مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
زن ستیزی
حوزه های تخصصی:
هفت خوان رستم به طور اخص و هفت خوان های دیگر ایرانی، همچون هفت خوان اسفندیار یا شبه هفت خوان گرشاسپ، نوعی جستجوی جاودانگی است. نوعی نبرد با نفس درون و با هدف آسان کردن دشواری هاست، دشواری های راه تکامل و عروج انسان. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل هفت خوان های ایرانی بر آن است که در خوان چهارمِ همه هفت خوان ها، با وجود آنکه ظاهراً بن مایه آن ها مواجهه پهلوان با زن است؛ اما در پس این مواجهه باید نمادهای اسطوره ای دیگری را جستجو کرد. خوان چهارم که در ظاهر نبرد میان مرد (پهلوان، قهرمان) و زن است در اساس و ریشه نبردی میان آتش و آب است. آتش پسر اهورامزدا است و آب دشمن آن است. آب که روزگاری نماد تقدّس و پاکی اهورا بود، در عصر ساسانی و پس از تسلّط افکار زروانی بر دستگاه دینی عصر، به عنصری اهریمنی تبدیل گشت. با تجزیه و تحلیل خوان چهارم رستم، اسفندیار، گرشاسپ، هراکلس و نیم نگاهی به داستان های زال و رودابه، سام نامه خواجوی کرمانی، خسرو و شیرین نظامی و کلیدر محمود دولت آبادی به اثبات این نظریه پرداخته ایم.
زن ستایی و زن ستیزی در شعر معاصر ایران و عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تاکید بر اینکه یکی از گفتمان های پرقدرت در ادبیات، گفتمان جنسیّت است و با فرض این که زبان و ادب فارسی و عربی از زبان هایی است که در چارچوب گفتمان مردسالاری شکل گرفته، به بررسی ریشه ها و جلوه های زن ستیزی در شعر معاصر ایران و عرب پرداخته است و همچنین، نشان می دهد تغییر نگرش نسبی شاعران معاصر ایران و عرب نسبت به زن و در پی آن، ایجاد جایگاه جدید و طرح و ترسیم هویّت انسانی تری از زن، توان و قدرت مقابله با آن کلیشه های جنسیّتی راکه جز به تضعیف و تحقیر زنان نمی اندیشد، ندارد و علی رغم تحوّلاتی که در ذهنیّت و اندیشه شاعران معاصر نسبت به زن صورت گرفته، این نگرش جدید، در سطح کلان نتوانسته مانع از رشد و گسترش باورها و قالب های سنّتی ای شود که به برتری مرد و فرودستی زنان تاکید دارد. از این رهگذر، زن ستیزی آشکار و پنهان نه به شدّت شعر کهن، ولی همچنان در شعر معاصر ایران و عرب به قوّت خود باقی است.
ورود زنان فیلسوف از حاشیه به مرکز؛ تاملی بر راهبردهای زنانه نگرِ بازخوانیِ تاریخ فلسفه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از دوران مدرن، همه فلاسفه بزرگ مرد بوده اند و نشانی از زنان مگر در گفتارهای زن ستیزانه فلاسفه نبوده است. در دوره معاصر با ورود نقادانه زنان به قلمروهای گوناگون معرفت، فلسفه و تاریخ فلسفه هم بررسی و بازاندیشی شد. زنان فیلسوف برای اثبات نادرستی ادعاهای زن ستیزانه فلاسفه دست به نگارش تاریخ های فلسفه زنان زدند و در آن ها به اندیشه ها و آرای زنان فیلسوفی اشاره کردند که تاریخ فلسفه آنان را نادیده گرفته بود. همچنین با به چالش کشیدن دوانگاری های مبنایی فلسفه غربی تلاش کردند نظریه هایی جایگزین ارائه کنند. بنابراین، همزمان با رواج مطالعات نظری درباره تاریخ فلسفه در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن جدید، راهبردهای جدیدی برای مطالعه تاریخ فلسفه غرب به کار بستند. مقاله حاضر این راهبردها را در سه گروه بررسی کرده است. اول فیلسوفانی مانند لوید و لودوف که بابررسی استعاره ها و تصویرپردازی های فلاسفه تاریخ و مفاهیم فلسفه را ارزیابی کرده اند. دوم فیلسوفانی مانند ایریگاری، بوردو و کافمن که به مطالعه ساختارزدایانه و روانکاوانه تاریخ فلسفه پرداخته اند و سوم فیلسوفانی مانند نوسبام و بایر که از تاریخ فلسفه چونان منبعی برای دغدغه های زنانه نگر خود استفاده کرده اند. در نهایت به مطالعات تاریخی زنان و تاریخِ زنان در ایران، کارهای انجام شده و امکان های پیش رو اشاره کرده ایم.
بررسی و تحلیل سروده های زن ستیزانه و زن ستایانه شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
97 - 114
حوزه های تخصصی:
ادبیات هر ملتی متأثر از فرهنگ و باورهای اجتماعی است و تأثیر اجتماع بر ادبیات، امری مسلّم است. زن که نیمی از پیکره اجتماع بشری است، در شکل های مختلفی ازقبیل: زن در شکل نوعی خود، مادر، دختر، معشوق، و ممدوح در ادبیات بازتاب یافته است و سخنوران بسیاری به این مقوله پرداخته اند؛ ازاین رو یکی از عرصه های پژوهش، تحقیق درباره دیدگاه های شاعران و نویسندگان درباره زن و بررسی نوع نگاه آنان در این مقوله است؛ این مقاله بر آن است تا شاهنامه فردوسی را از این منظر مطالعه و بررسی کند؛ بدین منظور با بررسی ابیاتی که در آنها درباره زن سخن گفته شده ، به این نتیجه رسیده است که در شاهنامه ابیات فراوانی هست که نگاه مثبتی به زن ندارند و در مقابل ابیاتی که برخی از پژوهشگران آنها را زن ستایانه دانسته اند، درواقع این گونه نیستند و فردوسی باتوجه به فضای حماسی- که یکی از اساسی ترین لوازم آن اغراق است - می بایست به نوعی درباره برخی از زنان سخن می گفت که آنان را غیرعادی و به اصطلاح اَبَرزن نشان دهد. بخش دیگری از ابیاتی که گمان زن ستایانه بودن از آنها می رفت نیز درواقع توصیف زیبایی معشوقه هاست؛ ذکر این نکته که در ادبیات ما، معشوق در بیان زیبایی توصیف می شود نه ستایش، زن ستایانه بودن این ابیات را نیز تردیدآمیز ساخته است. آسیب دیگر ابیات زن ستایانه نگاه گزینشی و غفلت از کلیت روایت است. در پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه برخی از پژوهشگران، این نتیجه به دست آمده که نگاه به زن در شاهنامه نگاهی منفی است.
زن ستیزی در ادبیّات زن محور: بررسی تطبیقی رمانهای غرور و تعصّب اثر جین آستین و چراغها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
149-172
حوزه های تخصصی:
در رمانهای جین آستین بیشتر شخصیّت های اصلی زن هستند امّا زنان نسبت به مردان فعّالیّت اجتماعی و تحصیلات کمتری دارند و مهمترین دغدغه آنان ازدواج است. باگذشت نزدیک به دو قرن،گرایش های مشابهی را می توان در نمونه هایی از ادبیّات معاصر ایران مشاهده کرد. در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم، زویا پیرزاد شخصیّت زنی را خلق می کند که در مقابل دیگر زنان موضع گیری های خصم آمیز دارد امّا تحت تأثیر یک شخصیّت مرد است و مرد با وجود حضور کم رنگ، نقشی کلیدی در رمان ایفا می کند. این پژوهش با بررسی نظریات منتقدان فمینیست در مورد پدر سالاری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی دو رمان چراغ ها را من خاموش می کنم و غرور و تعصّب را با هم مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که شباهت های بسیاری بین این دو رمان وجود دارد. این شباهت ها عبارتند از احساس منفی شخصیّت های زن نسبت به یکدیگر، نگاه رمانتیک به ازدواج به مثابه راهی برای رستگاری و برتری شخصیّت های مرد نسبت به شخصیّت های زن. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در جوامع مرد سالار نویسنده های زن می توانند تحت تأثیر گفتمان غالب جامعه مانند مردها فکر کنند و مانند مردها بنویسند. با وجود این که در رمان های بررسی شده نگاه هر دو نویسنده واپس گرا ست، به نظر نمی رسد که زویا پیرزاد که در ابتدای قرن بیست و یکم و دویست سال پس از جین آستین می نویسد گامی به پیش بر داشته باشد.
پارادوکس زن ستیزی-زن ستایی ( بررسی همسنج«زن» در «هزار و یک شب» و «قصه های کنتر بری»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه و نقش «زن» در اجتماع و نگرش های مثبت و منفی در این باب موضوعی است که همواره، از دیرباز و پرتکرار در ادبیات شرق و غرب، از کلاسیک تا مدرن بازتاب داشته است. به ویژه امروزه با اوجگیری موج گرایش های اجتماعی زن مدار و فمینیستی و تسرّی آن به حوزه ادبیات، سخن در باب تلقی های یکسویه نویسندگان آثار ادبی و فراتر از آن دیدگاه های زن ستیزانه، بیش از پیش محل بحث و پژوهش است. مقاله حاضر با رویکردی به این مهم، در میان آثار کلاسیک ادبیات جهان، هزار و یک شب از مشرق زمین و قصه های کنتربری اثر جفری چاسر داستانسرا و شاعر شهیر انگلیسی از غرب را به دلیل تناسب زمانی، سبک ادبی و مشابهت بستر اجتماعی روزگار خلق دو اثر، برگزیده و مؤلفهء «زن» را در آن ها مورد بررسی تطبیقی و همسنجی قرار داده است و در پایان به دریافت دیدگاه هایی کمابیش مشترک با دامنه ای پارادوکسیکال از مفاهیم زن ستیزانه- زن ستایانه در دو اثر مذکور، منجر شده است
نفرت پراکنی جنسیتی آنلاین در شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: زن ستیزی کاربران ایرانی شبکه توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با همه گیری رسانه های اجتماعی و دموکراتیک شدن دسترسی به فضای مجازی، شاهد تشدید مسائلی همچون نفرت پراکنی جنسیتی و زن ستیزی هستیم؛ پژوهش حاضر درصدد بررسی راهبردهای گفتمانی غالب در بازتولید کلیشه های زن ستیزانه در توییتر، از سوی کاربران ایرانی و واکاوی این مسئله است که فضایی توییتر، آگونیستی یا فضایی آنتاگونیستی است. این پژوهش با بهره گیری از نظریه «فنای نمادین زنان» به عنوان چارچوب نظری و آرای شانتال موفه، روش تحلیل گفتمانی «وداک» و نمونه گیری هدفمند نظری از توییت های منتشرشده در توییتر صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که زن ستیزی در باب خانه داری، محدودیت زنان، جملات موهنِ زن ستیز به مردان، نسبت دادن صفات زننده، بی خردی و کلیشه های جنسیتی درباره زنان رخ می دهد و توییتر با اینکه به سبب تعاملی بودن توانسته است فضا را رقابتی کند، محتوای منتشر شده در آن، حاکی از ژرف بودگی بعد آنتاگونیستی امر سیاسی است که به تعارض های سیاسی جنسیتی، وجهه ای خصومت مدار می بخشد درواقع توییتر، نه تنها نتوانسته در باب برابری های جنسیتی و گفت وگویی به ثبات برسد بلکه باعث تقویت فضایی آنتاگونیستی شده است که به بیان موفه، حکایت از شکست در تحقق دموکراسی دارد. به عبارت دیگر، این رسانه از مدیریت فضا ناتوان بوده و دوگانه مرد/ زن به مثابه دیگری، در آن شدت بیشتری یافته است.
زن و جدال رمانتیسم و رئالیسم در رمان «چشم هایش» بزرگ علوی
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
79 - 96
حوزه های تخصصی:
زنان همواره از گذشته های دور تاکنون نقش ها و تأثیرات متفاوتی در جامعه و ادبیات داشته اند. تأثیراتی که گاه مثبت و گاه منفی بودند. «چشم هایش» بزرگ علوی داستانی سیاسی-عاشقانه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بیان جلوه های زن در این اثر می پردازد. «چشم هایش» جلوه گر قربانی شدن عشق به پای فعالیت های سیاسی و بیانگر جایگاه زن در جامعه رضاشاه است. این مقاله به این نتیجه رسیده است که زنان، تنها ابزاری برای مردان هستند. در این اثر، شخصیت اصلی یک زن است. زنی که از سویی، درگیر مسائل عشقی خود یعنی عشق به استاد ماکان است و از دیگر سوی، دغدغه مسائل سیاسی-اجتماعی دارد. زن در این داستان سمبل زیبایی، فریبندگی، بدبختی و شجاعت است. زنی ناامید و ستم کشیده است، زنی که در تضادی بین پاکی و ناپاکی است. زن ستیزی در این اثر بازتاب دورانی است که شاعر در پی آن است تا آن را متحول کند، دورانی که مردسالاری بر آن حاکم است. زن ستیزی در این جامعه ناهنجاری عمومی محسوب می شود. زنان در سایه مردان حضور دارند. زنان در این اثر با تأثیرپذیری از غرب، آزادی های نسبی هرچند ظاهری کسب می کنند.این پژوهش به این نتیجه رسیده است که «چشم هایش» بزرگ علوی رئالیستی است که در آن رمانتیک ادغام یافته است و بازتابی است از دوران زندگی شاعر که با عشق و مسائل اجتماعی و سیاسی آمیخته است باعث ایجاد اثری فاخر شده است.
بررسی زن ستیزی و زن ستایی در دیدگاه جامی (با تکیه بر لیلی و مجنون و سلامان و ابسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته تاکنون جایگاه و سیمای زن در ادبیات فارسی یکسان نبوده است و در ادوار تاریخی مختلف، جلوه ای از زن ستایی و زن ستیزی در آثار ادبی دیده می شود. جامی به عنوان یکی از شعرای دوره تیموریان در اشعار خود جلوه های متفاوتی از زن را مطرح نموده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه متناقض نمای جامی درباره سیمای زن در دو مثنوی لیلی و مجنون و سلامان و ابسال پرداخته می شود. هدف از این جستار، واکاوی زن ستایی (لیلی و مجنون) و زن ستیزی (سلامان و ابسال) در اشعار جامی است. بررسی سیمای زن در این دو مثنوی بیانگر دو دیدگاه متضاد در آثار جامی است چنان که در لیلی و مجنون تصویری مثبت از ویژگی های زن چون تجلی روح الهی، خردمندی، وفاداری، پاکدامنی و ... ارائه نموده و در سلامان و ابسال، زن را موجودی فریبکار، ناقص عقل، وسیله کامجویی مردان، بی و فا، کافر نعمت، بدخو و نادان معرفی کرده است. هر چند گاهی در لیلی و مجنون نیز به ندرت شاهد زن ستیزی از زبان بدگویان برضد لیلی هستیم؛ این امر می تواند هم به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره جامی و هم به دیدگاه شخصی او در ارتباط با زن ستیزی و زن ستایی از ارائه داستان و نمادسازی باشد.
سکوت فارابی: جایگاه منزل در مدینه فاضله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
815 - 837
حوزه های تخصصی:
فارابی جدی ترین فیلسوف سیاسی در عالم اسلام و واضع ایده مدینه فاضله است، با این حال در آثار او اشارات محدودی به بحث از تدبیر منزل وجود دارد که در همان اشارات محدود هم شاهد گفتار منسجمی درباره زنان، جنسیت و جایگاه منزل در مدینه فاضله نیستیم. از سویی، برخی اشارات فارابی و کاربست مفاهیم جنسیتی شده نزد او باعث می شود بتوان فارابی را در زمره متفکران زن ستیز قرار داد. از سوی دیگر او صراحتاً قائل به برابری زن و مرد در حس و تخیل و عقل است. برخی کم گویی او درباره منزل و جایگاه زن را ناشی از بدیهی دانستن حکمت منزلی با توجه به ساختار کلی اندیشه فارابی در باب مدینه فاضله دانسته اند و عده ای سکوت فارابی را ناشی از احتیاط و حزم فیلسوف یا بی اعتنایی ناشی از روی کرد فراجنسیتی او می دانند. در این نوشتار با تکیه بر آثار سیاسی فارابی این نظر پیش کشیده شده است که کم گویی فارابی درباره تدبیر منزل، نه به دلیل بی اهمیت دانستن آن که به دلیل مسئله زا بودن این موضوع در ساختار اندیشه این منطق دان بزرگ است..
زن و جایگاه او در اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
1724 - 1735
حوزه های تخصصی:
زنان هماره نیمی از جامعه را تشکیل داده اند و بخشی از ساختار جامعه بوده اند. این نیمه از جامعه انسانی در طول تاریخ دیدگاه های گوناگونی بیان شده است؛ برخی زن را همسنگ مرد دانسته و برخی دیگر او را فروتر از مرد دانسته اند. هدف این تحقیق بررسی جایگاه و نقش زن در اندیشه افلاطون؛ فیلسوف بزرگ یونانی است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی متون افلاطون درباره زن، جایگاه واقعی زن ازنظر افلاطون را بررسی کند. برای انجام چنین پژوهشی از گزارش های تاریخ فلسفه ای صرف نظر شده است و نوشته های افلاطون را پدیدارشناسانه بازخوانی کرده است. در نگاه نخست و بر اساس چندین بند از رساله های وی چنین می نماید که او به برابری زن و مرد معتقد است و برخلاف روزگار خود که زنان موجوداتی پست تلقی می شده اند وی به تعالی آنان اندیشیده است ولی با بررسی و تحلیل نوشته های او به ویژه رساله جمهوری و مهمانی می توان نتیجه گرفت که نگاه زن گرایی افلاطون برداشتی نادرست است و وی در بنیاد اندیشمندی زن ستیز است.
زن ستیزی های خیرخواهانه در سینما مطالعه بازنمایی مفهوم «زنان علیه زنان» در سینمای دهه 1390 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
183 - 209
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به منظور مطالعه بازنمایی مفهوم «زنان علیه زنان» در آثار سینمایی صورت گرفته است. کاری کیفی در حوزه مطالعات فرهنگی که تلاش می کند مجموعه خاصی از کنش های تعارض آمیز به نمایش درآمده میان زنان در سینمای ایران را ذیل مفهوم «زن ستیزی خیرخواهانه» توضیح دهد و تحلیل کند. با توجه به آرای مک کوایل و کراکائر در باب کارکرد شناختی سینما، حتی اگر تصاویر سینمایی خالی از سوگیری نباشد، می تواند برشی از واقعیت اجتماعی باشد. به این منظور، چهار فیلم از مجموع فیلم های به نمایش درآمده در دهه 1390 به صورت موردی مطالعه شده و با روش ترکیبی تحلیل گفتمان و نشانه شناسی تحلیل شده است. با توجه به زمینه های اجتماعی، خوانشی نقادانه از فیلم های منتخب انجام شد تا بر اساس آن بتوانیم از خلال امور و تصاویر روزمره و پیش پاافتاده، برخی از لایه های پنهان در ساختارهای تبعیض آمیز علیه زنان را آشکار و ریشه یابی کنیم. یافته های این مطالعه نشان می دهد که در بستری تاریخی و اجتماعی، سینمای ایران تصویری از زن ستیزی میان زنان نمایش می دهد که ماهیت سرکوب گرانه آن را به حاشیه رانده و بر نیت خیرخواهانه آن تأکید می کند؛ به همین سبب شخصیت های فیلم ها در این موقعیت عمدتاً به بازتولید تبعیضی که از سوی همجنسان خود بر آنان روا می رود وقوف ندارند و به آن تن می دهند. این بازنمایی عموماً به صورت امر روزمره و طبیعی انگاشته می شود و در حاشیه تم اصلی فیلم به تصویر کشیده می شود.
زن ستیزی موسیقی رپ فارسی و مقبولیت آن در میان دختران هوادار با رویکردگراندد تئوری (مورد مطالعه؛دختران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
199-222
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی داریم تا مفهوم زن ستیزی آثار امیر تتلو را از دیدگاه دختران هوادار، مورد بررسی قرار دهیم.در این رابطه با10 نفر از دختران هوادار مصاحبه کرده ایم.پژوهش با شیوه کیفی و روش تحقیق نظریه زمینه ای و انتخاب مصاحبه شوندگان با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام گرفته است. به گونه ای سعی شده است تا زن ستیزی آهنگ های تتلو، از زبان مصرف کنندگان تبیین گردد.در پایان تحلیل داده ها، مدلی به دست آمد که بر اساس آن مقوله های مرتبط و شکل دهنده زن ستیزی آهنگ های تتلو مشخص شدند.مردانگی هژمونیک محلی و کمبود رپر زن، مصائب تجربه زیسته، اعتیاد به مصرف الکل؛ مواد مخدر و زن باره گی خواننده، سلطه صنعت موسیقی، آموزش روابط بین دختر و پسر، رسانه ای کردن سوء استفاده جنسی از دختران، ترویج زن ستیزی، کاهش امید به آینده و گرایش به نیهیلیسم در دختران، مقولاتی هستند که از نتیجه پژوهش به دست آمده اند.
زن، مرد و فلسفه سیاسی: آینده فلسفه سیاسی ای که مرد بود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
201 - 221
حوزه های تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، زن در فلسفه سیاسی به یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث تبدیل شده است. برخی از متفکران مطالعات زنانه مانند سوزان مولر اوکین و کارول پتمن، در تحقیقات خود نشان دادند که فلسفه سیاسی از اساس مردانه بوده است و لذا به محض این که در برابر زن برابر قرار می گیرد، چنان فرو می ریزد که چیزی برای استفاده باقی نمی ماند. بنابراین همزمان دو سوال بنیادین طرح می شود: نخست، مطالعات زنان برای طرح مباحث فلسفی خود چه باید بکند؟ و دوم، با سنت بزرگ فلسفه سیاسی چه باید کرد؟ تاکنون سه جواب به این دو سوال داده شده است: گریز از فلسفه، تاسیس فلسفه سیاسی فمنیستی و جنسیت زدایی از فلسفه سیاسی. لیکن همچنانکه نشان خواهیم داد این پاسخ ها در نهایت قانع کننده نیستند. در مقابل، در این مقاله ایده فلسفه سیاسی خنثی/ناخنثی را مطرح کرده ایم که با روش تحلیلی استنتاجی حاکم بر مباحث فلسفی، تلاش می کند تا هم راهی بیابد برای حفظ سنت بزرگ فلسفه سیاسی و هم این که بحث زن به لحاظ هستی شناختی امکان حضور و به رسمیت شناخته شدن را بیابد.
تحلیل انتقادی اندیشه های غزّالی در مورد زنان با تکیه بر زمینه های تاریخی جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام محمد غزّالی یکی از برجسته ترین متفکّران و تأثیرگذارترین عالمان دینی است که داعیه اصلاح و احیای دین داشته، جزو سرامدان جریان بازگشت به سلف صالح محسوب می شود. تعلیم دین، شیوه حکمرانی و سایر آداب، چون آداب ازدواج در آثار او موردتوجه قرار گرفته که در ضمن آن، آرا خود در مورد زنان را نیز ذکر می کند. تفکرات غزّالی در مورد زنان، با متن اسلام مغایرت دارد. بررسی دقیق تر آرا او در مورد زنان، دیدگاه فرهنگی جامعه اسلامی را نسبت به زنان آشکار می کند. در این تحقیق با روش توصیفی و با رویکرد انتقادی، دیدگاه امام محمد غزّالی در مسائل مربوط به زنان مورد بررسی قرار گرفته، سپس زمینه های تاریخی و اجتماعی تأثیرگذار بر تفکر او تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی دیدگاه های غزّالی در مورد زنان، از فرهنگ جاهلی و تحولات جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر (ص)، متأثر است. وجود سفارش هایی چون مشورت با زنان و برخلاف آن عمل کردن، آفریده شدن زنان از دنده کج، محبوس کردن زنان در خانه و محروم کردن آن ها از آموزش، قرار دادن زنان در ردیف بردگان و تأکید بر کارکرد فرزندآوری مباحث مورد تأکید در اندیشه های غزّالی است که با تغییرات فرهنگی جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر (ص)، ارتباط مستقیم دارد.