فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۷, Summer & Fall ۲۰۲۳
59 - 82
حوزههای تخصصی:
Purpose: The spread of consumption in this day and age has gone so far that today it is considered an indicator of lifestyle and even some find modern life without consumption meaningless and unthinkable. In this regard, since the consumption of smuggled cosmetics in West Azerbaijan province has an increasing trend, so in this study, the communicative and social determinants and factors affecting the consumption of smuggled cosmetics in West Azerbaijan province are investigated.Method: The research method is an applied type as regards purpose and has been carried out using a survey method. The statistical population includes citizens over 15 in West Azerbaijan province, 674 of whom have been selected by multi-stage cluster sampling. Data was collected using a questionnaire and research variables are above 0.7, which indicates the acceptable reliability of the variables. Statistical data analysis was done using SPSS and Lisrel software.Findings: The findings showed that the consumption of smuggled cosmetics and toiletry products is more than average among the respondents and the use of domestic media is less than average and the use of foreign and virtual media is above average. The results of explanatory analyses in the quantitative phase of the research showed the variables of gender (in favor of women), socio-economic status (in a positive direction), rate of using internal media (in a negative direction), rate of using external media (in a positive direction), The use of virtual media (in a positive direction), health literacy (in a negative direction) and tendency towards differentiation (in a positive direction) have a significant impact on the consumption of smuggled cosmetics and toiletries. It is explained that the impact of foreign and virtual media is greater than other variables.Conclusion: As a result of lack of content management and inaccuracy in advertising in the virtual sector and social media, the possibility of emergence and escalation of social issues and all kinds of deviant trends related to consumerism in the field of cosmetics and toiletry products increases. Also, domestic mass media can be effective in reducing the consumption of cosmetics by not broadcasting commercial advertisements at intervals.
سناریوهای فراروی جنگ ترکیبی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران در افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
189 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: اسرائیل از ابتدای انقلاب اسلامی به دنبال کنترل و محدودسازی ج.ا ایران و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن راه های مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به شیوه نوین جنگ یعنی ماهیت ترکیبی آن روی آورده، ازاین رو مقاله حاضر به دنبال شناسایی و ترسیم سناریوهای فراروی جنگ ترکیبی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران در افق 1407 است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که ب ر پای ه روش آینده پژوهی سناریونویسی با هفت گام انجام شده است. نمونه آماری پژوهش 17 نفر از اساتید دانشگاه های نیروهای مسلح، فرماندهان و مدیران در مشاغل راهبردی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی با بهره گیری از روش های ذهن انگیزی و مصاحبه با خبرگان بود.یافته ها: در این مقاله ضمن استفاده از روش سناریوپردازی، چهار سناریو آینده پیرامون جنگ ترکیبی اسرائیل علیه ج.ا ایران ترسیم شده که این سناریوها با توصیف چهار طرح سناریویی روایت شده اند.نتیجه گیری: در سناریو حمله های سایبر–الکترونیک، تهدیدهای سایبری متوجه زیرساخت های کشور روایت شده است. در سناریو تهاجم فرهنگی، هجمه جنگ نرم اسرائیل علیه ایرانیان به تصویر کشیده شده است. سناریو جنگ سخت، ترسیم سخت افزارگونه جنگ در ائتلاف با آمریکا را ترسیم می کند و سناریو قدرت بازدارندگی ج.ا.ایران و ناتوانی در تحمیل جنگ ترکیبی، توان پدافندی کشور را در مقابله با جنگ ترکیبی را در افق 1407 توصیف می کند.
تجربه زیسته فرماندهان از عوامل مؤثر بر آموزش مهارتی در مراکز آموزش مرزبانی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
35 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش های مهارتی مجموعه ای از آموزش هایی است که منجر به ایجاد خزانه مهارتی در ذهن و نظام رفتاری فردِ تحت آموزش می شود و وی را آماده کنش گری و تأثیر عمیق در محیط کاری می کند. این پژوهش با هدف بازنمایی تجربه زیسته فرماندهان از عوامل مؤثر بر آموزش مهارتی در مراکز آموزش مرزبانی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شد.روش: تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها و شیوه اجرا، از نوع پژوهش های کیفی از نوع پدیدارشناسی است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان در تحقیق، 12 نفر از فرماندهان، مدیران و خبرگان مراکز آموزش مرزبانی تا رسیدن به اشباع نظری و به صورت نمونه گیری هدفمند بوده است. برای اطمینان از روایی درونی و بیرونی نتایج پژوهش چهار ملاک توصیه شده توسط گوبا و لینکلن مورد ارزشیابی قرار گرفت و تأیید شد. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر آموزش مهارتی دارای 65 مفهوم پایه، یازده مفهوم سازمان دهنده و چهار مفهوم فراگیر شامل شایستگی حرفه ای مدرسان، ویژگی های فراگیران، شرایط آموزشی و عوامل سازمانی است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای اجرای موفقیت آمیز آموزش های مهارتی و اثربخش و توانمند نمودن فراگیران مراکز آموزش بهتر است فرماندهان مرزبانی براساس مؤلفه های بومی شناسایی شده، زیرساخت های موردنیاز را برای اجرایی نمودن آموزش های مهارتی تهیه و با مدیریت صحیح مورداستفاده قرار دهند.
واکاوی ابعاد و مولفه های سازمان مربیگرا در دانشگاه ها با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
111 - 142
حوزههای تخصصی:
سازمان مربی گرا یکی از پارادایم های جدید در حوزه توسعه سازمانی است که از مربی گری در جهت تحقق استعدادها و مدیریت دانش سازمانی بهره می گیرد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ابعاد و مولفه های سازمان مربی گرا در دانشگاه ها انجام پذیرفت. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی و در پارادایم قیاسی است که از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش خبرگان در حوزه مربیگری شامل اساتید و مدیران دانشگاه های شهر تهران می باشند. 25 نفر نمونه موردنظر به روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه می باشد. داده ها به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار اطلس ATLAS.TI تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش، سه بعد شامل ویژگی های مربیان، ویژگی های متربیان و ویژگی های سازمانی را شناسایی نمود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود در جهت استقرار مؤثر سازمان مربی گرا در دانشگاه ها به مولفه ها و شاخص های سه بعد مذکور پرداخته شود تا با آموزش اصول و مهارت های مربی گری به مدیران، زمینه آمادگی و پذیرش متربیان جهت سازگاری با تغییرات فراهم شود؛ در این راستا لازم است با تغییر در استراتژی های مدیریتی، بکارگیری ساختار سازمانی منعطف با سلسله مراتب اندک، نهادینه کردن فرهنگ حامی مشارکت، یادگیری و خلاقیت و استفاده از فناوری های الکترونیک اطلاعات و ارتباطات به روز، بستر موردنیاز جهت بدل شدن دانشگاه ها به سازمان مربی گرا را مهیا نمود.
طراحی مدل مسئولیت فرهنگی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، مدل سازی مسئولیت فرهنگی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، به منظور گشودن مسیری نو برای تعمیق مسئولیت پذیری کلیه سازمان ها، در قبال فرهنگ است.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی، اکتشافی و کاربردی از نوع داده بنیاد است که داده های لازم را، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، تا مرحله اشباع نظری، جمع آوری و با کدگذاری های سه گانه باز، محوری و انتخابی، تحلیل کرده است. مشارکت کنندگان در مصاحبه ها، 17 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و خبرگان فرهنگی بودند که به روش گلوله برفی، به صورت هدفمند انتخاب شدند. پایایی داد ه ها از روش باز آزمون و کدگذاری مجدد تعدادی از مصاحبه ها و روایی آن نیز، با مرور نتایج توسط تعدادی از خبرگان مصاحبه شونده و غیر مصاحبه شونده حاصل گردید.یافته ها: فرایند کدگذاری داده ها، به استخراج 360 مفهوم و 44 مقوله منتهی و بر اساس الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین، نسبت به مدل سازی مسئولیت فرهنگی بنیاد و تعیین شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها در مدل منجر شد. بر اساس یافته های پژوهش، مسئولیت مزبور شامل چهار حوزه فرهنگ سازمانی، اخلاق کسب وکار و خدمت، فرهنگ شهروندی و پیوست فرهنگی است که در مأموریت های این نهاد، اعم از عرصه های کسب وکار و خدمات اجتماعی به محرومین، جریان می یابد.نتیجه گیری: ظرفیت و عینیت یافتگی ابعاد مدل، نشانگر فراهم شدن نقشه راه مدون و امکان استفاده مستقیم یا بومی شده از آن در تمامی سازمان ها، ازجمله سازمان های عمومی غیردولتی است.
Strategic Role of E-Public Procurements in the Formation of Sustainable and Inclusive Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to develop proposals for the introduction of ecological, digital, professional, innovation and social public procurements in the national strategy on E-Public Procurement Reform and the strategy of procurements on the company-customer level. The relevance of this study is due to the need to ensure the development of “smart”, sustainable, inclusive economy, which will help reduce unemployment, poverty, facilitate access for people with disabilities to work, create opportunities for the education of young people and adults, stimulate innovations, meet expectations of citizens, solve environmental problems, carry out digital transformations taking into consideration the best world practices. The share of public procurements in expenditures of the state budget and gross domestic product of Ukraine, the dynamics of the procurement’s participants in the B2G segment is evaluated. In Ukraine, the largest share of expenditures falls on security and social protection, however, the prosperity index in these categories is critical (“red” zone). In order to form The E-Public Procurement Strategy, the best world practices of introducing innovative, environmental and social procurement criteria should be considered. Strategic directions of public procurement, namely – ecological, digital, professional, innovation and social, which provide sustainable and inclusive development of economy, are proposed.
استخراج مسایل استراتژیک و راهبردهای تحول نظام توزیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
71 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله استخراج مسائل استراتژیک نظام توزیع و ارایه راهبردهای تحول این بخش می باشد براساس روش برایسون است. براین اساس پیامدهای وارده به شبکه توزیع از منظر فعالیت هر یک از «عوامل توزیعی» در قالب نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید احصاء شده و سپس به آسیب شناسی عملکرد عوامل توزیعی پرداخته شده است. نتایج آسیب شناسی در قالب 4 گروه مشتمل بر واحدهای غیرسازمان یافته (بدون مجوز)، واحدهای نیمه سازمان یافته (دارای مجوز و غیرزنجیره ای)، واحدهای سنتی کاملاً سازمان یافته (زنجیره ای) و واحدهای مدرن کاملاً سازمان یافته (زنجیره ای) طبقه بندی شده اند.نتایج نشان می دهد مسائل استراتژیک نظام توزیع در مسیر تامین اهداف اقتصادی شامل کاهش مداوم توان خلق ارزش افزوده در بخش توزیع کشور و افزایش فشار هزینه های خدمات توزیعی بر سایر بخش های اقتصادی می باشد. مسائل استراتژیک نظام توزیع در مسیر تامین اهداف اجتماعی شامل تضییع حقوق مصرف کنندگان، کاهش سهم بخش توزیع از ایجاد اشتغال رسمی و افزایش هزینه های جنبی خدمات توزیع در کشور هستند. مسائل استراتژیک نظام توزیع در مسیر تامین اهداف تنظیمی شامل هزینه بالای سیاست های مدیریت بازار بر بدنه اقتصاد و هزینه بالای اقدامات نظارتی و بازرسی در شبکه توزیع می باشند. همچنین عوامل تأثیرگذار بر مسائل استراتژیک بخش توزیع از منظر تأثیرگذارترین گروه عاملان توزیعی، راهبردهای تحول و سیاستهای اجرایی ارایه شده است.
طراحی الگوی تسهیل گری علوم تجربی بر اساس رویکرد معکوس در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
202 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی تسهیل گری علوم تجربی بر اساس رویکرد معکوس در دوره ابتدایی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کابردی و روش اجرای پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی _کمی) به روش تحلیل مضمون و مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 14 نفر از مشارکت کنندگان بخش مصاحبه (شامل متخصصان حوزه برنامه درسی، متخصصان حوزه علوم تجربی و معلمان با سابقه بالا در مقطع ابتدایی) و مشارکت کنندگان بخش محتوای متون (شامل اسناد منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر در 5 ساله اخیر منتهی به زمان تحلیل و تنظیم فصل چهارم (2017 الی 2022 به میلادی) می باشد و روش نمونه گیری در بخش مصاحبه به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی و در بخش متون بصورت هدفمند مبتنی بر هدف پژوهش می باشد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی در استان خوزستان با نمونه 193 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی، مصاحبه و بخش کمی، پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون روش پیشنهادی آتراید-استرلینگ (2001) و بخش کمی نرم افزار SPSS و Amos می باشد. نتایج نشان داد الگوی تسهیل گری شامل شش مضمون سازمان دهنده: تدریس عینی و تجسمی، فعالیت معلم در روش معکوس، تعامل معلم و دانش آموز، تدریس برای یادگیری آموزی، انگیزه و توانمندی معلم و مشارکت فعال خانواده ها است که در مجموع 31 مضمون پایه دارد. در اعتبارسنجی الگوی طراحی شده هم بررسی مدل ساختاری نشان داد الگوی فوق برازش مطلوب دارد.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد ارزش محور در نظام آموزشی عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
305 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی مدل ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد ارزش محور در نظام آموزشی عالی در دانشگاه آزاد استان گیلان می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و یک تحقیق اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان در سال تحصیلی 1401-1402 می باشد. با استفاده از روش تعیین حجم نمونه از فرمول تاباچنیک و فیدل 395 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای و در دل خوشه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پرسشنامه محقق ساخته و برگرفته از روش کیفی می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه و شاخص های شناسایی شده بر ارزیابی عملکرد منابع انسانی با رویکرد ارزش محور در نظام آموزش عالی تاثیرگذار است. نتایج بدست آمده از معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل تحقیق از لحاظ تناسب با داده ها مدل مطلوبی می باشد.
بررسی مفاهیم اساسی (تعاریف، مزایا، معایب)؛ در مدیریت استراتژیک
حوزههای تخصصی:
ما اغلب از نظر منابع نظیر سرمایه، زمین، انرژی، تجهیزات و... با محدودیت رو به رو هستیم ولی با داشتن منبع عظیم و نامحدود چون قدرت خلاقیت و نوآوری می توان برگ برنده ای در بازارهای رقابتی داشت و بر پایه آن دنیای بهتری را ساخت. لذا مدیریت منابع انسانی قسمتی عمده از قلمرو علم و هنر مدیریت را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفاهیم اساسی (تعاریف، مزایا، معایب)؛ در مدیریت استراتژیک صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی مدیریت استراتژیک، مهارت های تصمیم گیری و توسعه ی فرد و سازمان، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم مدیریت استراتژیک و مهارتهای حاصل شده از این علم را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
781 - 797
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان و رتبه بندی میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های ده گانه هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرا، تحلیلی استنباطی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان دیوان محاسبات در سه استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۱۱۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسش نامه است که بدین منظور از دو پرسش نامه استاندارد هوش اخلاقی و قضاوت حرفه ای حسابرسان استفاده شد (آلفای کرونباخ به ترتیب 954/0 و 936/0). از تعداد 115 پرسش نامه توزیع شده، 104 پرسش نامه قابلیت استفاده داشت. تجزیه وتحلیل داده ها و نیز آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون اسپیرمن انجام شد. به منظور رتبه بندی تأثیر مؤلفه های هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نیز، از آزمون فریدمن و همچنین نرم افزار اس پی اس اس انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر تأثیر هر ۱۰ مؤلفه هوش اخلاقی، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است که در میان آن ها، مؤلفه های وفای به عهد، اقرار به اشتباه ها و شکست ها و توانایی در بخشش اشتباه های خود، بیشترین تأثیر را بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نشان دادند.
نتیجه گیری: می توان گفت تأثیر هر ده مؤلفه هوش اخلاقی، یعنی عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها، راست گویی، استقامت و پافشاری برای حق، وفای به عهد، مسئولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، اقرار به اشتباه ها و شکست ها، قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، فعالانه علاقه مند بودن به دیگران، توانایی در بخشش اشتباه های خود و توانایی در بخشش اشتباه های دیگران، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان به تأیید رسید. رتبه بندی مؤلفه های هوش اخلاقی، بر اساس میزان تأثیر آن ها بر قضاوت حرفه ای حسابرسان، نشان می دهد که رتبه ۱ مؤلفه وفای به عهد با میزان تأثیر 87/6، رتبه 2 مؤلفه اقرار به اشتباه ها و شکست ها با میزان تأثیر 85/6، رتبه 3 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های خود با میزان تأثیر 68/6، رتبه 4 مؤلفه عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها با میزان تأثیر 10/6، رتبه 5 مؤلفه راست گویی با میزان تأثیر 08/6، رتبه 6 مؤلفه فعالانه علاقه مند بودن به دیگران با میزان تأثیر 78/5، رتبه 7 مؤلفه مسئولیت پذیری برای تصمیم های شخصی با میزان تأثیر 78/5، رتبه 8 مؤلفه قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران با میزان تأثیر 70/5، رتبه 9 مؤلفه استقامت و پافشاری برای حق با میزان تأثیر 90/4 و رتبه 10 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های دیگران با میزان تأثیر 86/4 است.
نقش میانجی مکانیسم کامیابی در کار در تاثیرگذاری ویژگی های شخصیتی مثبت بر خود رهبری با تاکید بر نقش تعدیل گر شخصیت فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی مکانیسم کامیابی در کار در تاثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر خود رهبری با تاکید بر نقش تعدیل گر شخصیت فعال می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری (300 نفر) کارکنان کارخانه سپاهان باطری بوده که با روش تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران (169 نفر) انتخاب شدند. از پرسش نامه های اسنایدر و همکاران (1996)، اشریر و کارور (1985) که شامل ویژگی های شخصیتی مثبت، پرسش نامه گرسیا و همکاران (2012) در خود رهبری، پرسش نامه پورث و همکاران (2012) در مکانیسم کامیابی در کار و همچنین پرسش نامه جانسن و همکاران (2017) در شخصیت فعال، استفاده شد. روایی و پایایی پرسش نامه ها حاکی از آن بود که ابزارهای اندازه گیری از روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ)، خوبی برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان دهنده آن است که ویژگی های شخصیتی مثبت بر مکانیسم کامیابی در کار و بر خودرهبری تأثیر دارد، مکانیسم کامیابی در کار بر خود رهبری تأثیر دارد، در نهایت نقش میانجی مکانیسم کامیابی در کار و نقش تعدیل گری شخصیت فعال تأیید شدند. با این اوصاف مدیران باید بتواند به منظور افزایش خود رهبری به ویژگی های شخصیتی مثبت کارکنان توجه کنند. بدین منظور نیز می توانند از مکانیسم کامیابی در کار به عنوان نقش میانجی در جهت این افزایش بهره جویند. هرچند باید مواظب کاهش سطح شخصیت فعال باشند چرا که منجر به کاهش این نوع رابطه می شود.
الگوی سلسله مراتبی ارزیابی اثربخشی تامین مالی جسورانه موسسه دانش بنیان برکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: این پژوهش با هدف ارائه الگوی سلسله مراتبی ارزیابی اثربخشی تامین مالی جسورانه موسسه دانش بنیان برکت به انجام رسید. روش پژوهش: روش انجام این پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از رویکرد فراترکیب 112 مقاله علمی و پژوهشی معتبر مورد بررسی قرار گرفتند و سرانجام 41 مقاله برای استخراج شاخص های ارزیابی اثربخشی تامین مالی جسورانه انتخاب شدند. پس از تحلیل دقیق 19 شاخص برای ارزیابی اثربخشی تامین مالی جسورانه شناسایی و استخراج شدند. سپس، در بخش کمی ابتدا با استفاده از پرسشنامه دلفی فازی نظرات 16 خبره در مورد اعتبار شاخص های استخراج شده مورد تایید قرار گرفت، در ادامه، برای ارائه الگو از روش ترکیبی دیمتل ISM استفاده شد. یافته های پژوهش: درقسمت دیمتل نحوه ارتباط و اثرگذاری شاخص های استخراج شده با کمک خبرگان گردآوری شد. با نرم افزارISM متلب داده های گردآوری شده در قالب ماتریس خودتعاملی تجزیه و تحلیل شدند و الگویی چهار سطحی حاصل شد. الگوی پژوهش نشان داد که عملکرد استراتژیک تاثیرگذارترین شاخص در ارزیابی اثربخشی تامین مالی جسورانه موسسه دانش بنیان برکت است.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: ریسکی که صندوق های جسورانه را تهدید می کند این است که پروژه شکست بخورد و سرمایه گذار ضرر کند. لذا با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی در راستای اثربخشی این صندوق ها انجام نشده است. این مقاله می تواند کمکی برای کسانی باشد که قصد دارند به عنوان سرمایه گذار در این صندوق ها تامین مالی کنند و از استارت آپ ها حمایت نمایند
الگوی مدیریت تعارضات بین نسلی در بین کارکنان کشتیرانی جنوب - خط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
219 - 249
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باروش تحلیل مضمون و با مصاحبه با 22نفر از اساتید دانشگاهی و خبرگان کشتیرانی جنوب- خط ایران انجام پذیرفت که طی فرآیند کدگذاری تعداد436کدباز، 130تم فرعی، 18تم اصلی و6 تم هسته، استخراج و ویژگی های آن ها در کشتیرانی جنوب- خط ایران با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 شناسایی شد. نتایج نشان داد که: تعارضات مدیریتی و رفتاری، تعارضات ساختاری، تعارضات محیطی(برون سازمانی) و تعارضات شخصی کارکنان به عنوان شرایط علی از دلایل اصلی تعارضات بین نسلی در شرکت کشتیرانی جنوب-خط ایران می باشد. و نیز راهکارها و راهبردهای ارائه شده توسط خبرگان، ارتباطات موثر، فرهنگسازی، مشوقها و مدیریت تعارض می باشد که با توجه به شرایط زمینه ای که عبارت بود از: فرهنگ و ساختار سازمانی، چالشهای کارکنان، قوانین و مقرارت و ضعف نظام ارزیابی عملکرد کارکنان باید اجرا گردد. همچنین در میان عوامل تسهیل گری چون: نقش افرینی پرسنل در جهت کاهش و از بین بردن تعارض منفی، برون سپری به بخش های خصوصی و... به عنوان عوامل تسهیل کننده در این پژوهش می تواند اجرای راهکاره ها را آسانترکرده و سرعت ببخشد. اما برای حصول نتایج مطلوبتر شایسته است: چالشها و موانع دستیابی به حل تعارض بین نسلی مانند عدم استفاده از سبک های نوین رهبری، تفاوت سنی زیاد همکاران و... برطرف گردد.
راهبردهای اقتصاد رفتاری در تبیین رفتار مصرف کننده
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
258 - 267
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشینه موضوع "اقتصاد رفتاری" در میان-زمینه علم اقتصاد و علم روانشناسی، ادبیات بسیار غنی در این زمینه وجود دارد که نظر به نوظهور بودن نسبی این رشته، بستر بسیار مناسبی برای پژوهش های بیشتر در این زمینه را فراهم میکند. با این حال، فقدان مطالعات مروری تخصصی در این زمینه به زبان فارسی بسیار مشهود است. این پژوهش تلاش دارد تا با مرور مقالات نگاشته شده در موضوع اقتصاد رفتاری و به طور خاص راهبرد های اساسی و نوین که اقتصاد رفتاری برای تحلیل رفتار مصرف کننده ارائه می دهد را به صورت دسته بندی شده و با استناد به نشریات معتبر در حوزه مربوطه ارائه دهد. این پژوهش با روش مرور سیستماتیک در راستای ترسیم نگاهی جامع برای خواننده گام بر می دارد. پس از جستجو در پایگاه های داده، 38 مقاله مرتبط با موضوع، با معیار های مشخص انتخاب شدند؛ سپس یافته های مقالات در 9 مورد دسته بندی و ارائه شده است. پس از مطالعه این پژوهش، پژوهشگران علم اقتصاد و مدیریت مالی، اشراف نسبی نسبت به مطالعات انجام شده در این زمینه پیدا کرده و میتوانند برای گسترش مرز های دانش در موضوع «تبیین رفتار مصرف کننده» با ابزار ها و راهبرد های علم «اقتصاد رفتاری»، زمینه ها و گذرگاه های این موضوع را شناسایی کرده و سوالات مورد نظر خود را پی بگیرند.
ارائه الگوی ارزیابی کیفیت فرآیند حسابرسی صورت های مالی با استفاده از هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۲
252 - 280
حوزههای تخصصی:
قابلیت اطمینان و ارائه منصفانه به عنوان عامل اصلی در بین تمام اهداف حسابرسی عمل می کند که از طریق آن می توان به اعتبار صورت های مالی دست یافت. بااین حال، قابلیت اطمینان و ارزیابی منصفانه بودن تحت تاثیر فناوری های حسابرسی است. روش های حسابرسی دستی به دلیل بررسی نمونه ای حسابها در مقایسه با هوش مصنوعی که کلیه حسابها و اطلاعات مالی و غیر مالی را بررسی نموده، شواهد کمتری را برای حسابرسان جهت دستیابی به قضاوت حسابرسی در مورد منصفانه بودن کل مجموعه صورت های مالی فراهم می کند. لیکن استفاده از هوش مصنوعی سبب افزایش کیفیت فرایند حسابرسی و بالطبع حل مشکلات پیچیده حسابرسی و افزایش دقت و بازدهی می گردد که درنهایت پیامد حاصل از این اقدام، بهبود عملکرد حسابرسی از طریق ارائه منصفانه و قابل اطمینان گزارش های حسابرسی به عنوان دو مورد از اهداف مهم ارائه گزارش حسابرسان می باشد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مفهومی ارزیابی کیفیت فرآیند حسابرسی صورت های مالی با استفاده از هوش مصنوعی با رویکرد نظریه پردازی زمینه بنیان می باشد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و حرفه ای در زمینه حسابرسی است که با مفاهیم هوش مصنوعی نیز تا حدودی آشنا می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درمجموع 16 نفر انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه عمیق و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. در این پژوهش از طریق کدگذاری و طبقه بندی مفاهیم و مقوله ها، تمامی مفاهیم به یکدیگر مرتبط شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی به وسیله هوش مصنوعی تحت تأثیر، گردآوری شواهد حسابرسی، زبان های نرم افزاری پیشرفته، ماشینی شدن فعالیت ها، توسعه مهارت ها فردی حسابرسان و استفاده از مدل های بزرگ استخراج داده ها می باشد. با توجه به عوامل علی، راهبردهایی برای ارتقاء کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی ارائه گردید که در بستر عوامل زمینه ای و مداخله گر ایجاد می شوند.
نقدی بر موادّی از قوانین مالیاتی (بخش نخست)
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زیست بوم کارآفرینی در یک جامعه معمولاً خود سازمان یافته، تطبیقی بوده و از لحاظ جغرافیایی محدود و تشکیل شده از عوامل پیچیده ای است که در سطوح چندگانه و تجمعی فعالیت می کنند؛ به گونه ای که برهم کنش های غیرخطی آن ها به الگوی فعالیت هایی منتهی می شود که از طریق آن ها سرمایه گذاری های جدید شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، تبیین ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی شهرستان اسدآباد (استان همدان) با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری (ISM) است. از بین کارشناسان و صاحب نظران کارآفرینی روستایی، 15 نفر به صورت هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شد. پس از تحلیل محتوا با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری- تفسیری، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی تعیین و سطح بندی شدند. براساس نتایج به دست آمده، ابعاد اثرگذار بر ایجاد زیست بوم کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی مستلزم وجود و اجرای عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی، فردی- رفتاری، حمایتی- پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی، تأمین مالی، سرمایه انسانی، بازار و ظرفیت منطقه ای است. یافته ها گویای آن بود که عوامل کلان حاکمیتی- سیاستی مهم ترین و مؤثرترین عامل در بوم سامانه کارآفرینی در مناطق کمتر برخوردار روستایی است. در سطح دوم توجه به عواملی همچون تأمین مالی و ظرفیت منطقه ای در ایجاد زیست بوم کارآفرینانه (به عنوان یک نمونه ای از جامعه) در مناطق کمتر برخوردار از ضرورت بالایی برخوردار است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی نگهداشت مشتریان در کسب وکارهای بَرخط (مورد مطالعه: صنعت پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
17 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در مطالعات کسب وکارهای بَرخط، نگهداشت مشتریان است. هدف از این پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی الگوی نگهداشت مشتریان در کسب وکارهای بَرخط بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران صنعت پوشاک) بودند، که 15 نفر از آن ها به صورت هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری نیز شامل مشتریان کسب وکارهای بَرخط پوشاک بودند که تعداد 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش فراترکیب و در بخش کمی از روش ISM و حداقل مربعات جزئی استفاد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی توسط نرم افزار Maxqda و دربخش کمی توسط نرم افزار MicMac و Smart PLS انجام شد. براساس یافته های پژوهش، تعامل پذیری، زیبایی شناسی و عملکرد سامانه بَرخط بر تبلیغ، ترفیع و همچنین امنیت کسب وکارهای بَرخط تأثیرگذار بود. تبلیغات، ترفیع و امنیت کسب وکار بَرخط بر تجربه مشتری تأثیر داشت و منجر به بهبود وفاداری مشتری، اعتماد الکترونیکی و رضایت مشتری می شد. بنابراین، از طریق بهبود وفاداری، رضایت و اعتماد مشتری می توان در جهت نگهداشت مشتریان کسب وکارهای بَرخط اقدام کرد.
ارزیابی تاثیر مدل سازی اطلاعات شهر (CIM) و کاربرد آن در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
73-87
حوزههای تخصصی:
پروژه های هوشمندسازی به مجموعه ای از فعالیت ها اطلاق می شود که با هدف افزایش سطح کیفیت، بهبود کارایی و کاهش تاثیرات منفی در زمینه های مختلف، از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در شهر ها استفاده می کند. مدیریت پروژه های هوشمندسازی، به دلیل پیچیدگی و تعداد زیاد پارامترهای مورد نیاز، به یکی از مهمترین دغدغه ها در این زمینه، تبدیل شده است. در همین راستا، مدلسازی اطلاعات شهر می تواند بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری و نحوه مدیریت آن ها را تبیین کند. با استفاده از این مدل، می توان اطلاعات مربوط به مکان، زمان و منابع را جمع آوری کرده و با استفاده از روش های تحلیل داده، الگوریتم های هوشمند و سامانه های خودکار، بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری را تضمین کرد. این روش، علاوه بر بهبود عملکرد پروژه ها، می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را نیز به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از مدلسازی اطلاعات شهر در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری بوده که برای انجام آن از روش های تحقیق کمی و کیفی استفاده شده است. در این بررسی، ابتدا نیازهای شهری و مسائل موجود در آن شناسایی می شود. سپس، راهکارهای مدلسازی اطلاعات شهری برای بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی ارائه می گردد. در نهایت، اثربخشی این راهکارها در بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهر ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدلسازی اطلاعات شهری می تواند نقش مهمی در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهری داشته باشد.