فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳٬۴۳۸ مورد.
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ ۴شماره ۱
110 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی نقش هوش مصنوعی در افزایش عاملیت کاربر و بازنمایی عناصر فرهنگی در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای می پردازد. این پژوهش تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه ادغام فناوری های هوش مصنوعی با ساختارهای روایی چندمسیره، زمینه ساز خلق روایت هایی می شود که بازتاب دهنده پیچیدگی های فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی هستند. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوای ساختاریافته انجام شده است. در این راستا، دوازده بازی رایانه ای که به طور هدفمند از هوش مصنوعی برای توسعه روایت های تعاملی و بازنمایی عناصر فرهنگی استفاده کرده اند، انتخاب و تحلیل شدند. معیارهای انتخاب عبارت بودند از: وجود ساختار روایی غیرخطی، امکان تصمیم گیری معنادار برای کاربر و بازنمایی مستقیم مسائل اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی در چارچوب روایت بازی. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی، از طریق طراحی سیستم های تصمیم گیری چندشاخه، شخصیت های واکنش پذیر و روایت های تطبیقی، موجب افزایش عاملیت کاربر در شکل دهی به مسیر روایت و بازنمایی فعال عناصر فرهنگی می شود. این بازی ها با خلق موقعیت های تعارض آمیز و ارائه پاسخ های پویا، بستر مناسبی برای بازنمایی عدالت، تبعیض، هم زیستی، هویت فرهنگی و اخلاق موقعیتی فراهم می کنند. واکنش های سیستم های هوشمند، در تنظیم مسیر روایت بر اساس تصمیمات کاربر نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بازی های رایانه ای تعاملی که با بهره گیری از هوش مصنوعی طراحی شده اند، با افزایش عاملیت کاربر و بازنمایی انعطاف پذیر عناصر فرهنگی، به رسانه هایی قدرتمند در بازتاب مسائل اجتماعی و فرهنگی معاصر تبدیل شده اند. این روایت ها، با طراحی موقعیت های چندلایه و پویا، امکان مطالعه عمیق تر روایت های فرهنگی در بسترهای دیجیتال را فراهم می کنند.
تأثیر فناوری واقعیت افزوده بر واکنش های شناختی، عاطفی و رفتاری مصرف کنندگان در پلتفرم های تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
327 - 353
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه گسترش فناوری ها شرایط مناسبی را برای خرده فروشان جهت کسب مزیت رقابتی فراهم کرده است. از این رو مطالعه تأثیر به کارگیری فناوری واقعیت افزوده بر رفتار مصرف کننده بسیار مهم است. در این تحقیق پاسخ های شناختی، عاطفی و رفتاری مصرف کنندگان به این فناوری بررسی شده است.
روش: پژوهش از نوع کمّی و به روش توصیفی علی انجام شده است. جامعه آماری افرادی بوده اند که از فروشگاه های مجهز به فناوری واقعیت افزوده خرید کرده اند. پاسخ گویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: تعامل و کیفیت سیستم، بر غوطه وری؛ لذت و سودمندی رسانه، بر قصد استفاده مجدد و همچنین تعامل، بر علاقه به محصول اثر مثبت دارند. تأثیر کیفیت سیستم بر سودمندی رسانه تأیید نشد؛ اما تأثیر آگاهی از ویژگی های محصول و هم بستگی واقعیت افزوده بر سودمندی رسانه به تأیید رسید. همچنین، تأثیر سودمندی رسانه بر اعتمادبه نفس مصرف کنندگان در انتخاب محصول و قصد خرید تأیید شد.
نتیجه گیری: می توان گفت واقعیت افزوده، بر واکنش های مشتری در تجارت الکترونیک اثرگذار است. برنامه های واقعیت افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرهای کمابیش خوبی بر پاسخ های مصرف کنندگان دارد.
تحلیل اثربخشی کمپین های تبلیغاتی دیجیتال بر تعامل هواداران ورزشی در رسانه های اجتماعی (مطالعه موردی: باشگاه های لیگ برتر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ ۴شماره ۱
33 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش فزاینده رسانه های اجتماعی در خصوص ارتباط بین باشگاه های ورزشی با هواداران، این پژوهش با هدف تحلیل اثربخشی کمپین های تبلیغاتی دیجیتال بر تعامل هواداران ورزشی در رسانه های اجتماعی انجام شده است. مطالعه موردی بر پنج باشگاه برتر لیگ برتر فوتبال ایران متمرکز است و در چارچوب مطالعات افکار عمومی و بازاریابی ورزشی دیجیتال قرار دارد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (91درصد) تأیید شد. جامعه آماری پژوهش، هواداران پنج باشگاه لیگ برتر ایران بود و نمونه ها از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کمی نشان داد که تبلیغات تعاملی در مقایسه با تبلیغات سنتی، بر افزایش میزان تعامل هواداران تأثیر معناداری دارد (میانگین = 60/4 در برابر 85/3، 001/0 > P). تبلیغات شخصی سازی شده نیز بر افزایش احساس تعلق و وفاداری هواداران، تأثیر مثبت و معناداری می گذارد (ضریب مسیر = 65/0، 001/0 > P). از سوی دیگر، تعامل دیجیتال، به عنوان متغیر میانجی، روی وفاداری هواداران تأثیر معناداری نشان می دهد (ضریب مسیر = 80/0، 001/0 > P). در بخش کیفی نیز، مضامینی همچون علاقه به محتوای ویدئویی، استفاده از اینفلوئنسرها و احساس تعلق به تیم، بیشترین فراوانی را در بین بازخوردهای هواداران داشته است. نتیجه گیری: کمپین های تبلیغاتی دیجیتال زمانی اثربخش خواهند بود که با در نظر گرفتن ویژگی های فرهنگی، روان شناختی و نگرشی هواداران طراحی شوند. بهره گیری از مدل های ارتباط تعاملی در رسانه های اجتماعی، می تواند به وفادارسازی هواداران، توسعه برند باشگاه و اثرگذاری بر افکار عمومی منجر شود.
بررسی عوامل مؤثر اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در تصمیم گیری گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
306 - 326
حوزههای تخصصی:
هدف: گسترش سریع پلتفرم های رسانه های اجتماعی، آن ها را به ابزارهای کلیدی برای ارتباط و شکل دهی به افکار عمومی تبدیل کرده است. در این فضای دیجیتال، اینفلوئنسرها به عنوان افرادی تأثیرگذار در هدایت رفتار مصرف کنندگان، به ویژه در بخش گردشگری، نقش مهمی ایفا می کنند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل کلیدی تأثیرگذار اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی بر فرایندهای تصمیم گیری گردشگران انجام شده است و بر نقش آن ها در شکل دهی به انتخاب های مرتبط با سفر تمرکز دارد.
روش: این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده کرده است. با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند، ده نفر از خبرگان حوزه گردشگری برای مصاحبه های عمیق انتخاب شدند تا دیدگاه های تخصصی از ذی نفعان آگاه در این حوزه به دست آید. انتخاب این ده نفر به صورت غیرتصادفی بوده است. داده ها و سناریوها با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی و نرم افزار اف سی مپر تحلیل شدند تا روابط و تأثیرهای بین متغیرها مدل سازی شود. علاوه براین، از نرم افزار یوسی آی نت برای تحلیل شبکه های اجتماعی استفاده شد تا درک عمیق تری از عوامل به هم پیوسته در اکوسیستم اینفلوئنسرها به دست آید. این رویکرد دوگانه، امکان بررسی جامع دیدگاه های کیفی و پویایی های شبکه ای را فراهم کرد.
یافته ها: تحلیل ها نشان داد که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر تصمیم گیری گردشگران، سه عامل به دلیل مرکزیت بیشتر خود در تحلیل شبکه، تأثیرگذارترین بودند: ۱. توانایی اینفلوئنسرها در درک نیازها و علایق مخاطبان؛ ۲. انتشار محتوای باکیفیت؛ ۳. اعتماد براساس تجربه. این عوامل به طور چشمگیری بر ادراکات و انتخاب های گردشگران تأثیر می گذارند و اهمیت ارتباط، کیفیت و اعتبار در ارتباطات مبتنی بر اینفلوئنسرها را برجسته می کنند.
نتیجه گیری: یافته ها نقش حیاتی اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در صنعت گردشگری را، به ویژه در زمینه فناوری های دیجیتال در حال رشد و وابستگی فزاینده به پلتفرم های رسانه های اجتماعی، تأیید می کنند. با توجه به اینکه اینفلوئنسرها همچنان نگرش ها و ترجیحات گردشگران را شکل می دهند، اهمیت استراتژیک آن ها در راهبردهای بازاریابی و ارتباطی بیش ازپیش آشکار می شود. این مطالعه بر نیاز ذی نفعان گردشگری به بهره گیری از قابلیت های اینفلوئنسرها در درک پویایی های مخاطبان، ارائه محتوای جذاب و ایجاد اعتماد برای افزایش جذابیت مقاصد گردشگری و تأثیرگذاری مؤثر بر تصمیمات سفر تأکید می کند.
مرور دامنه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی در ایران: فرامطالعه مقالات منتشرشده تا سال ۱۴۰۰ هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 118
حوزههای تخصصی:
تاکنون مقالات متعدّدی در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی تدوین شده است؛ بااین حال، مطالعات این حوزه پراکندگی موضوعی دارند. وجود یک نقشه مطالعاتی جامع برای حل این موضوع و تدوین برنامه راهبردی برای تحوّل و ارتقای دانش مدیریت راهبردی اسلامی ضروری است. سؤال اصلی این پژوهش این است که: «اندازه و دامنه ادبیات موجود در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی چقدر است؟ چه نقاط قوت و ضعفی دارد و در کدام حوزه ها خلأ پژوهشی بیشتری نمایان است؟». روش تحقیق این پژوهش، مرور دامنه ای است و ورودی آن تمامی مقالات فارسی حوزه مدیریت راهبردی اسلامی هستند که در جامعه علمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند. بر اساس بررسی های انجام گرفته مجموعاً ۵۶۵ پژوهش در این حوزه انجام شده که پس از غربالگری های علمی، 36 پژوهش مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که این حوزه خلأ نظری دارد؛ اگرچه پژوهش های این حوزه در سال های اخیر سیر صعودی داشته اند، اما تعداد آن ها بسیار کم است. علی رغم غنای بسیار زیاد منابع اسلامی اعمّ از قرآن کریم، احادیث شریف، منابع کلامی، فلسفی، اخلاقی، فقهی و...، متاسفانه از این منابع در دانش مدیریت راهبردی بسیار کم استفاده شده است. همچنین در این پژوهش، برای اولین بار، الگوی طبقه بندی هفت لایه ای مباحث مدیریت راهبردی ارائه شده است که عرضه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی بر این الگو نشان می دهد بیش از 60% پژوهش های این حوزه صرفاً در لایه فرایند مدیریت راهبردی انجام شده و در سایر لایه ها یا اساساً پژوهشی انجام نشده و یا پژوهش های انجام شده بسیار حداقلی هستند. در نهایت تلاش شده با توجه به دامنه به دست آمده و ظرفیت های موجود در منابع اسلامی، پیشنهاداتی جهت تحوّل و ارتقای این حوزه دانشی مهم عرضه گردد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی می پردازد.
روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری بخش کیفی، ۱۷ نفر از خبرگان و مدیران گردشگری ایران و در بخش کمّی، کلیه گردشگران به ایران است. روش نمونه گیری در بخش کمّی، غیرتصادفی در دسترس بود. داده های بخش کمّی با توزیع ۳۸۴ پرسش نامه بین گردشگران به ایران جمع آوری شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، مؤلفه هایی بودند که در دسته های عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. عوامل علی: مؤلفه های ارتقای ظرفیت های اقتصادی، توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی. عوامل زمینه ای: ارتقای ظرفیت های اطلاع رسانی، آموزشی، زیرساختی، فناورانه و نیز توسعه زیرساختی، چالش هایی همچون اقتصادی، تبلیغاتی، توسعه فیزیکی و محیطی. عوامل مداخله گر: چالش های اجتماعی فرهنگی، سیاسی حقوقی و قانونی، مدیریتی و نیز موانع اجتماعی فرهنگی. راهبردها: ارتقای ظرفیت های اجتماعی فرهنگی، تبلیغاتی، مسئولیت اجتماعی، اطلاع رسانی، افزایش دانش و آگاهی گردشگری، راهبردهای اجتماعی فرهنگی، راهبردهای بازاریابی و راهبردهای سیاسی قانونی. پیامدها: ارتقای ظرفیت های بازاریابی، توسعه فرهنگی اجتماعی. در نهایت، بر اساس الگوی پیشنهادی، میزان تأثیر مؤلفه های الگو بر یکدیگر آزمون و مشخص شد که مؤلفه ها تأثیر مثبت و معناداری روی یکدیگر دارند.
نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران، مؤلفه های همه گیر و در سطح کلان است. تمام مؤلفه ها از زمینه های قانونی و سیاستی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر می پذیرند؛ از این رو استفاده از ظرفیت رسانه های اجتماعی، می تواند زمینه را برای ارتقای برند ملی، فراهم کند.
بررسی تأثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
288 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد تبلیغاتی برای مقاومت در برابر تأثیر پیام های تبلیغاتی عامل مهمی به شمار می رود؛ بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی است. در این مطالعه، اطلاعات از طریق پرسش نامه ای مشتمل بر ۴۱ سؤال جمع آوری شده است. این پرسش نامه در اختیار ۲۲۰ کاربر شبکه اجتماعی اینستاگرام که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با محاسبه پایایی مرکب و آلفای کرونباخ و روایی هم گرای آن نیز به کمک شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) بررسی و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش تأثیر ابعاد انتقادی (مشکوک شدن به تبلیغات و بیزاری از تبلیغات) و برخی از ابعاد مفهومی (شناخت منبع تبلیغات و درک قصد فروش ادراک قصد متقاعدکننده) را بر استراتژی های مقاومت تأیید می کند.
نتیجه گیری: توسعه مهارت های سواد تبلیغاتی، می تواند به افراد در ارزیابی انتقادی پیام های تبلیغاتی و تصمیم گیری آگاهانه کمک کند.
کنترل استراتژیک از نگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل و نظارت استراتژیک یکی از وظایف اصلی مدیریت استراتژیک است که تحقق جهت گیری ها، اهداف و راهبردهای تدوین شده را پی گیری می کند. اهمیت کنترل و نظارت استراتژیک با افزایش پویایی و پیچیدگی بستر محیط خارجی و داخلی بیشتر می شود. در زمان امیرالمؤمنین علی (ع) اشخاص امین و خبره و قابل اعتماد برای کارهای گوناگون منصوب می شدند و از آنان خواسته می شد تا در بخش های مختلف روابط اجتماعی، حاضر و ناظر و امین و رابط و چشم حکومت باشند و مسائل گوناگون را به حکومت و یا مردم منتقل کنند و پل ارتباطی میان مسئولان جامعه و مردم باشند. این مطالعه کیفی که روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن، اسنادی و کتابخانه ای بوده، با هدف یافتن و توصیف انواع نظارت و کنترل استراتژیک در مدیریت اسلامی با تأکید بر کتاب نهج البلاغه انجام گرفته و به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و تکنیک فیش برداری، به تشریح اهمیت کنترل و نظارت راهبردی و ارائه کلیاتی از مفاهیم و بخش های مختلف این حوزه پرداخته است. در این مطالعه، حدود 1696 مضمون از کتاب نهج البلاغه استخراج، پایش، خلاصه و طبقه بندی گردیده است و درانتها به 14 مفهوم کلیدی دست یافته و در قالب مدلی ارائه شده است. پایه گذاری یک جامعه اسلامی که می خواهد بر اساس مبانی و ارزش های اسلامی و در جهت تحقق اهداف اسلامی شود، مستلزم نظام های کنترلی هماهنگ با این ارزش ها و اهداف می باشد.
الگوی بهره وری در اندیشه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
137 - 170
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت و حساسیت شرایط کنونی کشور و لزوم بهره برداری مناسب از امکانات و منابع در اختیار، موضوع بهره وری به عنوان یکی از عناصر مهم در توسعه توان ملی مطرح و در دستور کار قرار گرفته است. الگوهای مختلفی در این حوزه مطرح شده است و با توجه به لزوم ساخت و بهره برداری از الگوهای بومی و اسلامی، هدف از این پژوهش ارائه الگوی بهره وری مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری مدظله العالی است. در این راستا، این پژوهش از نظر نوع داده، کیفی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی از نوع کیفی و تحلیل مضمون است. به منظور دستیابی به الگوی بهره وری مبتنی بر اندیشه های رهبر معظم انقلاب اسلامی، پیام ها، بیانات و دستورات معظم له تا انتهای فروردین 1403 با جست و جوی کلید واژه بهره وری در تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای (مدظله العالی) مطالعه و کدگذاری شد. یافته های حاصل از پژوهش در طراحی الگو حاکی از آن است که الگوی بهره وری در اندیشه معظم له دربرگیرنده 56 شاخص، 5 مولفه مدیریتی، آموزش و فرهنگ سازی، مدیریت انرژی، مدیریت منابع انسانی، دانش بنیانی، در قالب بُعد پیشران های بهره وری و 3 مولفه تولیدی و خدماتی، اقتصادی و ملی در قالب بُعد پیامدهای بهره وری است.
استفاده از گزارش های سیستم های اطلاعاتی منتخب در بیمارستان های شهر اصفهان (1401)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان های بهداشتی درمانی برای بهبود تصمیم گیری و برنامه ریزی مناسب نیاز به اطلاعات به موقع و صحیح دارند که این اطلاعات می تواند حاصل گزارش های سیستم های اطلاعاتی بیمارستان باشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی وضعیت استفاده از گزارش های سیستم های قاصدک، آواب و سپاس در سه بیمارستان آموزشی شهر اصفهان بود. روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1401- 1400انجام شد. جامعه پژوهش کلیه کاربرانی بود که از گزارش های سیستم های قاصدک، آواب و سپاس استفاده می کردند. انتخاب شرکتکنندگان به روش مبتنی بر هدف انجام گرفت و 139 نفر شناسایی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس گزارش های حاصل از سیستم های منتخب طراحی و روایی و پایایی آن تایید شد. داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی (فراوانی و درصد) گزارش شد. یافته ها: سرپرستاران (62/63 درصد) بیشترین شرکت کنندگان بودند. برنامه ریزی و تصمیم گیری(98 درصد) بیشترین دلیل استفاده از گزارش های سیستم آواب بود. کاربران سیستمهای سپاس و قاصدک به ترتیب 7/34 درصد و 6/82 درصد برای اهداف ارزیابی و نظارتی از گزارش این سیستم ها استفاده می کردند. نتیجه گیری: تمام کاربران سیستم های اطلاعاتی مورد مطالعه بهطور روزمره از گزارشهای این سیستمها برای اهداف مختلف استفاده می کنند ولی شناخت و توجه کافی نسبت به قابلیت های متعدد آنها ندارند. توصیه می شود به منظور استفاده از این قابلیت ها برای برنامه ریزی و تصمیم گیری های اثربخش به ویژه در بیمارستانها آگاهی این کاربران افزایش یابد.
جهاد سازندگی در کشاکش با قفس آهنین بوروکراسی مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 42
حوزههای تخصصی:
جهاد سازندگی، پس از انقلاب اسلامی برای رفع محرومیت در روستاها و رونق کشاورزی شکل گرفت، اما غفلت از توجه به نظم اجتماعی و مبانی فلسفیِ حاکم بر آن، باعث شد تا در مدت کوتاهی تبدیل به وزارت خانه شود. هدف این مقاله، نشان دادن تمایز منطق سازمانی جهاد سازندگی از سازمان بوروکراتیک مدرن در سطح تحلیل نظم اجتماعی و مبانی فلسفی آن است. به این منظور در این مقاله با توجه به نظریه اجتماعی ماکس وبر و کارل مارکس، نشان داده شده که بوروکراسی مدرنِ غربی چه نسبتی با توسعه سرمایه داری غربی دارد. پس از آن، با نظر به مدرنیزاسیون یا تجدد اجباری رضاخان و برنامه های توسعه سرمایه داری پهلوی دوم، تاثیرات آن در توسعه بوروکراسی غربی در ایران بررسی شده است. در مرحله بعد، با تعدیل نظریه داده بنیاد تحت تاثیر نظریه اجتماعی انقلاب اسلامی با روایت شهید مرتضی مطهری (ره)، مولفه های جهاد سازندگی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابیِ کدهای 30 مصاحبه، احصاء شده و با مولفه های بوروکراسی رایج در دوره پهلوی مقایسه شده است. یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهد که غفلت از تحلیل جهاد سازندگی در سطح نظریه اجتماعی و مبانی فلسفی انقلاب اسلامی، باعث شد تا جهاد سازندگی در وزارت جهاد کشاورزی استحاله شود.
طراحی مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند (مورد مطالعه: شرکت مپنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
131 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با وجود ظهور مفاهیمی چون هوشمندسازی محیط کار، تحول دیجیتال و صنعت 4.0 که باعث تغییرات عظیمی در محیط کسب وکار شده است، اما منابع انسانی همچنان ضروری ترین منبع برای پایداری سازمان ها هستند. نکته بسیار کلیدی در مدیریت سازمان های هوشمند، تمرکز بیش از حد مدیران چنین سازمان هایی بر تکنولوژی و غفلت از نقش منابع انسانی است. یکی از مشکلات اصلی سازمان ها در دنیای متحول و به شدت متغیر امروزی، شناسایی عواملی است که می تواند در بروز رفتار شهروندی سازمانی که یکی از پدیده های نوظهور است، تاثیر بگذارد. در حالی که بسیاری از مدیران بر روش های مبتنی بر پاداش مانند افزایش حقوق ماهیانه، ترفیع شغلی و غیره به عنوان عوامل موثر بر بروز رفتار شهروندی تاکید داشته اند، اما تحقیقات جدید نشان می دهد که عوامل روحی-روانی بیش از پاداش بر بروز چنین رفتارهایی تاثیر دارند. این مساله، یکی از مهم ترین چالش ها در سازمان های هوشمند محسوب می شود؛ بدین معنی که مدیران فکر می کنند با فراهم آوردن بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی می توانند باعث تعالی و موفقیت سازمان شوند. این در حالی است که حتی در سازمان های هوشمند نیز کماکان نیروی انسانی عامل اصلی موفقیت/شکست سازمان است. از طرف دیگر ادبیات پژوهش نشان می دهد که تاکنون هیچ تلاشی برای برجسته تر کردن نقش رفتارهای شهروندی در سازمان های هوشمند انجام نشده است و به طور مشخص الگوی خاصی جهت توسعه رفتار شهروندی سازمانی در سازمان های هوشمند انجام نشده است. با این توضیحات و با در نظر گرفتن این شکاف تحقیقاتی عمده، در پژوهش حاضر به طراحی مدل حمایتی سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند پرداخته می شود.روش : این پژوهش از لحاظ فلسفه تحقیق ذیل مطالعات کاربردی (پراگماتیسم) قرار می گیرد. از لحاظ رویکرد پژوهش، یک مطالعه استقرایی است؛ از لحاظ استراتژی، با رویکرد داده بنیاد انجام می شود؛ از لحاظ نوع روش به صورت کیفی و از لحاظ زمانی به صورت مقطعی انجام می شود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش از رویکرد داده بنیاد استفاده شده است. نظریه داده بنیاد یک روش تحقیق قوی و استقرایی برای کشف نظریه های جدید است. در این روش، محقق با هیچ فرضیه ازپیش تعیین شده ای در مورد نتیجه وارد نمی شود و نگران اعتبار یا توصیف نیست. در عوض، محقق به داده هایی که جمع آوری می کند اجازه می دهد تا تجزیه وتحلیل و ایجاد نظریه او را هدایت کند و منجربه اکتشافات جدید شود. جامعه آماری شامل گروهی از خبرگان حوزه مدیریت دولتی، مدیران سازمان های هوشمند و رفتار شهروندی است. نمونه گیری با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. نمونه گیری از صاحب نظران در این پژوهش تا زمانی ادامه پیدا کرده که فرایند اکتشاف و تجزیه وتحلیل به نقطه اشباع نظری برسد. در تحقیق حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران، مصاحبه ها پیاده سازی و سپس داده های جمع آوری شده تحلیل و ترکیب شده اند. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد (گراندد تئوری) و با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شده است.نتایج: براساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی (تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی)، زمینه ای (جو سازمانی حامی رفتار شهروندی)، مداخله گر (بوروکراسی سازمانی)، پدیده محوری (حمایت سازمانی مبتنی بر رفتار شهروندی)، راهبردها (توانمندسازی کارکنان)، و پیامدها (رضایت و پیشرفت شغلی) شناسایی شد. براساس مولفه های شناسایی شده، مدل پارادایمی حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی توسعه داده شد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده جو سازمانی حامی رفتار شهروندی به عنوان شرایط زمینه ای شناسایی شد. یک محیط کاری مثبت باعث بهبود روحیه کارکنان، حفظ و بهره وری می شود. این به بهتر شدن یک محل کار برای همه کمک می کند. محیط کار این پتانسیل را دارد که به طور قابل توجهی بر روحیه کارکنان، روابط محل کار، عملکرد، رضایت شغلی و سلامت کارکنان تأثیر بگذارد. براساس نتایج به دست آمده، تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی به عنوان عوامل زمینه ای شناسایی شدند. در رابطه با تعهد مدیریت باید عنوان کرد که بروز رفتارهای شهروندی کارکنان نتیجه یک بده بستان بین کارکنان و مدیران است، به شکلی که اگر مدیران نسبت به دغدغه های کارکنان اهمیت نشان دهند در این صورت کارکنان نیز به احتمال بیشتری رفتار شهروندی از خود بروز می دهند. در رابطه با مالکیت روان شناختی باید عنوان کرد که مالکیت روان شناختی وضعیتی است که در آن، فرد به یک هدف یا بخشی از آنکه از نظر ماهیت می تواند مادی یا غیرمادی باشد، احساس مالکیت می کند و می گوید «آن مال من است». در واقع، مالکیت روان شناختی بازنمای تعلق عاطفی و شناختی بین فرد و سازمان است که بر رفتار و ادراک فرد از خود اثر می گذارد. ازاین رو می توان احساس مالکیت روان شناختی را یکی از عوامل موجد رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفت. رهبری اخلاقی نیز شکلی از رهبری است که بر ارزش های اخلاقی چه از سوی مدیران و چه از سوی کارکنان تاکید زیادی دارد. همچنین اعتماد یک عامل اجتناب ناپذیر در شکل گیری رفتارهای شهروندی است؛ به شکلی که در غیاب اعتماد - حتی اگر سایر شرایط محیط نیز مناسب باشد - نمی توان انتظار بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را داشت.براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، بوروکراسی سازمانی شامل شاخص های نگرش های منفی مدیران به کارمندمحوری، بی توجهی به استقلال شغلی، عدم حضور کارکنان در تصمیم گیری، رهبری استبدادی، تمرکز اکید بر سلسله مراتب، تمرکز بر روش های سنتی مدیریت، ناکافی بودن اقدامات مدیریت منابع انسانی، کمبود روابط درون سازمانی به عنوان مقوله شرایط مداخله گر در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند. بوروکراسی - حتی اگر برای پیشبرد فعالیت های سازمان ضروری باشد - به عنوان یک عامل بسیار منفی بر رفتارهای کارکنان عمل می کند؛ زیرا کارکنان پیش از آنکه ابزار و پیچ و مهره ساختار عظیمی به نام سازمان باشند، انسان هستند. براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، توانمندسازی کارکنان شامل ایجاد تناسب میان توانایی و وظیفه محوله، رفع تضاد میان کار و خانواده، تجربه کاری و تسلط داشتن بر حرفه خود، تقویت خودپنداره به عنوان مقوله راهبردها و اقدامات در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند.رضایت و پیشرفت شغلی به عنوان پیامدهای حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی شناسایی شدند. مفهوم رضایت شغلی بیانگر احساسات و نگرش های مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی گفته می شود که کسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوردار است؛ یعنی به طور کلی، شغلش را دوست می دارد، برای آن ارزش زیادی قائل است و به گونه ای مثبت به آن می نگرد و در مجموع، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار می باشد. در رابطه با شرایط زمینه ای اقداماتی چون ارتباطات درون سازمانی، کارمندمحوری، افزایش مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمانی و تجمیع سرمایه اجتماعی پیشنهاد می شود. در رابطه با عوامل علّی، اقداماتی چون مدیریت منابع انسانی برندمحور، افزایش مسئولیت پذیری و پاسخگویی، توسعه و ترویج برنامه های قدردانی و تشویق و افزایش خودآگاهی و بصیرت کارکنان توصیه می شود. در رابطه با پدیده محوری، رعایت ملاحظات شخصی کارکنان، بهبود کیفیت زندگی کاری، تقدیر از رفتارهای فرانقش، ارائه مشاوره، و تقویت سیستم بازخورد توصیه می شود. در رابطه با شرایط مداخله گر، کاهش سلسله مراتب سازمانی و تقویت رهبری مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با راهبردها، افزایش اختیارات به کارکنان، تاکید بیشتر بر کار تیمی، تقدیر از ایده های نوآورانه کارکنان و تقویت تصمیم گیری های مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با پیامدها، تقویت و به روزرسانی سیستم ارزیابی عملکرد، ترفیع سازمانی براساس عدالت و انصاف و همچنین حمایت بیشتر از ارزش های اخلاقی توصیه می شود.
مزایا و چالش های نسخه نویسی الکترونیک دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
۱۱۷-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرایند نسخه نویسی یکی از دغدغه های اصلی سیاست های سلامت است و تلاش برای ارتقای مستمر نسخه نویسی بهینه و مناسب در بیمارستانهای آموزشی درمانی ضروری است. هدف از این مطالعه شناسایی مزایا و چالش های اصلی نسخه نویسی الکترونیک دارویی در بیمارستان های آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود. روش ها: پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیل محتوا درسال 1402 اجرا شد و مزایا و چالش های نسخه نویسی الکترونیکی از دیدگاه چهار گروه ذینفع (پزشکان، مسئولین فنی داروخانه ها، بیماران و کارشناسان بیمه) بررسی MAXQDA شد. ذینفعان به صورت هدفمند در مصاحبه شرکت نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از نرمافزار 2020 انجام شد. یافته ها: رفع ناخوانایی دستورات دارویی و متعاقب آن کاهش خطاهای دارویی و نیز بهبود امنیت و محرمانگی اطلاعات از مهمترین مزایای نسخه نویسی الکترونیکی میباشند. قطعی و کندی متناوب سرعت اینترنت و کامل نبودن زیرساخت ها، جستجوی سخت داروها، عدم هشدار برای تداخلات دارویی، عدم ارتباط با سیستم های تصمیم یار بالینی نیز به عنوان چالش های اصلی این سیستم شناسایی شدند. نتیجه گیری: پیاده سازی سیستم نسخه نویسی الکترونیکی برای ارتقای نظام سلامت کشور ضروری است. لازم است مزایای این سیستم به خوبی معرفی و آموزش های موردنیاز به اشکال مختلف جهت استفاده درست به کاربران داده شود. ارتباط مستمر با کاربران و دریافت نقطه نظرات آنها موجب پیاده سازی دقیق نسخه نویسی الکترونیکی و حذف نقاط منفی آن خواهد شد.
ابعاد هوش سازمانی در پرتو آموزه های اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«هوش سازمانی» از منظر اسلام مفهومی جامع و چندبعدی است که با تکیه بر آموزه های دینی به دنبال تعالی سازمان هاست. ازآنجاکه قرآن کریم و سخنان پیشوایان معصوم وسیله هدایت و رستگاری انسان ها بوده است، این پژوهش به منظور تبیین ابعاد هوش سازمانی، در پرتو آموزه های دینی، با روش کیفی تحلیل مفهومی و استنباطی انجام گرفته و با استعانت از تفاسیر ارزشمند قرآن کریم و با روش کمّی پرسش از خبرگان حوزوی و مدیریتی، تلاش شده است تا اعتبار و پایایی این استنباط ها به دست آید. یافته های این تحقیق عبارت است از: باور به هدف، آینده نگری، ترغیب کارکنان، وحدت فرماندهی، آینده مطلوب بشر، ایجاد محبت، ایمان به خدا و امنیت روانی، عملکرد، مسئولیت پذیری، علم و آگاهی، تقویت روحیه و تکریم ارباب رجوع، که به عنوان مهم ترین ابعاد هوش سازمانی از آموز های اسلامی به شمار می آیند. با توجه به ابعاد ذکرشده می توان گفت که اسلام با ارائه یک نظام ارزشی جامع و متعادل، نقش مهمی در توسعه و ارتقای هوش سازمانی ایفا می کند.
طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی را می توان یک مدل ارتباطی دانست و همان گونه که می دانیم، ارتباطات همواره دوسویه است؛ به این معنا که هویت برند و تصویر و ذهنیت از برند، همگی اهمیت بسیار زیادی دارند. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی موادغذایی در ایران است.
روش: این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. جامعه آماری آن، کارشناسان دانشگاهی و خبرگان صنعتی بوده است. کارشناسان دانشگاه، از میان اعضای هئیت علمی با مدرک دکتری مدیریت بازرگانی و بازاریابی و خبرگان صنعتی، از بین معاونان و مدیران حوزه بازاریابی و فروش شرکت های تولید با حداقل ۱۰سال سابقه کار انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند انجام شد. در مجموع تعداد ۱۵ نفر به عنوان مشارکت کننده در پژوهش شرکت کردند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: نتیجه این پژوهش به ارائه الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی ایران منجر شد. این الگو از ۹ مقوله اصلی (معیار) و ۲۶ شاخص تشکیل شده است. معیارهای فناوری اطلاعات، برند، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات، محصول، مشتری، فروش و درون سازمانی، نُه معیار شناسایی شده برای الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران است.
نتیجه گیری: در بازارهای به شدت رقابتی امروز، مدیران شرکت ها در جست وجوی روش های جدیدی هستند تا به کمک آن ها، مردم را از محصولات و بهبود برند خود آگاه کنند. یکی از این روش های جدید، برندسازی مبتنی بر رسانه های اجتماعی است که در این پژوهش الگوسازی شد.
واکاوی عوامل موثر بر ویژگی های فردی در رفتار شهروندی سازمانی، با تاکید بر کارکرد توجه در بروز رفتار از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 217
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی سازمانی به رفتارهای مفیدی اطلاق می شود که در شرح وظایف مشخص نشده است، اما در حین انجام وظایف سازمانی توسط کارکنان سازمان انجام می شود. در علم رفتار، عوامل مختلفی برای عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی برشمرده شده است. گروهی از این عوامل به ویژگی های فردی اشاره دارد که در هر کارمند نسبت به سایرین متفاوت است. علامه طباطبایی یکی از مؤثرترین متفکران اسلامی معاصر است که نظام فلسفی ایشان به تبیین فلسفه عمل توجه ویژه ای داشته است، تلویحات فلسفه عمل ایشان بر مسئله رفتار شهروندی سازمانی می تواند دریچه های جدیدی در علم رفتار سازمانی ایجاد کند. . پژوهش پیش رو که مبتنی بر پایان نامه دکتری در زمینه نقش و کارکردهای توجه از دیدگاه علامه طباطبایی است، در قالب یک پژوهش میان رشته ای، پیامدهای نقش توجه افراد در شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی آنها را تبیین می کند. بنابراین این تحقیق بر اساس روش تحقیق ضمنی است که از جمله یافته های موثر این تحقیق می توان به نقش ویژه توجه کارکنان هم در نوع رفتار و هم در شدت رفتار اشاره کرد. آشنایی افراد و مدیران با نحوه کنترل و مدیریت توجه از جمله مواردی است که مورد غفلت قرار گرفته و اگر در مدیریت رفتار سازمانی مورد توجه قرار گیرد، نقش تحول آفرین در آن ایفا خواهد کرد.
حرکت درونی، بیرونی و عمومی، مبنای ارزیابی دولت ها در نگاه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
103 - 135
حوزههای تخصصی:
با بررسی ادبیات علمی حوزه مدیریت دولتی، این مسئله روشن می شود که دستیابی به الگویی نظام مند و بومی برای ارزیابی دولت ها در منابع آشکار، امری دشوار است. در این راستا و به منظور تدوین الگوی ارزیابی دولت ها، بیانات رهبر معظم انقلابمدظله در دیدارهای سالانه با اعضای هیئت دولت به علاوه متن احکام تنفیذ با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته است. در این بررسی توصیف ها و توصیه های ایشان ناظر به عملکرد دولت، برچسب مفهومی دریافت کرده است، که در نهایت 92 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر به دست آمد. مبتنی بر نتایج این پژوهش، دولت ها را می توان در سه محور حرکت درونی، حرکت بیرونی و حرکت عمومی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. حرکت درونی، مجموعه اقدامات و تدابیری است که به اداره سازمان دولت اشاره دارد و مقدمه حرکت بیرونی دولت نیز می باشد، شامل «برنامه ریزی»، «راهبری»، «اشراف» و «شایستگی های دولتمردان». حرکت بیرونی؛ یعنی تاثیرگذاری دولت در بیرون از خود و ایفای مأموریت های دولت در حوزه های مختلف شامل «امنیت»، «فرهنگ»، «علم»، «اقتصاد»، «سیاست» و «تعاملات». حرکت عمومی نیز اشاره به نقش بسترسازی و هدایت کنندگی دولت برای حضور عموم مردم در جهت حرکت به سوی چشم انداز تمدن اسلامی دارد که شاخص های این بعد در دو محور «غایات» و «پیشران ها» سامان یافته اند.
کارآموزی دانشجویان رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی: چالش ها و راهکار ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهبود کیفیت آموزش در ارتقای بهره وری وکیفیت فراگیری و قابلیت های فراگیران ضروری است. این مطالعه با هدف بهینه سازی ارایه واحد کارآموزی دانشجویان رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی انجام شد. روش: مطالعه به روش کیفی انجام شد. در این مطالعه، از دیدگاه ذینفعان همراه با مرور مطالعات استفاده شد. تعداد 35 مصاحبه با دانشجویان، اعضاء هیئت علمی دانشگاه ها، مدیران بیمارستان، کارشناسان بهبود کیفیت بیمارستان، مربیان یا مسئولین کارآموزی رشته و مدیران ستادی دانشگاه ها صورت گرفت. درآخر، برای اعتبارسنجی، پانل کارشناسی با حضور اعضاء هیئت علمی آموزشی و پژوهشی مرتبط با رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، کارشناسان بهبود کیفیت بیمارستان و مدیران بیمارستان برگزار شد. یافته ها: دانشجویان دوره کارآموزی را در بیمارستان ها و واحد های ستادی زیر نظر مسئول واحد می گذراندند. نحوه ارزشیابی، تفاوت های قابل ملاحظه ای داشت. ارزشیابی براساس گزارش کتبی، انجام پروژه، ارزیابی مسئول مستقیم در فیلد، ارزیابی استاد مسئول درس و یا به صورت ترکیبی صورت می گرفت. چالش های بهبود ارایه واحد کارآموزی شامل: چالش های سیستم آموزشی، چالش های اساتید و مربیان، چالش های مربوط به دانشجو و چالش های مربوط به مقاصد کارآموزی بودند. راهکارهای این مطالعه نیز در چهار طبقه استاد و مربی درس، سرفصل دروس، رابط بیمارستان و مراکز آموزشی تقسیم شد. نتیجه گیری: استفاده از مربیان دارای تجربه، استفاده هم زمان از دو مربی شامل یک استاد دانشکده و یک مربی در سازمان، تدوین دقیق تر عناوین ضروری هر دوره، به روز کردن سرفصل های رشته به خصوص واحدهای عملی با کمک و پیگیری اعضا بورد رشته و الزام حضور دانشجویان در جلسات کمیته های بیمارستانی جهت اجرای بهتر دوره کارآموزی می تواند منجر به بهبود این دوره شود.
تأثیر اعتبار تأییدکننده بر بخشندگی و عشق به برند با تعدیلگری نگرش به برند در پلتفرم های چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر اعتبار تأییدکننده بر بخشندگی و عشق به برند، در پلتفرم های چندرسانه ای از طریق تعاملات اجتماعات آنلاین برند و هویت برند و تعدیلگری نگرش به برند بوده است.روش: این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی است. جامعه آماری آن، کلیه مصرف کنندگان برند مک در پلتفرم های چندرسانه ای بوده است. از آنجا که تعداد مصرف کنندگان برند مک در پلتفرم های چندرسانه ای نامشخص و نامحدود بود، بر اساس جدول مورگان برای جامعه نامحدود، ۳۸۴ نمونه به روش غیرتصادفی در دسترس تعیین شد. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه استاندارد نیک هاشمی، کندی و ماوندو (۲۰۲۳) جمع آوری شدند. برای سنجش روایی صوری، از نظر خبرگان، روایی هم گرا و واگرا و تحلیل عاملی و برای پایایی، از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد.یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار پی ال اس ۳ انجام شد. بار عاملی متغیرها از 4/0 بیشتر به دست آمد و گویه ها روایی مناسبی داشتند. میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 بود و روایی هم گرای خوب سازه را نشان داد. آلفای کرونباخ و پایایی مرکب متغیرها کمتر از 7/0 نبود و پایایی تأیید شد. نتایج نشان داد که قابل اعتماد بودن و جذابیت تأییدکننده مشهور و نیز هویت برند، بر تعاملات اجتماعات آنلاین برند تأثیر معناداری دارد؛ اما این تأثیرگذاری برای بُعد تجربه و تخصص معنادار نیست. همچنین تجربه و تخصص تأییدکننده مشهور بر هویت برند تأثیر معناداری دارد؛ اما این تأثیرگذاری برای ابعاد قابل اعتماد بودن و جذابیت معنادار نیست. هویت برند بر عشق به برند و بخشش برند تأثیر معناداری می گذارد. تعاملات اجتماعات آنلاین برند بر عشق به برند تأثیر معناداری دارد؛ اما تأثیر تعاملات اجتماعات آنلاین برند بر بخشش برند معنادار نیست. همچنین تأثیر عشق به برند بر بخشش برند نیز معنادار گزارش شده است. در نهایت یافته ها نقش تعدیلگر نگرش به برند در روابط بین قابل اعتماد بودن و تجربه و تخصص تأییدکننده مشهور و هویت برند بر تعاملات اجتماعات آنلاین برند و همچنین، جذابیت تأییدکننده مشهور بر هویت برند را تأیید کرده است.نتیجه گیری: مشارکت جامعه برند در محیط مجازی، به دلیل فناوری های نوآورانه صورت می گیرد. این مطالعه بر تئوری های اعتبار منبع و هویت اجتماعی مبتنی بود. داده ها از اعضای انجمن آنلاین برند آرایشی مک جمع آوری شد. نتایج نشان می دهد که قابل اعتماد بودن و تخصص تأییدکنندگان مشهور، می تواند به عنوان سیگنال های ارتباطی، برای تسریع فرایند هویت برند مصرف کننده و مشارکت جامعه برند مجازی استفاده شود. مصرف کنندگانی که به شدت با نام تجاری شناسایی می شوند و در جامعه مجازی آن شرکت می کنند، به احتمال زیاد با برند پیوند عاطفی برقرار می کنند و پس از یک بحران آن را می بخشند.
طراحی الگوی تعاملی مدیریت نزدیکان کارگزاران در حکمرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
137 - 167
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت نزدیکان کارگزاران نظام به یکی از مهم ترین مسائل حکمرانی در کشور تبدیل شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تعاملی مدیریت نزدیکان کارگزاران در حکمرانی اسلامی صورت می پذیرد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش انجام آن، در طبقه تحقیقات کیفی-اکتشافی قرار می گیرد. برای انجام این تحقیق از روش داده بنیاد استفاده شد که بر اساس آن 17 نفر از اساتید خبره دانشگاه های استان آذربایجان شرقی که در حوزه مورد پژوهش صاحب نظر هستند و سابقه مدیریت اجرایی در سطح کلان داشتند مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و حاصل آن استخراج 148 کدباز، 22 کد انتخابی و 10 کد محوری بود. درنهایت با استفاده از روش اشتراوس-کوربین مدل نهایی و الگوی جامع تعامل با نزدیکان کارگزاران با تأکید بر مدیریت و کنترل آن ها که مقوله محوری پژوهش حاضر را تشکیل می دهد طراحی شد. مشروعیت و مقبولیت نظام به عنوان عوامل علّی، انحصارطلبی و زیاده خواهی کارگزاران و نزدیکانشان عوامل زمینه ای، زوال نیروی انسانی و فروپاشی اداری عوامل مداخله گر، کسب و ترمیم مشروعیت، راهبرد و راهکارهای تربیتی و سیستمی به عنوان پیامدهای الگو شناسایی و دسته بندی شدند و کنترل شدید نزدیکان کارگزاران به دلیل کثرت دلالت کدها بر آن، مقوله محوری الگو قرار گرفت.