فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش شهروندی زیست محیطی زنان بر بازیافت زباله های خانگی در شهر شیراز انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل شهروندان زن ساکن در شهر شیراز می باشد. با توجه به حجم نمونه در مدل سازی معادله های ساختاری400 نفر به عنوان نمونه تعیین و به صورت سهمیه ای از 9 منطقه شهری داده ها با ابزار پرسش نامه گرد آوری شده و تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله نرم افزار SPSS20 و 20AMOS انجام گرفته است. پایایی ابزار پژوهش از روش حد نصاب ضریب آلفای کرونباخ و روایی نیز ( با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی)، انجام گرفته است. نتایج آماری ضریب همبستگی وجود رابطه ای معنی دار بین هر یک از متغیرهای رد پا و خود بوم شناختی با بازیافت زباله های خانگی را به ترتیب (34/0-= r و24 /0=r ) مورد تأیید قرار داده است. سپس در فضای چند متغیره مدل سازی، معادله های ساختاری با احتساب خطاهای اندازه گیری و نتایج واقعی تر خود بوم شناختی دارای (30/0) تاثیر مثبت و معنی دار و ردپای بوم شناختی با (37/0-) تاثیر منفی و معنی دار بر بازیافت زباله های خانگی بوده است.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار (مورد مطالعه: زنان سرپرست خانوار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ای به نام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروزه در سراسر جهان وجود داشته و به دلایل گوناگون پدید می آید. این گروه اجتماعی برای امرار معاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خود به امنیت اجتماعی نیاز جدی دارد. رسالت اصلی این پژوهش، بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است بادر نظر گرفتن ابعاد مالی، جانی، عاطفی و ارتباطی امنیت اجتماعی. دراین راستا، پژوهشپیمایشی در جامعه هدفی متشکل از 400 زن سرپرست خانوار تحت پوشش مؤسسات حمایتی غیردولتی (مردم نهاد) در شهر تهران صورت گرفته است. داده های حاصل از پیمایش با روش های آماری رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدهو برای آزمون اعتبار سازه ای ابزار اندازه گیری و آزمون نیکویی برازش ساختار مورد نظراز مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار ایموس[1]) استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره داده ها نشان می دهد عامل اقتصادی (25/0) مؤثرترین عامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است. پس از آن به ترتیب عوامل محیطی (13/0)، عوامل قانونی (12/0) و عوامل خانوادگی (10/0) بر امنیت اجتماعی این گروه از زنان تأثیر گذارند. باتوجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، با ایجاد شرایط و زمینه های مناسب به ویژه در بستر اقتصادی و محیطی که این زنان در آن احساس امنیت اجتماعی داشته باشند، می توان زمینه توانمندسازی آنان را فراهم کرد.
بررسی دیدگاه زنان کُرد نسبت به الگوی ازدواج خویشاوندی در مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، نهاد خانواده تغییرات بسیاری را تجربه کرده است. با توجه به ماهیت متفاوت جوامع انسانی، انتظار نمی رود تغییرات همه جا یکسان صورت گرفته باشد. هدف از این مقاله بررسی میزان عمومیت الگوی ازدواج خویشاوندی در میان زنان کُرد همسردار شهر مهاباد و تبیین دیدگاه آن ها نسبت به این الگوی ازدواجی است. داده ها با استفاده از پیمایشی که در سال 1391 در شهر مهاباد انجام شد و در آن 700 زن همسردار مورد مصاحبه قرار گرفتند گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که 9/36 درصد ازدواج ها از نوع خویشاوندی است که در این میان، 2/23 درصد زنان با خویشاوندان نزدیک خود ازدواج کرده اند. بر پایه این بررسی، ازدواج خویشاوندی با سطح تحصیلات زنان رابطه ای معکوس دارد. زنانی که ازدواج خویشاندی را تجربه کرده اند، بیش تر از سایرین موافق ازدواج فرزند شان با خویشاوندان می باشند و تفاوتی در نگرش آن ها نسبت به ازدواج فرزندان دختر و یا پسر با فردی از افراد فامیل وجود ندارد. تحلیل های چند متغیره نشان داد زنانی که از استقلال بیش تری برخوردارند، سرمایه فرهنگی بالاتری دارند و نیز آن هایی که تحصیلات دانشگاهی دارند، بیش تر از سایرین مخالف ازدواج فرزندشان با خویشاوندان می باشند. نتایج، گویای آن است که تأثیر نیروهای نوسازی در تغییر الگوهای ازدواج در شهر مهاباد به طور همزمان در همه لایه های اجتماعی ظهور و بروز نیافته است.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی (مطالعه ی موردی متأهلین شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین آسی بهای اجتماعی طلاق است. طلاق عاطفی را اولین مرحله ی فرایند طلاق می دانند که بیانگر رابطه ی زناشویی رو به زوال است؛ رابطه ای که در آن احساس تلخ بیگانگی جایگزین صمیمت و یگانگی شده است. مقاله ی حاضر عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی در بین متأهلین شهر شیراز را بررسی کرده است. به منظور مطالعه ی این موضوع از روش کمی و پیمایشی استفاده شده و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. نمونه ی مورد مطالعه 384 نفر بود که به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 392 نفر افزایش داده شد. برای انتخاب این تعداد نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. شایان ذکر است که متغیر طلاق عاطفی به عنوان متغیر ملاک، شامل صمیمیت، تعهد و شور و اشتیاق بوده و متغیر تبیین نیز با متغیرهای سبک زندگی و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان طلاق عاطفی در حد زیاد (53/8 درصد) است و متغیرهای سبک زندگی مدرن و بهره مندی از شبکه های اجتماعی نیز ارتباط معنادار و منفی داشتند. همچنین، یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که چهار متغیر سبک زندگی سنتی، سبک زندگی مدرن، کامپیوتر و سبک زندگی تظاهری توانستند متغیر ملاک (طلاق عاطفی) را تبیین کنند.
تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با رشد فرهنگ مصرفی و رسانه های ارتباط جمعی ، بدن اهمیت بسیاری یافته است. یکی از مسائل مطرح شده در حوزة جامعه شناسی بدن، مدیریت بدن است که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته است که در آن افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن خود به ساخت بدن اجتماعی مبادرت می ورزند. در پژوهش حاضر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در این پدیده با استفاده از نظریه های بوردیو، گیدنز، فدرستون، ترنر و گافمن بررسی شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1391 انجام شده است. حجم نمونه را 530 نفر از زنان و دختران 15 تا 45 سالة شهر تبریز تشکیل داده اند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن اند که میان متغیرهای پذیرش اجتماعی، احساس فشارهای اجتماعی، سرمایة فرهنگی، وضعیت شغلی و تأهل، طبقة اجتماعی و استفاده از رسانه های جمعی خارجی با مدیریت بدن رابطة مستقیم و میان متغیرهای دین داری و استفاده از رسانه های جمعی داخلی با مدیریت بدن رابطة معکوس برقرار است. متغیرهای ذکرشده در مجموع 41 درصد از تغییرات مدیریت بدن را تبیین کرده اند.
رابطه هوش اخلاقی و جهت گیری خوش بینانه با اثربخشی دبیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه هوش اخلاقی و جهت گیری خوش بینانه با اثربخشی دبیران زن دوره متوسطه شهرستان فیروزآباد بود. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر روش و شیوه گرد آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه 107 نفر از دبیران زن مشغول به تدریس دبیرستان های شهرستان فیروزآباد فارس در مهرماه 1393 بوده که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و پرسش نامه جهت گیری خوش بینی شییر و کارور(2001) و پرسش نامه اثربخشی مقیمی و رمضان (2010) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف- اسمیرنف تک نمونه ای(one- sample K-S) و آزمون تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داده اند که بین هوش اخلاقی و اثربخشی دبیران همبستگی آماری مستقیم و معناداری وجود دارد. بین هوش اخلاقی با ابعاد اثربخشی نیز همبستگی آماری مستقیم و معناداری بدست آمده است. بین خوش بینی با اثربخشی دبیران و ابعاد آن همبستگی آماری معناداری بدست نیامده است.
نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری انجام شد. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه به کاربرده شد و 128 نفراز زنان مرکبات کار انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 استفاده شد. آلفا کرونباخ سوالات پرسشنامه 87/0 بدست آمد. میانگین سن و سابقه کار باغداری زنان مرکبات کار مورد مطالعه به ترتیب 88/49 و 66/25 سال بود. میانگین میزان سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری در حد زیاد می باشد. رگرسیون بیانگر آن بود که 8/9 درصد از واریانس توانمندسازی زنان مرکبات کار شهرستان ساری بوسیله ی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. برای تقویت توانمندسازی زنان مرکبات کار توصیه می گردد به متغیرهای سرمایه اجتماعی مانند استفاده زنان مرکبات کار از وسایل ارتباط جمعی، استفاده مرکبات کاران از توصیه های مرکبات کاران دیگر، کمک گرفتن زنان مرکبات کاران از یکدیگر در امور شخصی و خانوادگی، استفاده از دهیار و اعضای شورای روستا برای کمک به زنان مرکبات کار و بالا بردن اطلاعات زن مرکبات کار از ماشین آلات مدرن باغی توجه گردد.
ارزیابی و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیان، شهرستان اسلام آباد غرب مشخصات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی است که در علوم دیگر نیز کاربردی گسترده دارد و دارای ارتباط تنگاتنگی با توانمندسازی زنان است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. جهت تعیین پایایی، تعداد 35 پرسش نامه در منطقه توزیع شد که مقدار آن برای کل بخش ها بر اساس آلفای کرونباخ 74/0 برآورد شد. جامعه آماری پژوهش زنان 13 روستای دهستان شیان با جمعیت 3329 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 355 نفر برآورد شد که پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها به صورت طبقه ای و به نسبت جمعیت آن ها بوده است. نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده این است که بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفه های اعتماد، مشارکت و انسجام 42/0 از تغییرات توانمندسازی زنان را تبیین می کند. بر اساس آزمون فریدمن نیز مؤلفه خودتعیینی از بین مؤلفه های توانمندسازی دارای رتبه بالاتری است
بررسی مشارکت های اجتماعی رسمی و غیر رسمی زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی دارای دو بعد است: مشارکت رسمی و غیر رسمی. با توجه به تقسیم بندی مشارکت، پرسش اصلی این پژوهش این است که مشارکت های رسمی و غیر رسمی زنان شهر تهران چه مقدار است؟ مناطق بیست و دو گانه شهر تهران در مقایسه باهم از چه وضعیتی برخوردارهستند؟ و چه عواملی بر این مشارکت ها تاثیرگذار است؟ این پژوهش با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری، زنان ازدواج کرده (متاهل، مطلقه و همسر فوت شده) ساکن شهر تهران هستند. در این پژوهش 406 نفر از زنان از بین مناطق 22 گانه شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان دادند مقدار مشارکت اجتماعی زنان (رسمی، غیر رسمی و مشارکت اجتماعی کلی) پایین و مقدار مشارکت اجتماعی غیر رسمی زنان بیش تر از مشارکت رسمی است. زنان مناطق گوناگون تهران از نظر مشارکت اجتماعی باهم متفاوت هستند. بین دو مشارکت رسمی و غیر رسمی رابطه معنادار مستقیم مشاهده شد. هم چنین، بین زنان دارای درآمد و فاقد درآمد از نظر مشارکت اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد. بین سن، تحصیلات زنان با مقدار مشارکت آنان رابطه ای معنادار مشاهده نشد.
بررسی نگرش به حجاب در بین زنان 15 سال به بالای شهر ایلام و رابطه آن با متغیرهای دموگرافیک در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه اسلامی ما، حجاب به عنوان یک هنجار اجتماعی و اخلاقی مهم مطرح شده است. جامعه ایران در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی، شاهد تحولاتی در الگوهای ارزشی و هنجارهای رفتاری فردی و اجتماعی است. حجاب نیز به عنوان یک الگوی هنجاری تنظیم کننده پوشش در روابط زنان و مردان، از این تحولات برکنار نمانده است. این پژوهش با هدف شناخت نگرش زنان شهر ایلام نسبت به حجاب و رابطه آن با متغیرهای دموگرافیک در سال 1395 صورت گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، شامل تمام زنان 15 سال به بالای ساکن شهر ایلام است که 267 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران با خطای 04/0، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید. جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از پرسش نامه گلاک و استارک صورت گرفت. پایایی سؤالات پرسش نامه، از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای همبستگی درونی گویه ها و با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 21 انجام شد. آزمون مورد استفاده برای ارتباط متغیرهای وابسته، آزمون فریدمن بود و جهت تعیین رابطه بین متغیرهای دموگرافیک و نگرش پاسخگویان به حجاب، آزمون t لحاظ شد. اعتبار پژوهش نیز با استفاده از روش اعتبار صوری و به تأیید داوران بوده است. نتایج تحقیق با بررسی اعتقادات، احکام، پیامدها و رفتارهای مربوط به حجاب زنان نشان می دهد که بین ابعاد نگرش به حجاب و متغیرهای وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی - اجتماعی و سن، رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین نتیجه آزمون فریدمن، تفاوت معنادار بین ابعاد نگرش به حجاب را نشان می دهد. بررسی نگرش پاسخگویان در ارتباط با متغیرهای اعتقادات دینی، احکام مربوط به حجاب، پیامدهای حجاب و رفتار در عمل نیز حاکی از آن است که زنان بیشتر از بعد اعتقادی به حجاب می نگرند و از لحاظ رفتاری (استفاده از چادر، پرهیز از لباس تنگ، پوشاندن موهای جلوی سر و عدم استفاده از شلوار کوتاه) کمتر به آن عمل می کنند.
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کنجکاوی با صمیمیت و رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل بود. بدین منظور 265 نفر از زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی و اکتشاف، مقیاس صمیمیت، مقیاس سنجش رابطه، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کنجکاوی بر رضایت زناشویی ، عاطفه مثبت و رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد. همچنین کنجکاوی از طریق تاثیر بر صمیمیت اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رضایت زناشویی ، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارد. تاثیر مستقیم صمیت بر رضایت زناشویی و تاثیر غیر مستقیم آن بر رضایت از زندگی و عاطفه مثبت نیز معنی دار بود. بطور کلی یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش واسطه ای صمیمیت و رضایت زناشویی در فرایند رابطه بین کنجکاوی و بهزیستی ذهنی زنان است.
توانمندی زنان سرپرست خانوار و عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با آن: مطالعه زنان زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که زنان سرپرست خانوار به دلایلی چون طلاق، فوت، اعتیاد و ازکارافتادگی همسر، جزء اقشار آسیب پذیر جامعه بشمار می روند، این پژوهش به بررسی توانمندی زنان سرپرست خانوار در شهر تبریز و عوامل اجتماعی فرهنگی موثر بر آن پرداخته است.این پژوهش از نوع پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسش نامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 246 نفر از زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تبریز گردآوری شده است. توانمندی در این پژوهش در چهار بعد: توانمندی روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سنجیده شده است. اعتبار ابزار از نوع محتوایی بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محرز گردید. نتایج نشان دادند متغیرهای تحصیلات، وسایل ارتباط جمعی، حمایت اجتماعی، سلامت عمومی و تغذیه دارای رابطه مثبت و معنادار با مقدار توانمندی زنان سرپرست خانوار بود؛ در حالی که متغیرهای سنت گرایی و وضعیت زناشویی رابطه ای معنادار با مقدار توانمندی زنان سرپرست خانوار نداشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشانگر تاثیر معنادار پنج متغیر وسایل ارتباط جمعی، سلامت، حمایت اجتماعی، وضعیت تغذیه و سطح تحصیلات در مقدار توانمندی است که در این میان، سلامت بیش ترین نقش را در تبیین متغیر توانمندی ایفا می کند.
واکاوی رابطه ی انواع نظام های رفاهی با توانمندسازی اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی فرایندی است که با حضور در جریان زندگی زنان، حق انتخاب و آزادی عمل را برای آنان به ارمغان می آورد. شکل گیری فرایند توانمندسازی زنان نیازمند پیش شرط هایی است. یکی از مواردی که بیشتر صاحب نظران این حوزه بر آن تاکید داشته اند، نقش آفرینی «منابع» در جهت تحقق اهداف مطرح شده است. اما منظور از منابع، تنها تاکید بر سرمایه های اقتصادی زنان نیست. در ادبیات توانمندسازی، قوانین و سیاست گذاری ها نیز به عنوان یک منبع قابل اعتنا در نظر گرفته می شود که می تواند جایگاه زنان را بهبود بخشد. در پژوهش حاضر با عنوان «واکاوی رابطه انواع نظام های رفاهی با توانمندسازی اقتصادی زنان» ""سیاست گذاری های اجتماعی"" در انواع نظام های رفاهی به عنوان عاملی اثر گذار در جریان توانمندسازی زنان درنظر گرفته شده است و سعی بر آن است تا با مقایسه میزان توانمندی اقتصادی زنان در سه نوع از نظام های رفاهی لیبرال، محافظه کار و سوسیال دموکرات، معلوم گردد کدام نوع از سیاست گذاری های اجتماعی توانسته است موقعیت مناسب تری را برای زنان فراهم سازد.
بدین منظور با استفاده از داده های گزارش سازمان بین المللی کار در خصوص شکاف جنسیتی (2014) و به کارگیری روش تحلیل ثانویه به بررسی شاخص های توانمندی اقتصادی زنان در بین 18 کشور منتخب که بر اساس تقسیم بندی اندرسون در یکی از سه نوع نظام رفاهی مذکور قرار گرفته اند، پرداخته شده است.
نتایج نشان می دهد که تفاوت در نوع سیاست گذاری های اجتماعی-رفاهی در دولت های رفاه، میزان غیر همسانی از توانمندی های اقتصادی را برای زنان فراهم کرده است به گونه ای که درنظام های رفاهی محافظه کار با سیاست های اجتماعی مبتنی بر الگوی مرد نان آور، زنان از توانمندی اقتصادی ضعیف تری برخوردارهستند ومیانگین توانمندی اقتصادی زنان در دو گروه از کشورها با نظام های رفاهی لیبرال و سوسیال دموکرات بالاتر است.
مقایسه تطبیقی ترجیحات ارزشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی کرمان پاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ها، از بنیادی ترین عامل های جهت دهنده سازنده رفتارهای انسانی در هر جامعه هستند.
این بررسی به روش پیمایشی در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد و پیام نور انجام گرفته است و
با توجه به هدف های پژوهش دیدگاه شوارتز و نوع بندی ده گانه او برای این پژوهش مناسب تر به
نظر می رسد. روش پژوهش پیمایش با استفاده از پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تمام
دانشجویان دختر دانشگاه آزاد و پیام نور شهر کرمان بوده اند که تعداد آنان 6952 نفر بوده و با
استفاده از فرمول لین 4 حجم نمونه بدست آمده 362 نفر محاسبه شد. نتایج بدست آمده حاکی از
آن است که برحسب مقیاس شوارتز، ارزش ها به ترتیب اولویت عبارتند از: توجه به خود متعالی،
محافظه کاری، پیشبرد هدف های شخصی و آمادگی برای تغییرات. هم چنین، آزمون فرضیه ها
نشان دادند که: ترجیحات ارزشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام بیش تر از دانشگاه ازاد است. هم
چنین، دانشجویان دانشگاه پیام نور در انتخاب اولویت ارزشی خودمتعالی و محافظه کاری تمایل
بیش تری نشان داده اند، اما دانشجویان دانشگاه آزاد در انتخاب اولویت ارزشی پیشبرد هدف های
شخصی و آمادگی برای تغییر تمایل بیش تری نشان داده اند.
کلیدواژه ها
فهم خانه داری در بستر نقشهای جنسیتی : مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان مجرد جمعیت مورد مطالعه: زنان مجرد بالای 35 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناخت دیدگاه ها و احساسات زنان مجرد نسبت به تجرد و تجارب آنان از زندگی مجردی است. بدین منظور 15 زن مجرد به روش نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه های عمیق فردی صورت گرفت. پس از ضبط مصاحبه ها داده ها مکتوب شدند و به صورت کلمه به کلمه مورد تحلیل قرار گرفتند.
تحلیل داده ها بیانگر آن است که علی رغم تفاوت در علل تجرد (تجرد خودخواسته، تجرد ناخواسته)، بیشتر سوژه ها احساسات دوگانه ای نسبت به تجرد دارند، آن ها از یک سو از استقلال و آزادی ناشی از تجرد راضی و خشنود هستند و از سوی دیگر احساس تنهایی کرده و دیگران را به ازدواج توصیه می کنند. استقلال نیز به دو شکل ذهنی و عینی از گفته های مصاحبه شوندگان استنباط شد. هویت ناقص - با زیر مقولات هویت تکامل نیافته و هویت جنسیتی تحقق نیافته- مقوله دیگری بود که از مصاحبه های صورت گرفته استخراج شد.
بررسی رابطه بین مشارکت زنان در نیروی کار و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان یکی از انواع سرمایه های انسانی، تقریبا نیمی از جمعیت در سنین کار هر کشور را تشکیل می دهند. مشارکت بالای زنان در نیروی کار می تواند با افزایش دادن عرضه کار باعث افزایش رشد اقتصادی کشورها شود. افزایش سهم زنان در نیروی کار به یکی از مسائل کلیدی در اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تبدیل شده است. لذا در این مطالعه سعی می شود تا به بررسی رابطه بین مشارکت زنان در نیروی کار و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی پرداخته شود. برای این منظور در این مقاله از داده های مربوط به سالهای 2013-1990 استفاده شد. لذا پس از بررسی پایایی متغیرها و تعیین مدل مناسب از روش پنل دیتا برای تخمین مدل استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که متغیرهای لگاریتم تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و نرخ باروری تاثیر منفی و متغیرهای لگاریتم مربع تولید ناخالص داخلی، نرخ شهرنشینی، نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس ابتدایی، نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس متوسطه و نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس عالی تاثیر مثبت بر نرخ مشارکت زنان در نیروی کار کشورهای اسلامی دارند. همچنین نتایج نشان داد که بین نرخ مشارکت زنان در نیروی کار زنان و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی یک رابطه غیر خطی و U شکل وجود دارد.
فضاهای فراغتی شهری و زنانگی های جدید- محمد سعید ذکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراغتی شدن و مصرفی شدن فزاینده زندگی در کلان شهرها آثار گسترده ای را بر هویت های جنسیتی وارد می سازد. ترکیبی از شرایط محلی و جهانی در کنار ویژگی های کالبدی شهر، تنوع و سیالیت در الگوهای رفتار جنسیتی را دامن می زنند. مقاله حاضر در سنت مطالعات فرهنگی با مرور تجارب زنان و دختران جوان از مواجهه با میدان های فراغتی عمومی شهری به دنبال نشان دادن آثار متفاوت فضاهای فراغتی و مصرفی بر هویت یابی های زنانه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که نمایش های جنسیتی دختران در شهر تغییرپذیر و منطبق با الگویی است که امتداد آن از عاملیت و انتخاب گری بیشتر در مصرف فضا تا انفعال و احتیاط در مواجهه با آن نوسان دارد. تفکیک اجتماعی و تغییرات ساختاری و کالبدی شهر در کنار تغییرات ارزشی و سبک های زندگی جدید، مروج قالب های رفتاری جدید در شهر است که می توان آن ها را زنانگی های رقیق نامید. زنانگی های رقیق که الگویی هم سطح بینانه و چالش گرانه را در مشارکت های فضایی جستجو می کنند، مسیر تحول ارزش های زنانگی در کلان شهر بشمار می آیند و دلالت های مهمی در درک زنان از زیست شهری و حق به شهر دارند.
سالاری زن از مجموعة هزار قضاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالاری زن از مجموعة هزار قضاوت زهرا حسینی* چکیده مجموعة هزار قضاوت یا مادیان هزار دادستان (Mādayān ī hazār dādestān)، یکی از مهم ترین منابع تاریخ اجتماعی ایران ساسانی است. این کتاب احکام، فتوا و اسنادی را در بر دارد که در دعاوی و دادرسی های حقوقی صادر شده است، یعنی حقوق مدون نیست بلکه مجموعه ای از احکام حقوقی است، چنین متن هایی به عنوان کتاب راهنما در جریان قضایی به کار می رفت. اصطلاح حقوقی «sālārīh: سالاری» که در مجموعة هزار قضاوت، دیده می شود، این جایگاه را به مرد اختصاص می دهد و وظایف حقوقی او را مطرح می کند. اکنون مسأله مقاله این است، آیا زن نیز در دورة ساسانی در مقام سالاری قرار گرفته است؟ اگر ایفاگر نقش سالاری بوده است، روند رسیدن به جایگاه مدیریتی زن را در احکام مادیان هزار دادستان چگونه می توان دریافت؟ با بررسی احکام موجود دریافتیم که چگونه زن به جایگاه سالاری رهنمود شد و چگونه در این مقام شایستگی خود را نشان داد و آن را برای خود حفظ کرد. احکامی در این متن حقوقی ارزشمند وجود دارد که بیانگر سالاری زن در خانواده، آتشکده، ادارة اموال موقوفه و مدیریّت اموال مشترک زناشویی در دادرسی های قضایی عهد ساسانی است. واژگان کلیدی: ساسانیان، مادیان هزار دادستان، متون فارسی میانه، حقوق خانواده، سالاری زن * دکتری فرهنگ و زبان های باستانی ایران Hosseini_z90@yahoo.com