فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
353 - 380
حوزههای تخصصی:
در میان شبکه های اجتماعی، محتواهای تولیدشده در اینستاگرام که یک شبکه تصویرمحور است، بیشترین تمرکز را بر نمایش زندگی روزمره دارد اما با افزایش دانش و مهارت های کاربران، این شبکه اجتماعی به عنوان یک رسانه برای انعکاس فعالیت های حرفه ای برخی کاربران نیز استفاده میشود که مجریان تلویزیونی از آن جمله هستند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی مردم نگاری مجازی، صفحات اینستاگرامی 7 زن مشهور محجبه که به گویندگی و اجرا در تلویزیون اشتغال و به همین دلیل شهرت یافته اند، مطالعه کرده و به تحلیل چگونگی بازنمود پوشش این زنان مشهور محجبه در صفحات شخصی ایشان در اینستاگرام پرداخته است. در این تحقیق ضمن بهره گیری از نظریات گافمن و گیدنز در خصوص هویت و خودابرازی و نیز رویکرد نایار به فرهنگ شهرت، تلاش شده است به این سوال ها پاسخ داده شود که بازنمود پوشش این زنان مشهور در صفحات مذکور، چه تفاوت مشهودی با نمایش پوشش آنها در تلویزیون دارد؟ بدین منظور تصاویری از ایشان که در عرصه های مختلف زندگی شخصی و اجتماعی در اینستاگرام بوده، تحلیل شده است. نتایج نشان داد، بازنمود پوشش زنان در اینستاگرام، از نظر نوع پوشش، تنوع لباس و رنگ بندی، تفاوت بارز و چشمگیری با پوشش آنها در تلویزیون و فضای عمومی دارد. حتی برخی از این گویندگان از صفحه اینستاگرام خود برای تبلیغ گونه های خاصی از حجاب، با اهداف فرهنگی- تجاری استفاده کرده اند.
نقدی بر مصادیق و ضمامنت اجرای مدنی حق معاشرت زوجه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قانون ایران به تبعیت از فقه اسلامی علاوه بر حقوق مالی، حقوق غیرمالی نیز برای زوجه مقرر شده که مهمترین آنها حق برخورداری از حسن معاشرت، معاضدت و حق برقراری رابطه جنسی با زوج است. در خصوص حقوق غیرمالی زوجه، ابهامات فراوانی وجود دارد به عنوان مثال حدود، مصادیق و ضمانت اجرای نقض این حقوق توسط زوج به روشنی در قانون تبیین نشده است. برخی از مصادیق عرفی حسن معاشرت یا مواردی که در فقه به عنوان حق زوجه شناخته شده در قانون لحاظ نشده و در صورت نقض این حقوق توسط زوج، هیچ ضمانت اجرایی مقرر نشده است. مهمترین ضمانت اجرای قانونی برای تضمین حقوق زوجه، جواز طلاق به تقاضای زوج است درحالیکه این ضمانت اجرا مناسب نبوده و پیشنهاد می شود راهکاری مقرر شود که درکنار تضمین حق زوجه، بنیان خانواده حفظ شده و زوج ملزم به اجرای تکالیف زوجیت خود شود. به عنوان مثال دادگاه می تواند زوج را به شرکت در جلسات مشاوره، حفظ حریم امن فیزیکی و پرداخت خسارت به زوجه ملزم نماید. در این مقاله حقوق غیرمالی زوجه و ضمانت اجرای آنها بررسی شده و راهکارهایی برای اصلاح مقررات موجود با هدف حفظ بنیان خانواده و حمایت از زوجه ارائه می شود.
واکاوی فقهی – حقوقی میزان اجرت المثل زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
115 - 136
حوزههای تخصصی:
درحقوق اسلام زوجین تکالیف و وظایف معینی نسبت به یکدیگر دارند که به محض ازدواج باید درصدد انجام آن برآیند. در قانون از وظایف زوجین نسبت به یکدیگر تحت عنوان تمکین خاص و عام یاد شده است. حال اگر زوجه، کارهایی را که شرعا به عهده وی نبوده و عرفا برای آن کار اجرت المثل باشد، به دستور زوج و با قصد عدم تبرع انجام داده باشد، بنا به شرایطی مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود.این پژوهش با هدف نفی دیدگاه پرداخت اجرت المثل کمتر به زنان شاغل با استفاده از قواعد فقهی و بر مبنای تحلیل آرای قضایی صادر شده در این زمینه، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است، که با استفاده از قواعد فقهی ِ لاضرر، میسور، نفی عسر و حرج و احترام به مال و عمل مسلم، به نقد دیدگاه موافق با پرداخت اجرت المثل کمتر به زنان شاغل پرداخته است.
تحلیل وضعیت حضور زنان در مناصب سیاسی در جهان معاصر و ایران (از دهه سوم قرن بیست ویکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
190 - 165
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن بیست میلادی، به دنبال فراگیری فرایند جهانی شدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ به ویژه از قرن بیست ویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست به عنوان پدیده ای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوه گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسه برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظام های محافظه کار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبت نام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقش آفرینی در عرصه سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشته های مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقه تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بین المللی کشور، فرهنگ سازی در راستای نمایاندن عرصه سیاست به عنوان عرصه حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
زن در ساحت دو گانه های حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
195 - 217
حوزههای تخصصی:
زن و جایگاه او در عالمِ هستی، از جهات مختلف همواره مورد توجه حوزه های مختلف پژوهشی بوده است. ارائه تفسیری دقیق از جایگاه زنان در بینش اسلامی همواره یکی از دشوارترین امور در حوزه تحقیقات اسلامی است. اما رجوع به سنت حِکمی و عرفانی اسلامی رویکردی دقیق و نزدیک به حقیقت است.پژوهش حاضر با رویکرد حِکمی و با رجوع به متون حِکمی و عرفانی اسلامی به جایگاه زن در نظام آفرینش پرداخته و به نتایج ذیل دست یافته است:1- زوجیت یکی از قوانین حاکم بر نظام آفرینش است.2 زوجیت در مبادی متافیزیکی تا لایه های درونی کیهانی و در نهایت عالم طبیعی و انسانی همه جا حضور، جریان و سریان دارد. زوجیت(زن و مرد) در عالم انسانی تنها یک نمونه از حقیقت دو قطبی نظام توحیدی اسلامی محسوب می شود.3- درنظام توحیدی اسلام، تمام دوگانگی ها ناشی از مبدأ واحد و راجع به اوست. -.4- لذا زن و مرد هر دو تجلی اسماء و صفات الهی اند، اما زن در مظهریت حضرت حق در تجلی اوصاف الهی کاملتر از مرد است زیرا زن به تنهایی دو وجه فاعلی و انفعالی آفرینش را در خود جمع دارد و مرد تنها واجد جنبه فاعلی است.
پیوند دورکاری با تعادل کار و خانواده در دوران همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت رابطه دورکاری با تعادل کار و خانواده در دوران همه گیری کووید 19 با رویکرد کیفی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری تهران بود که از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد انتخاب و بر اساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. داده ها به شیوه مصاحبه عمیق به صورت انفرادی و حضوری در بهمن سال 1399 تا اردیبهشت 1400 گردآوری شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون براون و کلارک بود. یافته ها نشان داد زنان بیشتر از همسران خود دورکار بودند، لذا بیشترین بار مسئولیت کارهای خانه به عهده آنها بوده است. مطابق با یافته ها، ارتباط دورکاری دوران همه گیری کرونا با تعادل کار و خانواده در نه خرده مضمون و دو مضمون اصلی «شکاف بین انتظارات و واقعیت های دورکاری» و «پتانسیل بهبود تعادل کار- خانواده در شرایط فراتر از دوران کرونا» قرار می گیرد که نشان می دهد در شرایط همه گیری کرونا به دلیل نبود زیرساخت ها و ملزومات، دورکاری به عنوان گزینه تعادل کار- خانواده چالش برانگیز بوده، به نحوی که بسته به ویژگی های فردی، خانوادگی و نوع شغل، تقویت کننده تعادل کار خانواده و یا عدم تعادل کار خانواده بوده است. علی رغم محدودیت ها و چالش های متعدد مادران شاغل، تداوم دورکاری پس از دوران کرونا و انعطاف پذیری کار هم به لحاظ زمانی و هم مکانی در ایجاد تعادل کار خانواده ضروری است.
آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
51 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن شهر سنندج بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن شهر سنندج بود که در سال 1400 در بیمارستان های دولتی مشغول به فعالیت بودند. نمونه پژوهش 200 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس حس همدلی با بیمار جفرسون (1995)، پرسشنامه فرهنگ رفتار اخلاقی تروینو و بوترفیلد (1998)، مقیاس تجارب معنوی روزانه محمدعلی پور و همکاران (2016) و مقیاس صبر خرمائی و همکاران (2015) بود.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS22 و Amos22 صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود و بین تجارب معنوی روزانه، فرهنگ رفتار اخلاقی با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه مستقیم وجود دارد (05/0>p). هم چنین بین تجارب معنوی روزانه و فرهنگ رفتار اخلاقی از طریق صبر با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بنابراین می توان گزارش کرد که پرستاران زن با بروز حس همدلی، فرهنگ رفتار اخلاقی، تجارب معنوی روزانه و صبوری با بیماران نقش مهمی را در روند درمانی ایفا می کنند.
بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری می باشد. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با جایگاه روان شناختی زن در اسلام و تمدن غرب بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. نمونه پژوهش مباحث زن در اسلام و تمدن غرب، بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری بود. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش مطالعه اسنادی وکتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع مکتوب منظومه فکری مقام معظم رهبری و روان شناسی جمع آوری شد. سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خانواده یکی از مهم ترین نهادها در جامعه است که قوی ترین پایه های تربیت روحی و فکری انسان در این کانون بنا نهاده می شود. در چنین نهادی زن محور خانواده است که دستگاه های تبلیغاتی و سیاسی فرهنگ غرب می خواهند منزلت و جایگاه او را خدشه دار کنند. از دیدگاه مقام معظم رهبری در تمدن و فرهنگ غربی تمام توجه به مسئله جنسی و وجه زنانگی زن است و بُعد انسانی و منزلت زن نادیده گرفته شده است. در فرهنگ غرب از زن تحت عنوان آزادی سوءاستفاده شده که این عین اسارت و اهانت به جنس زن است، برخلاف دین اسلام که زن را تکریم کرده و زن بودن را مایه افتخار و مباهات می داند. بنابراین نگاه اسلام، و به تبع آن، مقام معظم رهبری به زن، نگاهی جامع است که هم ارزش های الهی و هم منطق انسانی، در آن لحاظ شده است.
نقش میانجی انعطاف پذیری خانواده در ارتباط بین دینداری با بحران هویت دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری خانواده در ارتباط بین دینداری با بحران هویت دختران نوجوان روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نمونه پژوهش شامل 371 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر قم در سال تحصیلی 1400-1401 انتخاب شدند.برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه دینداری گلاک و استارک (1965)، پرسشنامه انعطاف پذیری خانواده السون (۱۹۹۹) و پرسشنامه هویت شخصی احمدی (1387) بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS. v21 و AMOS.v23 و آزمون-های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم اثر دینداری بر بحران هویت و اثر انعطاف پذیری خانواده بر بحران هویت معنی دارند. علاوه بر این، انعطاف پذیری خانواده در رابطه بین دینداری با بحران به طور کامل نقش میانجی داشت. با وارد شدن انعطاف پذیری خانواده به مدل، نقش محافظت کننده دینداری (از 197/0 به 226/0) در برابر بحران هویت افزایش یافت. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت انعطاف پذیری خانواده ها می تواند همراه با دینداری در کاهش بحران های هویتی مؤثر باشد.
پیش بینی اختلال سندروم پیش از قاعدگی بر اساس شیوه های رویارویی با استرس و سبک زندگی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اختلال سندروم پیش از قاعدگی بر اساس شیوه های رویارویی با استرس و سبک زندگی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، جزء مطالعات توصیفی نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم پایه یازدهم شهر آمل در نیمسال تحصیلی دوم 1400-1399 تشکیل دادند که بر اساس جدول کرجسی مورگان 269 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های اختلال سندروم پیش از قاعدگی (PSST) استینر (2003)، شیوه های رویارویی با استرس (CISS) اندلر و پارکر (1990) و سبک زندگی (LSQ) لعلی و همکاران (1391) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی و ضریب رگرسیون گام به گام با استفاده از نزم افزار 23spss استفاده شد. نتایج تشان داد شیوه های رویارویی با استرس و سبک زندگی از توان تبیین و پیش بینی اختلال سندروم پیش از قاعدگی برخوردارند. از این رو به ترتیب، شیوه های رویارویی هیجان مدار با استرس و سپس ورزش و تندرستی و سلامت معنوی از مولفه های سبک زندگی، در سه گام توانسته اند میزان 13 درصد از واریانس علای م اختلال س ندرم پ یش از قاع دگی را تبیین و پیش بینی کنند. از این رو پیشنهاد می شود مشاوران و مربیان تربیتی در مدارس ش ناخت صحی ح سبک زندگی و آم وزش رویایی با استرس را جهت پیشگیری از بروز اختلال سندروم پیش از قاعدگی در برنامه آموزشی و جلسات آموزشی مدارس دخترانه مورد توجه قرار دهند.
ارتباط نظری و تجربی بین نابرابری جنسیتی و هنجارهای اجتماعی (یک مطالعه تطبیقی-کمّی در کشورهای در حال توسعه، 2019- 1980)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: بین نابرابری های جنسیتی (به عنوان یکی از اَشکال نابرابری های بیرونی) و هنجارهای اجتماعی، نوعی رابطه علّی دوجانبه وجود دارد که هریک می توانند بنا به ویژگی ها و مکانیسم های زیر بنایی خود موجب تحدید یا تقویت آثار مخرب یکدیگر شوند. بر همین اساس نویسنده پس از شناسایی مکانیسم های رابطه متقابل بین هنجارهای اجتماعی و نابرابری های جنسیتی، در پی انطباق تجربی آن ها با یافته های پژوهش برآمد.
روش : در پژوهش حاضر بر اساس روش تطبیقی- طولی، از داده های ثانویه برای 100 کشور در حال توسعه جهان از سال 1980 تا 2019 استفاده شد. زمان پژوهش به دو گام زمانی مجزا تقسیم گردید: (1999-1980 ) و( 2019-2000). تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهند که نابرابری جنسیتی چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم (از طریق تأثیر بر خشونت انتشاری) بر پایبندی افراد به پیروی و اجرای هنجارهای اجتماعی، اثر کاهنده ای دارد؛ از سوی دیگر نیز هنجارهای اجتماعی این اثر کاهنده را به طور مستقیم بر نابرابری جنسیتی می گذارند؛ در عین حالی که در ایدئولوژی «استبداد شایستگی» و طبیعی جلوه دادن نابرابری بین زنان و مردان [طی نوعی سوگیری خاص گرایانه]، به توجیه و مشروعیت بخشی هرچه بیش تر نابرابری جنسیتی کمک می کنند. با این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هنجارهای اجتماعی و نابرابری های اجتماعی، اثری دوگانه بر یکدیگر دارند و این بستگی به شرایط و ویژگی های بنیادی آن ها و شدت شان در جامعه دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر گذار کارآفرینان نوپای زن اجبارگرا به کارآفرینی تثبیت شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نقش مهمی در ارتقای فعالیت های کارآفرینانه و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه دارند. ورود زنان به فضای کسب و کار با انگیزه اجبار یا فرصت می باشد. کارآفرینی زنان اجبارگرا به عنوان کارآفرینی غیرمولد و کارآفرینی زنان فرصت گرا به عنوان کارآفرینی مولد شناخته می شود. کسب و کارهای کارآفرینان زن فرصت گرا به دلیل داشتن قابلیت های کارآفرینی بالا و سرمایه های مختلفِ انسانی، اجتماعی، مالی دارای چرخه عمر طولانی تر و پایدارتری نسبت به کارآفرینان اجبارگرا هستند و به مرحله کارآفرینی تثبیت شده می رسند و لذا سهم زیادی در رشد و توسعه اقتصادی دارند ولی کارآفرینان اجبارگرا به دلیل قابلیت های کارآفرینی پایین تر و عدم دسترسی به انواع سرمایه ها از رسیدن به مرحله کارآفرینی تثبیت شده باز می مانند و سهم چندانی در اقتصاد ایفاء نمی نمایند. هدف ازپژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر برگذارکارآفرینان نوپای زن اجبارگرا به کارآفرینی تثبیت شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت پژوهش اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش را 15 نفر از کارآفرینان نوپای زن اجبارگرا ومتخصصین کارآفرینی شهرستان پلدختر استان لرستان تشکیل می دهندکه به روش هدفمند انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تم بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که تم های اصلیِ پشتوانه مالی، قوانین و سیستم مالیاتی مناسب، دسترسی به مراکز توانمندساز، زیرساخت های فنی و تجاری، آموزش رسمی وغیررسمی، سرمایه اجتماعی، شایستگی های مدیریت کسب وکار، موقعیت اجتماعی،آزادی بازار و ویژگی ها و سرمایه روان شناختی در گذار کارآفرینان زن اجبارگرا به کارآفرینی تثبیت شده موثر میباشند.
طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل بر اساس اختلال بد شکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به آرایش و عوامل مرتبط با آن، تا کنون شناسایی نشده و مجهول مانده است؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری اعتیاد به آرایش در زنان متأهل براساس اختلال بدشکلی بدن، عزت نفس جنسی و هوش بدنی انجام شد.
روش : روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. نمونه آماری تحقیق شامل 200 نفر (18 تا 50 سال) از مراجعه کنندگان به سالن های آرایشی شهرستان میاندوآب در سال 1401 بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به آرایش اسمیت و همکاران ، مقیاس اختلال بدشکلی بدن ربیعی و همکاران، مقیاس عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز و مقیاس هوش بدنی اندرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون سوبل و بوت استراپ در بستر نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: اثر مستقیم هوش بدنی (44/0-)، عزت نفس جنسی (36/0-) و اختلال بدشکلی بدن (45/0) در برآورد اعتیاد به آرایش معنی دار به دست آمد. اثر غیرمستقیم اختلال بدشکلی بدن (14/3=t-value) و عزت نفس جنسی (81/2-=t-value) با نقش واسطه ای هوش بدنی بر میزان اعتیاد به آرایش معنی دار مشاهده شد که در مجموع 41 درصد از واریانس اعتیاد به آرایش از طریق متغیرهای مدل تبیین شدند. با توجه به نقش متغیرهای مطالعه در تبیین مدل ساختاری اعتیاد به آرایش، به نظر می رسد با تقویت عزت نفس جنسی و هوش بدنی و با کاهش علایم اختلال بدشکلی می توان اعتیاد زنان را نسبت به آرایش بهبود داد.
بازخوانی جایگاه و نقش مادر و فرهنگ مادری درتمدن نوین اسلامی متمرکز بر واژه های «نسائنا» و «أمّ المؤمنین» در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز ترسیم شده از ناحیه اهل بیت(ع) برای آینده مطلوب بشریت، ایجاد تمدن اسلامی در سطح جهانی است. عدالت اجتماعی، همگرایی و انسجام و پیوستگی که از شاخصه های اصلی تمدن است، در این تمدن باشکوه رخ می نماید و جمعیت از عناصر تأثیرگذار در ایجاد و شکوفایی آن خواهد بود. نقش مادر و فرهنگ مادری با توجه به جایگاه مادر در پیدایی جمعیت و تربیت انسان متعالی به عنوان یکی از علل تمدن ساز، و نه علت تامّه در ایجاد تمدن نوین اسلامی قابل اهمیت است. در تحقیق حاضر با روش تحلیلی و استفاده از کُدهای موجود در آموزه های دین اسلام به تشریح این نقش پرداخته می شود. بر اساس یافته های تحقیق، رابطه معنادار أُمّ- أُمّت و کلیدواژه های قرآنی «نسائنا» در آیه مباهله و «امهات المؤمنین» در سوره احزاب و نیز تعابیری رمزوارانه در روایات مانند «فاطمه بضعه منی» و «أم ابیها» که قرار گرفتن فرد در مقیاسی بالاتر از یک انسان طبیعی است از کُدها و مستندات نقش تمدن ساز مادر و فرهنگ مادری در تعالیم اسلامی به شمار می رود.
زن ستیزی موسیقی رپ فارسی و مقبولیت آن در میان دختران هوادار با رویکردگراندد تئوری (مورد مطالعه؛دختران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
199-222
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی داریم تا مفهوم زن ستیزی آثار امیر تتلو را از دیدگاه دختران هوادار، مورد بررسی قرار دهیم.در این رابطه با10 نفر از دختران هوادار مصاحبه کرده ایم.پژوهش با شیوه کیفی و روش تحقیق نظریه زمینه ای و انتخاب مصاحبه شوندگان با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام گرفته است. به گونه ای سعی شده است تا زن ستیزی آهنگ های تتلو، از زبان مصرف کنندگان تبیین گردد.در پایان تحلیل داده ها، مدلی به دست آمد که بر اساس آن مقوله های مرتبط و شکل دهنده زن ستیزی آهنگ های تتلو مشخص شدند.مردانگی هژمونیک محلی و کمبود رپر زن، مصائب تجربه زیسته، اعتیاد به مصرف الکل؛ مواد مخدر و زن باره گی خواننده، سلطه صنعت موسیقی، آموزش روابط بین دختر و پسر، رسانه ای کردن سوء استفاده جنسی از دختران، ترویج زن ستیزی، کاهش امید به آینده و گرایش به نیهیلیسم در دختران، مقولاتی هستند که از نتیجه پژوهش به دست آمده اند.
شناسایی مؤلفه های مدیریتی زنان (مورد مطالعه: زنان در پست های مدیریتی بخش دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
33 - 62
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سهم مشارکت زنان در سطوح مختلف مدیریتی و تصمیم گیری بخش دولتی افزایش یافته است. از آنجا که عملکرد و شیوه مدیریتی آن ها بر روی سازمان تأثیر بسزایی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مدیریتی زنان در سازمان های دولتی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد کیفی است. جامعه پژوهش شامل مدیران زن شاغل در سازمان های دولتی و کارکنان تحت مدیریت زنان بودند. به روش قضاوتی و با معیار اشباع نظری داده ها، 21 نفر (14 کارمند و 7 مدیر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های روش تحلیل مضمون استفاده شد. براساس نتایج، 25 ویژگی مدیریت زنان در سازمان های دولتی شناسایی شد که در پنج مضمون فرعی و دو مضمون اصلی قرار گرفت، در مضمون اصلی با عنوان مربیگری حمایتی، دو مضمون فرعی پرورشگری و تعامل حمایتگرانه قرار گرفت. در مضمون اصلی اقتدار زنانه، سه مضمون فرعی تصمیم گیری مشارکتی، کامل گرایی و هویت زنانه به دست آمد. در نهایت، می توان گفت، ترکیب جنسیتی متنوع در سطوح عالی سازمان و وجود رهبران مرد و زن در کنار هم در سازمان باعث بهبود کلی سازمان ها و ارتقای کیفیت تصمیم ها می شود.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
125 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه بوده است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و با رویکرد کیفی کمی در پارادایم استقرایی-قیاسی انجام شده است. شناسایی عوامل موثر بر توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته بر پایه اشباع نظری با 23 نفر از خبرگان حوزه خط مشی گذاری، کارآفرینی و مدیریت انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. به منظور مدلسازی عوامل موثر بر توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان از نظرات 73 نفر از خبرگان، مدیران و کارآفرینان آشنا و مطلع با موضوع پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون- پس آزمون تایید شد. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Maxqda 2020 منجر به شناسایی 34 عامل موثر بر توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه شد. مدلسازی عوامل شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل سیزده سطح گردید که خط مشی های حمایتی، تبیین سند ا
فراتحلیلی در زمینۀ تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
923 - 942
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز که با پژوهش های مختلف زیادی در حوزه های گوناگون علمی به خصوص در حوزه کارآفرینی صورت می پذیرد، مواجهه معناگرایانه با یک خروجی قابل مشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالش های بشری کار دشواری است. یکی از این حوزه ها نگرش فرهنگی کارآفرینی است که به صورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر می تواند بر توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان تأثیر بگذارد. به دلیل تعدد مطالعات، در این پژوهش پاسخ خود را در برآیندی علمی از نتایج این پژوهش ها می بینیم. همچنین به علت گستردگی حوزه مطالعاتی یعنی حوزه کارآفرینی زنان، در یک مرور نظام مند با بهره گیری از نرم افزار cma2 پژوهش های کمی دیگر به صورت جامع تحلیل و بررسی می شود. براین اساس در پژوهش حاضر، جامعه آماری 1547 مقاله جست وجوشده مرتبط با موضوع از سال 2020 تا 2010 است که 305 مقاله از میان آن ها غربال و از این تعداد با رعایت پروتکل استاندارد، 17 مقاله وارد سبد تحلیل شدند. این سبد تحلیل به مقادیری قابل قیاس و تجمیع که اندازه اثر خوانده می شود، تبدیل شده است. نتایج فرضیه تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان حاکی از این است که براساس مقدار اندازه اثر (345/1) بین نگرش فرهنگی و توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان تأثیر مثبت و معناداری وجود دارد که طبق تفسیر اندازه اثر کوهن، قوی تلقی می شود. درنهایت نتایج این پژوهش می تواند در حوزه کسب وکارهای کارآفرینانه و جامعه شناسی مورد استفاده قرار گیرد.
زن، مرد و فلسفه سیاسی: آینده فلسفه سیاسی ای که مرد بود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
201 - 221
حوزههای تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، زن در فلسفه سیاسی به یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث تبدیل شده است. برخی از متفکران مطالعات زنانه مانند سوزان مولر اوکین و کارول پتمن، در تحقیقات خود نشان دادند که فلسفه سیاسی از اساس مردانه بوده است و لذا به محض این که در برابر زن برابر قرار می گیرد، چنان فرو می ریزد که چیزی برای استفاده باقی نمی ماند. بنابراین همزمان دو سوال بنیادین طرح می شود: نخست، مطالعات زنان برای طرح مباحث فلسفی خود چه باید بکند؟ و دوم، با سنت بزرگ فلسفه سیاسی چه باید کرد؟ تاکنون سه جواب به این دو سوال داده شده است: گریز از فلسفه، تاسیس فلسفه سیاسی فمنیستی و جنسیت زدایی از فلسفه سیاسی. لیکن همچنانکه نشان خواهیم داد این پاسخ ها در نهایت قانع کننده نیستند. در مقابل، در این مقاله ایده فلسفه سیاسی خنثی/ناخنثی را مطرح کرده ایم که با روش تحلیلی استنتاجی حاکم بر مباحث فلسفی، تلاش می کند تا هم راهی بیابد برای حفظ سنت بزرگ فلسفه سیاسی و هم این که بحث زن به لحاظ هستی شناختی امکان حضور و به رسمیت شناخته شدن را بیابد.
برخی قوانین درباره ارث زنان براساس کتاب مادیان هزار دادستان
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
95-116
حوزههای تخصصی: