فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یک اصطلاح عمومی است که شامل حوزه های مختلفی از جمله یادگیری ماشین پردازش زبان طبیعی و ... میشود. این فناوری پتانسیل بالایی دارد و در صنایع مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر هوش مصنوعی آمادگی این را ندارد که به صورت کامل جایگزین انسانها شود. اما در عوض، این فناوری قدرت نیروی کار انسانی را تقویت کرده و امکان فعالیتهای بیشتری را برای آنها فراهم میکند. با پیشرفت تکنولوژی در همه عرصه ها و فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی تکنیکهای هوش مصنوعی به طور فزاینده ای در بازارهای مالی، مانند مدیریت دارایی تجارت الگوریتمی پذیره نویسی اعتباری یا تامین مالی مبتنی بربلاک چین به کار گرفته می شوند. در حالیکه هوش مصنوعی باعث بهبود کارایی شرکتها و افزایش کیفیت خدمات مالی در بازارهای مالی میشود، در این بررسی تاثیرات هوش مصنوعی بر بازارهای مالی را بررسی می کنیم.
رابطه کارکردهای مدیریت منابع انسانی و خلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
امروزه کارکنان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها محسوب می شوند که همواره باید دانش، مهارت و قابلیت های آنان ارتقاء یابد، لذا بقای سازمانها در عرصه رقابت به حفظ، توسعه و بهره برداری از قابلیت های کارکنان منوط شده است؛ و امروزه خلاقیت در حکم رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمان ها شناخته شده است. تحولات پرشتاب جهانی در علم و تکنولوژی، صنعت، مدیریت و به طور کلی ارزش ها و معیارها، بسیاری از سازمان ها و شرکت های موفق جهان را بر آن داشته که اهداف، گرایش و علایق خود را در جهت بکارگیری خلاقیت هدایت کنند، لذا نقش خلاقیت و نوآوری در سازمان انکارناپذیر است. کارکردهای منابع انسانی می تواند برخلاقیت و نوآوری تاثیر بگذارد بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی برخلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی و همبستگی می باشند. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان شهرداری تبریز تشکیل داده اند؛ که تعداد آنها 2122 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 327 نفر به دست آمده است و نمونه گیری از نوع در دسترس میب اشد. در روش گردآوری اطلاعات برای تدوین مبانی نظری و پیشینه، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به دست آمد برای پاسخ به سؤالات، جمع آوری داده ها از روش میدانی و از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است.
مدلسازی تاثیر روانشناسی سرمایه گذاران بر رفتار قیمتی سهام با استفاده از روش های یادگیری ماشین (مطالعه موردی در بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که داده های مالی و روانشناختی به وفور در دسترس هستند (مانند داده های شبکه های اجتماعی، اخبار اقتصادی و تحلیلی، و روندهای جستجو)، بهره گیری از روش های یادگیری ماشین به عنوان ابزاری قدرتمند برای تحلیل داده های پیچیده و بزرگ، ضروری به نظر می رسد. یادگیری ماشین نه تنها توانایی شناسایی الگوهای پنهان در داده ها را دارد، بلکه می تواند روابط غیرخطی و چندبعدی را با دقت بالا مدل سازی کند. در بازارهای مالی، رفتار سرمایه گذاران نقش قابل توجهی در نوسانات قیمتی و بازده سهام ایفا می کند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل روانشناسی سرمایه گذاران بر رفتار قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش های یادگیری ماشین می پردازد. به منظور مدل سازی، شاخص احساسات بازار بر اساس داده های تاریخی از شبکه های اجتماعی، حجم معاملات و تغییرات شاخص کل استخراج شده است. سپس با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین از جمله جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان و شبکه های عصبی مصنوعی، تأثیر احساسات بر نوسانات و بازده سهام تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که احساسات سرمایه گذاران تأثیر معناداری بر رفتار قیمتی سهام دارند و الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی با دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها قادر به پیش بینی تغییرات بازده است. یافته های این پژوهش می تواند به تصمیم گیری بهتر سرمایه گذاران و بهبود سیاست گذاری مالی کمک کند.
The Impact of Defensive and Offensive Business Strategies on the Relationship Between Working Capital Management and Profitability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۴, Winter ۲۰۲۴
51-62
حوزههای تخصصی:
Objectives: This research aims to investigate the impact of working capital management on the profitability of firms, emphasizing the moderating role of defensive and offensive business strategies. Effective management of working capital is essential for the survival of firms, as it reflects the efficient use of short-term capital and serves as a crucial measure of liquidity. Methodology/Design/Approach: This applied study employs a causal correlational methodology (post-event). The statistical population comprises all firms listed on the Tehran Stock Exchange. Due to specific constraints, a total of 135 firms were selected through systematic elimination sampling and analyzed over a ten-year period from 2014 to 2023. Finding: The results indicate that aggressive business strategies significantly moderate the relationship between working capital management and firm profitability, whereas defensive strategies do not exhibit a notable effect on this relationship. Innovation: This research contributes to the understanding of how business strategies influence the relationship between working capital management and profitability. It provides actionable recommendations for firms to adopt aggressive strategies to enhance overall performance. Furthermore, given the unstable economic environment in the country, it is suggested that firms develop strategic plans to improve their responsiveness to threats and capitalize on emerging opportunities. Keywords: Working Capital Management, Profitability, Defensive and Offensive Business Strategy.
بررسی مفهوم بی تفاوتی سازمانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
177-210
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیروی انسانی به عنوان مهم ترین منابع هر سازمان در دستیابی به اهداف آن به شمار می رود. در این میان یکی از مفاهیمی که کیفیت عملکرد منابع انسانی را در سال های اخیر به شدت دستخوش آسیب کرده است، بی تفاوتی سازمانی هست، از همین رو در مقاله حاضر به بررسی این مفهوم پرداخته شد. مهمترین هدف پژوهش حاضر مرور کیفی مطالعات انجام شده در زمینه بی تفاوتی سازمانی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی از نوع فرا ترکیب است. این مقاله به مفهوم بی تفاوتی سازمانی و عوامل مرتبط با آن می پردازد. در این مطالعه با کمک روش ساندلوسکی و باروس 26 مقاله که در بین سالهای 2010 تا 2022 به بررسی مفهوم بی تفاوتی سازمانی پرداخته بودند انتخاب شد و پس از بررسی هر یک از مقالات، مضامین اصلی استخراج و تفسیر نهایی صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نهایی پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 8 دسته عوامل مرتبط با بی تفاوتی سازمانی را شناسایی کردند که عبارت بودند از؛ عوامل سازمانی (مدیریتی، منابع انسانی، آموزشی) عوامل اقتصادی، عوامل برون سازمانی، عوامل جمعیت شناختی و عوامل فردی (خارج از سازمان).نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که بی تفاوتی سازمانی سرچشمه گرفته از عوامل چندگانه ای است که جهت مقابله مؤثر با آن باید به تمامی این عوامل توجه گردد و توجه پراکنده به برخی عوامل که صرفاً بر نیروی انسانی تمرکز دارد نمی تواند شیوه مناسبی برای مدیریت آن باشد، از همین رو توصیه می شود که متصدیان و ذینفعان به طور هم زمان به تمامی عوامل مرتبط با بی تفاوتی سازمانی توجه کنند.
شناسایی بازدارنده های فردی و سازمانی رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان (مورد مطالعه: زنان کارآفرین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محیط دیجیتال عرصه نسبتاً جدیدی است. بسیاری از زنان کارآفرین برای کارآفرینی، فضای دیجیتال را به فضای فیزیکی ترجیح می دهند. افزون براین، حضور زنان در محیط های دیجیتال درحال افزایش است. با وجود کاهش موانع در محیط دیجیتال، زنان در این حوزه نیز با بازدارنده های متعددی روبه رو هستند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل بازدارنده فردی و سازمانی رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان در شهر تهران بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی و در گردآوری داده ها از نوع تحلیل محتوای کیفی بود. در این پژوهش تکنیک نمونه گیری هدفمند تا رشیدن به اشباع نظری بود. براساس اشباع نظری، 15 مصاحبه با زنان کارآفرین صورت گرفت و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: طبق یافته های پژوهش عوامل بازدارنده رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان در شهر تهران در سطح فردی شامل ویژگی های شخصیتی بود که خود در بردارنده عواملی نظیر کمال گرایی بیش از حد، صراحت بیش از حد، اعتماد به نفس پایین و درون گرایی بیش از حد بود. یکی دیگر از عوامل مهم بازدارنده فردی، عامل خانواده بود که خود شامل عدم باور خانواده به فعالیت های کارآفرینانه فرد، مخالفت صریح خانواده و رویکرد سنتی به نقش های زنان در خانه بود. از دیگر عوامل بازدارنده فردی شناسایی شده اهداف رشد محدود و نبود شبکه سازی بود. براساس نتایج پژوهش مشخص شد که عوامل بازدارنده در سطح سازمانی شامل نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی جنسیت زده، موانع مالی، موانع مرتبط با بازار و ماهیت دیجیتال کسب و کار بود. عامل بازدارنده اهداف رشد محدود خود شامل مواردی از قبیل اولویت آرامش فردی بر رشد کسب وکار و عدم تمرکز بر کسب و کار بود. همچنین، عامل ماهیت دیجیتال کسب و کار در سطح سازمانی در بردارنده عواملی مانند عدم آگاهی از اینترنت و فضای دیجیتال در برخی اقشار جامعه، عدم تمایل سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در کسب وکار های دیجیتال و عدم دسترسی به برخی از فناوری های مدرن بود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: این پژوهش به شناسایی بازدارنده های فردی و سازمانی رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اگرچه محیط دیجیتال برخی موانع کارآفرینی زنان را کاهش می دهد، اما همچنان بازدارنده های قابل توجهی برای زنان وجود دارد و بازدارنده های کارآفرینی زنان از محیط فیزیکی به محیط برخط نیز منکعس می شود. لازم است در راستای بهبود شرایط کسب وکار های دیجیتال زنان اقداماتی صورت گیرد. از جمله این اقدامات می توان به وضع قوانین حمایتی بیشتر توسط دولت برای کسب وکار های دیجیتال و همچنین، ایجاد بستر مناسب در خصوص فرهنگ سازی این حوزه از کسب و کار زنان اشاره کرد.
طراحی مدل پویای مدیریت کسب و کارهای نوپا بر اساس پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
201 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ایجاد یک مدل پویایی شناسی سیستم، برای مدیریت دوره حیات کسب و کار های نوپا -بر اساس عوامل شناسایی شده مؤثر در شکست و موفقیت این کسب و کارها و بررسی تأثیرات این عوامل در حلقه های مختلف است. روش این پژوهش در بخش شناسایی عوامل از نوع تئوری زمینه ای بوده و در بخش مدل سازی بر اساس پویایی شناسی سیستم می باشد. بر اساس مطالعات انجام شده، نرخ موفقیت کسب و کار های نوپا (استارت آپ ها) در سراسر جهان بسیار پایین و طبق نتایج پژوهش ها کمتر از 10 درصد می باشد. لذا شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت و شکست استارت آپ ها و استخراج یک مدل پویا از این عوامل، می تواند به مدیریت استارت آپ ها و افزایش احتمال موفقیت بینجامد. جهت استخراج عوامل شکست و موفقیت در این پژوهش، 25 مصاحبه با فعالان حوزه کسب و کار های نوپا در تهران، در چهارچوب روش نظریه زمینه ای ساخت گرا صورت پذیرفته است و پس از شناسایی عوامل مذکور شامل 87 مفهوم، 32 مقوله و 7 مقوله کلی، ابتدا نمودار های علی-حلقوی در حوزه های مختلف ترسیم شده و سپس یک مدل بر اساس پویایی شناسی سیستم، شامل 13 متغیر حالت از عوامل مؤثر ایجاد گردیده است. مدل حاصل، با تست های متعدد بررسی شده و نتایج نشان از امکان پیش بینی روند رشد و یا شکست استارت آپ ها از طریق مدل سازی و تعیین ضرایب مربوطه دارد.
مؤلفه های رفتاری مؤثر در محبوبیت مدیران (رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
149 - 172
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف شناسایی و تبیین مولفه های محبوبیت مدیران بارویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری درنظر گرفته شد. باتوجه به ادبیات ومبانی نظری محبوبیت مدیران/کارمندان، جهت شناساسی مولفه ها درچهار مرحله از AI و ChatGPT استفاده شد که پاسخ هر مرحله با ده مولفه/شاخص انجام شد. در نهایت مولفه های مشترک هر چهار مرحله توسط 15 نفر از مدیران بخش دولتی و خصوصی اساتید دانشگاه مرتبط با موضوع به عنوان جامعه خبره بررسی که براساس فراوانی نظرات و اجماع نظری حاصل شده، مولفه های نهایی مشتمل بریازده مولفه مشخص و روابط بین آن نهایی شدند. با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری روابط بین مولفه های نهایی، موردبررسی قرارگرفت وضمن سطح بندی مولفه ها، در چارچوب میزان قدرت/نیروی نفوذ ووابستگی مولفه ها، یافته ها نشان دادکه به جزء مولفه تفکر رویایی واستراتژیک که در سطح دوم قرار دارد، بقیه مولفه ها در سطح یک قرار گرفتند. همچنین مولفه های " عدالت / انصاف " و " انعطاف پذیری وسازگاری" به عنوان مولفه های پیوندی محبوبیت مدیران تعیین شدند. این مولفهها دارای قدرت نفوذ و قدرت وابستگی زیادی بوده وضمن اینکه بر تمامی مولفه تاثیرگذار می باشند؛ از تمامی مولفه های دیگر نیز تاثیرپذیر خواهند بود. بنابراین برای انتخاب و انتصاب مدیران، ضمن درنظر داشتن استانداردهای علمی، عملی، سوابق شغلی، مدیریتی، اخلاقی، جهادی، پایبندی به اصول انقلاب اسلامی، میزان همسویی فکری و اعتقادی با دولت، میزان محبوبیت و مقبولیت آنان نزد سایرمدیران وتمامی کارمندان همکار، سنجیده وازاین پتانسیل معنوی واجرایی به رای گذاشتن میزان مقبولیت ومحبوبیت مدیر، به عنوان آیتمی قابل اتکا نیزاستفاده نماید.
ارائه مدل بازاریابی چابک در بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد (مطالعه موردی شرکت های کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
51 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل بازاریابی چابک در بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. در این راستا، رویکرد تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) پیاده سازی شده است. در فاز اول، مدل نظری بازاریابی چابک برای بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با رویکرد داده بنیاد استخراج شد. سپس مدل مفهومی تشکیل شده را از طریق روش های آماری اعتبارسنجی شد. بخش کیفی نمونه گیری نظری تا دستیابی به اشباع نظری از طریق انجام 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. بر اساس یافته های بخش کیفی مجموعاً 1733 کد باز در قالب 58 مفهوم اصلی، 18 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی یا محوری (بر مبنای الگوی پارادایمی) پس از 11 مرحله مکرر از بازبینی و تجدیدنظر در مدل کیفی، قالب بندی شد. مدل مستخرج نظریه پردازی در بخش کیفی با استفاده از ابزار های آماری ارزیابی و اعتبارسنجی شد. برای انجام این کار داده های میدانی از طریق پرسش نامه از میان بنگاه های فعال در سطح استان آذربایجان شرقی گردآوری شد. تعداد نمونه آماری معادل با 406 بر اساس فرمول کوکران برای جوامع با تعداد نامحدود در با در نظر گرفتن میزان خطای حداقل حجم نمونه با واریانس ۱ و خطای 0618 /0 لحاظ گردید. نمونه گیری نیز به صورت در دسترس بوده است. نتایج اعتبارسنجی مدل نشان داد که تمامی ضرایب اجزای مدل در قالب متغیر های مکنون و آشکار از نظر آماری معنی دار و قابل تایید بوده اند. همچنین، مطابق با نتایج کمی تحقیق، تمامی ارتباطات مستقیم مابین متغیر های مکنون بر اساس مدل مفهومی از منظر آماری نیز تایید شده است. در نهایت می توان گفت که نتایج بخش کمی پژوهش نشان داده است که همه مدل های مفهومی حاصل شده از بخش کیفی و مدل های آماری مرتبط برای بررسی آن ها به شکل مناسبی تدوین شده و از منظر آماری نیز مورد تایید قرار گرفته است. در آخر پیشنهادات تحقیق مبتنی بر یافته ها ارائه شد.
تحلیل کیفیت نورپردازی در دانشگاه های منطقه 6 تهران و پیشنهاد راه حل برای ارتقای آن بر اساس استانداردها و روش ارزیابی هزینه چرخه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
نورپردازی آموزشی برای ایجاد محیط خوشایند، ارتقای شرایط سلامتی، صرفه جویی در مصرف انرژی، ارتقای عملکرد آموزشی فضا و یادگیری بهتر اهمیت دارد؛ بنابراین، تحلیل سیستم نورپردازی در ساختمان های آموزشی بر اساس الزامات و استانداردهای بین المللی و پیشنهاد راه حل برای ارتقای آن، هدف اصلی این پژوهش است. دانشگاه های منطقه 6 تهران شامل سه دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و امیرکبیر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. با استفاده از روش های پژوهش شامل مرور ادبیات، تحلیل اسناد و نقشه های معماری و الکتریکی، مشاهده و مقایسه، این هدف دنبال شده است. همچنین، برای پیشنهاد راه حل های کاربردی، نمونه های موردی ساخته شده موفق و هماهنگ با روش ها و فناوری های نورپردازی در کشور ایران بررسی شده اند. در نهایت، راه حل ها با روش ارزیابی هزینه چرخه زندگی اعتبارسنجی شده اند. یافته های پژوهش نشان داده اند (1) طراحی سیستم نورپردازی با توجه به عملکردهای موجود و تنظیم شدت روشنایی مناسب، (2) توجه به نور طبیعی و استفاده از سیستم کنترل برای استفاده بهینه از آن، (3) طراحی سیستم نورپردازی بر اساس هندسه، آرایش فضایی، تناسبات و مبلمان برای به حداقل رساندن خیرگی مستقیم و انعکاسی و (4) انعطاف پذیری فضاها در ارتباط با سیستم نورپردازی، از راه حل های موجود برای ارتقای کیفیت نورپردازی آموزشی هستند. همچنین، نتایج نشان داد با جایگزین کردن لامپ های فلورسنت با دیودهای نورگسیل در راهروی ساختمان آموزشی و استفاده از حسگر حرکتی به جای سوییچ روشن و خاموش، میزان مصرف برق به میزان 1/91 درصد کاهش می یابد. همچنین، با استفاده از ترکیب نور طبیعی و روشنایی الکتریکی و کنترل فعال آن، میزان کاهش مصرف برق 3/95 درصد است.
بررسی تأثیر تورش های رفتاری و سواد مالی بر تصمیم های سرمایه گذاری با استفاده از مدل معادلات ساختاری: مطالعه موردی خانوار های شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تورش های رفتاری و سواد مالی بر تصمیم های سرمایه گذاران در خانوارهای شهر کرمان است. برای دست یابی به این هدف پس از بررسی ادبیات موضوع، تأثیر تورش های رفتاری مانند تورش ابتکاری (شامل اثر لنگر انداختن، نمایندگی و فرااعتمادی)، تورش اثر قالب بندی (شامل حسابداری ذهنی، اثر وقفه و پشیمان گریزی)، تورش شناختی (شامل محافظه-کاری، تأیید و پس نگری) و تورش رفتار رمه وار (شامل پردازش اطلاعات، اثر بند واگن و اثر گروه های اجتماعی) و همچنین، اثر سواد مالی بر تصمیم های سرمایه گذاران بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل ساکنان شهر کرمان است که در زمینه سرمایه گذاری در بازارهای مالی دارای تجربه هستند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی دومرحله ای از 388 نفر از ساکنان مناطق مختلف شهر کرمان جمع آوری و از تکنیک های آماری و معادلات ساختاری و نرم افزارهای لیزرل، 26 SPSS وSmart Pls3 برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تورش های رفتاری ابتکاری، اثر قالب بندی، توهمات شناختی و رفتار رمه وار بر روی تصمیم های سرمایه گذاران اثر منفی معنادار دارند و سواد مالی بر روی تصمیم های سرمایه گذاران اثر مثبت و معنادار دارد. به سرمایه گذاران پیشنهاد می شود قبل از سرمایه گذاری در بازارهای مالی، درباره این بازارها دانش لازم را کسب و از انجام معاملات مبتنی بر رفتارهای توده ای اجتناب کنند. به سیاست گذاران بازارهای مالی نیز پیشنهاد می شود ضمن اصلاح نظام ساختاری بازار در راستای کارا شدن آن و شفافیت اطلاعات، برای بالا بردن سطح سواد مالی عموم مردم برنامه ریزی لازم را انجام دهند.
طراحی الگوی برندینگ برای بیمارستان در عصر دیجیتال با رویکرد داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی بیمارستان در عصر دیجیتال موجب تقویت اعتماد، وفاداری و افزایش ارزش خدمات بیمارستانی می گردد. برندسازی دیجیتال از طریق پلتفورم های دیجیتال موجب افزایش تعامل با بیماران، ارتقای عملکرد مالی و تجاری و پاسخگویی بیشتر به نیازهای جامعه می گردد. با توجه به عدم وجود الگوی برندسازی بیمارستان ها در عصر دیجیتال، این مطالعه باهدف طراحی الگوی برندینگ بیمارستان ها در عصر دیجیتال در ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد. روش ها: این مطالعه کیفی با روش داده بنیاد در سال 1402 انجام شد. در انتخاب شرکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. حد اشباع در این مطالعه 15 نفر تعیین شد. گردآوری داده با استفاده از مصاحبه های کیفی عمیق انجام شد. بر اساس روش شناسی گراندد تئوری و بر روش اشتراووس و کوربین، تمامی مصاحبه های کیفی، پیاده سازی و مفهوم سازی شد، سپس با استفاده از تحلیل مقایسه ای ثابت در سه مرحله از فرآیند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. پس از تشکیل مقولات، با استفاده از کدگذاری محوری، پیشایندها، مداخلات و پیامدها طبقه بندی و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب و الگوی نهایی ارائه گردید. داده ها با نرم افزار Atlas.tiنسخه 9 تحلیل گردید. یافته ها: تعداد 413 کد اولیه استخراج شد و در قالب 13 زیر مقوله اصلی و سه مقوله محوری گروه بندی گردید. الگوی نهایی در قالب پیشایندها، مداخلات تعاملات و پیامدها ارائه شد که عبارت اند از محور شرایط (پیشایندها) شامل مقوله های استفاده از پلتفورم های دیجیتال، حضور ثابت و مداوم در بسترهای آنلاین، حمایت و پذیرش فرهنگ بیمار بود. محور مداخلات و تعاملات شامل ارتباطات سلامت، تقویت کارکردهای درمانی، آموزش مداوم پزشکان و پرستاران، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، آموزش سواد سلامت و ترویج مراقبت، بازاریابی محتوا، برندسازی شخصی با استفاده از سئو (SEO) بود و درنهایت محور پیامدها شامل بین المللی سازی بیمارستان، بیمارستان های مردم محور، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، خلق ارزش برای ذینفعان، افزایش اعتماد، وفاداری و هواداری بود. نتیجه گیری: بازاریابی دیجیتال یکی از حیاتی ترین استراتژی های بازاریابی برای خدمات سلامت است و در عصر جدید استفاده از رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) از الزامات اساسی است.
توسعه استعداد دانشجویان خلبانی: راهبردهای نوین، پیشران ها و دستاوردها
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی راهبردهای نوین توسعه استعداد دانشجویان خلبانی در نیروی هوایی و تأثیر آن ها بر بهبود عملکرد و موفقیت این دانشجویان می پردازد. نتایج نشان می دهد که تدوین اسناد بالادستی، سیاست گذاری کلان و استفاده از فناوری های پیشرفته، بستری مناسب برای شناسایی، پرورش و مدیریت استعدادها فراهم می کند. پیشران ها و تسهیل کننده هایی مانند عدالت در فرآیندها، حمایت های اجتماعی، فرهنگ یادگیری مستمر و فناوری های نوین نقش کلیدی در تقویت توانمندی ها و آماده سازی دانشجویان برای چالش های حرفه ای ایفا می کنند. سازوکارهایی نظیر خودتوسعه گری، آموزش های پیشرفته و شبیه سازی های پروازی به ارتقای مهارت های تخصصی و روانشناختی کمک می کنند. دستاوردهای پژوهش شامل بهبود عملکرد شناختی، ارتقای ایمنی پروازی، افزایش تعهد سازمانی و کاهش هزینه های آموزشی است که همگی بر اهمیت رویکردی جامع و سیستماتیک در توسعه استعدادهای خلبانی تأکید دارند. پیشنهاد می شود اسناد راهبردی به روزرسانی شده و از فناوری های نوین آموزشی و فرهنگ سازمانی تقویت شود تا فرآیند توسعه استعداد دانشجویان خلبانی بهبود یابد. این اقدامات می توانند با هماهنگی بیشتر با تحولات فناوری و تقویت مهارت های عملی و روانشناختی، به ارتقای عملکرد و اثربخشی آموزش منجر شوند.
ارزیابی سامانه یکپارچه بهداشتی (سیب) از دیدگاه کاربران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سامانه سیب یکی از سامانه های پرونده الکترونیک سلامت در ایران است که با هدف یکپارچه سازی اطلاعات بهداشتی-درمانی کشور ایجاد شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سامانه سیب از دیدگاه کاربران مراکز بهداشتی استان آذربایجان غربی بود. روش ها: جامعه آماری این پژوهش 215 نفر بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد مشتمل بر هفت محور: کیفیت رابط های سامانه، کیفیت وظایف، کیفیت عملکرد، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات پشتیبانی، کیفیت خدمات و کیفیت کلی خدمات سامانه استفاده شد. داده های با نرم افزار SPSS نسخه 28 تحلیل و یافته ها با میانگین و انحراف معیار ارائه شد. یافته ها: میانگین نمره محورها از پنج به شرح زیر به دست آمد: کیفیت رابط ها(3/35)، کیفیت وظایف(3/13)، کیفیت عملکرد(3/10)، کیفیت اطلاعات (3/32)، کیفیت خدمات پشتیبانی(3/04)، کیفیت خدمات عمومی(3/24) و کیفیت کلی خدمات سامانه (2/75). نتیجه گیری: کمترین امتیاز مربوط به میزان رضایت کاربران از کیفیت کلی خدمات سامانه بود که بیشتر بر محور رضایت نیروی انسانی از حمایت های مدیریتی و مالی است. با توجه به اهمیت و محوریت نیروی انسانی بی توجهی به رضایت کاربران در بلندمدت می تواند به کاهش کیفیت خدمات سامانه سیب منجر گردد.
شناسایی عوامل موثر بر رونق گردشگری شهری با تاکید بر صنایع خلاق به منظور ارائه الگوی مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
99-120
حوزههای تخصصی:
در سیستم اقتصادی جهانی صنعت گردشگری روزبه روز اهمیت بیشتری پیدا می کند از طرفی صنعت گردشگری به عنوان عاملی اجتناب ناپذیر در توسعه پایدار به حساب می آید که می تواند با به رونق رسیدن فرصت های بزرگ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای شهرها به وجود آورد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر "شناسایی عوامل موثر بر رونق گردشگری شهری با تاکید بر صنایع خلاق به منظور ارائه الگوی مطلوب" می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق کیفی به روش پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل کلیه متخصصان و خبرگان در عرصه صنایع خلاق و گردشگری (شهرهای تهران، شیراز، مشهد، تبریز، اصفهان) بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 15 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نتایج مصاحبه ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی به ایجاد طراحی مدل منجر شد. یافته های پژوهش نشان داد مضامین اصلی و فرعی شامل 7 مقوله اصلی (گردشگری شهری، مدیریت گردشگری، حمایت و پشتیبانی، رفع موانع توسعه شهری، تقویت صنایع خلاق، زیرساخت های گردشگری، انگیزه و رضایت گردشگران) و40 مقوله فرعی است که از عوامل موثر بر رونق گردشگری شهری از دیدگاه متخصصان است. صنعت گردشگری در طول چند دهه گذشته رشد و توسعه چشمگیری را تجربه کرده است و نیاز است در این میان با توجه به جذابیت صنایع خلاق برای گردشگران این موضوع به صورت ویژه در کلان شهرها مورد توجه قرار بگیرد.
سنجش و ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی اکولوژیکی در برابر رواناب های شهری (مطالعه موردی: منطقه 7 شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تامین آب و فاضلاب و بطور کلی خدمات آب از نیازهای اساسی برای رفاه بشر است. خدمات آب شهری شامل تصفیه و توزیع آب، جمع آوری فاضلاب، تصفیه آن و برگشت به آب های طبیعی است؛ همچنین هدایت آب های سطحی از دیگر خدمات آب شهری است که نمی توان آ نرا به راحتی تحت کنترل قرار داد و نیازمند هدایت از جانب مشاغل متفاوت به ویژه مدیریت بحران و مدیریت آب می باشد. موضوعات فوق، از موضوعات اصلی مدیریت آب شهری در سطح جهان است، اما اهمیت آنها بسته به شرایط آب و هوایی، سیاسی، زیست محیطی، اقتصادی و منابع آبی کشور و منطقه متفاوت می باشد. شهر اهواز از طغیان رودخانه کارون و جاری شدن آب در خیابان پس از بارش باران در فصل زمستان و ابتدای فصل بهار آسیب زیادی متحمل شده که این آبگرفتگی معابر و خیابان ها منجر به ایجاد انواع اختلال در زندگی روزمره افراد و بروز آسیب های جدی به زیرساخت شهری می-گردد؛ در این راستا این پژوهش کاربردی با روش تحلیلی _توصیفی به ارزیابی میزان تاب آوری منطقه 7 شهرداری اهواز در برابر رواناب های سطحی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش ساکنین منطقه می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 382 پرسشنامه بین افراد توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون T تک نمونه ای در SPSS و نیز از روش معادلات ساختاری در محیط نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج تحلیل آماری این پژوهش نشان می دهد تاب آوری منطقه 7 شهرداری اهواز در شاخص های کالبدی و زیرساختی، نهادی، زیست محیطی و اقتصادی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و تنها تاب آوری اجتماعی منطقه در وضعیت مطلوب می باشد.
بررسی تأثیر منبع کنترل و هوش هیجانی بر کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابرسی رشته و حرفه ای مبتنی بر رفتار حسابرس و صاحب کار بوده و به نوعی به رفتار وابسته است؛ بنابراین کیفیت حرفه ای همچون حسابرسی می تواند با متغیرهای رفتاری مانند هوش هیجانی و منبع کنترل، ارتباط تنگاتنگی داشته باشد. از این رو هدف این پژوهش تأثیر منبع کنترل و هوش هیجانی بر کیفیت حسابرسی است. جامعه آماری پژوهش ذی حسابان و مدیران مالی دستگاه های اجرایی شهر بیرجند می باشد. حجم جامعه در این پژوهش 80 نفر می باشد. در این پژوهش برمبنای جدول کرجسی/ مورگان (1970) 66 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس، بین آن ها توزیع شد. این تحقیق از لحاظ ماهیت و روش، یک تحقیق توصیفی از نوع علی و از منظر هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. برای گرداوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد منبع کنترل سیرگارو همکاران (2018)، هوش هیجانی دانیل گلمن (2007) و کیفیت حسابرسی نچل و همکاران (2013) و کروان و همکاران (1991) استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS و PLS Smart استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد منبع کنترل بر کیفیت حسابرسی (با ضریب مسیر 255/0) و هوش هیجانی بر کیفیت حسابرسی (با ضریب مسیر 658/0) تأثیر معنادار دارد.
تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار درون نقشی و فرا نقشی کارکنان با استفاده از اثر تعدیلگر توانمندسازی سبز
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
216 - 230
حوزههای تخصصی:
همگرایی در مسائل زیست محیطی مرتبط با گرمایش جهانی، آلودگی زیست محیطی، افزایش دی اکسید کربن، ضایعات بی رویه و غیره، سازمان های تجاری را مجبور به اصلاح عملکرد زیست محیطی به روشی سبزتر برای فشرده سازی اثرات نامطلوب بر محیط زیست کرده است. در این راستا مدیریت منابع انسانی با شکل دادن به رفتار کارکنان به توسعه فرهنگ سازگار با محیط زیست کمک می کند. ازینرو هدف مطالعه بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر رفتار درون نقشی و فرا نقشی کارکنان دوستدار محیط زیست با استفاده از اثر تعدیل گر توانمندسازی سبز در نظر گرفته شد. برای بررسی داده ها، از رویکرد دو مرحله ای مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جهت جمع آوری داده های از نمونه گیری هدفمند استفاده شد که شامل یک پرسشنامه تأیید شده تجربی می باشد. نتایج نشان داد: توانمندسازی سبز نقش بازدارندگی(بافری) زیادی در رابطه بین مدیریت منابع انسانی سبز و رفتار درون نقشی کارکنان دارند. اثر تعدیل کنندگی توانمندسازی سبز در رابطه مدیریت منابع انسانی سبز و رفتار فرانقشی کارکنان به اندازه کافی قابل توجه و معنی دار است. از این رو سازمان ها و نهادهای نظارتی بر توانمندسازی و مشارکت کارکنان بیشتر تاکید دارند. چرا که توانمندسازی سبز، کارکنان را قادر می سازد تا سیاست های سازمانی را در زندگی عادی به عنوان بخشی از رفتار فرانقشی خود اتخاذ کنند.
بررسی تاثیر سهام مدیریتی بر نوسان در سودها و اقلام غیر تعهدی در شرکتها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲ (جلد ۲)
272 - 283
حوزههای تخصصی:
سود گزارش شده از جمله اطلاعات مالی مهمی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود،همچنین اقلام تعهدی آسانتر از جریانات نقدی دستخوش تغییر و دستکاری می شوند، از این رو مدیریت می تواند منجر به افزایش زمینه اشتباهات در اقلام تعهدی گردد. حاکمیت شرکتی با مکانیزم های برون سازمانی ومکانیزم های درون سازمانی می تواند منجر به افزایش قابلیت اتکاﺀ اطلاعات، ازجمله کیفیت سود و در نتیجه افزایش اعتماد سرمایه گذاران گردد. چارچوب های نظری مطرح شده درباره مکانیزم های درون و برون سازمانی، مالکیت مدیریت(مالکیت سهام مدیریت) را به عنوان یکی از مولفه های نظارتی درون سازمان معرفی می کند. یکی از راه حل هایی که از طریق آن، حاکمیت شرکتی می تواند اثر با اهمیتی به ثبات سود و کیفیت اقلام تعهدی حسابداری داشته باشد، آن است که مکانیزم های قوی حاکمیت شرکتی باید انگیزه ها یا فرصت های مربوط به مدیریت سود راکاهش دهد و در نتیجه به کاهش سطح اشتباهات در اقلام تعهدی و افزایش ثبات سود گردد.بنابر این هدف این تحقیق بررسی تاثیر سهام مدیریتی بر نوسان در سودها و اقلام غیر تعهدی در شرکتها میباشد.باتوجه به فرضیه های مطرح شده در این تحقیق،مشخص گردید که اقلام غیر نقدی در مقایسه بااقلام نقدی از ثبات کمتری برخوردار می باشند و اقلام غیر نقدی با قابلیت اتکای کمتر در مقایسه با اقلام نقدی با قابلیت اتکای بیشتر ازثبات کمتری برخورداراست. همچنین ارتباط بین تاثیر سهام مدیریت بر نوسان در سودها غیر خطی می باشد.می باشد.
مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
5 - 31
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شبکه های اجتماعی مجازی و مطلوبیت ها و آسیب های این شبکه ها، این تحقیق با عنوان مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق مشخص نبودن مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی برای کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران است. هدف از انجام تحقیق شناخت مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش است. سئوال اصلی پژوهش عبارتست از: شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش چه مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی دارد؟ فرضیه مطروحه عبارتست از: «به نظر می رسد شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران مطلوبیت های فرهنگی ارتباطی، ارزشی و آموزشی و آسیب های فرهنگی اعتقادی، روانی و رفتاری» دارد. تحقیق از نوع کاربردی است. روش انجام تحقیق توصیفی و موردی زمینه ای بوده و روش های گردآوری اطلاعات عبارت بوده اند از کتابخانه ای و میدانی و ابزارهای جمع آوری داده ها عبارتند از اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. متغیر مستقل تحقیق مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی شبکه های اجتماعی مجازی و متغیر تابع تحقیق کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد شبکه های اجتماعی مجازی در میان کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران مطلوبیت ها و آسیب های فرهنگی ارتباطی، ارزشی و آموزشی و آسیب های فرهنگی اعتقادی، روانی و رفتاری» دارد. بنابراین فرضیه تحقیق آزمون و قبول شده است.