فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه هوش اخلاقی و جهت گیری خوش بینانه با اثربخشی دبیران زن دوره متوسطه شهرستان فیروزآباد بود. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر روش و شیوه گرد آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه 107 نفر از دبیران زن مشغول به تدریس دبیرستان های شهرستان فیروزآباد فارس در مهرماه 1393 بوده که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و پرسش نامه جهت گیری خوش بینی شییر و کارور(2001) و پرسش نامه اثربخشی مقیمی و رمضان (2010) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف- اسمیرنف تک نمونه ای(one- sample K-S) و آزمون تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داده اند که بین هوش اخلاقی و اثربخشی دبیران همبستگی آماری مستقیم و معناداری وجود دارد. بین هوش اخلاقی با ابعاد اثربخشی نیز همبستگی آماری مستقیم و معناداری بدست آمده است. بین خوش بینی با اثربخشی دبیران و ابعاد آن همبستگی آماری معناداری بدست نیامده است.
رابطه جهانی شدن فرهنگی و ارزش های ازدواج در بین ساکنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه میان جهانی شدن فرهنگی و ارزش های ازدواج است. این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایشی انجام گرفته است. پرسش نامه پژوهش از نوع محقق ساخته و برای سنجش اعتبار پایایی و اعتبار آن به ترتیب از آلفای کرونباخ و اعتبار محتوا استفاده شده است. داده های مورد مطالعه مربوط به 648 نفر از ساکنان شهر شیراز در سنین 18 تا 45 سال بوده که با شیوه نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای انتخاب شده اند. این مطالعه دو مدل را مورد آزمون قرار داده است. یک مدل به بررسی مولفه های جهانی شدن فرهنگی بر ارزش های پرداخته است و مدل دوم، رابطه این مولفه ها را با عمل به ازدواج بررسی کرده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید تاثیر جهانی شدن بر ارزش های ازدواج در بین پاسخگویان، بیانگر آن است که مولفه های جهانی شدن فرهنگی، مولفه های بازاندیشی و فناوری های نوین ارتباطی و داده ای بیش ترین تاثیر را بر ارزش های ازدواج و بویژه بُعد نگرش به ازدواج، داشته است، اما رسانه های جمعی داخلی تاثیری مستقیم در این ارتباط نداشته اند. افزون بر این، نتایج بررسی نشان می دهند که مولفه های جهانی شدن (بازاندیشی و فناوری های نوین ارتباطی و داده ای) بر ارزش های ازدواج تاثیر منفی داشته اند. در کل مدل نخست 19 درصد از تغییرات ارزش های ازدواج را تبیین کرده است. هم چنین، مدل دوم قادر به تبیین 14 درصد از تغییرات متغیر عمل به ازدواج بوده است.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع- محور: کاربرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی نقش عمده ای در فعالیت های تولیدی دارند. این زنان در امور گوناگون در جوامع روستایی مشارکت دارند و در جریان تولید اقتصاد در سطوح ملی و خانواده نقش مهمی ایفا می کنند که از آنها به عنوان کلید دستیابی به توسعه روستایی نام می برند. این تحقیق توصیفی- همبستگی با هدف ارزیابی تأثیر مولفه های توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع- محور در شهرستان کنگاور انجام شد. جامعه آماری تحقیق را زنان روستاهای شهرستان کنگاور تشکیل دادند که در سازمان های اجتماع محور فعال بودند و حجم نمونه 168 نفر تعیین شد. در این تحقیق از روش تمام شماری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها از نرم افزارSPSS19 و Amos22 استفاده شد. براساس یافته ها 71 درصد از تغییرات مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع محور را مولفه های توانمندسازی تعیین می کنند. آزمون تحلیل واریانس فریدمن گویای آن است که بین مولفه های توانمندسازی اختلاف معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سواد و درآمد و میزان اراضی و میزان ارتباطات و استفاده از اینترنت و روزنامه و رسانه های انبوهی با مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع محور رابطه مثبت معنی داری در حد 0.01 و 0.05 وجود دارد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار (مورد مطالعه: زنان سرپرست خانوار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ای به نام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروزه در سراسر جهان وجود داشته و به دلایل گوناگون پدید می آید. این گروه اجتماعی برای امرار معاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خود به امنیت اجتماعی نیاز جدی دارد. رسالت اصلی این پژوهش، بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است بادر نظر گرفتن ابعاد مالی، جانی، عاطفی و ارتباطی امنیت اجتماعی. دراین راستا، پژوهشپیمایشی در جامعه هدفی متشکل از 400 زن سرپرست خانوار تحت پوشش مؤسسات حمایتی غیردولتی (مردم نهاد) در شهر تهران صورت گرفته است. داده های حاصل از پیمایش با روش های آماری رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدهو برای آزمون اعتبار سازه ای ابزار اندازه گیری و آزمون نیکویی برازش ساختار مورد نظراز مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار ایموس[1]) استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره داده ها نشان می دهد عامل اقتصادی (25/0) مؤثرترین عامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است. پس از آن به ترتیب عوامل محیطی (13/0)، عوامل قانونی (12/0) و عوامل خانوادگی (10/0) بر امنیت اجتماعی این گروه از زنان تأثیر گذارند. باتوجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، با ایجاد شرایط و زمینه های مناسب به ویژه در بستر اقتصادی و محیطی که این زنان در آن احساس امنیت اجتماعی داشته باشند، می توان زمینه توانمندسازی آنان را فراهم کرد.
مطالعه ای اسنادی پیرامون نقش زنان استان ایلام در فرایند انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور زنان ایران در مسائل سیاسی–اجتماعی و فرهنگی جامعه از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی شروع و به ویژه در دوره ی پهلوی(دوم) روند بیشتری یافت به طوری که زنان را به بی حجابی و تقلید از فرهنگ غرب تشویق می کردند، ولی زنان مسلمان الگوی موفق ایران در مبارزات اسلامی علیه مدرنیته وارداتی و تقلیدی سلسله پهلوی، غالباً دوشادوش مردان درصحنه های مختلف، حاضر بوده اند. باوجود مبارزه ی انکارناپذیر آن ها تاکنون در مورد نقش آن ها در پیروزی انقلاب اسلامی به صورت مدون و منسجم پژوهشی صورت نگرفته، از این رو پژوهش حاضر درصدد است با مطالعه ای اسنادی، نقش سیاسی و فرهنگی زنان استان ایلام در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی–تحلیلی در پی یافتن پاسخی برای این سؤال است که زنان الگو و انقلابی استان ایلام چگونه و از چه زمانی و با چه مختصاتی با رژیم پهلوی مبارزه کرده اند؟ فرضیه پژوهش بیان گر آن است که زنان مسلمان و انقلابی ایلام از سال 1341 به وسیله سخنرانی آیت الله مروارید، آیت الله حیدری، حجت الاسلام تعمیرکاری و روحانیون تبعیدی در ایلام، با اندیشه های انقلابی امام خمینی(ره) آشنا شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی با رژیم پهلوی مبارزه داشته اند. با بهره گیری از ظرفیت های روشی و نظری مکتب آنال و نظریه های فرهنگی انقلاب به دست آمد که حضور زنان مسلمان و الگوی استان ایلام در مجالس وعظ، شرکت در برنامه های مذهبی، پخش اعلامیه های امام خمینی(ره)، ایراد سخنرانی های فرهنگی و مذهبی، شرکت در تحصن ها و تظاهرات خیابانی نشان از رنگ برجسته فرهنگ مذهبی در مبارزات سیاسی آن ها بوده است.
نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری انجام شد. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه به کاربرده شد و 128 نفراز زنان مرکبات کار انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 استفاده شد. آلفا کرونباخ سوالات پرسشنامه 87/0 بدست آمد. میانگین سن و سابقه کار باغداری زنان مرکبات کار مورد مطالعه به ترتیب 88/49 و 66/25 سال بود. میانگین میزان سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری در حد زیاد می باشد. رگرسیون بیانگر آن بود که 8/9 درصد از واریانس توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری بوسیله ی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. برای تقویت توانمندسازی زنان مرکبات کار توصیه می گردد به متغیرهای سرمایه اجتماعی مانند استفاده زنان مرکبات کار از وسایل ارتباط جمعی، استفاده مرکبات کاران از توصیه های مرکبات کاران دیگر، کمک گرفتن زنان مرکبات کاران از یکدیگر در امور شخصی و خانوادگی، استفاده از دهیار و اعضای شورای روستا برای کمک به زنان مرکبات کار و بالا بردن اطلاعات زن مرکبات کار از ماشین آلات مدرن باغی توجه گردد.
بررسی دیدگاه زنان کُرد نسبت به الگوی ازدواج خویشاوندی در مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، نهاد خانواده تغییرات بسیاری را تجربه کرده است. با توجه به ماهیت متفاوت جوامع انسانی، انتظار نمی رود تغییرات همه جا یکسان صورت گرفته باشد. هدف از این مقاله بررسی میزان عمومیت الگوی ازدواج خویشاوندی در میان زنان کُرد همسردار شهر مهاباد و تبیین دیدگاه آن ها نسبت به این الگوی ازدواجی است. داده ها با استفاده از پیمایشی که در سال 1391 در شهر مهاباد انجام شد و در آن 700 زن همسردار مورد مصاحبه قرار گرفتند گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که 9/36 درصد ازدواج ها از نوع خویشاوندی است که در این میان، 2/23 درصد زنان با خویشاوندان نزدیک خود ازدواج کرده اند. بر پایه این بررسی، ازدواج خویشاوندی با سطح تحصیلات زنان رابطه ای معکوس دارد. زنانی که ازدواج خویشاندی را تجربه کرده اند، بیش تر از سایرین موافق ازدواج فرزند شان با خویشاوندان می باشند و تفاوتی در نگرش آن ها نسبت به ازدواج فرزندان دختر و یا پسر با فردی از افراد فامیل وجود ندارد. تحلیل های چند متغیره نشان داد زنانی که از استقلال بیش تری برخوردارند، سرمایه فرهنگی بالاتری دارند و نیز آن هایی که تحصیلات دانشگاهی دارند، بیش تر از سایرین مخالف ازدواج فرزندشان با خویشاوندان می باشند. نتایج، گویای آن است که تأثیر نیروهای نوسازی در تغییر الگوهای ازدواج در شهر مهاباد به طور همزمان در همه لایه های اجتماعی ظهور و بروز نیافته است.
فهم خانه داری در بستر نقشهای جنسیتی : مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
تحلیلی بر موانع مشارکت اقتصادی زنان در ایران (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه هر کشور صنعت زنان و نوع مشارکت آنان است. زنان به عنوان بخشی از سرمایه های انسانی هر جامعه، با مشارکت خود می توانند نقش تعیین کننده ای در توسعه کشور داشته باشند. با وجود این، موانع مختلفی برای مشارکت اقتصادی زنان وجود دارد که با شناخت دقیق آن ها می توان به برطرف کردن این موانع پرداخت. بنابراین این تحقیق در پی دستیابی به موانع مشارکت اقتصادی زنان در کلان شهر تبریز می باشد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و پیمایشی و جامعه آماری جمعیت زنان فعال اقتصادی بر اساس سرشماری سال 1390 (437184 نفر) بوده که حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 384 نفر بدست آمده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است مهم ترین موانع برای مشارکت اقتصادی زنان شاخص های فرهنگی جامعه است که امتیاز محاسبه شده با استفاده از آزمون RMS، برای این شاخص 0.721 می باشد. همچنین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز در رتبه های بعدی قرار دارند که میزان تأثیر آن ها به ترتیب 0.645، 0.632 و 0.567 می باشد. در بین متغیرهای مورد مطالعه نیز مهم ترین موانع مشارکت اقتصادی زنان تبعیض و تفاوت در فرآیند اجتماعی شدن زن و مرد در جامعه، طرز تلقی و نگرش جامعه به وظایف زنان، صاحب سرمایه نبودن زنان و عدم وجود نهادهای سیاسی مشارکتی بوده که میانگین محاسبه شده با استفاده از آزمون t تک نمونه ای برای هرکدام به ترتیب 4.12، 4.21، 4.09 و 3.83 می باشد.
بررسی نگرش به حجاب در بین زنان 15 سال به بالای شهر ایلام و رابطه آن با متغیرهای دموگرافیک در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه اسلامی ما، حجاب به عنوان یک هنجار اجتماعی و اخلاقی مهم مطرح شده است. جامعه ایران در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی، شاهد تحولاتی در الگوهای ارزشی و هنجارهای رفتاری فردی و اجتماعی است. حجاب نیز به عنوان یک الگوی هنجاری تنظیم کننده پوشش در روابط زنان و مردان، از این تحولات برکنار نمانده است. این پژوهش با هدف شناخت نگرش زنان شهر ایلام نسبت به حجاب و رابطه آن با متغیرهای دموگرافیک در سال 1395 صورت گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، شامل تمام زنان 15 سال به بالای ساکن شهر ایلام است که 267 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران با خطای 04/0، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید. جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از پرسش نامه گلاک و استارک صورت گرفت. پایایی سؤالات پرسش نامه، از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای همبستگی درونی گویه ها و با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 21 انجام شد. آزمون مورد استفاده برای ارتباط متغیرهای وابسته، آزمون فریدمن بود و جهت تعیین رابطه بین متغیرهای دموگرافیک و نگرش پاسخگویان به حجاب، آزمون t لحاظ شد. اعتبار پژوهش نیز با استفاده از روش اعتبار صوری و به تأیید داوران بوده است. نتایج تحقیق با بررسی اعتقادات، احکام، پیامدها و رفتارهای مربوط به حجاب زنان نشان می دهد که بین ابعاد نگرش به حجاب و متغیرهای وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی - اجتماعی و سن، رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین نتیجه آزمون فریدمن، تفاوت معنادار بین ابعاد نگرش به حجاب را نشان می دهد. بررسی نگرش پاسخگویان در ارتباط با متغیرهای اعتقادات دینی، احکام مربوط به حجاب، پیامدهای حجاب و رفتار در عمل نیز حاکی از آن است که زنان بیشتر از بعد اعتقادی به حجاب می نگرند و از لحاظ رفتاری (استفاده از چادر، پرهیز از لباس تنگ، پوشاندن موهای جلوی سر و عدم استفاده از شلوار کوتاه) کمتر به آن عمل می کنند.
بررسی مشارکت های اجتماعی رسمی و غیر رسمی زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی دارای دو بعد است: مشارکت رسمی و غیر رسمی. با توجه به تقسیم بندی مشارکت، پرسش اصلی این پژوهش این است که مشارکت های رسمی و غیر رسمی زنان شهر تهران چه مقدار است؟ مناطق بیست و دو گانه شهر تهران در مقایسه باهم از چه وضعیتی برخوردارهستند؟ و چه عواملی بر این مشارکت ها تاثیرگذار است؟ این پژوهش با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری، زنان ازدواج کرده (متاهل، مطلقه و همسر فوت شده) ساکن شهر تهران هستند. در این پژوهش 406 نفر از زنان از بین مناطق 22 گانه شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان دادند مقدار مشارکت اجتماعی زنان (رسمی، غیر رسمی و مشارکت اجتماعی کلی) پایین و مقدار مشارکت اجتماعی غیر رسمی زنان بیش تر از مشارکت رسمی است. زنان مناطق گوناگون تهران از نظر مشارکت اجتماعی باهم متفاوت هستند. بین دو مشارکت رسمی و غیر رسمی رابطه معنادار مستقیم مشاهده شد. هم چنین، بین زنان دارای درآمد و فاقد درآمد از نظر مشارکت اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد. بین سن، تحصیلات زنان با مقدار مشارکت آنان رابطه ای معنادار مشاهده نشد.
سالاری زن از مجموعة هزار قضاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالاری زن از مجموعة هزار قضاوت زهرا حسینی* چکیده مجموعة هزار قضاوت یا مادیان هزار دادستان (Mādayān ī hazār dādestān)، یکی از مهم ترین منابع تاریخ اجتماعی ایران ساسانی است. این کتاب احکام، فتوا و اسنادی را در بر دارد که در دعاوی و دادرسی های حقوقی صادر شده است، یعنی حقوق مدون نیست بلکه مجموعه ای از احکام حقوقی است، چنین متن هایی به عنوان کتاب راهنما در جریان قضایی به کار می رفت. اصطلاح حقوقی «sālārīh: سالاری» که در مجموعة هزار قضاوت، دیده می شود، این جایگاه را به مرد اختصاص می دهد و وظایف حقوقی او را مطرح می کند. اکنون مسأله مقاله این است، آیا زن نیز در دورة ساسانی در مقام سالاری قرار گرفته است؟ اگر ایفاگر نقش سالاری بوده است، روند رسیدن به جایگاه مدیریتی زن را در احکام مادیان هزار دادستان چگونه می توان دریافت؟ با بررسی احکام موجود دریافتیم که چگونه زن به جایگاه سالاری رهنمود شد و چگونه در این مقام شایستگی خود را نشان داد و آن را برای خود حفظ کرد. احکامی در این متن حقوقی ارزشمند وجود دارد که بیانگر سالاری زن در خانواده، آتشکده، ادارة اموال موقوفه و مدیریّت اموال مشترک زناشویی در دادرسی های قضایی عهد ساسانی است. واژگان کلیدی: ساسانیان، مادیان هزار دادستان، متون فارسی میانه، حقوق خانواده، سالاری زن * دکتری فرهنگ و زبان های باستانی ایران Hosseini_z90@yahoo.com
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کنجکاوی با صمیمیت و رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل بود. بدین منظور 265 نفر از زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی و اکتشاف، مقیاس صمیمیت، مقیاس سنجش رابطه، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کنجکاوی بر رضایت زناشویی ، عاطفه مثبت و رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد. همچنین کنجکاوی از طریق تاثیر بر صمیمیت اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رضایت زناشویی ، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارد. تاثیر مستقیم صمیت بر رضایت زناشویی و تاثیر غیر مستقیم آن بر رضایت از زندگی و عاطفه مثبت نیز معنی دار بود. بطور کلی یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش واسطه ای صمیمیت و رضایت زناشویی در فرایند رابطه بین کنجکاوی و بهزیستی ذهنی زنان است.
پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان مجرد جمعیت مورد مطالعه: زنان مجرد بالای 35 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناخت دیدگاه ها و احساسات زنان مجرد نسبت به تجرد و تجارب آنان از زندگی مجردی است. بدین منظور 15 زن مجرد به روش نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه های عمیق فردی صورت گرفت. پس از ضبط مصاحبه ها داده ها مکتوب شدند و به صورت کلمه به کلمه مورد تحلیل قرار گرفتند.
تحلیل داده ها بیانگر آن است که علی رغم تفاوت در علل تجرد (تجرد خودخواسته، تجرد ناخواسته)، بیشتر سوژه ها احساسات دوگانه ای نسبت به تجرد دارند، آن ها از یک سو از استقلال و آزادی ناشی از تجرد راضی و خشنود هستند و از سوی دیگر احساس تنهایی کرده و دیگران را به ازدواج توصیه می کنند. استقلال نیز به دو شکل ذهنی و عینی از گفته های مصاحبه شوندگان استنباط شد. هویت ناقص - با زیر مقولات هویت تکامل نیافته و هویت جنسیتی تحقق نیافته- مقوله دیگری بود که از مصاحبه های صورت گرفته استخراج شد.
فضاهای فراغتی شهری و زنانگی های جدید- محمد سعید ذکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراغتی شدن و مصرفی شدن فزاینده زندگی در کلان شهرها آثار گسترده ای را بر هویت های جنسیتی وارد می سازد. ترکیبی از شرایط محلی و جهانی در کنار ویژگی های کالبدی شهر، تنوع و سیالیت در الگوهای رفتار جنسیتی را دامن می زنند. مقاله حاضر در سنت مطالعات فرهنگی با مرور تجارب زنان و دختران جوان از مواجهه با میدان های فراغتی عمومی شهری به دنبال نشان دادن آثار متفاوت فضاهای فراغتی و مصرفی بر هویت یابی های زنانه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که نمایش های جنسیتی دختران در شهر تغییرپذیر و منطبق با الگویی است که امتداد آن از عاملیت و انتخاب گری بیشتر در مصرف فضا تا انفعال و احتیاط در مواجهه با آن نوسان دارد. تفکیک اجتماعی و تغییرات ساختاری و کالبدی شهر در کنار تغییرات ارزشی و سبک های زندگی جدید، مروج قالب های رفتاری جدید در شهر است که می توان آن ها را زنانگی های رقیق نامید. زنانگی های رقیق که الگویی هم سطح بینانه و چالش گرانه را در مشارکت های فضایی جستجو می کنند، مسیر تحول ارزش های زنانگی در کلان شهر بشمار می آیند و دلالت های مهمی در درک زنان از زیست شهری و حق به شهر دارند.
مقایسه تطبیقی ترجیحات ارزشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی کرمان پاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ها، از بنیادی ترین عامل های جهت دهنده سازنده رفتارهای انسانی در هر جامعه هستند.
این بررسی به روش پیمایشی در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد و پیام نور انجام گرفته است و
با توجه به هدف های پژوهش دیدگاه شوارتز و نوع بندی ده گانه او برای این پژوهش مناسب تر به
نظر می رسد. روش پژوهش پیمایش با استفاده از پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تمام
دانشجویان دختر دانشگاه آزاد و پیام نور شهر کرمان بوده اند که تعداد آنان 6952 نفر بوده و با
استفاده از فرمول لین 4 حجم نمونه بدست آمده 362 نفر محاسبه شد. نتایج بدست آمده حاکی از
آن است که برحسب مقیاس شوارتز، ارزش ها به ترتیب اولویت عبارتند از: توجه به خود متعالی،
محافظه کاری، پیشبرد هدف های شخصی و آمادگی برای تغییرات. هم چنین، آزمون فرضیه ها
نشان دادند که: ترجیحات ارزشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام بیش تر از دانشگاه ازاد است. هم
چنین، دانشجویان دانشگاه پیام نور در انتخاب اولویت ارزشی خودمتعالی و محافظه کاری تمایل
بیش تری نشان داده اند، اما دانشجویان دانشگاه آزاد در انتخاب اولویت ارزشی پیشبرد هدف های
شخصی و آمادگی برای تغییر تمایل بیش تری نشان داده اند.
کلیدواژه ها
واکاوی رابطه ی انواع نظام های رفاهی با توانمندسازی اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی فرایندی است که با حضور در جریان زندگی زنان، حق انتخاب و آزادی عمل را برای آنان به ارمغان می آورد. شکل گیری فرایند توانمندسازی زنان نیازمند پیش شرط هایی است. یکی از مواردی که بیشتر صاحب نظران این حوزه بر آن تاکید داشته اند، نقش آفرینی «منابع» در جهت تحقق اهداف مطرح شده است. اما منظور از منابع، تنها تاکید بر سرمایه های اقتصادی زنان نیست. در ادبیات توانمندسازی، قوانین و سیاست گذاری ها نیز به عنوان یک منبع قابل اعتنا در نظر گرفته می شود که می تواند جایگاه زنان را بهبود بخشد. در پژوهش حاضر با عنوان «واکاوی رابطه انواع نظام های رفاهی با توانمندسازی اقتصادی زنان» ""سیاست گذاری های اجتماعی"" در انواع نظام های رفاهی به عنوان عاملی اثر گذار در جریان توانمندسازی زنان درنظر گرفته شده است و سعی بر آن است تا با مقایسه میزان توانمندی اقتصادی زنان در سه نوع از نظام های رفاهی لیبرال، محافظه کار و سوسیال دموکرات، معلوم گردد کدام نوع از سیاست گذاری های اجتماعی توانسته است موقعیت مناسب تری را برای زنان فراهم سازد.
بدین منظور با استفاده از داده های گزارش سازمان بین المللی کار در خصوص شکاف جنسیتی (2014) و به کارگیری روش تحلیل ثانویه به بررسی شاخص های توانمندی اقتصادی زنان در بین 18 کشور منتخب که بر اساس تقسیم بندی اندرسون در یکی از سه نوع نظام رفاهی مذکور قرار گرفته اند، پرداخته شده است.
نتایج نشان می دهد که تفاوت در نوع سیاست گذاری های اجتماعی-رفاهی در دولت های رفاه، میزان غیر همسانی از توانمندی های اقتصادی را برای زنان فراهم کرده است به گونه ای که درنظام های رفاهی محافظه کار با سیاست های اجتماعی مبتنی بر الگوی مرد نان آور، زنان از توانمندی اقتصادی ضعیف تری برخوردارهستند ومیانگین توانمندی اقتصادی زنان در دو گروه از کشورها با نظام های رفاهی لیبرال و سوسیال دموکرات بالاتر است.
توانمندی زنان سرپرست خانوار و عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با آن: مطالعه زنان زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که زنان سرپرست خانوار به دلایلی چون طلاق، فوت، اعتیاد و ازکارافتادگی همسر، جزء اقشار آسیب پذیر جامعه بشمار می روند، این پژوهش به بررسی توانمندی زنان سرپرست خانوار در شهر تبریز و عوامل اجتماعی فرهنگی موثر بر آن پرداخته است.این پژوهش از نوع پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسش نامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 246 نفر از زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تبریز گردآوری شده است. توانمندی در این پژوهش در چهار بعد: توانمندی روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سنجیده شده است. اعتبار ابزار از نوع محتوایی بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محرز گردید. نتایج نشان دادند متغیرهای تحصیلات، وسایل ارتباط جمعی، حمایت اجتماعی، سلامت عمومی و تغذیه دارای رابطه مثبت و معنادار با مقدار توانمندی زنان سرپرست خانوار بود؛ در حالی که متغیرهای سنت گرایی و وضعیت زناشویی رابطه ای معنادار با مقدار توانمندی زنان سرپرست خانوار نداشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشانگر تاثیر معنادار پنج متغیر وسایل ارتباط جمعی، سلامت، حمایت اجتماعی، وضعیت تغذیه و سطح تحصیلات در مقدار توانمندی است که در این میان، سلامت بیش ترین نقش را در تبیین متغیر توانمندی ایفا می کند.
ارزیابی و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیان، شهرستان اسلام آباد غرب مشخصات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی است که در علوم دیگر نیز کاربردی گسترده دارد و دارای ارتباط تنگاتنگی با توانمندسازی زنان است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. جهت تعیین پایایی، تعداد 35 پرسش نامه در منطقه توزیع شد که مقدار آن برای کل بخش ها بر اساس آلفای کرونباخ 74/0 برآورد شد. جامعه آماری پژوهش زنان 13 روستای دهستان شیان با جمعیت 3329 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 355 نفر برآورد شد که پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها به صورت طبقه ای و به نسبت جمعیت آن ها بوده است. نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده این است که بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفه های اعتماد، مشارکت و انسجام 42/0 از تغییرات توانمندسازی زنان را تبیین می کند. بر اساس آزمون فریدمن نیز مؤلفه خودتعیینی از بین مؤلفه های توانمندسازی دارای رتبه بالاتری است