فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاربست آینده نگاری در توسعه مدل های کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
103 - 138
حوزههای تخصصی:
تلاش برای ساخت آینده مطلوب، یکی از امکانات بشر برای شکل دهی به آینده در دنیای پیچیده، مبهم و توأم با عدم قطعیت است. به کارگیری آینده نگاری در توسعه الگوی کسب وکار (به عنوان چکیده راهبرد)، موجب درک کافی و دقیق از محیط و شناسایی فعال عدم قطعیت هایی می شود که ممکن است بر بقای الگوهای کسب وکار فعلی و جدید تأثیرگذار باشند. ازاین رو، در سال های اخیر استفاده از مضامین و روش های آینده نگاری در توسعه الگوهای کسب وکار، روندی روبه رشد داشته است. با درک این مهم، هدف این پژوهش احصاء مؤلفه های کلیدی کاربست آینده نگاری در توسعه الگوهای کسب وکار است. پژوهش کنونی برحسب هدف، کاربردی و برحسب روش گردآوری اطلاعات، فراترکیب است. همچنین جامعه آماری، مستندات ثبت شده در پایگاه داده اسکوپو س بین سال های 2000 تا 2024 میلادی در رابطه با موضوع پژوهش است. صحت داده ها از طریق شناسه گذاری و مفهوم سازی داده ها توسط دو شناسه گذار و ضریب کاپا برابر 0.62 محاسبه شده است. در پایان در این مطالعه، ابعاد توسعه الگوهای کسب وکار آینده نگارانه در 4 مقوله و10 مؤلفه شامل ۱. زمینه (ابعاد و حیطه فعالیت)، ۲. پیشران ها (تغییرات فناوری و تغییرات محیطی- سیاستی)، ۳. راهبردها (عناصر و روش ها) و ۴. پیامدها (افزایش قابلیت پیش بینی و پیش نگری، توانایی نوآوری و تحول، افزایش انعطاف پذیری و پابرجایی و تقویت رقابت پذیری) شناسایی شده است.
زمینه ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مورد مطالعه کارکنان سازمان تامین اجتماعی)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
45 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحث افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی مورد توجه سیاست گذاران و صاحب نظران اجتماعی قرارگرفته است، در این بین تجرد کارکنان و شاغلین، به عنوان قشری که ممکن است به لحاظ موقعیت اجتماعی - اقتصادی در شرایط بهتری برای ازدواج باشند، بیش از سایر اقشار حائز بررسی است.
روش: در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و مطالعه پدیدارشناسانه توصیفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و همچنین بهره مندی از روش تحلیل داده های کولایزی، زمینه ها و بسترهای تجرد مورد مطالعه قرارگرفته و شناسایی شود.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، درمجموع دو مقوله اصلی «زمینه ها و بسترهای متأثر از سازمان» و «زمینه ها و بسترهای فردی و اجتماعی» که خود شامل هفت مقوله فرعی «نظام ساختاری و سازمانی»، «عدم متناسب سازی شرایط شغلی با زندگی خانوادگی»، «ضعف قوانین حمایتی سازمان»، «تجرد گزینی به مثابه سبک زندگی»، «درهم تنیدگی عقاید سنتی و رویه های مدرن»، «چالش ها و مسائل اقتصادی- اجتماعی» و «ترسناک انگاری ازدواج» است.
نتیجه گیری: درمجموع یافته های تحقیق نشان می دهد، تجرد کارکنان مسئله ای اجتماعی است که علاوه بر زمینه ها و بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تحت تأثیر زمینه ها و بسترهای سازمانی بوده و کاهش آن نیازمند حمایت های سازمانی است.
Developing the Role of Intermediaries in the Creative Tourism Value Chain Case Study: A Cultural Travel to the West Europe(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tourist development today, coupled with advancements in information and communication technology, has rendered the traditional tourism value chain inefficient. Certain segments of the chain lack functionality or exhibit very weak functionality, failing to create added value. Among these segments are distribution channels (intermediaries), often comprising tour guides and travel agencies. Today's tourists, within the paradigm of creative tourism, seek more than mere leisure; they aim to discover the unknown and gain unique experiences through interaction with the destination and local people. In this study, conducted using qualitative and ethnographic methods, involving deep interviews and participatory observation by the researcher during a trip to Western Europe organized by the MANZAR Society in 2015, a creative and research-oriented journey was undertaken. The author endeavors to identify the role of intermediaries (tour leaders) in this journey as a theoretical framework within a dynamic and creative unified system. This framework suggests that the role of tour leaders has evolved from its traditional state to encompass a system involving activities before, during, and after the journey. The details of each activity were identified and elucidated in this study. It is worth noting that this framework was validated through a two-stage Delphi method involving experts.
مدل سازی و تحلیل سناریو نوآوری دیجیتال در بخش خدمات درمانی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دیجیتالی شدن یک عامل حیاتی برای نوآوری در شرکت ها، مراکز تحقیقاتی و سازمان های دولتی است. این مطالعه باهدف شناسایی محرک های نوآوری دیجیتال، ترسیم شبکه روابط بین آنها و تحلیل سناریو مسیرهای مؤثر محرک ها در بیمارستان های دولتی شهر رفسنجان انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی است که در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان بیمارستان های دولتی و دانشگاه علوم پزشکی شهر رفسنجان بود. نمونه شامل 12 نفر از خبرگان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. روایی داده ها با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوا تائید شد. داده های جمع آوری شده با روش نقشه شناختی فازی و با نرم افزارهای Fcmapper، Pajek و Excel تحلیل گردید. یافته ها: بر اساس نتایج 12 عامل کلیدی به عنوان محرک های نوآوری دیجیتال در بیمارستان های دولتی شناسایی شد. نتایج اجرای تکنیک نقشه شناختی فازی نشان داد که محرک حمایت مدیریت ارشد با ضریب 1/57 دارای بیشترین تأثیرگذاری، محرک ظرفیت دیجیتال سازمان با ضریب 3/24 دارای بیشترین تأثیرپذیری و محرک ظرفیت دیجیتال سازمان با ضریب 3/89 دارای بیشترین مرکزیت هستند. طبق نتایج سناریوها، توجه به محرک حمایت مدیریت ارشد، اندازه سازمان، و پهنای باند بهبود اتوماسیون بیمارستان را فراهم می کند.. نتیجه گیری: باتوجه به شناسایی 12 محرک نوآوری دیجیتالی و بررسی روابط علّی میان این محرک ها، به نظر می رسد که مسئولان بیمارستانی برای تسهیل فرایند نوآوری دیجیتالی باید اولویت ویژه ای به محرک «نیازهای شهروندان» اختصاص دهند.
شناسایی و تدوین راهبردهای حسابرسی عملکرد در دیوان محاسبات کشور بر اساس تکنیک های دلفی، سوات و ساختاری – تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۱۷۷-۱۴۴
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات و بررسی ها نشان می دهد اجرای حسابرسی عملکرد در کشور از مطلوبیت برخوردار نبوده و اهداف آن محقق نشده است. هدف پژوهش، شناسایی و تدوین راهبردهای بهینه حسابرسی عملکرد با استفاده از تکنیک های دلفی، سوات و ساختاری – تفسیری به منظور ارائه یک نقشه راه مناسب و تحقق اهداف آن می باشد. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی از نوع کابردی و ابزار سنجش پرسشنامه زوجی بر اساس استاندارد ساختاری - تفسیری است. حجم نمونه پژوهش 14 نفر از متخصصین دیوان محاسبات کشور می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و زمان انجام پژوهش سال 1401 می باشد. روابط میان بیست و شش عامل راهبردی برای اجرای حسابرسی عملکرد در دیوان محاسبات کشور شامل هفت نقطه قوت، شش نقطه ضعف، شش تهدید و هفت فرصت بررسی شد و راهبردهای حسابرسی عملکرد ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیوان محاسبات کشور باید بر اساس جهت گیری مبتنی بر راهبردهای استخراج شده عمل نماید و در نتیجه جهت گیری تهاجمی برای دیوان محاسبات کشور رویکرد مناسبی می باشد. اصلاح ساختار سازمانی و نظام پاداش، حفاظت از استقلال حسابرسی، خنثی سازی فشارهای سیاسی، اصلاح قوانین ناکارآمد و متناقض، ایجاد یا تقویت زیرساخت های لازم، تدوین استانداردهای حسابرسی عملکرد، استفاده بهینه از ظرفیت های علمی و پژوهشی، محافظت از صلاحیت حرفه ای حسابرسان، خنثی سازی آثار تحریم های بین المللی از مهم ترین راهبردهای حسابرسی عملکرد مبتنی بر تحلیل ساختاری – تفسیری می باشد.
طراحی مدل زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زیست بوم کارآفرینی در یک جامعه معمولاً خود سازمان یافته، تطبیقی بوده و از لحاظ جغرافیایی محدود و تشکیل شده از عوامل پیچیده ای است که در سطوح چندگانه و تجمعی فعالیت می کنند؛ به گونه ای که برهم کنش های غیرخطی آن ها به الگوی فعالیت هایی منتهی می شود که از طریق آن ها سرمایه گذاری های جدید شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی شهرستان اسدآباد (استان همدان) با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری (ISM) است. از بین کارشناسان و صاحب نظران کارآفرینی روستایی، 15 نفر به صورت هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شد. پس از تحلیل محتوا با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی تعیین و سطح بندی شدند. براساس نتایج به دست آمده، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی مستلزم وجود و اجرای عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی، فردی- رفتاری، حمایتی- پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی، تأمین مالی، سرمایه انسانی، بازار و ظرفیت منطقه ای است. یافته ها گویای آن بود که عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی مهم ترین و مؤثرترین عامل در بوم سامانه کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی است. در سطح دوم توجه به عواملی همچون تأمین مالی و ظرفیت منطقه ای در ایجاد زیست بوم کارآفرینانه (به عنوان یک نمونه ای از جامعه) در مناطق کمتر برخوردار از ضرورت بالایی برخوردار است.
اثرگذاری مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
دانشگاه جامع علمی کاربردی خود را دانشگاهی نسل سوم معرفی می نماید و کارآفرینی دانشگاهی را ازجمله رسالت های خود قلمداد می کند. دانش، زمینه ساز نوآوری و نوآوری، لازمه کارآفرینی است. در سنوات اخیر، نقش مدیریت دانش در نیل سازمان ها به اهدافشان بیش از پیش آشکار شده و بررسی میزان تحقق مدیریت دانش و نحوه اثر آن بر اهداف سازمانی به موضوع جذابی برای مدیران و پژوهشگران بدل شده است. هدف این پژوهش، بررسی نحوه اثرگذاری مؤلفه های مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه جامع علمی کاربردی است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 134 نفر از کارشناسان معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی در کشور بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 98 نفر تعیین شد که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب جهت انتخاب اعضا استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد برای سنجش مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ترسیم مدل از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد درونی سازی دانش اثر مستقیم و معناداری بر کارآفرینی دانشگاهی دارد، اما اثرات سایر ابعاد مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی به اثبات نرسید. لذا دانشگاه به منظور پیشبرد و گسترش کارآفرینی دانشگاهی باید ارتباطات مؤثر میان اعضای خود را افزایش دهد، ضوابط، مقررات و آیین نامه ها را مستندسازی نموده و به توزیع شفاف اطلاعات اهتمام بیشتری ورزد.
طراحی الگوی راهبردی زیست بوم سرمایه اجتماعی دانشگاهی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۱۹-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی مجموعه ای از خصیصه های محیطی و روابط اجتماعی تعریف شده است که موجب دستیابی به مقاصد و منافع مشترک در سازمان می شود. دانشگاه های علوم پزشکی برای تحقق اهداف خود باید از الگوی سرمایه اجتماعی مناسب پیروی کنند.. روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف، توسعه ای و کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی است. عوامل شکل دهنده سرمایه اجتماعی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (Interpretive Structural Modelling (ISM، سطح بندی و با استفاده از تحلیل ساختاری (میک مک) (MICMACCross-Impact Matrix Multiplication Applied to Classification (طبقه بندی شد. جامعه آماری این تحقیق اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نمونه گیری به روش نظری انجام و تا دستیابی به معیار کفایت نظری داده ها ادامه یافت و در مجموع با 15 نفر از اساتید مصاحبه شد. یافته ها: ابعاد سرمایه اجتماعی شامل هویت در سطح یک، اعتماد و تعهدات در سطح دو، زبان، شناسه ها و فرهنگ مشترک در سطح سه، پیوندهای شبکه ای در سطح چهار، پیکره بندی روابط شبکه ای و سازماندهی مناسب در سطح پنج و هنجارها در سطح شش قرار گرفتند. نتیجه گیری: ابعاد پیکره بندی روابط شبکه ای، سازماندهی مناسب و هنجارها در خوشه محرک (متغیرهایی با کمترین قدرت وابستگی و بیشترین قدرت نفوذ) قرار گرفتند. پیشنهاد می شود دانشگاه در جهت تعریف دقیق هنجارها، ایجاد ساختار منعطف، توسعه پیوندهای قوی تر بین افراد، شبکه سازی گسترده تر، تأکید بر اشتراکات بین افراد، شفاف سازی، یادگیری گروهی و ایجاد اعتماد و تعهد بین کارکنان گام بردارد.
واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۸۸-۶۲
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19، مدارس و سایر مراکز آموزشی را با تعطیلی مواجه کرد و آموزش مجازی جایگزین آموزش حضوری شد. انتقال یک باره آموزش از مدرسه به خانه چالش های فراوانی را برای آموزش و یادگیری ایجاد کرد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان دوره ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین دانش آموزان استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 91874 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 51نفر از والدین دانش آموزان، داده های اخذشده به اشباع نظری رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی (۲۰۰۲) و نرم افزار MAXQDA11 استفاده شد. هم چنین جهت اعتباریابی داده های پژوهش از ملاک های چهارگانه گوبا ولینکلن (1985) استفاده شد. نهایتاً 88 کدباز استخراج گردید که با تجزیه و تحلیل کدها، تجارب والدین دانش آموزان دوره ابتدایی در قالب چهار مضمون اصلی شامل چالش های ناظر به محیط و زیرساخت، دانش آموزان، والدین و معلمان دسته بندی شد. نتایج پژوهش ضمن تبیین ضرورت توجه به آموزش مجازی و چالش های اساسی آن، این مهم را متوجه متصدیان تعلیم و تربیت می کند تا در راستای رفع این چالش ها اهتمام ورزند.
مسئله مکان یابی و تخصیص هاب با قابلیت حمل ونقل مستقیم با درنظرگرفتن تراکم و دیرکرد در هاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
150 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به دنبال یافتن تعداد بهینه هاب ها و مکان یابی آن هاست؛ به طوری که بتواند زمان آماده سازی و تراکم در ها ب ها و هزینه ها را در حداقل مقدار خود نگه دارد. همچنین این مطالعه زمان دیرکرد را برای شرایطی در نظر می گیرد که نیاز مشتری در زمان تعیین شده پاسخ داده نشود که می تواند به واقعی تر شدن شرایط مسئله کمک کند. از آنجایی که افزایش تراکم، باعث می شود که کالاها دیر به دست متقاضی برسد، در این مقاله برای اولین بار، زمان دیرکرد و تراکم با هم، برای مسئله بهینه سازی هاب های چندگانه با حمل ونقل مستقیم حل شده و نتایج آن با تخصیص تکی و چندگانه مقایسه شده است.
روش: این مقاله با استفاده از مدل ریاضی، به حل مسئله بهینه سازی مکان یابی و تخصیص هاب می پردازد. نرم افزار گمز برای یافتن تعداد بهینه هاب ها و نیز مکان یابی به کار گرفته شده است. همچنین، از روش لکسیکوگراف برای تبدیل توابع هدف به یک تابع هدف استفاده شده است.
یافته ها: این مدل روی داده های پُست استرالیا، برای سه مدل تخصیص آزمون شد. سه حالت تخصیص با یکدیگر از نظر هزینه و زمان مقایسه شدند. به علاوه، مدل پیشنهادی این پژوهش توانست مسئله را برای 100 گره در هر سه مدل تخصیص به طور دقیق حل کند. همچنین تعداد هاب ها با توجه به ظرفیت و تراکم هاب ها و زمان دیرکرد مشخص شد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که استفاده از مدل تخصیص چندگانه با حمل ونقل مستقیم، قادر است هزینه های کل حمل ونقل و زمان آماده سازی را کاهش دهد و بیشترین هزینه و زمان حمل ونقل را تخصیص تکی تحمیل می کند.
تأثیر رفتارهای مخرب سرمایه گذاران بر کوته بینی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: الگوهای رفتاری سرمایه گذاران از مباحث مهم و جدیدی است که در سال های اخیر، در حوزه مالی رفتاری در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. تأکید مالی رفتاری بر آن است که تصمیم گیری های سرمایه گذاران، از رفتارهای مخرب سرمایه گذاران نشئت گرفته است که ریشه آن، نگرش ، احساسات، هیجان ها و پیروی از تصمیم های سایر سرمایه گذاران است. از سوی دیگر، رفتارهای مخرب سرمایه گذاران، ممکن است تصمیم گیری مدیران را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رفتارهای مخرب سرمایه گذاران بر کوته بینی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. به این منظور، تأثیر سه رفتار مخرب سرمایه گذاران، یعنی رفتار کوته بینانه، رفتار احساسی و رفتار توده واری آن ها بر کوته بینی مدیران بررسی شده است.
روش: اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیه پژوهش، از صورت های مالی 140 شرکت، طی سال های 1390 تا 1399 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مدل های رگرسیون لجستیک به روش داده های تلفیقی استفاده شده است.
یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر آن است که رفتار کوته بینانه سرمایه گذاران، رفتار احساسی سرمایه گذاران و رفتار توده واری سرمایه گذاران، بر کوته بینی مدیران تأثیر مثبت و معناداری دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که گرایش های رفتاری مدیران شرکت ها، تحت تأثیر گرایش های رفتاری سرمایه گذاران قرار خواهد گرفت و مدیران در واکنش به رفتارهای مخرب سرمایه گذاران، به جای آنکه بر اهداف و برنامه ریزی های بلندمدت برای شرکت تمرکز کنند، بر اهداف کوتاه مدت متمرکز می شوند و تصمیم گیری های کوته بینانه اتخاذ خواهند کرد.
توسعه و ارزیابی چارچوب حاکمیت ریسک در صنعت نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
3 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف: چارچوب حاکمیت ریسک شورای بین المللی حاکمیت ریسک، به طور گسترده در زمینه های مختلف پیاده سازی شده است؛ اما به دلیل نگرانی های فرهنگی و ژئوپلیتیکی، باید برای اهداف مختلف سفارشی سازی شود. در این مقاله، چارچوب شورای بین المللی حاکمیت ریسک با توجه به ماهیت و نیازهای صنعت نفت وگاز ایران سفارشی شده است؛ سپس مجموعه ای از معیارها برای اندازه گیری عملکرد این چارچوب تعریف می شود.
روش: ابتدا با استفاده از یک روش تصمیم گیری چندمعیاره ترکیبی فازی، مؤلفه های مختلف مدل حاکمیت ریسک اولویت بندی می شوند؛ سپس شاخص عملکرد حاکمیت ریسک برای محاسبه عملکرد چنین چارچوبی، بر اساس اولویت بندی مؤلفه ها پیشنهاد می شود. جمع آوری اطلاعات برای تعیین مؤلفه های چارچوب پیشنهادی و محاسبه اهمیت نسبی آن ها و همچنین انتخاب شاخص های ارزیابی از طریق انجام مصاحبه بوده و صحه گذاری مدل با استفاده از روش روایی صوری انجام شده است. به منظور بررسی کاربردپذیری، این رویکرد در سه سایت صنعتی در حوزه نفت وگاز ارزیابی شده است.
یافته ها: چنین رویکردی به سازمان های صنایع نفت وگاز کمک می کند تا با توجه به وضعیت مدیریت ریسک در سازمان خود و بر اساس اهمیت هر یک از مؤلفه های حاکمیت ریسک، برنامه های بهبود مدیریت ریسک را به صورت کارا و اثربخش تعریف کنند.
نتیجه گیری: بر اساس مطالعه موردی، شناسایی گزینه ها و راه کارها و پیاده سازی آن ها به عنوان مؤلفه های مهم در موفقیت چارچوب حاکمیت ریسک صنعت نفت وگاز شناسایی شدند.
ارائه چارچوب استراتژی قیمت گذاری در شرکت های چندکاناله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی قیمت گذاری شرکت های چندکاناله، در پاسخ به این سؤال است که خرده فروشان چندکاناله، قیمت یکسان یا متفاوتی را برای یک نوع کالا در کانال های متفاوت عرضه کنند.
روش: این پژوهش کیفی، از روش مرور سیستماتیک ادبیات بهره گرفته است. تمام پژوهش های مرتبط تا سال 2020 میلادی (203 پژوهش) جمع آوری و در نهایت، 86 پژوهش برتر، به عنوان منبع تحلیل انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها از روش کد گذاری باز استفاده شد.
یافته ها: بر حسب یافته های پژوهش، 49 کد استخراج شده در مرحله نخستین، به 9 مفهوم و در نهایت به 4 مقوله تبدیل شدند. مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده عبارت اند از: ویژگی های خرده فروش (ویژگی کانال، ویژگی شرکت، پشتیبانی پس از فروش)، ویژگی های مشتریان (عوامل موقعیتی و جمعیت شناختی)، ویژگی های محصول (انواع کالا) و عوامل تحمیلی (هزینه های آشکار و پنهان و عوامل محیطی).
نتیجه گیری: ویژگی های خرده فروشان، مشتریان، محصول و عوامل تحمیلی، به عنوان عواملی شناسایی شدند که در تصمیم گیری برای قیمت گذاری کالاهای یکسان در کانال های مختلف، راهنمای مدیران شرکت های چندکاناله است.
مدل بومی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
602 - 621
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی تصویر برند، در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی است و با رویکرد اکتشافی، مبتنی بر روش شناسی کیفی اجرا شده است. جامعه آماری آن، خبرگان حاضر در صنایع لبنی ایران بودند که حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و آشنایی با صنایع لبنی، دو شرط همکاری آن ها در پژوهش بود. از طریق روش هدفمند قضاوتی، 20 نفر برای نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه، به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (89/0) به تأیید رسید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیان انجام گرفت که مشتمل بر مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تک تک اجزای پارادایم کدگذاری و تشریح شد و در نهایت، الگوی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی ترسیم و نظریه ای مبتنی بر 13 قضیه حکمی خلق شد.
یافته ها: مبتنی بر یافته ها، مدل پارادایمی احصا شده، دربرگیرنده شرایط علّی (شامل قابلیت های برند)، مقوله محوری (عملکرد برند)، بسترسازها (نوآوری برند)، شرایط زمینه ای (تعدیلگران برند)، راهبردها (جهت گیری برند) و پیامدها (ارزش آفرینی برند و تصویر برند) بود که در نهایت، روابط بین مقوله ها در مدل انتخابی نظریه پردازی شد.
نتیجه گیری: نتایج روشن ساخت که به منظور ایجاد تصویر مثبت از برند در صنعت یادشده، می بایست قابلیت های برند، اعم از قابلیت های بازاریابی و سازمانی، توسعه داده شود که خود زمینه ارتقای نوآوری برند و تعیین جهت گیری آن را فراهم می آورد و عملکرد برند را توسعه می دهد. علاوه بر این، ارتقای عملکرد برند، ارزش آفرینی برند را به دنبال دارد که در نهایت، به ایجاد تصویر مثبتی از برند منجر خواهد شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی تأثیرگذار بر مدل پارادایمی پژوهش، «قابلیت های برند» است که خود به دو بخش «قابلیت های بازاریابی» و «قابلیت های سازمانی» دسته بندی می شود. قابلیت های بازاریابی شناسایی شده عبارت اند از: وضعیت برند و سهم بازار، آمیخته های بازاریابی، خدمات بازاریابی اینترنتی، شهرت برند و داشتن شعار تبلیغاتی خاص. قابلیت های سازمانی نیز عبارت اند از: تسهیلات حمل ونقل سریع، پشتیبانی قوی (مدیریتی، مالی، انسانی و اطلاعاتی) برند، داشتن مزیت رقابتی پایدار، زنجیره تأمین قوی و ایجاد زنجیره ارزش پایدار. از سوی دیگر، مقوله مرکزی مدل پژوهش، عملکرد برند بود که به سه حوزه طبقه بندی شد: 1. عملکرد مرتبط با مشتری؛ 2. عملکرد اجتماعی برند؛ 3. عملکرد شرکتی برند. در این پژوهش بر «نوآوری برند»، به عنوان بستری برای توسعه دهندگان عملکرد برند تأکید شده است که نوآوری بازار و نوآوری در فرایندها را شامل می شود. از سوی دیگر، جهت گیری برند، به عنوان استراتژی ارتقای خلق ارزش و تصویر برند در نظر گرفته شد که شامل جهت گیری رقابتی و جهت گیری محصول/ خدمت است.
طراحی شاخص اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع طبیعی بر اساس رویکرد حکمرانی خوب در بخش دولتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع طبیعی به مدیریت منابعی همچون زمین، آب، خاک، گیاهان و حیوانات اشاره دارد و تمرکز آن بر کیفیت زندگی نسل حاضر و نسل های آتی می باشد. مدیریت منابع طبیعی، کنش طبیعت و انسان ها را مورد نظر قرار داده و برنامه ریزی کاربری زمین، مدیریت آب، حفاظت از تنوع زیستی و صنایع پایدار آینده مانند کشاورزی، معدن، گردشگری، ماهیگیری و جنگلداری را در برداردکه با مفهوم توسعه پایدار نیز گره خورده است. هدف این پژوهش، طراحی شاخص اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع طبیعی بر اساس رویکرد حکمرانی خوب در بخش دولتی ایران است. در بخش کیفی پژوهش، یافته های حاصل از پیشینه و مصاحبه جهت طراحی شاخص ها و ابعاد کیفیت مدیریت منابع طبیعی در چارچوب اصول حکمرانی خوب دسته بندی و روایی محتوای آن توسط خبرگان تأیید شد. در بخش کمی پژوهش نیز، جهت اعتبارسنجی و بررسی روایی سازه، روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده و روایی آن تأیید گردید
افشای آینده نگرانه و شهرت شرکت به عنوان مکانیزم هایی برای کاهش نوسانات بازده سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
109 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه و نوسانات بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نیز بررسی اثر حسن شهرت شرکت ها بر این رابطه است.
روش شناسی: در راستای تحقق هدف های پژوهش دو فرضیه تدوین شده است که معنا دار بودن رابطه بین افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه، نوسانات بازده سهام و حسن شهرت را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد آزمون قرار می دهد. افشاء اطلاعات مالی آینده نگرانه، با استفاده از روش تحلیل محتوا اندازه گیری شد. روش آماری مورداستفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این پژوهش، روش تجزیه وتحلیل رگرسیون گام به گام و نمونه آماری پژوهش شامل 120 شرکت - سال در سال های 1397 الی 1401 است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان می دهد که افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه، منجر به کاهش نوسانات بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می گردد. همچنین، افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه توسط شرکت های با شهرت بالاتر (در مقابل شرکت های با شهرت پایین تر)، دارای اثر بیشتری بر کاهش نوسانات بازده سهام است.
دانش افزایی: با تحلیل تأثیر اطلاعات مالی آینده نگر بر نوسانات بازده سهام، تحقیقات پیشین را گسترش می دهد.
رابطه متنوع سازی درآمد با سوددهی و ثبات بانک ها در شرایط ریسک با رویکرد مقایسه ای (شرایط بحران سلامت)
حوزههای تخصصی:
بحران سلامت بر شرایط موجود تاثیرات زیادی دارد. این بحران ها سبب ایجاد نوسان های مختلف در جهات مختلف شده اند. شرایط پر نوسان امروز سبب ایجاد مخاطره های مختلفی در صنایعی همچون بانک ها شده است که این موضوع بر پیش بینی متغیرهای مالی همچون سودآوری و ثبات اثرگذار بوده است. هدف از این پژوهش رابطه متنوع سازی درآمد با سوددهی و ثبات بانک ها در شرایط بحران با رویکرد مقایسه ای بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود. بدین منظور اطلاعات مربوط به 17 بانک منتخب در دوره زمانی 5 ساله از سال 1396 تا سال 1400 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه تحقیق بررسی شود. داده های (متغیرهای محاسبه شده الگو) جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel محاسبه و با نرم افزار 18Spss و 6Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. رابطه تنوع بخشی درآمد با سودآوری و ثبات بانک ها در دوره های مختلف متفاوت بود و لذا بانک ها باید شرایط پر مخاطره را در فعالیت های خود در نظر بگیرند. بانک ها باید کمیته مدیریت ریسکی جهت مدیریت بحران های احتمالی در نظر داشته باشند.
بررسی تدابیر اتخاذی در توانمندسازی کارکنان برای اجرای طرح جانشین پروری بر مینای الگوی راث ول
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای اجرای طرح های جانشین پروری، آماده سازی و پرورش مدیران و کارکنان بایستی منطبق با برنامه های توانمندسازی کارکنان باشد. تا توانایی، شایستگی مدیران و کارکنان عاملی برای پیشرفت سازمان مورد نظر باشد. در این پژوهش با توزیع پرسشنامه، برای تطبیق و ارتباط مدل جانشین پروری (راث ول) مد نظر مجموعه شهرداری سنندج با توانمندسازی کارکنان بهره برداری شده است. در پژوهش حاضر به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه برای پاسخ فرضیه ها استفاده شد، داده ها از مصاحبه ها و پرسشنامه های توزیعی با کد گذاری انتخابی از 4 مفهوم اولیه، 8 بعد و 18 مولفه اصلی به صورت نمونه گیری هدفمند استخراج گردید؛ که ضمن تایید روایی با سنجش پایایی الفای کرونباخ 987/. در حد عالی تایید شد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون روابط بین متغییرها و تایید فرضیات تحلیل شد، بین نظام جبران پرداخت، ارزیابی شغلی و عملکردی، آموزش کارکنان، انضباط سازمانی، با توانمند سازی مورد نیاز طرح جانشین پروری کارکنان به دلیل همبستگی بالای 9/. در کلیه ابعاد و sig<./001 رابطه خطی مستقیم و معنی دار وجود دارد. و توانمندسازی کارکنان با طرح جانشین پروری بر مبنای الگوی راث ول رابطه مستقیم و معنی دار دارد.
تاثیرات اقتصادی نرخ بهره ی منفی در آمریکا و ژاپن
حوزههای تخصصی:
بانک مرکزی در زمان های مختلف با توجه به شرایط حاکم بر کشور، سیاست های مختلفی را اجرا می کند. در اجرای سیاست پولی، بانک مرکزی می تواند مستقیماً از قدرت تنظیم کنندگی خود استفاده نموده و یا به طور غیرمستقیم از اثرگذاری بر روی شرایط بازار پول به عنوان انتشار دهنده پول پرقدرت (اسکناس و مسکوک در جریان و سپرده های نزد بانک مرکزی) استفاده نماید. یکی از ابزارهای سیاست پولی، کنترل نرخ بهره بانکی می باشد. نرخ بهره به معنای هزینه ی وام یا قرض گرفتن پول است. نرخ بهره منفی معمولا توسط بانک های مرکزی، دولت ها و سایر قانون گذاران مرتبط تنظیم می شود. این شرایط در حالی رخ می دهد که پس از پشت سر گذاشتن یک دوره ضد تورمی، مصرف کنندگان و مردم پول زیادی در دست دارند و از روی احتیاط به جای مصرف نقدینگی، منتظر چرخش های اقتصادی می مانند. زمانی که چنین گرایشی ایجاد شود، انتظار می رود اقتصاد کشور یک شیب شدید کاهشی در میزان تقاضا را تجربه کند که این مسئله باعث کاهش هر چه بیشتر قیمت ها می شود. زمانی که نشانه های قوی کاهش تورم آشکار شود، کاهش نرخ منفی به صفر توسط بانک مرکزی برای تحریک رشد اعتبار و وام کافی نخواهد بود. از این رو، بانک های مرکزی باید در سیاست های پولی مورد استفاده، انعطاف پذیر باشند و برای بهبود اوضاع، نرخ بهره را به زیر صفر هدف گذاری کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرات اقتصادی نرخ بهره منفی در کشور آمریکا و ژاپن می باشد.