فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه انتخاب عمومی از جمله نظریه های حوزه اقتصاد سیاسی است که بحث از دولت را نه در عرصه جست و جوی خاستگاه این نهاد و ریشه های آن، بلکه در میدان عملکردهای دولت و توان آن از دو نگاه واقعی و صوری، مورد کند و کاو قرار میدهد. نقطه تمرکز این بحث، انسان اقتصادی یعنی انسانی از منظر دانش اقتصادی است که موجودی منطقی و ناظر به منافع خویش بر پایه تحلیل هزینه – فایده می باشد نظریه انتخاب عمومی نگاهی به کاردکردهای این انسان در چارچوبی دولتی – دیوانی دارد .
ایوزیسیون ایران
مطالعه تطبیقی نظریه جک گلدستون با انقلاب اسلامی ایران و تحولات سیاسی یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
۲۰۱-۲۲۲
حوزههای تخصصی:
نظریه جک گلدستون[1] به عنوان تئوری نسل چهارم انقلاب ها، در انقلاب اسلامی ایران و تحولات سیاسی یمن مورد مطالعه واقع شده است. نظریه مذکور انقلاب اسلامی را علت تولد نسل چهارم نظریه انقلاب ها می داند. رهبری، آرمان و ایدئولوژی، فرهنگ و باورها و شبکه ارتباطی و شخصیت ها از شالوده و اساس این نظریه است؛ که از این رهیافت استخراج شده است. براساس یافته ها و نتایج مقاله به نظر می رسد مدل نظری گلدستون به علت عبور از عوامل تاریخ طبیعی، عمومی و ساختاری در نتیجه تکامل نظریه ها از یک سو، و از سوی دیگر توجه به زمینه های معنوی، شبکه مردمی و حضور رهبری را از عوامل و بسترهای شکل گیری انقلاب و رخداد سیاسی مهم قلمداد می کند. مصادیق و نمونه های عینی بررسی شده در کشور ایران و یمن، این فرضیه را تأیید می کند. [1]. Jack Goldstone.
تحلیلی بر سیاست ابهام هسته ای اسرائیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران براین باورند که اسرائیل پیشرفته ترین برنامه هسته ای خاورمیانه را در اختیار دارد. اسرائیل در قبال توانایی هسته ای خود موضعی مبهم اتخاذ کرده و سیاست ابهام هسته ای را پیگیری می کند، به گونه ای که دارا بودن سلاح اتمی را نه تایید و نه رد می کند. این سیاست منافعی را برای اسرائیل در پی داشته است. مهمترین دلایل پیگیری ابهام هسته ای سیاست توسط اسرائیل عبارتند از :1- ایجاد بازدارندگی در مقابل خطراتی که امنیت ومنافع اسرائیل را تهدید می کند. 2- ادامه یافتن کمک های ایلات متحده به اسرائیل. رهبران اسرائیل بر این باورند که ادامه موضع کنونی ابهام برای امنیت اسرائیل لازم است وبسیاری از کارشناسان اسرائیلی نیز معتقدند که هیچ سیاست جایگزینی برای ابهام هسته ای وجود ندارد. این پژوهش تا حد امکان دلایل پیگیری این سیاست را مورد بررسی قرار می دهد.
نگرش سیستمی و مسئله کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ظرفیت های نهاد ولایت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی نظام جمهوری اسلامی یکی از دغدغه های مهم در سال های اخیر و پس از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی است، به خصوص در شرایط جدید که نقش منطقه ای و جهانی ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار شده و بر اساس آن مطالبات جدیدی از نخبگان و دانشمندان ایرانی در ارائه مدل های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در حال شکل گیری است. بی تردید ارائه مدل های کارآمد از اولویت های نظام اسلامی است. کارآمدی را از منظرهای گوناگون می توان بازشناخت؛ ولی این مقاله به دنبال تحلیل کارآمدی نظام سیاسی از منظر متغیر نگرش سیستمی است. کارآمدی در رویکرد سیستمی مبتنی بر قدرت تهیه ورودی، نحوه انجام عملیات بر آنها، نحوه سازماندهی خروجی، حفظ، استقرار و تعادل سیستم است؛ یعنی یک سیستم کارآمد سیستمی است که دارای سه مؤلفه کارایی، اثربخشی و تعادل باشد. لذا فردی که با نگرش سیستمی به نظام سیاسی نگاه می کند، نظام را کلیتی یکپارچه می بیند که از بخش های مختلفی تشکیل شده است. پذیرش این نگرش مجال آن را فراهم می آورد که ضمن تجزیه و تحلیل سیستم به طراحی، نوسازی یا بهسازی ورودی، فرایند، خروجی و بازخورد نظام سیاسی اقدام شود.
نقطة عزیمت این مقاله نهادِ ولایت به مثابه نقطه تعادل نظام اسلامی و عالی ترین مقام مدیریت راهبردی است که می تواند با اعمال نگرش سیستمی جوهره تفکر راهبردی به مهندسی سیستم های کلان نظام سیاسی، نوسازی و بهسازی و در یک کلام کارآمدسازی سیستم اقدام نماید و از طریق تغییر یا تکمیل حلقه های مفقوده برای بهبود سیستم تلاش نماید.
تأثیر اشغال نظامی افغانستان بر روابط پاکستان با قبایل آن با تاکید بر ملی گرایی قوم بلوچ (2012-2004)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احیای جنبش ناسیونالیستی بلوچ در پاکستان از سال 2004 به بعد، به یکی از منابع تهدید امنیت داخلی این کشور و امنیت ملی همسایگان آن از جمله ایران، تبدیل شده است که تبیین آن اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش نشان دادن تأثیرات اشغال نظامی افغانستان پس از سال 2004 بر روابط داخلی پاکستان با قبایل پشتون و بلوچ در پاکستان است، یعنی عملاً در اینجا به تعاملات منطقه ای و تأثیر آن بر امور داخلی پاکستان توجه می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که درگیری های داخلی و جنبش های قومی در یک کشور، تنها تحت تأثیر سیاست های داخلی نیستند بلکه تحت تأثیر تحولات کشورهای همسایه نیز می باشند. ادعای اصلی پژوهش پیش رو آن است که اشغال نظامی افغانستان و روی آوری پاکستان به جنگ با نیروهای طالبان، فضای مناسبی را برای درگیری قبایل با حکومت مرکزی پاکستان و خصوصا احیای جنبش ملی گرای بلوچ در پاکستان فراهم آورده است.
بررسی و نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر از دیدگاه هرمنوتیک انتقادی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر توسط هرمنوتیک انتقادی هابرماس است. در این مقاله، ضمن مرور مختصر بر تاریخچه هرمنوتیک (پیشامدرن، مدرن و معاصر)، نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر و هرمنوتیک انتقادی هابرماس به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. سپس، از خلال روش شناسی هرمنوتیک انتقادی به کاستی ها و نارسایی های نظریه گادامر اشاره می شود. گادامر با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها، حلقه فهم، زبان و تاریخ مندی، ادغام افق ها و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آنها، فصلی نو در این علم گشود. به نظر می رسد که دیدگاه های گادامر درباره پیشداوری، حجیت و سنت، کانون انتقادات هابرماس است. از دید هابرماس هرمنوتیک گادامر جریانی محافظه کارانه است، زیرا این هرمنوتیک نمی تواند خود را از اقتدار موجود در سنت رها نماید. هابرماس در برابر تقلیل گرایی زبانی گادامر مقاومت می کند و نشان می دهد که زبان کلیت فرآیند اجتماعی را دربر نمی گیرد، زیرا خود زبان به نیروهای غیر زبانی و سیستم های سلطه ای وابسته است که می توانند سنت های زبانی را تغییر دهند. هابرماس استدلال می کند که دیدگاه گادامر در مورد پیش داوری و اقتدار سنت به انکار قدرت تفکر و بازاندیشی در انسان ها می انجامد.
اندیشه: علل ناکامی تاریخی مسلمانان
حوزههای تخصصی:
ساحت های حیات و مراتب هنر
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این نوشتار به بررسى رابطهى انسان و حیات او با هنر، و ارتباط هنر با جنبههاى مختلف حیات انسان مىپردازد. ایشان سه ساحت مادى، روانى و روحانى حیات انسان را از یکدیگر باز مىشناسد و متناسب با هر یک، هنر مادى (شیطانى)، هنر انسانى و هنر قدسى (رحمانى و الاهى و هنر دینى) را به رسمیت مىشناسد. وى سپس، ویژگىهاى هر یک از انواع هنر را برمىشمارد.
فساد و حکمرانی خوب در کشورهای عربی: مطالعه وضعیت امارات متحده عربی
حوزههای تخصصی:
پنبه و تجارت آن در عصر قاجار از راه دریای خزر با تکیه بر اسناد بایگانی ( 1264 - 1332 ق / 1847 - 1914 م )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پنبه یک پنجم صادرات ایران در عصر قاجاریه را به خود اختصاص داده بود. رشد و رونق تجارت پنبه در ایران و از راه دریای خزر مرهون سرمایه گذاری روسها بود،هرچند نباید این واقعیت را نادیده گرفت که سود ناشی از آن بیشتر به جیب سرمایه گذاران و بازرگانان روسی می رفت.
تحقیق و توفیق ، مناقشات مذهبی در مناسبات سیاسی عثمانی و ایران در دوره نادرشاه-سلطان محمود اول(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش مذاکرات هیئت ایرانی و پیشنهادی نادرشاه افشار دربار سلطان محمود اول در پی اندیشه نادرشاه راجع به صلح با عثمانی است.
(SRP بررسی و دسته بندی عوامل مؤثر در اجرای راهبرد (بر اساس چارچوب اسکات و تئوری
حوزههای تخصصی:
اصلاحات، نه استحاله و نه انقلاب در مقابل انقلاب
حوزههای تخصصی:
اصلاحات، بر خلاف انقلاب و استحاله که قصد براندازى دارند، حل مشکلات و رفع نارسایىهاى یک نظام را با روشهاى قانونى دنبال مىکند. مشخصههاى حرکت اصلاحطلبانه موجود، شعار «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» است. اهداف جنبش دوم خرداد، تثبیت حقوق و آزادىها و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود بود؛ تثبیت اسلامیت و جمهوریت نظام در کنار یکدیگر و امکان حاکمیت توأمان دین و دموکراسى بود.
بررسی تطبیقی دیدگاه های جریان اصول گرا و اصلاح طلب نسبت به مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران (1376-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون دو جریان فکری وسیاسی مهم و مؤثّر به منصه ظهور رسیده اند. جریان اولی را که می توان به لحاظ فکریآن را «جریان اسلام گرای فقاهتی» و ازحیث سیاسی «جریان اصول گرا»نامید، بار اول در دهة شصت و بار دیگر در دهة هشتاد به اوج قدرت خود رسید وکماکانبه آن ادامه می دهد. در مقابل، جریان دوم که می توان از نظر فکری آن را «جریاننواندیش دینی» و از منظر سیاسی «جریاناصلاح طلب» خواند، در دهة هفتاد به اوج رشد خود رسید و ازآن زمان، به ویژه پس از حوادث دهمین انتخابات ریاست جمهوری، به افول گراییده است.هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو جریاننسبت به مسئلة حقوق زنان، به ویژه مقولة مشارکت سیاسی آنهاست و فرضیة آن نیز عبارتاست از اینکه: «مبانی فکری و دینی متفاوت این دو جریان، منجربه موضع ناهمگون آنها نسبت به مسئلة حقوق زنان، به خصوص مقولة مشارکت سیاسی آنها،شده است». برای ارزیابی این فرضیه، سعی بر آن است تا با استفاده ازروش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی مبانی فکری و تلقی دینی دو جریان مذکور، مواضع آنهانسبت به مقوله حقوق زنان، به ویژه در زمینة مشارکت سیاسی و خانواده، مقایسه شود.یافته های این پژوهش نشان می دهد که از یکسو بین مواضع دو جریان مذکور نسبت بهحقوق زنان تفاوت های قابل توجهی وجود دارد و از سوی دیگر، این اختلافات اساساًناشی از تفسیر متفاوت، ولی غیرمنعطف، آنها نسبت به دین است.
تحلیل الگوی توسعه ایران بین دو انقلاب مبتنی بر اقتصاد سیاسی و نظم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه الگوی توسعه ایران بین دو انقلاب (1357-1285) در چارچوب نظم اجتماعی و اقتصاد سیاسی است. نظم اجتماعی می تواند نظم اجتماعی دسترسی باز یا نظم اجتماعی دسترسی محدود باشد؛ و در اقتصاد سیاسی، مبنای تحلیل بر ویژگی ""گروه های اجتماعی"" و ""دولت"" استوار است. گروه های اجتماعی دارای منافع ناهمگون هستند و بر این اساس ترجیحات آنها نسبت به نهادها و سیاست گذاری حاصل از این نهادها متفاوت است. در این شرایط، نوع نهاد و سیاست گذاری منتج از آن از طریق فرآیند سیاسی (دولت) تعیین می گردد. در این مقاله و مبتنی بر چارچوب نظم اجتماعی و اقتصاد سیاسی نشان داده شده است که نظم اجتماعی ایران بین دو انقلاب، نظم دسترسی محدود بوده و نهادها در این نوع نظم به گونه ای طراحی و ساماندهی شده اند که سطح دسترسی به سازمان های اقتصادی و سیاسی کنترل و محدود شود. در نتیجه ی الگوی توسعه ای که در این دوره پیگیری شده، نظم اجتماعی ایران با ""شکاف توازن دوگانه (سیاسی و اقتصادی)"" و ""شکاف دسترسی (در درون هر یک از دو سیستم اقتصادی و سیاسی)"" مواجه شده است. شکاف توازن دوگانه نتیجه سیاست گذاری توسعه اقتصادی در فضای بسته سیاسی است. ""چرخش محدود نخبگان سیاسی"" و ""سطح دسترسی طبقات متوسط و پایین به سیستم سیاسی"" (حتی در بازه زمانی 1320-1332، دوره رقابت جدی میان گروه های سیاسی) از جمله شاخصه های شکاف دسترسی سیستم سیاسی بوده است. شکاف دسترسی سیستم اقتصادی نیز از طریق سطح دسترسی مردم به سازمان های اقتصادی(مانند بانک ها) بررسی و نشان داده شده است که سهم عمده تسهیلات بانکی به اعضای ائتلاف غالب اعطاء شده و سطح دسترسی مردم به نظام بانکی به شدت محدود بوده است. در نهایت، علی رغم اینکه در دوره رضاشاه و محمدرضاشاه رشد اقتصادی تجربه شده است، اما شکل گیری شکاف های مذکور در کنار ""جامعه منقسم به طبقات (و نه جامعه طبقاتی)"" به نارضایتی های اجتماعی منجر شده که تهدید و فروپاشی نظام سیاسی را در پی داشته است.