فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۴۱ تا ۱۰٬۰۶۰ مورد از کل ۵۵٬۶۳۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه تولید محتوای عالی و درگیرکننده از مهمترین چالش ها و الویت اصلی بازاریابان است. هدف این مقاله تدوین مدل کیفی ارتقا بازاریابی محتوایی کالاهای ورزشی ایرانی، شناسایی و غربال مهمترین شاخصه ها با تکنیک دلفی، و رتبه بندی آنها بود. روش پژوهش: روش تحقیق بر مبنای جستجوی داده ها، از نوع آمیخته بود. بخش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین با مصاحبه های عمیق از 12نفر از متخصصان به عمل آمد. بخش میانی با استفاده از تکنیک دلفی برای اطمینان از شاخصه های استخراج شده از طریق پرسشنامه در مقیاس لیکرت توسط پانل خبرگان متشکل از 10خبره انجام شد و بخش کمی رتبه بندی شاخصه ها از دید خبرگان با آزمون توصیفی-استنباطی فریدمن انجام شد. یافته ها و نتیجه گیری: مصاحبه ها در بخش کیفی با نظریه ی داده بنیاد کدگذاری شد که شامل کد گذاری باز(104کد)، محوری(68کد) و انتخابی(27کد) از 5 مقوله ی (شرایط علی مانند استراتژی های بازاریابی، عوامل زمینه ای مانند توسعه ی ارتباطات، عوامل مداخله گر مانند توسعه ی سئو، راهبردهای مؤثرمانند توسعه ی پژوهش ها و تحقیقات و پیامدهای حاصل مانند توسعه ی اقتصاد ورزشی) و مدل کیفی بر اساس این کدگذاری ها طراحی شد. در بخش میانی از طریق تکنیک دلفی استفاده شد و به منظور هماهنگی شاخصه های شناسایی شده، از آزمون ضریب کندال در نرم افزارspss22 استفاده شد، پس از شناسایی وغربال شاخصه ها با تکنیک دلفی 6 شاخصه شناسایی شد، در بخش کمی تحقیق با آزمون فریدمن شاخصه ها رتبه بندی شد. که به ترتیب این نتایج به دست آمد: توسعه سئو، توسعه ی رسانه ها و شبکه های اجتماعی، منع احتکار، همکاری میان واحد بازاریابی و فروش، توسعه ی تحقیقات و پژوهش ها، رفع تنش میان واحد بازاریابی و فروش ناشی از تعارضات فرهنگی. بر این اساس عامل توسعه ی سئو بالاترین رتبه را به خود اختصاص داد. با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت شرکت ها و بازاریابان عامل توسعه ی سئو را بیشتر مورد توجه قرار دهند و از روش های( سئوکلاه سفید ) برای افزایش سود آوری استفاده نمایند.
Investigating factors affecting the speed of internationalization with the mediating role of organizational agility in Pharmaceutical SME Companies of Alborz Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the effect of business intelligence, foreign market knowledge and entrepreneurial characteristics on the speed of internationalization with the mediating role of organizational agility in SME pharmaceutical companies in Alborz province. The statistical population of this research was formed by those who hold a position and responsibility in SME pharmaceutical companies. In fact, they are decision makers. Therefore, it is possible to consider those who are part of the managerial positions, assistants, supervisors, senior decision makers, board members, and experts of different departments of SME pharmaceutical companies of Alborz province as members involved in the statistical population. did In this research, Klein's approach was used to determine the sample size. He believes that 10 or 20 samples are necessary for each variable. Considering the presence of 8 variables in the research, the sample size is estimated to be 20 times that is 160 samples. Non-probability sampling method was used. A researcher-made questionnaire was used to collect data and its Cronbach's alpha coefficient was 0.950, which indicates the reliability of the research tool. Also, the KMO test was confirmed in the validity of the research instrument construct. Smart PLS software was used to analyze the data and test the research hypotheses. The research findings out of the ten mentioned hypotheses show the confirmation of seven hypotheses and the rejection of three hypotheses. The foreign market knowledge construct did not show any positive and significant relationship with organizational agility structures and the speed of internationalization and also its mediating role was not confirmed. But other structures, namely business intelligence and entrepreneurial characteristics, showed a significant and positive relationship with organizational agility and the speed of internationalization, both directly and indirectly through the mediating role of organizational agility.
ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در راستای توسعه صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
695 - 716
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کلی طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در راستای توسعه صنعت بانکداری انجام شد.
روش: پژوهش حاضر به روش آمیخته اجرا شده است؛ بدین صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد، الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی طراحی شده و در رویکرد کمّی، آزمون مدل انجام شده است. داده های بخش کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15نفر از خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی کشور، در سطح بانک های دولتی و خصوصی جمع آوری شدند. در بخش کمّی نیز از نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد؛ بدین صورت که پس از انتخاب کردن مناطق 1 و 4 شهر تهران، پرسش نامه ای که بر اساس الگوی طراحی شده تنظیم شده بود، به طور تصادفی بین 248 نفر از مدیران و کارمندان شعب و سرپرستی بانک ملت در این دو منطقه توزیع و جمع آوری شد. روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه، کدگذاری های حقیقی و نظری و استفاده از رویکرد گلیزری بود. در بخش کمّی نیز، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، به طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت بانکداری بر مبنای دیدگاه خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی منجر شد و پس از تأیید روایی و پایایی آن، فرضیه های بخش کمّی تدوین شدند. آزمون فرضیه ها اعتبار مدل را تأیید کرد.
نتیجه گیری: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت بانکداری، پنج بُعد را دربرمی گیرد که عبارت است از: ابعاد اقتصادی، سیاسی قانونی، فرهنگی اخلاقی اجتماعی، بشردوستانه و عوامل فناوری. افزون بر این، نتایج بخش کمّی حاکی از آن بود که این پنج بُعد مسئولیت اجتماعی شرکتی در بانک ملت معنادار است.
ارتباط مدیریت سود واقعی و تعهدی با محافظه کاری مدیران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی با محافظه کاری حسابداری است. در این پژوهش محافظه کاری حسابداری با استفاده از مدل خان و واتس(2009) اندازه گیری شده است. مدیریت سود واقعی با استفاده از شاخص یکپارچه مدل روی چودهری(2006) مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی علی پس رویدادی می باشد. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و با روش نمونه گیری هدفمند 130 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سال های 94 تا 98 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه وتحلیل رگرسیون بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که مدیریت سود واقعی با محافظه کاری حسابداری ارتباط معکوس دارد اما مدیریت سود تعهدی ارتباط معناداری با محافظه کاری حسابداری ندارد.
تأثیر چرخش مدیرعامل بر سیاست پایدار سود تقسیمی و میزان تقسیم سود با توجه به ساختار مالکیت
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر چرخش مدیرعامل بر سیاست پایدار سود تقسیمی و میزان تقسیم سود با توجه به ساختار مالکیت است. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 140 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1391 تا 1399 مورد تحقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد چرخش مدیرعامل بر سیاست پایدار سود تقسیمی تأثیر منفی و معنی دار دارد؛ اما چرخش مدیرعامل بر میزان تقسیم سود اثرگذار نیست؛ مالکیت نهادی تأثیر منفی بر سیاست پایدار سود تقسیمی دارد؛ اما تأثیر مالکیت دولتی و همچنین نقش تعدیلگر مالکیت دولتی و نهادی بر رابطه چرخش مدیرعامل و سیاست پایدار سود تقسیمی معنی دار نیست. مالکیت دولتی تأثیر مثبت و مالکیت نهادی تأثیر منفی بر سیاست پایدار سود تقسیمی دارد؛ اما نقش تعدیلگر مالکیت دولتی و نهادی بر رابطه چرخش مدیرعامل و تقسیم سود معنی دار نیست.
Analyzing the interaction of key factors of Sustainable Business Model Innovation in the Digital Age Based on Dynamic Capabilities Using An integrative meta-synthesis and interpretive structural modeling (ISM) approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the rapid changes and developments caused by technology in the digital age and the growing importance of achieving sustainability for the survival of businesses, the need to create the capabilities needed to innovate in the business model of organizations has become inevitable. This research is trying to provide a model for business model innovation with the aim of sustainability by considering the external factor of digitalization (digital transformation) and the internal factor of dynamic capabilities. The method of this research is mixed so that in the first stage the qualitative method of Meta-Synthesis is used and in the second stage the quantitative method of Interpretive Structural Modeling (ISM) is used. In this research, based on the systematic review of previous researches in scientific databases, 402 related articles were identified and then 46 final articles were selected during the screening process. Based on the thematic analysis, a total of 4 main categories and 14 factors were extracted. In the second stage of the research, an interpretive structural model (ISM) is developed to show the inter‐relationship of different factors and their levels of importance in the food industry. The 8-level hierarchy model of factors influencing the sustainable business model innovation in the digital age with a dynamic capabilities approach was proposed. Results show that a new component called network value has been added to the traditional business model components. Furthermore, the MICMAC approach has been used to categorise factors according to their driving power and dependence. finally, digital technologies and Sensing were found to be the factors with the highest independence and the highest driving power, and “Economic Sustainability” was identified as the factor with the highest dependence and the least driving power
مدل علّی فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب سلامت، تعارض کار خانواده و تحمل ابهام در کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأاثیر متغیر های روان شناختی اضطراب سلامت، تعارض کار و خانواده و تحمل ابهام بر فرسودگی شغلی در نمونه ای 502 نفری از کارکنان ستاد تهران شرکت نفت فلات قاره ایران است. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. روش نمونه گیری استفاده از جامعهه در دسترس بود و داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلش (1981)، اضطراب سلامت سالکوسیس و وارویک (2002)، سنجش تعارض کار و خانواده کارلسون و همکاران (2000) و سنجش تحمل ابهام مک لین (1998) جمع آوری شد گردید. نتایج تحقیق نشان داد به غیر از متغیر تحمل ابهام، دو متغیر اضطراب سلامت، تعارض کار خانواده به ترتیب با ضریب 244/0 و 227/0 بر میزان فرسودگی شغلی تأاثیر مستقیم دارند. همچنین، تحلیل داده ها نشان داد مدل به برازش رسیده است.
تاثیرارتباطات یکپارچه بازاریابی روی قوت نام تجاری بیمه دریایی بیمه آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :تحقیق حاضر بررسی تاثیرتبلیغات،پیشبرد فروش،روابط عمومی ،بازار یابی مستقیم روی قوت نام تجاری بیمه های دریایی است. روش : تحقیق حاضر از نظر روش از نوع توصیفی- پیمایشی و بر مبنای هدف از نوع کاربردی و مبتنی بر معادلات ساختاری است.جامعه آماری تحقیق شامل 61 نمایندگی بیمه آسیا می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران در جامعه محدود حجم نمونه برابر با 55 نمایندگی محاسبه شد. ابزار سنجش و اندازه گیری شامل پرسشنامه بود و جهت بررسی پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد روایی پرسشنامه مورد تایید خبرگان قرار گرفت روش تحلیل فرضیات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان می دهد که توجه دقیق سازمان های بیمه دریایی بر انواع مختلف تکنیک ها و بسترهای موجود در حوزه های تبلیغات،پیشبرد فروش،روابط عمومی،بازاریابی مستقیم می تواند به ارتقاء قوت نشان تجاری بیمه های دریایی بیانجامد و مدیران بیمه ها باید بتواند با دانش نوین ارتباطات یکپارچه بازاریابی آشنا بوده و در این راستا همت گمارند. نتیجه گیری : تبلیغات،پیشبرد فروش،روابط عمومی ،بازار یابی مستقیم روی قوت نام تجاری بیمه های دریایی اثر مثبت و معنا داری دارد بطوریکه بکارگیری فنون و تکنیک های موجود در ارتباطات یکپارچه بازاریابی در قوت نام تجاری و عملکرد بیمه های دریایی نقش داشته باشد.
تاثیر سازوکارهای یادگیری سازمانی بر ظرفیت نوآوری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
21 - 38
حوزههای تخصصی:
تغییر و دگرگونیِ با شتاب از ویژگی های این هزاره است. لازمه ایجاد تغییر آگاهی و دانش است تا بتوان از طریق آن به خلق ارزشی جدید مبادرت نمود تا در میان رقبا سهمی کسب نماییم. هدف یادگیری سازمانی توانمندسازی مدیران و کارکنان سازمان ها برای مقابله با محیط پرتلاطم تجاری و برتری رقابتی و پویایی سازمان است. تنها منبع قدرت و ماندگاری سازمان ها، یادگیری بهتر و سریع تر نسبت به رقباست. هدف اولیه یادگیری سازمانی افزایش کمیت و کیفیت عملکرد است که قابلیت های استراتژیک را افزایش می دهند و شرکت را به تقویت یک موقعیت مزیت رقابتی و بهبود نتایج قادر می سازد.
با توجه به نقش و اهمیت نوآوری استراتژیک در توسعه و بهبود سازمانی و به دلیل اهمیتی که نوآوری استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار دارد، این تحقیق بر آن است که به بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر ظرفیت نوآوری استراتژیک بپردازد. جامعه آماری تحقیق کارکنان شرکت های دانش بنیان حوزه نانو است که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه آماری 164 نفر تخمین زده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای لیزرل به منظور ارزیابی مدل معادلات ساختاری و PLS برای تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین متغیرهای تحقیق وجود داشته و سازوکارهای یادگیری سازمانی در ظرفیت نوآوری استراتژیک تاثیرگذار است.
شناسایی و ارتقای الگوهای ذهنی کارایی دانش آموختگان از منظر مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
271 - 287
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین الگوهای ذهنی کارایی مدیران گروه ها و ارائه راه حل هایی برای آن انجام شده است. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت اکتشافی (رویکرد کیفی و کمی) است. به عبارتی، روش کیو از منظر رؤسای گروه های آموزشی، دانشکده ها و استادان دانشگاه تهران نسبت به کارایی دانش آموختگان اجرا شده است. برای این کار تعداد 11 نفر از رؤسای گروه های آموزشی در سه دانشکده منتخب روان شناسی و علوم تربیتی، دانشکده مدیریت و نیز دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران از بین افرادی انتخاب گردید که به دلیل داشتن فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه اشراف کامل تری به کارایی دانش آموختگان داشته اند. این افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که با آنها مصاحبه متنی صورت پذیرفت. ابتدا کارت های گزاره های کیو در بین مشارکت کنندگان توزیع گردید. سپس بر اساس کارت های توزیع شده در بین مشارکت کنندگان از میان 47 گزاره، 42 گزاره نهایی شناسایی شد و در نهایت پنج الگوی ذهنی مختلف نسبت به کارایی دانش آموختگان در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران مشخص گردید. مواردی همچون؛ کاربردی کردن آموزش، تناسب دانشجو با نیاز جامعه، جذب بازارکار، پژوهش در دانشگاه، مشارکت و رشد حرفه ای دانشجو به عنوان عوامل کلیدی شناسایی گردید که این عوامل با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی محاسبه شد. بر اساس نتیجه گیری نهایی می توان چنین تفسیر نمود که درصد زیادی از گزاره ها و الگوهایی شناسایی شده گواه بر ناکارایی دانش آموختگان دانشگاهی است. در بین این گزاره ها ذهنیت مدیران از کاربردی کردن آموزش مهمترین تأثیر را بالا بردن کارایی دانش آموختگان داشته است.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و فکری با خروجی های حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸
30 - 67
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و فکری با خروجی های حسابرسی (کیفیت حسابرسی، تأخیر در گزارش حسابرسی و نوع اظهارنظر حسابرسی) شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران می باشد. به عبارتی این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است که آیا سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری می تواند بر کیفیت حسابرسی، تأخیر در گزارش حسابرسی و نوع اظهارنظر حسابرس تأثیر مطلوبی داشته باشد؟ بدین منظور، برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از نمونه ای متشکل از 1310 مشاهده پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران طی سال های 1391 تا 1397 و با بهره گیری از الگوی رگرسیونی چندگانه مبتنی بر تکنیک داده های تابلویی و مدل اثرات ثابت و تصادفی مورد آزمون قرار گرفت. همچنین برای محاسبه کیفیت حسابرسی از تحلیل عاملی اکتشافی 5 متغیر (دوره تصدی، تغییر حسابرس، بزرگی مؤسسه حسابرسی، استقلال مالی حسابرسان و تجدید ارائه صورت های مالی) استفاده شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری با کیفیت حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری با تأخیر در گزارش حسابرسی رابطه منفی و معناداری وجود داشته است اما بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری با نوع اظهارنظر حسابرس (گزارش مقبول) رابطه مثبت و معناداری برقرار بوده است. از آنجا که پژوهش حاضر اولین پژوهشی است که به بررسی چنین موضوعی در بازار های نوظهور ایران پرداخته لذا به استفاده کنندگان، تحلیل گران و نهاد های قانونی اطلاعات سودمندی در خصوص تأثیر سرمایه اجتماعی و فکری که تأثیر بسزایی بر خروجی های حسابرسی دارد، ارائه می دهد. همچنین نتایج این پژوهش به توسعه علم و دانش در این حیطه کمک شایانی ارائه و شکاف موجود در ادبیات را برطرف می سازد.
شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیرات متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات که کرونا بر اقتصاد، اجتماع و حیات صنایع گذاشته و مشکلاتی که به ویژه برای صنعت گردشگری به همراه داشته است آینده نگاری و شناسایی روندها و فراروندهای موثر بر آینده صنعت گردشگری پساکرونا برای ادامه حیات این صنعت ضروری است. هدف این پژوهش شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسنادمعتبر ومصاحبه فهرستی ازفراروندها و روندهای کلیدی آینده گردشگری پساکرونا شناسایی شد، سپس با بهره گیری ازروش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری- تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی شدبا نظر 14 نفر از خبرگان پژوهش و اجماع نظرات آنها درباره تاثیر عوامل بر یکدیگر ماتریس تکمیل شد. با تحلیل داده های بدست آمده از ماتریس با استفاده از نرم-افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر کدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار مشخص و ارزیابی شده و تمامی روندها در قالب متغیرهای دووجهی، متغیرهای تنظیم کننده، متغیرهای تاثیرگذار، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل مشخص و دسته بندی شد و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناسایی و مشخص گردید که عبارتند از: جهان مجازی، افزایش توجه به بهبود سبک زندگی مردم در توسعه فناوری، ارزش های اقتصادی، کانال-های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی، اینترنت اشیا، رشد ادغام بازارها، استقرار فناوری جدید، نگرانی اپیدمی ها، نوآوری به عنوان رشد پایدار، تغییر باورها و ارزش ها و اعتقادات، تحول اجتماعی و اقتصادی، اهمیت زنجیره تامین، بازارهای در حال ظهور، دستیابی به فناوری پیشرفته، انعطاف پذیری، چابکی، هوش مصنوعی، تحول بخشی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده گردشگری پساکرونا محسوب میشوند.
مدیریت سود و رفتار سرمایه گذاری شرکت ها با بازده حقوق صاحبان سهام
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مدیریت سود و رفتار سرمایه گذاری شرکت ها با بازده حقوق صاحبان سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. این پژوهش بر اساس داده های 148 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1398 تا 1399 صورت گرفته است. بدین منظور از دو مدل رگرسیونی چند متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین مدیریت سود و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. و بین رفتار سرمایه گذاری شرکت ها و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معکوس معناداری وجود دارد.
مفهوم شناسی و ارائه الگوی فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه فردوسی با تمرکز بر روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۵
65 - 98
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه فردوسی با تمرکز بر روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب انجام شده است. این پژوهش، از نظر فایده و هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر رویکرد، از نوع کیفی بر پایه پارادایم تفسیری و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه ابیات شاهنامه با محوریت روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب است. راهبرد تحقیق بر اساس راهبرد داده بنیاد است که با استفاده از این روش، تعداد مفاهیم حاصل در قالب 815 گزاره کلی و 1138 مفهوم و کد مرتبط با فرماندهی مطلوب به دست آمد که در قالب 16 مضمون و 66 بُعد در قالب پارادایم ساختارمند نظریه داده بنیاد پیاده سازی شد. برابر نتایج این پژوهش، مقوله «منش و شخصیت و توانایی فرمانده» مقوله محوری در فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه است که تمام مقولات دیگر در پیوند با آن معنا و مفهوم پیدا می نمایند. شرایط علّیِ «منش و شخصیت و توانایی فرمانده»، خدامحوری و دین باوری است. بسترها و عوامل زمینه ای مؤثر شامل ایرانیان (مردم، شاه و پهلوانان و کشور ایران زمین) و انگیزه های آغاز و تداوم جنگ است. مقوله های نظم و سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل مؤثر عملیات رزم و نبرد، به کارگیری تاکتیک ها، راهبردها و روش های جنگی، مشورت در امور فرماندهی و مدیریت جنگ، دشمن شناسی، مذاکره و ارتباط و تعامل مؤثر و طلایه و گشتی فرستادن و کسب اطلاعات با رعایت اصول تأمینی و امنیتی، به عنوان راهبردهای محوری تعامل و کنش در الگوی فرماندهی مطلوب اتخاذ شده که تحت تأثیر مقوله های کشورهای بیگانه و تأثیر عوامل محیطی (دخالت عناصر طبیعی و غیرطبیعی) به عنوان شرایط مداخله گر در راهبردهای تعامل و کنش در این پارادیم محسوب می شوند. پیامد راهبردهای تعامل و کنش سرانجام منجر به پیروزی )ایرانیان( و چیرگی نهایی نیکی بر بدی خواهد شد. جایگاه و روابط هر یک از این مضامین در قالب الگو و مدل پارادایم مشخص و شش قضیه مرتبط ارائه گردیده است.
شناسایی ابعاد رفتارهای انحرافی در محیط کار با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
647 - 676
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد رفتارهای انحرافی در محیط کار انجام گرفت. روش پژوهش حاضر کیفی است و با استفاده از نوع فراترکیب انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه مقالات، پژوهش ها، و پایان نامه هایی بود که در حیطه موضوع پژوهش بین سال های 1391 1400 خورشیدی و 2006 2021 میلادی انجام شده اند. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و مطابق با معیار 450 نمونه مطالعه مرتبط یافت شد که پس از بررسی 100 مطالعه به علت ناهماهنگی از نظر عنوان، 30 مقاله از نظر نامناسب بودن چکیده، و 20 مقاله از حیث ناهماهنگی محتوایی با موضوع مورد مطالعه حذف شدند و در نهایت مقالات به 300 مطالعه کاهش پیدا کرد. داده ها با استفاده از مدل استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. نتیجه خروجی فاز کیفی کشف 333 مفهوم، 133 مقوله فرعی، و 16 مقوله اصلی بود؛ شامل شرایط علّی (1. عوامل شغلی؛ 2. عوامل سازمانی؛ 3. عوامل فردی؛ 4. عوامل گروهی)، شرایط زمینه (1. عوامل اجتماعی؛ 2. عوامل فرهنگی؛ 3. عوامل قانونی و حقوقی)، شرایط مداخله گر (1. رفتارهای منفعت طلبانه؛ 2. رفتارهای سیاسی)، راهبردها (1. انحراف سازمانی؛ 2. انحراف گروهی؛ 3. انحراف فردی)، پیامدها (1. پیامدهای فردی؛ 2. پیامدهای سازمانی؛ 3. پیامدهای شغلی) که در قالب مدل مفهومی ارائه شد.
ارائه الگوی موفقیت درسرمایه گذاری صنایع کوچک و متوسط با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری - تفسیری (ISM)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل و ارائه الگویی است که می تواند موجب موفقیت سرمایه گذاری در صنایع کوچک و متوسط گردیده و راهی نشان دهد تا از این پس کارآفرینان صنعتی با آگاهی بیشتری پای در این عرصه مهم اقتصادی بگذارند. این پژوهش، یک پژوهش کیفی بر اساس مصاحبه با 15 نفر از خبرگان صنعتی بخش های دولتی و خصوصی می باشد که پس از انجام مصاحبه و کدگذاری اولیه با استفاده از تحلیل مضمون (محتوا) ، از بین 215 کد اولیه، 5 مقوله اصلی پژوهش مشخص گردیده و با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری – تفسیری (ISM) این مقوله ها در سطوح مختلف طبقه بندی شده و روابط بین آنها آشکارشد. نتایج بدست آمده نشان داد 5 گروه کلی از عوامل شامل : عوامل مدیریتی ،عوامل مرتبط با کارآفرین ، عوامل مرتبط با تولید ، عوامل بازار و عوامل محیطی در موفقیت صنایع کوچک و متوسط دخیل هستند که بر اساس الگوی بدست امده عوامل مرتبط با کارآفرین در پایین ترین سطح و در حقیقت سنگ بنای مدل بوده و عوامل مرتبط با محیط نقش واسط بین سه سطح مدل را دارد.این پژوهش به مدیران صنایع کوچک و متوسط کمک خواهد کرد تا با اندیشیدن تدابیر بهتر، ریسک سرمایه گذاری را کاهش داده و راه را برای رشد صنعتی و افزایش اشتغال در کشور هموارتر نمایند.
شناسایی و ارزیابی موقعیت راهبردی بخش انرژی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اقدامات مهم عرصه اجتماعی، مباحث مربوط به نیازها و راه حل های حوزه انرژی کشور است که آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. امروزه، تأمین پایدار، مقرون به صرفه و امن انرژی از کلیدی ترین دغدغه های کشورها به شمار می رود. در ایران یکی از پر چالشی ترین حوزه های مدیریتی، سیاست گذاری جامع برای بخش انرژی کشور است، لذا شناسایی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی بر موقعیت راهبردی اقتصادی کشور هدف اصلی این پژوهش هست. با انجام این امر اقدامات کلان و خرد اقتصادی در حوزه انرژی شناسایی و در اختیار مدیران ذیربط قرار می گیرد. روش این پژوهش آمیخته و با بهره گیری از ماتریس SPACE (ماتریس تعیین موقعیت راهبردی شامل راهبردهای دفاع یا بقا، محافظه کارانه، اقتضایی یا رقابتی و تهاجمی) و جمع بندی اطلاعات واصله و نتایج حاصله از نظریات مدیران شرکت ها که بر اساس جامعه آماری از مدیران شرکت ها (5 شرکت در حوزه نفت و 4 شرکت در حوزه نیرو) انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل درونی مؤلفه های قوت دارای میانگین بیشتری نسبت به مؤلفه های ضعف هستند و از بین عوامل بیرونی، میانگین تهدیدها بیشتر از میانگین فرصت ها بوده است. لذا موقعیت راهبردی کشور از منظر صنایع مرتبط باانرژی، موقعیت رقابتی بوده و الگوهایی که در این پژوهش بر موقعیت رقابتی معرفی شده است برای این صنایع قابل بهره گیری است.
بررسی تأثیر هموار سازی سود بر خطر سقوط سهام با تأکید بر نقش تعدیل گری پوشش تحلیل گر، مالکان نهادی و اقلام تعهدی اختیاری
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر هموار سازی سود بر خطر سقوط سهام با تاکید بر نقش تعدیل گری پوشش تحیل گر، مالکان نهادی و اقلام تعهدی اختیاری بوده است. قلمرو مکانی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1391 تا 1395 بوده و با روش حذف سیستماتیک تعداد 112 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. برای جمع داده ها از مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار و به منظور توصیف و تلخیص داده ها از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. در تحلیل داده ها آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و برای تایید و رد فرضیه ها (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد هموار سازی سود بر خطر سقوط سهام تاثیر گذار است، به علاوه متغیر های پوشش تحیل گر، مالکان نهادی و اقلام تعهدی اختیاری نیز بر روابط بین هموار سازی سود و خطر سقوط سهام تاثیر گذارند.
بررسی ارتباط بین مسئولیت اجتماعی با مدیریت اثربخش خیرین حوزه سلامت دانشگاه علوم پزشکی لرستان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف بررسی رابطه بین سطح بعدهای مختلف مسئولیت اجتماعی بر سطح مدیریت اثربخش در خیرین حوزه سلامت دانشگاه علوم پزشکی لرستان می باشد. روش تحقیق حاضر بر اساس هدف، کاربردی بوده وازنظر ماهیت توصیفی- همبستگی می باشدو نحوه گردآوری داده های توصیفی از شاخه پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را 170 نفراز کارکنان خیرین حوزه سلامت دانشگاه علوم پزشکی لرستان می باشد. جهت بررسی روایی از روایی محتوایی/صوری استفاده شده است. مقدار پایایی بدست آمده برای تمامی متغیر ها بیشتراز 7/0 می باشد. برای گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای و روش میدانی استفاده شده است. همچنین جهت بررسی رابطه بین متغیرها و تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل آمار بااستفاده از نرم افزار SPSS23 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین مسئولیت اجتماعی با اثربخشی خیرین حوزه سلامت برابر رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و هر سازمانی از نحوه عملکرد مدیریت خبر می دهد و بر میزان احساس مسئولیت و انجام وظایف و تحقق اهداف سازمانی اثر می گذارد.
طراحی مدل بهینه سازی دوسطحی برای زنجیره تأمین با ساختار تخفیف پلکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل بهینه سازی دوسطحی برای زنجیره تأمین است؛ به طوری که تصمیم گیری غیرمتمرکز کمّی و کیفی را در سطوح استراتژی و تاکتیکی ادغام کند. کارخانه تولیدی در نقش تصمیم گیرنده سطح بالا با ارائه تخفیف مقداری، به دنبال ترغیب مشتریان به سفارش خرید بیشتر است. در سطح پایین، مشتریان به عنوان تصمیم گیرنده سطح پایین تمایل دارند با ادغام مقادیر سفارش از طریق خرید مشارکتی، به مقیاس اقتصادی دست یابند. این مدل یکی از نخستین پژوهش هایی است که با هدف یافتن راه حل های بهینه برای مسئله زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی در ایران، مدل توقعات مشتریان را با مدل بهینه سازی تولیدکننده ها به طور هم زمان با داده های واقعی از زنجیره تأمین بررسی کرده است. طبق بررسی های به عمل آمده تاکنون هیچ مطالعه ای انجام نشده است که استراتژی های تخفیف مقداری برای فروشنده و نحوه تصمیم خرید مشتریان را به طور هم زمان به عنوان یک مسئله برنامه ریزی دوسطحی در نظر بگیرد. تحلیل ها حاکی از آن است که مدل طراحی شده دوسطحی در مقایسه با مدل تک سطحی برای مشتری و تولیدکننده از طریق کاهش هزینه ها، انطباق بیشتری با دنیای واقع دارد و به ایجاد رابطه بلندمدت بین طرفین از طریق مشارکت مشتری ها منجر خواهد شد.