فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                اشتغال زنان، همیشه از ابعاد گوناگون مورد بحث بوده است. ایجاد پاردوکس در زمینه اشتغال زنان، اندیشه وران حوزه های اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و دینی را با پرسش هایی روبه رو کرده است. خط استدلال این مقاله این است که ببینیم رویکرد اسلام نسبت به اشتغال زنان چیست؟ موانع و چالش های فراروی مسأله اشتغال زنان دریک جامعه اسلامی کدام است؟ این پژوهش تلاش نموده به روش اسنادی و از نوع مطالعه اکتشافی، با مرور سیستماتیک مطالعات انجام شده دراین زمینه و ملاحظات نظری برگرفته شده از دیدگاه اسلام، به تحلیل وضعیت اقتصادی و معیشتی زنان با تأکید بر انطباق آن بر آموزه های اصیل دینی درکشور اسلامی ایران بپردازد که هدف اصلی آن را شکل می دهد. یافته ها نشان داد دین اسلام با اینکه اصل استقلال اقتصادی را برای زنان قائل شده، یعنی زنان هم مالک کار و تولید خود بوده و هم هیچ گونه مسئولیتی در برابر اقتصاد خانواده ندارند، اما درشرایط واگذاری کار به زنان در اسلام، مصلحت جامعه، خانواده و شرایط و مسائل فردی را هم مدنظر داشته، که این محدودیت هایی را برای کار زنان بوجود می آورد. شواهد جمعیت شناختی نشان می دهد میزان مشارکت اقتصادی زنان از93/12 درصد در سرشماری 1355به 16درصد درسرشماری 1395 افزایش یافته که مبین تغییر و تکامل مشارکت زنان دراقتصاد اسلامی، تغییر هویت فردی و اجتماعی آنان است. افزایش تعداد فارغ التحصیلان زن در دوره های آموزش عالی، افزایش اشتغال زنان در بخش های مختلف اقتصادی و افزایش میزان فعالیت زنان در بخش های مدیریتی نسبت به دهه های گذشته حکایت از رشد قابل توجهی دارد. با این وجود، عدم فرصت و امکانات برابر با مردان دریافتن شغل، سطح دستمزد پایین تر نسبت به مردان و میزان بیکاری زنان به ویژه در سطوح آموزش عالی، وجود برخی محدودیت های اجتماعی و فرهنگی برای اشتغال زنان، طرز تلقی و نگرش نادرست جامعه نسبت به شایستگی زنان در مشاغل مختلف، گسترش نابرابری جنسیتی در دسترسی به منابع و به دنبال آن افزایش آسیب ها به لحاظ عدم آمادگی و پذیرش جامعه از بعد امنیت اجتماعی برای زنان در عرصه فعالیت اقتصادی، از مهم ترین دغدغه ها و چالش های اساسی اشتغال زنان در کشور اسلامی ایران است.            
            عوامل موثر بر احتمال طلاق در ایران با استفاده از روش داده های شبه تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)                                    
                        129 - 150                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                طلاق، زنگ خطر جدی است که هزینه به سامان سازی آن بیش از هزینه های مقابله با پیامدهای اجتماعی- اقتصادی و سیاسی آن است. از این رو، بررسی علل و پیامد آن و راه های برون رفت از آن باید در برنامه های سیاست گذاران کلان کشور باشد. در این مقاله صرفا با هدف درک بهتر از ارتباط میان آموزش و اشتغال زنان با طلاق، عوامل اقتصادی اجتماعی موثر بر طلاق در سطح استان های ایران با استفاده از ریزداده های طرح هزینه-درآمد خانوار شهری در سال ۱۳۹۳ و کاربرد روش داده های شبه تابلویی بررسی شده است. داده های اولیه شامل 18885 خانوار شهری بوده است که در مرحله اول زیر بخشی از داده ها شامل سرپرستان خانوار مرد و زنِ مطلقه و متاهل (۱۶۵۰۳ مشاهده) انتخاب و در سطح استان ها دسته بندی شدند. براساس داده های اولیه و دسته بندی شده، توصیف داده ای صورت گرفت. در مرحله بعد با روش داده های شبه تابلویی دیتون(۱۹۸۵) و قزوانی و گواید(2001)، مدل تحقیق با لحاظ سن و سواد سرپرست خانوار با تاکید بر آموزش و اشتغال زنان،  اندازه و درآمد خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار، به روش حداکثر درستنمایی برآورد گردید. براساس نتایج حاصل از برآورد، اندازه خانوار، اشتغال سرپرست خانوار و با سوادی او و درآمد خانوار احتمال طلاق را کاهش می دهد در حالی که اثر تحصیلات عالی برای زنان و اشتغال آنان بر احتمال طلاق مثبت بوده است. هم چنن رابطه سن و طلاق U وارونه است. یعنی در سال های اولیه زندگی مشترک و سال های انتهایی آن، احتمال طلاق کمتر از سال های میانی زندگی سرپرست خانوار است.            
            مقایسه امتیازات و محدودیت های حقوقی زنان بعد از نکاح در ایران با برخی کشورهای اسلامی
                منبع:
                زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴                                    
                        93-105                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف از تحقیق حاضر، مقایسه امتیازات و محدودیت های حقوقی زنان بعد از نکاح در قوانین کشور ایران با برخی کشورهای اسلامی می باشد. جامعه مورد بررسی مسائل حقوقی زنان است و نمونه پژوهش امتیازات و محدودیت های حقوقی زنان است. طرح پژوهش توصیفی –تحلیلی بود. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. با استفاده از روش تحلیل داده ها و بر اساس یافته های این پژوهش امتیازات حقوقی زنان بعد از نکاح در ایران و برخی کشورهای اسلامی عبارت اند از : مهریه، اجرت المثل، توارث، نفقه زن، نفقه جنین، حقوق زنان در دوران بارداری و شیردهی، حق امتناع زن از ایفای وظایف زوجیت، استقلال مالی زن در نکاح، شرط برخورداری از نصف دارایی در صورت طلاق از سوی مرد، طلاق قضایی و محدودیت های آن ها شامل تمکین ، ریاست مرد، اشتغال زن، تابعیت، سکونت و اجازه زن برای خروج از منزل بود.            
            توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست گذاری های کلان و خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴                                    
                        529 - 555                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در جوامع توسعه یافته، حق بر سلامت مفهوم وسیعی یافته و حق دسترسی به آن در ابعاد مختلف بازتعریف می شود. تبیین حق بر سلامت زنان تحت تأثیر جنسیت و تجربه تغییرات متعدد در طول دوره های زندگی آنان، واجد اهمیت خاص است و نیازمند ایجاد ساختار جدید مبتنی بر آگاهی و معرفت دقیق بر نیازها و عوامل مؤثر بر آن است. در اندیشه حقوق عمومی، تأمین سلامت همگانی و حفظ بهداشت شهروندان از تکالیف اساسی دولت هاست که مداخله دولت شامل طیف وسیعی از اقدامات در راستای ارتقای سطح سلامت از طریق تدوین قوانین و نظارت بر آن ها و با هدف اجرای فرایندها و سیاست های کلان اثربخش در این حوزه می شود. این پژوهش، که با هدف شناسایی ابعاد مختلف حق بر سلامت زنان و تکالیف دولت ها نگاشته شده است، از نظر نوع کیفی و به لحاظ روش به صورت توصیف و تحلیل اسناد مربوطه انجام شده است. حق بر سلامت زنان را در ابعاد متعدد جسمی، معنوی، روانی، اجتماعی، شغلی، زیست محیطی و فکری شناسایی و شاخص سازی کرده است. یافته های تحقیق و بررسی اسناد بالا دستی و سیاست گذاری های کلان حاکی از آن است که نه تنها قوانین موجود فاقد اثر بخشی لازم در عمل و اجرا هستند، بلکه از جنبه ماهوی صرفاً به برخی از ابعاد حق بر سلامت زنان توجه شده است. بنابراین تدوین برنامه جامع تقنینی سلامت زنان در همه حوزه ها مبتنی بر سیاست های کلان تحول محور به منزله یکی از شاخص های توسعه یافتگی ضرورت دارد.            
            بررسی مفهوم لباس بودن زن و شوهر در آیه 187 سوره بقره
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                همسری بر پایه ی ازوداج میان زوجین پدید می آید. درباره ی کیفیت این رابطه اظهار نظرهای متفاوتی از سوی صاحبنظران و مکاتب مختلف صورت گرفته است. از دیدگاه اسلام، مرد و زن در قبال هم و در جایگاه همسری، مسئولیت هایی بر دوش دارند. یکی از تعابیر قرآن در این باره آیه 187 سوره بقره است."«...هن لباس لکم و انتم لباس لهن...»" یعنی «... زنان لباس شما هستند و شما لباس آنان هستید... ». در این مقاله به مفهوم لباس بودن زن و شوهر نسبت به یکدیگر با توجه به روایات وارده در این باب و تفاسیر مهم شیعی و اهل سنت پرداخته می شود. طبق بررسی های انجام شده، لباس بودن زن و شوهر در مواردی که قرآن به آن تشبیه کرده است، نتایج مثبتی برای زن و مرد در زندگی مشترک در بر خواهد داشت. اگر زن و شوهر پوشش و لباس یکدیگر باشند، این امر سبب تحکیم روابط زناشویی، کاهش اختلافات و آسیب های زندگی مشترک و ایجاد فرصت های بیشتر برای خوب زندگی کردن خواهد گشت.                            
            بررسی جامعه شناختی احساس طرد شدگی زنان در بین خانواده های زن سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی درک وچگونگی تفاسیر کنشگران از مسئله طرد اجتماعی که با رویکردی برساختی و برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شده است و با تعداد 30 نفر از زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر مشهد مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفته است، یافته ها حاکی از یک فضای جنسیت زده است که روابط را تحت سیطره خود قرار داده و عاملی در جهت طرد درون گروهی و برون گروهی است. از خلال تحلیل ها هشت مقوله عمده: طرد خودخواسته، احساسات ناشی از حقارت و بی هویتی، اختلال در سلامت اجتماعی و روانی، عادت واره های فرهنگی، زنانه شدن فقر، بازتولید کلیشه های جنسیتی، تعدد و فشار نقش، ایجاد بدیل های جبران کننده و عدم اعتماد به استمرار حمایت های نهادی و خانوادگی از بطن مفاهیم استخراج شد که در نهایت به تولید مقوله هسته ای با عنوان ناکامی قابلیتی مبادرت ورزیدیم            
            بررسی تغییرات در سبکهای فرزندپروری ادراک شده در طول چهار نسل متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در جوامع انسانی است و وظیفه جامعه پذیری و تربیت نسلهای آینده را در سالهای نخستین زندگی کودک بر عهده دارد. این پژوهش به منظور بررسی تغییرات سبکهای فرزندپروری ادراک شده در طول چهار نسل متوالی (گروه های سنی 12 تا 75 ساله) در شهر یزد انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 381 نفر بودند که از شش گروه سنی انتخاب شدند؛ به ترتیب گروه های سنی 12 ساله (80 نفر)، 15 تا 17 ساله (80 نفر)، 20 تا 25 ساله (80 نفر)، 35 تا 40 ساله (60 نفر)، 45 تا 55 ساله (50 نفر) و 60 ساله به بالا (31 نفر). گروه های نمونه اول تا چهارم به روش نمونه گیری چندمرحله ای وگروه های پنجم و ششم به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده (نقاشیان، 1358) پاسخ دادند. نتایج آزمون خی دو نشان داد بین گروه های سنی از نظر سبک فرزندپروری ادراک شده تفاوت وجود دارد. سبک فرزندپروری مقتدر به طور کلی بیشترین درصد فراوانی را در کل گروه نمونه داشت. در گروه اول و دوم سبک فرزندپروری مقتدر به میزان بیشتری نسبت به سبکهای دیگر ادراک شد. در گروه سوم و چهارم سبک فرزندپروری آسانگیر بر دیگر سبکها غلبه داشت و در گروه ششم بیشترین درصد فراوانی در سبک فرزندپروری سختگیر به دست آمد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت با توجه به ادراک گروه های سنی مختلف، که به نوعی نمونه ای از نسلهای تربیت شده متفاوت هستند، تغییراتی در سبکهای فرزندپروری به وجود آمده که عمدتاً به سمت غالب شدن سبک مقتدر پیش رفته است. یافته ها با توجه به پیشینه های نظری و پژوهشی مرتبط مورد بحث قرار گرفته است.            
            معنایابی سلامت اجتماعی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۸                                    
                        159 - 186                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                افزایش امید به زندگی و کاهش سطح باروری سبب بالا رفتن شمار سالمندان به کل جمعیت شده است. پژوهش حاضر با هدف توصیف و چگونگی معنایابی سلامت اجتماعی در بین سالمندان با رویکرد کیفی و به روش مردم نگاری تفسیری انجام و داده های آن با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شد. جامعه آماری شامل سالمندان ساکن شهر کرمانشاه (با سن بالای 60 سال) بود و افراد نمونه به تعداد 14 نفر تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، مصاحبه ها کدبندی شد و سه مقوله اصلی شناسایی شد که عبارتند از: بازنمایی حضور داوطلبانه (با زیر مقوله های استمرار بخشی ارتباطات بین فردی، تداوم بخشی شبکه خویشاوندی و بازاندیشی کیفیت مسائل درونی و معنوی)، بازنمایی کیفیت سلامت جسمانی (با زیر مقوله های تداوم بخشی عملکرد، عدم احساس درد، پذیرش مسئولیت سلامت خودو کنترل بر امورات زندگی) و بازاندیشی کیفیت سلامت روحی (با زیر مقوله های فرعی لحظه گرایی یا گریز از حسرت، ترس از جدایی و حفظ نقش). بنابراین، درک معنایی سلامت اجتماعی سالمندان می تواند به ارتقای سلامت آنان کمک کند و داشتن اطلاعات ناقص و عدم آگاهی در مورد سالمندی به آسیب های جبران ناپذیر منجر خواهد شد.            
            تحلیل و ارزیابی ادله فقهای امامیه پیرامون مرجعت زنان با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مناصب سیاسی- اجتماعی زنان از مسائل پرچالشی است که از دیرباز محل مناقشه اندیشمندان بوده است. مرجعیت زنان از مناصب پرچالش اجتماعی مرتبط با حوزه دین است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آراء مفسران و فقیهان موافق و مخالف مرجعیت زنان به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. پژوهش حاضر با تحلیل مهم ترین ادله قائلان به عدم جواز مرجعیت زنان توسط فقهای شیعه، به وجوه ناتمام این ادله اشاره کرده و به این نتیجه دست یافت که دلیل قاطع و خدشه ناپذیری بر عدم مشروعیت تصدی مرجعیت از جانب زن در دسترس نیست مگر اصرار بر مذاق شارع. لازم است با توجه به تأثیر شرایط زمان و مکان در استنباط فقهی، گسترش مطالبات اجتماعی از سوی زنان و نظرات آیت الله خامنه ای در مدیریت اجتماعی کشور، دراین مورد تدقیق بیشتری شود. همچنین در پژوهش حاضر با طرح نظریه تفصیل، بیان شد که اجماع مرکبِ ادعایی در این زمینه، سخن پایانی نیست و برخی از فقها حداقل درباره مرجعیت زن برای زنان، نظر مساعد دارند.            
            اخلاق مراقبت زنانه و بازاندیشی در مفهوم خودآئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱                                    
                        1 - 22                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                خودآئینی از مؤلفه های مهم دوران مدرن در قلمرو نظریه های سیاسی و اخلاقی به شمار می آید که دو رکن مهم آن یکی باور به استقلال رأی آدمی در مقام تشخیص حقیقت و دیگری توان پی جویی اهداف خویش در عرصه عمل است. اخلاق مراقبت، به ویژه آرای کارول گیلیگان، با تأکید بر هویت رابطه ای (نسبتی) که به ویژه در زنان و شخصیت اخلاقی و مشی روان شناختی آن ها ظهور می یابد، برداشت متعارف از خودآئینی مدرن را زیر سؤال برده است. از نظر طرفداران اخلاق مراقبت، مکاتب اخلاقی موجود، از جمله اخلاق عدالت، با تأکید بر اصول انتزاعی، جهان شمول و فرازمینه ای، که گفتمانی عمدتاً مردانه است، از توجه به الزامات نگاه مراقبتی نزد زنان غفلت کرده اند. در این مقاله، ضمن بیان نقدهای اخلاق مراقبت بر خودآئینی غالب در اخلاق مدرن، خوانش و فهم خاص اخلاق مراقبت از خودآئینی مورد توجه قرار گرفته و بر اساس تحلیل مفهومی نشان داده می شود که چگونه اخلاق مراقبت، ضمن توجه به دیگری در قضاوت های اخلاقی، خودآئینی را نیز فرو نگذاشته و آن را در نوعی مراقبت متوازن بازسازی می کند. یافته های مقاله حاضر حاکی از امکان خوانشی از اخلاق مراقبت است که ضمن توجه به دیگری، از شکوفایی و تحقق فرد مراقبت کننده نیز غفلت نمی ورزد.            
            اقسام شروط ضمن عقد نکاح برای پرداخت مهریه
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                خانواده در اسلام قداست و منزلت خاصی دارد و برای تحکیم روابط بین زوجین احکام و دستورات خاصی صادر کرده است. یکی از موضوعاتی که در آسان کردن تشکیل خانواده و استواری روابط خانوادگی رابطه مستقیم دارد موضوع مهریه است. مقدار مهریه و نحوه پرداخت آن از مباحث قابل توجه است. امروزه در عقدنامه ها قید عندالمطالبه یا عندالاستطاعه منشأ نگرانی ها و مشکلاتی شده است. اهداف نوشتار حاضر بیان اقسام شروط ضمن عقد نکاح برای پرداخت مهریه و جلوگیری از اختلافات بین زوجین برای پرداخت مهریه و یا مطالبه مهریه در اثر جهل نسبت به شرط عندالمطالبه یا عندلاستطاعه است. دستاوردهای پژوهش حاضر به این قرار است: مهر سه قسم دارد: مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه. در مورد مقدار مهریه بین فقهای امامیه اختلاف وجود دارد. مشهور فقها معتقدند که در مهر حداقل و حداکثر وجود ندارد. درباره ماهیت مهریه برخی می گویند که مهریه در زمره عقود معاوضی و برخی دیگر می گویند قراردادی است اگر در زمان عقد، مهر معین نشود و بعد از عقد نکاح مهر معین شود. شروط ضمن عقد برای پرداخت مهریه دو قسم است: الف) شرط عندالاستطاعه که مبانی فقهی آن مواردی مانند قدرت پرداخت، قاعده نفی عسر و حرج و عمومات «المؤمنون عند شروطهم» است؛ ب) شرط عندالمطالبه که برای اثبات آن نیازی به مبانی فقهی نیست؛ زیرا اصل در دیون این است که به محض مطالبه طلبکار، مدیون باید دین را پرداخت کند، پس در وجود و قراردادن این دو شرط هیچ اشکالی وجود ندارد و می توانند به عنوان شرط ضمن عقد برای پرداخت و مطالبه مهریه قرار گیرند.            
            شناسایی عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان خرقان غربی شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳                                    
                        381 - 406                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                دستیابی به توسعه پایدار روستایی بدون مشارکت هدفمند گروه های مختلف مردم، از جمله زنان، امکان پذیر نیست. ولی در حاشیه قرار گرفتن زنان در جامعه و استفاده نکردن آن ها از امکانات و فرصت ها نسبت به مردان، سبب تشدید احساس ناامنی آن ها در جامعه می شود. فراهم کردن زمینه های احساس امنیت زنان روستایی در جهت بهبود کیفیت فعالیت اجتماعی آنان امری ضروری است و تحقق آن در گرو شناخت وضعیت احساس امنیت زنان و عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای دهستان خرقان غربی واقع در شهرستان آوج اند که با استفاده از فرمول کوکران 182 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در قالب نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر مؤلفه های احساس امنیت در منطقه مطالعه شده وضعیتی پایین تر از حد مطلوب عدد 3 دارند و به عبارتی زنان ساکن در منطقه احساس امنیت مطلوبی ندارند. همچنین، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در احساس امنیت زنان در منطقه مطالعه شده عبارت است از عوامل اجتماعی با ضریب 99 / 0، عوامل فرهنگی با ضریب82 / 0 و عوامل اقتصادی با ضریب 81 / 0.            
            نگاره زن اشکانی بر روی آثار و یافته های باستان شناسی
                منبع:
                زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵                                    
                        7 - 19                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این پژوهش بررسی حضور، نمایش و جایگاه زن به مفهوم وسیع آن بر روی آثار و مواد فرهنگی باستان شناختی برجای مانده از دوران اشکانیان می باشد. جامعه پژوهش شامل نقش و نگار زنان بر روی آثار دوران اشکانی است. نمونه نگاره های زن بر اساس شواهد باستان شناختی می باشد. طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر پایه تطبیق داده ها به صورت کیفی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و موزه ای با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال انجام شده است. نتایج نشان می دهند که در این دوره بیشتر از ادوار پیشین به شمایل نگاری زنان توجه شده و نسبت به دوره های قبل از خود به کلی متفاوت است. محصولات هنری به شدت التقاطی هستند و هیچ سبک خاصی در آن ها به چشم نمی خورد. نوع پوشش رایج زنان دوره اشکانی در مناطق مختلف متفاوت است. وجود آثار به جا مانده از نگاره زنان و ملکه ها بر روی سکه ها، نقوش برجسته، سردیس ها، نیم تنه ها، پیکرک ها، مجسمه ها، نقاشی های دیواری، آرایه های معماری، زینت آلات، ظروف و ریتون ها بیانگر نقش و حضور سیاسی و اجتماعی زنان در این دوره می باشد. از سویی دیگر مقایسه آن ها با دوره های مختلف راه را برای شناخت هر چه بیشتر بافت اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی در دوره اشکانی هموار می کند.            
            اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر ادراک درد، در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زمینه وهدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع ترین بیمار های نورولوژیک است . در بیماران مبتلا به ام اس درد پدیده شایعی می باشد و اخیرا مشخص شده که نقش مهمی در سلامت روان وکیفیت زندگی این افراد ایفا می کند ، به طوریکه شدت درد بیشتر منجر به عملکرد ضعیف تر در اکثر مولفه های سلامت روان وعملکرد اجتماعی می شود، به همین منظور هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر ادراک درد بیماران مبتلا به ام اس بود. مواد وروش ها : پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود ،از بین افراد مراجعه کننده به متخصصین مغز واعصاب در استان البرز 30 نفر از افراد به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره ( دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند و پس از بررسی میزان درد با پرسشنامه درد م گیل (MPQ) ،گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان گروهی قرار گرفتند و گروه گواه در این مدت هیچ درمانی دریافت نکرد. یافته ها:نتایج آزمونها آنکوا، مانکوا وتیمستقل نشان داد که نمرات مولفه های درد در گروه های آزمایش و گواه متفاوت است ودر نمره درد حسی،ارزیابی درد،دردهای گوناگون و نمره کلادراک درد بین دو رویکرد تفاوتی مشاهده نشده است (05/.<P).            
            پیش بینی سلامت روان زنان شهر شیراز بر اساس سبک های هفتگانه ی زندگی تکاملی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هفت جز سبک زندگی زنان (میزان خواب، مصرف امگا 3، میزان ورزش، میزان نور خورشید، و میزان اجتماعی شدن، استفاده از فضای مجازی و استفاده از رسانه های سنتی) با سلامت روان آنان از منظر تکاملی بود. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال ساکن شهر شیراز در سال 98 – 99 بود که از آن بین، ۱۸۲ زن با روش نمونه گیری طبقه ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده-ها از پرسشنامه های سبک زندگی و نشانگان هاپکینز استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق دو آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع مصرف امگا ۳ با سلامت روان رابطه ی دوگانه ی خطی انحنایی دارد. از بین خرده مقیاس های نشانکان هاپکینز، خواب نیز با جسمانی سازی و وسواسی – جبری رابطه ی معنادار مثبت نشان داد. می توان مشاهده کرد که سبک زندگی زنان بر سلامت روان آنان، فرزندانشان و حفظ سلامت جسم و روان خانواده بسیار تاثیرگذار است. ترویج یک سبک زندگی که با گذشته ی تکاملی زنان سازگارتر باشد، دیدگاه محتمل تری است که بتوانند سلامت روانی خود را بهبود ببخشند.            
            الگوی کاربردی توسعه توانمندسازی زنان جامعه ایرانی: یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳                                    
                        463 - 484                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقه بندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفه های کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوین شده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیئت علمی و همچنین زنان نمونه استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از زنان نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر، که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده های کیفی مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. برای تدوین الگویی کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران در قالب پنج مضمون سازمان دهنده دانش شخصی، دانش محیطی، نگرش شخصی، نگرش محیطی، مهارت شخصی و مهارت محیطی و 57 مضمون پایه کاوش شد. بر اساس یافته های بخش اول پژوهش، مقیاسی برای استفاده در بخش کمی طراحی شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفی پیمایشی اعتبار چارچوب سنجیده شد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی متخصص در رشته های روان شناسی، علوم تربیتی، جامعه شناسی و حقوق بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش آگاهی دهندگان کلیدی 20 نفر انتخاب و مقیاس ذکرشده بین آنان توزیع شد. با استفاده از نرم افزارهای لیزرل 8 / 8 و 21 Spss و روش تحلیل عاملی تأییدی اعتباریابی چارچوب سنجیده شد. نتایج نشان داد که الگوی تدوین شده اعتبار لازم را دارد و سودمند و قابل اجراست.            
            بررسی نقش زنان معمار در معماری معاصر ایران (1320 تا 1357 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱                                    
                        19 - 49                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فعالیت حرفه ای زنان در ایران قبل از قاجار چندان مرسوم نبوده است، ولی از نیمه های دوره قاجار فرصت برای حضور زنان در جامعه فراهم شد. با توجه به اینکه حضور زنان معمار در معماری معاصر ایران اغلب نادیده مانده، هدفِ این پژوهش معرفی زنان معمار در دوره پهلوی و بررسی اثرگذاری آن ها در حوزه های معماری است. پرسش اصلی پژوهش این است که عملکرد زنان معمار در دوره پهلوی در کدام حوزه های معماری صورت گرفته و تأثیرگذاری آن ها چگونه بوده است. فرض بر آن است که فعالیت زنان در حوزه حرفه ای اثرگذاری بیشتری داشته است. به این منظور، مقاله از نوع کیفی، روش پژوهش تاریخی تفسیری و تاریخ شفاهی و شیوه گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه با پیش کسوتان معماری است. در این زمینه، عملکرد زنان معمار متغیر مستقل و میزان فعالیت و آثار و دستاوردهایشان در حوزه های معماری متغیر وابسته است. نتایج بیانگر آن است که هم زمانی تحصیل در دانشگاه و کار در دفاتر معماری و توسعه ساخت وساز در کشور علتی بوده که زنان معمار بتوانند در حوزه حرفه ای بیشتر از آکادمیک فعالیت داشته باشند، ولی، با وجود این، آن ها در حوزه آکادمیک تأثیرگذار و در حوزه حرفه ای تأثیرپذیر بودند.            
            بررسی فقهی و حقوقی چالشهای بیماریهای واگیردار با حقوق وتکالیف خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بیماری هایی که قدرت سرایت بالایی دارند همانطور که تمام ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار می دهد، بر روابط حقوقی میان افراد نیز تأثیر به سزایی گذاشته و با برخی حقوق و تکالیف تعارض هایی را ایجاد کرده است. قواعد حل تعارض میان ضرر رساندن به خود و اضرار به دیگری اقتضا می کند که ترک قرنطینه (به عنوان مؤثرترین راهکار کنترل بیماری در جامعه) برای فرد مبتلا به چنین بیماری هایی به دلیل تقدم مصالح و سلامت جامعه بر فرد حرام باشد. از سوی دیگر با نگاه تکلیف مدارانه به حضانت، وجوب حضانت کودک مبتلا به این بیماری برای والدینی که افراد پرخطر محسوب می شوند، به دلیل حکومت قاعده لاضرر برداشته می شود؛ ولی با لحاظ ماهیت حق مدارانه حضانت و اطلاقات ادله ایثار ممکن است نتوان حکم به حرمت نگهداری از کودک داد. در نقطه ی مقابل نیز اگر والدین مبتلا به این بیماری شدند و کودک در معرض خطر این بیماری قرار گرفت، قاعده لاضرر اقتضا می کند جهت حفظ سلامتی کودک، تا زمان سلامتی والدین، حضانت از آنان سلب شود. همچنین به دلیل حکومت قاعده لاضرر بر ادله ی اولیه وظیفه ی وجوب نفقه از عهده ی زوج بیمار ساقط است و نهادهای حمایتی حکومت باید شرایط رفاهی فرد مبتلا به این بیماری را فراهم کند یا مشاغلی که ملازمه با ترک قرنطینه ندارد، فراهم کند            
            نوع شناسی ساختار قدرت در خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                قدرت در سطح گروه های خرد یکی از تعیین کننده های قوی در روابط بین فردی و نیز مشخص کننده سویه های توافق و یا تضاد و همچنین شیوه های حل مساله در این بستر می باشد. خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، مسئولیت جامعه-پذیر کردن افراد را بر عهده دارد و به درونی کردن چگونگی مواجهه با مشکلات و شیوه های حل مساله در دامنه ای بین توافق و رضایت، هدایت آمرانه و یا ارعاب و سرکوب می انجامد. یکی از عوامل مهم اثرگذار در شیوه های حل مساله در سطح خانواده تغییراتِ ساخت خانواده و بالتبع ساختار روابط و قدرت آن می باشد و از این رو اطلاع از وضعیت توزیع قدرت در خانواده و جهت گیری های پیش روی، ضرورت دارد. این مقاله با اتکاء به یک پژوهش ملی در حوزه خانواده از طریق روش کمی و با ابزار پرسشنامه در میان 5004 نفر با روش نمونه گیری دو مرحله ای در ایران تکمیل شده است، و به دنبال آن است تا تصویر و توصیف از وضعیت ساختار قدرت در خانواده ایرانی ارائه نماید. مطابق یافته های به دست آمده از این تحقیق، ساختار قدرت در خانواده ایرانی در ابعاد متشکل آن نسبت به گذشته تغییر کرده است به شکلی که توزیع قدرت در بین اعضاء خانواده متقارن تر شده و تا میزانی از سطح آمرانگی و سلسله مراتبی عمودی آن کاسته شده است. در عوض تمایل و جهت گیری خانواده به سمت شیوه-های جدید و مدنی در تصمیم سازی، تصمیم گیری و حل مساله بین اعضاء بیشتر شده است.            
            اثربخشی آموزش توانمندسازی فردی برخودکارآمدی، کارآفرینی و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)                                    
                        289 - 308                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زنان سرپرست خانوار یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در برابر آسیب های اجتماعی هستند و توانمندسازی می تواند به آنان در کاهش مشکلات اقتصادی و اجتماعی کمک نماید. این پژوهش با هدف تبیین اثربخشی آموزش توانمندسازی فردی برخودکارآمدی، کارآفرینی و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوار انجام شد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) در شهر اهواز بود. از میان این گروه، به صورت در دسترس 40 نفر انتخاب و به تصادف در دو گروه (20 نفری) کنترل و آزمایش قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و پرسشنامه کارآفرینی احمدپورداریانی و انسجام خانواده اولسون استفاده شد. گروه آزمایش در طول 9 جلسه ، هرجلسه به مدت 60 دقیقه، جلسات آموزش توانمندسازی فردی کریمی وکیل و همکاران را دریافت کردند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (P