فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
181 - 190
حوزههای تخصصی:
Ibn Ṭufayl and Kierkegaard share existentialist elements around nature. Ibn Ṭufayl believes in nature as the best teacher of philosophy and philosophical reasoning. For Kierkegaard, being human means being dependent on and embedded in nature. This makes Kierkegaard a highly relevant interlocutor for contemporary Eco philosophy and ecocriticism. Ibn Ṭufayl’s opinion on the subject is discernible in his novel called Ḥayy Ibn Yaqẓān. Pursuing the truth of life, Ḥayy, the main personage of Ibn Ṭufayl’s novel, finds his way through four travels of mind. Nature is the context of his travels, so determined to protect nature, Ḥayy takes considerable care of fauna and flora as he steps into the highest levels in his ascent. In the first travel, Ḥayy begins from nature from which is created and in which is raised by a roe mother. In the second travel, he figures out all of natural affairs insofar as becoming a leading scientist. In the third travel resulted in the former travel, Ḥayy becomes successful in philosophical analysis. In the fourth travel, Ḥayy goes forward with philosophical analysis and reaches mystical level. The mystical experiences go on so that through all natural beings and events Ḥayy conveys to God. In this last pace, Ḥayy returns to nature and becomes a nature protectionist. At the end of story, Ḥayy faces a religious stranger showed up from another island. Ḥayy finds his beliefs thoroughly in accordance with his own opinions.
The Language of the Quran and the Bible about the Vision of God Almighty
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
276 - 296
حوزههای تخصصی:
In the text of the Holy Quran and the Bible, it is emphasized that God is invisible and cannot be seen by the eyes. There is a distinction in that while the Old Testament does not regard God as merely a mental entity, it acknowledges a direct presence of God in speaking to humans through specific verses and signs. The vision represented in the Quran is used to explain the perception of events and the manifestation of human actions on the Day of Judgment, whereas the vision in bodily form regarding seeing God exists in the Two Testaments. The language of the Holy Quran cannot be influenced by the language of the Bible, although there are similarities in some instances. Ultimately, despite the claims of the Bible regarding the invisibility of God, their descriptions often suggest a corporeal image. However, the Quran explicitly denies the embodiment and vision of God Almighty, and instances discussing sight are often interpreted as a denial of sight.
بررسی همدلانه تاریخ عیسی مسیح (ع) در عهد جدید و روایات شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 167
حوزههای تخصصی:
با اندک مراجعه ای به آثار عیسی پژوهان مسیحی و مسلمان روشن می گردد غالباً سعی دارند تا با اختیار رویکردی مدافعه جویانه و جدلی، قرائت خویشتن را از مسیحیت، مستند و دیگر خوانش ها را نامعتبر و مردود اعلان کنند. دور از انتظار است که خروجی اینگونه پژوهش ها به اتحاد و همدلی پیروان ادیان ابراهیمی بینجامد؛ ضرورتی که همگان لزوم پیگیری آن را در راستای برقراری صلح جهانی، فهم و اذعان می کنند. بر همین اساس، مقاله پیشِ رو کوشیده است با استفاده از ابزار گردآوری اسنادی کتابخانه ای و روش تطبیقی تحلیلی، ضمن گونه شناسی اخبار عیسی (ع) در عهد جدید و روایات شیعی و تعیین موضع اصلی بحث، گزارش های ناسازگارنمای این دو منبع مقدس را با اختیار رویکردی همدلانه، همسو و سازگار کند. به نظر می رسد استفاده از سایر داده های معتبر در اسلام و مسیحیت، توجه به علم لغت و تأمل در ترجمه متون، التفات به فضای صدور گزاره ها و در مقام بیان بودن متکلم و نیز جمع تبرّعی و بهره گیری ابزاری از آن، جملگی راهکارهایی به شمار می رود که می تواند در قلمرو اخبار ناسازگارنما گره گشایی کند. پژوهش حاضر در ادامه تلاش کرده است تا به عنوان مرکزی عیسی (ع) در عهد جدید و قرآن و روایات شیعی دست یابد و سپس دلیل احتمالی آن را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد وی در عهد جدید دارای عنوان خاصی نیست، ولی «ابن مریم» عنوان اصلی او در قرآن و «روح الله» عنوان مرکزی اش در روایات شیعی است. این واژگان احتمالاً با اندیشه بنیادین «توحید» در اسلام و آموزه «حکومت آخرالزمانی» در تشیع بی ارتباط نیست.
چهارچوب نظری باستان شناسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیربنای چهارچوب نظری باستان شناسی که عمدتاً از سایر رشته های علمی وام گرفته شده است، تاریخچه نسبتاً کوتاهی در باستان شناسی دارد. با وجود این، جامعه باستان شناسی ایران از یک دوره کوتاه قبل از انقلاب اسلامی و با یک وقفه کوتاه پس از آن، تحولات در زمینه چهارچوب های نظری در باستان شناسی را پذیرفته است. هرچند این پذیرش بدون مشکل نبوده، عمدتاً ناشی از ناآشنایی با مطالعات موردی مرتبط با این چهارچوب های نظری است. انطباق چهارچوب های نظری که در بافت جوامع آمریکای باستان آزمایش شده، با چشم انداز تحقیقاتی ایران، تلاشی پیچیده و دشوار است. این مقاله به بررسی کلی چهارچوب های نظری باستان شناسی از منظر قرآن کریم می پردازد. پرداختن به آیات مرتبط با این موضوع از حوصله این نوشتار خارج است، اما نویسنده می کوشد نمونه های خاصی از آیات قرآن را ارائه دهد. چهارچوب های نظری مطرح در باستان شناسی تاریخ- فرهنگی، باستان شناسی فرایند محوری و باستان شناسی پسافرایندمحوری که همگی منشأ غربی دارد، در آیات خاصی از قرآن کریم طنین روشنی پیدا می کند. درواقع، برخی از آیات قرآن به عنوان بازتاب جامعی از چهارچوب های نظری باستان شناسی در این سه محور عمل می کند. هدف این مقاله برجسته کردن ظرفیت قرآن کریم به عنوان منبع راهنمای چهارچوب نظری برای باستان شناسی به ویژه در زمینه میراث ایرانی است. با استفاده از بینش قرآن، باستان شناسان می توانند درک عمیق تری از گذشته به دست آورند و تفاسیر دقیق تری از داده های باستان شناسی ارائه دهند.
تحلیل رابطه توحید عملی و تاب آوری اجتماعی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
84 - 101
حوزههای تخصصی:
افزایش سازگاری و تاب آوری در برابر حوادث طبیعی یا انسانی و بررسی عوامل دخیل در آن یکی از دغدغه های دیرین بشر است. از آنجا که باور توحیدی انسان نقش مستقیم در انعطاف و تاب آوری او در مواجهه با رویدادهای زندگی دارد، این مقاله درصدد بررسی رابطه توحید در عمل و میزان تاب آوری انسان با تکیه بر نظرات آیت الله مصباح برآمد. شیوه داده پردازی این پژوهش، کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی و تحلیلی است. بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی، مظاهر توحید در عمل در جهت افزایش تاب آوری یک اجتماع، در سه محور کلی «تعامل سازنده با افراد جامعه» و «تواصی به مکارم اخلاقی و ارزش های انسانی» و «توجه به معناداری و هدفمندی زندگی» طرح می شود. تعامل، ناظر بر مشارکت های عملی اجتماعی بر مدار توحید است که از طریق «حفظ وحدت جامعه»، «رعایت حقوق و مصالح اجتماعی خود و دیگران» و «تأمین کرامت و عزت نفس نیازمندان» منجر به افزایش تاب آوری اجتماعی می گردد و تواصی نیز ناظر به مشارکت های کلامی بر مدار توحید است که با نظارت رهبران دینی از طریق توجه دادن مردم به امیدواری به الطاف الهی و تواصی افراد جامعه به حق، صبر و ترحم موجب تاب آوری بیشتر می شود و در نهایت توجه به معناداری و هدفمندی زندگی که بر مبنای توحیدی با توجه به قضا و قدر و حکمت های الهی جهت تدبیر عالم و موقتی دانستن دنیا و اصالت آخرت همراه خواهد بود، عوامل افزایش تاب آوری یک اجتماع را فراهم می آورد.
تقييم السلطة في حیاة المعصومين السياسية بالتأکيد علی الإمام علي والحسنین (ع)
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ ربیع ۲۰۲۴ العدد ۱
96 - 130
حوزههای تخصصی:
تقییم السلطه فی حیاه المعصومین السیاسیه بالتأکید علی الإمام علی والحسنین^
نسخه شناسی مصاحف قرآنی (20): قرآن امیرة بنت ابی العباس الحمرائی: ردیابی وقفیات گمشده آستان قدس رضوی از کاریز تا کربلا و پاریس
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
وقف قرآن از سوی بانوان شیعه و سنی در سده های کهن اسلامی امری متداول بوده است که نمونه های متعدد آن را در کتابخانه آستان قدس رضوی می توان یافت. امیرتی بنت ابی العباس الحمرائی یکی از بانوان (احتمالاً) شیعه در سده پنجم هجری است که نسخه ای سی پاره از قرآن به خط کوفی ایرانی را بر حرم امام رضا علیه السلام وقف کرده است. این مقاله پس از مروری بر تاریخچه این اثر و واقف آن، به توصیف جزییات و ویژگی های متنی و هنری این نسخه از قرآن می پردازد و نشان می دهد که پاره هایی از این اثر وقفی در گذشته از حرم امام رضا علیه السلام خارج شده و اکنون به کتابخانه ملی فرانسه (به شماره Arabe 7263)، حرم امام حسین علیه السلام، و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (به شماره 4631) راه یافته اند، یا در حراج های مختلف اروپایی به فروش رسیده اند.
فوائد الافضلیه، اثری در پزشکی بنام شاه عباس دوم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
417 - 424
حوزههای تخصصی:
این نوشتار اختصاص به معرفی کتاب «فوائد الافضلیه» دارد؛ کتابی در بیش از هفتصد صفحه، اثری پزشکی که علی افضل طبیب بن محمدامین قاطع قزوینی آن را برای شاه عباس ثانی نوشته است.
ناهنجاریهای اخلاقی ناظر بر فعالیت های غیر مجاز ارزی در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
ناهنجاریهای اخلاقی در حیطه ی رمزارزها، نتیجه ی شگردهای پراکنده ی متناسب با الکترونیکی شدن واریزها و برداشت های ارزی بوده که از جمله ی آن می توان به استفاده از بیت کوین، لایت کوین، اتریوم و سایر رمزارزها برای مقاصد غیرقانونی اشاره کرد؛ نوشتار حاضر با هدف بررسی ناهنجاریهای اخلاقی ناظر بر فعالیت های غیرمجاز در ارتباط با رمزارزها و ناهنجاریهای اخلاقی اخلاقی که به روش توصیفی و تحلیلی انجام پذیرفته است در صدد آن است ضمن بررسی مفهوم ناهنجاریهای اخلاقی و فعالیت های غیرمجاز در حیطه رمز ارزها و ناهنجاریهای اخلاقی اخلاقی به شناخت روش های نوین ناهنجاریهای اخلاقی رمزارزی توسط مجرمان با استفاده از رمزارزها و ناهنجاریهای اخلاقی بپردازد؛ علاوه بر این مزایا و معایب استفاده از رمزارزها مورد تحلیل حقوقی قرار داده شده است تا در جهت تحقق اهداف پژوهش و آشکار ساختن ابعاد آن گام موثری را در شناخت شگردهای مجرمان و جلوگیری از آن ارائه دهد. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد؛ ارزهای مجازی و دیجیتال درواقع غیرقانونی نیستند از طرفی قانونی برای استفاده از آن ها به جز استناد به ماده 138 قانون اساسی مصوبه ی 1398 که استفاده از رمز ارز منوط بر تایید وزارت صنعت و معدن است به تصویب نرسیده است و لذا هرگونه ضرر و زیان ناشی از فعالیت بر اساس شبکه های پولی و پرداخت مبتنی بر فناوری زنجیره ای بلوک و کسب و کارهای مرتبط با آن، متوجه توسعه دهندگان یا یک موسسه متشکل از ذینفعان، بوده که هم چنان رسیدگی به آن چالشی اساسی است.
رویکرد اخلاقی موعظه حسنه در تبلیغ بر اساس آیه 125 سوره مبارکه نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
303 - 319
حوزههای تخصصی:
خداوند در آیه 125 سوره مبارکه نحل، به پیامبر (ص) دستور داده تا مردم را به سه طریق به سوی پروردگار دعوت نماید: حکمت، موعظه حسنه و مجادله به بهترین طریق ممکن. در این میان روش موعظه با واژه حسنه آمده و مفهوم آن این است که خیلی از مواعظ حسنه نبوده و در امر تبلیغ مفید و موثر نیستند. یکی از مهمترین ابعاد موعظه حسنه، بُعد اخلاقی آن است که رعایت نکات اخلاقی در اثر بخشی آن بسیار مؤثر است. این پژوهش سعی دارد ابتدا معیارهای اخلاقی سخن و موعظه را از منظر قرآن، به روش کتابخانه ای استنباط و تبیین نماید سپس با ساختاری توصیفی - تحلیلی ، ضمن بررسی آیات مربوط به موعظه و تبلیغ به بُعد اخلاقی موعظه حسنه بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زمانی پایبندی و اجرای این اصول اخلاقی به بالاترین سطح تأثیر خود در موعظه حسنه می رسد که: به مقدسات دیگران توهین نکنیم، در تبلیغ نسبت به مخاطبان خود همانند برادر دلسوز باشیم و اجر و مزدی برای موعظه خود نخواسته باشیم. همچنین به گفتار خود پایبند باشیم، انواع سخن و گفتار های نیکو و باید ها و نبایدهای اخلاقی را به خوبی فراگرفته و به کار بندیم. در این صورت موعظه حسنه و تبلیغ به بهترین شکل ممکن، محقق خواهد شد.
کشتی حضرت نوح علیه السلام از منظر قرآن کریم و روایات
منبع:
دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
46 - 75
حوزههای تخصصی:
داستان توفان نوح و کشتی نجات از مشهورترین داستان های تاریخی و مذهبی است که جاذبه فراوانی دارد. درباره این جریان بزرگ، مطالب گوناگونی گفته شده است. مذهبی بودن داستان، مخاطب کنجکاو را به سوی کارشناسان آشنا با متون دینی سوق می دهد. از این رو جمع بندی مطالب برآمده از متون دینی، جهت پاسخ گویی بدین نیاز، امر لازمی است که این پژوهش عهده دار آن است. در این نوشتار، ماجرای کشتی حضرت نوح علیه السلام از منظر قرآن کریم و روایات مورد بررسی قرار می گیرد و مطالبی مثل نمادسازی برای عبرت گیری همیشگی به عنوان فلسفه توفان نوح و نحوه ساخت کشتی، مسافران کشتی، زمان حرکت و محلّ فرود آمدن آن، از این دو منبع دینی، استخراج و گزارش شده است. نتیجه بررسی این متون حکایت می کند که مشیّت الهی در ماجرای نوح و کشتی نجات او، پدید آوردن یک سازه فرهنگی در حافظه تاریخی بشر و ساخت نمادواره عبرت انگیزی، برای تمام نسل هاست.
تبیین مبانی قرآن شناختی تلازم عدالت ورزی و مبارزه با فساد در رویکرد تمدنی حاکم بر بیانیه گام دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد تمدنی حاکم بر بیانیه گام دوم، یکی از توصیه های مهم، تأکید بر تلازم عدالت ورزی و مبارزه با فساد می باشد که هیچ کدام بدون دیگری امکان ظهورو بروز ندارد. ازآنجاکه عدالت ورزی و مبارزه با فساد، نقش بسیار مهمی در جامعه سازی و تمدن سازی دارد، شناسایی و تبیین مبانی قرآنی تلازم این دو با هدف تذکار به اهمیت و نقش هم زمان آنها در شکل گیری جامعه سالم و متمدن، اهمیت فراوانی دارد. این پژوهش به روش تحلیل محتوا و توصیفی- تفسیری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، قرآن کریم بوده که به صورت تمام شمار بررسی و برای روایی و پایایی تحقیق، از ضریب توافق بین کدگذاران، و چندسویه سازی منابع استفاده گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که اولاً خود عدالت یک حقیقت مطلقِ برگرفته از وحی بوده و با فطرت بشر منطبق و برای آنان قابل درک است. ثانیاً عدالت ورزی و مبارزه با فساد هم یک حقیقت برگرفته از معارف قرآنی بوده و بین آنها تلازم وجود دارد. این امر نه تنها با جامع نگری در قرآن کریم قابل دسترس هست، بلکه در مواردی در سیاق متصل به لزوم اجرای هم زمان آن دو تأکید شده است. ثالثاً بدون توجه و عمل در چارچوب این تلازم، به جامعه سازی و تمدن سازی که مأموریت ما درگام دوم انقلاب است دست نخواهیم یافت.
قرارهای تأمینی و نظارتی قبل از محاکمه در ایران و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
235 - 249
حوزههای تخصصی:
اصل مهمی که بهترین شیوه ها را در عرصه قرارهای تأمین کیفری و نظارت قضایی فراهم می کند، این است که هرگونه محدودیت در آزادی متهم باید با خطر خاصی که وی به همراه دارد، سنجیده شود و باید حداقل ابزار محدودکننده موجود برای کاهش معقول خطر مورد استفاده قرار گیرد. قرارهای تأمین کیفری و نظارت قضایی بدین منظور ایجاد شده اند. در این تحقیق با هدف شناخت قرارهای تأمینی و نظارتی قبل از محاکمه در ایران و ایالات متحده آمریکا، با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای به موضوع پرداخته شد و نتایج ذیل حاصل گردید. مصادیق قرارهای تأمین کیفری در ایران و آمریکا بسیار به هم نزدیک بوده و تفاوت اصلی آن ها از حیث عناوین در دو قرار «آزادی با تشخیص خود قاضی» و «قرار ترکیبی آزادی و بازداشت» می باشد. قرار وثیقه در آمریکا تنوع بیشتری داشته و نهاد وثیقه اجتماعی در این کشور، عامل مهمی در کاهش موارد بازداشت قبل از محاکمه شده است. دستورهای نظارتی در آمریکا در قالب شروط قرارهای تأمینی می آیند و کمتر قرار تأمینی است که همراه با یک یا چند دستور نظارتی بر متهم در دوران قبل از محاکمه نباشد. لزوم ایجاد نهاد وثیقه اجتماعی در ایران و الزامی شدن دستورهای نظارتی در برخی از جرایم و به خصوص جرایم علیه زنان و کودکان به مقنن توصیه می گردد.
الزامات دولت ها درخصوص حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک از منظر اسناد بین المللی و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
229 - 241
حوزههای تخصصی:
حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک از موضوعات مهم و محل بحث و اختلاف نظر است. همین امر بررسی حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک را از منظر اسناد بین المللی به یک ضرورت مبدل ساخته است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی الزامات دولت ها درخصوص حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و از روش کتابخانه ای برای بررسی موضوع مورد اشاره استفاده شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که در طول چندین دهه، مجموعه ای از اسناد حقوق بین الملل، بحث حداقل سن مسؤولیت کیفری و پیامدهای آن را در بسترهای منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار داده اند. در اسناد مرتبط با حقوق بشر و قوانین بشردوستانه، در تاریخچه تهیه پیش نویس اسناد و متن نهایی آن ها در متون الزام آور و مشاوره ای بین المللی، الزامات قانونی برای حداقل سن مسؤولیت کیفری مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. حداقل سن مسؤولیت کیفری با جزئیات حداقل سن مسؤولیت کیفری و اجرای آن به وضوح از کار کمیته حقوق کودک نشأت می گیرد. درحقیقت، کمیته، حداقل سن مسؤولیت کیفری را به صورت مشروح مورد بررسی قرار داد و به عنوان نهاد نظارت کننده بر گسترده ترین سند قانونی الزام آور مرتبط با کودکان، صلاحیت بیشتری به دست آورد. نتیجه این که توصیه های کمیته حقوق کودک تا حد زیادی و در طول زمان توسط سایر اسناد و نهادها مورد تأیید قرار گرفته اند و یک همگرایی کلی در استانداردهای بین المللی برای تعیین حداقل سن مسؤولیت کیفری در کشورهای مختلف و اجرای آن ها را پیشنهاد می کنند.
مصب دعوی؛ به مثابه معیاری در توصیف خواهان نسبت به امر موضوعی در دعاوی مدنی (با تکیه بر آرای امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریر محل اختلاف در دعاوی توسط طرفین و معرفی صحیح قلمرو امور موضوعیِ دعوی تحت عنوان مفهوم توصیف در آیین دادرسی مدنی تلقی می شود. این تأسیس اقتباسی بیانگر نقش طرفین دعوی در شناسایی و جهت بخشی خاستگاه واقعی دعاوی محسوب می شود تا جایی که چگونگی اقامه دعوی بر سرنوشت نهایی آن مؤثر است. «مصب دعوی» یکی از مفاهیمی است که هرچند در لسان فقها به صورت عنوانی مستقل و مبسوط مطرح نشده، می توان از آن به عنوان یک کاربست در جهت توصیف و شناسایی موضوع دعاوی توسط طرفین در دادرسی اسلامی بهره جست. جستارها در قالب دو رویکرد کلی نشان می دهد که برخی از فقها مانند امام خمینی (ره) در مقابل فقیهان معاصر که توصیف دعاوی را از دریچه غرض و اثر دعاوی جست وجو می کنند، با وجود تصریح به پذیرش لوازم عقلی و عرفی طرح دعوی که پشتوانه متقنی در سیره اجتهادی ایشان دارد، به دلیل ضرورت وظیفه دادرس به صرف استماع دعوای خواهان، به طور کلی مصب دعوی یا همان تحریر ظاهرشده دعوی توسط خواهان را حامل جایگاه صحیح طرح دعوی می دانند. تحکیم این دیدگاه مترقی که حامل اندیشه حاکمیت اراده طرفین بر امور موضوعی دعوی است، موضوع این نوشتار است.
بررسی فقهی دفاع و حضور مستشاری ایران در منطقه غرب آسیا (با تأکید بر سوریه و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و حساس ترین حوادثی که در دهه گذشته در غرب آسیا واقع شد، حادثه جنگ کشورهای محور مقاومت با تکفیری ها و در رأس آن ها داعش بود. جمهوری اسلامی ایران با شناختن موقعیت و با حضور در لحظه مناسب و مؤثر خود، مانع از پیشبرد اهداف گروه های صهیونیستی-آمریکایی شد. سؤال اصلی در این پژوهش آن است که حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران در این جنگ ها از نظر فقهی چه حکمی دارد؟ از آنجایی که حضور مستشاری، ارتباط تنگاتنگی با جهاد دفاعی دارد، به واکاویِ مسئله جهاد دفاعی خواهیم پرداخت و همین طور برخی از مهم ترین ادله فقهی وجوب جهاد دفاعی را بررسی خواهیم کرد تا مشروعیت فقهی حضور مستشاری، به نحو مستدلّ و متقن، ارزیابی و منقّح گردد. فرضیه موجود در این مقاله عبارت است از آنکه: حضور مستشاری، ذیل جهاد دفاعی قرار می گیرد لذا حکمِ وجوبِ جهاد دفاعی، بر آن جاری خواهد بود. مشروعیت فقهیِ حضور مستشاری، با استناد به دلائلی از جمله: وجوب جهاد دفاعی برای حفظ کیان مسلمین، وظیفه دینیِ خصم با ظالم و معاونت مظلوم، حفظ امنیت ملی، عمق راهبردی در منطقه و حفظ مقدسات در کشورهای سوریه و عراق، لازم و ضروری است. سیاست جمهوری اسلامی ایران در رابطه با حضور مستشاری در منطقه، مشعرِ آن است که شیوه حکمرانیِ حکومت شیعی بر پایه فقه پویا، صبغه بین المللی خواهد داشت و بر اساس شاخص های فقهی، مسائل سیاسی جهان اسلام و همین طور حقوق بشر را دنبال خواهد کرد.
تفسیر به رأی از مفهومی ساده تا انگاره ای فراگیر: نقد و بررسی دیدگاه مشهور
حوزههای تخصصی:
تفسیر به رأی به عنوان یک إنگاره مشهور هم چون هر پدیده تاریخی، در گذر زمان تحولاتی را تجربه نموده است. مطالعه نظام مند این پدیده تاریخی نیازمند تحلیل گزارش های نخستین در این حوزه است. بدین منظور پژوهش حاضر با إتخاذ رویکردی تاریخی اندیشگانی، «إنگاره حرمت تفسیر به رأی» را مورد بررسی قرار داده و با تحلیل تاریخی گزارش های روایی و تفسیری در پی پاسخ به این سؤال است که آیا آنگونه که مشهور است روایات نهی کننده از تفسیر به رأی، حقیقتاً منعکس کننده دیدگاه نبوی (ص) در این زمینه هستند؟ و اینکه، این إنگاره از چه زمانی به إنگاره ای فراگیر تبدیل شد؟ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که دست کم بر پایه گزارش های موجود، نه تنها نمی توان موضع پیامبر (ص) نسبت به تفسیر به رأی را کشف نمود؛ حتی در سده نخست هجری وجود إنگاره ای به نام «تفسیر به رأی» و حرمت آن قابل إثبات نیست. حتی آن دسته از گزارش های شیعی که تلاش می کند حرمت تفسیر به رأی را حدیث قدسی جلوه دهد، نهایتاً در بازه زمانی سال های پایانی قرن دوم هجری قابل زمان بندی هستند. نخستین تحریرها از «قول به غیر علم» درباره قرآن و ممنوعیت آن سخن می گویند، دیری نمی پاید که برخی از محدّثان و مفسران، از گزاره فوق به مفهوم «تفسیر به رأی» عدول نموده و زمینه ساز پدید آمدن إنگاره ای شدند که بعدها از شهرت و فراگیری خاصی برخوردار شد.
نظم عمومی اقتصادی و اختیارات دادستان؛ با تأکید بر نهاد اداره، تحقق شفافیت و مدیریت تعارض منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
223 - 234
حوزههای تخصصی:
قوه قضاییه اصلی ترین جبهه تأمین نظم عمومی اقتصادی است و دادسرا با محوریت دادستان طلایه دار این جبهه می باشد. دادستان با استفاده از اختیارات, صلاحیت ها و امکانات قانونی خود می تواند در تضمین نظم عمومی اقتصادی در صیانت از این نوع نظم در سطح جامعه و کشور باشد. در این میان به دلیل جایگاه مهم اعمال اداری، گردش آزاد اطلاعات و تعارض منافع در مقوله جرایم و تخلفات اقتصادی، اختیارات دادستان خاصه اختیارات پیشگیرانه دادستان در حوزه های مذکور قابل ملاحظه و بنیادین می باشد. قانون گذار با علم به تعاقب خود در موضوعی چون فساد به مثابه امری پیوسته نوآیین و روزآمد، همواره وی را در نصوص قانونی اش مبسوط الید ساخته و اختیاراتی جامع در حوزه های کلان نظیر نظارت بر جامعه و یا اداره و یا در حوزه هایی همچون پیگیری تحقق شفافیت حکمرانی و مدیریت تعارض منافع اعطا کرده است، لذا تعلل سیستماتیک نهاد دادستانی در اِعمال این نوع از اقتدار مشروع کاملاً مشهود است. بر این اساس, پژوهش حاضر بر آن است با استفاده شیوه تحلیلی استناجی و بهره گیری از روش کتابخانه ای و از طریق ابزار فیش برداری توانمندی های قانونی نهاد دادستانی را باتوجه به اختیار قانونی دادستان به منظور استیفای نظم عمومی اقتصادی بررسی نموده و میزان شفافیت را حوزه گردش آزاد اطلاعات دنبال کرده و نقش دادستان در صیانت از این امر حیاتی و تعارض منافع را در مدیریت وی مورد واکاوی قرار می دهد تا میزان نظارت عمومی و پاسخگویی این مدیر قضایی و «چگونی» ایفای وظایف و اعمال صلاحیت ها مشخص شود. این پژوهش دارای کاربردهای عملیاتی و اجرایی در حوزه های مربوط می باشد.
زمینه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری و تداوم حکومت علی بن محمد صلیحی در یمن (حک: 439- 459)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۴۲-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
حکومت صُلَیحیان در یمن، تأسیس شده توسط علی بن محمد صلیحی در قرن پنجم قمری، به مدت یک قرن بر این سرزمین حکم راند. در این مقاله به بررسی زمینه ها و عواملی پرداخته شده است که زمینه ساز شکل گیری و گسترش این حکومت شیعی اسماعیلی در یمن شد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که چه عواملی در شکل گیری حکومت صلیحی در یمن نقش داشت؟ هدف از این تحقیق، بررسی عواملی است که زمینه ساز قدرت گیری صلیحی و تأسیس حکومت او در یمن در قرن پنجم قمری شد. این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و بررسی منابع کهن تاریخی به صورت کتابخانه ای انجام شده است. اتکای صلیحی به ضعف زیدیه و ناتوانی اهل سنت در یمن، در کنار سیاست های کارآمد او، از جمله تسامح و مردم داری، استفاده از نیروهای وفادار، برقراری روابط حسنه با فاطمیان مصر، احداث دژهای تسخیرناپذیر و اتخاذ تدابیر جنگی هوشمندانه، زمینه ساز تأسیس حکومت صلیحیان و فرمانروایی بیست ساله او بر این سرزمین شد.
واکاوی مرجعیت اهل کتاب از منظر ذهبی و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
225-250
حوزههای تخصصی:
رجوع به اهل کتاب آثار و پیامدهای زیانباری همچون نفوذ جعلیات و اسرائیلیات به حوزه تاریخ، حدیث و تفسیر را به همراه داشت. موافقان رجوع به اهل کتاب برای اثبات روایی و به منظور توجیه عملکرد برخی از صحابه و تازه مسلمانان از اهل کتاب به شماری از آیات، روایات و سیره صحابه استناد جسته اند. این مقاله با هدف بررسی مقایسه ای آراء ذهبی و معرفت پیرامون جواز رجوع به اهل کتاب نگاشته شده به بررسی دیدگاه های آنان ذیل ادله مشروعیت مراجعه به اهل کتاب می پردازد؛ نتایج پژوهش حاکی از آن است دو مفسر پیرامون جواز رجوع به اهل کتاب دیدگاههای متفاوتی ارائه کرده اند. ذهبی برای توجیه رجوع برخی از صحابه به اهل کتاب معتقد است آیات و روایات جواز، مراجعه صحابه به اهل کتاب را اثبات و تجویز می کند. ایشان علاوه بر این سیره عملی صحابه را نیز جوازی برای رجوع صحابه به اهل کتاب دانسته اند. معرفت ادله جواز رجوع به اهل کتاب را بررسی و آیات و روایات جواز را نوعی کنایه دانسته است. آیات را کنایه و از باب «إیاک أعنی و اسمعی یا جاره» و روایت یک تعبیرکنایی از مبالغه در رسوایی و فضاحت است. ایشان رجوع به اهل کتاب را سیره صحابه ندانسته، بلکه معتقدند عده ای از صحابه که از بضاعت علمی اندکی بهرمند بودند به سراغ اهل کتاب می رفتند و تاریخ را گواه صادق این مدعا می داند.