فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۰۱ تا ۷٬۰۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگویی برای سنجش میزان پیچیدگی خوانش پذیری افشائیات توضیحی حسابداری است که با ویژگی های زبان فارسی و گزارش های مالی همخوانی داشته باشد. روش: در مرحله نخست، به منظور شناسایی شاخص ها و مؤلفه های تأثیرگذار برخوانش پذیری افشائیات توضیحی حسابداری، به مرور عمیق ادبیات موضوعی پرداخته شد. سپس از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان؛ شامل متخصصان حوزه حسابداری و زبانشناسی، به تعدیل مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده، از منظر بومی و با نگاه صاحب نظران داخلی، پرداخته شد. به منظور اعتبارسنجی و اجماع در خصوص مؤلفه ها و شاخص های با اهمیت، از تحلیل دلفی فازی استفاده شده است. در نهایت، با استفاده از یک روش تحقیق همبستگی، روش تحلیل عاملی تأییدی، ضریب اهمیت هر یک از مؤلفه ها و شاخص های الگو، استخراج گردید. یافته ها : بر اساس نتایج حاصل از بررسی تحقیقات و مطالعات پیشین، 4 مؤلفه و 15 شاخص شناسایی شدند که پس از نظرخواهی از خبرگان و اجرای دلفی فازی غربالگری، 7 شاخص در الگو باقی ماندند. در نهایت، پس از اجرای تحلیل عاملی تأییدی، ضرایب هر شاخص تعیین و 3 مؤلفه به همراه 5 شاخص مرتبط، الگوی نهایی پژوهش را تشکیل دادند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد پنچ شاخص طول جمله، جداول، نمودار، تعداد حروف و تعداد هجاء، بر میزان خوانش پذیری افشائیات توضیحی حسابداری اثرگذارند و اجزای الگو نهایی پژوهش حاضر را تشکیل می دهند.
طراحی الگوی بلوغ مدل کسب وکار استارتاپی در ایران (مطالعه چند موردی: استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از یک مدل کسب وکار کارآمد، به عنوان فرض اولیه وجود یک استارتاپ در نظر گرفته می شود. مطالعات پیشین، بلوغ کسب وکار و عوامل موثر بر آن را از مهم ترین حوزه های مربوط به کارآفرینی به شمار آورده اند و همچنین ضعف در مدل کسب وکار را از عوامل شکست استارتاپ ها برشمرده اند. لذا پژوهش حاضر از طریق شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تغییرات مدل کسب وکار یک استارتاپ و تکمیل تر شدن آن متناسب با بلوغ سازمانی، استارتاپ ها را قادر می سازد محصولات یا خدماتی دارای ارزش ارائه دهند. در این پژوهش با بررسی 55 مدل کسب وکار تجربه شده در موفق ترین استارتاپ های دنیا و تشکیل پنل خبرگان، ارتباط معناداری بین عوامل بلوغ مدل کسب وکار استارتاپ ها با مراحل پنج گانه تشریح شده در مدل بلوغ باترا حاصل گردید. سپس با تحلیل عاملی تاییدی بر اساس داده های حاصل از فعالان استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتال کشور، مدل مفهومی بدست آمده، بررسی شد و مشخص گردید که 33 عامل در مراحل مختلف توسعه کسب وکار از مرحله تحلیل فرصت ها تا مدیریت عرضه محصول به بازار باید مدنظر قرار گیرند تا مدل کسب وکار مناسبی در چهار بعد شناسایی مشتری (چه کسی)، تعیین ارزش قابل ارئه به مشتری (چه چیزی؟)، زنجیره موثر بر تحقق آن ارزش ها (چگونه؟) و سازوکار سود و کسب انتفاع (چرا؟) طراحی گردد تا زمینه ساز افزایش احتمال موفقیت پایدار کسب وکار و غلبه بر موانع ورود به بازار باشد. در نهایت نیز به منظور رسیدن به یک الگوی بلوغ مدل کسب وکار مبتنی بر سطوح و شاخص هایی که به آن ها اشاره شد، یک مدل و سناریوهای بلوغ بر اساس نقشه شناختی فازی ترسیم گردید.
بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی و رفتار طرفدار محیط زیست برند بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان با نقش میانجی ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
219 - 246
حوزههای تخصصی:
مشارکت در فعالیت های حفاظت از محیط زیست و رفتارهای طرفدار محیط زیست با تمایل به پرداخت مصرف کنندگان برای کالاهایی که کمتر به محیط زیست آسیب می رسانند در ارتباط است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی و رفتار طرفدار محیط زیست برند بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان با نقش میانجی ارزش ویژه برند در میان مصرف کنندگان آب میوه طبیعی در شهرستان اردبیل انجام گرفت. بدین منظور این پژوهش با روش توصیفی-پیمایشی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه مصرف کنندگان آبمیوه های طبیعی در شهر اردبیل بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد حجم نمونه 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید و به پرسشنامه های استاندارد پژوهش پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS25 انجام گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر ارزش ویژه برند بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان مثبت است و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد. همچنین ارزش ویژه برند نقش میانجی در ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و تمایل به پرداخت مصرف کنندگان را ایفا می نماید. همچنین اثر مثبت و معنادار رفتار طرفدار محیط زیست برند بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان و ارزش ویژه برند تائید گردید و در نهایت ارتباط بین رفتار طرفدار محیط زیست برند و تمایل به پرداخت مصرف کنندگان با نقش میانجی ارزش ویژه برند تقویت گردید.
بررسی ارتباط بین حکمرانی خوب و بی تفاوتی سازمانی کارکنان با نقش میانجی گری احساس تعلق سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
145 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر حکمرانی خوب بر کاهش بی تفاوتی سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی گری احساس تعلق سازمانی آنان می باشد. این پژوهش از نظر روش از نوع تحقیقات کمی، از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی است. جامعه آماری کارکنان بیمارستان امام رضا (ع) تبریز می باشد که تعداد آن ها 1500 نفر است. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران، 306 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد است که پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و توصیف داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های کلموگروف-اسمیرنف، r پیرسون و رگرسیون و تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. یافته های پژوهش بیانگر تأیید مدل و فرضیه های تحقیق و تأثیر منفی و معنادار حکمرانی خوب بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان و تأثیر مثبت آن بر احساس تعلق سازمانی است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که احساس تعلق سازمانی در تأثیر حکمرانی خوب بر کاهش بی تفاوتی سازمانی کارکنان نقش میانجی دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر حمایت مصرف کننده از کسب و کارهای سبز در منطقه آزاد اروند با تکنیک TOPSIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
123 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش آگاهی زیست محیطی در میان مصرف کنندگان، آنها را بر آن می دارد تا توجه بیشتری به کسب و کارهای سبز داشته باشند. هدف اصلی از اجرای این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر حمایت مصرف کننده از کسب و کارهای سبز در منطقه آزاد اروند با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تکنیک تاپسیس بود.روش: این پژوهش توصیفی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه مورد مطالعه مصرف کنندگان مشاغل خانگی در منطقه آزاد اروند بوده که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که، اقدامات خیرخواهانه کسب و کار، ارزش دادن کسب و کار به طبیعت، اخلاق در کسب و کار، کیفیت ادراک شده محصول به عنوان عوامل اثر گذار بر حمایت مصرف کننده از کسب و کارهای سبز در منطقه آزاد اروند هستند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها با تکنیک تاپسیس حاکی از این است که گزینه ی منافع ارائه شده از محصولات کسب و کار سبز از اولویت برتری نسبت به سایر گزینه ها برخوردار است، به همین ترتیب رتبه سایر معیارها نیز مشخص شده است.
بررسی تمایل به رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان از طریق رهبری متنوع گرا در شرایط کرونایی (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر رهبری متنوع گرا بر رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان با تبیین نقش میانجی ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی (نظریه خودتعیین گری) اجرا شده است. پژوهش حاضر یکی از پژوهش های تجربی است که کاربرد تئوری خودتعیینی را در شرایط بحرانی کووید 19 نشان می دهد.
روش: این پژوهش بر اساس معیار هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و بر اساس استراتژی پژوهش، هم بستگی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مازندران است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 220 نفر به دست آمد. شیوه نمونه گیری، تصادفی ساده بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با اس تفاده از روش مع ادلات س اختاری، از طریق نرم افزار ایموس انجام شد.
یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش متغیرهای «ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی» میانجی، در تأثیر رهبری تنوع گرا بر اشتیاق شغلی و اشتراک دانش، جزئی است.
نتیجه گیری: برای درک اثربخشی ارتباطات بحرانی درونی و رفتارهای رهبری و افزایش نتایج و خروجی کارکنان، باید نیازهای اساسی روان شناختی آن ها در نظر گرفته شود، تا حدی که احساس کنند در شغل خود شایستگی دارند، بر محدوده شغلی خود کنترل دارند و با سایر همکاران در محل کار، ارتباط مؤثر برقرار می کنند.
ارائه مدل پارادایمیک بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی (مورد مطالعه: کارآفرینان خبره حوزه بازاریابی محتوایی دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
74 - 55
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فناوری کسب وکارها، باید به تولید محتوای ارزش مند برای مشتریان توجه شود. تجربه برندهای معتبر در بازاریابی محتوای کسب وکارها نشان دهنده رویکرد مهم و رو به رشد برای تقویت آگاهی مصرف کننده، تعامل و خلق ارزش بیشتر برای مشتریان در زمینه بازاریابی محتوایی است، لذا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی مبتنی بر دیدگاه کارآفرینان بود. در این راستا، برای گردآوری داده ها از روش نظریه بنیانی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه کارآفرینان با سابقه کسب وکارهای الکترونیکی را شامل گردید. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند که از طریق مصاحبه با 15 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای و با نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس مدل پارادایمیک، عناصر آن شامل بررسی وضعیت فعلی کسب وکار، تولید محتوا، توزیع محتوا، سنجش موفقیت بازاریابی محتوایی، استفاده از تکنیک های تولید و توزیع محتوا، استفاده از بینش روانشناسی در بازاریابی محتوا، موفقیت کسب وکار و نفوذ در مشتریان بود. به طورکلی به کارگیری تکنیک های نوین تولید و توزیع محتوا همراه با بینش روان شناسی می تواند بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی را بهبود بخشد. لذا توسعه مهارت های کاربران در زمینه های تولید و توزیع محتوا با تأکید بر بهبود بینش روانشناسی آنان در بازاریابی محتوایی پیشنهاد می گردد.
ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا در دانشگاه رازی انجام گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پژوهش نظریه بنیانی انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل مدرسین و دانشجویان خبره در گروه کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 22 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با روش کدگذاری سه مرحله ای تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز تعداد 72 مفهوم و در کدگذاری محوری 16 مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مدل پارادایمیک تدوین و ارائه گردید. بر اساس نتایج، از عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دانشگاه در دوران پساکرونا بهبود عوامل فنی و زیرساختی و توسعه مهارت ها به عنوان یک پیش نیاز مطرح گردید. در این راستا توسعه زیرساخت های فنی و زیربنایی از طریق تأمین و تخصیص سرمایه و بودجه لازم و بهبود مهارت های کلیه دست اندرکاران از طریق برگزاری کلاس های آموزشی پیشنهاد می گردد.
ارتباط بین خودپنداره و سبک های مصرف از طریق نقش واسطه ای تبلیغات اثربخش در صنعت مُدوپوشاک زنان در میان شهروندان اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
391 - 413
حوزههای تخصصی:
هدف: فرد به عنوان مصرف کننده با متغیرهای اندیشه، احساسات، برنامه، تصمیم گیری، خرید و تجارت مرتبط است، به همین دلیل بازاریابان باید دامنه وسیعی از فعالیت های مصرف کنندگان را مطالعه کنند؛ زیرا این مطالعات راه های متنوعی را پیش روی آن ها می گذارد تا بدین طریق نیازهای مشتریان را ارضا کنند. بنابراین فهم فعالیت مصرف کنندگان مبنای مفیدی برای توسعه استراتژی های بازاریابی فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین خودپنداره با سبک های مصرف، از طریق نقش واسطه ای تبلیغات اثربخش در صنعت مُدوپوشاک زنان در بین زنان شهر اصفهان اجرا شده است.
روش: روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت داده ها، توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری آن، کلیه زنان شهر اصفهان بود که به دلیل تعداد نامحدودشان با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران برای جامعه نامحدود، ۴۲۶ نفر از آن ها به روش هدفمند وابسته به معیار برای نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی با استفاده از آمارهایی همچون میانگین انحراف معیار و استنباطی و به کمک مدل معادلات ساختاری و تحلیل واریانس تجزیه وتحلیل شد. نرم افزارهای استفاده شده برای این پژوهش، اس پی اس اس و وارپ پی ال اس بود.
یافته ها: یافته های حاصل از فرضیه های پژوهش نشان داد که ابعاد خودپنداره بر انوع سبک مصرف تأثیر دارد و اثربخشی تبلیغات، روی برخی از سبک مصرف ها اثر واسطه ای می گذارد. تبلیغات نیز بر سبک مصرف متفکران نقش واسطه ای داشت که ضریب تأثیر آن 161/0 بود.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط بین خودپنداره با سبک های مصرف، از طریق اثر نقش واسطه ای تبلیغات اثربخش بررسی شود. بر اساس نتایج، سبک مصرف زنان شهر اصفهان در خصوص انتخاب مُدوپوشاک به خودپنداره و تبلیغات بستگی دارد. زمانی که زنان به خود بپردازند و برخویشتنِ خویش واقف شوند، عامل کنترل عاملی درونی می شود و دیگر توان کنترل فراوان عوامل بیرونی را نخواهد داشت. زنانی که خود را شناخته اند و به خودآگاهی رسیده اند با راحتی بیشتری می توانند به تشریح خود و خواسته های خود، چه به گونه کلامی و چه غیرکلامی بپردازند.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
506 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
چالش های اجرای قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی: درس هایی برای استقرار سیاست های کلی تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
45 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی علل ناکامی و موانع تحقق «قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی»، دستیابی به درس آموخته های مراحل تدوین تا اجرای آن و به کارگیری مثبت آن ها در مسیر تحقق «سیاست های کلی تأمین اجتماعی» است.روش: روش این تحقیق، کیفی است و در آن از ترکیب مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، تحلیل ثانویه و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در این پژوهش داده های حاصل، بر اساس شیوه تحلیل مضمون، تنظیم و تحلیل شده است.یافته ها: بررسی مسیر تاریخی طراحی تا اجرای قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی و فرازوفرودهای آن نشان می دهد تعارضات ساختاری، ارزشی، ماهیتی، منفعتی و اطلاعاتی موجود، منجر به عدم تحقق و ایجاد موانع مختلف بر سر راه آن شده است و همین مسائل در راه تدوین و تصویب سیاست های کلی تأمین اجتماعی ادامه یافته است. نتیجه گیری: در صورت عدم توجه به ماهیت این تعارض ها و عدم تلاش برای رفع آن ها، سیاست های کلی تأمین اجتماعی نیز سرنوشت 47 سیاست کلی دیگر ابلاغی را پیدا کرده و نمی تواند اثربخش باشد. درحال حاضر می توان از ابلاغ این سیاست ها به عنوان یک فرصت برای احیای نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی استفاده کرد.
تأثیر پاداش مدیرعامل و ذخایر مازاد وجه نقد بر ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: بررسی تأثیر پاداش مدیرعامل و ذخایر مازاد وجه نقد بر ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری این پژوهش از میان بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1390 تا 1400 می باشد. به منظور بررسی صحت فرضیه های پژوهش، از رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی با اثراث ثابت و از نرم افزار ایویوز 11 استفاده شده است.یافته های پژوهش: نتایج فرضیه های پژوهش نشان داد که که پاداش مدیرعامل بر ریسک پذیری بانک، تاثیر معنادار و مثبتی دارد. همچنین، ذخایر مازاد وجه نقد بر ریسک پذیری بانک ها تاثیر معنادار و منفی دارد.بحث و نتیجه گیری: اعطای اختیارات سهام در قالب پاداش به مدیرعامل، رفتارهای ریسک پذیرتری را در بانک ها ایجاد می کند و استفاده از ابزارها و سیاست های پولی در دسترس بانک مرکزی را آسان تر می نماید. به زعم پژوهشگر، سیاست های پولی موجود برای بانک مرکزی می تواند مکانیسم مؤثری برای مهار مخاطرات اخلاقی ریسک پذیری در بانک ها فراهم کند که باعث رونق وام دهی و از بین رفتن حباب های قیمت دارایی ها می شود. همچنین، اثرات ذخایر مازاد بر ریسک پذیری بانک ها با تغییر نرخ های سیاست پولی بانک مرکزی معکوس می شود. دسترسی به نقدینگی فراوان منبع اصلی ریسک اعتباری است و تاثیرگذاری ذخایر اضافی بر ریسک پذیری، مشروط به تغییرات سیاست پولی بانک مرکزی در ایران است.
رویکرد فلسفی پدیدارشناسی در پژوهش های حسابداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابداری به عنوان پدیده ای اجتماعی و سازمانی همگام با پیشرفت اجتماعی و پیچیدگی روز افزون کسب و کار ها به سرعت در حال تغییر است. لذا در هر حوزه معانی متفاوتی پیدا می کند که درک چگونگی استفاده و واکنش بازیگران اجتماعی، و نحوه شکل گیری و بازسازی حوزه هایی که رویه های حسابداری در آن اعمال می شوند مهم تر از پیش شده است. به دلیل اینکه جریان اصلی پژوهش های حسابداری از پژوهش های کمی استفاده می کند، نیاز به ورود روش های فلسفی پدیدارشناسی به پژوهش های حسابداری جهت بررسی پدیده های جدید احساس می گردد. این مقاله برخی از پرسش های پژوهشی متناسب با روش های پژوهش کیفی و فرصت هایی را جهت بررسی پدیده های جدید حسابداری ارایه می کند. استفاده از رویکرد مسیر برای پژوهش های کیفی، به ویژه استفاده از پدیدارشناسی برای مسائل حسابداری، پژوهشگران را بر آن داشت تا جایگزین دیگری (با انتخاب روش های پژوهش پدیدارشناسی) جهت انجام پژوهش های کیفی خود داشته باشند. نتایج نشان داد که استفاده از این رویکرد در پژوهش -های کیفی پدیدارشناسی، می تواند پژوهشگران حسابداری را به سمت یافتن پاسخ در اولین قدم های پژوهش های کیفی و نیز کاوش در مفاهیم حوزه های مختلف حسابداری سوق دهد. همچنین این مدل می تواند روش شناسی های پدیده شناسی را برای پژوهشگران حسابداری غنی تر کند.
شناسایی و مفهوم پردازی پیشران های تصمیم گیری استراتژیک تحول دیجیتال در سازمان های خرده فروشی پوشاک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال در حال تغییر سریع و گسترده سازمان های خرده فروشی پوشاک است. سرعت بالای ورود دانش جدید به سازمان وعدم قطعیت ویژه دنیای مد و پوشاک، مجال برنامه ریزی های استراتژیک را به سازمان نمی دهد و مدیران ارشد ناگزیر از تصمیم گیری استراتژیک در این حوزه هستند. شناسایی و مفهوم پردازی پیشران های تصمیم گیری استراتژیک در تحول دیجیتال سازمان های خرده فروشی هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش با استفاده از استراتژی پژوهش داده بنیاد چندگانه طی دو مرحله زمینه یابی نظری و تجربی به شناسایی پیشران ها پرداخته است. در مرحله زمینه یابی نظری با استفاده از روش فراترکیب، بیست و سه مقاله بین المللی از پایگاه های معتبر انتخاب و کدها و مفاهیم مرتبط با سئوال پژوهش استخراج گردید. در مرحله زمینه یابی تجربی، با هفده نفر از خبرگان مصاحبه بر مبنای پروتکل انجام شد و کدها و مفاهیم استخراج شده از مرحله فراترکیب مجددا بررسی، بازتعریف و تکمیل گردیدند. در نهایت با یک روند رفت و برگشتی و غنی سازی نظریه، مدل پیشران های تصمیم گیری استراتژیک تحول دیجیتال در خرده فروشی پوشاک ایران طراحی گردید. نتایج حاکی از آن است که پیشران های تصمیم گیری استراتژیک تحول دیجیتال در هفده مفهوم و چهار مقوله تحت عناوین «محرک های درون سازمانی»، «فشار عوامل صنعت و بازار»، «الزامات زیرساختی دولتی» و «کلان روندهای محیطی» قرار می گیرند. فشار اقتصادی و اشاعه فناوری اطلاعات و تغییرات زیست اجتماعی از مقوله کلان روندهای محیطی، انتظار عملکرد مالی و زیرساخت دیجیتال سازمان و تقاضای کارکنان از مقوله محرک های درون سازمانی و فشار مشتری و فشار فضای رقابتی از مقوله فشارهای صنعت و بازار، نسبت به سایر مفاهیم از بیشترین اهمیت و اولویت برخوردارند.
Forensic Research of the Computer Tools and Systems in the Fight against Cybercrime(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The cybersecurity in the modern world has become global, and cyber attacks are becoming more complex and large-scale. In the system of civil and criminal justice, computer forensics helps to ensure the integrity of digital evidence presented in court cases. The purpose of this study is to develop scientifically sound proposals and recommendations for the implementation of tools for forensic research of computer tools and systems in the fight against cybercrime. The relevance of this study is due to the need to implement active ways to protect and combat cybercrime. To achieve the goal of the study, methodological principles and approaches of legal science were used. It is proposed to use computer forensic methods more widely research in the fight against cybercrime.This study identifies the types of computer forensics: forensics database; electronic forensics; malware forensics; criminology of memory; mobile forensics; network forensics. The authors foundlack of a regulatory mechanism to regulate cybersecurity, capture and use of digital evidence and the regulatory framework for international cooperation. To brought need in strengthening international cooperation and in developing appropriate policies and legislative initiatives of security and network and information systems, improvement legislation in the field countering cybercrime.
ارائه الگوی مدیریت استعداد و جانشین پروی در حسابرسی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۱۶۶-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
حسابرسی و حسابداری به عنوان دانش هایی هستند که در تمامی مراحل خود مستلزم اعمال قضاوت های حرفه ای و تصمیم گیری های حسابرسان و مدیران خود می باشد و این امر اهمیت جذب استعداد و نیز نگهداشت آنان را برای توسعه عملکرد کارکنان و موسسات حسابرسی را دو چندان کرده است. بنابراین هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت استعداد و جانشین پروری در حسابرسی با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان بود به این منظور در سال 1400 با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) با 14 نفر از اعضای هیات علمی متخصص، شرکاء مؤسسات حسابرسی، اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران که در زمینه حسابرسی و مدیریت صاحب نظر و دارای تجربه بوده اند، مصاحبه های عمیق تا مرحله اشباع صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری و استفاده از نرم افزار Maxqda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقوله های اصلی و مفاهیم استخراج گردید. مدل مدیریت استعداد و جانشین پروری در قالب مدل پارادایمی که دربرگیرنده، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها است، ارائه گردید. براساس این مدل مهمترین شرایط علی که می تواند در مدیریت استعداد و جانشین پروری حسابرسی موثر باشند، عوامل فردی، حرفه ای و انگیزشی است. همچنین، برای دستیابی به مدیریت استعداد و جانشین پروری حسابرسی باید راهبرد هایی مانند شایستگی، مدیریت دانش، نهادینه کردن استعداد و جانشین پروری اتخاذ گردد. همچنین الگوی پژوهش نشان داد که مدیریت استعداد و جانشین پروری می تواند پیامد هایی از قبیل توسعه عملکرد و کسب مزیت رقابتی را در پی داشته باشد.
برنامه ریزی راهبردی فناوری در بخش های دانش محور صنعت نفت: مطالعه موردی ترسیم نقشه راه فناوری های ژئوشیمیایی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی فناوری در صنعت نفت ایران سابقه ای قدیمی دارد، بااین حال، بخش های دانش محور صنعت نفت، علیرغم ویژگی های متفاوتی که دارند، کمتر در معرض تجارب این چنین بوده اند و ازاین رو مطالعه تجربه برنامه ریزی راهبردی فناوری دریکی از زیربخش های کلیدی این صنعت، یعنی بخش ژئوشیمیایی اکتشافی می تواند بدیع باشد. این مقاله به دنبال پاسخ به سه سؤال است: اهداف فناورانه صنعت نفت ایران در بخش ژئوشیمی اکتشافی با تأکید بر مدل سازی سیستم های نفتی؟ اولویت های فناوری در این حوزه ظرف ده سال آینده؟ و مسیر مناسب برای تحقق این اولویت ها؟ براین اساس و با استفاده از ابزار نقشه راه، درخت فناوری های این بخش صنعت ترسیم شد و حوزه های فناورانه و فناوری های اولویت دار مشخص شده و بر اساس معیارهای جذابیت (شامل معیارهای فنی و تجاری) و توانمندی رتبه بندی شدند. همچنین در یک برنامه زمانی ده ساله و در قالب نُه پروژه تحقیقاتی، مسیر دستیابی به این فناوری ها مشخص شد.
A Feasibility Study of Dissecting Stock Price Momentum Using Financial Statement Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper sought to address the feasibility of dissecting stock price momentum in the firms listed in Tehran Stock Exchange using financial statement analysis (FSA). Different variables including those related to profitability, financial leverage and liquidity, and operating efficiency were used in this analysis. The study sample consisted of 130 firms listed in Tehran Stock Exchange over the period 2008-2019. The results showed that fundamental factors affected stock price momentum for one year in the winning portfolio and for two years in the losing one; after this period, financial information did not have a significant effect on stock price momentum. Therefore, stock price momentum performance is a function of the conformance of the past price performance to fundamentals. The results from investment strategies based on the past price performance-fundamentals conformance indicated that fundamentals cause a significant difference in stock excess returns in winning and losing portfolios.
بررسی عوامل موثر بر پیاده سازی کسب و کارهای هوشمند سبز در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
140 - 158
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای هوشمند سبز جهت تبدیل ایده ها و نوآوری ها به محصول، تجاری سازی تحقیقات، هم افزایی علم و ثروت و توانمند سازی اقتصادی ایجاد می شوند. این کسب و کارها از نظر ایجاد مشاغل پایدار مبتنی بر فناوری و بهره برداری از فرصت های جدید، نقش مهمی در موفقیت اقتصادی کشور دارند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر پیاده سازی کسب و کارهای هوشمند سبز در ایران می باشد. جامعه آماری شامل 7400 نفر از مدیران استارت آپ، شرکت های دانش بنیان و صاحبان کسب و کارهای سبز هستند که با استفاده از جدول مورگان 367 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق در در این پژوهش از نوع کمی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart pls استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید و روایی سازه با استفاده از شاخص های روایی واگرا، روایی همگرا و GOF مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. بر پایه یافته های تحقیق حمایت و پشتیبانی دولت و بهبود کیفیت داده ها با کسب وکارهای هوشمند سبز رابطه معناداری دارد. بین کسب و کار هوشمند سبز، زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، فرآیندهای سبز با توانمندسازی مدیران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین توانمندسازی مدیران و رشد و توسعه اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد. لذا تمامی فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
Identify and Rank the Factors Affecting Accounting and Auditing Ethics based on Multi-Criteria Decision Making Methods(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The accounting and auditing profession must acquire the necessary skills in ethical judgment, so that it can consider the well-being of all those affected by its performance. Without strong and moral behaviour, the position of this old art and profession is shaken. This issue should be considered more by people who want to enter this field and technology than by companies. The main purpose of this study is to identify and rank the factors affecting accounting and auditing ethics among accountants and auditors. In order to identify the effective factors, while reviewing the studies, a semi-structured interview was conducted using a qualitative method of theme analysis. The experts interviewed were sixteen university professors and activists in the accounting and auditing profession. A review of the literature, research, and interview results reveals nine key themes that categorize the factors influencing corporate accounting and auditing ethics. In this research, key factors have been identified and then the fuzzy Delphi technique has been used to rank and find the importance of the factors. The results showed that government and legal, economic, individual, social, cultural, corporate governance, organizational and intelligence factors are involved in accounting and auditing ethics, respectively.