فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۵۵٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات علوم مدیریت دریایی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
115 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل حیاتی موفقیت در مدیریت ریسک زنجیره تأمین سرد محصولات آبزیان انجام شده است. با توجه به حساسیت بالای این محصولات به تغییرات دمایی و الزامات سخت گیرانه حمل ونقل و نگهداری، مدیریت صحیح ریسک ها نقش کلیدی در بهبود کیفیت، کاهش ضایعات و افزایش بهره وری زنجیره تأمین دارد.روش: در این پژوهش، از ترکیب روش های تصمیم گیری چندمعیاره شامل دلفی فازی برای شناسایی عوامل کلیدی و دیمتل فازی برای تحلیل روابط علّی-معلولی بین این عوامل استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 خبره از صنعت آبزیان و زنجیره تأمین سرد بوده که داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه های تخصصی گردآوری شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که "پایش دمای لحظه ای"، "برنامه ریزی برای شرایط اضطراری"، "بهینه سازی مسیرهای حمل ونقل" و "آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی" به عنوان مهم ترین عوامل علی شناخته شدند که تأثیر زیادی بر سایر عوامل دارند. در مقابل، "تأمین برق اضطراری"، "ایجاد ظرفیت های ذخیره سازی پشتیبان"، "همکاری در زنجیره تأمین" و "ملاحظات زیست محیطی" به عنوان عوامل معلول شناسایی شدند که بیشترین تأثیر را از سایر متغیرها دریافت می کنند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که بهبود نظارت بر زنجیره تأمین سرد، توسعه فناوری های پایش لحظه ای، اجرای برنامه های آموزشی و ارتقای زیرساخت های حمل ونقل سرد از جمله اقدامات کلیدی برای کاهش ریسک ها و بهینه سازی مدیریت زنجیره تأمین محصولات آبزیان است. نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران و فعالان صنعت در بهبود پایداری و کارایی زنجیره تأمین سرد کمک کند.
رمزگشایی از خروج حسابرسان: تحلیل عوامل موثر بر تمایل به ترک حرفه حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
58 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش هایی که در حال حاضر جامعه و حرفه حسابرسی را تهدید می کند، تمایل حسابرسان به خروج از حرفه حسابرسی می باشد. در سال های اخیر، شاهد افزایش روزافزون درخواست خروج حسابرسان از موسسات حسابرسی هستیم. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر خروج حسابرسان از حرفه حسابرسی می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، با رویکرد روش شناسی کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، در سال های 1401 و 1402 با 29 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی که به صورت غیراحتمالی و هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه شد و در انتها اشباع نظری حاصل گردید. مصاحبه های انجام شده با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی تبدیل به مدل توسعه یافته مشتمل بر سه دسته عوامل: خرد، میانی و کلان شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که 64 عامل موجب تمایل به ترک و خروج حسابرسان از حرفه حسابرسی می شود که از مهم ترین عوامل آن حق الزحمه حسابرسی، فرسودگی شغلی، فرصت های شغلی جایگزین برای کارکنان، عدم صبوریت کارکنان جهت ارتقاء شغلی است. پژوهش حاضر می تواند دیدگاه های جالب توجه و قابل استفاده ای برای حرفه حسابرسی، مؤسسات حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و قانون گذاران در جهت جلوگیری از خروج حسابرسان از حرفه و تقویت جایگاه حرفه حسابرسی مستقل در ایران ارائه نماید.
دلالت های معنایی و مؤلفه های انحراف مثبت شغلی از منظر کارگران نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
201 - 240
حوزههای تخصصی:
منظور از انحراف مثبت در محیط کاری، رفتار داوطلبانه کارکنان است که با هدف بهبود رفاه سازمانی و یافتن راه های ابتکاری برای حل چالش های کاری و بهبود عملکرد انجام می شود. بی گمان وجود شخصیت های انحراف مثبت در یک محیط کاری و احساس عاملیت و تأثیرگذاری آنها در بین کارکنان برای ایجاد تحولاتی اثربخش، ضروری است. این مطالعه درصدد است تا تفاسیر و دلالت های معنایی انحراف مثبت شغلی را در میان افراد نوآور و خلاق در محیط های کارگری (کارگران نمونه جشنواره امتنان سال های 1395 تا 1402) به عنوان افراد دارای انحراف مثبت شغلی با اتخاذ رویکرد کیفی کنکاش و واکاوی نماید. پرسش اصلی پژوهش این است که انحراف مثبت شغلی در بین کارگران نوآور و نمونه، واجد چه دلالت های معنایی است و ابعاد این پدیده کدام است. در این مطالعه با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از کارگران نمونه، اشباع داده ها حاصل شد. برای تحلیل داده های کیفی نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. مشارکت کنندگان در مطالعه، در تعریف این مفهوم به 4 شاخص اصلی شامل: انحراف مثبت شغلی به مثابه: تغییر و اصلاح سازمانی، نوآوری و خلاقیت سازمانی، یاریگری و مشارکت سازمانی، توسعه اخلاق سازمانی و نیز تحقق خود اشاره کردند. همچنین مؤلفه ها و زیرمؤلفه های انحراف مثبت شغلی از منظر کارگران نمونه و نوآور شناسایی شد.
پیش بینی تغییر اختیاری حسابرس با استفاده از الگوریتم چرخه آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
315 - 337
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابرسی مستقل از طریق اعتباربخشی به گزارش های مالی، در بهبود تصمیم گیری استفاده کنندگان و کارایی، بازار نقش اساسی دارد. کیفیت کار این حسابرسان، به عوامل متعددی بستگی دارد و یکی از این عوامل بسیار مهم، استقلال آن هاست. به دلیل مرتبط بودن پدیده تغییر حسابرس با استقلال نیز، این پدیده باید به دقت بررسی شود؛ زیرا یکی از موضوعات حیاتی هر شرکتی محسوب می شود. پدیده تغییر حسابرس باعث ایجاد گسست بین حسابرسان و کارفرما می شود. پیش بینی تداوم یا عدم تداوم روابط حسابرس با صاحب کار در سال های آتی، یکی از موضوعات چالش برانگیز در حرفه حسابرسی تلقی می شود. این پژوهش به پیش بینی تغییر اختیاری حسابرس (عدم تداوم رابطه با صاحب کار فعلی) با استفاده از یک الگوریتم فراابتکاری (الگوریتم چرخه آب) و مقایسه نتایج آن با رگرسیون لجستیک می پردازد.روش: جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که بر اساس شرایط در نظر گرفته شده برای انتخاب نمونه، ۱۸۵ شرکت، به روش حذف سیستماتیک، طی سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱، انتخاب و اطلاعات آن ها جمع آوری شد. سال شرکت هایی که در آن ها تغییر اجباری حسابرس رخ داده بود، از فهرست نمونه حذف شدند. سپس از نرم افزارهای اکسل و متلب، برای پیاده سازی الگوریتم ها بهره گرفته شد. در این پژوهش، از ۱۳ متغیر مالی و غیرمالی استخراج شده از ادبیات، به منظور پیش بینی تغییر حسابرس استفاده شد که عبارت بودند از: نسبت جاری، سرمایه در گردش، نسبت بدهی، نسبت دارایی ها، بازده دارایی ها، کیفیت سود، اندازه شرکت، اندازه مؤسسه حسابرسی، نوع گزارش حسابرس، تغییر مدیریت، تفکیک مدیر عامل از رئیس هیئت مدیره، محافظه کاری حسابداری و توان رقابتی شرکت. به علاوه، نتایج به دست آمده از الگوریتم چرخه آب با استفاده از ماتریس درهم ریختگی که شامل چهار معیار ارزیابی است، با نتایج رگرسیون لجستیک، به عنوان یکی از رگرسیون های معروف در برآورد متغیرهای باینری، مقایسه شد، این معیارها عبارت اند از: صحت، دقت، حساسیت و تشخیص. به علاوه، برای اطمینان از قابلیت اتکای نتایج، هر یک از روش های یادشده ۱۰ بار پیاده سازی شد.یافته ها: کمابیش در تمام پیاده سازی ها و بر اساس هر چهار معیار ارزیابی عملکرد، الگوریتم چرخه آب برای پیش بینی تغییر حسابرس، مناسب تر از رگرسیون لجستیک است. به طور کلی، معیارهای دقت، صحت، حساسیت و تشخیص پذیری، در پیش بینی تغییر حسابرس توسط الگوریتم چرخه آب، به ترتیب 89، 75، 2 و 9/99 درصد بوده است. این در حالی است که معیارهای مربوط به رگرسیون لجستیک به ترتیب 67، 74، 1 و 8/99 درصد بوده است.نتیجه گیری: الگوریتم چرخه آب می تواند برای پیش بینی تغییر اختیاری حسابرس توسط استفاده کنندگان و مؤسسه های حسابرسی سودمند واقع شود. مؤسسه های حسابرسی می توانند از این ابزار، برای پیش بینی تداوم یاعدم تداوم روابطشان با مشتری در سال های آتی و برنامه ریزی بهتر برای کسب درآمد استفاده کنند. مشتریان حسابرسی و شرکت ها نیز می توانند از این ابزار برای پیش بینی روابط آتی با حسابرس و برنامه ریزی و زمان بندی سریع تر برای انتخاب حسابرس بعدی استفاده کنند.
مدل سازی ساختاری تفسیری شاخص های توسعه شهروندمحوری در اداره امور عمومی (مورد مطالعه: شهرداری زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر مدلسازی ساختاری تفسیری شاخص های توسعه شهروندمحوری در شهرداری زنجان بوده است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از منظر روش در حوزه مطالعات آمیخته با رویکرد استقرایی-قیاسی قرار دارد. شناسایی شاخص های توسعه شهروندمحوری از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته بر پایه اشباع نظری با اساتید و متخصصان خط مشی گذاری، مدیریت دولتی و مدیریت شهری انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. به منظور مدلسازی شاخص های توسعه شهروندمحوری از نظرات مدیران و کارکنان شهرداری زنجان به تعداد 61 نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون- پس آزمون تایید شد. کدگذاری داده های حاصل با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda منجر به شناسایی 13 شاخص توسعه شهروندمحوری شد. مدلسازی شاخص های شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل هشت سطح گردید که توجه به منفعت عامه اثرگذارترین و هم افزایی بین شهروندان و حکومت های محلی اثرپذیرترین عامل بودند.
ارائه مدلی نوآورانه مبتنی بر تحلیل شبکه چند حالته برای بررسی ارتباطات و پیش بینی تحولات آینده بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
426 - 456
حوزههای تخصصی:
هدف: اخیراً، تحلیل شبکه به یکی از حوزه های بسیار پُرطرف دار و پُرکاربرد در علم داده تبدیل شده است. این فناوری، با تحلیل داده های پیچیده و شناسایی الگوهای ارتباطی بین عناصر مختلف، به درک عمیق تری از ساختار، رفتار و تعاملات درون شبکه ها و سیستم های پیچیده می پردازد. با وجود اهمیت بسیار زیاد تحلیل شبکه در علم داده و تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه منابع انسانی، مطالعات کافی روی آن انجام نشده است؛ به خصوص درباره داده های بازار داخلی، هنوز به طور کامل به بحث و مطالعه گذاشته نشده است. این کمبود توجه، فرصت هایی را برای درک عمیق تر و ارائه راه کارهای نوآورانه در مواجهه با چالش های آینده از دست می دهد. از این رو نیاز است تا محققان با بهره گیری از رویکردهای نوین، به بررسی چالش های این حوزه بپردازند و راه کارهای جدیدی ارائه دهند. بر اساس آنچه بیان شد، در این پژوهش مدلی نوآورانه برای بررسی نقش تحلیل شبکه چندحالته در فهم بهتر ارتباطات بازار کار و پیش بینی تحولات آینده آن ارائه شده است.
روش: به منظور طراحی شبکه پیشنهادی، داده های اولیه مورد نیاز، از طبقه بندی های بین المللی جمع آوری و شبکه اولیه بر اساس آن ها رسم شد؛ سپس برای اطمینان از اینکه شبکه به خوبی با شرایط کنونی بازار کار مطابقت دارد یا خیر، داده های یکی از وبسایت های کاریابی داخلی نیز استخراج و مطابق آن ها، شبکه به روزرسانی شد. برای کمّی کردن ارتباطات بین اجزای شبکه، از معیار ژاکارد و برای اعتبارسنجی شبکه از الگوریتم های اتصال ترجیحی، آدامیک آدار و همسایگان مشترک استفاده شد. برای محاسبه کوتاه ترین مسیر در شبکه، از الگوریتم دایجسترا و برای رتبه بندی از معیار وزن دهی فراوانی کلمه – معکوس فراوانی متن استفاده بهره برده شد.
یافته ها: در این پژوهش، روش جدیدی برای طراحی شبکه چندحالته بازار کار ارائه و نحوه به روزرسانی و غنی سازی آن، به طوری که مطابق با تغییرات پویای بازار کار باشد، تشریح شد. با شبکه نهایی به دست آمده، ارتباطات بین عناصر بازار کار (مشاغل و مهارت ها) بررسی و راه کاری برای کمّی کردن این ارتباطات ارائه شد. همچنین روشی برای محاسبه کارآمدترین جابه جایی شغلی در این شبکه تشریح و رویکردی برای رتبه بندی مهارت ها، بر اساس سطوح مختلف شغلی ارائه شد. در نهایت، شبکه با سه الگوریتم پیش بینی یال اعتبارسنجی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استفاده از الگوریتم اتصال ترجیحی، بهترین گزینه برای پیش بینی آینده این شبکه خواهد بود.
نتیجه گیری: مدل نوآورانه ارائه شده در این پژوهش، ابزار قدرتمندی برای طراحی شبکه و تحلیل و درک بازار کار فراهم کرده است که به کمک آن، نه تنها درک جامع تری از وضعیت فعلی و آتی بازار کار داخلی به دست می آید، بلکه راه کارهای عملی برای مواجهه با چالش های پیش رو نیز ارائه می شود؛ به ویژه، کشف الگوهای ارتباطی و پیش بینی روندهای نوظهور، امکان سازگاری بهتر و سریع تر با تغییرات بازار کار را فراهم می کند که این امر، به سهم خود، به توسعه فرصت های شغلی پایدار و رشد اقتصادی منجر می شود. از طریق تحلیلی عمیق از داده های موجود و پیش بینی تحولات احتمالی، این مدل می تواند به مدیران بازار کار، سیاست گذاران و تحلیلگران اجتماعی کمک کند تا استراتژی های مؤثرتری برای تقویت ظرفیت های بازار کار و بهینه سازی منابع انسانی طراحی کنند. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد که با استفاده از مدل های نوآورانه مبتنی بر تحلیل شبکه، می توان افق های جدیدی را در پیش بینی و مدیریت تحولات آینده کشور گشود.
تاثیر تفکیک اقلام تعهدی در قدرت پیش بینی آنها درباره ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
63 - 82
حوزههای تخصصی:
یکی از جذابترین اطلاعات مالی که میتواند در اختیار فعالان اقتصادی و حاضرین در بازارهای سرمایه قرار بگیرد، داده های مرتبط با ارزش آتی شرکت ها میباشد. اقلام تعهدی از جمله پرتکرارترین عواملی میباشد که برای پیش بینی موارد فوق الذکر بکار رفته است، مدتهاست نقش اقلام تعهدی در پیش بینی ارزش آتی شرکت اثبات شده است.
ﺍﯾﻦ پژوهش ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺗﺠﺮﺑﯽ اثر تفکیک اقلام تعهدی بر اساس نقش آنها در شکل گیری(تراز) وجوه نقد بر توانایی آنها در خصوص پیش بینی ارزش شرکت می ﺑﺎﺷﺪ، ایده مورد اشاره اولین بار توسط بارث [1]و همکاران در سال 2016 مطرح شده است. در این پژوهش اقلام تعهدی بر اساس اینکه جریان نقد مربوطه پیش و یا پس از عامل اقتصادی ایجاد شده به دو دسته تقسیم شده اند. این تحقیق ازنظر هدف، یک پژوهش کاربردی و از لحاظ روش از نوع همبستگی می باشد.
تعداد 184 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس در دوره زمانی سالهای 1388 الی 1400 بررسی شدند. در نهایت مدارک تجربی فرض اصلی مقاله را در اکثر صنایع رد و تنها در تعداد معدودی از صنایع تایید می کنند. دلیل رد شدن فرضیه های این پژوهش را می توان در ویژگیهای خاص شرکتهای ایرانی و ویژگیهای خاص بازار سرمایه ایران جستجو کرد.
رابطه بین ناهماهنگی شناختی، استدلال علمی و تفکر سیستمی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته فیزیک دانشگاه بابل با نقش میانجی تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
155 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین ناهماهنگی شناختی، استدلال علمی و تفکر سیستمی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته فیزیک دانشگاه بابل با نقش میانجی تفکر انتقادی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان رشته فیزیک به تعداد 249 نفر که به علت محدود بودن جامعه آماری، نمونه آماری مساوی با جامعه آماری درنظر گرفته شد، لذا از روش سرشماری استفاده شده است و کلیه دانشجویان رشته فیزیک دانشگاه بابل به عنوان نمونه آماری این پژوهش درنظر گرفته شده اند، تعداد 249 پرسشنامه بین دانشجویان توزیع شد و در نهایت 230 پرسشنامه برگشت داده شد. برای جمع آوری داده ها ی پژوهش، از چهار پرسشنامه استاندارد هماهنگی شناختی (هارمون جونز و همکاران، 2007)، تفکر سیستمی (دولانسکی و همکاران، 2020)، استدلال علمی (گولومبیک و همکاران، 2022)، تفکر انتقادی (واتسون و گلاسر، 2002)، و به منظور اندازه گیری پیشرفت تحصیلی از معدل نیمسال دانشجویان استفاده شد، روایی پرسشنامه به تأیید متخصصان علوم تربیتی و تحلیل عاملی تاییدی رسید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در یک بررسی مقدماتی مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین ناهماهنگی شناختی با پیشرفت تحصیلی به صورت مستقیم و با نقش میانجی تفکر انتقادی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، همچنین مشخص شد بین تفکر سیستمی و استدلال علمی با پیشرفت تحصیلی به صورت مستقیم و با نقش میانجی تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر حسابداری منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی مؤثر بر حسابداری منابع انسانی می پردازد. با توجه به اهمیت منابع انسانی به عنوان دارایی های نامشهود در سازمان ها، تحلیل و ارزیابی این عوامل می تواند به بهبود عملکرد حسابداری و تصمیم گیری های مدیریتی کمک کند. در بخش کیفی از نوع تحلیل محتوا و در بخش کمی از نوع توصیفی- پیمایشی بود. نمونه آماری در بخش کیفی استخراج کدباز از مقالات پیشینه براساس کدگذاری داده ها با الگوی سیپ،4 مؤلفه اصلی،28 مفهوم و 132کد استخراج شد. جامعه آماری بخش کمی مراکز آکادمیک، سازمان ها، انجمن ها، اساتید های دانشگاه ها ، صاحب نظران در حوزه حسابداری منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی تشکیل می داد و از طریق پرسشنامه آنلاین بود. (در بخش کمی) به منظور بررسی روایی تحقیق از نسبت روایی محتوا ( CVR) و شاخص روایی ( CVI) که مورد تایید اساتید محترم راهنما و مشاور قرار گرفت، استفاده گردید. سپس با استفاده پرسشنامه محقق ساخته(پنج گزینه ای لیکرت) شاخص ها براساس مؤلفه ها گروه بندی شدند. در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا بر اساس مدل سیپ استفاده گردید، در بخش کمی نیز، متغیرهای جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزارspss نسخه 26 پرداخته شده است، و در انتها برای رتبه بندی شاخص های عوامل مؤثر بر حسابداری منابع انسانی از آزمون فریدمن و از نرم افزارspss استفاده شد. یافته ها نشان داد 132 کدباز به عنوان عوامل کلیدی حسابداری منابع انسانی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند که در 4 معیار اصلی مدل سیپ دسته بندی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بعد درون داد از نظر خبرگان دارای بیشترین اهمیت و بعد زمینه دارای کمترین اهمیت می باشد. و تمام گویه ها معنادار هستن و مورد تایید قرار گرفتن.
انتشار اختلالات اطلاعاتی در حوزه سلامت: پیامدها، روش های تشخیص و راهکارهای مقابله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اطلاعاتی پیامد توسعه ی جوامع شبکه ای است. این مطالعه با هدف شناسایی پیامدهای انتشار اختلالات اطلاعاتی سلامت و راهکارهای مقابله با آن انجام شده است. روش ها: این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 شرکت کننده شامل متخصصان سلامت، کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، بیماران و اصحاب رسانه و به شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. اطمینان از صحت داده ها با روش تکنیک سه گانگی شامل استفاده از منابع و روش های چندگانه در استخراج داده ها، مصاحبه با گروه های مختلف، یادآورها و یادداشت های دامنه به منظور تأیید و تصدیق مفاهیم انجام شد. یافته ها: پیامدها، روش های تشخیص و راهکارهای مقابله با اختلالات اطلاعاتی را می توان در چهار طبقه اصلی شامل فرستنده، پیام (محتوا)، کانال و گیرنده جای داد. طبقات فرعی پیامدها شامل مواردی چون عموم مردم، متخصین، مسائل اطلاعاتی، مسائل محتوایی، رسانه، مسائل انتشار، واکنش به اطلاعات، مسائل فردی و مسائل اجتماعی بود. طبقات فرعی روش های تشخیص نیز شامل مواردی چون عموم مردم، متخصصین، مسائل اطلاعاتی و محتوایی، صحت سنجی و ارزیابی، مسائل فنی و استفاده از فناوری بودند. همچنین، طبقات فرعی روش های مقابله شامل سواد و دانش، صحت سنجی و ارزیابی، مسائل روانشناختی، مسائل اطلاعاتی و محتوایی، رسانه، مسائل انتشار، همکاری بین حرفه ای و مسائل فناوری بودند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به درک عمیق تر پیامدهای اختلالات اطلاعاتی در حوزه سلامت کمک می کند و راهکارهای عملی برای تشخیص و مقابله با آن ارائه می دهد که می تواند به تصمیم گیری های سیاستگذاران حوزه سلامت و رسانه ها برای انتشار اطلاعات موثق سلامت، به ویژه در زمان بحران های سلامت مانند همه گیری ها یاری رساند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی با رویکرد مسئولیت اجتماعی در اداره کل آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی با رویکرد مسئولیت اجتماعی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی است. پژوهش به روش توصیفی و ترکیبی انجام شد. در بخش کیفی، ابعاد و مؤلفه های الگوی کارآفرینی با رویکرد مسئولیت اجتماعی شناسایی و در بخش کمی آزمون شدند. جامعه آماری بخش کیفی شامل 52 خبره بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه کارکنان ستادی اداره کل آموزش وپرورش خراسان رضوی (350 نفر) بود که بر اساس جدول مورگان، 186 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در بخش کیفی، الگوی اولیه با مطالعه مبانی نظری و ادبیات استخراج و مؤلفه ها با روش دلفی فازی پالایش و الگوی نهایی طراحی شد. در بخش کمی، الگو با مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS آزمون شد. نتایج کیفی نشان داد کارآفرینی دارای ابعاد (فردی، سازمانی، اجتماعی) و مؤلفه های (نوآوری، ریسک پذیری، استقلال طلبی، ساختار، استراتژی، حقوق و پاداش، قوانین و مقررات، حمایت اجتماعی، ارزش های اجتماعی) است. مسئولیت پذیری اجتماعی دارای ابعاد (اخلاقی، اقتصادی، قانونی، بشردوستانه) و مؤلفه های (ارزش های اخلاقی، پاسخگویی، نگرش، منافع سازمان، منافع افراد، منافع جامعه، اجرای قانون، پرهیز از تبعیض، محیط زیست، حفظ منابع) است. نتایج کمی نشان داد مهم ترین مؤلفه کارآفرینی بعد اجتماعی با بار عاملی 928/0 و سپس بعد سازمانی 898/0 و بعد فردی 884/0 قرار داشت. در مسئولیت اجتماعی، بعد اقتصادی با 628/0 بیشترین تأثیر را دارد. مدل سازی نشان داد مسئولیت اجتماعی با نرخ 62 درصد بر توسعه کارآفرینی تأثیرگذار است؛ بنابراین، مسئولین باید مسئولیت پذیری اجتماعی را برای معلمان و کارکنان تبیین کنند.
مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از مسائل کلیدی در عصر حاضر است که شرکت ها باید به آن توجه کنند. این مقاله به بررسی مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی می پردازد. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مؤلفه ها و شاخص ها و درنهایت رتبه بندی مؤلفه های توسعه پایدار در عملکرد شرکت های تولیدی کشور است. روش پژوهش کیفی و از طریق روش تحلیل محتوا و ارسال پرسشنامه و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش، پنج مؤلفه مدیریت محیط زیست با شاخص های، 1) کاهش آلودگی، 2) تخلیه پسماندها، 3) استفاده از انرژی پاک و 4) حفظ منابع طبیعی، مؤلفه مسئولیت اجتماعی با شاخص های، 1) توجه به شاخص های پایداری، 2) حفظ حقوق اجتماعی کارگران ، 3) توجه به شاخص های توسعه ای و اجتماعی، 4) توجه به جامعه و حفظ توسعه پایدار و 5) گزارشگری افشای پایداری، مولفه مدیریت زنجیره توسعه پایدار با شاخص های، 1) خرید از تأمین کنندگانی که توسعه پایدار را حفظ می نمایند ، 2) بهینه سازی فرایندهای زنجیره تأمین و 3) پویایی زنجیره تأمین، مؤلفه نوآوری و تحقیق و توسعه با شاخص های، 1) تحقیق و توسعه فرایندها در حوزه توسعه پایدار ، 2) به روزرسانی فرایندهای خطوط تولید ، 3) افزایش کیفیت و کاهش ضایعات و 4) افزایش کارایی و بهره وری و مؤلفه مدیریت منابع انسانی با شاخص های، 1) آموزش وپرورش مفاهیم توسعه پایدار، 2) جذب، نگهداری و توسعه منابع انسانی و 3) برگزاری کارگاه های آموزشی در حوزه توسعه پایدار استخراج گردید. همچنین، طبق آزمون فریدمن، مؤلفه مدیریت محیط زیست در رتبه اول، مؤلفه مسئولیت اجتماعی در رتبه دوم، مدیریت زنجیره توسعه پایدار در رتبه سوم، مؤلفه نوآوری و تحقیق و توسعه در رتبه چهارم و مؤلفه مدیریت منابع انسانی در رتبه پنجم قرار گرفت.
کنترل بهینه پویایی مشتری از روش یادگیری ماشین با هسته چندجمله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، یک مدل از کنترل بهینه برای پویایی مشتریان براساس سیاست های بازاریابی به عنوان یک سیستم غیر خودکار از معادلات دیفرانسیل مورد بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی مدل پیگیری و تحلیل رفتار تغییرات همزمان مشتریان منظم، ارجاعی و بالقوه شرکت از زمان شروع تا به اکنون است. پیاده سازی یک سیاست بازاریابی موثر برای بهینه سازی این تغییرات و افزایش تعداد مشتریان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در راستای این هدف، یک الگوریتم جدید یادگیری ماشین نظارتی را برای شبیه سازی عددی مسئله ارائه شده است. الگوریتم پیشنهادی از هسته های چندجمله ای استفاده می کند. هسته های چندجمله ای این امکان را فراهم می آورند که تابعی پیچیده از داده ها را به گونه ای شبیه سازی کنند که به درک بهتر پویایی مشتریان کمک کند. رگرسیون بردار پشتیبان کمترین مربعات، یک روش بهینه سازی ساده برای استراتژی های بازاریابی ارائه می دهند که با این رویکرد، می توان استراتژی های بازاریابی را بدون پرداختن به جزئیات مربوط به هر مشتری بهینه کرد و به جای آن تمرکز را بر اثر کلی این استراتژی ها بر روی مجموعه مشتریان گذاشت. این تحقیق نشان می دهد که چگونه تکنیک های یادگیری ماشین می توانند در حل مسائل پیچیده مدیریت و بازاریابی کمک کننده باشند. با گذر زمان، تعداد مشتریان منظم افزایش می یابد و افراد مشتریان بالقوه کاهش می یابند. اما، تعداد مشتریان ارجاعی نشان دهنده یک رشد سریع در ابتدای دوره زمانی و وجود یک الگوی افزایشی نوسانی در ادامه زمان است.
طراحی و ارزیابی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهای پذیرفته شده در بورس (مورد مطالعه: منابع انسانی بانک های پذیرفته شده در بورس در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
69 - 92
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد ارائه مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهای پذیرفته شده در بورس (مورد مطالعه: منابع انسانی بانک های پذیرفته شده در بورس در شهر تهران) است. لذا از راهبرد پژوهش آمیخته و از نوع طرح متوالی اکتشافی(کیفی-کمی) استفاده شد. در فاز کیفی تحقیق با استفاده از پارادایم گرندد تئوری [1] و انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از خبرگان حوزه مرتبط با موضوع که از طریق روش نمونه گیری هدفمند(در گام اول) و نظری(در گام دوم) انتخاب شده بودند؛ نسبت به برساخت مدل پارادایمی مبادرت شد. در فاز کمی با استفاده از روش مطالعه پیمایشی، داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و نیز از طریق قائده برآورد حجم نمونه کوکران و نیز روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی از روی 384 نفر از منابع انسانی بانک های بورسی در شهر تهران گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss26 و Smart_PLS3 مورد آزمون و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها ضمن آنکه بیانکر آن بود که بین شاخص کل و نیز عناصر ششگانه مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس در میان منابع انسانی بانک های پذیرفته شده در شهر تهران بر حسب وضع موجود و وضع مطلوب تفاوت معناداری را در سطح خطای 0.01 تشان داده است( (P<0/01 بیانگر آن بود که مدل تجربی ساختاری(مسیر) و اندازه گیری انعکاسی عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس از برازش و همانندی برخوردار می باشد.
بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر زمان مقطعی و از نظر ماهیت و روش، از نوع علی-توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل استفاده کنندگان ازخدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی درحوزه پوشاک می باشد که به دلیل جامعه ی نامتناهی با استفاده از جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شد. این تعداد مبتنی بر روش نمونه گیری نمونه تصادفی در دسترس گزینش گردیدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه بوده که جهت تأیید روایی آن، ازروایی صوری و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش های آماری توصیفی و روش معادلات ساختاری در بخش آمار استنباطی و از طریق نرم افزارهایSPSS و PLS برای انجام عملیات آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان تاثی مثبت وجود دارد. جهت برازش مدل کلی از روش معیار GoFاستفاده شد، مقدار بدست آمده برابر با 638/0 بوده که نشان از برازش مناسب مدل می باشد.
بررسی تاثیر رفتار کارآفرینانه بر شایستگی های کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی مهارت های فردی در اداره کل فرودگاه های استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
105 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتار کارآفرینانه بر شایستگی های کارکنان با در نظر گفتن نقش میانجی مهارت های فردی در اداره کل فرودگاه های استان فارس انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان اداره کل فرودگاه های استان فارس می باشد که تعداد آنها 529 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 223 نفر به عنوان نمونه انتخاب و برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه مهارت های فردی(شاکری زنگیر)، رفتار کارآفرینانه (زامپتاکیس و همکاران) و شایستگی کارکنان (عربی) استفاده شد روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات پنج تن از خبرگان این حوزه مورد تایید قرار گرفت و جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و مشخص شدن نرمال بودن متغیر با توجه به آزمون کولموگروف-اسمیرنوف با استفاده از نرم افزار لیزرل و اس پی اس اس و آزمون آماری معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید. نتیجه فرضیه اصلی تحقیق نشان داد رفتار کارآفرینانه بر شایستگی های کارکنان با در نظر گفتن نقش میانجی مهارت های فردی در اداره کل فرودگاه های استان فارس تاثیر معناداری دارد.
شناسایی مؤلفه های کلیدی بومی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی در بازارهای تاریخی ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه بازار تاریخی تبریز بزرگترین سازه سرپوشیده آجری جهان است که در فهرست آثار میراث جهانی سازمان یونسکو ثبت شده است. آتش سوزی های اتفاق افتاده در این مجموعه هم از نظر قدرت تخریب و هم از نظر فراوانی وقوع به عنوان یکی از اصلی ترین تهدیدهای این بازار شناخته می شود. آتش سوزی های رخ داده در بازار تبریز ناشی از عوامل متعددی است که ریشه در شرایط اجتماعی – اقتصادی حاکم بر بازار، مدیریت این مجموعه و همچنین کمیت و کیفیت مشاغل فعال در آن دارد. شرایط محیطی حاکم بر بازار تاریخی تبریز و آتش سوزی های ناشی از این عوامل ضرورت ارائه یک روش محلی برای مدیریت بحران آتش سوزی در این مجموعه را دوچندان کرده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر آتش سوزی مجموعه بازار تاریخی تبریز و مؤلفه های کلیدی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی این مجموعه است. یافته های پژوهش بر اساس گرداوری و تجزیه وتحلیل آمار آتش سوزی های اتفاق افتاده در بازه زمانی 2009 الی 2019 صورت گرفته است همچنین شناسایی مؤلفه های کلیدی بومی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که 25 مؤلفه در ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فنی و مدیریتی در وقوع آتش سوزی بازار تاریخی تبریز اثرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که آتش سوزی در ایامی که مراسمات ملی- مذهبی برگزار می شود، زیاد بوده و همچنین بیشترین میزان آتش سوزی در مغازه های چرم سازی و فرش فروشی زیاد بوده است. همچنین بیشترین میزان آتش سوزی در ساعت 22 الی 3 صبح و در فصل زمستان بیشتر است. نتایج یافته ها نشان داد که از مجموع 26 مؤلفه مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی، 10 مؤلفه به عنوان مؤلفه کلیدی مطرح بوده که اهم آن ها عبارت اند از استفاده از تجهیزات مدرن، کنترل تجهیزات برقی و استفاده از گشت های شبانه و نظارت بر فعالیت مشاغل مستعد آتش سوزی. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی با محوریت استفاده از تجهیزات مدرن و استفاده از نیروی ها گشتی ارائه گردید.
ارائه الگوی توسعه بازاریابی دیجیتال سبز در بخش تجارت –تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117 - 134
حوزههای تخصصی:
با وجود افزایش توجه به مسائل زیست محیطی در حوزه بازاریابی، تاکنون تحقیقات زیادی جهت ادغام مفاهیم سبز در بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه انجام نشده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه بازاریابی دیجیتال سبز در بخش تجارت –تجارت انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع تحقیق کیفی اکتشافی می باشد، بر این اساس ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی ابعاد، مولفه ها و شاخص های عوامل دخیل در بازاریابی دیجیتال تجارت به تجارت و تحلیل موانع و عوامل بازدارنده و مدل اولیه تحقیق طراحی شده است. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری نسبت به سطح بندی هر یک از مضامین اقدام شد. نمونه آماری شامل 15 نفر از خبرگان بوده که حجم نمونه بر اساس رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. تحلیل داده ها در فاز کیفی با روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای ورژن 2012 و در بخش کمی با روش مدل سازی ساختاری تفسیری و نرم افزار میک مک ورژن 3. 5 انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده در فاز کیفی، مضامین فراگیر شامل عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل قانونی و عوامل بازاریابی و عوامل مالی شناسایی شدند. بر اساس نتایج مدل سازی ساختاری تفسیری، مزیت رقابتی در سطح نخست، متغیرهای جذب سرمایه و عملکرد هزینه و درآمد در سطح دوم، متغیر مشتری مداری، در سطح سه، متغیرهای شبکه های اجتماعی و کانال های دیجیتال در سطح چهار، قوانین و مقررات، فرهنگ سازمانی و آموزش و یادگیری در سطح پنج و در پایان جهت گیری سبز سازمان در سطح شش قرار دارند.
شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
92 - 125
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات روزافزون در حوزه حسابرسی، اشتراک گذاری دانش به عنوان یک فرایند یادگیری مداوم، در بهبود عملکرد داخلی مؤسسات حسابرسی از اهمیت برخوردار است و می تواند به عنوان یک فرایند بسیار مهم و ضروری در بهبود کیفیت حسابرسی محسوب شود. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی، به ارزیابی و بررسی ارتباط بین سطح عوامل مؤثر و میزان اشتراک گذاری دانش حسابرسان می پردازد. عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش از طریق مصاحبه شناسایی و سپس پرسشنامه طراحی گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از نمونه پیش آزمون، بررسی و درنهایت داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با طیف 5 گزینه ای لیکرت جمع آوری شدند. نمونه موردبررسی شامل 372 نفر از حسابرسان و دوره زمانی پژوهش سال 1401 است. ارتباط بین عوامل شناسایی شده با اشتراک گذاری دانش از طریق معادلات ساختاری آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معنی داری بین عوامل دموگرافیک شامل سن، تحصیلات و رتبه موسسه محل خدمت با اشتراک گذاری دانش وجود دارد. عوامل فنی و تبادل دانش از جمله افزایش روابط حرفه ای موسسه در سطح بین الملل ، کاهش اثر منفی رقابت بین مؤسسات حسابرسی جهت اشتراک گذاری دانش بین مؤسسات حسابرسی ، افزایش ارتباط دانشی بین مؤسسات حسابرسی در یک منطقه جغرافیایی ، افزایش امکانات و ظرفیت آموزشی برای انتقال دانش حسابرسی و افزایش کیفیت جلسات و بحث های فنی و تبادل نظر در منطقه جغرافیایی محل خدمت باعث افزایش اشتراک گذاری دانش می شوند. افزایش سطح فرهنگ عمومی و جوسازمانی، از طریق پذیرش عمومی اشتراک گذاری دانش، توجه مدیریت موسسه به اشتراک گذاری دانش، حمایت مدیریت موسسه از اشتراک گذاری دانش ، توزیع عادلانه امکانات و همچنین دسترسی حسابرسان به منابع دانشی و متناسب با اجرای کار منجر به افزایش اشتراک گذاری دانش حسابرسان می گردند.
تأثیر برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس با نقش تعدیل گر دینداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس با نقش تعدیل گر دینداری بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، میدانی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای بوده و نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 114 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی در سال 1401 می باشد. در بخش میدانی از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جهت سنجش رفتار اخلاقی از پرسشنامه 15 سوالی لوزیر (15 سوالی) و جهت سنجش دینداری از پرسشنامه 26 سوالی گلاک و استارک (2005) و در نهایت جهت سنجش برابری اخلاقی، از پرسشنامه 18 سوالی بیرگر (2012) استفاده شد. یافته ها: نتایج فرضیه اول پژوهش نشان داد برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس در سطح اطمینان بالایی، نقش معناداری دارد. این موضوع نشان دهنده توجه به شخصیت و ویژگی های شخصیتی حسابرسان است که منجربه بروز برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی در آنان می شود. نتایج فرضیه دوم نشان داد که برابری اخلاقی بر دینداری در سطح اطمینان بالا نقش معناداری دارد. نتایج فرضیه سوم نشان داد که دینداری بر ارتباط بین برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی حسابرس در سطح اطمینان بالایی نقش معناداری دارد. با افزایش سطح دینداری و پایبندی بیشتر حسابرسان به آموزه های دینی، میزان تقلب ها در گزارشگری مالی کاهش می یابد. نتیجه گیری: مدیریت با پررنگ تر کردن و ارج نهادن به برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی در کار، می تواند فضایی مناسب را برای حسابرسان به وجود آورد، تا آنها با در نظر گرفتن برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی خود، گزارشگری و انجام فعالیت ها را به گونه ای مناسب انجام دهند. دین از طرق متعددى مى تواند به انجام عمل اخلاقى کمک کند. یکى از دیدگاه هایى که درباره رابطه دین و اخلاق در عمل مطرح است، این است که دین زندگى اخلاقى را آموزش مى دهد. در نهایت با افزایش سطح دینداری، عمل به اصول اخلاقی درست و حرفه ای بیشتر می شود و دو متغیر دینداری و اخلاق با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری دارند. حسابرسان دیندار، تقلب کمتری را مرتکب نمی شوند، بلکه آنهایی تقلب کمتر انجام می دهند که این دینداری منجربه بالا بردن سطح اصول اخلاق حرفه ای در آنها شده باشد. حسابرسان با اخلاق بیشتر تقلب کمتری را مرتکب می شوند. به بیان دیگر، حسابرسان دینداری که اخلاق در آنها رشد نکرده است، تقلب بیشتری انجام می دهند.