فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳٬۳۸۸ مورد.
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
11 - 59
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد به عنوان یکی از پنج اولویت اصلی بخش منابع انسانی در سازمان ها بدنبال جذب بهترین استعدادها در بازار رقابتی و بکار گیری و حفظ آنها و در نتیجه تعالی و رشد سازمانی است. در کشور ما، جذب استعدادها و بکارگیری آنها، صرفا بر اساس مدل های مدیریتی غیر ب ومی و غربی صورت گرفته و فرهنگ سازمانی بر اساس رویکردهای ارزشی- دینی اسلامی نادیده انگاشته شده است. لذا پژوهش حاضر به بررسی مبانی مدیریت استعداد و چگونگی و همسویی شیوه های آن با میراث غنی فرهنگ اسلامی ایران پرداخته است. در این تحقیق با استفاده از روش فراترکیب و با جستجوی فراگیر منابع بر اساس کلمات کلیدی ، تعریف استعداد، استعداد یابی و جذب، استعداد پروری، استعداد داری یا نگهداشت استعدادها با رویکرد اسلامی در پایگاه های داده فارسی، تعداد 1250 منبع بدست آمد که در پالایش بعدی 120 منبع مورد ارزیابی قرار گرفت که از میان آنها تعداد 22 مقاله بسیار مرتبط با روش تحقیق کیفی از آنها انتخاب گردید و مفاهیم از داخل مقالات استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش با اثبات نگاه کل نگرانه و جامع اسلام به انسان و شکوفایی استعدادها در او، تعریف کاملی از استعداد ارائه می دهد که نقص و محدودیت سایر نظریه های مبتنی بر نگاه تک بعدی به انسان را برطرف می نماید. از سویی دیگر تبیین شد که جهانبینی توحیدی، ملاحظات اخلاقی و ارزشی، رعایت عدالت و انصاف، شایسته گماری و شایسته پروری، امانت داری، رعایت حقوق دیگران، و تعهد و وفاداری در زمینه استعدادیابی، جانشین پروری و ارتقاء و نگهداشت استعدادها از اهمیت ویژه ای در درمتون اسلامی برخورداراست.
گونه شناسی معیارها و ضوابط نظام مالی اسلامی بر اساس اجزای نظام مالی بر مبنای تحلیل مضمون تحقیقات انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
107 - 136
حوزههای تخصصی:
تعالی هر سیستم وابسته به تعالی زیرسیستم های آن است. رشد و سعادت هر نظام اجتماعی در گرو رشد و تعالی خرده نظام های آن می باشد. سعادت جامعه اسلامی محقق نخواهد شد مگر اینکه نظام مالی که یکی از خرده نظام های نظام اقتصادی جامعه است، در جهت رشد جامعه فعالیت کند. برای این منظور اسلامی سازی نظام مالی اهمیت فوق العاده ای دارد. طراحی نظام مالی اسلامی از بطن مفاهیم اسلامی، امر مهمی است که تا کنون مغفول مانده است؛ ازاین رو این تحقیق به دنبال شناخت اصول و ضوابط نظام مالی اسلامی است. برای این کار، تحقیقات گذشته پیرامون این مبحث مبنا قرار گرفته و با روش تحلیل مضمون اصول و ضوابط نظام مالی اسلامی از این منابع استخراج شده است. برای فهم جایگاه هر یک از اصول در نظام مالی با روش گونه شناسی و بر مبنای الگوی منتخب نظام مالی، اصول و معیارهای نظام مالی اسلامی دسته بندی شده است. تعداد 43 مقاله فارسی، 11 مقاله انگلیسی و 4 کتاب، مطالعه و بر روی محتوی آن تحلیل مضمون صورت گرفته و تعداد 47 اصل یا مضمون پایه از آن استخراج شده و این مضامین پایه در 11 مضمون سازمان دهنده دسته بندی شده است. نتیجه تحقیق حاضر در دو جدول (4) و (5) ارائه شده؛ همچنین، شبکه مضامین تحقیق در شکل (4) ترسیم گردیده است.
ارائه مدل و شناسایی ابعاد کلیدی رسانه های اجتماعی در رفتار خرید مجدد مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
546 - 569
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه مدل و شناسایی ابعاد کلیدی رسانه های اجتماعی، در ایجاد اعتماد و شکل دادن به رفتار خرید مجدد مشتریان در کاربران اینستاگرام انجام شده است.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی J اکتشافی است. این پژوهش به روش آمیخته اجرا شده و در بخش کیفی پژوهش، از روش فراترکیب استفاده شده است. کدهای کلیدی با نرم افزار اطلس تی، استخراج شدند که به شناسایی ۶۳ کد منتهی شد. این کدها در قالب ۱۷ کد محوری و ۶ مقوله دسته بندی شدند و مدل پژوهش را شکل دادند. در بخش کمّی، روش جمع آوری داده ها، میدانی و ابزار آن، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری این بخش، کاربرانی بودند که حداقل دو بار از پلتفرم اینستاگرام خرید کرده اند. تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد ۳۶۵ نفر محاسبه شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل واقع شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل کلیدی مؤثر در رسانه های اجتماعی عبارت اند از: عوامل روان شناختی، عوامل مربوط به تجربه، عوامل مربوط به بازاریابی، عوامل مربوط به ویژگی های روان شناختی، اعتماد و وفاداری. این عوامل بر رفتار خرید مجدد مشتریان تأثیر بسزایی دارند.نتیجه گیری: اعتماد مشتری به برند، در ایجاد وفاداری و ترغیب به خریدهای مجدد نقش حیاتی و محوری دارد. اعتماد که از طریق تجربه های مثبت مشتری، تعاملات ارزشمند در رسانه های اجتماعی و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت شکل می گیرد، زمینه ساز پیوند عمیق و معنادار بین مشتری و برند است. این پیوند عمیق، به سهم خود، به وفاداری مشتریان منجر می شود که نه تنها از طریق تکرار خریدها، بلکه از طریق توصیه های دهان به دهان، به اشتراک گذاری تجربه های مثبت با دیگران و دفاع از برند در برابر نقدهای منفی بروز پیدا می کند. وفاداری به عنوان یک عامل مستقل نیز، می تواند به طور مستقیم بر رفتار خرید مجدد تأثیر بگذارد؛ زیرا مشتریان وفادار تمایل دارند که به دلیل احساس رضایت و اطمینان از برند، خریدهای بیشتری انجام دهند. در نهایت، این چرخه مثبت اعتماد و وفاداری و خریدهای مجدد، اکوسیستمی پایدار ایجاد می کند که به رشد و پایداری بلندمدت برندها کمک می کند. شرکت ها برای تقویت این چرخه مثبت باید روی بهبود مستمر تجربه مشتری، ایجاد ارتباطات ارزشمند و معنادار با مشتریان و ارائه محصولات و خدماتی تمرکز کنند که واقعاً نیازها و توقع های مشتریان را برآورده می کنند.
الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی در سازمان بر مبنای آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پدیده کارکنان نامرئی یکی از چالش های مهم سازمان های امروزی است که در آن افراد با وجود حضور فیزیکی، از نظر ذهنی و عملکردی مشارکت مؤثری ندارند. این معضل می تواند بهره وری سازمان را کاهش داده و موجب هدررفت منابع شود. در مکتب اسلام، انسان حامل امانت الهی و مسئولیت خلیفه اللهی است و آموزه های دینی راهکارهایی برای دوری از کسالت، تنبلی و فرار از مسئولیت ارائه می دهند. پژوهشگران دانش مدیریت، عوامل پیدایش، مقوله های محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای و پیامدهای این پدیده را بررسی کرده اند. باوجوداین، ضرورت دارد این مقوله با نگاه دینی و آموزه های وحیانی مورد تتبع قرار گیرد و مبانی، ابعاد و مؤلفه های آن تبیین شود. هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی با استفاده از منبع وحی و مفسرین واقعی است. این پژوهش در نظر دارد با معرفی الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی برمبنای آموزه های اسلامی، به اثربخشی اقدامات مدیریتی نسبت به این نوع رفتار کمک نماید. با توجه به ضرورت دانش بومی مبتنی بر فرهنگ و اعتقادات اسلامی، این هدف از اهمیتی ویژه برخوردار است.روش: این پژوهش با استفاده از روش داده بنیاد (Grounded Theory) انجام شده است. در این روش، کشف یا تولید نظریه برمبنای حقایق و واقعیات موجود و ازطریق جمع آوری نظام مند داده ها صورت می گیرد. برای گردآوری داده ها از منابع دینی شامل قرآن کریم، نهج البلاغه، غررالحکم و دیگر متون روایی استفاده شد. همچنین، مصاحبه های وسیعی با کارشناسان علوم قرآنی و مدیریتی صورت گرفت. در مرحله نخست، برای واژه یابی معادل کارکنان نامرئی در متون اسلامی، لغاتی مانند کُسالی، مُطفف، نقض عهد و تسویف بررسی شد. در مرحله کدگذاری باز، حدود 250 آیه و روایت مرتبط با موضوع کدگذاری و مفاهیم اولیه استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، این مفاهیم براساس اشتراکات و سازگاری معنایی در قالب مؤلفه های محدودتری دسته بندی شدند. در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی، وجوه مشترک مؤلفه ها شناسایی و الگوی نهایی با تعیین روابط بین مقولات شکل گرفت. برای اعتباریابی و اعتمادپذیری نتایج، از چهار عنصر استناد دینی، انسجام و هماهنگی، مطابقت با واقعیت و کارآمدی استفاده شد.نتایج: تحلیل داده ها به شناسایی 32 مؤلفه در پنج بعد اصلی منجر شد که جزئیات آن در جدول ذیل قابل مشاهده است:الگوی مدیریت رفتار کارکنان نامرئی برمبنای آموزه های اسلامیابعادمؤلفه هامتغیر علّیفقدان بینش، مشکلات جسمی، مشکلات شخصی، فرهنگ سازمانی، رفتار سیاسی، فقدان مسئولیت پذیری، فقدان وجدان کاری، فقدان تعهد سازمانیمتغیر راهبردیتقویت ایمان، رعایت تقوا، تخصص گرایی، شجاعت داشتن یا ریسک پذیری، دوراندیشی و تدبیر، وقت شناسی، توانمند سازی، شاخص عملکرد، اقدام و پشتکار، عدالت در توزیعمتغیر مداخله گرقدردانی و توبیخ، جبران خدمات، اجر اخروی، کسب روزی حلالمتغیر زمینه ایقوانین و مقررات، رضایت شغلی، اخلاق حرفه اینتایج و پیامدهابی اعتمادی عمومی، زیان مادی و اخروی، شکست در اهداف، محرومیت از مزایا- کاهش منزلت اجتماعی، روابط ناسالم، مشکلات روحیبحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت اسلامی در مقایسه با رویکردهای رایج، تفاوت های اساسی در برخورد با پدیده کارکنان نامرئی دارد. درحالی که مدیریت رایج بر نظارت های سخت گیرانه، قوانین خشک و انگیزه های مادی تکیه دارد، مدیریت اسلامی بر وجدان کاری، ایمان، تقوا و انگیزه های الهی تأکید می کند. در این رویکرد، کارکنان نه به دلیل ترس از تنبیه، بلکه به خاطر احساس مسئولیت در برابر خداوند و باور به اجر اخروی، وظایف خود را به بهترین نحو انجام می دهند. همچنین، تأکید ویژه مدیریت اسلامی بر رزق حلال، عدالت و خودکنترلی، رویکردی متمایز در مدیریت رفتار کارکنان نامرئی ارائه می دهد. در اندیشه اسلامی، نفس کار ارزش است و برابر با جهاد در راه خداست. مسائلی چون حلال و حرام، تبعات لقمه حرام، تقوا و امانت داری، مبانی متفاوتی از نتایج مطالعات پیشین را در برخورد با کارکنان نامرئی ارائه می دهد. این یافته ها می تواند به طراحی سیستم های مدیریتی کارآمدتر و منطبق با فرهنگ اسلامی کمک کند.تقدیر و تشکر: از تمامی کارشناسان علوم قرآنی و مدیریتی که در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند، صمیمانه سپاسگزاریم.تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش وجود ندارد.
چه عواملی کاربران را به کامنت گذاری در شبکه های تجارت اجتماعی ترغیب می کند: شواهدی از کاربران اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
400 - 421
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر، بسیاری از افراد در شبکه های اجتماعی، مانند اینستاگرام، بر اساس انگیزه ای فعالیت می کنند. افراد در این شبکه برای اظهارنظر از روش های مختلفی از جمله استوری، اشتراک متن و تصویر، کامنت گذاری و غیره استفاده می کنند. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی انگیزه های کامنت گذاری این افراد است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه استفاده کنندگان از شبکه اجتماعی اینستاگرام، در بازه زمانی مهر ۱۴۰۱ تا مرداد ۱۴۰۲ بود. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر به دست آمد که درنهایت ۴۰۰ نفر به آن پاسخ دادند. برای گردآوری داده ها، از ابزار پرسش نامه استفاده شد. برای رتبه بندی انگیزه ها، از آزمون فریدمن و نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که همه انگیزه های کامنت گذاری مطلوب بودند و مهم ترین متغیر، متغیر دستیابی به حالت های عاطفی مثبت (41/9) است. متغیر تخلیه استرس ها و فشار روانی (46/8) رتبه دوم و به همین ترتیب، متغیر اطلاع رسانی به دیگران (95/7) رتبه سوم، متغیر اشتراک گذاری لذت از یک محصول (79/7) رتبه چهارم، متغیر پیشگام شدن در تبلیغات دهان به دهان (51/7) رتبه پنجم، متغیر ترویج یک عقیده یا تفکر خاص (77/6) رتبه ششم و در نهایت، متغیر تلاش برای مشهور شدن (59/5) رتبه آخر را دارد.
نتیجه گیری: بسیاری از افراد در دنیای واقعی با استرس های روزانه و فشارهای روانی درگیرند. این افراد برای تخلیه این احساسات خود، ممکن است به کامنت گذاری اقدام کنند. بلاگرها یا سلبریتی های مجازی که تمایزهای منحصربه فردی دارند، ممکن است هدف این افراد باشند تا این با کامنت های خود، فشار روانی وارده را تخلیه کنند. شناسایی این انگیزه و پاسخ گویی درست به آن، می تواند این حس را در کاربران کنترل کند و کاربردی باشد.
نگرشی انتقادی به نظریه رایج سازمان و مدیریت پس از رکود بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه یافتن جایگزین برای نظریه رایج سازمان و مدیریت چندی است که در محافل تحقیقاتی غرب نمود کرده و اکنون گروه معتنابهی از پژوهشگران در کشورهای غربی معتقدند این نظریه و نیز مکتب سرمایه داری به عنوان خاستگاه فکری آن در حل مسائل جامعه دچار ناکارآمدی است. این اندیشه بخصوص بعد از بحران اقتصادی سال 2008 میلادی قدرت گرفت. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل دیدگاه های این منتقدان است. تحقیق حاضر ضمن بررسی و تحلیل این دیدگاه های انتقادی، دسته بندی تازه ای را از انتقادات موجود نسبت به مکتب سرمایه داری و نظریه رایج سازمان و مدیریت ارایه کرده است. یکی از ثمرات پژوهش حاضر، زمینه سازی برای ارایه نگاه اسلام در عرصه مدیریت است. درواقع، وقتی روشن شود که محققان نظریه رایج سازمان و مدیریت در مهد این نظریه، خود از منتقدان آن شده اند زمینه فراهم خواهد شد تا دیدگاه مدیریت اسلامی به عنوان یک جایگزین پیشنهاد شود. همچنین دسته بندی ارایه شده از دیدگاه های انتقادی موجود زمینه سازی دیگری برای تبیین دیدگاه مدیریت اسلامی از جهت تعیین محل نزاع نظری صورت میدهد. این تحقیق با روش «تحقیق کتابخانه ای» صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، دیدگاه های منتقدان بعد از بحران اقتصادی 2008 میلادی در سه سطح کلان، میانی و خرد تحلیل میشود. در سطح کلان، انتقادات موجود متوجه مکتب سرمایه داری به عنوان خاستگاه نظریه رایج سازمان و مدیریت می باشد. در این سطح، مفاهیم بنیادین این مکتب نظیر «کار»، «تبادل و مصرف»، و «منابع» موضوع واکاوی انتقادی قرار گرفته است. در سطح میانی، انتقادات متوجه سازوکار «سازمان» و نظریه رایج مدیریت به عنوان نرم افزار اداره سازمان می باشد. در سطح خرد نیز از نگرش و رویکرد نظریه رایج مدیریت به افراد انسانی به عنوان اجزای سازمان انتقاد شده و توصیه هایی در جهت اصلاح رویکردهای رایج ارایه شده است.
اخلاق حرفه ای در مدیریت اسلامی (مبتنی بر قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 101
حوزههای تخصصی:
اخلاق و ارزش های اسلامی در مدیریت سازمان ها نقش اساسی دارند و فقدان آن ها می تواند منجر به مشکلات جدی مانند فساد اداری و سوءاستفاده های مالی شود. از دیدگاه اسلام، اصول اخلاقی و ارزش های اخلاقی نقش مهمی در هدایت انسان ها دارند و قرآن کریم و احادیث بر اهمیت رعایت این اصول تأکید فراوانی دارند. این ارزش ها می توانند در مدیریت سازمان ها نیز به کار گرفته شوند و به بهبود عملکرد و کارایی کمک کنند. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر با هدف «شناسایی ابعاد و مولفه های اخلاق حرفه ای در مدیریت اسلامی مبتنی بر قرآن کریم»» به رشته تحریر درآمده و با بررسی کتابخانه ای در آیات قرآن کریم و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، نتیجه گرفته شد که ابعاد و مولفه های اخلاق حرفه ای در مدیریت اسلامی شامل 84 مضمون پایه، 22 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر می باشد. این مضامین شامل ارزش های بنیادی (صداقت و راستی، وفاداری و تعهد، عدالت، مسئولیت پذیری، تقوا و پارسایی)، ارزش های دینی (ایمان به خدا، اطاعت از خداوند، دعا و عبادت، شکرگزاری، جهاد و مبارزه)، ارزش های اجتماعی (احترام، همکاری و همبستگی، صلح و صبر، احسان و نیکوکاری)، ارزش های فردی (شجاعت و قاطعیت، اعتدال و میانه روی، حسن خلق و مدارا، پرهیز از رذایل، صبر و استقامت، کنترل نفس) و ارزش های مشارکتی (مشورت و مشارکت، عفو و بخشش) می باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر برند متمایز در کسب وکارهای رسانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
628 - 667
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارائه مدل کسب وکار رسانه های دیجیتال با تأکید بر ایجاد برند متمایز است.روش: در مرحله اول، با استفاده از روش داده بنیاد و نمونه گیری نظری، ۲۴ مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت مدیره، مدیران، معاونان و کارشناسان آژانس های دیجیتال لابراتوار رسانه، دیجیتال مارکتینگ متاوب و شرکت دیجیتال مارکتینگ لوتوس انجام شد. تحلیل کیفی داده های به دست آمده از مصاحبه ها، به شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های کلیدی مدل کسب وکار رسانه های دیجیتال انجامید. این مؤلفه ها عبارت اند از: شرایط علّی: عوامل مدیریتی، زیرساختی و استراتژیک؛ پدیده محوری: برند متمایز؛ راهبردها: فناوری های رسانه ای و دیجیتال؛ عوامل زمینه ای: یادگیری سازمانی و ارتباط با مشتری؛ عوامل مداخله گر: قوانین و وضعیت اقتصادی و پیامدها: رشد اقتصادی و افزایش ارزش برند. در مرحله بعد، مدل ارائه شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی روی داده های جمع آوری شده از ۱۲۰ خبره رسانه های دیجیتال آزمون شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برند متمایز، به عنوان پدیده محوری مدل کسب وکار، تحت تأثیر عوامل مدیریتی، فناوری های دیجیتال و راهبردهای بازاریابی قرار دارد و از طریق بهینه سازی تعاملات مشتری و نوآوری در خدمات رسانه ای، به رشد اقتصادی و ارتقای مزیت رقابتی کسب وکار منجر می شود.نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه چارچوبی جامع، به توسعه ادبیات مدل های کسب وکار رسانه ای کمک می کند و راه کارهایی را برای سیاست گذاران و مدیران رسانه های دیجیتال ارائه می دهد.
ابعاد و مؤلفه های اجرای خط مشی های عمومی در نهادهای انقلاب اسلامی؛ مورد پژوهش: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
11 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف دستیابی به ابعاد و مؤلفه های اجرای خط مشی های عمومی در نهاد انقلابی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به عنوان اولین نهاد انقلابی در حوزه سازندگی که بنیان گذار انقلاب اسلامی فرمان به تأسیس آن داده است؛ صورت گرفته است. این پژوهش از نظر فلسفه و پارادایم فلسفی در قلمرو پژوهش های تفسیری و مبتنی بر تفسیر داده های کیفی شکل گرفته و از روش شناسی تحلیل مضمون و نرم افزار اطلس تی 23 برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی استفاده شده است. برای دستیابی به واحدهای تحلیل، پس از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با خبرگان مرتبط با قلمرو پژوهش که از مدیران راهبردی و عملیاتی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بودند تا اشباع نظری داده های متنی ادامه یافت و (93) واحد معنا شناسایی گردید. بر اساس یافته های پژوهش، (48) مضمون پایه، (12) مضمون سازمان دهنده شامل بسیج نیروی ایمان جامعه، استیذان مستمر، اعتماد به مردم، مردمی سازی ساخت مسکن، به کارگیری رشد دهنده، تقابل با ارزش های سازمانی دیوان سالارانه، اختبار کلید ورود به بنیاد، تقسیم نقش درمقابل تقسیم شأن، برنامه حرکت ملی، سرآمدی در فرایندها، آرمان های بلند نهاد انقلابی، ارزش های خلق شده برای انقلاب اسلامی و (5) مضمون فراگیر شامل فقه و فقاهت مسئله محور، مردم گرانیگاه مسئله شناسی، سازمان نهادی، سازمان جهادی، آرمان ها و ارزش های نهادی استخراج گردید. در پایان، شبکه مضامین ترسیم و مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر در حوزه اجرای خط مشی ارائه گردید.
لزوم سیاستگذاری در حوزه جراحی زیبایی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی تحت تاثیر تحولات اجتماعی- فرهنگی با واسطه تبلیغات، شبکه های اجتماعی، فرهنگ رقابتی و مصرف گرایی، انسان ها بیشتر به بدن خود توجه نموده و برای مدیریت آن رفتارهای متفاوتی را اتخاذ می نمایند که یکی از آنها جراحی زیبایی است [1]. جراحی های زیبایی مداخلاتی هستند که داوطلبانه، درغیاب ناهنجاری های ارثی یا بیماری خاص و صرفا با هدف تغییر ظاهر فیزیکی انجام می شوند و بر جنبه های زیبایی و ظرافت تاکید دارند [2]. بیش از 9/14 میلیون جراحی زیبایی در سراسر جهان در سال 2022 انجام شده است. این نرخ طی سه سال اخیر، برای اقدامات مربوط به بدن (لیپوساکشن، ابدومینوپلاستی و لیفت بازو و پایین تنه) 25 درصد، سینه 15درصد، و صورت، 18درصد افزایش یافته است [3]. این روند در دهه اخیر در ایران نیز سیر صعودی داشته است به نحوی که، ایران در میان کشورهای با رتبه بالای جراحی زیبایی و در جایگاه دوم خاورمیانه قرارگرفته است. نرخ تقاضا برای شایع ترین جراحی زیبایی (رینوپلاستی) در کشور، هفت برابر امریکا است [2]. عوامل متعددی شامل علل درونی (نارضایتی از تصویر بدن، اعتماد به نفس پایین، نیاز به تایید اجتماعی، دیده شدن وارتباطات اجتماعی مطلوب تر)، عوامل بیرونی (تاثیرات رسانه، سلبریتی ها، خانواده و دوستان) و عوامل ساختاری واجتماعی (گذار از سنت گرایی به مدرنیته، رشد فزاینده مراکز جراحی زیبایی، مقبولیت شبکه های اجتماعی، بازار پررونق اقتصادی و تبلیغات گسترده، پزشکی شدن مقوله زیبایی و سیاست رهاسازی جامعه پزشکی توسط وزارت بهداشت) بر تقاضای فزاینده جراحی زیبایی تاثیر گذارند. تمایل زنان به مداخلات زیبایی بیشتر از مردان و تابعی از فشارهای اجتماعی برای دستیابی به ایده آل های جسمانی و جذابیت جنسی است[1،4]. جراحی زیبایی منجر به بهبود سلامت روان می شود اما می تواند با پیامدهای ناخوشایندی در سلامت فرد و تحمیل بار مالی بر نظام سلامت همراه باشد. عمل های زیبایی اغلب گران و فاقد پوشش بیمه بوده و منجر به فشار مالی، نابرابری در دسترسی و حتی هزینه های کمرشکن می شوند[1،3]. این جراحی ها از طریق تقاضای فزاینده برای منابع (کارکنان و تجهیزات) باری را بر سیستم سلامت تحمیل می نمایند[5]. جراحی زیبایی در فهرست خدمات رسمی نظام سلامت کشور در بخش دولتی جای ندارد اما، در برخی از بیمارستان ها به دلیل منافع مالی از سایر کدهای جراحی استفاده می شود. این امر منجر به طولانی شدن زمان انتظار برای سایر خدمات ضروری، سوق متقاضیان به مراکز خصوصی، دریافت خدمت غیراستاندارد در مراکز نامناسب توسط تخصص های غیرمرتبط می شود و احتمال خطا، عوارض ناخواسته، نیاز به بستری و جراحی ترمیمی را اقزایش می دهد[4،5]. در دنیا، مدیریت جراحی زیبایی به دلایلی مانند درآمدزایی بالا، همراهی با صنعت مد و تبلیغات، تقاضای القایی و پیامدهای اجتماعی و بهداشتی در کانون توجه قرار دارد. با این حال، در ایران سیاستگذاری و قانونگذاری مدونی در این زمینه وجود ندارد و دستورکارگذاری آن ضروری به نظر می رسد. برای مدیریت موثر جراحی های زیبایی در نظام سلامت، ضمن تاکید بر حکمرانی مناسب، جمع آوری و ادغام اطلاعات مربوطه در سیستم های اطلاعات سلامت و انجام پروژه های تحقیقاتی موردنیاز، تدوین استراتژی هایی برای ارتقاء استانداردهای زیبایی واقع بینانه، تضمین دسترسی به جراحی و کاهش فشار بر منابع مراقبت سلامت با مشارکت کلیه ذی نقشان ضروری است. در همین زمینه برای بهبود پیامد بیماران و کاهش عوارض، استراتژی های مبتنی بر شواهد علمی شامل: مدیریت تقاضا از طریق بهبود سواد سلامت جامعه، ارائه مشاوره روانشناختی برای متقاضیان، تامین دسترسی به جراحی ایمن برای افراد واجدشرایط از طریق توسعه برنامه های کمک مالی، پوشش بیمه ای، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، بازآموزی در زمینه روش های نوین کم عارضه، صدور گواهینامه صلاحیت حرفه ای برای مجریان، کاهش فشار بر منابع سلامت از طریق بهینه سازی زمان بندی و تخصیص آن، تدوین و اجرای راهنمای بالینی، تدوین قوانین و فرایندهای نظارتی برای اطمینان از ایمنی بیمار و به حداقل رساندن عوارض شامل اعتباربخشی مراکز ارائه دهنده جراحی، الزامات مدیریت کیفیت، ایجاد روش های گزارش دهی برای عوارض جانبی و تامین بهینه تجهیزات توصیه می شود. اعلان ها ملاحظات اخلاقی: مورد ندارد. حمایت مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی انجام شده است. تضاد منافع: نویسندگان اظهار می دارند که تضاد منافعی وجود ندارد. مشارکت نویسندگان: مریم تاجور: مفهوم سازی و طراحی مطالعه، نگارش- بررسی و ویرایش، تایید نهایی. زینب خالدیان: گردآوری داده، نگارش- پیش نویس، نگارش- بررسی و ویرایش. همه نویسندگان متن نهایی نامه را مطالعه و تایید نموده اند. رضایت برای انتشار: مورد ندارد.
بررسی ویژگی های منفی مدیران، از منظر امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران به جهت تاثیرگذاری جایگاه، در کنار آراستگی به خصوصیات مثبت، باید از ویژگی های منفی نیز پیراسته باشند. امام علی (ع) در جایگاه رهبری جامعه اسلامی، در کنار امر و تاکید بر معروف های مدیریتی، به منکرات اخلاقی – حرفه ای برای مدیران نیز توجه، و نسبت به آن ها نهی داشته اند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر استحصال و احصاء ویژگی های منفی مدیران از منظر امام علی (ع)، با بررسی کتاب نهج البلاغه، و بهره گیری از روش تحلیل محتوای عرفی است. در این روش ابتدا معانی و کدهای استخراج شده از نهج البلاغه که مرتبط با هم بودند در قالبِ خوشه هایی مشخص با نام مضامین فرعی جای گرفتند؛ سپس مضامین فرعی براساس اصل شباهت، دسته بندی شده و مضامین اصلی را شکل دادند. «ترس، حرص و آز، پرخوری و شکمبارگی، حلال شمردن حرام، هوسرانی، نادانی، آلودگی به گناه، دنیاپرستی، عدم قناعت، سوء شهرت خانوادگی» اولین گروه از مضامین فرعی می باشند که تحت عنوانِ "رذایل اخلاقی فردی" برای مدیران، تجمیع شده اند. «نفاق و دورویی، بخل و عدم انفاق، عدم رازداری، علاقه به ستایش، کبر و خودبزرگ بینی، نیرنگ و فریب، نقض عهد و پیمان شکنی، تبعیت از گمراهان، بی توجهی به فقرا، هم نشینی با سرمایه داران مسئله دار، بدرفتاری با مردم، تحقیر مردم، بی اعتنایی به مردم، منت گذاری، و ظلم و بی عدالتی»، نیز مجموعه ای از مضامینی هستند که مضمون اصلیِ "رذایل اخلاقی بین فردی"، را شکل داده اند. «رشوه خواری، اختلاس، خیانت به مافوق، سابقه ی بدِ کاری، خویشاوندسالاری، عدم صلاحیت و توانمندی، بی وقت عمل کردن، سستی و عدم تلاش، پنهان داشتن خود، استبداد رای و امتیازخواهی» آخرین دسته از مضامین فرعی می باشند که مضمون اصلیِ "ایرادات و عیوب حرفه ای" براساس آن سامان یافته است.
شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی کودکان خردسال از طریق تلویزیون، به کمک فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
362 - 399
حوزههای تخصصی:
هدف: وسایل ارتباط جمعی و تعامل آن ها با مخاطب، ضرورت شناخت و توجه به سیاست گذاری های رسانه ای با تمرکز بر گروه های مختلف مخاطب را افزایش می دهد. کودکان یکی از گروه های اصلی مخاطب رسانه ها هستند. نگرانی ها به طور خاص در باب اوقات فراغت رسانه ای کودکان رو به افزایش است؛ زیرا رسانه به عنوان یکی از عوامل غیرانسانی مؤثر در تربیت کودک، هم زمان بر سلامت و ادراک یا تفسیر کودکان از محیط تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی مخاطب کودک از طریق تلویزیون انجام شده است.روش: به منظور افزایش دقت در یافته های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری نظری، از بین همه رسانه ها تلویزیون انتخاب شد؛ زیرا کودکان از تلویزیون استفاده بیشتری می کنند. در گام نخست پژوهش، تکنیک فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) به کار گرفته شده است.یافته ها: در مرحله اول فراترکیب، سؤال های پژوهشی تعیین شد و در مرحله دوم، به جست وجوی مقاله ها با کلمات کلیدی مرتبط با سؤال پژوهش پرداخته شد. در گام سوم، بعد از فیلتر کردن ۴۱۵ مقاله یافت شده با تکنیک ارزیابی انتقادی، ۶۱ مقاله مرتبط با سؤال پژوهش به دست آمد. در گام های چهارم و پنجم فراترکیب، به مطالعه و استخراج کدها و دسته بندی ها پرداخته شد و در گام ششم، برای تأیید اعتبار کدگذاری، دو سند توسط یکی از اعضای کمیته خبرگان مجدداً کدگذاری شد و شاخص کاپا برای این دو سند، به ترتیب 63/0 و 69/0 به دست آمد. به این ترتیب، در گام هفتم، ۱۷ زیر معیار و ۶ معیار اصلی شامل رفتار مراقب هنگام مشاهده، دلایل مشاهده، سبک مشاهده، نوع محتوای مشاهده شده (بر مبنای سن)، تلویزیون اولیه و ساختار محتوا از عوامل مؤثر و همچنین زمینه ساز تأثیر تلویزیون بر رشد شناختی مخاطب کودک شناسایی و تأیید شد. نتیجه گیری: در حوزه سیاست گذاری، به سازمان های رسانه ای پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی های آتی خود، به عواملی از جمله درگیر کردن توجه مخاطب، ارزیابی تجربه تماشای تلویزیون، سرمایه گذاری بر پتانسیل های آموزشی تلویزیون و رویکردهای مربوط به ترکیب سرگرمی با آموزش بیش از قبل تمرکز داشته باشند.
الگوی تشخیص سازمان فضیلت محور: ابعاد و مؤلفه های تشخیص در اماکن متبرکه مذهبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
107 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دنیای رقابتی قرن بیست ویک، سازمان ها با گرایش به سمت فضایل اخلاقی و انسانی، سعی دارند تا خلأهای معنوی، اخلاقی و عاطفی کارکنان خود را از طریق تأکید بر فضیلت ها برطرف کنند. این تأکید در مطالعات جدید سازمانی، با ظهور مفهوم جدیدی به نام سازمان فضیلت محور همراه شد. در بین انواع سازمان های فضیلت محور، اماکن متبرکه مذهبی همواره جزء مهم ترین پایگاه های ترسیم آینده برای بشریت بوده و به عنوان مرکز ثقل و کانون تحولات جهانی و مهندسی فرهنگ، قابلیت های خود را آشکار می کنند. درست در شرایطی که نگرش، باورها، هنجارها و عقاید مردم به مکان های متبرکه مذهبی منجر به احترام و پاک انگاشتن آنها نسبت به سایر اماکن می شود، پیروی از اصول مدیریت ایجاب می نماید تا مسیر مدیریت، مطابق با واقعیت و دور از یک فضای انتزاعی و فانتزی باشد. در چنین شرایطی، ازیک سو تأکید مدل های علمی مورد استناد در مدیریت تغییر و عارضه یابی بر تشخیص، به عنوان نخستین گام و یکی از مراحل کلیدی تغییر، و ازسوی دیگر مرور پژوهش های انجام شده با محوریت فضیلت سازمانی، مؤید این مطلب است که در جمهوری اسلامی ایران، اماکن متبرکه مذهبی با وجود داشتن مأموریت های خاص در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تأثیر قابل توجه در شکل گیری ماهیت جامعه اسلامی، تاکنون در پژوهش های علمی مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی کمتر مورد توجه بوده اند. بنابراین، با وجود مدل های گوناگون و شناخته شده در مدیریت تغییر، مسئله اصلی پژوهش فقدان الگویی جامع، مانع و کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی بود که از طریق آن بتوان با شناخت کامل از این گونه سازمان ها، مسائل و عارضه های آنها را شناسایی و تحلیل کرد و جنبه های ناکارآمد آنها را تغییر داد. ازاین رو، تحقیق حاضر، با هدف ارائه الگوی تشخیص کاربردی برای سازمان های عهده دار مسئولیت در اماکن متبرکه مذهبی ایران، به بررسی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آنها پرداخته است. بر اساس این، آستان قدس رضوی در مشهد مقدس، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومهh در قم، آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنیj در شهر ری و آستان مقدس حضرت احمدبن موسی (ملقب به شاهچراغ) در شیراز سازمان های فضیلت محور بهره مند از نتایج حاصل از این پژوهش خواهند بود.
روش: تحقیق کیفی حاضر با رویکردی کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی در ایران اسلامی طرح ریزی شده است. بر مبنای مدل پیاز پژوهش ساندرز این پژوهش در لایه پارادایم تفسیری قرار می گیرد. جهت گیری آن از نوع پژوهش های بنیادی است و فرایندی استقرایی دارد. از نظر روش تحقیق، فرآیند پژوهش با پیروی از مراحل فراترکیب به روش سندلوسکی و باروسو و تلفیق آن با تحلیل مضمون به روش براون و کلارک انجام شده است. هدف نهایی پژوهش نیز فهم مدل تشخیص سازمان فضیلت محور است که در آن به معرفی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده مکان متبرکه مذهبی پرداخته شده است. گردآوری مبانی نظری و داده های مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد و مدارک به روش کتابخانه ای و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان منتخب به روش های غیراحتمالی قضاوتی و گلوله برفی و تا زمان رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در این پژوهش، طرح ریزی دستورالعمل مصاحبه ها بر پایه روش دیالکتیک انجام شد: یعنی ساخت نظر یا تز، مواجهه با پادنظر یا آنتی تز، و سرانجام ساخت سنتز. بر اساس این، ابتدا قالب مضامین اولیه از داده های نظری پژوهش استخراج شد (تز) و پس ازآن در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت. در ادامه، بررسی ایده ها و نظرات خبرگان (آنتی تزها) در قالب کدهای مفهومی جمع بندی و در پایان مدل تشخیص سازمان فضیلت محور برای اماکن متبرکه مذهبی ایران (سنتز) طراحی شد.
یافته ها: الگوی تشخیص اماکن متبرکه مذهبی الگویی است کاربردی برای تفکیک ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آن که به شناخت کلی نسبت به این گونه سازمان ها منتج شده، زمینه را برای تغییر و عارضه یابی آنها فراهم می کند. براساس یافته ها، الگوی معرفی شده مشتمل بر چهار بُعد و بیست مؤلفه اصلی است . ابعاد اصلی این الگو «ارکان»، «کارکردها»، «سرمایه ها» و «مدیریت» هستند. در این الگو بُعد ارکان از مؤلفه های «زائر»، «زیارت»، «مزار» و «مزور» تشکیل شده است. «کارکردهای قدسی»، «کارکردهای فرهنگی»، «کارکردهای اجتماعی»، «کارکردهای اقتصادی» و «کارکردهای عبادی - سیاسی» مؤلفه های بُعد کارکردها هستند. «سرمایه های نمادین»، «ارزش های بنیادین»، «شایستگی های سازمانی»، «سرمایه های اجتماعی» و «سرمایه های فرهنگی» در بُعد سرمایه ها قرار دارند. و درنهایت «برنامه ریزی»، «بسیج منابع»، «سازمان دهی»، «هدایت و رهبری» و «نظارت و صیانت» به عنوان مؤلفه های بُعد مدیریت معرفی شده اند.
بحث و نتیجه گیری: نوشتار حاضر نخستین تلاش پژوهشی در ارائه مدل تشخیص خاص برای اماکن متبرکه مذهبی است که افزون بر تقویت مبانی علمی و پژوهشی این حوزه، می تواند تا حدی از توسعه مفاهیم و الگوهای تحمیلی و تجویزی به این سازمان ها جلوگیری کند. دستاوردهای این پژوهش، مزیت اصلی مدل تشخیص را در درک عمیق تر و تجسم بهتر از مؤلفه های تشخیص بقاع متبرکه و شناسایی مخاطرات و آسیب پذیری های آن می داند و کاربردهای عملیاتی آن را در مباحث مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی تبیین می نماید. این پژوهش فهم سازمان های متولی اماکن متبرکه مذهبی را از طریق فهم ابعاد و مؤلفه های تشخیص آنها امکان پذیر می داند و مطلوبیت پروژه های تغییر، تحول و توسعه را در گروی ایجاد تغییر در عوامل مؤثر در مؤلفه های تشخیص تبیین می نماید. همچنین نتیجه می گیرد زمانی حیات یک سازمان فضیلت محور دچار عارضه می شود که یک یا چند مورد از ابعاد و مؤلفه های تشخیص، به درستی در سازمان تبیین نشود، دچار کژکارکردی یا انحراف از مسیر اصلی خود شود و یا به هر علت دیگری مورد مخاطره قرار گیرد. بی توجهی یا کم توجهی هر یک از عناصر سازمان به هرکدام از این ابعاد و مؤلفه ها موجب بروز عارضه برای کل سازمان می شود. هریک از ابعاد و مؤلفه های مدل تشخیص، جنبه های نامعلومی از سازمان های فضیلت محور را نمایان کرده است. در این پژوهش مدیریت تغییر و عارضه یابی سازمان فضیلت محور، فعالیتی تخصصی، برگرفته از دانش، تجربه و تعهد نسبت به این گونه سازمان هاست و به متولیان سازمان های مورد مطالعه پیشنهاد می شود تا با توجه به رسالت سنگین خود در عرصه های مختلف اجتماعی، این امر را به کسانی واگذار نمایید که واجد صلاحیت فنی، انسانی و ادراکی لازم و کافی برای این کار باشند.
تقدیر و تشکر: ضمن قدردانی از مشارکت شایسته گروه خبرگان منتخب از استادان دانشگاه و خادمین محترم در اعتاب مقدس جمهوری اسلامی ایران، از کلیه کسانی که در انجام پژوهش مشارکت داشته و ما را یاری داده اند، تشکر می شود.
تعارض منافع: هیچ تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
الزامات مشارکت مردم در وضع قوانین و مقررات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
171 - 195
حوزههای تخصصی:
حکومت های مردم سالار، وامدار قدرت مردمی بوده و منبع قدرت حکومت آنها، مردم هستند. لذا، مشارکت مردم نیز به عنوان «حق مشارکت مردم در تمشیت امور حکمرانی» مطرح می شود. مشارکت مردم در اداره امور کشور سطوح سیاست گذاری، نظارت و اجرا دارد که هر یک از سطوح الزامات خاصی داشته که باید در امر اجرایی و تقنینی به آن توجه نمود. از آن جهت که امر تقنین در هر سه ساحت اثرگذار است، مشارکت مردم در وضع قوانین و مقررات ضرورت می یابد. در پژوهش حاضر پژوهشی کاربردی-توسعه ای است و با روش توصیفی به تحلیل محتوا به پردازش داده های کیفی می پردازد که از طریق منابع کتابخانه ای و با به کار گرفتن روش مصاحبه گردآوری شده اند. در این پژوهش با بررسی و تحلیل قانون اساسی و بیان سطوح مشارکت مردمی و آسیب شناسی ظرفیت های قانونی، به دنبال الزامات مشارکت مردم در وضع قوانین و مقررات است. مشارکت همه اشخاص حقیقی و حقوقی در همه مسائل، مشارکت در سه مرحله مسئله یابی، تهیه پیش نویس و بررسی جهت تصویب، استماع عمومی و جلب نظرات در همه مراحل تقنین، قابل اجرا بودن در جهت تأمین منافع عمومی و اهداف قانون اساسی و اسناد بالادستی، اطلاع رسانی مراحل تقنین در مسائل موجد حق یا تکلیف و الزام به تهیه پیوست نظرات مردمی و پاسخ گویی به نظرات در مراحل وضع قوانین و مقررات از یافته های این پژوهش است.
ابعاد و معیارهای عملکرد سازمانی و معیارهای ارزیابی آن از منظر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
25 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: «عملکرد سازمانی»، یک مفهوم کانونی در سازمان، و یکی از جنبه های حیاتی فعالیت های سازمان هاست. ازاین رو، ارزیابی آن و در مرحله بالاتر، مدیریت آن، یکی از مهمترین مسائل در موضوع سازمان و مدیریت است که هر سازمانی به آن نیازمند است؛ زیرا رسیدن سازمان ها به اهداف راهبردی، مبتنی بر اجرای درست نظام ارزیابی عملکرد و مدیریت صحیح عملکرد سازمان در ابعاد مختلف است. و همچنین ارزیابی عملکرد، یکی از مهمترین موضوعات علمی است که در آموزه های اسلامی و قرآنی نیز چه در بُعد فردی و چه در بُعد سازمانی بر آن تأکید شده است. اما اجرای درست و صحیح این امر مهم در سازمان، نیازمند روشن نمودن دو مطلب اساسی؛ یعنی ابعاد عملکرد و معیارهای عملکرد و ارزیابی آن می باشد. تا این دو موضوع روشن نگردد، ارزیابی مطلوب قابل انجام نیست. و ازطرفی، این دو موضوع هم در ادبیّات نظری بحث مبهم و اختلافی است و هم از منظر آموزه های اسلامی چندان تحقیق یا تحقیقاتی در این زمینه که از این منظر روشنگر موضوع باشد، صورت نگرفته است. بنابراین، دانستن این مطلب که عملکرد سازمانی چیست و دارای چه ابعادی است و نیز معیارهای عملکرد صحیح و ارزیابی آن کدام است، از اهمیّت زیادی برخوردار است. ازاین رو، هدف اصلی از انجام این تحقیق روشن نمودن همین دو موضوع از منظر آموزه های اسلامی می باشد. بنابراین، چیستی ابعاد عملکرد و معیارهای عملکرد سازمانی و ارزیابی آن از منظر آموزه های اسلامی، مسئله اصلی این پژوهش بوده است.
روش: این پژوهش با روش ترکیبی اجتهادی - تحلیلی انجام شده است؛ توضیح اینکه پس از طرح پرسش های اصلی و فرعی تحقیق، به بررسی مبانی نظری موضوع پرداخته شده و سپس باتوجه به اینکه از نظر اندیشمندان اسلامی، مقبول ترین و پذیرفته ترین روش تحقیق در منابع دینی، برای استنباط احکام الهی «روش اجتهاد» است و می توان آن را به گونه ای توسعه داد که در علوم انسانی و دانش مدیریت نیز کاربرد داشته باشد، از این روش استفاده شد و با بررسی منابع تحقیق، مستندات دینی مرتبط با موضوع شناسایی شده است. و درنهایت، برای دسته بندی و تجزیه وتحلیل مفاهیم داده ها، مضمون گیری از مفاهیم و در نتیجه رسیدن به یک نظریه، از روش «تحلیل مضمون» کار گرفته شد و تجزیه وتحلیل مفاهیم و مضامین تحقیق، با این روش در پنج گام انجام شده است. و در مرحله آخر با تدوین گزارش تحقیق، شبکه مضامین تشکیل و طراحی شده است.
یافته ها: تحقیق با دستیابی به سه دسته مضامین؛ توصیفی (246 مضمون)، تفسیری (74 مضمون) و رابطه ای (5 مضمون) نشان می دهد که عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی دارای چهار بُعد؛ نیّت، ورودی ها، فعالیت ها یا فرایند و نتایج است که هریک از این چهار بُعد، در فرایند مدیریت عملکرد سازمانی مورد ارزیابی قرار می گیرد و شناخت این ابعاد برای ارزیابی صحیح و دقیق عملکرد از اهمیّت زیادی برخوردار است. و نیز یافته ها نشان می دهد که معیارهای عملکرد سازمانی عبارتند از؛ اسلام، حق، عدالت، رضایت عامّه، تقوی، عمل صالح، نیّت الهی، دستیابی به هدف و انسان کامل. که رعایت این معیارها در درستی عملکرد سازمانی و انجام مطلوب فعالیت ها از این منظر، نقش اساسی دارد. و همچنین یافته های تحقیق نشانگر آن است که معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی نیز همان معیارهای نُه گانه یادشده می باشند که رعایت این معیارها در هنگام ارزیابی عملکرد سازمانی در اعتبار نتیجه ارزیابی از منظر نظام ارزیابی اسلامی، نقش بی بدیل دارد.
نتایج: در این تحقیق تلاش شده است که ابعاد و معیارهای عملکرد سازمانی و همچنین معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. در این زمینه تحقیق به این نتیجه رسیده که ابعاد عملکرد سامانی از منظر آموزه های اسلامی با ابعاد آن از منظر دیدگان مدیریت رایج متفاوت است. از منظر آموزه های اسلامی عملکرد دارای چهار بُعد؛ ورودی ها، فرایند، خروجی ها و نیّت است که در فرایند مدیریت عملکرد در سازمان مورد ارزیابی قرار می گیرد. برخلاف دیدگاه رایج مدیریت که عملکرد را دارای ابعاد دوگانه یا نهایتاً سه گانه می دانند و نیّت را از ابعاد مفهومی عملکرد به حساب نمی آورند. درحالی که از منظر اسلام، نیّت مهمترین بُعد مفهومی عملکرد سازمانی است.
همچنین، نتایج حاصله از تحقیق نشان می دهد که معیارهای عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی با معیارهای آن از منظر دیدگاه مدیریت رایج متفاوت است؛ از منظر آموزه های اسلامی عملکرد دارای معیارهای نه گانه؛ اسلام، حق، عدالت، رضایت عامّه، تقوی، صالح بودن عمل، دستیابی به هدف، نیّت الهی، انسان کامل است که صحّت و درستی عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی مبتنی بر رعایت این معیارها در هنگام انجام عملکردها در سازمان است. درحالی که بسیاری از این معیارها در دیدگاه مدیریت رایج به عنوان معیار عملکرد مطرح نیست.
و همین طور تحقیق نشان داد که میان معیارهای عملکرد سازمانی و معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی تفاوتی وجود ندارد؛ یعنی همان نه موردی که به عنوان معیارهای عملکرد سازمانی از منظر آموزه های اسلامی معرفی شد، معیارهای ارزیابی عملکرد سازمانی نیز می باشند؛ یعنی ارزیابی عملکرد سازمانی درصورتی از این منظر اعتبار دارد که براساس این معیارهای نه گانه انجام شود. برخلاف دیدگاه مدیریت رایج که به بسیاری از این معیارها در ارزیابی عملکرد سازمانی پایبندی ندارد.
گونه شناسی رفتاری افراد جامعه در موضوع فرضیه امر به معروف و نهی از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: حفظ سلامت جامعه در مقابل انحرافات و کژروی ها، ازجمله الزامات ماندگاری و کمال یک جامعه محسوب می شود. سؤال مطرح این است که آیا تنها با وضع قوانین و کنترل های بیرونی از جانب دولت، می توان به هدف رسید؟ در اسلام، مکانیسم امربه معروف و نهی ازمنکر به عنوان دو فریضه الهی نقش مهمی در این مسیر دارند. اما مسئله مهم در این زمینه، چگونگی دعوت آحاد جامعه و مردم، برای انجام این تکلیف دینی است. دانش بازاریابی می تواند برای ترویج امربه معروف مورد استفاده قرار گیرد. این دانش ظرفیت مناسبی ترویج ارزش های دینی و اجتماعی دارد. یکی از ابزارهای مهم و کلیدی در این زمینه، بخش بندی مخاطبین است که در آن افراد را براساس شاخص های مورد مطالعه، در گروه های همسان و مشابه قرار داده تا بتوان توصیف دقیق تری از وضعیت آنها به دست آورد. این پژوهش به دنبال گونه شناسی رفتاری مردم در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکراست تا مروجان این دو ارزش بتوانند در تولید محتوای ترویجی، متناسب با هر خوشه برنامه ویژه ای برای آن طراحی کنند. به صورت مشخص این پژوهش به دنبال پاسخ به دو سؤال اصلی زیر است:
با استفاده از اصل بخش بندی در بازاریابی، افراد جامعه را در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکردر چند خوشه و بخش می توان قرار داد؟
هر بخش از نظر شناختی در مورد امربه معروف و نهی ازمنکر چگونه است؟
روش: این پژوهش از انواع تحقیقات کاربردی محسوب می شود که ماهیتی اکتشافی داشته و با رویکرد کمّی و با استفاده از پرسش نامه ساخته شده توسط محققین، داده های موردنیاز جمع آوری می شود. گام نخست برای انجام پژوهش، طراحی ابزار اندازه گیری یا پرسش نامه محقق ساخته است که بتواند ما را به پاسخی برای سؤالات پژوهش رهنمون کند. بعد از طراحی پرسش نامه و اطمینان از اعتبار آن، داده های لازم به صورت میدانی جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار تجزیه و تحلیل می شوند. در این قسمت دو مرحله اول توضیح داده خواهد شد و مرحله سوم در قسمت تجزیه و تحلیل داده ها بحث خواهد شد. در این پژوهش از سه معیار برای خوشه بندی استفاده شده است که عبارت است از: میزان تذکر به دیگران، واکنش فرد در مقابل تذکر بجا و واکنش فرد در مقابل تذکر بیجا. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از دو طریق پرسش نامه کاغذی و الکترونیکی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، زنان بالغ ساکن استان های تهران و البرز بوده است. حجم نمونه در این پژوهش 476 نفر است. برای تحلیل داده ها از روش خوشه بندی دو مرحله ای و نرم افزار SPSS21 استفاده شده است. شاخص کیفیت بخش بندی به دست آمده توسط نرم افزار، نشان دهنده تأیید آن است.
نتایج: براساس نتایج به دست آمده 9 خوشه رفتاری حاصل شد که بزرگ ترین خوشه حدود 17 درصد و کمترین آنها 6 درصد کل داده ها را تشکیل می دهد. خوشه اول کسانی هستند که گاه به دیگران امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند. این افراد واکنش مثبتی نسبت به امربه معروف بجا داشته و از آمر به معروف تشکر کرده و رفتار خود را اصلاح می کنند. این خوشه، بزرگ ترین بخش را تشکیل می دهند. خوشه دوم، مانند خوشه اول گاه امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند و چندان از پذیرش امربه معروف و نهی ازمنکر دیگران استقبال نمی کنند. اگر تذکر بجایی به آنها داده شود، تنها در مقابل شخص آمر، به اصلاح رفتار خود اقدام می کنند تا از درگیر شدن با او اجتناب کنند. خوشه سوم افرادی هستند درخصوص انجام امربه معروف و نهی ازمنکر به دیگران، مانند دو خوشه اول هستند؛ اما پذیرش رفتار بهتری را نسبت به خوشه دوم دارند. افراد خوشه چهارم در مقام انجام امربه معروف، همچنان شبیه خوشه های قبلی عمل می کنند؛ اما واکنش پذیرش آنها در وضعیت بهتری قرار دارد.
گروه پنجم نیز گاه امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند. در مقابل پذیرش تذکر بجا، صرفاً به اصلاح رفتار خود اکتفا کرده و اگر تذکر بیجایی به آنها داده شود، برای کاهش تنش به اصلاح رفتار خود در مقابل فرد اقدام خواهند کرد. خوشه ششم، به ندرت به امر و نهی دیگران از کارهای خوب و بد می پردازند. واکنش رفتاری چندان مناسبی هم در مقابل امربه معروف دیگران ندارند. افراد خوشه هفتم نیز چندان به تذکر دادن به دیگران عادت ندارند؛ اما اگر کسی به آنها تذکری بدهد، واکنش خوبی از آنها سر خواهد زد. افراد خوشه هشتم، بیشتر از سایر خوشه ها به دیگران تذکر می دهند؛ اما پذیرش آنها در مقابل تذکر صحیح دیگران، صرفاً اصلاح رفتار است و اگر تذکری را بیجا بدانند، نسبت به آن بی تفاوت خواهند بود. خوشه نهم، خوشه کوچک ترین خوشه بود و شامل افرادی است که به ندرت اهل تذکر دادن به دیگران هستند. اما درخصوص تذکری که به جا بدانند، آن را قبول کرده و رفتارشان را اصلاح می کنند.
بحث و نتیجه گیری: امربه معروف و نهی ازمنکر به عنوان یک واجب الهی، جایگاه رفیعی در آموزه های اسلامی دارد. برای بهره مندی از فواید و آثار امربه معروف و نهی ازمنکر، ابتدا باید به ترویج این ارزش پرداخت. فرهنگ سازی صحیح در مورد چیستی و چگونگی و چرایی این ارزش دینی، امری مهم و ضروری است. این پژوهش به دنبال استفاده از ابزار بخش بندی، جهت گونه شناسی رفتاری جامعه در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکر است که نتایج آن نشان می دهد 9 خوشه رفتاری در این زمینه وجود دارد.
انتظار اولیه این است که هر چه افراد، نگرش و شناخت بهتر و بیشتری نسبت به فریضتین داشته باشند، انجام رفتار از آنها به شکل بهتری صورت گیرد و یا واکنش بهتری نسبت به امر و نهی دیگران داشته باشند؛ اما نتایج این پژوهش نشان می دهد ضرورتاً افرادی که نگرش بهتری نسبت به امربه معروف دارند، امربه معروف بیشتری از آنها حادث نمی شود؛ یعنی ممکن است افراد نگرش صحیح و خوبی نسبت به امربه معروف داشته باشند، اما در مقام رفتاری بی تفاوت بوده و با بهانه تراشی و یا موانع دیگر از انجام امربه معروف خودداری کنند. خوشه هفتم مثال این دسته از افراد می تواند باشد. همچنین ممکن است افرادی نگرش خوبی نسبت به امربه معروف و نهی ازمنکر داشته باشند، اما اگر کسی به آنها تذکری بدهد، واکنش تند و نادرستی از آنها سر بزند.
به عنوان مثال، خوشه اول با وجود اینکه در مقام عمل بالاترین و بهترین وضعیت را دارد و نیز نگرش مناسبی نیز نسبت به امربه معروف دارد، اما در زمانی که دیگران بخواهند به آنها تذکر بدهند، پذیرش خوبی از آنها سر نخواهد زد. خوشه چهارم نیز بهترین نگرش را نسبت به امربه معروف دارد؛ اما در زمانی که دیگران به آنها تذکر می دهند، رفتار خوبی نشان نداده و پذیرای تذکر دیگران نیستند؛ البته این خوشه در مقام عمل نیز در وضعیت متوسط قرار دارند.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های رهبری و مدیریت مبتنی بر تحلیل مضمون بیانات شهید قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
43 - 79
حوزههای تخصصی:
مدیران و رهبران جامعه، در رشد فردی، اخلاقی و اجتماعی، نیازمند الگوهای ممتاز مدیریت هستند که خود، مزین به شاخصه های عالی رهبری در اندیشه و عمل باشند. بیانات شهید قاسم سلیمانی، به عنوان فرمانده موفق در دفاع مقدس و جبهه مقاومت، قابلیت آن را دارد که در دست یابی به ویژگی های مدیران موفق، محل رجوع واقع شود. پژوهش حاضر با بررسی بیانات، سخنرانی ها، نامه ها و مصاحبه های شهید سلیمانی به روش تحلیل مضمون، مؤلفه ها و ابعاد رهبری و مدیریت در اندیشه ایشان را استخراج نموده است. در این روش، ابتدا مضامین پایه، مربوط به مدیریت و رهبری، از کلام وی استخراج شد. سپس مضامین پایه بر اساس اصل مشابهت، دسته بندی شده و مضامین سازمان دهنده را تشکیل دادند. ویژگی های مدیران و رهبران ممتاز، براساس مضامین سازمان دهنده، استخراج و در دو سطح اعتقادی و عملی، به عنوان مضامین فراگیر، تحلیل شدند. در منظومه فکری سردار، مدیر موفق در سطح دینی- اعتقادی می بایست از ویژگی خداباوری و اسلام محوری برخوردار باشد. در سطح دینی- عملی، ویژگی های عدم دلبستگی به دنیا، پایبندی به اصول و حفاظت از ارزش ها، توانمندی در مدیریت، قدرت اثرگذاری، خطرپذیری، مدیریت معنوی، تمسک به الگوهای شایسته و سخت کوشی، زمینه مدیریت موفق را فراهم می آورد.
طراحی الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق (مورد مطالعه: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: صنایع خلاق را می توان به عنوان صنعتی که حوزه تلاقی و اشتراک بین فرهنگ، فناوری، علم و تجارت است، تشریح کرد. صنایع خلاق گونه ای از صنایع است که به خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی می پردازد که ماهیت فرهنگی دارد. از این رو، موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برای خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی که ماهیت فرهنگی دارند، به الگویی برای جذب کارکنان خلاق نیازمند است تا یاریگر موزه برای رسیدن به اهداف سازمانی خود باشد. هدف از اجرای پژوهش حاضر، طراحی الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ارتقای سطح کیفی و کمی فعالیت های این موزه، به عنوان بخشی از صنعت خلاق است. نتایج این قابلیت را دارد که به سایر صنایع خلاق با گرایش های تاریخی تعمیم داده شود.
روش: روش پژوهش حاضر، روش داده بنیاد است و از نمونه گیری نظری در مصاحبه ها استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر، ۳۱ نفر از کارکنان و خبرگان فعال در حوزه مدیریت مجموعه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و سایر مدیران فعال در حوزه صنایع خلاق هستند.
یافته ها: بر اساس مصاحبه با مشارکت کنندگان پژوهش، الگوی جذب کارکنان صنایع خلاق در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس طراحی شد. عناصر مدل به دست آمده عبارت اند از: ۱. شرایط علّی مشتمل بر مقوله های ارزش مداری، آینده نگری، کارامداری و ایده مداری؛ ۲. شرایط زمینه ای مشتمل بر مقوله های تعاملات محیطی، آگاهی و شناخت محیط و مدیریت محیط؛ ۳. شرایط مداخله گر مشتمل بر مقوله های مزیت آفرینی، خطرپذیری، انگیزه محوری و دانش محوری؛ ۴. راهبردها مشتمل بر مقوله های تخصص گرایی، یکپارچگی، ضابطه گرایی، روابط اداری و هم اندیشی؛ ۵. پیامدها مشتمل بر مقوله های پایداری سازمان، خودبرانگیختگی، خودشکوفایی، موفقیت (کسب هدف)، مهارت محوری، جامعه پذیری سازمانی، پویایی سازمانی، رضایت مندی.
نتیجه گیری: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، به عنوان صنعت خلاق نیاز دارد به ایجاد تغییرات مختلف برای افزایش بهره وری از امکانات و شناخت بیشتر مخاطبان داخل و عرصه بین الملل. برای تحقق این مهم، بایستی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سطح کیفی جذب کارکنان خود را افزایش دهد تا با استفاده از منابع انسانی خلاق، بتواند به موفقیت های مدنظر دست یابد.
ارائه الگوی معنویت افزایی در منابع انسانی در سازمان ها با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
151 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی معنویت افزایی منابع انسانی در آستان قدس رضوی با تأکید بر عوامل کنترل کننده و پیشگیرانه انجام شده است.از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی بکار برده شده است. این پژوهش از روش فراترکیب مبتنی بر مراحل سندلوسکی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به معنویت سازمانی شامل 43 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 90 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه ی مفهومی، مقوله ای و کدها به دست آمد.در هر یک از لایه ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 28 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی از روش آنتروپی شانون و معیارهای CASP استفاده شد و در نهایت نتایج تحقیق منتج به شناسایی ابعاد در شش بُعد اساسی گردید که به طور مشخص ابعاد اصلی اثرگذار بر معنویت افزایی منابع انسانی در سازمان آستان قدس رضوی شامل "هدایت و راهبری"، "ساختاری"، "فردی"، "فرهنگ سازی"، "مدیریتی" و "بازدارندگی"ارائه گردید.الگوی مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب سندلوسکی می تواند به عنوان مبنای برای پژوهش های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کارکنان به منظور ارائه راهبردها و سیاست های اجرایی برای مسئولین و تصمیم گیران در سازمان آستان قدس رضوی در جهت هدایت، راهبری، نظارت و کنترل معنویت افزایی منابع انسانی قرار گیرد.
ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های بخش دولتی: شواهدی از مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد (1402)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
۱۱۳-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش حیاتی سرپرستاران در هدایت امور مراقبتی بیماران و ایجاد محیط سالم کاری، برخورداری آنان از اصول و شایستگی های مدیریتی امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شایستگی مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های آموزشی شهر یزد انجام شده است روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و تحلیلی می باشد که در سال 1402 در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است. نمونه گیری در دو گروه پرستاران (174 نفر) و 49 مدیر بیمارستان و مدیر پرستاری با روش سهمیه ایِ تصادفی و سرشماری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران طراحی شده توسط مرکزی مقدم جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (من ویتنی و اندازه اثر d کوهن) انجام شد. یافته ها: میانگین نمره شایستگی سرپرستاران از دیدگاه مدیران و پرستاران 65/08و در سطح خوب گزارش شد. بر اساس نظر دو گروه، بیشترین نمره شایستگی مربوط به مولفه تعهد به مشتری (27/41± 75/33) و کمترین نمره مربوط به مولفه حل مساله سرپرستاران بود. در میان مولفه های مربوط به شایستگی، "مدیریت جو و فرهنگ سازمانی" (0/762=d= )و "اعتماد و اعتبار" (0/750= d) بیشترین تاثیر را بر شایستگی سرپرستاران داشتند. نتیجه گیری: ضعیف ترین شایستگی سرپرستاران مهارت حل مساله بود که حاکی از لزوم توانمندسازی از طریق آموزش است. با تقویت مهارت های مدیریت فرهنگ سازمانی و ارتباط موثر می توان بخش مهمی از شایستگی های مدیریتی را در سرپرستاران ایجاد نمود.