رویدادها، ریشه یابی و بررسی زنجیره ای حوادث برای درک تحولات زمان حال (طبری دغدغه حال و آینده دارد)، توجه به رخدادهای دیگر مناطق جهان و دیگر دوره های تاریخی برای فهم بهتر حادثه و رویداد موردنظر خود، استتناج قاعده و قانون از پدیده های تاریخی، اعتقاد به پیش بینی و تکرارپذیر بودن آن و اعتقاد به حرکت جبری و تکاملی تاریخ. با وجود این، طبری به علت پایبندی شدید به مرام مارکسیستی، بسیاری از واقعیت ها و حقایق تاریخ ایران را نادیده می گیرد و رهیافت نظری خود را بر پدیده های تاریخی تحمیل می کند؛ هرچند که خود معتقد به چنین امری نیست
بررسی مقایسه ای سیاست دولت ایران و عثمانی نسبت به طریقت قادریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طریقت قادریه از نخستین سلسله های منظم صوفیانه در جهان اسلام و منتسب به شیخ عبدالقادر گیلانی (470 561 ق./1077 1166م) است که در فاصله سده هشتم تا دوازدهم هجری در جغرافیای پهناوری از سودان تا میان مسلمانان چین، از هند تا دورترین سرحدات اروپایی دولت عثمانی پراکنده شد. منشأ نخستین این طریقت عراق و شهر تاریخی «هزار و یک» فرقه بغداد عصر شکوه سلجوقی عباسی بود. از مکتب جنید انشعاب یافت و پیروان آن ابتدا بیشتر بر مذهب حنبلی بودند؛ اما بعد مخصوصاً در مصر و کردستان به پیروان شافعی آن هم افزوده شد. پرسش اساسی ای که این مقاله حول محور آن سامان یافته، این است که چرا طریقت قادریه در ایران دفع و در عثمانی جذب شد؟ این طریقت صوفیانه حداقل از دو جهت برای دولت های ایرانی، صفوی و افشاری مهم بود. ابتدا به واسطه رویکرد ضدشیعی که این طریقت داشت و در مرتبه بعد به جهت حضور پررنگ و مؤثر قادریه در جغرافیای مورد منازعه دولت های ایران و عثمانی یعنی عراق امروزی و مناطق کردنشین. طریقت قادریه همواره در جنگ های ایران و عثمانی جانب دومی را داشت و دولت آن را به قیامت و پایان جهان خاکی متصل می کرد. بالطبع، سیاست دولت ایران نسبت به آن دفعی بود، بر خلاف عثمانی که سیاستی جذبی برای این طریقت داشت. حاصل این سیاست دفع و جذب، متوقف ماندن طریقت قادریه در ایران و گسترش آن در قلمرو دولت عثمانی بود.
بررسی مکانیسم واکنش تخریبی اکسیداسیون در کاغذهای تاریخی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ترجمه بخشی از کتاب کاغذ و آب (Paper and Water) به کوشش بانیک (Banik) و بروکل (Brückle) (2011) است که این بخش توسط ویس مور (Whitmore) نوشته شده است. در این مقاله فرایند تخریب واکنش اکسیداسیون در کاغذ به تفصیل بیان گردیده و نکات مبهم موجود در آن رفع شده است. هدف از این مقاله ارائه صحیح روند انجام واکنش اکسیداسیون و تخریب کاغذهای تاریخی و علت اصلی زرد شدگی آن ها در طول سالیان متمادی است. بدنه اصلی مقاله، از کتاب ذکر شده مشتق گردیده است. واکنش اکسیداسیون در ابتدا نیازمند یک مولکول واکنشی یا اکسیدانت است که به طرق مختلفی ایجاد می شود. در ادامه این مولکول به وسیله فرایند رادیکالی سبب حذف هیدروژن از زنجیره سلولز می شود. این واکنش های رادیکالی آن قدر ادامه می یابد تا ترکیبات جدیدی حاصل می شوند که خواص متفاوتی نسبت به ساختار اصلی کاغذ و سلولز دا رند. در پایان ترکیبات کربونیل به وجود آمده، که در اکسید بیشتر تبدیل به کربوکسیلیک اسید می شوند، فرایند اسیدی شدن کاغذ را شدت می بخشد و می توانند کاتالیزورهایی برای هیدرولیز شوند.
جایگاه اصحاب ایرانی امام جواد (ع) در علم حدیث؛ با تأکید بر کتب اربعه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امامان شیعه بر اثر اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه شان، برنامه ای برای ارشاد و هدایت مردم روزگار خود و تمدن سازی پیش گرفتند و به فرهنگ سازی و تربیت شاگردان بسیار، همّت گماردند تا مدنیّت اسلامی ماندگار شود. امام جواد (ع) نیز در این میان برای دست یابی به چنین هدف هایی، شاگردانی تربیت کرد که برخی از آنان ایرانی تبار بودند. این گروه بیش تر، راوی حدیث و ناقل اندیشه های ناب تشیع به شمار می رفتند که آثار و روایات بسیاری در این زمینه از آنان بر جای مانده است. بسیاری از این روایات، فقهی اند و آنها را در کتاب های چهارگانه شیعیان می توان یافت. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی از طریق مطالعه کتاب خانه ای، به پرسش های زیر پاسخ می گوید: 1. چند تن از اصحاب ایرانی امام جواد (ع) در زمینه حدیث و روایت از دیگران فعال تر بوده اند؟ 2. آیا یاران ایرانی امام جواد (ع) در زمینه حدیث شیعه آثاری پدید آورده اند؟ 3. چند روایت (مستقیم یا به واسطه امام جواد (ع) و دیگر امامان) در چه موضوعی، از اصحاب ایرانی امام جواد (ع) در کُتب اربعه آمده است؟ 4. چند درصد از روایات کتب اربعه، از طریق یاران ایرانی امام جواد (ع) نقل شده است؟
تبیین تاثیر درآمدهای نفتی در پیدایش نهادهای جدید (آموزش و مطبوعات) در ایران و نقش این عوامل در شکل گیری زمینه های انقلاب اسلامی ایران (۱۳۳۲ تا 1357 ش/1953 تا ۱۹۷۹ م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ قرن اخیر ایران، همواره متاثر از درآمدهای ناشی از نفت بوده است. به نظر می رسد، بررسی تغییرات و تحولات این سال ها بدون توجه به جایگاه نفت و تاثیر آن در عرصه های گوناگون، عملی مشکل یا غیر ممکن است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش نفت در شکل گیری زمینه های انقلاب اسلامی ایران است تا از زاویه ای نو، بخشی از علل و عوامل شکل گیری و وقوع انقلاب در ایران تبیین شود. با استفاده از دو متغیر واسطهِ آموزش و مطبوعات، درآمدهای نفتی ارتقاء ادراک عمومی و سطح آگاهی جمعی مردم ایران را باعث شد. این امر نقش مهمی در به وجود آمدن بسترهای سیاسی و اجتماعی و روانی لازم، برای شکل گیری و وقوع انقلاب اسلامی ایران ایفا کرد که نارضایتی عمیق یکی از مهم ترین آنان بود. در این پژوهش، روش شرح و تبیین (Explanation ) به کار گرفته شده و به فراخور، از منابع مختلف تاریخی مانند اسناد، کتاب ها، مقالات و نشریات استفاده شده است.
بررسی علل افول تمدن اسلامی از دیدگاه شکیپ ارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده درباره افول تمدن اسلامی تاکنون مقالات و کتب متعددی به رشته تحریر درآمده است و نویسندگان سعی کرده اند بر اساس مبانی فکری و انگاره های ذهنی خویش علل این افول را بررسی کنند.یکی از برجسته ترین این متفکران شکیب ارسلان(1286-1366)بود که بر خلاف جریان های بنیادگرا و غربگرا،گرایش نوگرایی اسلامی داشت و سعی کرد در آثارش به خصوص کتاب«لماذا تأخر المسلمون و لماذا تقدم غیرهم» به این سئوال تاریخی مهم جواب دهد که چرا مسلمانان در عرصه تمدن از غیر مسلمان عقب ماندند.او پس از سفرهای فراوان به کشورهای مختلفی مثل آمریکا،شوروی سابق و اسپانیا راز عقب ماندگی را در دو عامل داخلی و خارجی جستجو کرد که مهمترین عوامل داخلی از نگاه وی جهل،علم ناقص،فساد اخلافی ،ترس و نومیدی و استبداد بود.ارسلان از تأثیرات و نفوذ کشورهای غربی در قالب های سیاسی،اقتصادی و تبشیری و نیز همجواری کشورهای اسلامی با کشورهای استعمارگر به عنوان عوامل خارجی در انحطاط تمدن اسلامی یاد کرده است در این مقاله به روش توصیف همراه با تحلیل و با تکیه بر آثار شکیب ارسلان درصدد پاسخ به علل افول تمدن اسلامی از دیدگاه این دانشمند هستیم. واژگان کلیدی:شکیب ارسلان،انحطاط تمدن اسلامی،استبداد،فساد اخلاقی#,
شیخیة کریم خانی و تحولات اقتصادی و اجتماعی کرمان در دورة قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد احسایی(د. 1241 ق/1825 م) در دورة قاجار با استفاده از منابع معرفتی چهار جنبش فکری: صوفیه، فلسفه، اخباری و اصولی درصدد برآمد نحلة جدیدی تأسیس کند و بین اصول عقاید مکتب شیعه وحدت و همدلی ایجاد کند؛ اما این نحله که به شیخیه موسوم گردید بر دامنة اختلافات درونی شیعه افزود و حتی خود احسایی از سوی برخی از علمای شیعه تکفیر شد. پس از مرگ سید کاظم رشتی، یکی از شاگردان او، حاج محمد کریم خان،پسر حکمران کرمان، ابراهیم خان ظهیرالدوله (حک:1218 1240ق/1803 1824م) با توضیح و تبیین یکی از اصول اعتقادی مکتب شیخیه یعنی رکن رابعموفق شد شاخة شیخیة کرمان را پدید آورد. این فرقه نوظهور به زودی پیروانی در کرمان و برخی توابع آن به دست آورد که تا پایان عمر قاجاریه در تحولات محلی مؤثر واقع شدند.ابراهیم خان ظهیرالدوله به سبب علاقة شدیدی که به افکار و اندیشه های شیخ احمد احساییداشت از مریدان وی گردید، سپس فرزندان و دیگر اعضای خاندان وی به این طریقه تمایل یافتند.ابراهیم خان ظهیرالدوله نخستین حاکمی بود که پس از قتل و غارت های آغا محمدخان منشأ خدمات عمرانی و رفاهی در کرمان و دیگر شهرهای این ایالت گردید. این خاندان با تصاحب اراضی کشاورزی و حفر کانال های آبرسانی و قنات تحول عمده ای را در عرصة مالکیت اراضی کشاورزی و تولید داشتند. مضافاَ آنکه برخی از افراد این خاندانِ شیخی مسلک به حکمرانی این ایالت منصوب شدند. تجار شیخی نیز با تأسیس برخی از مراکز تجاری و قیصریه نیز به نوبة خود سهم قابل توجهی در رونق بازار و حیات اقتصادیِ این ایالتداشتند. برخی از طبیبان ماهر و چیره دستِ کرمانی از خاندان شیخی مسلک ابراهیمی بودند. نیز برخی دیگر از افراد این خاندان برای اولین در کرمانمرکز بهداشتی و درمانیتأسیس نمودند که خوداز شاخصه های مهمرشد عمومی سلامت افراد جامعه به شمار می رود.از دیگر خدمات رفاهی که به وسیلة این خانداندر این شهر انجام گرفت می توان به اولین عکاس خانه و احداث خطوط تلگراف و راه های ارتباطی اشاره نمود.
نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی بر محوطهٔ باستانی سنجر
حوزههای تخصصی:
فرایندهای ژئومورفولوژیکی در طول حیات بشر کنش های متفاوتی داشته و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده اند. این تحقیق نگاهی دارد به نقش فرایندهای ژئومورفولوژیکی طی 6000 سال قبل در محوطه باستانی سنجر که در فاصله20 کیلومتری شهر شوش واقع شده است. در این تحقیق ابتدا با بکارگیری تصاویر ماهواره ای، نرم افزار ArcGIS و نقشه های زمین شناسی منطقه مذکور بررسی شد. طی این مراحل مخروطه افکنه هایی در جهت شمال محوطه باستانی از طریق تصاویر ماهواره ای مشاهده گردید. سپس عملیات میدانی و بازدید از محوطه مورد مطالعه صورت گرفت. در عملیات میدانی، ترانشه هایی تا عمق6 متر از سطح دشت ایجاد گردید و بعد از تعیین سن نسبی از طریق سفال نگاری، از هرلایه نمونه هایی برداشت شد. نمونه ها در آزمایشگاه پس از انجام مراحل جدا سازی ذرات خاک با ماده مخصوص،از طریق روش هیدرومتری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج حاصله از روش هیدرومتری و همچنین بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهواره ای مشخص نمود که دو عامل رسوبات آبی از (دو منبع مخروطه افکنه ها و کانالها) و رسوبات بادی با منشا شمال غرب نقش مهمی در انتقال رسوبات و تدفین آثار باستانی محوطه سنجر داشته اند.
شیوة توصیف اسناد آرشیوی در آرشیو ملی ایران در دورة زمانی 1350-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تبیین شیوة توصیف اسناد آرشیوی در آرشیو ملی ایران.
روش/ رویکرد پژوهش: برای اجرای پژوهش از روش پیمایش توصیفی استفاده شد و برای گردآوری داده ها، آیین نامه ها، شیوه نامه های تنظیم و توصیف اسناد، دفاتر راهنمای موجود در سازمان، و کاربرگه های توصیف تدوین شده از سال1350-1390 (جمعاً 11 کاربرگه) مطالعه و بررسی شدند و با چهار نفر از کارشناسان ادارة تنظیم و پردازش اسناد آرشیوی سازمان مذکور مصاحبه شد.
یافته های پژوهش: یازده کاربرگة توصیف اسناد آرشیوی در طی سال های 1350-1390 در آرشیو ملی ایران تدوین شده است. عناصر کاربرگه های توصیف در آرشیو ملی ایران با گذشت زمان استاندارد شده اند و سطح توصیف عموماً پرونده و آیتم بوده است.
نتیجه گیری: با درنظرداشتن ماهیت اسناد اداری و دولتی و عواملی چون کمیت و حجم اسناد، میزان مراجعة پژوهشگران، زمان، بودجه، نیروی انسانی در دسترس و نیز تأکید شورای آرشیو جهانی، ضروری است که در آرشیو ملی ایران هم توصیف در سطوح بالاتری مانند مجموعه و ردیف آغاز شود. گام نخست، توجیه مسئولان و ایجاد کاربرگه های متناسب این سطوح توصیف است.
تحلیل قیاسی مناظرة «خسرو و ریدک» با«درخت آسوریک» بر اساس نظریة دیالوگیسم باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریة «دیالوگ» باختین، هر سخن در هر زمینه ای، خواه ناخواه «گفت وشنودی» است. این تئوری که در واقع واکنشی ضد فرمالیستی و ضداستالینی بوده است، توجه خود را به نثر، به ویژه به «رمان»(در معنای مدرن) معطوف ساخته است؛ امّا با اندکی توسّع می توان این نظریه را در تحلیل متون منظوم فارسی(حکایات، حماسه، مثنوی های عارفانه و عاشقانه)به کار گرفت. باختین «گفت وگو» را در مقابل مفهوم «تک گویی» قرار داد و آن را به انواعی چون: درونی و بیرونی، مستقیم و غیر مستقیم، اسکاز و جدل پنهانی تقسیم کرد. این مقاله، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی قیاسی درخت آسوریک، مناظرة مفاخره آمیز بین بُز و درخت خرما با مناظرة خسرو و ریدک، گفت و گوی بین خسرو دوم با پسری به نام «وس پوهر» پرداخته است. هر دو اثر مربوط به ایران قبل از اسلام هستند که بر پایة «گفت و گو» ساخته شده اند، ولی نوع دیالوگ، محتوا و شکل آن ها با همدیگر تفاوت دارد. در مقاله سعی شده است ضمن معرّفی دو اثر، با بیان ویژگی های هر یک، وجوه تشابه و تمایز آن ها از منظر نظریة دیالوگیسم باختیین مورد بررسی قرار گیرد. مهم ترین نتایج این جستار این است که هر دو اثر بر اساس مکالمه ساخته شده اند امّا درخت آسوریک، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفت وگو برای آزمون و سنجش است؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن(خسرو) سوال طرح می کند و طرف دیگر سخن(ریدک) بدان پاسخ می دهد تا به اثبات خود و آرمان های طبقه ای که به پدران تعلق دارد، بپردازد. در هر دو اثر، صدا و سخن تحکّم آمیز و مطلق جایگاهی ندارد؛ به زبانی دیگر، لحن کلام راوی اثر آمرانه نیست، حتی در جدل بز و درخت خرما، راوی هرگز از این نوع سخن گفتن بهره نمی جوید#,
گرایش امان الله خان اردلان به شیخیه علل و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان اردلان یکی از خاندان های حکومتگر در منطقه کردستان بود که به سبب عوامل متعدد فرهنگی و تاریخی، ضمن امتناع از پذیرش مذهب رسمی تشیع، اطاعت از صفویه را پذیرفت و تا اواخر قاجاریه، اعضای این خاندان تابع حکومت مرکزی بودند. اگرچه ساکنان منطقه بر مذهب شافعی باقی ماندند، ولی خاندان والی از اواسط عهد صفوی به بعد مذهب شیعه را پذیرفتند. آخرین والی اردلان، امان الله خان دوم (حک: 1265-1284 ق)، که از طرف مادر قاجاری بود، به شیخیه گروید و برای مدتی (هرچند کوتاه) سنندج را به یکی از مراکز تبلیغات شیخیه مبدل ساخت. این پژوهش به روش تاریخی، ضمن بررسی روند حضور شیخیه در کردستان، علل همراهی امان الله خان دوم با شیخیه و همچنین پیامدهای این قضیه را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله نشان می دهد که همراهی امان الله خان والی با شیخیه در نتیجه عوامل و انگیزه های مختلف سیاسی، شخصی و خانوادگی بوده است. حضور و فعالیت شیخیه در کردستان، برای ترویج عقاید خود، قریب به سه سال به طول انجامید. در نتیجه گرایش والی به شیخیه، همدلی میان ساکنان کردستان با وی از میان رفت و روابط والی با دولت مرکزی نیز تحت تأثیر قرار گرفت. سرانجام این امر به زوال زودرس حکومت اردلان کمک کرد.
بررسی و نقد جایگاه دین و دولت در اندیشه ها ی سیاسی آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع تنازع جدّی علما بر سر مشروطه و مشروعه، قربانی شدن رهبران برجسته ی دینی نظیر شیخ فضل الله نوری و سید عبدالله بهبهانی، سرخوردگی علما و اقداماتی نظیر جمع آوری رساله های مهم سیاسی که برخی علما چون میرزای نایینی در له مشروطه نگاشته بودند، اجرایی نشدن خواسته های مذهبی- سیاسی روحانیون از جمله اصل دوم متمّم قانون اساسی مشروطه، تسلط تکنوکرات های سکولار را بر ارکان قدرت برآمده از مشروطه باعث گشت. دراین شرایط روحانیت در موضعی انفعالی قرار گرفتند. آیت الله بروجردی مدت کوتاهی پس از آیت الله حائری، به عنوان یکی از روحانیون برجسته مورد توجه شیعیان قرار گرفت. نگاهی به حیات سیاسی آیت الله بروجردی طی نشدن روندی ثابت،مشخص و مدوّن در اندیشه ی سیاسی ایشان را نشان می دهد. وی در آغاز از الگوی رایجی پیروی می کرد که برخی علما دوره ی صفویه و قاجار مدّ نظر داشتند و لذا در نسبت به امور عرفی و حیطه سلطنت دخالت کمتری می کرد و بیشتر در مسائلی که در حوزه ی شرع قرار می گرفت،مداخله نمود اما بعد از رویکردهای غرب-گرایانه ی رژیم پهلوی و خالی شدن سلطنت از کارویژه هایی که نظام فکری روحانیون شیعه از شاه اسلام پناه انتظار داشتند، ولایت عامه ی فقها را مطرح کرد. البته اندیشه سیاسی بروجردی،برخلاف آنچه مشهور است، جدای از اقدامات عملی و واکنش های وی نسبت به مسائل مختلف سیاسی نبود و بارقه هایی از این امر را در ارتباط با حیات عملی وی می توان ارزیابی نمود. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع مکتوب و مصاحبه، رابطه ی دین و دولت در عصر غیبت را از منظر
بازخوانی ارتباط محمد بن مسلم بن شهاب زهری با خلفای اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد بن مسلم بن شهاب زهری از محدثان و راویان برجسته قرن اول و دوم هجری است. تصویری که از او در منابع کهن و در پی آن تحقیقات جدید، ارائه شده است غالباً رویکردی افراطی یا تفریطی دارد. منابع شیعی عموماً زهری را به عنوان دشمن اهل بیت و دست نشانده امویان و منابع اهلسنت او را به صورت چهره ای معتدل و ثقه معرفی می کنند. یکی از مسائل مطرح شده درباره زهری، رابطه او با خلفای اموی است که بررسی دقیق شواهد تاریخی، از فراز و نشیب این ارتباط حکایت دارد. منابع شیعی با استناد به همین ارتباط عموما زهری را از حیث رجالی شخصیتی غیرقابل اعتماد قلمداد می کنند، حال آن که برخی روایت های او درباره مقام والای اهل بیت و نیز برخی مواضع مخالفش با عقاید امویان، نشان می دهد که گزاره های مورد تأکید این منابع درباره سرسپردگی زهری به امویان، دست کم به طور مطلق قابل پذیرش نیست. به نظر می رسد صرف حضور زهری در دربار اموی، باعث تضعیف وی در بیشتر منابع و پژوهش های شیعی شده است؛ در حالی که در بسیاری از موارد، نمی توان تأثیر این ارتباط را در گرایش های زهری مشاهده کرد.
گونه شناسی ظروف سفالی گورستان جیران تپه جزلان دشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
17 - 28
حوزههای تخصصی:
گورستان جیران تپه جزلان دشت در استان زنجان، شهرستان طارم و در نزدیکی روستای جزلان دشت قرار گرفته است. در نتیجه، دو فصل کاوش در این گورستان یافته های بسیار ارزشمندی از عصر آهن به دست آمد. این یافته ها سنت تدفین در این گورستان را منعکس می کنند که شامل زیورآلات، جنگ افزار و سفالینه ها می شوند. اگرچه تنها هشت گور در این گورستان کاوش شده، اما تنوع سفالینه ها از نظر فرم و تعداد قابل توجه است. در مجموع از کاوش جیران تپه ۴۴ ظرف سالم به دست آمد که بر اساس شکل و فرم در ۱۳ گونه طبقه بندی شدند. این گونه ها شامل دیگچه، فنجان، کاسه، ساغر، ملاقه، پیاله، خمره، ظرف کوچک با بدنه گرد و کف تخت، سبو، کوزه، لیوان و پارچ و ظروف لوله دار هستند. بعضی از این گونه ها خود به زیرگونه هایی تقسیم می شوند. این ظروف در رنگ های قهوه ای، خاکستری، سیاه، نخودی و اکثراً چرخ ساز هستند. سفال های خاکستری نسبت به دیگر سفال ها فراوانی بیشتری داشته و از کیفیت بالاتری نیز برخوردارند. بر اساس، مطالعه و مقایسه اولیه سفال ها، بین این محوطه و محوطه هایی همچون گودین، دیلمان، حسنلو، قلی درویش، خوروین، پردیس، گوی تپه، دین خواه، هفتوان، گورستان حسن بولاغی در استان زنجان و بسیاری از محوطه های دیگر عصر آهن شباهت و همسانی فراوانی دیده می شود. بیشترین شباهت با گورستان های عصر آهنی گیلان مانند مارلیک، قلعه کوتی و دیلمان دیده می شود. بر این اساس، می توان جیران تپه را گورستانی مربوط به عصر آهن I و II دانست. بر مبنای یافته های سفالی سطحی شواهی از استفاده از این گورستان در عصر آهن III نیز وجود دارد که درک صحت آن نیازمند کاوش های بیشتر است.
بازشناسی فرش مشهد در عصر قاجار، نمونه موردی: قالی محرابی پرده ای دو رو (محرابی - افشان شاه عباسی قندیل دار موزه ی فرش آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی حکومت قاجاریان (1343 1210 ق/1925 1796) بر ایران، برخی از هنرها از جمله فرش به دلایل متعددی همچون نبود رقیب خارجی و برپایی چند نمایشگاه از فرش های ایرانی در کشورهای غربی، اوجی دوباره می یابد. بازرگانان و تجار ایرانی به خصوص تبریزی ها با توجه به شناختی که از سلیقه ی مردمان مغرب زمین پیدا می کنند، در اکثر نقاط ایران از جمله مشهد، کارگاه های بافت فرش تأسیس کرده بودند. شایان ذکر است علاوه بر منابع موجود در این زمینه، برخی از بافته های موزه ی فرش آستان قدس رضوی، کمک فراوانی به شناخت بهتر شیوه ی بافت فرش در مشهد می نمایند. مهم ترین پرسش های پژوهش این است که هنر صنعت فرش از چه زمانی در مشهد رونقی دوباره یافته است؟ و با توجه به آثار موجود در گنجینه ی فرش رضوی، فرش های مشهد عصر قاجار چه ویژگی های داشته اند؟ هدف این پژوهش، شناخت بهتر فرش بافی مشهد در عصر قاجار است. در این پژوهش، خصوصیات بافت، طراحی و رنگ بندی فرش مشهد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واکاوی تغییرات مفهومی هنر اسلامی در مجموعه های موزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که نخستین مجموعه های هنر اسلامی از اواخر قرن هجدهم تا قرن بیستم در اروپا و سپس در آمریکا شکل گرفت، درک ما از هنر اسلامی متأثر از میراث و گفتمان های مسلط نمایشگاه های موقت و مجموعه های دائمی هنر اسلامی در غرب و رویکردهای این موزه ها است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، تلاش شده تا چگونگی چرخش معنای هنر اسلامی را در سیر تاریخی موزه های نخستین آشکار شود. در این پژوهش، با تحلیل متون مرتبط با مجموعه های هنر اسلامی، سه گفتمان مسلط شرق شناسانه، تاریخ هنر در غرب و مطالعات بینافرهنگی در موزه ها معرفی می شوند و پیامدهای تسلط این سه گفتمان در بازتولید مفهوم هنر اسلامی بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تسلط رویکردهای یادشده در سیر تاریخی موزه های هنر اسلامی به چرخش معنا و معرفی آثار اسلامی به عنوان «کالای مادی»، «هنر» و «کالای فرهنگی» و انتساب ارزش های متفاوت به هنر اسلامی منتهی شده است.
البدء و التاریخ؛ روایت/تفسیری از بافتار فکری جامعه اسلامی در قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد منابع تاریخی قرون متقدم اسلامی در تعین بخشی به تصور مسلمانان دوره های مختلف از سنت اسلامی و تعریف راست کیشی اسلامی موجبات اهمیت نقد تاریخی این متون می شود. مسئله مقاله حاضر بررسی این وضعیت در البدء و التاریخ به عنوان نمونه ای از این متون است که نه تنها مشمول این شکل از اهمیت قرار می گیرد بلکه متأثر از ساختار جدلی آن نقش و اهمیت ثانویه ای نیز دارد؛چراکه با تحلیل و بازشناسی ساختار استدلال های مطروحه در کتاب می توان به تصویری از ماهیت و عملکرد عقل اسلامی مستعمل میان جریان های کلامی حاضر در قرون نخستین اسلامی نیز دست یافت،درعین حال آشکارسازی ماهیت جدلی کاربرد گذشته در این متون را نیز ممکن می سازد.رویکرد نظری مقاله، پذیرش ایده ی تعین اجتماعی و فرهنگی معرفت است که به نظر می رسد راه پاسخ به مسئله ی مقاله را از طریق تفسیر عمیق معناکاوانه متن و نظام دلالت های آن هموارتر می کند.بررسی معنایی که مقدسی در روایت خود از وقایع تاریخی درصدد تلقین آن به مخاطبان بود، بیش از آنکه به قصد بازسازی واقعیت های تاریخی باشد،نمایشگر بافتار فکری جامعه اسلامی است که زیست جهان مؤلف را پدید آورده است.بنیان های این بافتار بدان شیوه که جوئل کرمر بیان می کند مبنای تفسیر این متن است.گسترش جهان وطنی، فردگرایی و دین گریزی، به مثابه ی جلوه های فرهنگی انسان گرایی اسلامی در قرن چهارم شرایط بافتار فکری است که به عنوان مشکله ای، انگیزه مقدسی برای بازنمایی گذشته به شکل فرآورده ای جدلی گردید تا راه هدایت را با نقد آن مولفه ها،در قالب بازگشت به اصول و حدود اسلام البته با محوریت مذهبی که وی به آن تعلق فرقه ای داشت بازنمایی کند
مناسبات اصناف و پیشه وران عصر سلجوقی با گروه های اجتماعی (فتوت ،-تصوف ، اسماعیلیه )
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان یکی از خاندان های حکومت گر تاریخ ایران بودند که در قرون پنجم و ششم هجری قمری بر ایران حاکمیت داشتند . در سایه ی امنیت بر آمده از سیاست-های این خاندان ، شهر و شهرنشینی و به تبع آن بازار به عنوان اصلی ترین و مهم-ترین مرکز اقتصادی شهر رونق یافت . در این دوره فعالیت بازاریان و صنعتگران در قالب اصناف و تشکیلات پیشه وری انجام می گرفت . مطابق متون تاریخی ،-جفرافیایی و سفر نامه ای عصر سلجوقی ، اصناف و پیشه وران عصر مزبور با گروه-های اجتماعی فتوت ، تصوف و اسماعیلیه در ارتباط بوده اند . پژوهش حاضر در صدد است تا با واکاوی و تحلیل اطلاعات مندرج در متون یاد شده ، به مناسبات اصناف و پیشه وران این دوره با گروه های اجتماعی فتوت ، تصوف و اسماعیلیه چهره مشخص تری ببخشاید .